مقایسه میزان دقت EMA و SMA

طبقه‌بندی اندیکاتورها

اندیکاتورها را می‌توان در سه گروه اصلی به شرح زیر، طبقه‌بندی نمود:

• اندیکاتورهای روندنما[13]: این اندیکاتورها در وهله نخست سعی می‌کنند تشخیص دهند که آیا با یک بازار جهت‌دار مواجه هستیم یا با یک بازار نوسانی و بدون جهت. سپس در صورتی که بازار از نوع رونددار باشد تلاش می‌کنند جهت این روند را به صورت صعودی یا نزولی مشخص نمایند.

رونددار بودن یا نبودن بازار از این جهت واجد اهمیت است که (همان طور که در فصل‌های قبل بیان شد) روش معاملاتی در بازارهای رونددار و بدون روند کاملا متفاوت و حتی متضاد با یکدیگر می‌باشد.

برخی از رایج‌ترین اندیکاتورهای روندنما عبارتند از انواع میانگین‌های متحرک ساده [14] و نمایی [15] و غیره، باند بولینگر، اندیکاتور پارابولیک سار، ایچیموکو، میانگین‌های متحرک جهت‌دار، وغیره… این اندیکاتورها در اغلب نرم‌افزارهای تکنیکال در گروه جداگانه‌ای تحت عنوان اندیکاتورهای Trend Follower یا به اختصار Trend طبقه‌بندی می‌شوند که به معنی اندیکاتورهایی است که دنبال کننده روند می‌باشند.

مشهورترین اندیکاتور روندنما، که قاعدتا اولین اندیکاتور ابداعی در تاریخچه تحلیل تکنیکال است، اندیکاتور میانگین متحرک می‌باشد. در تصویر زیر می‌توانید نمونه‌ای از نحوه کاربرد اندیکاتور میانگین متحرک را بر روی نمودار زوج ارز یورو/دلار ملاحظه نمایید.

این اندیکاتور می‌تواند نوع بازار و جهت روند را به شرح زیر نمایش دهد:

در مورد روندهای نزولی نیز کافیست هر دو شرط فوق را کاملا قرینه نمایید. اما برای بازارهای رنج [16] روش تشخیص به این صورت است که اگر شیب اندیکاتور تقریبا افقی بوده و قیمت مرتبا از بالا به پایین و از پایین به بالا، اندیکاتور را قطع نماید در این صورت متوجه می‌شویم که با یک بازار رنج و فاقد روند [16] مواجه هستیم.

• اندیکاتورهای نوسان‌نما: اندیکاتورهای نوسان‌نما یا اسیلاتورها [18] با هدف تولید و صدور سیگنال‌های خرید و فروش طراحی شده‌اند. مهم‌ترین وظیفه اسیلاتورها این است که بتوانند بهترین نقاط را جهت ورود و خروج به بازار پیدا کرده و آنها را در سریع‌ترین زمان به معامله‌گر پیشنهاد دهند. معمولا اسیلاتورها سیگنال‌های خود را برمبنای خروج از نواحی اشباع خرید و فروش ویا برمبنای تلاقی با خط سیگنال تولید می‌کنند. اسیلاتورها اغلب در یک محدوده مشخص نوسان نموده و سیگنال‌های خود را بر مبنای عبور از سطوح معینی تحت عنوان نواحی اشباع خرید [19] و اشباع فروش [20] ایجاد می‌کنند به این صورت که خروج اندیکاتور از این دو ناحیه به معنی سیگنال Buy و Sell خواهد بود:

اندیکاتور مقایسه میزان دقت EMA و SMA شاخص قدرت نسبی یا RSI یکی از مشهورترین اندیکاتورهای نوسان‌نما می‌باشد. همان طور که از نام این اندیکاتور مشخص است فرمول درونی آن به گونه‌ای تعریف شده که بتواند قدرت خریداران و فروشندگان را اندازه‌گیری نموده و آنها را با یکدیگر مقایسه کند [21] . این اسیلاتور در محدوده اعداد صفر تا صد نوسان نموده و بر حسب درصد بیان می‌شود. به عنوان مثال اگر مقدار اندیکاتورRSI برابربا 100% باشد یعنی تمامی قدرت بازار بطور کامل در اختیار خریداران قرار گرفته است. و بالعکس اگر مقدار اندیکاتور برابربا صفر باشد یعنی تمامی قدرت بازار بطور کامل در دست فروشندگان است. در تصویر زیر می‌توانید اندیکاتور RSI را بر روی نمودار قیمت جهانی طلا مشاهده نمایید:

[22] در بخش‌های بعدی مفصلا در خصوص این اندیکاتور صحبت خواهیم کرد

نواحی اشباع خرید و فروش برای این اندیکاتور برمبنای سطوح 70% و 30% تعریف شده‌اند. بنابراین اگر اندیکاتور از ناحیه اشباع خرید خارج گشته و سطح 70% را به سمت پایین قطع کند به معنی صدور سیگنال فروش خواهد بود، و یا اگر اندیکاتور از درون ناحیه اشباع فروش خارج گشته و سطح 30% را به سمت بالا قطع کند به معنی صدور سیگنال خرید خواهد بود. در تصویر فوق می‌توانید سیگنال‌های خرید و فروش تولید شده توسط اندیکاتور را مشاهده نمایید. دقت کنید که سیگنال‌های خرید و فروش برمبنای خروج از نواحی اشباع خرید و فروش صادر می‌گردند نه برمبنای ورود به این نواحی! همچنین توجه کنید که این نقاط در دنیای واقعی به منزله بهترین و کم‌‌ریسک‌ترین نقاط برای خرید و فروش نیستند بلکه درواقع نقاط احتمالی بازگشت روند هستد که توسط اسیلاتور پیشنهاد شده‌اند.

در تصویر فوق ملاحظه می‌کنید که از میان چهار سیگنال تولید شده توسط اندیکاتور، سیگنال‌های ابتدایی و انتهایی صحیح بوده‌اند اما سیگنال‌های فروش اول و دوم عملکرد مناسبی نداشته‌اند و علی‌رغم صدور سیگنال فروش توسط اندیکاتور اما بازار به روند صعودی خود ادامه داده است. این می‌توانست حتی در یک بازار دوطرفه منجر به ضرر و زیان کسی بشود که اقدام به باز کردن پوزیشن فروش نموده است. بنابراین یادمان باشد که اندیکاتورها جادوگر نیستند! اینطور نیست که اندیکاتورها بتوانند تمام حرکات ریز و درشت قیمت را با دقت کامل و صددرصد ایده‌آل پیش‌بینی نموده و هیچ خطایی نداشته باشند!. بلکه اندیکاتورها نیز مانند تمامی ابزارها و مباحث دیگر در تحلیل تکنیکال، مطلقا بی‌نقص نبوده و همواره احتمال نقض شدن سیگنال‌های آنها وجود خواهد داشت.

همان طور که در تصویر قبل ملاحظه کردید معمولا احتمال نقض شدن برای آن دسته از سیگنال‌ها که برخلاف جهت روند غالب در بازار صادر شده باشند بیشتر است. در این مثال نیز سیگنال‌هایی که برخلاف جهت اندیکاتور میانگین متحرک صادر گشته‌اند به راحتی Fail شده‌اند. پس هنگام استفاده از سیگنال‌های تولیدی توسط اسیلاتورها حتما نیم نگاهی نیز به روند جاری در بازار داشته باشید.

این یک قاعده کلی در تحلیل تکنیکال است که «سیگنال‌هایی که برخلاف جهت روند باشند اغلب Fail می‌شوند». اسیلاتورها نیز از این قاعده مستثنی نیستند و در استفاده از سیگنال‌های خلاف جهت روند آنها باید احتیاط کرد. درواقع اسیلاتورها بهترین سیگنال‌های خود را اغلب در بازارهای رنج و نوسانی تولید می‌کنند و جذابترین کاربرد آنها جهت استفاده در بازارهای سینوسی است.

برخی از رایج‌ترین اسیلاتورها که اغلب مورد استفاده معامله‌گران قرار می‌گیرند عبارتند از اندیکاتور شاخص قدرت نسبی(RSI)، مکدی(MACD)، استوکاستیک، مومنتوم، ATR، CCI، RVI و … . هرچقدر که اسیلاتورها را در تایم‌فریم‌‌های بالاتر استفاده نموده ویا از دوره تناوب بزرگ‌تری برای آنها استفاده کنید، معمولا تعداد سیگنال‌های صادره توسط آنها کمتر خواهد شد ولی درعوض میزان خطای این سیگنال‌ها نیز کمتر می‌شود. سعی کنید از اسیلاتورها به تنهایی استفاده نکنید بلکه در سیستم معاملاتی خودتان از یک اندیکاتور روندنما (مانند میانگین متحرک) در کنار اسیلاتور استفاده کنید تا بتوانید صحت و اعتبار سیگنال‌های تولیدی توسط اسیلاتور را با اندیکاتور روندنما ارزیابی نمایید.

• اندیکاتورهای حجمی [22] : اندیکاتورهای حجمی ساخته شده‌اند تا میزان تزریق نقدینگی به درون بازار ویا میزان خروج پول از درون بازار را اندازه‌گیری نمایند. یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های همیشگی معامله‌گران این است که بتوانند بدون برخورداری از رانت اطلاعاتی و بدون دسترسی به اطلاعات پنهانی، از نحوه جریان پول هوشمند [23] درون بازار مطلع بشوند. اندیکاتورهای حجمی تلاش می‌کنند تا با استفاده از محاسبات و اندازه‌گیری‌هایی که برروی حجم معاملات انجام می‌دهند نسبت به چگونگی ورود و خروج اسمارت مانی به درون بازار آگاهی یابند و معامله‌گر را قادر به موج‌سواری بر روی جریان نقدینگی نمایند.

