روندها و سیکل‌های بازارهای مالی


کارگاه آموزشی اقتصاد کلان و اثرات آن بر بازارهای مالی با رویکرد بازار سرمایه

در این دوره با اصطلاحات و مفاهیمی که هر روزه در مورد اقتصاد ایران از رسانه ها می شنوید آشنا می شوید و بدین ترتیب اخبار و تحلیلها برایتان قابل فهم و درک می شود. همچنین در می یابید که اقتصاد را از منظر کلان چگونه بنگرید و اگر بخواهید تحلیلی جامع و غیرسلیقه ای داشته باشید چگونه آن را تحلیل کنید.
این دوره آموزشی به گونه ای طراحی شده است تا رابطه بین اقدامات و سیاستهای دولت و واکنش متغیرهای اقتصادی را پی ببرید و از آن برای پیش بینی وضعیت متغیرهای اقتصادی از سیاست های احتمالی دولت استفاده کنید.
و در پایان این دوره به همه فعالان بازار مالی این قدرت را خواهد داد تا درک روندهای بازار را بهتر تشخیص دهند و بهتر بتوانند از تحولات بازار با تحلیل های درست بهره مند شوند.

سرفصل‌های آموزشی

  • آشنایی با مفاهیم اقتصاد کلان نظیر تولید ناخالص داخلی، نقدینگی و نرخ ارز واقعی
  • شناخت بازارهای مختلف در اقتصاد کلان
  • شناخت سازوکار اثرگذاری سیاست های اقتصادی بر متغیرهای کلان
  • تحلیل رابطه تحولات متغیرهای کلان با عملکرد بنگاه های بورس120117
  • مولفه های کلان اقتصادی که هر سرمایه گذار به آن نیاز دارد
  • شناسایی سیکل های اقتصادی برای سرمایه گذاری آگاهانه و سود آور

با خرید این بسته چه چیزهایی دریافت می کنم؟

  • 3 دی وی دی آموزشی
  • 7/5 ساعت آموزش تخصصی
  • پشتیبانی آموزشی
  • فایل های آموزشی

اساتید محصول

دکتر سید شهاب موسوی

  • دانش آموخته رشته اقتصاد
  • معامله گر و تحلیلگر تکنیکال بازارهای سرمایه داخلی و بین المللی از سال 88
  • مشاور سرمایه گذاری در حوزه های بازارهای مالی، صنعت، انرژی، استارت آپ و .
  • بنیان گذار و مدیرعامل مجموعه آسا سرمایه
  • مدرس سطوح مختلف تحلیل بازارهای مالی در آموزشگاه های معتبر، دانشگاه علوم
  • اقتصادی، دانشگاه خوارزمی و روزنامه دنیای اقتصاد
  • کارشناس اقتصادی و سرمایه گذاری در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران(رادیو ایران، رادیو اقتصاد و رادیو گفتگو)
  • طراح دوره هنر سرمایه گذاری
  • طراح کلوپ سرمایه گذاران موفق بازار بورس
  • طراح دوره آکادمی سرمایه گذاران موفق
  • طراح دوره ۷ راز ثروتمندان خودساخته بورس

دکتر علی سرزعیم

دکترای اقتصاد از دانشگاه دولتی میلان ایتالیا استادیار دانشگاه علامه طباطبایی مدیر واحد ریسک و تحقیقات مالی شرکت تأمین سرمایه سپهر مشاور اقتصادی مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری مشاور مالی هلدینگ راه آینده و شرکت سرمایه گذاری رامان مدرس دوره CFA در مرکز مالی آریانا و صندوق ذخیره ملی مدرس دوره های ارزیابی اقتصادی پروژه، مدیریت سرمایه گذاری پیشرفته، مدیریت مالی و … مولف کتب بحران های بانکی، پوپولیسم اقتصادی، اقتصاد برای همه و… مترجم کتب مدیران و چالش های تصمیم گیری اثر ماکس بیزرمن، اقتصاد بانکداری اثر ماتئو کنت و جان تامپسون و….

درخواست مشاوره

شما این فرصت را دارید، با تکمیل فرم زیر، قبل از انتخاب دوره آموزشی یا خرید محصول مورد نظرتان، از مشاوره رایگان کارشناسان آموزشی مجموعه آساسرمایه استفاده نمائید.

