حرکت بازار سرمایه به سمت عقلانیت
تازهها
درآمد ۵۰۰ هزار میلیارد ریال از دل معادن گل گهر توپ چادرملو در زمین سبز سود سود ۱۰۸ هزار میلیاردی در زمین «کگهر» ریزش همه جانبه بورس تهران عقبگرد بورس از سنگر ۷ماهه برنده رالی سه بازار ویتانا فروش خود را ۲۶۴ درصد افزایش داد حجم مبنا از ۴ نماد فرابورسی دیگر حذف شد قیمت دلار به داد سکه رسید عرضه اولیه سهام چگونه آسیب زا میشود؟ شاخص تولید شرکتهای صنعتی بورسی در شهریور ماه بیش از ۸ هزار میلیارد تومان فروش در شش ماه تحلیل عملکرد شرکت پتروشیمی زاگرس زنگ خطر در بازار ارز
برچسب » توافق برجام
بازار سرمایه خود را برای یک حرکت صعودی آماده کرده است
یک کارشناس بازار سرمایه با اشاره به اینکه بازار سرمایه باید به آرامی و نسبت به این مسائل واکسینه شود اظهار کرد: بازار باید مسائل گشایشها را به عنوان یک فرصت تلقی کرده و از آن بهره مند شود.
استراتژی احتیاط در تالارشیشهای
همزمان با آغاز دور جدید مذاکرات هستهای کشور بازارسهام برای به نمایش گذاشتن حسننیت خود نسبت به این گزارش سرنوشتساز، شنبه هفته گذشته را توفانی آغاز کرد.
پس از توافق برجام، قیمت دلار باید واقعی و تک نرخی شود
پس از توافق برجام ممکن است حدود 120 میلیارد دلار پولهای بلوکه شده ایران آزاد شود و بانک مرکزی میتواند قیمت دلار را زیر 25 هزار تومان و یا حتی 20 هزار تومان تعیین کند اما این کار عقلانی نیست و بهتر است اجازه دهد قیمت ها واقعی و واحد باشد.
شوک سیاسی به بورس
بازار سرمایه طی دو روز گذشته دست کم ۸۷ هزار واحد ریزش کرده و تا کف کانال ۴/۱ میلیونی عقب نشسته است. ریزش روز گذشته بازار پس از آن صورت گرفت که رییسجمهوری در تازهترین نشست خبری خود با اصحاب رسانه بیان کرده بود: عدهای میخواهند پایان تحریم را به تاخیر بیندازند. ما یک ساعت و یک دقیقه هم به آن رضایت نخواهیم داد و در برابر آن خواهیم ایستاد. اعلام این مواضع حسن روحانی برای بهبود روابط بینالمللی کشور، سیگنال کاهش نرخ ارز را برای فعالان بازار سرمایه صادر کرد. اگرچه نرخ دلار در بازار عملا کاهش نیافت اما معاملات بورس تحت تاثیر خوشبینی اقتصادی، با کاهش چشمگیری نسبت به هفتههای اخیر مواجه شد.
از سوی دیگر نیز در روزهای گذشته معاون حقوقی رییسجمهوری از موافقت مقام معظم رهبری برای بررسی مجدد لوایح مربوط به FATF در مجمع تشخیص مصلحت نظام خبر داده است که میتواند در صورت تایید در مجمع، گشایشهای اقتصادی را برای ایران به دنبال داشته باشد. عدهای از فعالان و کارشناسان بازار سرمایه مجموعه این خبرها را در کنار تایید ریاستجمهوری بایدن در کالج الکترال، به معنای کاهش نرخ دلار در هفتههای آینده و در نتیجه افت قیمت سهام دلارمحور میدانند. در این میان گفته میشود در صورت افت سهمهای دلاری، نقدینگی در بازار سرمایه به سمت سهام ریالی حرکت خواهد کرد.
نگاه نادرست به نرخ دلار
اما این سوال مطرح است که در این صورت، سهام ریالی بازار سرمایه توان حفظ تعادل بازار و پایداری در مسیر رشد را خواهند داشت؟ «جهانصنعت» در گفتوگو با حسین اسدینیا تحلیلگر بازارهای مالی به بررسی میزان اثرگذاری متغیر دلار بر بازار سرمایه و دلایل افت و خیزهای دو روز گذشته بورس پرداخته است که در ادامه میخوانید.
به گفته اسدینیا، طی دو روز گذشته دو مساله مثبت در زمینه اقتصاد ایران بسیار پررنگ بوده است؛ نخست نقل قول از مقام معظم رهبری مبنی بر تداوم بررسی FATF در مجمع تشخیص مصلحت نظام و دیگری صحبتهای امیدبخش حسن روحانی در مورد رفع تحریمها. این تحلیلگر بازارهای مالی در این باره توضیح میدهد: فعالان و تحلیلگران بازار سرمایه این دو موضوع را در هم آمیختند و به این نظریه رسیدند که دلار قرار است با ریزش مواجه شود و حتی تارگتهای ۱۷ هزار و ۱۸ هزار تومان را هم برای دلار مطرح کردند. او میافزاید: از همینرو ترس شدیدی بین تریدرها دیده میشد مبنی بر اینکه قرار است دلار ریزش کند. پس بهتر است از بازار سرمایه خارج شویم. همین امر سبب شد فاجعه دیروز در بازار سرمایه رخ دهد و شاهد صفوف فروش زیادی باشیم. اسدینیا میافزاید: البته این احتمال وجود دارد که بازار طی امروز و شنبه جمع شود و آغاز هفته آینده، روزگار متفاوتی برای بازار سهام باشد. اما میتوان گفت که طبیعتا کاهش نرخ برابری دلار به ریال تا این تارگتهای مطرحشده، میتواند آثار منفی در رشد سودآوری شرکتها البته به طور موقت داشته باشد. او توضیح میدهد: اگرچه من این تارگتها را تایید نمیکنم اما بر فرض مثال اگر دلار به نرخهای تخمین زده شده برسد، این اتفاق میافتد که چشمانداز رشد سودآوری شرکتها دست کم به صورت ریالی کاهش مییابد. در این صورت انگیزهای برای بازار وجود ندارد که افزایشی شود. وقتی هم که بازار بالا نرود اصولا کاهشی میشود. مساله به همین سادگی است. اسدینیا تصریح میکند: اگر بخواهیم واقعگرایانهتر صحبت و بازار دلار را مشاهده کنیم، دستکم تا ظهر روز گذشته دلار بالای نرخ ۲۶ هزار تومان تثبیت شده بود یعنی نه تنها در روزی که بازار بیجهت منفی شد، کاهشی نداشته است بلکه با افزایش هم روبهرو بوده است. نکته این است که نرخ برابری دلار به ریال تا حدی میتواند کاهش یابد. از دید اقتصاددانان قیمت تعادلی دلار حدود ۲۲ تا ۲۳ هزار تومان است و هر قیمتی کمتر از این میزان- مانند همین قیمتهای ۱۷ و ۱۸ هزار تومانی که در دل فعالان بازار سرمایه ترس ایجاد کرده است- باعث میشود تقاضای دلار به شدت افزایش یابد.