یک تحلیلگر تکنیکال برای آگاهی از همه آنچه که در پشت پرده بازار در حال وقوع است صرفا به سه فاکتور «قیمت»، «زمان» و «حجم معاملات» احتیاج دارد. فرض بر این است که تحلیلگر تکنیکال می‌تواند کلیه محاسبات و اندازه‌گیری‌های لازم را صرفا با اتکا به همین سه متغیر اصلی انجام بدهد. نمودارها و اندیکاتورهای موردنیاز را رسم نموده و کلیه پیش‌بینی‌ها و تصمیمگیری‌های لازم را جهت ورود و خروج موفق، انجام دهد.2

تاکنون درخصوص رکن‌های اول و دوم بازار (یعنی قیمت و زمان) مفصلا صحبت کرده‌ایم، در مورد رکن سوم (یعنی حجم معاملات) نیز برخی نکات را به صورت پراکنده ارایه کردیم. به عنوان مثال در مبحث سطوح حمایت و مقاومت گفتیم که به هنگام شکسته شدن سطوح حمایت و مقاومت، افزایش حجم معاملات می‌تواند متضمن شکست معتبر باشد. ویا در مبحث پترنهای تکنیکال گفتیم که هنگام تشکیل الگوهای بازگشتی (مانند الگوهای سقف دوقلو و سروشانه و غیره) بر روی پیوت‌های اصلی این الگوها شاهد کاهش حجم معاملاتی – به عنوان نشانه ای مبنی بر به پایان رسیدن عمر روند- خواهیم بود.

یکی از رفتارهای مهم بازار به این صورت است که هرگاه قیمت همسوی با روند بلندمدت حرکت نماید، حجم معاملات در بازار نیز افزایش خواهد یافت. و برعکس، هرگاه قیمت وارد فاز اصلاحی گشته و برخلاف جهت روند بلندمدت حرکت نماید، حجم معاملات نیز رو به کاهش خواهد نهاد. اگر از یک بورسباز قدیمی بپرسید حتما با این قاعده تجربی آشنا خواهد بود که «بازار بورس برای مثبت شدن نیاز به افزایش حجم معاملاتی دارد». بدون تزریق نقدینگی به درون بازار و بدون افزایش ارزش معاملات روزانه هرگز نمی‌توانیم شاهد رشد پایدار و باثبات قیمت‌ها در بورس باشیم. وبالعکس، اگر جریان نقدینگی در بازار بورس کاهش یافته و ارزش معاملات کم بشود، منجر به رکود بازار سرمایه و نزول قیمت‌ها خواهد شد. به عبارت بهتر، بازار بورس همچون یک بادکنک می‌ماند که هرگاه پول به درون این بادکنک دمیده شود موجب انبساط بادکنک و افزایش سطح قیمت‌ها می‌گردد، و خروج نقدینگی از درون بادکنک موجب کوچک‌تر شدن آن و نزول قیمت‌ها می‌شود. در نمودار زیر می‌توانید افزایش حجم معاملات روزانه را که موجب اتمام روند نزولی شاخص کل بورس ایران و آغاز روند صعودی گشته است ملاحظه نمایید. جهت مشاهده بهتر حجم معاملات از اندیکاتور Volume استفاده کرده‌ایم. این اندیکاتور حجم معاملات در هر کندل را به صورت یک نمودار میله‌ای در پنجره‌ای جداگانه رسم می‌کند با این تفاوت که هرگاه حجم معاملات نسبت به کندل قبلی افزایش پیدا کرده باشد آن را به رنگ سبز نمایش می‌دهد و هرگاه حجم معاملات نسبت به کندل قبلی کمتر شده باشد آن را به رنگ قرمز نمایش خواهد داد.

این قاعده در بازارهای دوطرفه، مانند بازار فارکس یا بازار بورس بین الملل، حتی در روندهای نزولی نیز صادق است یعنی در یک روند نزولی بلندمدت هربار که قیمت در کوتاه‌مدت نیز شروع به نزول نماید با افزایش حجم معاملاتی همراه خواهد شد. به عنوان مثال در تصویر زیر می‌توانید قیمت جهانی نفت را مشاهده کنید که با هربار از دست دادن یک کف حمایتی، بلافاصله با افزایش حجم معاملاتی مواجه گشته است. این افزایش حجم به دلیل باز کردن پوزیشنهای فروش فراوان توسط معامله‌گران Seller بوده که امیدوار به کسب سود از نزول قیمت بوده‌اند.

یک ابهام رایج در میان نوآموزان این است که چگونه می‌توانیم ورود پول هوشمند به درون بازار را تشخیص داده و تفاوت آن را با خروج پول هوشمند از بازار متوجه بشویم؟ به عنوان مثال فرض کنید حجم معاملات برای یک سهم دلخواه در یک روز خاص شدیدا افزایش پیدا کرده و چند برابر متوسط حجم همیشگی‌اش بشود. به عنوان مثال در تصویر زیر، وضعیت معاملات روزانه برای سهام شرکت سرمایه‌گذاری ملت را مشاهده می‌کنید. در حالی که متوسط حجم روزانه برای این سهم صرفا 3 میلیون سهم بوده است اما حجم معاملات امروز بطور ناگهانی به 12 میلیون سهم افزایش پیدا کرده است. این کاملا واضح است که یک اتفاق مهم برای سهم رخ داده است اما سوال اصلی این است که از کجا می‌توانیم متوجه شویم که آیا شاهد ورود پول هوشمند به درون سهم هستیم یا این که بازیگران اصلی در حال خروج از آن بوده‌اند؟!

برای پاسخ این سوال مهم می‌توانید به سه روش زیر عمل کنید:

نخست این که قدرت خریداران را با فروشندگان مقایسه نمایید و هر کدام را که از قدرت بیشتری برخوردارند، برنده نهایی این زورآزمایی درنظر بگیرید. به این منظور باید «سرانه خرید» را برای خریداران حقیقی محاسبه نموده و آن را با «سرانه فروش» برای فروشندگان حقیقی مقایسه نمایید. جهت پیدا کردن سرانه خرید حقیقی کافیست «ارزش معاملات روزانه» را بر «تعداد خریداران حقیقی» تقسیم کنید (و البته یادتان باشد که صرفا بخش حقیقی از معاملات را در ارزش روزانه لحاظ کنید) به همین ترتیب می‌توانید سرانه فروش را برای فروشندگان حقیقی بدست آورید. در مثال فوق جهت سهولت محاسبات، عمدا نمونه‌ای را انتخاب کرده‌ایم که درصد معاملات حقوقی برای آن ناچیز بوده و به راحتی قابل حذف از محاسبات باشد. مشخص می‌شود که هر خریدار حقیقی بطور متوسط مبلغ 4.1 میلیون تومان خرید داشته است، در حالی که هر فروشنده حقیقی بطور متوسط 2.7 میلیون تومان از سهام خود را فروخته است. بنابراین افراد ثروتمندتر که از قدرت مالی بیشتری برخوردار بوده‌اند، در سمت خریداران قرار داشته‌اند، نه فروشندگان! و به همین راحتی مشخص شد که جهت جریان پول هوشمند به درون شرکت بوده است.

روش دوم این است که قیمت «آخرین معامله» را با «قیمت پایانی» مقایسه کنید. می‌دانید که قیمت پایانی در بورس ایران صرفا یک متوسط آماری است که توسط سازمان بورس محاسبه گشته و در اختیار سهامداران قرار داده می‌شود. شما می‌توانید از مقایسه «آخرین قیمت» با «قیمت پایانی» به نحوه ورود یا خروج نقدینگی پی ببرید. به این صورت که اگر قیمت آخرین معامله بمقدار قابل توجهی از قیمت پایانی بالاتر مقایسه میزان دقت EMA و SMA باشد، یعنی شاهد ورود جریان نقدینگی به درون سهم بوده‌ایم، و برعکس اگر قیمت آخرین معامله از قیمت پایانی به مقدار قابل توجهی کمتر باشد، یعنی شاهد خروج پول از سهم بوده‌ایم. در مثال فوق ملاحظه کردید که قیمت آخرین معامله برابربا 4.9 درصد و قیمت پایانی برابربا 3.1 درصد بوده‌اند. به عبارت دیگر آخرین قیمت به اندازه 1.8 درصد از قیمت پایانی بیشتر بوده است. بنابراین نقدینگی به درون سهام وارد شده است.

دو روشی که اشاره کردیم جزو روش‌های تجربی در بورس ایران – و اصطلاحا قواعد تابلوخوانی- محسوب می‌شوند. اما سومین روش که ذیلا اشاره خواهد شد یک روش کاملا نموداری و تکنیکال است که به لحاظ تئوریک می‌توان از آن برای تشخیص نحوه ورود و خروج پول استفاده کرد. در این روش صرفا کافیست به رنگ بدنه کندل نگاه کنید. در صورتی که رنگ بدنه کندل سبز بوده و قیمت Close به مقدار قابل توجهی بالاتر از Open باشد، فرض را بر این می‌گذاریم که با ورود پول هوشمند به درون بازار مواجه بوده‌ایم. ویا برعکس، اگر بدنه کندل به رنگ قرمز بوده و Close به میزان قابل توجهی پایین‌تر از Open باشد، یعنی با خروج نقدینگی از بازار مواجه بوده‌ایم. به عنوان مثال در تصویر فوق از مقایسه اولین و آخرین قیمت‌های روزانه – یعنی 695 و 728 ریال- به سادگی مشخص می‌شود که رنگ بدنه کندل سبز بوده و جریان نقدینگی به درون سهم جاری گشته است.

