به اسم آزادی مردم را اسیر کردند / وضعیت امروز نتیجه سیاستگذاری لیبرالهای ایرانی است
رزاقی استاد اقتصاد گفت: دولت لیبرال به 2500 نفر دلار رانتی داد و بعد هم به اسم اقتصاد آزاد آن ها را کنترل نکرد و وارد بازار سکه و طلا و ارز شدند و کاری کردند که ارزش پول کشور با سر سقوط کرد!
به گزارش پایگاه تحلیل و اطلاع رسانی صبح زاگرس در یکسال اخیر گرانی های لحظه ای و نابسامانی بازار و بی ثباتی اقتصاد به موضوع اول کشور تبدیل شده است.
رکودی که در اقتصاد ایران تولید، مصرف، سرمایه گذاری و سایر بخش های اقتصادی را تحت الشعاع قرار داده و مسئولین کشور را در سردرگمی فرو برده با تورمی همراه شده که فشار آن علاوه بر وضعیت کنونی چشم انداز آینده را هم در حاله ای از ابهام قرار داده است.
همه ی اینها در حالی است که کشور ایران از سرمایه های اصلی اقتصاد، یعنی سرمایه های مالی، سرمایه انسانی، سرمایه اجتماعی و سرمایه های نمادین خوبی برخوردار است و ظرفیت های بالقوه فراوانی برای رشد اقتصادی و رفاهی در اختیار دارد.
بنابراین روشن است که نمره غیرقابل قبول وضع موجود به مدیریت منابع و سیاستگذاری و حکمرانی اقتصادی بازمی گردد که شایسته است ریشه های آن بررسی شود و از وضع موجود به طرف وضع مطلوب تغییر حالت داده شود.
در همین راستا با ابراهیم رزاقی ؛ اقتصاددان پیشگسوت ایرانی اسیر شدن در تله های بازارهای مالی و فارق التحصیل دکتری اقتصاد توسعه در سال 1355 از دانشگاه سوربن فرانسه گفتگو کردیم که بخش اول آن در ادامه تقدیم می شود.
چرا وضعیت اقتصاد ایران به اینجا رسیده است؟ قبلا شاهد تلاطم های مختلفی در بازار و اقتصاد کشور بودیم اما در یکسال گذشته به نظر می رسد چرخش اقتصاد کشور مختل شده و چرخ های آن به سختی حرکت می کند، حتی در دوران جنگ و سخت ترین تحریم های ظالمانه آمریکا هم چنین وضعی نداشتیم! به نظر شما علت چیست؟
در مدیریت کلان اقتصاد یک کشور یا برنامه ریزی برای توسعه اقتصاد اولین مسئله جهان بینی اقتصادی یا انتخاب ایدئولوژی است.
عده ای تفکر سرمایه داری را که از 200 سال پیش بوجود آمد تنها علم اقتصاد می دانند که به نفع شخصی افراد تاکید دارد!
همان رویای آمریکایی که از حداکثر سود ثروت و لذت به عنوان مبنی یاد می کند و نتیجه آن جنایت هایی است که در 2 قرن اخیر نسبت به میلیون ها انسان از جمله 70 میلیون سرخپوستی که با برده داری و بیگاری کشی کشته شدند!
مکتب سرمایه داری به دنبال خصوصی کردن همه چیز است، یعنی همه ی بازار و تجارت آزاد باشد و دولت فقط یک نظارت سطحی انجام دهد.
رویکرد سرمایه داری در دوره هایی موفق بود چرا که بازار رقابتی وجود داشت اما رفته رفته شرکت هایی که بزرگتر می شدند و یا ادغام می شدند بازار را در اختیار می گرفتند و با تشکیل انحصار شرایط را تغییر می دادند!
دولت هم با انحصارطلب ها کاری ندارد و البته همه تصمیم های خود را در جهت منفعت سرمایه دار اتخاذ می کند و به مصرف کننده، کارگر یا سایر مردم اهمیتی نمی دهد!
نگاه نظام سرمایه داری به مردم و کارگران نگاه برده داری است که سرمایه دار هر طور می خواهد می تواند با آنها برخورد کند! آنوقت با این ذهنیت مقوله های اقتصادی قابل مدیریت است؟!