به عبارت دیگر تقاضای واردات کالاهای لوکس و مانند اینها فشار زیادی را بر اقتصاد کشور خواهد آورد در حالی که هنوز درباره برجام اتفاقی هم نیفتاده است! او ادامه میدهد: بنابراین چنین تصوراتی به گمان من تصوراتی اشتباه از بازار است. هنوز نرخ دلار کاهشی نشده است و اگر کاهش یابد نیز به نظر میرسد در قیمتهای ۲۲ تا ۲۳ هزار تومان یعنی همان قیمتهای تعادلی اقتصاددانان منطقیتر است که در این صورت چشمانداز بازار سرمایه نمیتواند تیره و تار باشد!
بازار ارزان نیست
این تحلیلگر بازارهای مالی تاکید میکند: اما نکته دیگری که کمتر در مباحث مطرح میشود این است که P/E کلیت بازار مقداری بالاست. بازار حساس شده و اینکه ناگهان بغض بازار میترکد و با ریزش روبهرو میشود به دلیل مشکل دیگری است. در حال حاضر P/E بازار بین ۱۵ تا ۱۸ است در حالی که پیش از این پارادایم بازار اینگونه بود که P/E کلیت بازار روی ۴ و ۵ خرید بود و ۸ و ۹ فروش. بنابراین بازار ارزان نیست و حساس شده است. اسدینیا توضیح میدهد: در چنین شرایطی به محض طرح مسائلی مانند FATF یا برجام، بازار واکنشهای مقطعی نشان میدهد. اشکال این است که P/E بازار مقداری بالاست و ما هیچ زمان با این P/E کنار نیامده بودیم چون بازار خیلی ارزان نیست و کلیت بازار اکازیون نیست بنابراین چنین مسائلی ناگهان تاثیرات شگرفی در بازار میگذارد. اما به نظر من بازار جمع میشود و احتمالا شنبه بازار متفاوت باشد و وضعیت آن تغییر کند، البته اگر اتفاق بد خاصی نیفتد. فعلا که این اخبار مثبت اقتصادی هم در حد خبر بوده و هنوز اتفاق عملی رخ نداده است. دلار هم که بالای ۲۶ هزار تومان است.
ناتوانی ریالیها برای حفظ بازار
اسدینیا در توضیح روند بازار در صورت کاهش نرخ دلار میگوید: اگرچه روز گذشته تر و خشک با هم سوختند و هم دلاریها و هم ریالیها شاهد ترس و صف فروش بودند اما واقعیت این است که ممکن است در کوتاهمدت و با آمدن بایدن که تا یک ماه دیگر کاخ سفید را تحویل میگیرد، حرفهای خوبی میان ایران و آمریکا رد و بدل شود. در نتیجه در این مدت ماه عسل ممکن است ریال تقویت شود و دلار تا حدی تضعیف شود. این مختص کوتاهمدت است و در بلندمدت این روند پایدار نیست. او ادامه میدهد: حالا در همین کوتاهمدت هم باید توجه کنیم که بازار ما بیشتر کامودیتیمحور، کالامحور و دلارمحور است. اگر قرار باشد دلاریها تضعیف شوند، ممکن است بازار ما هم مقداری آسیب ببیند چون به هر حال کلیت بازار و اقتصاد ما دلاری است. حتی مسکن هم دلاری است چه رسد به بازار سرمایه. به همین علت من فکر میکنم که سهام ریالی آنقدری زیاد و قوی نیستند که بتوانند آبروداری کنند و بازار را نگه دارند و ممکن است بازار آسیب ببیند.
تداوم هیجان
این تحلیلگر بازارهای مالی همچنین با اشاره به هیجانات موجود در بازار سرمایه اظهار میکند: شبکههای اجتماعی در حال حاضر در زمینه بازار سرمایه بسیار قوی عمل میکنند. از سوی دیگر ما هم به عنوان معاملهگر در این بازار هنوز بلوغ رفتاری پیدا نکردهایم. مثلا بورس دکس آلمان در فرانکفورت را که مشاهده کنید، اندکی بالا میرود و اندکی هم کاهشی میشود. یعنی اوج عقلانیت و بلوغ را در معاملات مشاهده میکنید. اما در بازارهای جهان سوم مانند ما، ممکن است افرادی در شبکههای اجتماعی به راحتی حرفی را مطرح میکنند و صدها نفر هم دنبال همان حرف میروند. اسدینیا تصریح میکند: بازار سرمایه ما نیازمند بلوغ است و این هم هیچ راهکاری غیر از مرور زمان ندارد. یعنی باید این اتفاقات بیفتد و ما به تدریج متوجه شویم که خیلی هم نباید به همه این خبرها واکنش نشان دهیم.