تا اینجا بررسی اجمالی بر روی مهم‌ترین صفات و ویژگی‌های اندیکاتورها انجام دادیم. از این به بعد می‌خواهیم برخی از مهم‌ترین اندیکاتورها را یک به یک معرفی نموده و مورد بحث و بررسی دقیق قرار دهیم. در جدول زیر فهرست مختصری از اسامی اندیکاتورهایی که تا اینجا معرفی شد را ملاحظه می‌فرمایید. این فهرست جهت به خاطرسپاری آسانتر نحوه کار هریک از این اندیکاتورها ارایه کرده‌ایم.

عمل چشم فمتولیزیک و اسمایل چیست و تفاوت آن با جراحی های چشمی دیگر چیست؟

عمل چشم فمتولیزیک و اسمایل – برای انجام عمل چشم همانطور که گفته شد به جهت دسترسی به لایه های زیرین چشم و درمان آن، پزشک بایستی بر روی سطح قرنیه برشی ایجاد کند که به آن فلپ گفته می شود که میزان این فلپ در عمل لیزیک عمق بیشتری دارد و در عمل لازک و PRK بسیار کمتر است. در گذشته برای برش فلپ ار تیغه های میکروکراتوم استفاده می شد و در طی مراحل عمل لیزیک بایستی پس ازاصلاح عیوب در لایه های زیرین چشم، فلپ را در جای خود قرار می دادند ولی در چند سال گذشته با پیشرفت تکنولوژی برش فلپ توسط لیزر فمتوسکند انجام می گیرد که عمق آن بسیار ظریف تر شده است و نیازی به قرار دادن فلپ نیست زیرا به حدی میزان برش نازک است که خود ترمیم می گردد.

پس از چندی با ترکیب لیزر اگزایمر و فمتوسکند تکنیک جدیدی تحت عنوان فمتولیزیک شکل گرفت که دقت بسیار زیادی داشت و برای درمان عیوب انکساری چشم از آن بهزه مند می شدند که البته هنوز هم بسیار رایج است اما هزینه بسیار بالایی دارد.

پس از روش فمتولیزیک شیوه دیگری از عمل چشم ابداع شد به نام عمل چشم اسمایل که در آن با خارج کردن لنتیکول توسط یک برش کوچک به اصلاح دید بیمار می پردازند . این روش اصلاح شده و بسیار پیشرفته تر است که تنها توسط لیزر فمتوسکند صورت می گیرد و هزینه های آن بسیار کاهش یافته است.

روش جراحی چشم فمتولیزیک

فمتولیزیک یک روش نوین جراحی چشم برای درمان نزدیک بینی، دوربینی و آستیگاتیسم می باشد که جزو تاثیر گذارترین و آخرین متدهای جراحی چشم به شمار می آید جراحی چشم از طریق فمتولیزیک توسط ترکیب لیزر اگزایمر و فمتوسکند انجام می شود که میزان عمق برش آن بسیار ضعیف می باشد . بیشترین کاربرد فمتوسکند برش قرنیه می باشد. البته لیزر فمتوسکند کاربردهای دیگر درمانی مانند گلوکوم یا همان آب سیاه، رفع مشکلات رتین یا شبکیه را نیز دارد که پرکاربردترین آن ها برش قرنیه طی عمل لیزیک می باشد.

لیزر فمتوسکند در هر پالس مادون قرمز فقط چند فمتو ثانیه است یعنی در حدود ۱۰ تا ۱۵ ثانیه، که در این مدت زمان مجالی برای آسیب رسیدن به نواحی جانبی پیدا نمی شود. این لیزر توسط کامپیوتر قابل کنترل است که می توان اشعه آن را به طور دقیق کنترل نمود به همین دلیل انرژی لیزر به طور کامل در یک نقطه مشخص در سطح و یا عمق قرنیه تابانده می شود که باعث دقت و ظرافت هر چه بیشتر در عمل می گردد.

ویژگی های جراحی عمل چشم فمتولیزیک

عمل چشم لیزیک و فمتولیزیک هر دو به دلیل درمان عیوب انکسازی چشم انجام می شود که با گذشت زمان وپیشرفت تکنولوژی روش عمل و لیزر درمانی بهتر و خالی از ایراد شده است. از همین روی روش جراحی چشم فمتولیزیک که ترکیبی از لیزر اگزایمر و فمتوسکند است هر کدام دارای ویژگی های منحصر به فردی است که به اختصار به آن پرداخته ایم.

ویژگی های لیزر فمتوسکند:

• میزان عمق برش لیزر بسیار کم و ظریف است
• لایه برش خورده توسط لیزز فمتوسکند در مدت زمان بسیار کمی جوش می خورد.
• نیاز به بخیه ندارد
• دوران نقاهت بسیار کوتاهی دارد
• سرعت، ظرافت و ایمنی بسیار بالایی دارد
• به دلیل سرعت ارسال پالس های لیزر فمتوسکند در چند ثانیه، آسیبی به نواحی جانبی چشم وارد نمی شود
• اشعه برش لیزر فمتوسکند فقط در یک نقطه متمرکز است و باعث دقت و ظرافت بیشتری می شود و برش های صاف و منظمی ایجاد می کند
• امکان تنظیم برش های ظاهری و قطر و زاویه فلپ وجود دارد.

ویژگی های لیزر اگزایمر

• سرعت، ظرافت، دقت و ایمنی بالای دارد
• بهره مندی از متد ره گیری سریع حرکات چشم (Eye Tracker)
• از ایجاد حرارت بر روی قرنیه و خشکی قرنیه ممانعت می کند
• باعث بالا رفتن کیفیت دید بیمار و کاهش دوره نقاهت بیمار با به کار گیری از روش Flying Spot می شود
• خطر ابتلا به عفونت چشم را به حد اقل می رساند.

تفاوت عمل چشم فمتولیزیک و مقایسه میزان دقت EMA و SMA PRK

• زمان بهبودی بسیار سریع تر: بیمار پس از عمل چشم فمتولیزیک پس از گذشت ۲۴ ساعت دید کاملی را به دست می آورد در حالی که در عمل پی آر کی بیمار شاید کمی دچار مشکل شود و مدت زمان به دست آوردن دید کامل بیشتر باشد.
• اصلاح طیف گسترده ای از میوپی (نزدیک بینی): در عمل جراحی فمتولیزیک می توان تا ۱۲ دیوپتررا تصحیح کرد اما در جراحی پی آر کی اصلاح بیش از ۷ دیوپتر منجر به بازگشت نمره چشم، کاهش دید و یا کدورت قرنیه می گردد.
• امکان تکرارعمل: در موارد بسیار نادری ممکن است بیمار نیاز به جراحی مجدد داشته باشد تا دید او کامل تر شود. جراحی چشم فمتولیزیک امکان مجدد عمل را برای بیمار فراهم می کند و مانند بار اول جراحی زمان بهبودی بسیار کم است
• ماندگاری تاثیر عمل: نمره چشم بیمار پس از ۳ تا ۶ ماه ثابت می شود و کیفیت دید او بسیار بالا می رود و در طی این زمان به جز در موارد بسیار نادری هیج تغییری در دید بیمار ایجاد نمی شود.
• مقاومت لایه های قرنیه: به دلیل ایجاد عمق بسیار کم برش بر روی سطح قرنیه مقاومت ساختمان قرنیه کم نمی شود
• حفظ کیفیت دید : علی رغم عمل چشم پی آر کی که در نمره های بالا باعث کدورت قرنیه و تاری دید می شود، در روش عمل فمتولیزیک به هیچ وجه کدورت قرنیه ایجاد نمی شود.
• عدم نیاز به قطره های چشمی در طولانی مدت: بر خلاف عمل پی آر کی که بیمار باید برای ترمیم زخم هایش از قطره های استروییدی در طولانی مدت استفاده کند، در این روش بیمار فقط باید نهایتا تا ۱ هفته از قطره استفاده نماید.

معایب عمل چشم فمتولیزیک:

• به دلیل پیچیدگی عمل فمتولیزیک حتما بایستی توسط پزشک جراح متبحر و با تجربه انجام شود و برای گرفتن نتیجه مطلوب، نیازمند مهارت بالای پزشک می باشد که خوشبخنانه در ایران چشم پزشکان حاذقی وجود دراد که بدون دغدغه می توان کار را به دستشان سپرد.
• هزینه عمل به دلیل گران بودن دستگاه ها، لیزر وسایل آن بسیار بالا است. همچنین هزینه های سالانه نگهداری از این دستگاه ها و به روز کردن لیزرها نیز بسیار زیاد است که این عاملی برای بالا بودن هزینه عمل می شود.

میزان دید بیمار پس از عمل فمتولیزیک چه قدر افزایش می یابد؟

همه بیمارانی که عمل جراحی لیزیک انجام می دهند می خواهند میدان دید آن ها افزایش یابد و بتوانند بهتر ببینند در اینجا باید بگوییم نتیجه عمل در هر شخصی با توجه به شرایط او متفاوت می باشد.

به طور مثال برای افرادی که دچار مشکل نزدیک بینی خفیف تا متوسط هستند (میوپی یا نزدیک بینی ۷دیوپتر)نتیجه عمل درحد زیادی مثبت خواهد بود و بینایی بعضی از افراد بدون استفاده از عینک ۵ یا ۶ از ۱۰ می باشد و در بعضی دیگر ۸ یا ۹ از ۱۰ می باشد و این بدین معنی است که ضرورت استفاده از عینک به حداقل می رسد و ممکن است فرد در بعضی مواقع مثل رانندگی یا مطالعه احتیاج به عینک داشته باشد.