متاسفانه با اثرگذاری تفکرات غربی، نگاه لیبرالی و سرمایه داری از سال 68 پایه سیاستگذاری های اقتصادی در ایران قرار داده شد که در چند فاز انجام شد؛ اول خصوصی سازی که به بدترین شکل هم انجام شد و بسیاری از اموال عمومی به جیب عده ای رانتخوار و سوءاسفاده کن رفت! دوم تثبیت حقوق و دستمزد ، وقتی تورم وجود دارد و مزد و حقوق را ثابت نگه می دارید یعنی قدرت خرید مزد بگیر کم می شود، نیروی کار ارزان می شود و نظام سرمایه داری شکل می گیرد!
در دوران وقوع اتفاقات سرمایه داری در کشورهای غربی که به انقلاب های متعدد کارگری منجر شد برده ها بعد از 7 سال از فشار کاری روزی 17 ساعت می مردند!
امروز هم همان وضعیت به نوعی دیگر در نظام های سرمایه داری و کشور ما رخ می دهد!
بعد از جنگ جهانی دوم که اتحادیه اسیر شدن در تله های بازارهای مالی های کارگری قدرت بیشتری گرفت سرمایه داران از ترس از دست دادن امنیت خود سیاست های رفاهی را مطرح کردند تا با بیمه و خدماتی اندک از شدت عصبانیت کارگران بیچاره بکاهند.
البته در سال های اخیر کارگران و اقشار ضعیف و متوسط جوامع باز هم تحت فشار قرار گرفته اند و نسبت به نظام سرمایه داری معترض شده اند. نمونه آن جلیقه زردها هستند که در فرانسه مشهور شده اند اما در بسیاری از کشورهای دنیا در حال شکل گیری هستند.
امروز 66 میلیون ایرانی در سن کار قرار دارند اما فقط 24 میلیون نفر کار می کنند!
یعنی برای 42 میلیون نفر کار وجود ندارد!
بعد دولت می گوید آمار بیکاری 3 میلیون و مجلس می گوید 8 میلیون است!
آنوقت اسمش را غیرفعال می گذارند! خب غیرفعال به چه معنی است؟ با بیکار چه فرقی دارد!؟ می گویند چون این افراد برای درخواست کار به مراکز رسمی ما مراجعه نکرده اند جویای کار محسوب نمی شوند! خب مگر چند نفر از مردم ایران می توانند به این مراکز که هیچ فایده ای هم ندارند مراجعه کنند؟
نتیجه ی تفکر سرمایه داری در اقتصاد همین معضلات است!
نیمه نخست سال گذشته به 2500 نفر 18 میلیارد دلار ارز 4200 تومانی دادند. برای نمونه یکی از این افراد که ظاهرا بی سواد هم بوده با رانت و ارتباط توانسته 500 میلیون دلار ارز دولتی دریافت کند!
بعد هم به اسم بازار آزاد آن ها را کنترل نکردند و وارد بازار سکه و طلا و ارز شدند و کاری کردند که ارزش پول کشور با سر سقوط کرد!
در قسمت سوم سیاست های تعدیل اقتصادی که از زمان مرحوم هاشمی رفسنجانی اجرا شد بعد از خصوصی سازی و تثبیت قیمت ها به آزاد گذاشتن تجارت خارجی و داخلی تاکید می کند.
یعنی همین که یکسری از افراد صاحب سرمایه و قدرت تعداد زیادی خانه، سکه و غیره می خرند و با نفروختن عرضه را کم می کنند و قیمت را بالا می برند!
این آزادی است یا اسیر کردن مردم؟
با ایدئولوژِی بازار آزاد کدام یک از 200 کشوردنیا موفق شده اند؟!
نتیجه اقتصاد سرمایه داری 1 میلیارد انسان گرسنه و 800 میلیون بیکار است!
نتیجه ی اقتصاد سرمایه داری در ایران میلیون ها بیکار و هزاران نفر شاغل ساکن تهران است که 70 درصد حقوق خود را فقط برای اجاره خانه می دهند!
آنوقت اسم این ایدئولوژی فاسد و غیر انسانی را عقلایی می گذارند و به زور و دغل در تمام جهان رواج می دهند!
نتیجه این نگاه فقر و بیکاری و ناامیدی برای اکثریت مردم و لذت و سرمایه و ثروت بی انتها برای عده ای اندک است! و در این میان کسانی که به اخلاق و انسانیت پایبندند و به اکثریت مردم اهمیت می دهند را در ذهن همان مردم بد جلوه می دهند تا به اهداف خود برسند!
عده ای صاحب قدرت شده اند و اموال ملت را برای خود جمع می کنند و در بهترین امکانات و کاخ ها زندگی می کنند!