مسیر تکنیکال رشد بورس

به نقل از جهان صنعت : زینب مختاری- بازار سرمایه این روزها از منظر بنیادین در نقطه مناسبی قرار گرفته و به گفته فاندامنتالیست‌ها، بسیاری از سهم‌های بازار به سطح جذابی از ارزندگی رسیده‌اند؛ نقطه‌ای که می‌تواند سرآغاز ورود پول تازه و شروع دور جدیدی از صعود و رونق بازار سرمایه باشد. در این میان دولت نیز مدعی حمایت از بازار سرمایه است و گفته می‌شود تلاش کرده بودجه سال آینده را با در نظر گرفتن منافع جامعه ۶۰ میلیونی سهامداران به مرحله پایانی برساند. در همین حال در حوزه مدیریت معاملات نیز، تحرکات مثبتی برای رفع موانع و دست‌اندازها در راستای روان شدن خرید و فروش‌ها دیده می‌شود. با این حال به نظر می‌رسد بازار همچنان از سوی برخی سیاست‌های کلان اقتصادی مورد تهدید قرار دارد و با بیم و امیدهای زیادی روبه‌رو است. همین ترس‌ها سبب شده است بازار همچنان از ورود پول تازه‌ای که بتواند تحرک و پویایی را به معاملات بازگرداند محروم بماند. بر همین اساس بازار طی هفته‌های گذشته با وجود انتشار اخبار مثبت حمایتی همچنان با حجم و ارزش بسیار پایین معاملات روبه‌رو بوده است؛ روندی که بسیاری از سهامداران را نسبت به آغاز دوره رشد بازار با تردید مواجه کرده است. در این میان برخی تحلیلگران بر این باورند که بازار سرمایه هنوز مهیای آغاز یک روند صعودی پایدار نیست و پول‌های هوشمند نیز به عنوان محرک اصلی بازار، برای ورود مجدد به سرمایه‌گذاری مصمم نیستند. از سوی دیگر برخی تکنیکالیست‌ها عنوان می‌کنند که بر اساس روندهای گذشته شاخص کل بورس، همچنان زمان زیادی تا آغاز صعود باقی مانده و ممکن است این روند از سال آینده شروع شود.
علی هدیه کارشناس بازار سرمایه سیکل‌های رشد شاخص کل را از سال ۷۲ تاکنون بررسی و بر همین اساس در گفت‌و‌گو با «جهان‌صنعت» تاکید کرد که روند اصلاحی بازار بر اساس الگوهای قبلی هنوز به پایان نرسیده و سرمایه‌گذاران باید از نیمه‌های سال آینده یا حتی اوایل سال ۱۴۰۲ منتظر آغاز روند صعودی شاخص کل باشند.
سیکل‌های رشد شاخص کل
بر اساس بررسی‌های روند شاخص کل از سال ۷۰ به این سو مشخص می‌شود سیکلی که از سال ۹۹ آغاز شده، روندی پرتکرار بوده است. علی هدیه با تاکید بر این مطلب عنوان کرد: «در واقع ماجرا از این قرار است که معمولا به ازای هر چند سال رشد بازار سرمایه، تقریبا ۷۰ درصد همان زمانی که صرف رشد شده است، صرف اصلاح می‌شود. به عبارت دیگر می‌توان گفت اگر شاخص کل مثلا چهار سال صعودی باشد، به ازای آن دست‌کم سه سال نزولی خواهد بود.» این کارشناس بازار سرمایه افزود: «ما این سیکل را در مقاطع مختلفی مشاهده می‌کنیم؛ به عنوان مثال از سال ۷۲ تا ۷۵ شاهد آن بودیم که بازار تقریبا رشدی ۵۰۰ درصدی را رقم زد اما از سال ۷۵ تا ۷۸ فاز نزولی را آغاز کرد و شاخص کل حدود ۳۰ درصد اصلاح داشت. مجددا بازار از سال ۷۸ تا ۸۳، حدود ۸۰۰ درصد رشد داشته و از سال ۸۳ تا ۸۷ نزدیک به ۴۰ درصد اصلاح کرده است. بازار همچنین از سال ۸۷ تا ۹۲ بالغ بر ۱۰۰۰ درصد رشد را ثبت و از سال ۹۶ تا ۹۹ هم دو هزار و ۶۰۰ درصد افزایش را تجربه کرده است.»
کوتاه‌تر شدن سیکل‌های تورمی
هدیه توضیح داد: «در نمودار شماره یک می‌بینیم که رشد بازار به صورت اهرمی، هر بار در سیکل‌های تورمی شدت بیشتری از رشد را تجربه می‌کند. دلیل آن هم این است که ما همواره تورم‌های پی در پی را تجربه می‌کنیم که بر بازار سرمایه تاثیر اهرمی می‌گذارد. بر همین اساس بازار در هر سیکل جدید زمان رشد کوتاه‌تر اما پرشتاب‌تری را تجربه می‌کند. به عنوان مثال در سیکلی که از سال ۸۷ تا ۹۲ طول کشید شاهد آن بودیم که بازار طی پنج سال بالغ بر ۱۰۰۰ درصد رشد داشته، اما از سال ۹۶ تا ۹۹ که فاصله‌ای ۵/۲ تا سه‌ساله است، بازار دو هزار و ۶۰۰ درصد رشد کرده است. این روند نشان می‌دهد که سیکل‌های تورمی هر بار کوتاه‌تر و کوتاه‌تر می‌شود در حالی که شتاب رشد شاخص سرعت بیشتری پیدا می‌کند.»
رفتار اصلاحی بازار
این کارشناس بازار سرمایه در ادامه گفت‌و‌گو با «جهان‌صنعت» عنوان کرد: «می‌توانیم در این روند، رفتار اصلاحی شاخص را هم بررسی کنیم. طبق جدولی که روند ۳۰ساله فازهای صعودی و نزولی شاخص کل از سال ۷۲ تا ۱۴۰۲ را نشان می‌دهد، هر بار که شاخص وارد فاز اصلاحی شده است از نظر زمانی به طور میانگین به ازای ۷۴ درصد از زمان رشد بازار، برای اصلاح صرف شده است. یعنی این یک سیکل کاملا تکرارشونده و قابل پیش‌بینی در بازار سرمایه ماست که به ازای هر چند سال رشدی که بازار تجربه می‌کند باید در انتظار چند سال اصلاح بود.» علی هدیه توضیح داد: «اتفاقی که افتاده این است که از سال ۹۶ تا ۹۹ شاهد رشد بازار بوده‌ایم و شاخص کل از محدوده ۹۰ هزار واحد تا محدوده دو میلیون و ۱۰۰ هزار واحد بالا رفته است. به عبارت دیگر شاخص حدودا ۲۲ برابر شده است. اگر بخواهیم برای این سیکل ۵/۲ ساله همان فرمول را در نظر بگیریم و ۷۰ درصد زمان رشد را به اصلاح اختصاص دهیم باید حدود دو سال بازار در حالت اصلاحی باشد؛ به نحوی که نباید سقف خود را بشکند و روند صعودی جدیدی را شروع کند.» او تصریح کرد: «بر این اساس اگر از مرداد ۹۹، دو سال را برای اصلاح بازار در نظر بگیریم، تقریبا تا اوایل سال ۱۴۰۱ نباید خیلی انتظار داشته باشیم که شاخص کل رشد پرشتابی داشته باشد. بر این اساس هر رشدی که بازار در این مدت تجربه می‌کند صرفا یک نوسان موقت است. از همین رو دست‌کم تا پایان سال‌جاری نباید انتظار رشد و شروع یک روند صعودی پرشتاب را داشته باشیم و همین حالت نوسانی به احتمال زیاد تا آن زمان پایدار خواهد بود.»
پیش‌نیازهای ایجاد سیکل تورمی جدید
کارشناس بازار سرمایه در پاسخ به این پرسش که پیش‌بینی می‌شود در سیکل تورمی بعدی چه اتفاقی بیفتد عنوان کرد: «نمودار شاخص کل بورس می‌تواند وضعیت کلی اقتصاد را روشن کند. بررسی نمودار شاخص کل از ابتدای سال ۱۳۷۰ تاکنون نشان می‌دهد، رشد نرخ ارز همواره اصلی‌ترین محرک رشد شاخص کل بوده است. به عنوان مثال سیکل تورمی آغازشده از سال ۹۷، رشد هشت برابری نرخ دلار و در پی آن، رشد ۲۲ برابری بازار سرمایه را به دنبال داشت. به طور معمول به واسطه رشد دلار شاخص کل نیز با تاخر زمانی شروع به رشد می‌کند. اما نکته مهم این است که معمولا شاخص کل نسبت به دلار تاخر زمانی دارد؛ به این صورت که ابتدا نرخ دلار شروع به رشد می‌کند و پس از آنکه روند صعودی آن تثبیت شد و اثر آن روی صورت‌های مالی شرکت‌ها به واسطه رشد نرخ دلار نیمایی مشاهده شد، سودآوری شرکت‌ها افزایش می‌یابد و به‌تبع آن هم قیمت سهام روند صعودی خود را شروع می‌کند.» علی هدیه تاکید کرد: «در واقع پیش‌نیاز رشد چندبرابری شاخص کل، شروع مجدد سیکل صعودی نرخ ارز است.
طبعا بازار سرمایه ما قرار است بر اساس سیکل‌های گفته شده، در مدتی کوتاه رشدی بیش از دو هزار و ۶۰۰ درصد را تجربه کند. این روندی نیست که بگوییم رخ داده و قرار نیست مجددا اتفاق بیفتد. قطعا ما طی سال‌های آتی مجددا رشد بازار سرمایه را مشاهده خواهیم کرد. حتی شروع آن می‌تواند اواسط سال ۱۴۰۱ یا اوایل سال ۱۴۰۲ باشد.» او تصریح کرد: «همچنین مجددا شاهد آن خواهیم بود که از بازارهای موازی نظیر مسکن و طلا، پول‌های بزرگ و هوشمند به سمت بازار سرمایه کوچ می‌کنند و باعث می‌شوند روند صعودی بازار سرمایه رقم بخورد.»
بازدهی بالای بازار سرمایه در بلندمدت
بر اساس سیکل‌های مورد بررسی آیا می‌توان گفت مقطع کنونی زمان مناسبی برای ورود به سرمایه‌گذاری در سهام با دید بلندمدت است؟ علی هدیه در پاسخ به این پرسش بیان کرد: «هر اقتصادی تورم خاص خود را تجربه می‌کند که امری عادی است؛ یک اقتصاد تورم کمتر و یک اقتصاد تورمی بیشتر را از سر می‌گذراند. بر همین اساس در یک بازه بلندمدت، طبعا هر دارایی بازدهی بسیار بیشتری نسبت به سود بانکی دارد. اما نکته‌ای در این میان مطرح است که جدولی که در آن به میزان بازدهی بازار سرمایه اشاره شده می‌تواند توضیح مناسبی برای آن داشته باشد.» وی توضیح داد: «در واقع بهترین بازارهایی را که می‌توانیم از منظر بازدهی با بازار سرمایه مقایسه کنیم، بازارهای دلار و طلا هستند. به واسطه اینکه نرخ‌های شفاف و مشخصی از طلا یا دلار در بازار آزاد وجود دارد، می‌توان روند این بازارها را به راحتی با بازار سرمایه مقایسه کرد.» هدیه اظهار می‌کند: «از اوایل سال ۱۳۹۶، نرخ ارز از محدوده چهار هزار تومان روند صعودی را شروع کرد که این روند صعودی تا محدوده ۳۲ هزار تومان ادامه داشت. یعنی نرخ ارز رشدی هشت برابری را ثبت کرد. همان‌طور که اشاره شد نرخ ارز، با کمی تاخر زمانی تاثیر اهرمی بر بازار سرمایه دارد. از همین رو اثر اهرمی رشد هشت برابری نرخ ارز، سبب شد شاخص کل از محدوده ۹۰ هزار واحد تا محدوده دو میلیون و ۱۰۰ هزار واحد، رشد ۲۱ برابری را رقم بزند. این تاثیر اهرمی است که سهام از نرخ ارز می‌گیرد. اثر اهرمی دلار بر بازار سرمایه در نمودارهای شماره ۲ و ۳ قابل مشاهده هستند. نمودار شماره ۲ حاکی از رشد ۱۷ هزار و ۵۰۰ درصدی نرخ دلار از سال ۷۲ تا ۹۹ است و نمودار شماره ۳، رشد ۵۵۰ هزار درصدی شاخص کل بورس را طی همین بازه زمانی نشان می‌دهد.» هدیه تاکید می‌کند: «در همین حال اگر دلار روند نزولی تجربه کند، اثر آن برای بازار سرمایه چند برابر است. بر همین اساس می‌توان گفت که بازارهای سرمایه در هر کشوری بیشترین بازدهی را در بلندمدت خواهند داشت.»
مراحل ورود و خروج پول در بازار سرمایه
گفته می‌شود بازار سرمایه در شرایط ارزندگی قرار دارد و در انتظار ورود پول تازه‌نفسی است که بتواند بازار را به تحرک وادارد. اما ورود این پول به بازار سرمایه تابع چه شرایطی است و طی روندهای نزولی و صعودی چه مراحلی را از سر می‌گذراند؟ هدیه در پاسخ به این سوال عنوان می‌کند: «نمودار شماره ۴ به خوبی گویای روانشناسی و رفتارشناسی بازار‌های مالی است. معمولا در هر سیکل صعودی بازار سرمایه، شاهد چند مرحله ورود پول هستیم. به عنوان مثال سال ۹۷ ابتدای زمانی است که بازار می‌خواست روندی صعودی را آغاز کند؛ اما به واسطه اینکه پیش‌تر اصلاح فرسایشی و وضعیت رکودی را تجربه کرده بود، بسیاری از سرمایه‌گذاران خرد راغب به سرمایه‌گذاری نبودند و ترس همچنان بر بازار حاکم بود. اتفاقاتی که از سال ۹۲ تا ۹۶ رخ داده بود سبب خروج اغلب سهامداران خرد شده و به بیان دیگر عطای بازار را به لقای آن بخشیده بودند. ولی در انتهای همین روندهای نزولی است که پول‌های هوشمند وارد بازار می‌شوند!» این کارشناس بازار سرمایه می‌افزاید: «از آنجا که پول‌های هوشمند حجم زیادی داشته و پول‌های سنگینی هستند، صرفا در زمان نزول می‌توانند وارد بازار سرمایه شوند.
زیرا اگر در روندهای صعودی وارد شوند، بلافاصله تمامی سهم‌ها صف خرید می‌شوند. به همین علت پول‌های هوشمند و درشت معمولا در قبل از شروع روند صعودی، وارد بازار می‌شوند. این همان اتفاقی است که در سال ۹۷ شاهد آن بودیم. در این سال شاخص کل از محدوده ۹۰ هزار واحد تا محدوده ۲۰۰ هزار واحد رشد پرشتابی داشت. می‌توانیم این مرحله را مرحله پول هوشمند در نظر بگیریم که smart money از سایر بازارها خارج و وارد بازار سرمایه شد و یک رشد اولیه را رقم زد.» او تصریح می‌کند: «بعد از آن پول‌های سنگین هستند که وارد بازار می‌شوند. سال ۹۸ را می‌توانیم مرحله ورود پول سنگین بدانیم. هر چه به انتهای روند صعودی نزدیک‌تر می‌شویم، به واسطه اینکه پول بیشتری وارد بازار می‌شود، روند صعودی شتاب بیشتری به خود می‌گیرد و در عین حال به سقف خود نزدیک می‌شود.» هدیه می‌افزاید: «در مرحله آخر که در سال ۹۹ رخ داد، پول عموم وارد بازار شد.
مقطعی که می‌توان گفت به موازات ورود پول عموم، پول هوشمند از بازار خارج می‌شود. این دو نوع پول دچار رابطه‌ای متضاد هستند به این معنا که هر زمان پول عموم وارد شود پول هوشمند خارج می‌شود و هر زمان که پول عموم خارج شود پول هوشمند وارد می‌شود. به همین علت می‌توانیم در نظر بگیریم که همین محدوده‌های کنونی شاخص است که پول هوشمند در حال ورود به بازار سرمایه است.»