در ۸۵% افرادی که جراحی بالای ۷ دیوپتر دارند تصحیح دید آن ها بدون عینک بین ۵ یا ۶ از ۱۰ می باشد و در ۷۰% افراد بدون عینک ۸ یا ۹ از ۱۰ می باشد.

عوارض عمل چشم فمتولیزیک:

با اینکه عمل فمتولیزیک یکی از عمل های کم ریسک چشمی می باشد اما ممکن است مانند هر روش جراحی دیگری دارای عوارض مثل اصلاح کمتر از حد لازم، اصلاح بیش از حد و نداشتن دید لازم به بهترین شکل می باشد

در حالت اول می توان با عمل مجدد نتیجه مطلوب را به دست آورد و لی در خصوص اصلاح بیش از حد کار پزشک و بیمار کمی پیچیده تر خواهد شد و نیاز به بررسی بیشتری دارد

به دلیل آنکه اشعه لیزر فقط در یک نقطه متمرکز است احتمال اینکه فرد به نزدیک بینی در شب مبتلا شود وجود دارد

احتمال خشکی چشم و درد پس از عمل نیز وجود دارد.

روش جراحی چشم اسمایل

در جراحی چشم اسمایل فقط با یک لیزر فمتوسکند، دیسک خیلی ظریفی به نام لنتیکول از بافت داخلی قرنیه جدا می کنند و بعد از آن با ایجاد یک برش فوق العاده ظریف، دیسک برداشته می‌شود. این تکنیک جراحی چشم به جهت ترمیم ملایم شکل قرنیه کاربرد دارد و قادر است میوپی (نزدیک‌بینی) را درمان کند. روش اسمایل به طور کامل بدون ایجاد فلپ قرنیه یا تبخیر بافت صورت می گیرد . بر همین اساس می توانیم بگوییم در مقایسه با عمل لیزیک از قدرت تهاجمی و اختلالی کمتری برخوردار است. البته باید این را هم در نظر داشت که فرق بین قدرت تهاجم و مختل‌کنندگی تقریبا نسبی است. عمل لیزیک، ایمنی و دقت فوق العاده ای دارد که همین در روش اسمایل مقایسه میزان دقت EMA و SMA چشم نیز در نظر گرفته شده است.

تفاوت و مزایای عمل چشم اسمایل نسبت به عمل لیزیک

• از عمده تفاوت های عمل چشم اسمایل و لیزیک در برش فلپ می باشد. در روش لیزیک پزشک بایستی از دو دستگاه لیزر استفاه کند، یک لیزر برای ایجاد فلپ و لیزر دیگر برای قطع اگزایمر. به همین خاطر هزینه عمل هم بالا می رود.
• زمان عمل لیزیک طولانی تر است و در کل عمل پیچیده تری می باشد ولی در عمل چشم اسمایل هم زمان عمل کوتاه تر است، هم هزینه ها بسیار کاهش می یابد و هم شرایط برای بیمار بسیار راحت تر است.
• در روش عمل چشم اسمایل می توان میوپی شدید تر را با هزینه مازاد اندکی درمان نمود.
• عمل چشم اسمایل به طور ویژه برای افرادی که خشکی چشم دارند پیشنهاد می شود. تحقیقات نشان داده است افرادی که خشکی چشم داشته اند و عمل اسمایل را انجام داده اند به نتیجه بهتری رسیده اند.

در آخر باید بگویم اگر قصد جراحی چشم جهت رفع عیوب انکساری چشم خود را دارید حتمن با مشورت پزشک یکی از روش های عمل چشم را انتخاب نمایید. پزشک با در نظر گرفتن شرایط شما بهترین روش را به شما پیشنهاد میکند.

برای مشاوره و اطلاعات بیشتر در خصوص گذاشتن لنز چشم در چشم هایی که دچار اختلالات بینایی مانند نزدیک بینی، دوربینی و آستیگماتیسم هستند با اپتومتریست ایران لنز سرکار خانم سحر قاسمی از طریق راه های ارتباطی مندرج در سایت می توانید در تماس باشید.

روش MLPA چیست؟

روش MLPA یکی از مهمترین تست های آزمایشگاه های ژنتیک پزشکی در دنیا میباشد. در این مقاله سعی داریم به صورت کامل تست MLPA را توضیح دهیم و استفاده های بالینی آن را بررسی نماییم.

اکثر بیماریهای ارثی انسان به دلیل ناهنجاری در توالی DNA ژنهای خاص (جهش نقطه ای) است. جهش ها شامل حذف ژن یا تکثیر بخشی از DNA عوامل ایجاد کننده بیماری است. توصیف صحیح حذف ژنها و تکثیرها یک نکته مهم برای شناسایی همبستگی ژنوتیپ فنوتیپ است. در حقیق، حذف / مضاعف شدگی ژنهای کامل و جزئی می تواند یک اثر فنوتیپی کاملاً متفاوت ایجاد کند.

تکثیر کامل ژن می تواند به دلیل وجود یک نسخه اضافی از ژن منجر به بیماری شود، در حالی که یک تکثیر جزئی می تواند منجر به از دست دادن عملکرد آن نسخه ژن شود ،مثلا در مورد بیماری دیستروفی عضلانی دوشن DMD که تکثیر در برخی از اگزون ها در آن اثر می گذارد اما کل ژن نیست. علاوه بر این، فقدان کامل پروتئین یا وجود پروتئین جزئی حذف شده، در حالت اول منجر به DMD و در حالت دوم به BMD می شود. علاوه بر این، اخیراً نشان داده شده است که پایه ژنتیکی چندین بیماری انسانی مربوط به تنوع تعداد کپی از ژن (CNV) است، که عموماً به عنوان یک قطعه DNA با طول بیشتر از 1 کیلوباز تعریف می شود و نشان دهنده نسخه متغیر در مقایسه با ژنوم مرجع است.

بیماریهای ژنتیکی ناشی از CNVs

در حال حاضر، نسبت واقعی بیماریهای ژنتیکی ناشی از CNVs ناشناخته است، اما ممکن است قابل توجه باشد، با توجه به این که پیشنهاد شده است که CNV های در سلول های رده زایا نیز می توانند یک فرد را در معرض ناهنجاریهای سندروم قرار دهند. هیچ تجزیه و تحلیل سیتوژنتیک معمولی یا توالی یابی DNA قادر به تشخیص حذف ژن / تکثیر و CNV نیست.

در نتیجه، این جهش ها باید با استفاده از روش های خاص مورد بررسی قرار گیرند. در ابتدا، تشخیص حذف ژن یا ازدیاد ژنی عمدتاً مبتنی بر استفاده از تکنیک های مقایسه میزان دقت EMA و SMA Southern Blot و FISH بود. با این حال، هر دو روش در تجزیه و تحلیل و دقت تشخیص پایین بوده و وقت گیر هستند همچنین قادر به شناسایی بازآرایی های درونی کوچک نیستند. از طرف دیگر، تشخیص CNV عمدتا مبتنی بر استفاده از آرایه هیبریداسیون ژنومی مقایسه ای ( CGH array) است، اما نتایج ارائه شده توسط این روش باید در بعضی موارد با سایر روش های PCR کمی تایید شود

معرفی تکنیک MLPA

بسیاری از بیماریهای ژنتیکی در اثر تغييرات در تعداد نسخه توالي های DNA و یا نقص های كروموزومي ایجاد می شود. بسیاری از روشهای سیتوژنتیکی از جمله مقایسه میزان دقت EMA و SMA FISH، CGH Array و… به بررسي اين تغييرات در مكانهاي كوچك ژنومي می پردازد که هرکدام دارای مزایا و معایبی هستند.

از میان رویکردهای مختلفی که در سالهای اخیر برای تشخیص حذف ژن / تکثیر و یا برای تایید آرایه CGH در تجزیه و تحلیل CNV ها استفاده شده است ، علاقه خاصی به روش تکثیر پروب وابسته به الحاق چندتایی (MLPA) اختصاص داده شده است. این روش قادر است تا در یک واکنش منفرد تا 50 توالی DNA را تجزیه و تحلیل کند و تغییرات تنوع تعداد کپی ژنهای خاص ، از جمله بازآرایی درونی کوچک را تشخیص دهد

به عنوان یک روش تشخیص جهش ها توسعه یافته و قادر به اثبات تغییرات در تعداد کپی چندین ژن انسانی است. با توجه به این توانایی، از MLPA می توان در تشخیص مولکولی تعدادی بیماری ژنتیکی استفاده کرد که این بیماریها در اثر حذف یا تکثیر ژنهای خاص است. علاوه بر این، روش MLPA همچنین می تواند در تشخیص مولکولی بیماریهای ژنتیکی که با وجود متیلاسیون غیر طبیعی DNA، مورد استفاده قرار گیرد. با توجه به تعداد زیاد ژنهایی که می توانند با یک تکنیک واحد مورد تجزیه و تحلیل قرار بگیرند ، روش MLPA نشانگر استاندارد طلایی برای تجزیه و تحلیل مولکولی آسیب شناسی های حاصل از وجود تنوع تعداد کپی ژن ها به شمار می رود. در ادامه، کاربردهای اصلی تکنیک MLPA برای تشخیص مولکولی بیماریهای انسانی تشریح شده است.