به همین خاطر بود که بنیانگذار انقلاب اسلامی به درستی فرمودند مسئولین باید از کوخ نشینان باشند چرا که انقلاب متعلق به آن هاست و وای به روزی که مسئولین کشور کاخ نشین شوند!
خوی کاخ نشینی و اشرافی گری جزوی از تفکر سرمایه داری است که وقتی باور یک فرد می شود دیگر دین و اعتقادات و اخلاق و انسانیت معنی ندارد و سود و لذت حداکثری مدنظر قرار می گیرد.
شما ببینید چطور میشود یک انسان به راحتی جلوی دوربین تلوزیون قرار بگیرد و به میلیون ها انسان دروغ بگوید؟!
بدتر اینکه هیچکس هم نباشد که او را مواخذه کند که چرا اینهمه دروغ میگویی!
متاسفانه عده ای نفوذی و خائن در برخی دستگاه ها و نهادها رخنه کرده و به دنبال براندازی نظام و نابودی کشور از درون هستند و البته قدرت و ثروت زیادی هم دارند!
از سوی دیگر بعضی مسئولین سکان دار امور اجرایی کشور هستند که یا سواد ندارند و یا دچار ضعف مدیریتی و ناتوانی عملیاتی هستند که آن هم ناشی از جهان بینی غلط و تفکرات واداه ی غربگرا است که با بی اعتمادی به توانمندی ها و ظرفیت های داخلی فرصت سوزی کرده و سرمایه ها را اتلاف کرده اند!
توکنومیکس (Tokenomics)؛ ماهیت، فواید و فاکتورها
این روزها قیمت رمزارزها دائما در حال نوسان است و ارزیابی قیمت ارز دیجیتال به کاری سخت و پیچیده تبدیل شده است. برای محاسبه قیمت واقعی باید شاخصها و موضوعات زیادی را بررسی کرد و مطالعه فراوانی انجام داد.
توکنومیکس فرایندی است که تلاش میکند قیمت واقعی یک رمزارز محاسبه شود. با استفاده از توکنومیکس دیگر اسیر جریانهای خبری، حبابهای افزایش قیمت و هیجانهای ساختگی نمیشویم و با آگاهی کامل رمزارزی که قیمتی واقعی داشته و پتانسیل رشد دارد را خریداری میکنیم.
توکنومیکس چیست؟
اگر دو کلمه توکن (Token) و اقتصاد (Economics) را ترکیب کنیم کلمه توکنومیکس (Tokenomics) به وجود میآید. زمانی که یک رمزارز را از نظر اقتصادی مورد بررسی قرار میدهیم، در حال انجام فرایند توکنومیکس هستیم. در این پروسه شاخصهای اقتصادی که برای سرمایهگذاران جذابیت دارد و میتواند در تعیین سرنوشت ارز دیجیتال موثر باشد مطالعه خواهد شد.
توکن و کوین چه تفاوتی دارد؟
کوین (Coin) دارایی اصلی یک شبکه بلاک چین محسوب میشود. به کوینها داراییهای لایه اول نیز گفته میشود. مثلا اتریوم و بیت کوین دارایی اصلی شبکههای خود هستند. توکنها (Token) شبکه اختصاصی ندارند و روی شبکه کوینها توسعه مییابند. این دارایی رمزارز لایه دوم نامیده میشوند. برای مثال توکن Uni روی شبکه اتریوم توسعه داده شده است و یک توکن ERC-20 محسوب میشود.
چرا باید به مطالعه توکنومیکس بپردازیم؟
تا چند سال پیش دنیای کریپتو محدود به چند رمزارز شناخته شده بود و سازمانها و شرکتهای اندکی در این بستر فعالیت میکردند. امروزه صدها شرکت شروع به تحقیق و توسعه پیرامون بلاک چین و ارزهای دیجیتال کردهاند و فعالیتهای متنوعی را در این حوزه انجام دادهاند. همچنین رمزارزها نیز گسترش یافتهاند و صدها یا شاید هزاران ارز دیجیتال به وجود اسیر شدن در تله های بازارهای مالی آمده است.
در این میان رشد شدید قیمتها و سقوطهای عجیب را شاهد هستیم و تشخیص ارزش واقعی ارزها تبدیل به یک مهارت پیچیده شده است. فرایند توکنومیکس برای پیشبینی قیمتها ایجاد نشده است اما با استفاده از آن ارزیابی قیمت ارز دیجیتال راحتتر خواهد شد و در نتیجه پیشبینی اتفاقات آینده ممکن خواهد بود.