روانشناسی چرخه های بازار چیست؟

روانشناسی بازار

روانشناسی بازار ایده ای است که جنبش های بازار وضعیت احساسی شرکت کنندگان را منعکس می کند (یا تحت تأثیر آنها قرار می گیرد). این یکی از مباحث اصلی اقتصاد رفتاری است و یک رشته میان رشته ای است که عوامل مختلفی را که قبل از تصمیم گیری اقتصادی روندها و سیکل‌های بازارهای مالی است بررسی می کند.

بسیاری معتقدند که احساسات، نیروی محرکه اصلی تغییر در بازارهای مالی هستند. این احساس عمومی ناپایدار سرمایه گذار همان چیزی است که چرخه های به اصطلاح روانشناختی بازار را ایجاد می کند.

به طور خلاصه احساسات در بازار همان احساس عمومی است که سرمایه گذاران و معامله گران هنگام تحرک در قیمت دارایی احساس می کنند. هنگامی که روحیه قیمت های مثبت بازار و افزایش مداوم گفت که روند صعودی وجود دارد (که اغلب به عنوان بازار صعودی یا بازار بول شناخته می شود). برعکس ، این بازار نزولی یا Bear Market نامیده می شود که در صورت کاهش مداوم قیمت ها وجود دارد.

بنابراین احساسات متشکل از نظرات و احساسات فردی همه تجار و سرمایه گذاران در بازارهای مالی است. روش دیگر برای بررسی آن ، میانگین احساس عمومی فعالان بازار است.

اما مانند هر گروه ، هیچ نظر واحدی کاملاً مسلط نیست. براساس نظریه های روانشناسی بازار ، قیمت یک دارایی در پاسخ به احساسات کلی بازار دائماً تغییر می کند و این چیزی است که هم موثر و هم حیاتی است. در غیر این صورت انجام یک معامله موفق دشوار خواهد بود.