اصول عملکرد روش MLPA

یک روش PCR چند منظوره است که برای ارزیابی تعداد کپی نسبی هر دنباله DNA از 40 پروب(کاوشگر) استفاده می کند که هر یک از این پروب ها برای یک توالی DNA متفاوت است (عمدتا اگزون های یک ژن خاص). هر کاوشگر از دو پروب نیمه (5 ′ و 3 ′ نیم) تشکیل شده و برای ارزیابی تعداد نسبی کپی نامبر در هر توالی و پرایمر (آغازگر) یونیورسال برای انجام PCR به طور همزمان از همه پروب ها است.

واکنش MLPA را می توان به پنج مرحله تقسیم کرد:

1. دناتوراسیون DNA و هیبریداسیون پروب
2. لایگیشن (اتصال) DNA
3. تکثیر بوسیله PCR
4. جداسازی محصولات PCR توسط الکتروفورز
5. تجزیه و تحلیل داده ها

در مرحله اول، DNA واسرشت شده و پروبهای MLPA به DNA متصل می شوند. دو نیم پروب، قادر به تشخیص توالی های هدف خاص می باشند این توالی باید بسیار اختصاصی بوده و دارای تطابق کامل با پروب ها و بدون یک گپ باشد. پس از هیبریداسیون، PCR انجام می شود. PCR فقط با استفاده از یک جفت آغازگر برای تمامی PCR ها انجام می شود، که یکی از آنها با برچسب فلورسانت نشانه گذاری شده اند. از آنجا که فقط پروب های متصل شده در طول واکنش PCR بعدی تکثیرمی شوند ، اندازه گیری تعداد محصولات اتصال پروب برابر تعداد توالی هدف در نمونه است. محصولات PCR سپس با استفاده از تکنیک الکتروفورز از نظر اندازه جدا می شوند.

تفسیر نتایج تست MLPA

ارتفاع یا مساحت قله های فلورسنت حاصل از PCR و ازدیاد پروب ها اندازه گیری می شود. مقدار محصول PCR پس از نرمال سازی داده های حاصل اندازه گیری و آن را با نمونه های کنترل DNA مقایسه می کنند، بنابراین مقدار نسبی توالی DNA هدف را در نمونه DNA ورودی نشان می دهد. كيفيت واكنش با حضور قله هاي كنترل ارزيابي مي شود كه در مورد كارایی تکثیر و مقدار تصحيح DNA مورد استفاده براي واكنش است. نکته کلیدی در واکنش MLPA این است که PCR توالی هدف را تکثیر نمی کند بلکه پروب های متصل شده به DNA هدف را تقویت می کند. بنابراین یک جفت از آغازگرهای PCR برای تکثیر استفاده می شود، در حالی که معمولاً Multiplex PCR به استفاده از آغازگرهای اختصاصی PCR برای هر توالی هدف نیاز دارد.

نکته مهم در استفاده از روش MLPA به عنوان یک آزمایش ژنتیکی برای تشخیص مولکولی حذف / تکثیر ژن، تفسیر نتایج تست MLPA است، تشخیص جهش های هموزیگوت یا هتروزیگوت است. حذف هموزیگوت یا هتروزیگوت، در صورت وجود تکثیر طبیعی پروب های کنترل، به طور واضح با عدم وجود قله های خاص برای ژن مورد نظر قابل مشاهده است. از طرف دیگر، حذفهای هتروزیگوت، تکثیر و CNV ارتفاع و یا مساحت قله های نسبی متفاوت ایجاد می کند و تفسیر این نتایج با حضور راندمان های مختلف واکنش PCR در بین کاوشگرهای مختلف و نمونه قابل چالش است.

به عنوان یک نتیجه، استراتژی های مختلف تجزیه و تحلیل داده های روش MLPA توسعه یافته اند تا امکان تفسیر درست از داده های خام واکنش فراهم شود. در میان اینها، بیشترین نرم افزار کاربردی Coffalyser است، یک برنامه مبتنی بر اکسل قادر به انجام کلیه مراحل نرمال سازی داده ها و بررسی پیک قله ها می باشد.

کاربردهای MLPA

MLPA و تشخیص اختلالات عصبی عضلانی

چندین نوع اختلال عصبی عضلانی ارثی ناشی از حذف یا تکثیر ژنهای خاص است. از جمله این موارد، دیستروفینوپاتی ها (دیستروفی عضلانی دوشن (DMD) و دیستروفی عضلانی بکر (BMD)، آتروفی عضلانی نخاعی (SMA)، بیماری شارکوث ماری توث (CMT) و نوروپاتی ارثی با مسئولیت فلج های فشار (HNPP) نمایانگر بخش بزرگی از همه هستند بیماری عصبی و عضلانی مندلی که آزمایش ژنتیکی بطور معمول برای اهداف تشخیصی، برای شناسایی ناقلین سالم و برای ارزیابی خطر عود انجام می شود. به همین دلیل، روش MLPA ابزاری قدرتمند برای مطالعه این شرایط مختلف است.

تشخیص بیماری دیستروفی عضلانی دوشن (DMD) توسط روش MLPA

توانایی MLPA در تجزیه و تحلیل همه اگزونهای DMD حساسیت و ویژگی بالایی را ایجاد می کند و نقاط بازآرایی را نیز نشان می دهد. شناسایی همه اگزون های درگیر در حذف برای پیش بینی پیشرفت بیماری بسیار مهم است.، اما باید تأکید کرد که تجزیه و تحلیل روش MLPA قادر به ارائه اطلاعاتی در مورد “در فریم” یا ” خارج از فریم “حذف ها نیست، که نشان دهنده تفاوت اساسی بین جهش های DMD و BMD است.

جهش تغییر قاب در بیماران DMD منجر به عدم وجود کامل پروتئین دیستروفین در عضله اسکلتی می شود زیرا قاب خواندن ترجمه mRNA حفظ نمی شود، در حالی که بافت ماهیچه ای از بیماران BMD حاوی دیستروفین کوتاه شده است که از mRNA درون فریم ترجمه شده است. تفاوت بین حذف “در فریم” یا “خارج از قاب” می تواند ناشی از درگیر شدن حتی یک نوکلئوتید منفرد باشد، بنابراین توسط MLPA قابل تشخیص نیست و قادر به اثبات اگزون های درگیر شده است اما همچنین نمی توان نقاط شکست خاص را تشخیص داد.

تشخیص بیماری (SMA) توسط روش MLPA

SMA یک بیماری عصبی عضلانی است که به دلیل ضعف عضله پروگزیمال متقارن به دلیل تخریب سلولهای شاخ قدامی نخاع مشخص می شود. SMA به عنوان یک صفت مغلوب اتوزومی با شیوع حدود 1 در 10،000 نوزاد و فرکانس حامل 1 در 50 به ارث می رسد هر سه نوع SMA ناشی از جهش هموژنی ژن نورون حامل بقا 1 (SMN1) (5q13) است که در حدود 95٪ موارد با عدم عملکردی این ژن به دلیل حذف یا تبدیل آن به SMN2 نشان داده می شود.

تشخیص مولکولی استاندارد SMA بر اساس آزمایش PCR-RFLP انجام شده است، که قادر به تشخیص از دست دادن SMN1 هموزیگوت است. با این حال، این روش از بین رفتن SMN1 هتروزیگوت را تشخیص نمی دهد و نمی تواند مورد استفاده قرار گیرد برای شناسایی ناقلان سالم، که می تواند با پیوند یا تجزیه و تحلیل کمی از تعداد کپی SMN1 بررسی شود.

آزمایش MLPA برای تشخیص مولکولی SMA براساس کیت تست MLPA حاوی چندین پروب برای منطقه بحرانی SMA، از جمله پروب های خاص برای ژن های SMN1 و SMN2، پروب های قادر به هیبریداسیون هر دو ژن و پروب های دیگر برای توالی های نقشه برداری شده در ناحیه بحرانی SMA است (ژن های NAIP ،GTF2H2 ،N-cadherin مانند، CDH6 و RAD17) یا در سایر مناطق اتوزومال. با توجه به این مجموعه پروب خاص، روش MLPA برای منطقه بحرانی SMA قادر به تشخیص تعداد کپی ژن SMN1 و SMN2 است. در نتیجه، هر دو حذف SMN1 هموزیگوت و هتروزیگوت SMN1 یا تبدیل به SMN2، می توانند تشخیص داده شوند و این امر امکان تشخیص بیماران مبتلا یا حاملهای سالم را فراهم می آورد. علاوه بر این، ارزیابی شماره کپی SMN2 می تواند اطلاعات مفیدی را برای ارزیابی همبستگی ژنوتیپ و فنوتیپ ارائه دهد.

تشخیص بیماریهای CMT و HNPP توسط روش MLPA

بیماری (Charcot-Marie-Tooth (CMT شایعترین نوروپاتی محیطی ارثی است. در میان اشکال مختلف CMT1 ،CMT با کاهش شدید سرعت انتقال عصب حرکتی مشخص می شود. CMT1A رایج ترین نوع است، که حدود 70 تا 80٪ از کل CMT را نشان می دهد و با توارث غالب اتوزومی منتقل می شود. بیشتر موارد CMT1A ناشی از تکثیر پشت سر هم در یک منطقه 1.5 مگابایت است که شامل ژن PMP22 در 17p11.2-p12 می باشد. حذف های مربوط به همان ژن باعث یک بیماری ژنتیکی مجزا، یعنی نوروپاتی ارثی با مسئولیت فلج فشار (HNPP) می شود.