تحلیل قیمت ارز دیجیتال به وسیله توکنومیکس
زمانی که عرضه رمزارز شروع میشود، پروژهها و پشتوانههای علمی و مالی میتواند قیمت ابتدایی را مشخص کند اما در ادامه میزان عرضه و تقاضا تاثیر بیشتری در تعیین قیمت خواهد داشت. توکنومیکس به ما کمک میکند با تحقیق پیرامون روش و میزان عرضه دارایی، در تحلیل قیمت ارز دیجیتال تفاوت قیمت واقعی و ساختگی (غیر واقعی) را متوجه شویم. با استفاده از این الگو، پی میبریم چه تعداد توکن یا کوین در بازار موجود است و چه تعدادی در آینده عرضه خواهد شد. همچنین پتانسیل رشد و قیمت واقعی دارایی نیز مشخص میشود. در کنار این موارد، میزان توزیع توکن یا کوین در بین سرمایهگذارن و توسعهدهندگان مشخص شده و سهم نهنگها هم قابل محاسبه است. حجم عرضه و تقاضا و میزان توکنسوزی در آینده از دیگر نتایجی است که از توکنومیکس حاصل میشود.
چه فاکتورهایی در ارزیابی قیمت ارز دیجیتال مد نظر قرار میگیرد؟
در فرایند توکنومیکس فاکتورهای مختلفی را باید بررسی کرد تا اهداف تحقیق دارای ارزش و اعتبار باشد. منابع اطلاعاتی باید معتبر باشند و تاثیر هر فاکتور بر قیمت رمزارز مشخص شود.
فاکتور اول: میزان عرضه
میزان عرضه (Supply) یکی از مهمترین فاکتورها در تحلیل قیمت ارز دیجیتال است. میزان عرضه میتواند در تعیین ارزش بازار (Market Cap) موثر باشد. ممکن است یک ارز با قیمت بسیار پایین و عرضه بسیار زیاد ارزش بازار بیشتری نسبت به رمزارزی با قیمت بالاتر و عرضه کمتر داشته باشد. از طرفی ارز دیجیتالی که عرضه کمتری دارد با تزریق سرمایههای جدید پتانسیل بیشتری برای رشد خواهد داشت.
دو پارامتر مهم در ارزیابی Tokenomics مطالعه فاکتور تخصیص (Allocatoin) و توزیع (Distribution) است. بعضی از ارزهای دیجیتال فرایندهای توزیع عادلانه (Fair Launch) دارند. در این حالت در ابتدا هیچ سهمی برای توسعهدهنده ذخیره نمیشود و همچون سایر خریداران، پس از عرضه توکن یا کوین را خریداری میکند. در طرف مقابل داراییهای از قبل توزیع شده (Pre-Mine) است که توسعهدهندگان همان ابتدا سهمی را برای خود محفوظ نگه میدارند. معمولا این حالت زمانی اتفاق میافتد که تیم توسعهدهنده به دنبال سرمایهگذار برای تکمیل بودجه پروژه باشد و قصد اجماع یا شبکهسازی ندارد.
در عرضه اولیه صرافی (IEO) بخشی از دارایی به عنوان کارمزد به صرافی واگذار میشود و در زمانی که سرمایهگذاران ریسکپذیر در پروژه مشارکت میکنند، بخش قابل توجهی از توکنها به آنها تعلق میگیرد. به طور کل عرضه به دو صورت انجام خواهد؛ بخشی که به تیم توسعه، سرمایهگذاران اصلی و موسسات ذینفع و اجرایی تعلق میگیرد و بخش دومی که در میان جامعه توزیع خواهد شد. هر چه توکنهای اختصاص یافته به بخش اول بیشتر باشد، پروژه محبوبیت خود را در بین جامعه از دست میدهد و هر چه توزیع عادلانهتر باشد، استقبال بیشتری از خرید توکن صورت خواهد گرفت. هر دو بخش قادر به ایجاد هیجانهای قیمتی هستند اما در حالتی که بخش زیادی از توکنها در اختیار گروه اول است، امکان ساختگی بودن قیمت بیشتر خواهد بود.