در عمل ، هنگامی که بازار در حال افزایش است و روند کلی صعودی است ، احتمالاً به دلیل بهبود نگرش و اعتماد به نفس در میان معامله گران است. احساس مثبت بازار منجر به افزایش تقاضا و کاهش عرضه می شود. از طرف دیگر ، افزایش تقاضا ممکن است به موقعیت قوی تری منجر شود. به همین ترتیب ، روند نزولی قوی تمایل به ایجاد احساسات منفی دارد که تقاضا را کاهش می دهد و عرضه موجود را افزایش می دهد.

روانشناسی بازار

احساسات در دوره های بازار چگونه تغییر می کنند؟

همه بازارها چرخه های انبساط و انقباض را طی می کنند ، وقتی بازار در یک مرحله انبساط قرار دارد (بازار گاو نر) ، هم خوش بینی ، هم ایمان و هم حرص وجود دارد. معمولاً این عواطف اصلی هستند که منجر به فعالیت شدید خرید می شوند.

همچنین مشاهده نوعی اثر چرخه ای یا بازگشتی در دوره های بازار بسیار معمول است. به عنوان مثال ، با افزایش قیمت ها ، احساسات مثبت تر می شوند ، که منجر به افزایش احساسات نیز می شود ، که در نهایت بازار را به سمت بالاتر سوق می دهد.

بعضی اوقات احساس شدید حرص و طمع و اعتقاد بازار را به گونه ای فرا می گیرد که می تواند حباب مالی ایجاد کند. در چنین سناریویی بسیاری از سرمایه گذاران غیر منطقی می شوند و ارزش واقعی خود را از دست می دهند و دارایی را خریداری می کنند فقط به این دلیل که معتقدند روند صعودی بازار ادامه خواهد داشت.

آنها به امید کسب سود ، حرص و انرژی بیشتری پیدا می کنند. همانطور که قیمت به سمت بالا می رود ، بالاترین سطح دارایی ایجاد می شود. به طور کلی ، این بالاترین نقطه ریسک مالی محسوب می شود.

در برخی موارد ، بازار برای مدتی حرکت وری را می بیند زیرا دارایی ها به تدریج در حال فروش هستند. این مرحله به عنوان مرحله توزیع نیز شناخته می شود. اما برخی از چرخه های بازار مرحله توزیع روشنی ندارند و روند نزولی به زودی پس از رسیدن به اوج شروع می شود.

بازار خرسی

وقتی بازار برعکس می شود ، یک حالت شاد می تواند به سرعت به خود ارضا شدن تبدیل شود. بسیاری از معامله گران از باور روند صعودی امتناع می ورزند. با ادامه کاهش قیمت ها ، احساسات بازار به سرعت به سمت منفی حرکت می کند و اغلب احساس اضطراب ، انکار و وحشت دارد.

در این زمینه ، ما ممکن است اضطراب را لحظه ای توصیف کنیم که سرمایه گذاران شروع به سال می کنند که چرا قیمت کاهش یافته است که به زودی منجر به شروع مرحله انکار می شود. منکر با احساس عدم تأیید مشخص می شود. بسیاری از سرمایه گذاران اصرار دارند که موقعیت های از دست رفته خود را حفظ کنند ، زیرا “برای فروش خیلی دیر است” یا اینکه آنها می خواهند باور کنند که “بازار به زودی باز خواهد گشت.”

اما فروش با کاهش بیشتر قیمت ها نیز افزایش می یابد. با رسیدن به این مرحله ، ترس و وحشت غالباً منجر به چیزی می شود که تسلیم بازار نامیده می شود (وقتی دارندگان دارایی از دارایی های خود صرف نظر می کنند و آنها را به پایین پایین محلی می فروشند).

در نهایت روند نزولی با کاهش نوسان و ثبات بازار متوقف می شود. قبل از اینکه احساس امیدواری و خوش بینی دوباره تسلط یابد ، بازار معمولاً یک طرف می رود. این دوره جانبی به عنوان مرحله تجمع شناخته می شود.

سرمایه گذاران چگونه از روانشناسی بازار استفاده می کنند؟

با فرض صحیح بودن نظریه روانشناسی بازار ، درک آن ممکن است به معامله گر کمک کند تا در زمان مناسب تری وارد معاملات شود. رفتار عمومی بازار معکوس است: لحظه بالاترین فرصت مالی (برای خریدار) معمولاً زمانی اتفاق می افتد که اکثر مردم ناامید شده و بازار در وضعیت بسیار پایینی قرار دارد. در مقابل ، لحظه بالاترین ریسک مالی اغلب هنگامی رخ می دهد که اکثر فعالان بازار از خوشحالی و اعتماد به نفس بیش از حد برخوردار باشند.

بنابراین ، برخی از معامله گران و سرمایه گذاران سعی می کنند احساسی را که بر بازار مسلط است بخوانند تا مراحل مختلف چرخه های روانشناختی آن را شناسایی کنند. در حالت ایده آل ، آنها از این اطلاعات برای خرید در هنگام وحشت (قیمت های پایین) و فروش در هنگام وجود حرص و طمع (قیمت های بالا) استفاده می کنند. با این حال ، در عمل ، شناخت این نکات ایده آل به ندرت کار ساده ای است. ممکن است آنچه که به نظر می رسد پایین محلی ( پشتیبانی ) نتواند حفظ شود منجر به پایین آمدن سطح شود.

تحلیل تکنیکی و روانشناسی بازار

به راحتی می توان چرخه های بازار گذشته را بررسی کرد و دید که روانشناسی به طور کلی چگونه تغییر کرده است زیرا تجزیه و تحلیل داده های گذشته مشخص می کند که چه اقداماتی و تصمیماتی می روندها و سیکل‌های بازارهای مالی توانند بیشترین سود را داشته باشند.

با این حال ، درک چگونگی تغییر بازار به یک باره بسیار دشوار است و حتی پیش بینی آینده نیز دشوارتر است. بسیاری از سرمایه گذاران با استفاده از تجزیه و تحلیل فنی (TA) سعی می کنند پیش بینی کنند که بازار در دوره بعدی به کجا می رود.

یعنی ممکن است بگوییم شاخص های تجزیه و تحلیل فنی ابزاری هستند که می توانند هنگام تلاش برای ارزیابی وضعیت روانی بازار مورد استفاده قرار گیرند. به عنوان مثال ، شاخص قدرت نسبی (RSI) ممکن است نشان دهد که یک دارایی به دلیل احساس مثبت مثبت در بازار (به عنوان مثال طمع بیش از حد) ، بیش از حد خریداری شده است.

شاخص MACD نمونه دیگری از شاخص هایی است که می تواند برای شناسایی مراحل مختلف روانشناختی چرخه بازار استفاده شود. به طور خلاصه ، رابطه بین خطوط آن ممکن است نشانگر زمانی باشد که حرکت بازار در حال تغییر است (به عنوان مثال قدرت خرید ضعیف می شود).

بازار بیت کوین در سال 2017 نمونه بارزی از چگونگی تأثیر روانشناسی بازار بر قیمت ها و بالعکس است. از ژانویه تا دسامبر ، قیمت بیت کوین از نزدیک به 900 دلار به بالاترین قیمت خود در 20 هزار دلار رسید. در هنگام افزایش قیمت ، احساسات بازار بیشتر و مثبت تر می شد. هزاران سرمایه گذار جدید در بازار شرکت کردند و از بازار گاو نر یا به اصطلاح FOMO هیجان زده شدند . خوش بینی و حرص بیش از حد به سرعت قیمت ها را بالاتر برد.