مزیت روش MLPA در تشخیص تکثیر PMP22 و حذف برای تشخیص مولکولی CMT1A و HNPP، به ترتیب، توسط اسلاتر و همکاران بررسی شده است. در مطالعه ای با مقایسه عملکرد این تکنیک با یکی از تجزیه و تحلیل های FISH اینترفازی انجام شده است. نویسندگان از مقایسه بین روشهای FISH و MLPA اثبات کردند، که آزمایش MLPA یک روش قوی، ساده و مقرون به صرفه برای تشخیص مولکولی CMT1A و HNPP است. بنابراین، این روش در حال حاضر برای تشخیص مولکولی تکثیر PMP22 استفاده می شود. علاوه بر این، تجزیه و تحلیل تست MLPA اخیراً در مطالعات انجام شده با هدف شناسایی تغییرات منطقه 17p12 که ژن PMP22 را شامل نمی شود، استفاده شده است.

روش MLPA و آنالیز ژن های SHOX

ژن های حاوی Homeoboxبه اختصار SHOX که در منطقه شبه اتوزوم منطقه (PAR مقایسه میزان دقت EMA و SMA 1) کروموزوم های X و Y قراردارند، در تنظیم رشد دخیل است و با بیماری های مختلفی از جمله سندرم ترنر، استات (ISS) ، دسیکندروستِوزیس لری ویل (LWD) و بیماری لانگر (LS) مرتبط است. اکثر بیماری های مرتبط با ناحیه SHOX با حذف در منطقه کد کننده این ژن یا درگیر منطقه ای که چند صد کیلوبواز در پایین دست از منطقه کدگذاری نقشه برداری شده و حاوی عناصر تنظیمی DNA و نواحی غیر کد کننده اتفاق می افتد.

رویکردهای اصلی که در ابتدا برای تشخیص حذف SHOX مورد استفاده قرار گرفت ، FISH یا آنالیز میکرو ماهواره ای بود که هر دو روش کم توان ، تجزیه و تحلیل وقت گیر هستند ، برای کاربرد در یک برنامه غربالگری مفید نیستند . رويكرد روش MLPA در مطالعه ژن SHOX توسط گروه هاي مختلفي مورد آزمايش قرار گرفته است و نشان داده شده است كه اين رويكرد نشانگر استاندارد طلایی براي تشخيص تغييرات ژن SHOX است در حقیقت ، MLPA قادر به شناسایی مجدد ژنهای مختلف SHOX (از جمله حذفهای جزئی درون زایی که توسط تجزیه و تحلیل FISH قابل تشخیص نیستند) برای اثبات نقاط شکست این حذف و افشای حضور بازآرایی های پیچیده شامل سایر ژن های نقشه برداری در کروموزوم های X و Y است.

روش MLPA در تشخیص قبل از تولد

تشخیص قبل از تولد، بر اساس نمونه گیری و کشت پرزهای کوریونی (CV) در تست CVS یا مایع آمنیوتیک (AF) در تست آمنیوسنتز، در دوران بارداری و به دنبال آن بررسی کروموزوم، یک روش عمدتاً مورد استفاده برای تشخیص تغییر ژنتیکی جنین است. روشهای مختلفی مبتنی بر غربالگری آنیوپلوییدهای رایج، مانند FISH یا QF-PCR، در حال حاضر برای تهیه اولین نتیجه در 24-48 ساعت استفاده می شوند و به دنبال آن کاریوتیپ های معمولی روی سلولهای کشت داده می شوند.

در سال های اخیر، استفاده از تست MLPA برای غربالگری آنتی بادی های کروموزوم های 13، 18، 21، X و Y پیشنهاد شده است. عملکرد آنالیز MLPA را برای تشخیص سریع و بالای توان پیش از تولد آنیوپلوئیدیهای رایج (تریزومی 21، تریزومی 18، تریزومی 13) می تواند همه موارد آنیوپلوییدهای اتوزومی و تعیین جنسیت نیز 100٪ دقیق عمل کند. بر اساس این نتایج، MLPA یک آزمایش سریع، انعطاف پذیر، حساس و قوی برای تشخیص آنیوپلوییدی قبل از تولد است.

روش MLPA و کاربرد در تشخیص سرطان ها

مطالعات متعددی سودمندی تجزیه و تحلیل روش MLPA را در مطالعه مولکولی اشکال مختلف سرطان بررسی کرده اند. سه کاربرد اصلی سنجش MLPA در این زمینه عبارتند از: (i) تجزیه و تحلیل سلول های رده زایا / تکثیر در ژنهای مرتبط با سرطانهای ارثی. تجزیه و تحلیل حذف های کروموزوم های اتوزوم/ تکثیر در ژن های درگیر در پیشرفت بیماری و پاسخ به درمان. (III) تجزیه و تحلیل متیلاسیون DNA به عنوان مکانیسم غیرفعال کردن ژنهای سرکوبگر تومور.

نحوه استفاده از اندیکاتور Envelops یا پاکت های میانگین متحرک

ابتدا بیایید کمی به عقب برگردیم و مباحث مربوط به میانگین متحرک را مرور کنیم.

هدف استفاده از میانگین های متحرک ، شناسایی تغییرات روند است.

اگرچه میانگین های متحرک ابزاری مفید بوده و در نرم افزار تکنیکال شما همیشه آماده استفاده می باشند، اما گاهی می توانند سیگنال های کاذب دهند.

همانطور که در درس های قبلی در مورد میانگین های متحرک آموختید ، هنگامی که قیمت ها بالاتر از میانگین متحرک بسته می شوند ، یک سیگنال خرید ساده صادر شده است.

و هنگامی که قیمت زیر میانگین متحرک بسته می شود ، یک سیگنال فروش ساده اتفاق افتاده است.

به عنوان مثال ، فرض بگیرید EUR / USD در حال حرکت به سمت بالا است و بالاتر از یک میانگین متحرک بسته می شود ، که این سیگنالی برای معامله خرید است.

از کجا می دانید که این روند صعودی “واقعی” است و ادامه خواهد داشت؟

بنابراین با فرض اینکه هنوز می خواهید خرید بگیرید ، دو گزینه پیش رو دارید:

1. اکنون بر اساس سیگنال ابتدایی ورود به معامله خرید کنید (قیمت بالاتر از میانگین متحرک بسته است).
2. منتظر تأیید بیشتر باشید که از حقیقی بودن روند اطمینان بیشتری کسب کنید.

اینجاست که پاکت های میانگین متحرک (MAE) یا همان Envelpos می توانند تا حد بسیار زیادی کمک کنند.

چی؟ پاکت های میانگین متحرک؟

نه ، نه از این پاکت ها.

پاکت میانگین متحرک یا اندیکاتور Envelops چیست؟

یک پاکت میانگین متحرک از یک میانگین متحرک و دو خط دیگر تشکیل شده است.

یک خط بالای میانگین متحرک قرار می گیرد و خط دیگر زیر میانگین متحرک است.

این دو خط با هم یک پاکت را در بالا و پایین تشکیل می دهند.

تصویر بالا یک پاکت نامیده می شود زیرا این دو خط ، میانگین متحرک اصلی را پوشانده و به نوعی داخل پاکت قرار داده اند.

از Envelops برای موارد زیر استفاده می شود:

• تایید روند
• شناسایی شرایط بیش مقایسه میزان دقت EMA و SMA خرید و بیش فروش

نحوه محاسبه پاکت های میانگین متحرک

نحوه محاسبه یک پاکت میانگین متحرک بسیار ساده است.

ابتدا تصمیم بگیرید که آیا می خواهید از یک میانگین متحرک ساده (SMA) استفاده کنید یا یک میانگین متحرک نمایی (EMA).

به یاد داشته باشید ، EMA ها تأخیر کمتری دارند زیرا وزن بیشتری به قیمت های اخیر می دهند.

سپس ، تعداد دوره های زمانی مورد نظر را انتخاب کنید.

در آخر ، مقدار درصدی را که می خواهید برای پاکت ها استفاده کنید تنظیم کنید.

به عنوان مثال ، میانگین متحرک 10 روزه با پاکت 1٪ خطوط زیر را نشان می دهد:

پاکت بالایی: SMA ده روزه + (SMA ده روزه * 1%)

10-day SMA

پاکت پایینی: SMA ده روزه – (SMA ده روزه * 1%)

نمودار زیر EUR / USD را با یک میانگین متحرک 10 روزه و پاکت 1٪ نشان می دهد.

دقت کنید که چگونه پاکتها (خطوط آبی) موازی با SMA 10 روزه (خط نارنجی) حرکت می کنند.

آنها همواره بصورت ثابت 1٪ در زیر و بالای میانگین متحرک (خط نارنجی) قرار می گیرند.

اندیکاتور Envelops در متاتریدر 4

در پلتفرم معاملاتی متاتریدر 4 به صورت پیشفرض امکان استفاده از پاکت های میانگین متحرک قرار داده شده است.

برای این کار کافی است ابتدا اندیکاتور مویینگ اوریج اصلی خود را روی چارت قرار دهید. سپس در لیست اندیکاتورهای متاتریدر Envelopes را پیدا کنید و بر روی چارت بکشید. با تنظیم نوع میانگین متحرک ، دوره میانگین متحرک و همچنین درصد انحراف، پاکت میانگین بر روی نمودار ترسیم خواهد شد.

چگونه جهت روند را با استفاده از آندیکاتور Envelops ​​تأیید کنیم

از آنجا که پاکت های میانگین متحرک (MAE) اساسا میانگین متحرک هستند ، از پاکت های میانگین متحرک می توان به عنوان یک شاخص یا نماگر دنبال کننده روند استفاده کرد.

جهت میانگین متحرک جهت پاکت ها را تعیین می کند.

وقتی پاکت ها به سمت بالا می روند ، قیمت در یک روند صعودی قرار دارد.

وقتی پاکت ها به سمت پایین می روند ، قیمت در یک روند نزولی قرار دارد.