اثرگذاری عرضه اولیه بر فروشها
محمد امین قهرمانی- مدیر پذیرش بورس اوراق بهادار تهران- روز گذشته در گفتوگو با بورسنیوز گفته بود: ربط دادن فروشهای دو روز گذشته به نقد کردن سهامداران برای خرید عرضه اولیه «اپال» منطقی نیست. در روزهای اخیر روزانه حدود ۱۵ تا ۲۰ هزار میلیارد تومان سهم در بازار معامله شده است. حال آنکه کل نقدینگی مورد نیاز خرید «اپال» برای حقیقیهای بازار حدود سه هزار میلیارد تومان بوده و منطقی نیست که بگوییم بازار سرمایه ما به خاطر تامین نقدینگی تقریبا ۸۰۰ هزار تومانی به ازای هر کد معاملاتی، منفی شده است. اسدی نیا در این باره اظهار میکند: اگرچه نقدینگی لازم برای پذیرهنویسی نماد اپال مبلغ زیادی نبود اما به هر حال، معمولا حقیقیها جلودار بازار هستند و حرکتهای آنهاست که دستکم در کوتاهمدت به بازار جهت میدهد. این عرضه هم میتوانسته دستکم از لحاظ روانی تاثیر بگذارد. اما از نظر عقلانی نباید هیچگونه تاثیری در بازار میگذاشت. این تحلیلگر بازارهای مالی ادامه میدهد: برای اینکه بازار را برای امروز بهبود ببخشند، این عرضه را لغو کردند. بنابراین کسی که آن بالا در بازار بورس نشسته متوجه شده است که باید عرضه نماد را لغو کند تا بازار را بهبود ببخشد و بهانه را هم از دست برخی خارج کند. بنابراین حتما تاثیری داشته است که عرضه آن را لغو کردهاند!
رد تئوری توطئه حقوقیها
این کارشناس بازارهای مالی همچنین با اشاره به نقش حقوقیها در بازار و حواشی اخیر میان مجلس و بازار سرمایه عنوان میکند: من توطئهای در این زمینه نمیبینم. فکر میکنم اگر من هم حقوقی بودم طبیعتا عرضه میکردم. به دلیل اینکه در کل P/E بازار بالاست. حقوقیها هم در آستانه سال نو از لحاظ پرسنلی و صورتهای مالی پایان سال و موارد دیگر سهام خود را میفروشند. به عنوان مثال، سهام شستا وقتی که سه هزار تومان بود، در حد NAV معامله میشد. در حالی که دیگر سرمایهگذاریها در حد ۷۰ درصد NAV خود معامله میشدند. چه دلیلی داشت که شستا روی ۱۰۰ درصد NAV خود معامله شود؟ هیچ اشکالی نداشت که اگر شستا دارند روی ۱۰۰ درصد NAV آن را بفروشند. این نشان دهنده توطئه نیست که مثلا بگوییم حقوقیها دست به دست هم داده اند بازار را زمین بزنند. من چنین احساسی ندارم! اسدینیا تاکید میکند: حقوقی میبیند که هم قیمت سهم بالاست و هم در سود است و پول را هم ممکن است در آینده نزدیک نیاز داشته باشد، پس منطقا میتواند بفروشد. این منطق سرمایهگذاری است و من توطئه و رفتار مشکوکی نمیبینم! او ادامه میدهد: حالا یک عده دوره افتادهاند که قوه قضائیه باید ورود کند! من تعجب میکنم زیرا مساله اصلا پیچیده نیست. ممکن است تخلفاتی به صورت موردی رخ داده باشد و من هم از این موضوع حمایت نمیکنم اما من به طور شخصی موکدا تخلفی را به صورت سیستماتیک مشاهده نمیکنم. اسدینیا ادامه میدهد: این خیلی واضح است که وقتی که P/E بازار حدودا روی ۱۷ و ۱۸ و بالای ۱۵ و دو برابر عدد تاریخی همیشگی بازار است، منطقی است که حقوقی سهمی را بفروشد. حقوقی هم که گنج قارون نداشته است؛ آنها هم سهامدارند و در این بازار سهام خرید و فروش میکنند. به نظر من طرح این مسائل بیشتر شانتاژ و هیاهوست و نمیتوان این انتظار را داشت که حقوقی در هر حالتی از سهام در هر قیمتی دفاع کند. این تحلیلگر بازارهای مالی عنوان میکند: مثلا همین بحث بازارگردانی را دقت کنید؛ وقتی که بازارگردانی مطرح میشود بسیاری از افراد فکر میکنند وقتی بازارگردان تعیین شد قیمت سهم باید افزایش یابد. به هیچ عنوان این گونه نیست. وقتی بازارگردان میآید معنایش این است که سهم روان باشد و معاملات آن هموار باشد. اما ممکن است قیمت سهم هم کاهشی شود چون ارزنده نبوده است. اسدینیا تاکید میکند: متاسفانه ما چون در بازارهای مالی به بلوغ کافی نرسیدهایم، ممکن است حرفهایی زده شود که این هم جزو شانتاژهای خبری و جو شبکههای اجتماعی است و یک عده هم هستند که شاید میخواهند از حقوقیها باجگیری کنند. ورود قوه قضاییه به بازار بورس اتفاقا به نظر من اصلا به نفع هیچ طرفی حرکت بازار سرمایه به سمت عقلانیت نیست و ممکن است حتی ترس آفرین و تنش آفرین باشد و ممکن است هیاهوی بیهودهای ایجاد کند و به اکوسیستم و بازاری که همه میتوانند از آن کسب درآمد کنند، صربه بزند.