تغییر روند در اواخر سال 2017 و اوایل سال 2018 آغاز شد. اصلاح زیر بسیاری از تازه واردین بازار را با ضررهای قابل توجه روبرو کرد. حتی وقتی روند نزولی قبلاً ثابت شده بود ، اعتماد به نفس و خود راضی بودن کاذب باعث شد که بسیاری از مردم بر HODLing اصرار کنند.

بعد از چند ماه احساس بازار چنان منفی شد که اعتماد سرمایه گذاران به کمترین حد خود رسید. FUD (ترس و شک) و وحشت بسیاری از کسانی که در نزدیکی بالای به فروش نزدیک به پایین خریداری باعث آنها ضرر و زیان بزرگ ایجاد می شود. برخی از افراد از بیت کوین ناامید شدند حتی اگر این فناوری یکی بود. در واقع ، به طور مداوم در حال بهبود است.

سوگیری شناختی از الگوی تفکر رایج است که اغلب منجر به تصمیم گیری غیر منطقی افراد می شود. این الگوها می تواند هم بر معامله گران منفرد و هم بر روی بازار تأثیر بگذارد. برخی از نمونه های متداول عبارتند از:

تمایل به تخمین بیش از حد اطلاعاتی که باورهای ما را تأیید می کند در حالی که تمام اطلاعات مغایر با آنها را نادیده می گیریم یا رد می کنیم. به عنوان مثال ، سرمایه گذاران بازار گاو نر ممکن است بیشتر روی اخبار مثبت متمرکز شوند و اخبار منفی یا نشانه های معکوس شدن جهت بازار را نادیده بگیرند.

تمایل رایج انسانها به ترس از ضرر بیش از آنکه از سود برخوردار شوند حتی اگر سود آن برابر یا بیشتر از ضرر باشد. به عبارت دیگر ، درد از دست دادن معمولاً بیشتر از لذت بردن از درد است. این ممکن است باعث شود تاجر در دوره های تسلیم بازار فرصت های خوب را از دست ندهد یا روندها و سیکل‌های بازارهای مالی وحشت کند.

افراد تمایل دارند برای چیزهایی که در اختیار دارند صرفاً به دلیل داشتن آن ارزش قائل شوند. به عنوان مثال ، یک سرمایه گذار که کیسه ارز رمزنگاری شده دارد ، احتمالاً باور دارد که ارزش او بیش از این نیست که دارنده ارز رمزپایه باشد.

نتیجه گری:

اکثر تاجران و سرمایه گذاران اتفاق نظر دارند که روانشناسی بر قیمت ها و چرخه های بازار تأثیر دارد. گرچه چرخه های بازار روانشناختی به خوبی شناخته شده اند ، اما کنار آمدن با آنها همیشه آسان نیست. از هجوم لاله های هلندی در قرن شانزدهم تا حباب dot-com در دهه 1990. حتی معامله گران ماهر نیز تلاش کردند موقعیت خود را از احساس عمومی بازار جدا کنند. سرمایه گذاران با کار دشواری روبرو هستند که نه تنها روانشناسی بازار بلکه روانشناسی خود و چگونگی تأثیر این امر بر روند تصمیم گیری را نیز درک می کنند.

روانشناسی بورس و چرخه بازار (چگونه باعث سود و زیان می‌شود؟)

stock exchange 03 - روانشناسی بورس و چرخه بازار

روانشناسی بازار به طور ساده می‌گوید که حرکات بازار تحت تاثیر وضعیت احساسی و روانی کسانی است که داخل آن هستند.

روانشناسی بازار یکی از مهم‌ترین مباحث در اقتصاد رفتاری است.

اقتصاد رفتاری یک مبحث مطالعاتی میان‌رشته‌ای است که در آن محققان فاکتورهای مختلف را که در تصمیم‌گیری‌های اقتصادی نقش دارند، مورد بررسی قرار می‌دهند.

بسیاری از افراد اعتقاد دارند که احساسات، موتور محرکه اصلی تغییرات بازارهای مالی است و نوسانات و تغییرات احساسی یک سرمایه‌گذار همان چیزی است که به آن روانشناسی بازار گفته می‌شود.

این بازار می‌توان بورس سهام باشد یا هر بازار دیگری.

به طور خلاصه احساسات بازار، آن حس کلی سرمایه‌گذاران و معامله‌گران نسبت به تغییرات قیمت یک دارایی خاص است.

اگر احساسات بازار مثبت بوده و همزمان قیمت‌ها نیز در حال افزایش باشند، اصطلاحا به چنین شرایطی بازار مثبت و رو به بالا و بالعکس این موضوع بازار رو به پایین یا منفی گفته می‌شود.

پس می‌توان نتیجه گرفت که احساسات بازار مجموع و یا میانگین احساسات و عواطف تمام سرمایه‌گذاران و معامله‌گرانی است که در یک بازار مالی خاص حضور دارند.

درست مانند هر گروهی از افراد و در هر جامعه‌ای، چه کوچک و چه بزرگ، یک فکر به صورت غالب و مسلط بین افراد آن جامعه وجود ندارد.

بر طبق تئوری‌های روانشناسی بازار، قیمت یک دارایی دائما در پاسخ به احساسات بازار میل به تغییر دارد و نکته مهم اینجاست که خود این احساسات بازار نیز ایستا نبوده و به صورت پویا در حال تغییر می‌باشند؛ اگر اینگونه نبود، انجام یک معامله بسیار سخت‌تر می‌شد.

در عمل و واقعیت، وقتی بازار در رشد است، اعتماد به نفس و عواطف معامله‌گران در وضعیت خوبی قرار دارد. احساس مثبت بازار باعث افزایش تقاضا و کاهش عرضه شده و این افزایش تقاضا اوضاع روانی سرمایه‌گذاران را بهتر نیز می‌کند.

به طور مشابه روند رو به پایین نیز همینگونه عمل می‌کند و در صورت سقوط بازار تقاضا کاهش و عرضه افزایش پیدا می‌کند.

احساسات در چرخه‌های بورس و سایر بازارهای مالی چگونه تغییر می‌کنند؟

روند رو به بالا

تمام بازارها درون یک چرخه از حرکات مثبت و منفی بوده و وقتی بازار در فاز و مرحله رشد و مثبت است، یک خوش‌بینی، اعتماد و حرص غالب در بین سرمایه‌گذاران به وجود می‌آید.

این احساساتی که از آن‌ها یاد شد، اصلی‌ترین دلایل برای بالا بردن فعالیت‌های خرید هستند.

معمولا مشاهده کردن فعالیت‌های چرخه‌ای و برگشت‌پذیر در بازار بسیار معمول است؛ برای مثال همانطور که گفته شد احساسات بازار در هنگام رشد قیمت‌ها مثبت است و همین موضوع باعث می‌شود که هیجان سرمایه‌گذاران بیشتر شده و بازار رشد بیشتری را تجربه کند.

همانطور که می‌بینید این موضوعات کاملا به صورت دومینو و چرخه‌ای باعث اتفاقات مشابه بعدی می‌شوند.

گاهی اوقات یک حس قوی از اعتماد و حرص و طمع بازار را به روندها و سیکل‌های بازارهای مالی طور کامل در بر می‌گیرد و باعث ایجاد حباب می‌شود.

در چنین شرایطی سرمایه‌گذاران غیرمنطقی عمل کرده و بدون توجه به ارزش واقعی یک دارایی و صرفا به دلیل اعتقادشان به بالا رفتن قیمت آن، شروع به خرید می‌کنند.

معامله‌گران به دلیل شتاب تحولات بازار، حریص و بیش از حد هیجان‌زده می‌شوند و امید به سود کردن دارند.