فاکتور دوم: وستینگ
برخی از توسعهدهندگان برنامههای مشخصی برای توزیع و فروش توکنها دارند. وستینگ (Vesting) شامل یک برنامه زمانی برای ارائه توکنها است که در رمزارزهای Pre-Mining اجرا میشود. به عنوان مثال توکنهای رمزارز به مدت ۴ سال قفل شده و سپس امکان خرید و فروش میسر است یا توکنها به صورت ماهانه در حجم معینی به بازار عرضه خواهد شد. این موضوع بر ارزیابی قیمت ارز دیجیتال موثر است. اگر پروژهای مدتهای محدودی را برای فروش دورهای مشخص کند، درخواستها برای فروش از درخواستهای خرید پیشی گرفته و در نهایت قیمت پایینتر از ارزش واقعی خواهد بود. همچنین اگر پروژه یا توکنی طرفداران زیادی داشته باشد و عرضه را به شدت محدود کند، احتمال اسیر شدن در تله های بازارهای مالی طولانی شدن صف خریداران و افزایش قیمت وجود دارد.
فاکتور سوم: تورمی و ضدتورمی بودن
برای تحلیل قیمت ارز دیجیتال باید رویکرد آنها در برابر تورم را بررسی کرد. کوین یا توکن میتواند تورمی یا ضد تورمی باشد. شبکههایی که از الگوریتم اثبات سهام استفاده میکنند معمولا اسیر شدن در تله های بازارهای مالی خاصیت تورمی دارند. با ایجاد توکن و کوین بیشتر ارزش رمزارز کاهش خواهد یافت. شبکههای اثبات سهام جهت تشویق کاربران به استیکینگ (Staking) سود حاصل از سپردهگذاری را افزایش میدهند که این عمل سبب ایجاد تورم خواهد شد. در طرف مقابل ارزهای دیجیتالی که عرضه محدود دارند و از فرایند اثبات کار استفاده میکنند اغلب ضدتورمی هستند و پتانسیل بیشتری برای رشد دارند.
یکی از راههای مبارزه با تورم توکنسوزی است. در این فرایند بخشی از توکنهای موجود در بازار توسط شبکه خریداری شده و به وسیله قرارداد هوشمند برای همیشه نابود میشوند. صرافی بایننس (Binance) از این طریق توانسته ارزش BNB را ارتقا دهد و از ایجاد تورم جلوگیری کند.
فاکتور چهارم: اهمیت کاربرد
یکی از سوالات مهمی که در فرایند توکنومیکس باید پرسیده شود این است که کاربرد یا فایده (Utility) ارز دیجیتال مورد نظر چیست؟ برای مثال اتریوم یک شبکه سریع و ارزان برای پردازش تراکنشها است و بیت کوین امروزه یک دارایی مطمئن برای سپردهگذاری است. البته این دو ارز دیجیتال کاربردهای مختلفی دارند و موارد ذکر شده فقط بخشی از فواید آنها بود.
بنابراین باید پروژه توکن یا کوین و تواناییهای تیم توسعهدهنده بررسی شود تا بتوان تشخیص داد رمزارز چه فایده یا کاربردی دارد و چقدر تقاضا برای این هدف در آینده وجود خواهد داشت.
جمعبندی
توکنومیکس روشی برای ارزیابی قیمت ارز دیجیتال است که بررسی ماهیت، نحوه پیدایش، نحوه توزیع و رویکردهای کلی تیم توسعه میپردازد. استفاده از این روش تحلیل قیمت ارز دیجیتال را سادهتر خواهد کرد و تشخیص قیمت واقعی رمزارز را ممکن میسازد.
به طور خلاصه میتوان گفت فرایند توکنومیکس به شناخت کاربرد واقعی رمزارز در جامعه میپردازد و نرخ تورم و برنامههایی تیم توسعه برای کاهش تورم رمزارز را بررسی میکند. همچنین عواملی که باعث میشود هولدرها ارز دیجیتال را نگهداری کنند مطالعه میشود و نحوه توزیع مد نظر قرار میگیرد.
کسانی که قصد سرمایهگذاری روی ارزهای ناشناخته دارند یا شاهد نوسانهای شدید قیمت توکنی هستند، باید قبل از خرید حتما مراحل توکنومیکس را انجام دهند. حتی اگر قصد خرید ندارید بهتر است توکنومیکس را پیرامون ارزهای دیجیتال مختلف تمرین کنید تا به مراحل فرایند و نکاتی تحقیقاتی مسلط شوید. گاهی افزایش یا کاهش قیمت ارز دیجیتال به عنوان یک فرصت برای کسب سودهای شگفتانگیز تلقی میشود؛ در حالی که ممکن است اسیر تلههای بازار شده باشید و سرمایه خود را در عرض چند روز از دست بدهید.
