مثالی برای بیان نسبت ریسک به ریوارد


چگونه یک تریدر حرفه ای شویم؟

تریدر حرفه ای

تبدیل شدن به یک تریدر حرفه ای خواسته هر کسی است که وارد دنیای بازارهای مالی و به خصوص بزار فارکس می‌شود. کسی می‌تواند تریدر کاربلدی شود که به ترید کردن نگاهی جدی داشته باشد و آن را شغل بداند. کسانی که صرفا از روی سرگرمی و برای پر کردن اوقات فراغت خود به سراغ تریدینگ می‌روند نمی‌توانند در این راه موفقیت چندانی به دست بیاورند. تریدنگ برخلاف تصور رایجی که وجود دارد، یک شغل آسانی نیست و زمانی می‌تان در آن موفق شد که تلاش زیادی کرد.

در ادامه این مطلب تصمیم داریم برای شما بگوییم که چگونه می‌توانید تبدیل به یک تریدر موفق و حرفه‌ای بشوید. همراه ما باشید.

تریدر کیست؟

قبل از آن که راه‌های حرفه‌ای شدن در ترید را بگوییم، خوب است که یک تعریف کلی از تریدر ارئه بدهیم تا با ذهن بازتری به سراغ راه‌های حرفه‌ای شدن برویم.

در بازارهای مالی به خرید و فروش کردن دارایی‌ها ترید گفته می‌شود. تریدر یا معامله گر هم به کسی گفته می‌شود که در بازار مالی عملیات خرید و فروش را انجام می‌دهد. از آنجایی که فارکس بازار ارزهای خارجی است، پس تریدر بازار فارکس کسی است که خرید و فروش جفت ارزها را انجام می‌دهد.

حالایک معامله گر زمانی می‌تواند حرفه‌ای شود که یکسری نکات را رعایت کند. در ادامهکارهایی که یک تریدر باید انجام دهد تا در تریدینگ موقف شود را بیان خواهیم کرد.

راه‌های حرفه‌ای شدن در تریدینگ

ترید کردن شغل آسانی نیست و کسی که می‌خواهد به یک تریدر حرفه ای تبدیل شود، باید مانند هر شغل دیگری برای آن وقت بگذارد و آموزش ببیند. کسی که به ترید به چشم سرگرمی نگاه می‌کند نمی‌تواند مانند کسی که وقت زیادی برای آموزش می‌گذارد حرفه‌ای شود. پس اولین قدم برای تبدیل شدن به یک معامله گر حرفه ای این است که برای آن وقت گذاشت. در ادامه راه‌های مختلفی که برای حرفه‌ای شدن وجود دارد را بیان می‌کنیم.

قدم اول در تبدیل شدن به تریدر حرفه ای: آشنایی با اصطلاحات فارکس

مسلما هر شغلی اصطلاحات و مفاهیم تخصصی مربوط به خودش را دارد و بازار فارکس نیز از این قاعده مستثنی نیست. برای تریدر کردن در بازار فارکس باید در وهله اول به خوبی آموزش دید. مفاهیم و اصطلاحات متعدد و تخصصی در این بازار وجود دارد مثالی برای بیان نسبت ریسک به ریوارد که یک تریدر بدون دانستن آنها نمی‌تواند معاملات موفقی داشته باشد. به عنوان مثال تریدر باید با اصطلاحاتی همچون بروکر، جفت ارز اصلی، جفت ارز فرعی، اسپرد و… آشنایی داشته باشد تا بتواند ترید انجام دهد.

قدم دوم: آشنایی با ابزار و اندیکاتورهای مورد نیاز

یک تریدر حرفه ای مسلما باید از ابزارها و اندیکاتورای معاملاتی استفاده کند تا هم بتواند بهتر تحلیل کند و هم اینکه بهتر معملات خود را انجام دهد. در البته استفاده از ابزارهای مختلف و اندیکاتورهای فارکس نیاز به آموزش دیدن دارد و تریدر بدون آموزش دیدن در استفاده از آنها دچار مشکل می‌شود. به عنوان مثال اگر بدون آموزش از اهرم یا لوریج استفاده کند، ممکن است ضرر بزرگی برای خود به بار آورد.