وقتی پاکت ها در حالت رنج و افقی حرکت می کنند ، قیمت نه در یک روند صعودی است و نه در نزولی. در این حالت روند خنثی بوده و قیمت بدون جهت در نظر گرفته می شود.

وقتی که قیمت بالای پاکت یا زیر آن حرکت می کند باید به آن توجه داشته باشید.

از آنجا که روندها معمولاً با یک حرکت قوی آغاز می شوند ، اگر قیمت با شدت به بالای پاکت بالایی برود ، بازار صعودی محسوب می شود.

اگر قیمت به زیر پاکت پایینی سقوط کند، بازار نزولی محسوب می شود.

سیگنال خرید

اگر قیمت بالاتر از پاکت بالایی بسته شد ، خرید کنید.

سیگنال فروش

اگر قیمت زیر پاکت پایینی بسته شد ، بفروشید.

مثالی از : GBP / USD

در نمودار زیر ، دقت کنید چگونه میانگین متحرک ساده 20 روزه (خط نارنجی) و پاکت های بالا و پایین (خطوط آبی) بالا و بالاتر می روند.

ببینید چگونه قیمت موفق شده است که بالای میانگین متحرک بسته شود؟

برای تأیید اینکه روند از نزولی به صعودی تغییر کرده است ، می توانید صبر کنید تا قیمت نیز در بالای پاکت بالایی بسته شود.

نحوه شناسایی سطوح بیش خرید و بیش فروش با پاکت های میانگین متحرک

مواقعی نیز پیش می آید که قیمت در ابتدا به بالای پاکت بالایی می رود یا به زیر پاکت پایینی می رود اما بعد برمی گردد.

این مورد معمولاً هنگامی اتفاق می افتد که شیب میانگین ​​متحرک FLAT یا تخت باشد.

وقتی چنین اتفاقی می افتد ، می توان از پاکت های میانگین متحرک برای شناسایی سطوح بیش خرید و بیش فروش استفاده کرد.

هنگامی که قیمت بالاتر از پاکت بالایی حرکت می کند ، می تواند بیش خرید در نظر گرفته شود.

وقتی قیمت زیر پاکت پایینی حرکت می کند ، می تواند بیش فروش در نظر گرفته شود.

شناسایی سطوح بیش خرید و بیش فروش آسان نیست.

به یاد داشته باشید ، وقتی که روند صعودی قوی است ، یک جفت ارز می تواند بیش خرید شده و نیز بیش خرید باقی بماند.

در حالت بیش فروش نیز همین است. در یک روند نزولی شدید ، یک دارایی می تواند از نظر تکنیکال بیش از حد فروخته شده و بیش فروش شود ، اما مدتها در همان حالت بیش فروش باقی بماند.

به همین دلیل بهتر است به شیب میانگین متحرک توجه کرده و از تخت بودن آن اطمینان حاصل کنید.

شما باید سطوح بیش خرید و بیش فروش را با سطوح حمایت و مقاومت تأیید کنید.

سیگنال خرید

اگر قیمت ، پاکت پایینی را لمس کرد یا به زیر آن سقوط کرد و سپس دوباره بالاتر رفت ، بخرید.

سیگنال فروش

اگر قیمت پاکت بالایی را لمس کرد یا به بالای آن افزایش یافت ، و دوباره به زیر سقوط کرد ، بفروشید.

مثالی از : EUR / JPY

در نمودار زیر ، دقت کنید که چگونه (30 SMA (خط (نارنجی) و پاکت های بالایی و پایینی (خطوط آبی) تخت هستند .. تقریباً به صورت یکنواخت افقی هستند.

EUR / JPY در تصویر فوق بدون جهت است. هیچ روند صعودی قوی ای وجود ندارد. روند نزولی قوی ای نیز وجود ندارد.

دقت کنید که چگونه پاکت بالایی به عنوان یک سطح مقاومت قوی عمل می کند.

هر زمان که قیمت در نزدیکی پاکت بالایی معامله شده ، قیمت مجدد پایین آمده است.

ماجرا برای پاکت پایینی نیز مقایسه میزان دقت EMA و SMA به همین صورت است. دقت کنید که چگونه همچون یک سطح حمایت قوی عمل می کند.

هر زمان که قیمت در نزدیکی پاکت پایینی معامله شد ، قیمت واکنش نشان داده و دوباره بالا بر گشته است.

خلاصه

پاکت های میانگین متحرک (MAE) یا همان Envelops به عنوان ابزاری برای تأیید جهت روند استفاده می شوند ، اما می توانند در بازارهای رنج یا ساید نیز برای شناسایی سطوح بیش خرید و بیش فروش از آنها استفاده کرد.

5 ارز دیجیتالی که این هفته باید زیر نظر بگیرید

بیت کوین (BTC) در نزدیکی مرز 48000 دلار با چالشی سخت از سوی خرس ها روبرو شده است. سطوح خرید و فروش حاکی از آن هستند که فروشندگان در بایننس در تراز 48000 دلار جایگاه خود را حفظ کرده اند.

پلن بی (PlanB)، خالق مدل انباشت به جریان قیمت بیت کوین، گفته است اگر بیت کوین بتواند ماه آگوست (مرداد و شهریور) را با قیمتی بالای 47000 دلار به پایان برساند، قیمت نهایی ” سناریوی بدترین حالت” در پایان سال در تراز 135000 دلار ممکن است محقق شود.

با وجود رکودی جزئی، پذیرش نهادی بیت کوین همچنان در حال افزایش است. پرونده های مربوط به کمیسیون بورس و اوراق بهادار ایالات متحده نشان می دهد که چهار شرکت مدیریت دارایی بزرگ، سهام تراست بیت کوین گری اسکیل را خریداری کرده اند.

یک نظرسنجی از 42000 نفر در 27 کشور جهان که توسط وب سایت مقایسه محصولات Finder انجام شده است، میزان پذیرش بالای این ارز را در آسیا نشان می دهد. در میان کشورهای بررسی شده، ویتنام با 41 درصد از بالاترین میزان پذیرش برخوردار است؛ پس از آن نیز هند و اندونزی با 30 درصد پذیرش در رتبه های بعد قرار دارند.

پاسخ دهندگان در انگلستان و ایالات متحده در مقایسه با همتایان آسیایی خود، نرخ پذیرش پایینی بین 8 و 9 درصد را گزارش کردند. با این حال، این گزارش هشدار داد که “با توجه به زیرساخت های مختلف گوگل در هر منطقه، همه نظرسنجی ها نمی توانند در سطح ملی نماینده آن منطقه باشند”.

آیا بلاتکلیفی بیت کوین نزدیک به مرز 48000 دلار منجر به افزایش رزرو سود می شود؟ آیا آلت کوین ها می توانند وجوهی را که از بازار بیت کوین خارج می شوند به سمت خود جذب کنند؟ در ادامه نمودارهای 5 ارز رمزنگاری شده برتر هفته که ممکن است طی چند روز آینده روند صعودی خود را افزایش دهند مورد تحلیل و بررسی قرار می دهیم. با ما باشید.

BTC/USDT

بیت کوین روز 14 آگوست (23 مرداد) از خط مقاومت الگوی گوه صعودی کاهش یافت. این نشان می دهد که خرس ها تسلیم نشده اند و به شدت از این خط مقاومت دفاع می کنند.

جفت ارز BTC/USDT اکنون می تواند تا خط حمایت گوه سقوط کند که به نوبه خود عامل جذب خریداران به سمت این ارز خواهد بود. در صورت کاهش قیمت از این سطح، گاوها دوباره سعی می کنند روند صعودی را از سر بگیرند. شکست و بسته شدن قیمت بالاتر از این گوه، الگوی نزولی مذکور را بی اعتبار کرده و راه را برای رالی بیت کوین تا مرز 53000 دلار و سپس 60000 دلار باز می کند.

میانگین های متحرک شیبی صعودی داشته و شاخص مقاومت نسبی (RSI) در منطقه مثبت قرار دارد که نشان می دهد بازار تحت کنترل گاوها می باشد.

بر خلاف این فرض، اگر خرس ها قیمت را تا زیر گوه کاهش دهند، این جفت ارز می تواند به میانگین متحرک نمایی 20 روزه (42،682 دلار) برسد. اگر قیمت از این سطح بازگردد، گاوها یکبار دیگر تلاش می کنند تا روند صعودی را از سر بگیرند.

اما اگر قیمت تا مرز میانگین متحرک نمایی 20 روزه کاهش یابد، احتمال دارد این جفت ارز تا میانگین متحرک ساده 50 روزه (37176 دلار) کاهش یابد.

ظاهراً خرس ها در منطقه ای بین 46743.47 دلار و 48144 دلار با چالش سختی روبرو هستند. آنها در نمودار 4 ساعته قیمت را تا میانگین متحرک ساده 50 (50-SMA) پایین کشانده اند. در صورت شکست قیمت زیر این حمایت مهم، این جفت ارز می تواند حتی تا 43770 دلار و پس از آن، تا 42451.67 دلار کاهش یابد.

مسطح شدن میانگین متحرک نمایی 20 روزه (20-EMA) و واقع شدن RSI در نزدیکی نقطه میانی نشان می دهد که مومنتوم حرکت صعودی احتمالاً در حال ضعیف شدن است.

اگر قیمت از سطح فعلی بازگردد و از منطقه مقاومت بالاسری عبور کند،، نشان می دهد که گاوها با هر افت جزئی قیمت مشغول خرید می شوند. این اتفاق می تواند نشان دهنده از سرگیری حرکت صعودی این ارز باشد.