اسیر شدن در تله های بازارهای مالی
دنیای اقتصاد : تنها یک روز دیگر تا بسته شدن کارنامه بورس در سال 99 باقی مانده است. سالی پرچالش که در نیمه نخست آن سودی 300درصدی از آن بورس بازان شد و در نیمه دوم سهامداران را گرفتار صف های طولانی فروش کرد و همچنان نیز تصور روشنی از آینده این بازار وجود ندارد. فارغ از دلایل ثبت ابرنوسان بازار سهام در سال جاری که بخشی از آن به سیاست گذار و بخشی دیگر به سرمایه گذاران بازمی گردد، بورس تهران در سال 99 چه درسی به فعالان خود داد؟
برخی از خدمات سایت، از جمله مشاهده متن مطالب سالهای گذشته روزنامههای عضو، تنها به مشترکان سایت ارایه میشود.
شما میتوانید به یکی از روشهای زیر مشترک شوید:
در سایت عضو شوید و هزینه اشتراک یکساله سایت به مبلغ 700,000ريال را پرداخت کنید.
همزمان با برقراری دوره اشتراک بسته دانلود 100 مطلب از مجلات عضو و دسترسی نامحدود به مطالب روزنامهها نیز برای شما فعال خواهد شد!
پرداخت از طریق درگاه بانکی معتبر با هریک از کارتهای بانکی ایرانی انجام خواهد شد.
پرداخت با کارتهای اعتباری بینالمللی از طریق PayPal نیز برای کاربران خارج از کشور امکانپذیر است.
به کتابخانه دانشگاه یا محل کار خود پیشنهاد کنید تا اشتراک سازمانی این پایگاه را برای دسترسی همه کاربران به متن مطالب خریداری نمایند!
تله هرمی، دامی برای سرمایه گذاران تازه کار در بورس
یا نکن با پیلبانان بازی یا خانه ایی در خور پیل ساز. این مثل، مصداقی برای فعالان در بورس است. اگر وارد داد و ستد در یک محیط سیستماتیک ولی بسیار پیچیده می شوید باید بدانید تا باقی بمانید. افراد ضعیف و ناآگاه تر در بورس همیشه بهترین، پله های صعود برای افراد سودجو هستند.
نظر کارشناسان بورس
کارشناسان خبره بورس بیان می کنند: سهامی در زمینه پتروشیمی در شهری وجود دارد که عملاً بعد از سالها هنوز به بهره وری نرسیده است؛ حتی مدیران پتروشیمی افق بازدهی آن را تا سال های ۱۴۰۴ را هم ممکن نمی دانند. مسئله اینجا شکل می گیرد که چگونه سهامی که ارزش بالایی به ذات ندارد؛ فراتر از مبلغ واقعی در بازار بورس خرید و فروش می شود؟ سهم نوسان قیمت اینگونه سهام ها در بازار معاملات آنقدر زیاد است که فقط ذهن را به دستکاری و هماهنگی خرید و فروش گروهی، مبادرت می کند.
قانون بورس در زمینه هماهنگی گروهی در خرید و فروش
باید گفت هر گونه حرکت هماهنگ شده، میان معاملهگران برای خرید سهام، مصداق دستکاری در قیمت بوده و جرم محسوب میشود.
خرید گروهی در بورس چیست ؟
عده ای، سهام یک مجموعه را هدف قرار می دهند و با خرید ناگهانی و گروهی به بازار، شک وارد می کنند و با بالا بردن قیمت سهام، نظر معامله گران تازه را جلب می کنند. زمانی که به اندازه کافی، گروهی و ممتد خرید کردند و افراد غیر حرفه ای تحریک به خرید سهام شدند آن موقع زمان فروش، واگذاری سهام و گرفتن سود کاذبانه از یک عمل ساختگیشان بدون ارزش واقعی است. صعودی اسیر شدن در تله های بازارهای مالی که شیب نزولی تند و آسیب زایی را برای افراد ناشی به بار خواهد آورد.
نگرانی از این معامله ها در بورس
در اینجا نگرانی از نبود کافی آگاهی میان معاملهگرانی است که به راحتی، اسیر چنین داد و ستدهای میشوند و در ادامه هم چشم خود را بر حقایق میبندند. این معاملهگران در نهایت، سود و زیان بورس را وابسته به شانس و اطلاعات رانتی عنوان کرده و با این تفکر و انتشارش به بازار بورس صدمه می زنند.