قدم سوم: یادگیری تحلیل فندامنتال

یکی دیگر از اقدام‌هایی که تریدر باید انجام دهد تا تبدیل به یک تریدر حرفه ای بشود این است که بتواند تحلیل تکنیکال انجام دهد. شاید برخی بگویند که تحلیل تکنیکال برای تریدر کافی است و نیازی به یادگیری تحلیل فاندامنتال ندارد، اما واقعا چنین نیست و بررسی و تحلیل اخبارو شاخص‌های اقتصادی تاثیر و اهمیت زیادی در بازار فارکس دارد و باید توسط تریدر مرتب چک بشود.

قدم چهارم برای تبدیل شدن به تریدر حرفه ای: آموزش تحلیل تکنیکال

تریدر حرفه ای

آموزش دیدن تحلیل تکنیکال یک امر واضح در مسیر تبدیل شدن به معامله گر حرفه ای است. تا زمانی که تریدر نتواند تحلیل تکنیکال کند، نمی‌تواند حرفه‌ای شود. با دانستن تحلیل تکنیکال معامله گر می‌تواند برای خود استراتژی طراحی کند و مطابق با آن معامله انجام دهد. برای یادگیری تحلیل تکنیکال نیز باید با اندیکاتورها و ابزارهای معاملاتی فارکس آشنایی داشت. بنابراین تمام مراحل به یکدیگر متصل بوده و معامله گر باید همه آنها را بلد باشد تا حرفه‌ای شود.

افراد برای یادگیری تحلیل تکنیکال می‌توانند از ویدیوهای آموزشی که در بسترهای مختلف مثل یوتوب و یا آپارات وجود دارند استفاده کنند.

قدم پنجم: طراحی استراتژی معاملاتی

اگر شما با چند تریدر حرفه ای برخورد کرده و با آنها هم صحبت شده باشید، به طور حتم متوجه شده‌اید که همه آنها استراتژی معاملاتی خود را دارند. درواقع یکی از مراحل تبدیل شدن به معامله گر حرفه‌ای داشتن استراتژی معاملاتی است. تعدادی از معامله گران حرفه‌ای با استفاده از ابزارهای مختلف استراتژی معاملاتی خود را طراحی می‌کنند. برخی دیگر هم از سبک معاملاتی پرایس اکشن استفاده می‌کنند تا روند را تشخیص دهند. عده‌ای دیگر هم از ترکیب این دو برای انجام معاملات خود استفاده می‌کنند. در هر صورت هر تریدر سبک خود را دارد.

قدم ششم برای تبدیل شدن به یک تریدر حرفه ای: داشتن روانشناسی فردی و مدیریت سرمایه

هیچ تریدری حتی حرفه‌ای‌ترین آنها، وجود ندارد که بگوید من خطا یا ضرر نکردم. در حقیقت ضرر کردن بخشی از تریدینگ است و حتی بهترین استراتژی‌های معاملاتی نیز خطا دارند. چیزی که باعث می‌شود درصد ریسک و خطا پایین بیاید داشتن روانشناسی فردی و مدیریت سرمایه است. روانشناسی فردی یعنی اینکه تریدر یاد بگیرد احساسات خود را کمنترل کند و از روی خشم، ترس و یا خوشحالی اقدام به ترید نکند. مزیت مدیریت سرمایه هم این است که معامله گر به وسیله آن می‌تواند کم‌ترین ضرر و بیشترین سود را ازمعامله خود بکند. به عنوان مثال همیشه نسبت ریسک به ریوارد را در معاملاتش رعایت کند.