چشمانداز بازار
این تحلیلگر بازارهای مالی در ادامه درباره چشمانداز معاملات تا پایان سال تصریح میکند: فعلا ما گزارشهای ماهانه را در هفته آینده خواهیم داشت که حتما گزارشهای خوبی خواهند بود. گزارشهای ماهانه تا پایان سال در کل گزارشهای خوبی خواهند بود. پس از آن در یک ماه آینده گزارشهای ۹ ماهه را خواهیم داشت که آنها هم قطعا گزارشهای خیلی خوبی خواهند بود. اما واقعیت این است که روند بازار تا پایان سال بستگی به این دارد که دلار چه رفتاری انجام دهد. یعنی اگر دلار به سمت ۱۸ هزار تومان حرکت کند، ممکن است که روند کند بازار کمی ادامه دار باشد اما نه به شدت روز گذشته.
زیرا روز گذشته به نظر من یک پنیک لحظهای بود و بیشتر از تالار مرکزی تریدرها در بازار بورس نشات گرفته بود. اسدی نیا عنوان میکند: اما تا پایان امسال، چشمانداز بیشتر تابع دلار است. اگر دلار به سمت ۱۸ هزار تومان حتی به صورت موقت حرکت کند، مقداری بازار کند خواهد شد اما گزارشها خوب هستند و حتی با کاهش نرخ دلار هم گزارشها مثبت هستند و دست کم در کوتاه مدت مشکلی در این مورد وجود ندارد. نمیخواهم بگویم بازار گران است اما در کل ارزان هم نیست. به نظر من بهتر است به عنوان فعالان بازار چه به صورت مبتدی و چه به صورت حرفهای، روی سهام ارزشمند تمرکز کنیم. یعنی شرکتهایی که عملیات و مدل تجاری آنها به شکلی است که ضرر و زیانی وارد نکنند.
خبر عصرگاهی «بورساوا» دوشنبه 6 دی 1400
به گزارش پایگاه خبری بورس پرس، حسن شجاعی در توییتر اعلام کرد: وعده ۲ ماهه رئیس سازمان بورس برای پرداخت سود تقسیمی از مسیر سجام تا چند روز آینده به پایان میرسد.
از آن پس همه شرکت های بورسی موظف هستند طبق مقررات، سود را از سامانه سجام واریز کنند و سازمان بورس باید پاسخگوی تخلفات احتمالی باشد. موارد تخلف حرکت بازار سرمایه به سمت عقلانیت را به کمیسیون اصل نود گزارش کنید.
سازمان بورس باید در این خصوص پاسخ دهد. لذا مجلس برای جلوگیری از تضییع حقوق سهامداران خرد ، مشکل را پیگیری خواهد کرد.
*عضو هیئت مدیره بانک مسکن: دلیل افزایش قیمت اوراق مسکن سفتهبازی بود
محمدحسن علمداری در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، یادآور شد: ماه گذشته قیمت اوراق حق تقدم مسکن مقداری افزایش یافت که دلیل آن درخواست موثر از سوی متاقضیان استفاده از نوع وام نبود.
وی با بیان اینکه افزایش قیمت به دلیل سفتهبازی بود، ادامه داد: با توجه به برنامههای بانک مسکن برای خانهدار شدن مردم، تصمیم بر این شد برای جلوگیری از زیان متقاضیان، 50 درصد از وام خرید مسکن بدون خرید اورق و سپردهگذاری پرداخت می شود.
وی تاکید کرد: این مسئله قطعا باعث کاهش تقاضا و در نتیجه کاهش قیمت اوراق حق تقدم مسکن (تسه) میشود.
عضو هیئت مدیره بانک مسکن با بیان اینکه نوسانات قیمت اوراق حق تقدم وام مسکن هیچ ارتباطی به بانک مسکن ندارد، گفت: در بحث اوراق تسه افراد ذینفع بوده و دارندگان آن مردم هستند. در این بین برخی اوقات عرضه اوراق کم و در عین حال تقاضا افزایش مییابد.
علمداری بیان کرد: متاسفانه در دوره اخیر بیشتر عرضه و تقاضای اوراق حق تقدم مسکن سفتهبازی بود که موجبات افزایش قیمت این اوراق را به وجود آورد.
وی از احتمال تمدید پردخت وام خرید مسکن از محل اوراق با خرید نیمی از اوراق موردنیاز خبر داد و اضافه کرد: منابع بدون سپرده بانک مسکن محدود است.
*رئیس اتحادیه آهن و فولاد: دولت در “فولاد” و بورسکالا دخالت نکند!
حمیدرضا رستگار رئیس اتحادیه آهن و فولاد و فلزات استان تهران در گفتوگو با بورس نیوز بیان کرد: یکی از اشکالاتی که به عرضه محصولات فولادی در بورس کالا مطرح بوده، این است که بعضاً بورس کالا در عرضه و تقاضا و قیمت گذاری محصولات فولادی مداخله داشته و در جلساتی که با وزارت صمت برگزار شد و گزارشاتی که ارائه کردیم، مخالفت مان با مداخله ها در بورس کالا را اعلام کرده ایم. نکته اینجاست که به نظر میرسد سپردن بخش حاکمیتی نظارت بر بازار محصولات فولادی به بورس کالا صحیح نیست.
وی گفت: اتحادیه فولاد به عنوان بزرگترین مرکز و تشکلی که دارای قانون مستقیم مجلس است، باید در تصمیمگیریها و همچنین نظارت بر فرآیند عرضه و تقاضا و قیمتگذاریها نقش داشته باشد.