قیمت بعد از این وضعیت، بیش از حد رشد پیدا کرده و از ارزش واقعی خودش دور می‌شود؛ به همین دلیل این کار و فعالیت و خرید بیشتر در این وضعیت بالاترین ریسک اقتصادی را به همراه دارد.

در برخی موارد قیمت یک سهام بدون نوسان حرکت می‌کند و دلیل این موضوع این است که به تدریج در حال فروخته شدن است.

این وضعیت به عنوان مرحله توزیع (distribution) شناخته می‌شود؛ اما گاهی اوقات بازار مرحله توزیع خاصی ندارد و روند رو به پایین بلافاصله بعد از ترکیدن حباب قیمتی شروع می‌شود.

روند رو به پایین

وقتی بازار تغییر جهت داده و منفی می‌شود، آن حس سرخوشی و رضایت جای خودش را به نارضایتی و ترس می‌دهد.

در چنین شرایطی معامله‌گران نمی‌خواهند باور کنند که روند رو به بالا تمام شده است؛ اما قیمت‌ها همچنان کاهش می‌یابند و احساسات بازار به تدریج منفی می‌شود.

احساسات رایج در این وضعیت، اضطراب، انکار و ترس است.

در این مقاله منظور از اضطراب، زمانی است که برای سرمایه‌گذاران این سوال پیش می‌آید که چرا قیمت‌ها در حال کاهش هستند و همین موضوع آن‌ها را وارد مرحله انکار می‌کند.

درمرحله انکار سرمایه‌گذاران نمی‌خواهند دارایی‌ها و سهام خود را به فروش برسانند و دلایل آن‌ها می‌تواند \” دیر شدن زمان فروش\” و یا باور به \”بازگشت دوباره بازار\” باشد.

برخی معامله‌گران در این وضعیت عمدا به دنبال اخبار خوب و مثبت هستند تا با این اخبار به خودشان دلداری دهند و زخم‌شان تسکین یابد!

حال وقتی کاهش یافتن قیمت‌ها ادامه پیدا می‌کند، موج فروش قدرتمندتر می‌شود.

در این نقطه ترس و وحشت سرمایه‌گذاران را به مرحله تسلیم می‌رساند و در نزدیکی رسیدن قیمت به کف، اقدام به فروش می‌کنند.

در نهایت بعد از اینکه نوسانات کاهش پیدا کرده و بازار به ثبات می‌رسد، روند رو به پایین متوقف می‌شود.

معمولا بعد از این حالت، بازار یک حرکت بدون نوسان را تجربه کرده و بعد دوباره امید و خوش‌بینی بین سرمایه‌گذاران رواج پیدا می‌کند.

این حرکات بدون نوسان بعد از اتمام روند‌ها با عنوان مرحله انباشت (accumulation) نیز شناخته می‌شوند.

سرمایه‌گذاران چگونه از روانشناسی بازار بهره می‌برند؟

با فرض اینکه تئوری‌های روانشناسی بازار معتبر باشند، سرمایه‌گذاران می‌توانند با استفاده از آن زمان‌های بهتری را برای ورود به معامله و خروج از آن انتخاب کنند.

به طور کلی اتخاذ استراتژی ضد تولید و یا ضد حمله در بازار بسیار معمول است؛ برای مثال وقتی بازار به طور کلی نا امید بوده و قیمت‌های بسیار پایین هستند، بهترین فرصت برای یک خریدار به وجود می‌آید.

در نتیجه بعضی از سرمایه‌گذاران و معامله‌گران شروع به مطالعه احساسات بازار کرده تا تفاوت‌های بین مراحل مختلف را در یک چرخه مشخص کنند.

به طور ایده‌آل این افراد باهوش در زمان ترس و وحشت که قیمت‌ها پایین هستند، اقدام به خرید و در زمان حرص و خوش‌بینی شروع به فروش می‌کنند.

نکته مهم اینجاست که انجام این کار به همین آسانی‌ای که نوشته شده است نیست و گرفتن تصمیمات درست در بین سرمایه‌گذاران بسیار کمیاب است؛ برای مثال ممکن است یک تحلیلگر سطح حمایت را به اشتباه تشخیص داده و قیمت‌ها حتی از آن نیز پایین‌تر بروند.

تحلیل تکنیکال و روانشناسی بورس

نگاه به گذشته نمودار قیمت و بررسی اتفاقات گذشته بازار و دیدن واکنش سرمایه‌گذاران به اتفاقات مختلف بسیار آسان است.

تحلیل و آنالیز اطلاعات مربوط به آن زمان مشخص می‌کند که چه تصمیم و یا فعالیتی در گذشته سودآور بوده است.

با این حال تشخیص تغییرات بازار با پیشروی آن سخت‌تر شده و پیش‌بینی حرکت بعدی قیمت‌ها غیرممکن می‌شود.

در چنین شرایطی سرمایه‌گذاران و تحلیلگران بازار بورس از ابزارهای تحلیل تکنیکال برای پیش‌بینی روندهای بازار استفاده می‌کنند.

شاید به نوعی بتوان گفت که اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال، ابزارهایی هستند که وضعیت روانی بازار را اندازه‌گیری می‌کنند؛ برای مثال اندیکاتور RSI (شاخص قدرت نسبی) شرایط خرید بیش از حد (و همچنین فروش از بیش از حد) را با توجه به مثبت بودن احساسات بازار انداره‌گیری می‌کند.

اندیکاتور MACD یک مثال دیگر از ابزارهایی است که برای شناسایی مراحل مختلف روانشناسی بازار در چرخه‌های مالی مورد استفاده قرار می‌گیرد. به طور خلاصه ارتباط بین خطوط آن، تغییرات ممنتوم بازار را مشخص می‌کند.

بیت‌کوین و روانشناسی بازار

بازار صعودی دیوانه‌کننده بیت‌کوین در سال ۲۰۱۷ یک مثال بارز از تاثیرات متقابل قیمت و روانشناسی بازار بر روی یکدیگر است.

از ژانویه تا دسامبر همان سال قیمت بیت‌کوین با شیب فوق‌العاده زیاد به ۲۰ هزار دلار؛ یعنی بالاترین قیمت تمام دورانش، رسید و در نتیجه این رشد دیوانه‌وار، احساسات بازار بسیار مثبت شد.

در چنین شرایطی هزاران سرمایه‌گذار جدید وارد بازار بیت‌کوین شدند و یک هیجان بسیار بالا در روند مثبت بیت‌کوین ایجاد کردند.

طمع بسیار زیاد و خوش‌بینی افراطی قیمت‌ها را بالاتر می‌برد؛ تا اینکه رشد قیمت متوقف شد!

چرخش روند در اواخر سال ۲۰۱۷ و اوایل ۲۰۱۸ شروع شد و تصحیح قیمتی باعث شد بسیاری از سرمایه‌گذاران تازه‌وارد ضرر‌های سنگینی متحمل شوند؛ اما حتی این روند رو به پایین باعث نشد که برخی از معامله‌گران حس رضایت و اعتماد به نفس اشتباه خود را رها کنند و بیت‌کوین‌های خود را نگه داشتند.

در طی چند ماه احساسات و هیجانات بازار بسیار منفی شد و اعتماد به بازار بیت‌کوین به کمترین حد خودش رسید.

اضطراب و ترس باعث شد که بسیاری از سرمایه‌گذارانی که در نزدیکی اوج قیمت بیت‌کوین خریداری کرده‌ بودند، در نزدیکی کف قیمت آن‌ را بفروشند و متحمل ضررهای بسیار زیادی گردیدند.