سخن نهایی

در این مطلب تلاش کردیم تا مرحل تبدیل شدن به تریدر حرفه ای را بیان کنیم. البته حرفه ای شدن یک تریدر صرفا محدود به موارد فوق نیست و موارد بیشتر دیگری را شامل می‌شود. اما در این مطلب ما سعی کردیم مهم‌ترین آنها را معرفی کنیم.

تا زمانی که شما حرفه ای نشده و استراتژی معاملاتی خود را پیدا نکرده‌اید، بهتر است از کانال مثالی برای بیان نسبت ریسک به ریوارد سیگنال استفاده کنید. کانال سیگنال vip فارکس روزانه سیگنال ها متعددی می‌گذارد و نقطه ورود و خروج معامله را دقیق مشخص می‌کند. به این ترتیب میزان ریسک افراد بسیار پایین می‌آید.

سیگنال روندی در فارکس به چه معناست؟

سیگنال روندی

یکی از سوالاتی که تریدرهای تازه کار با آن مواجه می‌شوند این است که سیگنال روندی به چه معناست و چه کاربردی در تحلیل‌های تکنیکال دارد؟ در مبحث تحلیل تکنیکال روند اهمیت زیادی دارد به طوری که می‌توان گفت بدون روند اصلا نمی‌توان تحلیلان تکنیکال کرد.

برای آنکه روند قیمت را بهتر بتوان تحلیل کرد ابزارهای متنوعی طراحی شده‌اند تا اندازه‌گیری روند به شکل راحت‌تری انجام بگیرد. از جمله این ابزارها می‌توان به خط حمایتی و مقاومتی، میانگین‌های متحرک و… اشاره کرد. اگر شما در دنیای بازار فارکس تازه کار و یا تی یک تریدر کار کرده هستید، حتما شنیده‌اید که تریدرهای دیگری که تجربه بیشتری در این حوزه دارند می‌گویند در جهت روند معاملت خود را باز کنید. برای آنکه با سیگنال های روندی بیشتر آشنا شوید و بتوانید به طور موثرتری تحلیل تکنیکال انجام دهید، تا پایان این مطلب همراه ما باشید.

روند چیست و انواع آن کدام است؟

روند به جهتی که حرکات قیمتی را نشان می‌دهد گفته می‌شود. چیزی که واضح است این است که روند هرگز در یک جهت ثابت حرکت نمی‌کند و نوسانات زیادی دارد. اگر به یک نمودار نگاه کرده باشید حتما دیده‌اید که در روند قیمتی بالا پایین‌های متعددی وجود دارد. به عبارتی این نوسانات ظاهر چارت را به شکل یک زیگزاگ نشان می‌دهند.

روند سه نوع اصلی دارد؛ صعودی، نزولی و خنثی.

سیگنال روندی صعودی و نزولی بسیار واضح است. به حرکات قیمت که در جهت افزایش یک سهم قرار دارد، روند صعودی و به حرکات قیمت که در جهت کاهش ارزش یک سهم قرار می‌گیرد روند نزولی می‌گویند. روند صعودی شامل موج‌هایی رو به بالا می‌شود که در به سمت بالاتر از قله قبلی خود حرکت می‌کنند و روند نزولی موج‌هایی را شامل می‌شود که در حال حرکت به سمت پایین هستند.

در روند خنثی نیز ما موج‌هایی را شاهد هستیم که حرکت مستقیم داشته و نه به سمت بالا و نه به سمت پایین حرکت ندارند. این حالت به معنای این است که میزان عرضه و تقاضا یا خرید و فروش در یک جفت ارز یکسان است. بسیاری از کسانی که تازه وارد بازار فارکس یا دیگر بازارهای مالی می‌شوند تصور می‌کنند که تنها دو روند نزولی و صعودی وجود دارد و اطلاعاتی درباره روند خنثی ندارند. همین اطلاعات محدود هم در نهایت باعث ضرر کردن آنها می‌شود.