رستگار ادامه داد: همانطور که رئیسجمهور محترم هم اخیراً اعلام کرده “نقش اتحادیهها نقشی کلیدی است”، باید به اتحادیهها بها داد و اتحادیهها را در تصمیمگیریها حذف نکرد. عدم مداخله دولت در قیمتگذاریها، نباید به معنای رها کردن بازار فولاد به حال خود باشد و باید شرایطی فراهم شود که اتحادیه آهن و فولاد و سایر تشکل های صنفی، بر عرضه و تقاضای بازار نظارت داشته باشند.
این فعال صنعت آهن و فولاد تصریح کرد: تنظیمگری بازار، کنترل بازار و قیمتگذاریها همه باید واقعی باشند. اگر رفتار بورسکالا اصلاح شود و عرضه و تقاضای این بازار واقعی باشد و هیچ شخص یا نهادی مداخلهای در این بازار نداشته باشد، قطعاً مشکلی در بازار فولاد ایجاد نخواهد شد. مداخله دولت در این بازار، اعطای سهمیه بعدی خاص و منع کردن عدهای دیگر از خرید در بورسکالا موجب رانت و فساد در این بازار شده است. دولت باید به جای دخالت در بازارها، به نظارت بپردازد تا بازار بر اساس عرضه و تقاضای واقعی حرکت کند.
*کاهش نوسان معاملات بورس تحت تاثیر حمایتهای جدی دولت
یک کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی ایرنا به افت و خیزهای اخیر معاملات بورس اشاره کرد و افزود: اکنون نرخ سهام شرکتها در بازار در ارزانترین وضعیت ممکن قرار گرفته و نیازمند یک فشار و انگیزه برای رشد دوباره است.
«ابوالفضل شهرآبادی» به عوامل تاثیرگذار در بازگشت روند صعودی شاخص بورس اشاره کرد و گفت: مسایلی مانند مذاکرات برجام و لایحه بودجه ۱۴۰۱ حرکت بازار سرمایه به سمت عقلانیت از جمله عواملی بودند که به عنوان ریسکهای تهدیدکننده، تاثیرگذار بر معاملات بازار محسوب می شدند.
این کارشناس بازار سرمایه خاطرنشانکرد: با توجه به توضیحات مسوولان در راستای مسائل مربوط به بودجه سال آینده، تا حدود زیادی اثر منفی آن از سر بازار برداشته شد و برای چند روزی روند بازار را وارد مدار صعودی کرد.
وی ادامهداد: صحبتهای وزیر اقتصاد و دارایی درخصوص تصویب ۱۰ مصوبه ستاد اقتصادی و نیز سخنان مثبت مطرح شده از سوی معاون اقتصادی رییس جمهوری از جمله عواملی بودند که بر ایجاد روند صعودی بازار تاثیرگذار بود؛ چراکه این امر نشاندهنده حمایت جدی دولت از این بازار است و سبب تغییر نگاه سهامداران نسبت به روند فعلی بازار سرمایه خواهد شد.
شهرآبادی تاکید کرد: اجرایی شدن حتمی ۱۰ مصوبه اخیر ستاد اقتصادی دولت میتواند در آینده تاثیر مثبت زیادی را بر روند بازار ایجاد کند و شاهد ورود نقدینگیهای کلان به این بازار خواهیم بود
این کارشناس بازار سرمایه با تاکید بر اینکه بازگشت شاخص بورس در چند روز گذشته قابل پیشبینی بود، گفت: بهتر است اقدامی انجام شود تا بازار در مدار صعودی خود باقی بماند که این امر وابسته به تداوم حمایتهای انجام شده از این بازار است.
*کف بورس سفت است، اما سقفش نمیشکند!
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از ایسنا، ولید هلالات با تاکید بر اینکه از ابتدای سال ۱۳۹۹ در بازار سرمایه شاهد نوسانات بسیار بزرگی هستیم، اظهار کرد: این نوسانات معمولا پیش بینی ناپذیرهستند. درواقع بازیگران بازار یا همان سرمایه گذاران خرد، دیدگاههای متفاوتی نسبت به یک اتفاق دارند.
وی با اشاره به وضعیت بازار سرمایه در روزهای گذشته گفت: بازار سرمایه در روزهای قبل افت کرد و توانست در نقطهای به تعادل برسد اما به نظر من صعود چشمگیر در بازار نیازمند گذر زمان و همچنین شفاف شدن شرایط است. درواقع نباید انتظار داشته باشیم بازار بعد از رسیدن به یک تعادل رشد با اهمیتی داشته باشد و رفتارهای رفت و برگشتی در بازار طبیعی است.
این تحلیلگر بازار سرمایه ادامه داد: با این حال اتفاقی که در بازار درحال رخ دادن است این است که نوسانات نمادها در یک روز نسبت به قیمتی که در همان روز باز می شوند درحال کم تر شدن است. به عبارت دیگر حرکتهای رفت و برگشتی بازار دائم کم و کمتر میشود که به نظر من منطقی بوده و به معنی کاهشی شدن ریسک بازار است.
هلالات با اشاره به گزارشهای شرکتهای بورسی در آذرماه اظهار کرد: به زودی گزارشهای آذرماه از راه می رسد که پایهای برای پیش بینی سود فصل پاییز و تحلیل فصل بعدی است. اگر در روزهای آینده تغییر منفی رخ ندهد و خبر منفی از راه نرسد، گزارشهای ماهانه اذر و همچنین گزارشهای سود و زیان فصل پاییز میتوانند بازار را به سمت عقلانیت بیشتر و دور شدن از هیجان ببرند.
وی با تاکید بر اینکه بازار کف خود را پیدا کرده است، عنوان کرد: با این حال نباید انتظار داشت با صحبت مقامی و یا برای مثال وعده شاخص یک میلیون و ۷۰۰ هزار واحدی، بازار شروع به رفتار هیجانی کرده و رشدی چشم گیر داشته باشد.