تلاطمی در قیمت بورس
اعتماد عمومی افراد غیرحرفه ای در بورس وقتی ضرر کردند از دست می رود و با تجربه تلخ، بورس را ترک و بقیه را با تعریف شکستشان در بورس و رانت بازی بودن از سرمایه گذاری دلسرد می کنند. ارزش غیر واقعی برای یک سهام ایجاد کردن باعث می شود شخصی به طمع سود بیشتر خرید کند، آن وقت معلوم نیست با چه قیمتی حاضر به فروش و واگذاری سهام است؛ این تلاطم، کل بازار بورس را تحت تاثیر قرار می دهد.
چه کسانی ضرر می کنند ؟
در خرید گروهی که شبکه هرمی معاملات شناخته می شود؛ بیشترین سود را افراد راس هرم می برند و ضرر اصلی شامل افراد و عضوهای پایینی می شود. حبابی کردن ارزش یک سهام، شیوه اصلی خرید و فروش در معاملات گروهی است.
سواستفاده
افرادی سودجو از ضعف افراد ناآگاه به نفع خودشان بهره می برند. در اینترنت و شبکه های اجتماعی، سیگنال های خرید آزاد می کنند به واسطه همین دهان به دهان شدن بین افراد خواهان یک شبِ ره صد سال رفتن یک موج ایجاد می شود، وقتی شرایط برای موج سواری مهیا شد؛ بازیگران اصلی وارد صحنه می شوند. ریشه اصلی چنین رخدادی را میتوان در عدم آگاهی یا توهم از شناخت روند سرمایه گذاری دانست.
رفتار کلاغی
در مطالب پیشین در مورد سهامداران کلاغی به تفصیل صحبت کردیم. همین سرمایه گذاران کلاغی، طعمه اصلی سودجویان تله هرمی هستند. کسی به خاطر محض رضای خدا به فعالان تازه کار بورس، سینگال نمی دهد “که فلان سهام، گران خواهد شد، بهتر است بخری… .” “می گویند: گران می شود.” ” کله گنده های این کار می گویند، بخری یک هفته سود، کردی.” و اینگونه راهنمایی ها بر پایه های می گویند و از منبعی مبهم که آینده یک سهام دار تازه کار را به قهقرا می برد.
سفته بازی یکی از راه های درآمد
در تله هرمی در بازار بورس یکی از روش های موثر، روش سفته بازی می باشد. سفته بازی چیست؟ انجام معاملات اقتصادی ریسکدار، به منظور حصول سود از نوسانات کوتاه یا میان مدت در بازار کالای تجاری است. خیلی از سفته بازها توجه کمتری به ارزش اصلی سهام دارند و به جای آن صرفاً بر تغییرات قیمت یا تحلیل تکنیکی، تمرکز میکنند. هدف آن ها این نیست که از اصول منطقی داد و ستد، سودی منصفانه دریافت کنند.
فرق سرمایه گذار و سفته باز
سفته باز، مالی را به خاطر شرایط خاص صاحبش با نیاز مبرم به نقدینگی به قیمت پایین می خرد، با جو سازی و شایعه در مدت کوتاهی با سود بالا آن را می فروشد. برعکس، سرمایه گذار فردی است که مالش را با گذر زمان و سوددهی منطقی جا به جا می کند. اگر وارد بورس می شوید سرمایه گذار باشید نه سفته باز و نیروی گروه های هرمی.
ماجرای فرار سه ارتشی از اسارت بعثیها
من با ستوان عقیدتی سیاسی که در زیر قیف انفجار قرار داشتیم، بدون اینکه زخمی بشویم انبردست را که آلت جرم بود برداشته و سریعاً به آسایشگاه بازگشتیم.
به گزارش ایسنا، عینالله کرمانیزاده از جمله اسرای ارتشی دوران دفاع مقدس است. او که در اردوگاه تکریت دوران اسارت خود را سپری میکرد در خاطرهای پیرامون اجرای نقشه فرار از اسارتگاه بعثیها این چنین روایت میکند: پس از گذشت یک سال و هفت ماه اسارت در زندان رژیم بعثی عراق، هیچ گونه اقدامات و هماهنگی برای آزاد سازی اسرا انجام نگرفت و به همین دلیل با دو نفر از افسران اردوگاه تصمیم به فرار گرفتیم. زمانی که برای هواخوری و قدم زدن بیرون از آسایشگاه میرفتیم، موقعیت اردوگاه و راههای فرار را بررسی میکردیم دور تا دور اردوگاه را هفت ردیف سیم خاردار کشیده و از ردیف سوم به بعد، در بین سیم خاردارها مینهای ضد نفر و ضد تانک و تلههای انفجاری کاشته بودند.