تشخیص حرکت روند در تحلیل تکنیکال اهمیت بالایی دارد و اگر یک تریدر با روند خنثی در سیگنال های روندی آشنایی نداشته باشد، با مشکل مواجه می‌شود.

نکته‌ای که باید در نظر بگیرید این است که ابزارهای طراحی شده برای تشخیص روند، در روند خنثی کاربرد زیادی ندارند و به صورت کل هم توصیه می‌شد که در روند خنثی معامله نکرد. چرا که سیگنال روندی معتبری وجود ندارد.

ویژگی‌های سیگنال روندی در استراتژی روندی

استفاده از سیگنال روندی در معاملات می‌تواند بهترین راه برای تریدرهای تازه کاری که استراتژی معاملاتی ندارند، باشد. البته این به آن معنا نیست که تریدرهای حرفه‌ای نمی‌توانند از سیگنال ها استفاده کنند.

از سیگنال‌ های روندی برای بازه زمانی بلند مدت و یا میان مدت استفده می‌شود. به این خاطر که روندها در بازه زمانی میان مدت تا بلندمدت قابل تشخیص هستند. اگر یک تریدر استراتژی روندی را برای معاملات خود در پیش بگیرد، می‌تواند بعد از آن که بازه‌های زمانی مختلف را بررسی و تحلیل کرد، برای انجام معامله تصمیم بگیرد.

تریدری که استراتژی معاملاتی روندی را در پیش می‌گیرد می‌توند مثالی برای بیان نسبت ریسک به ریوارد به وسیله اندیکاتورهایی مانند RSI یا CCI نقط ورود و خرج معامله را برای خود تعیین کند. نقطه ورود و خروج معامله نیز مطابق با نسبت ریسک به ریوارد تعیین می‌شود. معامله گر باید تلاش کند تا معاملاتی را باز کند که ریوارد مساوی یا بیشتر از ریسک باشد. به عنوان مثال اگر معامله گر حد ضرر خود را 40 پیپ از نقطه ورود فاصله دهد، حد سود خود را باید 40 پیپ یا بیشتر از نقطه ورود قرار دهد.

دسته‌بندی‌های سیگنال روندی

به طور معمول سیگنال های روندی به سه دسته تقسیم می‌شوند:

  1. سیگنال روند کوتاه مدت
  2. سیگنال روند میان مدت
  3. سیگنال روند بلند مدت

نظریه‌های متعددی درباره بازه زمانی این سیگنال ها وجود دارد. معروف‌ترین نظر مربوط به داو است که بیان کرد روند بلندمدت بازه‌ای یکساله، روند میان مدت بازه‌ای 3 ماه روند کوتاه مدت بازه‌ای کمتر از 3 هفته دارد. روند بلندمدت درواقع از روندهای میان مدت و کوتاه مدت تشکیل شده که در طول زمان چندین بار اصلاح شده‌اند.

کسی که می‌خواهد از سیگنال روندی استفاده کند، باید با نقاط قوت و ضعف آن آشنا باشد. از نقاط قوت این سیگنال ها می‌توان به برخورداری از فرصت‌های معاملاتی بیشتر و همچنین نسبت ریسک به ریوارد مناسب اشاره کرد. البته نقاط ضعفی هم دارد به عنوان مثال زمان‌بر است و شخص باید در تحلیل تکنیکال اطلاعات بالایی داشته باشد.

جمع‌بندی

به عنوان جمع بندی مطالبی که در این مقاله بیان شد، باید بگوییم که روند حرکت قیمتی را نشان می‌دهد و یا صعودی یا نزولی و یا خنثی است. در کانال vip فارکس مجموعه فارکس 365 روزانه تعداد زیادی سیگنال روندی گذاشته می‌شود. پس اگر استراتژی شما مثالی برای بیان نسبت ریسک به ریوارد روندی است می‌توانید به خوبی از سیگنال های ما استفاده کنید. حتی اگر شما تحلیل تکنیکال بلد نیستید هم می‌توانید از طریق سیگنال های ما در فارکس کسب سود کنید.