* وضعیت نقدینگی در بازار سهام
در بازار سرمایه شاهد رشد 16300 واحدی نماگر بورس هستیم که ارزش معاملات 3760 میلیارد تومان ثبت شده است. امروز شاهد خروج 210 میلیارد نقدینگی حقیقی بودهایم. 403 نماد مثبت و 237 نماد منفی بودهاند. همچنین 103 نماد صف خرید و 66 نماد صف فروش داشتهاند. بیشترین ورود پول حقیقی به جمح و بیشترین ورود پول حقوقی به شستا اختصاص داشته است
آخرین قیمت های بازار:
دلار تهران حدودا: 29،900
مثقال طلا: 5،605,000
طلای 18 عیار: 1،293،500
* آخرین قیمتهای بازار طلا و دلار
و در نهایت اینکه روزنامه دنیای اقتصاد، با تیتر ««نه» بورسیها به «گلخانه»» نوشت: بازار سهام در روز یکشنبه دو نیمه متفاوت داشت. در ابتدای معاملات، نماگر اصلی تالار شیشهای روندی نزولی در پیش گرفته بود اما در نیمه دوم دادوستدها با خبر مثبت لغو قیمتگذاری دستوری فولاد، تغییر مسیر داد و توانست بخش عمده افت صبحگاهی خود را جبران کند. به این ترتیب در این روز نماگر یاد شده پس از ۴ روز افزایش و ثبت بازده ۳/ ۷ درصدی، شاهد افت ۱۱/ ۰ درصدی بود. همین امر سبب شد دماسنج اصلی بازار در این روز از سطح یکمیلیون و ۳۸۴ هزار واحدی فراتر نرود. مقاومت تکنیکی ترسیم شده، شناسایی سود پس از رشد چند روزه و نزدیک شدن به دور جدید مذاکرات هستهای از جمله دلایل افزایش فشار فروش در تالار شیشهای عنوان میشود. در کنار این بهانهها اما نارضایتی فعالان بورسی از وضعیت بازار و دخالتهای بیمورد سیاستگذار در مکانیزم بازار و پافشاری برای عدم تغییر در سیاستها و قوانین مخرب مهمترین دلیلی است که سبب ناپایداری رشد قیمت سهام شده و هر موضوعی که از بهبود و رفع این نگرانیها خبر دهد، به تقویت تقاضا میانجامد. مطالباتی که در تجمع روز گذشته بورسیها نیز شنیده شد. مطالباتی که حالا شکلی اصولیتر به خود گرفته و در بسیاری از موارد نیز بر حق آنها برای فعالیت در یک بازار سرمایه کالا و معقول با سازوکارهای مناسب و کارآمد صحه گذاشته است. با این حال اختلاف میان مردم عادی و نهاد دولت که در طول سالهای اخیر به واسطه آسیبهای اقتصادی متعدد دیگر با دیده تردید تصمیمات دولتی را پی میگیرند، همچنان پابرجا مانده و حتی حمایتهایی نظیر آنچه که وزیر اقتصاد در قالب ۱۰ فرمان اعلام کرد نیز نتوانسته مردم را قانع کند چرا که حمایت اصولی در این بسته حمایتی دیده نشده است و سیاستگذار تنها به یک حمایت «گلخانهای» برای بازار سهام بسنده کرده است. حمایتی که در آن نه خبری از لغو قیمتگذاریهای دستوری است و نه محدودیت دامنه نوسان. نیازی به گفتن نیست که اعتماد اجتماعی در این بین آسیب بسیاری دیده و راهی طولانی تا ترمیم آن به نفع بورس و کل اقتصاد کشور باقی مانده است. اما باید توجه داشت که چنین امری نباید به عنوان یک مانع برای بازگشت اوضاع بازار سهام به حالت عادی بدل شود یا به نحوی باشد که چرخش چرخ اقتصاد کشور را از چیزی که هماکنون هست هم کندتر کند.
کاهش پلکانی اعتباردهی در بورس
دنیای اقتصاد : سازمان بورس اینبار قصد دارد طرف تقاضا را هدف قرار دهد. قرار است میزان اعتباردهی کارگزاران به سرمایهگذاران به ۱۵ درصد کاهش یابد. خرید اعتباری یکی از شیوههایی است که کارگزاریها با عنوان خدمات به مشتریان خود اعطا میکنند. میزان اعتبار اختصاص یافته در کارگزاریها در ماههای اخیر کاهشیافته و منابع خبری «دنیای اقتصاد» میگویند قرار است این منابع اعتباری باز هم کاهش یابد و در مدت کوتاهی به رقمهای نزدیک به صفر برسد. سیاستی که به نظر میرسد، میتواند در بلند مدت صنعت کارگزاری حرکت بازار سرمایه به سمت عقلانیت را از ریسکهای پیش رو نجات دهد.
تورمزایی یک عامل ضدتورم
کاهش اعتبار کارگزاریها به مشتریان در شرایطی در حال انجام است که بازار سرمایه بیش از هر زمان دیگری با فشار بالای تقاضا و ورود سنگین نقدینگی همراه است. بر همین اساس ابلاغیه اخیر سازمان بورس مبنی بر کاهش اعتبار کارگزاریها میتواند تصمیمی هوشمندانه در راستای کاهش ریسک در بازار سرمایه و متعادل شدن معاملات بورس باشد.
علی سعدوندی ، اقتصاددان معتقد است: کاهش اعتباردهی کارگزاریها بسیار موثر و یکی از ابزارهای کارآ در دست سیاستگذاران کلان در کشورهای دنیا است، اما متاسفانه از این ابزارها به درستی استفاده نمیشود و زمانی که باید این اعتبار را کاهش میدادند، برعکس عمل کردند و مشکلات جدی فعلی ایجاد شد. در حالحاضر هم از آنجا که بیشتر سرمایههای خرد وارد بازار میشود، در صورت کاهش اعتباردهی به نظر نمیرسد تاثیر قابل انتظاری داشته باشد، ولی مزیت این اقدام در شرایط فعلی این است که اگر بازار نیاز به تقویت داشت، میشود دوباره اعتبار را افزایش داد.