برای عملی کردن این نقشه به سیم چین یا انبردست نیاز داشتیم که برای تهیه آن، تختها را بهانه قرار داده و گفتیم: «برای تعمیر تختها به سیم چین یا انبردست نیاز داریم.» بعد از دو ماه، از حقوق خودمان یک انبردست خریداری کرده و در اختیار ما قرار دادند. در بهمنماه ۱۳۶۸ بارانی شدید بارید و فرصت بهتری برای فرار به دست آوردیم. چون آب باران در جویهای اطراف اردوگاه و زیر سیم خاردارها جمع شده بود و میتوانست در موقعیت اضطراری استتار مناسبی برای محل فرار ما باشد.تقریباً یک حالت دره مانندی به وجود آورده بود.
عصر همان روزی که باران باریده بود، با همفکری افسر عقیدتی سیاسی و افسر مهندسی تصمیم گرفتیم نقشه خود را عملی کنیم و افسر مهندس خنثی کردن مینها را به عهده گرفت. یک چوب دو متری برای بالا نگه داشتن سیم خاردارها تهیه کردیم و افسر مهندس کار خنثیسازی مینها را شروع کرد. مین اولی را به راحتی خنثی کرد و از اینکه شروع کار با موفقیت همراه بود خیلی خوشحال شد و خنثی سازی مین دوم را شروع کرد. در خنثی کردن مین دوم به مشکل برخورد و هر کاری کرد مین دوم خنثی نشد. افسر مهندس رو به ما کرده و گفت: «این نوع مینها از جنگ جهانی دوم باقی ماندند و به این راحتی خنثی نمیشوند.» پس از دستکاری زیاد، مین منفجر شد و به دنبال آن مینهای دیگر نیز بر اثر موج انفجار یکی پس از دیگری منفجر شدند. ستوان مهندس از ناحیه دست به شدت زخمی شد و من با ستوان عقیدتی سیاسی که در زیر قیف انفجار قرار داشتیم، بدون اینکه زخمی بشویم انبردست را که آلت جرم بود برداشته و سریعاً به آسایشگاه بازگشتیم.
بر اثر انفجاری که رخ داد صدای مهیبی برخاست و چند نفر از نگهبانان عراقی با افسر مهندس ایرانی زخمی شدند. چند دقیقه بعد از انفجار، نگهبانان در سوت خود دمیده و همه اسرا را در آسایشگاه جمع کردند تا علت انفجار را بررسی کنند و زخمیها را نیز به بیمارستان انتقال دادند. برای بیان علت انفجار در اردوگاه تکریت به مقامات عراقی نوشته بودند که در شب حادثه، گرگی به دنبال جستجوی غذا روی مین و تله انفجاری رفته و باعث انفجار مینها شده بود.
یک هفته بعد از این ماجرا اکیپ مین گذاری وارد اردوگاه شده و بیشتر از قبل اطراف اردوگاه را مین گذاری کردند ولی این موانع و میادین مین نمیتوانست مانع فرار ما از زندان باشد. به این ترتیب در فکر پیدا کردن راه حلی جدید برای فرار از زندان بودیم و حتی راضی بودیم در صورت امکان خودمان را داخل تانکر تخلیه فاضلاب بیندازیم و از این طریق از زندان فرار کنیم.
در فکر پیدا کردن راهی جدید برای فرار از زندان بودیم که روزی ماشین تانکر آب برای پر کردن منبع آب اسیر شدن در تله های بازارهای مالی آشپزخانه آمد. ستوان شجاع و دلیر عقیدتی سیاسی که در طرح نقشه فرار قبلی همراه ما بود و قبل از اسارت با شلیک پنج تیر از ناحیه پا زخمی شده بود، از غفلت نگهبانان استفاده کرده و خود را به داخل تانکر آب انداخته بود که متأسفانه موقع فرار از تانکر آب وی را گرفته بودند.
پس از اینکه اسرای ایرانی چند بار اقدام به فرار از زندان کردند، فرمانده اردوگاه دستور داد زندانیان حق تجمع بیش از دو نفر در یک جا و بحث و گفتوگو با یکدیگر را نداشته باشند و چنانچه مشاهده شود، با آنان برخورد میشود. بچهها در مقابل هر نوع سختگیری و آزار و اذیت از طرف عراقیها مقاوم و صبور بودند چون امید به آزادی در دلشان نهفته بود و نمیخواستند با کوچکترین سخت گیری از طرف عراقیها از خود ضعف نشان بدهند.
دیدگاه شما