حد سود و حد ضرر چیست و چگونه تنظیم می شود؟

حد سود و حد ضرر بورس

یکی از پر کاربردترین اصطلاحات و مفاهیم مورد استفاده در بازار سرمایه، حد سود و حد ضرر میباشد؛ معامله گران حرفه ای در ابتدای ورود به یک سهم، اهداف سهم را به وسیله اندیکاتورها و دیگر ابزارهای تکنیکالی مشخص می کنند و نقطه ی ورود و خروج مشخصی دارند.
در ادامه در این مقاله بیشتر با مفهوم حد سود و حد ضرر آشنا خواهیم شد و چگونگی تعیین حد سود و حد ضرر را بررسی خواهیم کرد.

مقدمه ای بر حد سود و حد ضرر

اگر جزء فعالان بازار سرمایه هستید، باید بارها دو واژه ی حد سود و حد ضرر به گوش تان خورده باشد. تعیین حد سود و حد ضرر یعنی با هدف به سهمی وارد شدن. در واقع یعنی مثالی برای بیان نسبت ریسک به ریوارد بی برنامه و سردرگم نبودن و یعنی مشخص بودن نقاط خروج از سهم؛ اغلب فعالان بازار سرمایه، هدف خاصی از ورود به هر سهم دارند و با توجه به اجتناب ناپذیر بودن بازار سرمایه، تعیین حد سود و حد ضرر میتواند نقش به سزایی در اثر بخشی هر چه بیشتر خرید و فروش های شما داشته باشد.

حد سود چیست؟

به بیان ساده و مفید، حد سود به محدوده ای بالاتر از قیمت خرید گفته میشود که شما قبل از خرید یک سهم آن را مشخص می کنید و آن محدوده را، نهایت سودی که میتوانید از این سهم کسب کنید می پندارید و تصمیم می گیرید که وقتی قیمت سهم به آن محدوده رسید، آن سهم را فروخته و از آن خارج شوید. همچنین باید بدانید که معمولا حد سود را در نزدیکی مقاومت های معتبر و سقف های تکنیکالی در نظر میگیرند و برخی معامله گران با توجه به دیدگاه و استراتژی معاملاتی شان، به محض رسیدن قیمت سهم به محدوده حد سود، از آن خارج میشوند.

حد ضرر چیست؟

به بیان ساده و مفید حد ضرر به محدوده ای پائین تر از قیمت خرید گفته میشود که شما منتظر هستید که اگر سهم به این محدوده برسد، با ضرر از آن خارج شده و متحمل ضررهای بیشتری نشوید. همچنین باید بدانید حد ضرر معمولا مقداری پائین تر از حمایت های معتبر و کف های تکنیکالی در نظر گرفته میشود و البته واکنش سهامداران به محض رسیدن قیمت سهم به حد ضرر، با توجه به دیدگاه کوتاه مدتی یا بلند مدتی و با توجه به استراتژی های معاملاتی شان، متفاوت خواهد بود.

راه حلی برای جبران ضرر

یکی از مهم ترین کارها در بازار بورس این است که برای هر معامله، پس از تعیین حد سود و حد ضرر، به حد سود و حد ضرر پایبند باشید؛ گاها رخ میدهد که علی رغم تحلیل و بررسی سهم مورد نظر، پس از ورود به سهم به دلیل رخ دادن اتفاقات منفی حول شرکت و یا دیگر دلایل، سهم دچار ضرر و افت قیمتی میشود. اصلاح و افت قیمت و یا ضرر در هر سهمی ممکن است اتفاق بیفتد که این امری بدیهی است و انتظار می رود که پس از طی کردن دوران اصلاح، سهم به روند صعود بازگشته و مجددا سود دهی خود را آغاز کند؛ اما برای جبران ضرر در این جور مواقع، دو راه وجود دارد.