او در ادامه درباره تاثیر قیمتی بازار سهام بر دیگر بازارها توضیح داد: در این خصوص بعضی موضوع را یکطرفه میبینند، اما دو مساله وجود دارد؛ یک مساله نقدینگی است که بخشی از سبد دارایی جامعه محسوب میشود. سعدوندی افزود: هر شخص مقداری دارایی پولی دارد که بخشی از کل داراییهای او به حساب میآید، ممکن است اگر سطح نقدینگی یک فرد از حدی فراتر برود به بازسازی سبد دارایی خود اقدام کند، برای نمونه پول نقد در حساب بانکی خود را به ملک، سهام و امثالهم تبدیل میکند. حالا وقتی این نقدینگی وارد بازاری میشود و کشش تقاضا و عرضه ایجاد میکند، قیمت آن داراییها تحریک خواهد شد. اما مساله این است که وقتی قیمتها در بازار دارایی تغییر کرد و بالا رفت، دیگر این نقدینگی جدید نیست که بازیگری کند، بلکه تنها ارزش اسمی داراییها است که افزایش پیدا میکند، به بیان دیگر وقتی قدرت خرید مالکان افزایش یافت، آنها مجددا به دنبال تنظیم سبد دارایی خود میروند، مثلا در صورت نداشتن مسکن، اقدام به تبدیل سهام به مسکن میکنند، اقدامی عقلانی که موجب حرکت نقدینگی به سمت بازار مسکن خواهد شد.
او ادامه داد: در کشور ما طی دهه اخیر سود موهوم زیادی پرداخت شد که موجب افزایش سپردهها نزد بانکها و به تبع حجیم شدن نقدینگی در اقتصاد شد. همین سپردهها از سال ۹۷ وارد بازار مسکن شد و زمینه جهش آنها را فراهم کرد، تا جایی که بسیاری پیشبینی کردند تا سال ۹۹ این بازار در رکود به سر ببرد، اما همانطور که مشاهده میکنیم بازار مسکن اکنون در یک فاز رونق بسیار شدید قرار گرفته است. این دیگر مسالهاش نقدینگی نیست، بلکه قدرت خرید شکلگرفته ناشی از افزایش قیمت سهام در بورس است، یعنی ثروت اسمی جامعه افزایش پیدا کرده است. بنابراین همان بورسی که سال ۹۷ و ۹۸ موجب کنترل نرخ تورم شد در سال ۹۹ معکوس عمل کرد. به عبارت دیگر حجم نقدینگی که جذب بازار شد ۱۰۰ هزار میلیارد تومان است که در حساب جاری کارگزاریها پول قرار دارد، با اینکه مبلغ قابل توجهی است، ولی مقدار کل ارزش بازار بورس الان خیلی بیشتر از این رقمها است. بنابراین اگر تعادل در بازارها از دست برود همان بازار بورسی که قرار بود جلوی ابرتورم را بگیرد خود عامل تورم در اقتصاد میشود.
آثار اقتصادی عقلانیت بر باد رفته
در شرایط حساس کنونی کشور، پس از خرید انبوه سیسمونی خانواده رئیس مجلس از ترکیه، کامیون سوغاتی دیپلماتیک، رکورد تاریخی جدیدی بخصوص از نظر سرعت خرید از مغازههای محدود یک خیابان آمریکا را ثبت کرد که به نظر نمیرسد بهزودی بشکند. درنتیجه سیاستها و رفتارهای متناقض، فرصتسوزیهای مکرر همچنین در پی امیدواری واهی به رفع مشکل تحریمها خارج از مذاکرات مستقیم و با اتکای به سایر قدرتهای جهانی بهظاهر دوست، مشکلات کنونی ایران و بیثباتی اقتصادی کشور را درحدی پیچیده نموده که مانند کلاف سردرگمی خارج از تحمل اکثریت مردم است لذا هر روز دامنه اعتراضات اقشار مختلف را گسترش میدهد. این روزها با سپری شدن۲هفته از آغاز تنشها و پیامدهای مربوط به قتل مهسا امینی، بهرغم جلوگیری قهری ماموران، با ورود اقشار جدید به خیابان و سراسری شدن اعتراضات، معترضان انبوهی در خیابانهای ایران حضور دارند که مطالبات آنها فراتر از مطالبات صنفی محدود است. ویژگی این جنبش اجتماعی مشارکت فعال دختران و زنان بهاضافه طرفداران آنها از همه اقشار جامعه شامل دانشجویان بهاضافه اساتید دانشگاهها، دانشآموزان بهاضافه معلمان، کارگران بهاضافه کارگران غیررسمی صنعت نفت، بازنشستگان، ورزشکاران، هنرمندان و. است. معترضان بهاضافه این خیل عظیم طرفداران در اتحادی کم نظیر در خیابانهای سراسر ایران، کنشهای جدیدی را نشان میدهند که بعد از انقلاب۵۷ سابقه نداشته است. شناخت این پدیده جدید برای همه از جمله فعالان اقتصادی ضروریست چرا که در صورت آگاهی نداشتن از آن نمیتوان پیشبینی درستی از تحولات اقتصادی کشور داشت.