بسیاری از مردم با وجود عدم تغییر در تکنولوژی و ماهیت بیت‌کوین نسبت به آن حس بدی پیدا کرده و سرخورده شدند.

تعصب یکی از الگوهای فکری است که باعث می‌شود بسیاری از افراد تصمیمات غیر منطقی بگیرند.

این الگوها می‌توانند بر روی شخص معامله‌گر و یا کل بازار تاثیر بگذارند که در زیر چند مثال در این مورد آورده‌ایم:

تعصب تاییدی

میل به تایید بیش از حد اطلاعاتی که با اعتقادات شخصی خودمان همخوانی دارد؛ اما از آن طرف اطلاعات و نظرات مخالف را به شدت نادیده گرفته و یا محکوم می‌کنیم؛ برای مثال سرمایه‌گذاران ممکن است که در یک بازار رو به بالا تنها بر روی خبرهای خوب تمرکز کرده و اخبار بد و نشانه‌های بازگشت روند را نادیده بگیرند.

نفرت از ضرر

میل مشترک بین تمام انسان (اکثر آن‌ها) این است که ترس از ضرر کردن در آن‌ها بیشتر از لذت بردن از سود در آن‌هاست.

به بیان دیگر دردی که در ضرر کردن وجود دارد، بسیار بیشتر از لذتی است که در سود کردن موجود است. این موضوع می‌تواند باعث شود که سرمایه‌گذاران فرصت‌های خوب فروش در دوره انباشت را از دست بدهند.

اثر دارایی

این میل افرادی است که ارزش دارایی‌های خودشان را بالاتر از چیزی که هست می‌دانند و تنها دلیل این موضوع این است که آن‌ها صاحب آن هستند؛ برای مثال فردی که چند ارز دیجیتال را دارد نسبت به کسی که ندارد، اعتقاد بیشتری به ارزش بالای آن دارد.

سخن پایانی

اکثر معامله‌گران و سرمایه‌گذاران اعتقاد دارند که روانشناسی بر روی قیمت‌های بازار و چرخه‌های آن تاثیر می‌‌گذارد.

با این وجود مشخص است که فهمیدن و درک روانشناسی بازار به آن آسانی که فکر می‌کنید، نیست.

بسیاری از سرمایه‌گذاران در تمیز دادن رفتارها و اعتقادات خودشان از احساسات بازار مشکل دارند.

سرمایه‌گذاران باید علاوه بر فهمیدن و درک روانشناسی بازار، بر روی وضعیت روحی و روانی خودشان نیز تسلط کامل داشته باشند تا این موارد بر روی تصمیماتشان تاثیر نگذارد.

روانشناسی چرخه های بازار چیست؟

روانشناسی بازار

روانشناسی بازار ایده ای است که جنبش های بازار وضعیت احساسی شرکت کنندگان را منعکس می کند (یا تحت تأثیر آنها قرار می گیرد). این یکی از مباحث اصلی اقتصاد رفتاری است و یک رشته میان رشته ای است که عوامل مختلفی را که قبل از تصمیم گیری اقتصادی است بررسی می کند.

بسیاری معتقدند که احساسات، نیروی محرکه اصلی تغییر در بازارهای مالی هستند. این احساس عمومی ناپایدار سرمایه گذار همان چیزی است که چرخه های به اصطلاح روانشناختی بازار را ایجاد می کند.

به طور خلاصه احساسات در بازار همان احساس عمومی است که سرمایه گذاران و معامله گران هنگام تحرک در قیمت دارایی احساس می کنند. هنگامی که روحیه قیمت های مثبت بازار و افزایش مداوم گفت که روند صعودی وجود دارد (که اغلب به عنوان بازار صعودی یا بازار بول شناخته می شود). برعکس ، این بازار نزولی یا Bear Market نامیده می شود که در صورت کاهش مداوم قیمت ها وجود دارد.

بنابراین احساسات متشکل از نظرات و احساسات فردی همه تجار و سرمایه گذاران در بازارهای مالی است. روش دیگر برای بررسی آن ، میانگین احساس عمومی فعالان بازار است.

اما مانند هر گروه ، هیچ نظر واحدی کاملاً مسلط نیست. براساس نظریه های روانشناسی بازار ، قیمت یک دارایی در پاسخ به احساسات کلی بازار دائماً تغییر می کند و این چیزی است که هم موثر و هم حیاتی است. در غیر این صورت انجام یک معامله موفق دشوار خواهد بود.

در عمل ، هنگامی که بازار در حال افزایش است و روند کلی صعودی است ، احتمالاً به دلیل بهبود نگرش و اعتماد به نفس در میان معامله گران است. احساس مثبت بازار منجر به افزایش تقاضا و کاهش عرضه می شود. از طرف دیگر ، افزایش تقاضا ممکن است به موقعیت قوی تری منجر شود. به همین ترتیب ، روند نزولی قوی تمایل به ایجاد احساسات منفی دارد که تقاضا را کاهش می دهد و عرضه موجود را افزایش می دهد.

روانشناسی بازار

احساسات در دوره های بازار چگونه تغییر می کنند؟

همه بازارها چرخه های انبساط و انقباض را طی می کنند ، وقتی بازار در یک مرحله انبساط قرار دارد (بازار گاو نر) ، هم خوش بینی ، هم ایمان و هم حرص وجود دارد. معمولاً این عواطف اصلی هستند که منجر به فعالیت شدید خرید می شوند.

همچنین مشاهده نوعی اثر چرخه ای یا بازگشتی در دوره های بازار بسیار معمول است. به عنوان مثال ، با افزایش قیمت ها ، احساسات مثبت تر می شوند ، که منجر به افزایش احساسات نیز می شود ، که در نهایت بازار را به سمت بالاتر سوق می دهد.

بعضی اوقات احساس شدید حرص و طمع و اعتقاد بازار را به گونه ای فرا می گیرد که می تواند حباب مالی ایجاد کند. در چنین سناریویی بسیاری از سرمایه گذاران غیر منطقی می شوند و ارزش واقعی خود را از دست می دهند و دارایی را خریداری می کنند فقط به این دلیل که معتقدند روند صعودی بازار ادامه خواهد داشت.

آنها به امید کسب سود ، حرص و انرژی بیشتری پیدا می کنند. همانطور که قیمت به سمت بالا می رود ، بالاترین سطح دارایی ایجاد می شود. به طور کلی ، این بالاترین نقطه ریسک مالی محسوب می شود.

در برخی موارد ، بازار برای مدتی حرکت وری را می بیند زیرا دارایی ها به تدریج در حال فروش هستند. این مرحله به عنوان مرحله توزیع نیز شناخته می شود. اما برخی از چرخه های بازار مرحله توزیع روشنی ندارند و روند نزولی به زودی پس از رسیدن به اوج شروع می شود.

بازار خرسی

وقتی بازار برعکس می شود ، یک حالت شاد می تواند به سرعت به خود ارضا شدن تبدیل شود. بسیاری از معامله گران از باور روند صعودی امتناع می ورزند. با ادامه کاهش قیمت ها ، احساسات بازار به سرعت به سمت منفی حرکت می کند و اغلب احساس اضطراب ، انکار و وحشت دارد.

در این زمینه ، ما ممکن است اضطراب را لحظه ای توصیف کنیم که سرمایه گذاران شروع به سال می کنند که چرا قیمت کاهش یافته است که به زودی منجر به شروع مرحله انکار می شود. منکر با احساس عدم تأیید مشخص می شود. بسیاری از سرمایه گذاران اصرار دارند که موقعیت های از دست رفته خود را حفظ کنند ، زیرا “برای فروش خیلی دیر است” یا اینکه آنها می خواهند باور کنند که “بازار به زودی باز خواهد گشت.”