راه حل اول این است که به محض فعال شدن حد ضرر از سهم خارج شد و آن سهم را به دقت زیر نظر گرفت و به محض دریافت سیگنال های بازگشتی از این سهم، مجدد سوار آن شد و ضرر متحمل شده را جبران کرد.

همچنین راه حل دوم این است که اگر از ارزندگی و آینده ی درخشان سهم تان اطمینان دارید، به محض فعال شدن حد ضرر سهم، از سهم خارج نشده و اندکی صبر پیشه کنید. حال در چنین شرایطی، سهم را به دقت زیر نظر گرفته و به محض دریافت سیگنال های بازگشتی از سهم، میانگین کم کرده و از سیر صعودی سهم لذت ببرید. همچنین باید بدانیم که میانگین کم کردن به این معناست که در چنین شرایطی که در ضرر هستید و سهم در کف قیمتی سیگنال بازگشت به روند صعودی را صادر کرده، مجددا از آن سهم در کف قیمت خریداری کنید تا میانگین قیمت خرید تان کاهش یابد و سریع تر به سود برسید.

چگونگی تعیین حد سود و حد ضرر

تعییین محدوده ای برای حد سود و حد ضرر برای هر سهم متفاوت است؛ زیرا که قیمت های سهام مختلف با یکدیگر و دیدگاه سهامداران مختلف با یکدیگر، مختلف و متفاوت است. پس از تشخیص روند سهم و تعیین نقاط حمایتی و مقاومتی، به طور کلی، معمولا حد سود سهم مورد نظر را 5 درصد پائین تر از محدوده مقاومت سهم در نظر می گیرند؛ چرا که ممکن است به محض رسیدن سهم به محدوده مقاومتی و فشار فروش سهامداران، سهم با صف فروش سنگینی مواجه شود و نتوان به راحتی از آن خارج شد.

همچنین به طور کلی معمولا حد ضرر سهم مورد نظر را چند درصد پائین تر از محدوده حمایتی و نقطه خرید در نظر می گیرند.
البته برای خروج از سهم باید مطمئن شویم که سطح حمایتی سهم شکسته شده و سهم به سمت قیمت های پائین تر در مثالی برای بیان نسبت ریسک به ریوارد حال حرکت است؛ چرا که ممکن است هر آن مورد حمایت قرار گرفته و روند صعودی خود را در پیش گیرد.

تعیین نسبت ریسک به ریوارد

نکته خیلی مهم در تعیین حد سود و حد ضرر، تعیین نسبت ریسک به ریوارد برای هر معامله است. نسبت ریسک به ریوارد، آن قدر اهمیت بالایی دارد که خود میتواند مقاله ای جداگانه باشد اما با توجه به اینکه به مبحث حد سود و حد ضرر مرتبط است، به صورت کوتاه و مختصر به آن اشاره میشود. نسبت ریسک به ریوارد یعنی من در ازای کسب X مقدار سود، حاضرم تا Y مقدار ضرر را به جان بخرم.

همانطور که پیش‌تر گفتیم، مثالی برای بیان نسبت ریسک به ریوارد هیچ چیز در بازار سرمایه قطعیت ندارد و هر آن ممکن است تحلیل و تفسیر برترین تحلیل گران و مفسران با انتشار اخبار و اتفاقاتی، اشتباه از آب در بیاید. نسبت ریسک به ریوارد، نسبتی است که هر شخص با توجه به دیدگاه و استراتژی معاملاتی اش برای خود تعیین میکند و یک قانون خاص یا از پیش نوشته شده ای نیست.