اکنون هسته اصلی معترضان در خیابان را نسل دهه هشتادی تشکیل میدهند که دچار عوارض پارادوکسیکال متعدد بسیار پیچیدهای بودهاند. از امکانات دهکده جهانی استفاده کرده در عین حال نارساییهای شدید نظام آموزشی کشور را دیده، با دموکراسی کشورهای توسعه یافته آشنا شده در عین حال از ارزشهای رسمی حکومتی بیگانه بوده، از گفتگوهای فرآیند ادغام اجتماعی جدا نگه داشته شده و در عین حال دچار سرکوب خشن واحدهایی مانند گشت ارشاد بوده، از سازوکارهای مدنی اجتماعی مانند انتخابات بیرون افتاده در عین حال از هیجانهای نرمال جوانی ممنوع شده است. موثرترین عامل تاثیرگذار بر آنها میتواند مشاهده بیکاری، مشکلات سخت معیشتی و ناامیدی اطرافیان، برادران، خواهران، پدران و مادرانشان سپس ناامیدی آنها از آینده باشد. اکنون نسل دهه هشتادی به حرکت درآمده و بقیه نسلها و همه اقشار جامعه حتی۱۰درصد جمعیت ایران مقیم خارج از کشور را به دنبال خود کشانده است. مسئولان کمدانش که هسته سخت حکومت را تشکیل میدهند بهرغم داشتن عناوین و سمتهای علمی از شناخت واقعیات جامعه ناتوان هستند. آنها همانطور که در سایر بحرانها و مشکلات ناتوان و منفعل ظاهر میشوند برای اطلاع دقیق از واقعیات زندگی ایرانیان تلاش نمیکنند بلکه سعی در پاک کردن و انکار اصل مشکل هستند. آنها بهجای درک علمی نسل دهه هشتادی ایران سعی در کنترل آنها با شیوههای قرون وسطایی دارند و هنگامی که موفق نمیشوند توان اصلاح رفتارهای خشن خود یا اعتراف به شکست در این رابطه را ندارند. آنها تمام انرژی خود را برای ادامه روشهای شکست خورده قبلی صرف میکنند. لایههای دیگر شریک در قدرت هم در این رابطه رفتارهای کم و بیش یکسان با هسته سخت حکومت دارند لذا گفتمان سیاسی اصلاح طلبی هم در میان این جوانان طرفداری ندارد. اکنون نسل دهه هشتادی ایران کنشهای انرژتیک جدیدی به حیات سیاسی ایران اضافه کرده که همراه با اضافه شدن مفاهیم جدید به ادبیات سیاسی، در ایران تاریخ ساز خواهد شد. سیاسیون نسلهای قبلی که میدانند جنگ زمانی آغاز میشود که سیاست پایان مییابد، اگر نتوانند با این واقعیات کنار بیایید و راه حل برون رفت از بحران را پیدا نکنند باید به پایان عمر سیاسی خود فکر کنند و اگر کسانی از آنها به این بیندیشند که بدون نمایندگان سایر تشکلهای سیاسی بهویژه نمایندگان نسل جدید، با حضور در تلویزیون یا اقداماتی از این دست، بیآنکه به مبانی جنبش جدید رسمیت بدهند، راهکارهای بینابینی و غیراساسی خود را ارایه دهند به دلیل سپری شدن تاریخ مصرف اینگونه روشها، قطعا کارساز نخواهند بود.اینگونه برخوردهای خام در شرایط کنونی که گسلهای اجتماعی به عمیقترین سطح رسیده و تنشها بالاست، حتی اقشار محافظه کار جامعه را هم راضی نخواهد کرد.
واقعیت این است که میانگین هوشی مسئولان حکومت از جامعه پایینتر است لذا ادامه این وضعیت مردم را به استیصال رسانده است. خودجوش خواندن حجاب اجباری، معترضان غارتشده و تحقیرشده را تفاله و کفهای روی آب خواندن و استفاده از خشونت توسط اراذل و اوباش به عنوان مامورین سرکوب، اعتراضات مسالمت آمیز را اغتشاش خواندن، فقط به ذهن عقب ماندههای ذهنی میرسد.
پایداری، مقاومت و ایستادگی دوهفتهای معترضان نمایش قدرت شهروندی آنهاست همان قدرتی که هجوم اعراب، مغول و تاتارها، روس و انگلیس سپس آمریکا را متوقف کرد. قتل «مهساامینی» و سایر مردم معترضی که در دو هفته اخیر در خیابانها کشته، زخمی یا اسیر شدند ناشی از «خشونت سیستماتیک» مامورینی است که در غالب «گشت ارشاد» و سایر واحدهای مشابه سازماندهی شده اند. در دنیای امروز واقعیات جامعه انکار نمیشود و برای رسیدن به راهحل عقلایی، با معترضان گفتگو میکنند. اکنون افکار عمومی جهانیان چه در سطح دولتها و چه مردم جهان، در مورد مشکلات ایران به شدت حساس است و در سطح وسیعی اخبار بازنشر میشود و همگان آن را حمایت میکنند.
مشابه سردرگمی حاکم بر تیم اقتصادی دولت، اکنون سایر دستگاههای دولتی هم سردرگم هستند. اگر حاکمان نتوانند از فرصت باقی مانده برای انعطاف و عقب نشینی مناسب استفاده کنند، با توجه به شروع اعتصابهای اخیر، ادامه اعتراضات بهزودی وارد مرحله حرکت بازار سرمایه به سمت عقلانیت اعتصاب سراسری خواهد شد آنگاه مشابه شرایط آخرین دولت نظام شاهنشاهی، هرگونه تلاشی بیفایده خواهد بود. بهرغم تاکید اخیر معاون اول رییس جمهور بر هدایت نقدینگی به سمت طرحهای تولیدی، شنیدهها حاکی از افزایش عجیب سرعت خروج سرمایه از ایران در روزهای اخیر است که ظاهرا خبر از نزدیک شدن به شرایط فروپاشی کامل اقتصادی را میدهد.
دیدگاه شما