ETC/USDT

روز 13 آگوست (22 مرداد)، قیمت اتریوم کلاسیک (ETC) بالای مقاومت بالاسری موجود در تراز 63.56 دلار شکست و با بسته شدن در همین سطح، یک الگوی مثلث صعودی را تکمیل کرد. هدف این الگوی صعودی 94.91 دلار است.

معمولاً پس از شکستن یک الگو، قیمت کاهش می یابد و سطح شکست را بار دیگر لمس می کند. در این مورد، احتمال دارد طی چند روز آینده جفت ارز ETC/USDT سطح 63.56 دلار را دوباره لمس کند. اگر گاوها موفق شوند این سطح را به یک حمایت خوب تبدیل کنند، این جفت ارز می تواند روند صعودی جدیدی را آغاز کند.

افزایش میانگین متحرک نمایی 20 روزه (57 دلار) و قرارگرفتن RSI در منطقه اشباع خرید نشان می دهد که گاوها برتری دارند. اگر قیمت به زیر 63.56 دلار برسد، این جفت ارز می تواند تا میانگین متحرک نمایی 20 روزه کاهش یابد.

بازگشت قدرتمند از میانگین متحرک نمایی 20 روزه نشان می دهد که احساسات صعودی حاکم بر بازار این ارز همچنان بدون تغییر باقی مانده اند. پس از آن، خریداران یکبار دیگر تلاش خواهند کرد روند صعودی خود را از سر بگیرند. اگر خرس ها قیمت را تا میانگین متحرک نمایی 20 روزه کاهش دهند، این دیدگاه مثبت اعتبار خود را از دست می دهد. این امر می تواند منجر به کاهش قیمت تا SMA 50 روزه (51 دلار) شود.

نمودار 4 ساعته نشان می مقایسه میزان دقت EMA و SMA دهد که این جفت به طور کلی در یک روند صعودی قرار دارد. خرس ها تلاش می کنند تا این حرکت صعودی را در 76.16 دلار متوقف کنند، اما نشانه مثبت موجود این است که گاوها تسلط چندانی بر اوضاع نداشته اند. شیب صعودی میانگین های متحرک و واقع شدن RSI در نزدیکی منطقه اشباع خرید نشان دهنده برتری خریداران است.

در صورتی که گاوها بتوانند روند افزایش قیمت را تا بالای 76.16 دلار پیش ببرند، مانع بعدی پیش روی آنها می تواند در 84.16 دلار باشد. برعکس، اگر خرس ها قیمت را به زیر 70 دلار بکشانند، احتمال دارد این جفت ارز تا 20-EMA کاهش یابد. یک جهش قوی از این سطح نشان می دهد که احساسات بازار مثبت است، اما شکست قیمت زیر این سطح ممکن است قیمت را تا سطح 63.56 دلار کاهش دهد.

LUNA/USDT

طی چند روز گذشته، توکن LUNA متعلق به پروتکل Terra در داخل یک کانال صعودی معامله شده است. شکست و بسته شدن قیمت بالاتر از خط روند نزولی نشان دهنده شروع یک روند صعودی تازه می باشد.

در چهار روز گذشته خرس ها از مقاومت بالاسری در تراز قیمت 18 دلار دفاع کرده اند. درصورتیکه قیمت از سطح فعلی افزایش یابد یا از خط حمایت جهش کند، گاوها یک بار دیگر تلاش می کنند تا جفت ارز LUNA/USDT را به بالای 18 دلار برسانند. در صورت محقق شدن این فرضیه، مانع بعدی در تراز 19.54 دلار و سپس 22 دلار پیش روی آنها قرار می گیرد.

از طرف دیگر، اگر قیمت به زیر این کانال و میانگین متحرک نمایی 20 روزه (14 دلار) برسد، نشان می دهد که مومنتوم این حرکت صعودی تضعیف شده است. به این ترتیب، این جفت ارز می تواند سطح شکست موجود در خط روند نزولی را دوباره لمس کند.

خرس ها دو بار موفق شدند روند افزایش قیمت را در تراز 18 دلار متوقف کنند. همین امر سبب شده است این تراز به سطح قیمت مهمی تبدیل شود که باید با دقت آن را زیر نظر داشت. میانگین متحرک نمایی 20 روزه در حال کاهش بوده و شاخص مقاومت نسبی کمی بالاتر از 50 است؛ این وضعیت نشان دهنده رالی احتمالی قیمت در کوتاه مدت است.

اگر قیمت از 50-SMA بازگردد، این جفت ارز می تواند برای مدتی در بازه ای بین 15.81 تا 18 دلار معامله شود. شکست و بسته شدن قیمت بالای 18 دلار می تواند آغاز کننده مرحله بعدی از روند صعودی این ارز باشد که احتمالاً تا رسیدن به تراز 20.81 دلار ادامه میابد. برعکس، شکست زیر سطح 15 دلار می تواند حاکی از شروع اصلاح عمیق تر قیمت به سمت 13 دلار باشد.

KLAY/USDT

رمزارز کلایتن (KLAY) روز 14 آگوست (23 مرداد) از مقاومت 1.81 دلاری صعود کرد، اما گاوها نتوانستند سطوح بالاتر را حفظ کنند. فیتیله بلند روی کندل دو روز گذشته نشان می دهد که خرس ها به شدت از این مقاومت بالاسری دفاع می کنند.

رالی شارپی مشاهده شده طی چند روز گذشته، شاخص مقاومت نسبی (RSI) را به عمق منطقه اشباع خرید کشانده است، که نشان دهنده احتمال اصلاح جزئی یا تحکیم قیمت در چند روز آینده است. هرگونه کاهش قیمت به احتمال زیاد در حدود سطوح 1.60 دلار و سپس 1.40 دلار با حمایت خوبی برخورد می کند.

اگر قیمت از هر دو حمایت بازگردد، گاوها یک بار دیگر تلاش می کنند تا از سطح 1.81 دلار عبور کنند. شکست و بسته شدن قیمت بالاتر از این سطح، یک الگوی کف گرد را تکمیل می کند که هدف آن 2.90 دلار است.

در صورت کاهش قیمت تا زیر میانگین متحرک نمایی 20 روزه (1.32 دلار)، این دیدگاه مثبت باطل می شود. این امر می تواند منجر به کاهش تا مرز SMA-50 روزه (1.07 دلار) شود.

نمودار 4 ساعته نشان می دهد که خرس ها دو مرتبه تلاش گاوها برای عبور قیمت از مقاومت 1.81 دلاری را خنثی کرده اند. اگر خرس ها فشار فروش خود را همچنان حفظ کنند و قیمت را تا زیر 20-EMA کاهش دهند، این کاهش می تواند تا مرز 50-SMA ادامه یابد.

در مقابل، اگر قیمت از میانگین متحرک نمایی 20 روزه (20-EMA) بازگردد، گاوها یک بار دیگر تلاش می کنند تا مانع موجود در تراز 1.81 دلار را پشت سر بگذارند. در صورت موفقیت آنها، جفت ارز KLAY/USDT می تواند به 2.18 دلار برسد. شیب صعودی میانگین های متحرک و قرارگیری RSI در منطقه مثبت نشان دهنده برتری گاوها خواهد بود.

AXS/USD

توکن بومی اکسی اینفینیتی یعنی AXS در چند هفته گذشته روند صعودی خوبی را پشت سر گذاشته و در تاریخ 11 آگوست (20 مرداد) به بالاترین سطح خود در 77.48 دلار رسیده است. فیتیله بلند روی کندل این روز نشان داد که معامله گران در سطوح بالاتر قیمت رزرو دریافت سود را انجام داده اند.

جفت ارز AXS/USDT تا حمایت فوری 63 دلار اصلاح شده است. اگر خرس ها قیمت را به زیر این سطح برسانند، این جفت ارز می تواند تا میانگین متحرک نمایی 20 روزه (51 دلار) کاهش یابد. دو اصلاح قبلی، جهت حرکت این ارز را از EMA-20 روزه معکوس کرد.

بنابراین، گاوها دوباره به احتمال زیاد هنگام افت قیمت تا میانگین متحرک نمایی 20 روزه برای خرید اقدام می کنند. بازگشت قدرتمند این ارز از این سطح نشان می دهد که احساسات حاکم بر بازار مثبت است و معامله گران هنگام افت قیمت، در حال خرید هستند. پس از آن، گاوها دوباره سعی می کنند روند صعودی را از سر بگیرند.

شکست و بسته شدن قیمت بالاتر از تراز 77.48 دلار می تواند مسیر احتمالی به سوی 91 دلار و سپس مقاومت روانی موجود در تراز 100 دلار را هموار کند. در مقابل، شکست و بسته شدن قیمت زیر میانگین متحرک نمایی 20 روزه ممکن است نشانگر شروع اصلاح عمیق تری باشد.

نمودار 4 ساعته جفت ارز AXS/USDT تشکیل یک الگوی مثلث نزولی را نشان می دهد که در صورت شکست و بسته شدن قیمت زیر حمایت 63 دلار کامل می شود. هدف این الگوی معکوس، تراز 48.52 دلار است. مسطح شدن 20-EMA و قرارگرفتن RSI در نزدیکی نقطه میانی نشان می دهد که مومنتوم این حرکت صعودی در حال تضعیف است.

بر خلاف این فرض، اگر قیمت از سطح فعلی افزایش یابد و از خط روند نزولی عبور کند، این دیدگاه نزولی باطل می شود. این اتفاق می تواند احتمال لمس مجدد بالاترین سطح قیمت ثبت شده در تراز 77.48 دلار را افزایش دهد.

این مطلب صرفاً ترجمه از منبع ذکر شده بوده و مسئولیت آن با آکادمی هلاکوئی نمی‌باشد.