اما فروش با کاهش بیشتر قیمت ها نیز افزایش می یابد. با رسیدن به این مرحله ، ترس و وحشت غالباً منجر به چیزی می شود که تسلیم بازار نامیده می شود (وقتی دارندگان دارایی از دارایی های خود صرف نظر می کنند و آنها را به پایین پایین محلی می فروشند).

در نهایت روند نزولی با کاهش نوسان و ثبات بازار متوقف می شود. قبل از اینکه احساس امیدواری و خوش بینی دوباره تسلط یابد ، بازار معمولاً یک طرف می رود. این دوره جانبی به عنوان مرحله تجمع شناخته می شود.

سرمایه گذاران چگونه از روانشناسی بازار استفاده می کنند؟

با فرض صحیح بودن نظریه روانشناسی بازار ، درک آن ممکن است به معامله گر کمک کند تا در زمان مناسب تری وارد معاملات شود. رفتار عمومی بازار معکوس است: لحظه بالاترین فرصت مالی (برای خریدار) معمولاً زمانی اتفاق می افتد که اکثر مردم ناامید شده و بازار در وضعیت بسیار پایینی قرار دارد. در مقابل ، لحظه بالاترین ریسک مالی اغلب هنگامی رخ می دهد که اکثر فعالان بازار از خوشحالی و اعتماد به نفس بیش از حد برخوردار باشند.

بنابراین ، برخی از معامله گران و سرمایه گذاران سعی می کنند احساسی را که بر بازار مسلط است بخوانند تا مراحل مختلف چرخه های روانشناختی آن را شناسایی کنند. در حالت ایده آل ، آنها از این اطلاعات برای خرید در هنگام وحشت (قیمت های پایین) و فروش در هنگام وجود حرص و طمع (قیمت های بالا) استفاده می کنند. با این حال ، در عمل ، شناخت این نکات ایده آل به ندرت کار ساده ای است. ممکن است آنچه که به نظر می رسد پایین محلی ( پشتیبانی ) نتواند حفظ شود منجر به پایین آمدن سطح شود.

تحلیل تکنیکی و روانشناسی بازار

به راحتی می توان چرخه های بازار گذشته را بررسی کرد و دید که روانشناسی به طور کلی چگونه تغییر کرده است زیرا تجزیه و تحلیل داده های گذشته مشخص می کند روندها و سیکل‌های بازارهای مالی که چه اقداماتی و تصمیماتی می توانند بیشترین سود را داشته باشند.

با این حال ، درک چگونگی تغییر بازار به یک باره بسیار دشوار است و حتی پیش بینی آینده نیز دشوارتر است. بسیاری از سرمایه گذاران با استفاده از تجزیه و تحلیل فنی (TA) سعی می کنند پیش بینی کنند که بازار در دوره بعدی به کجا می رود.

یعنی ممکن است بگوییم شاخص های تجزیه و تحلیل فنی ابزاری هستند که می توانند هنگام تلاش برای ارزیابی وضعیت روانی بازار مورد استفاده قرار گیرند. به عنوان مثال ، شاخص قدرت نسبی (RSI) ممکن است نشان دهد که یک دارایی به دلیل احساس مثبت مثبت در بازار (به عنوان مثال طمع بیش از حد) ، بیش از حد خریداری شده است.

شاخص MACD نمونه دیگری از شاخص هایی است که می تواند برای شناسایی مراحل مختلف روانشناختی چرخه بازار استفاده شود. به طور خلاصه ، رابطه بین خطوط آن ممکن است نشانگر زمانی باشد که حرکت بازار در حال تغییر است (به عنوان مثال قدرت خرید ضعیف می شود).

بازار بیت کوین در سال 2017 نمونه بارزی از چگونگی تأثیر روانشناسی بازار بر قیمت ها و بالعکس است. از ژانویه تا دسامبر ، قیمت بیت کوین از نزدیک به 900 دلار به بالاترین قیمت خود در 20 هزار دلار رسید. در هنگام افزایش قیمت ، احساسات بازار بیشتر و مثبت تر می شد. هزاران سرمایه گذار جدید در بازار شرکت کردند و از بازار گاو نر یا به اصطلاح FOMO هیجان زده شدند . خوش بینی و حرص بیش از حد به سرعت قیمت ها را بالاتر برد.

تغییر روند در اواخر سال 2017 و اوایل سال 2018 آغاز شد. اصلاح زیر بسیاری از تازه واردین بازار را با ضررهای قابل توجه روبرو کرد. حتی وقتی روند نزولی قبلاً ثابت شده بود ، اعتماد به نفس و خود راضی بودن کاذب باعث شد که بسیاری از مردم بر HODLing اصرار کنند.

بعد از چند ماه احساس بازار چنان منفی شد که اعتماد سرمایه گذاران به کمترین حد خود رسید. FUD (ترس و شک) و وحشت بسیاری از کسانی که در نزدیکی بالای به فروش نزدیک به پایین خریداری باعث آنها ضرر و زیان بزرگ ایجاد می شود. برخی از افراد از بیت کوین ناامید شدند حتی اگر این فناوری یکی بود. در واقع ، به طور مداوم در حال بهبود است.

سوگیری شناختی از الگوی تفکر رایج است که اغلب منجر به تصمیم گیری غیر منطقی افراد می شود. این الگوها می تواند هم بر معامله گران منفرد و هم بر روی بازار تأثیر بگذارد. برخی از نمونه های متداول عبارتند از:

تمایل به تخمین بیش از حد اطلاعاتی که باورهای ما را تأیید می کند در حالی که تمام اطلاعات مغایر با آنها را نادیده می گیریم یا رد می کنیم. به عنوان مثال ، سرمایه گذاران بازار گاو نر ممکن است بیشتر روی اخبار مثبت متمرکز شوند و اخبار منفی یا نشانه های معکوس شدن جهت بازار را نادیده بگیرند.

تمایل رایج انسانها به ترس از ضرر بیش از آنکه از سود برخوردار شوند حتی اگر سود آن برابر یا بیشتر از ضرر باشد. به عبارت دیگر ، درد از دست دادن معمولاً بیشتر از لذت بردن از درد است. این ممکن است باعث شود تاجر در دوره های تسلیم بازار فرصت های خوب را از دست ندهد یا وحشت کند.

افراد تمایل دارند برای چیزهایی که در اختیار دارند صرفاً به دلیل داشتن آن ارزش قائل شوند. به عنوان مثال ، یک سرمایه گذار که کیسه ارز رمزنگاری شده دارد ، احتمالاً باور دارد که ارزش او بیش از این نیست که دارنده ارز رمزپایه باشد.

نتیجه گری:

اکثر تاجران و سرمایه گذاران اتفاق نظر دارند که روانشناسی بر قیمت ها و چرخه های بازار تأثیر دارد. گرچه چرخه های بازار روانشناختی به خوبی شناخته شده اند ، اما کنار آمدن با آنها همیشه آسان نیست. از هجوم لاله های هلندی در قرن شانزدهم تا حباب dot-com در دهه 1990. حتی معامله گران ماهر نیز تلاش کردند موقعیت خود را از احساس عمومی بازار جدا کنند. سرمایه گذاران با کار دشواری روبرو هستند که نه تنها روانشناسی بازار بلکه روانشناسی خود و چگونگی تأثیر این امر بر روند تصمیم گیری را نیز درک می کنند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.