تعیین نسبت ریسک به ریوارد

بطور مثال یک شخص ممکن است که نسبت ریسک به ریوارد در معاملات خود را 2 به 1 در نظر بگیرد که نسبتی معمول و منطقی است؛ یعنی حاضر است مثلا در ازای کسب 20 درصد سود، 10 درصد ضرر را بپذیرد. همچنین نسبت های 3 به 1 در تعیین ریسک به ریوارد هم میتواند منطقی باشد اما نسبت های خیلی بالاتر، شخص را طمع کار جلوه میدهد که اصلا خوب نیست و نسبت 1 به 1 هم بدون شک قمار محسوب میشود.

نمیدونی چجوری سیو سود کنی؟! » سیو سود در بازار بورس

نتیجه گیری پایانی در خصوص حد سود و حد ضرر

همواره بسیار گفتیم و شنیدیم که تعیین حد سود و حد ضرر و پایبندی به آن، یکی از اصلی ترین اصول معامله گری است که هر فرد در بازار سرمایه باید آن را رعایت کند. نکته هم ضروری است که بدانیم استراتژی و دیدگاه هر شخص در بازار سرمایه متفاوت است. پس با استراتژی، دیدگاه و گفته دیگران معامله نکنید؛ زیرا که آستانه تحمل ضرر هم برای هر شخص متفاوت است. موفق و پرسود باشید.

سوالات متداول در رابطه با حد سود و حد ضرر

حد سود به محدوده ای بالاتر از قیمت خرید گفته میشود که شما قبل از خرید یک سهم آن را مشخص می کنید و آن محدوده را، نهایت سودی که میتوانید از این سهم کسب کنید می پندارید و تصمیم می گیرید که وقتی قیمت سهم به آن محدوده رسید، آن سهم را فروخته و از آن خارج شوید؛

حد ضرر به محدوده ای پائین تر از قیمت خرید گفته میشود که شما منتظر هستید که اگر سهم به این محدوده برسد، با ضرر از آن خارج شده و متحمل ضررهای بیشتری نشوید؛

تعییین محدوده ای برای حد سود و حد ضرر برای هر سهم متفاوت است؛ زیرا که قیمت های سهام مختلف با یکدیگر و دیدگاه سهامداران مختلف با یکدیگر، مختلف و متفاوت است؛

بررسی 10 اشتباه اجتناب‌پذیر تریدرهای روزانه فارکس (بخش اول)

بررسی 10 اشتباه اجتناب‌پذیر تریدرهای روزانه فارکس (بخش اول)

موانع کم برای شروع معاملات، بازار ارز خارجی (فارکس) را به یکی از در دسترس ترین بازارهای معاملاتی دنیا تبدیل کرده است. تنها با داشتن یک رایانه، اتصال اینترنت و چند دلار می‌توانید معامله روزانه را در این بازار شروع کنید. با این حال، این واقعیت که ورود به بازار فارکس ساده است، وعده سود آسان را نمی‌دهد. قبل از شروع معامله، این 10 اشتباه رایج که باید از آنها اجتناب کنید را در نظر بگیرید، زیرا آنها دلایل اصلی عدم موفقیت تریدرهای تازه کار در فارکس هستند.

اگر مدام ضرر می‌کنید، به معامله ادامه ندهید

دو آمار معاملاتی وجود دارد که باید به دقت مراقب مثالی برای بیان نسبت ریسک به ریوارد آنها باشید:

  • نرخ برد (win rate)
  • نسبت ریسک به ریوارد (reward-risk ratio)

نرخ برد یا win rate در واقع تعداد معاملاتی است که در آنها موفق عمل کرده‌اید، که به صورت درصد بیان می‌شود. به عنوان مثال، اگر در 60 معامله از 100 معامله عملکرد خوبی داشته باشید، نرخ برد شما 60 درصد خواهد بود. یک تریدر موفق باید تلاش کند تا نرخ برد خود را بالای 50 درصد حفظ کند.

نسبت ریسک به ریوارد یا reward-risk ratio نیز میزان سود شما نسبت به میزان ضرری است که در یک معامله متوسط کسب کرده‌اید. اگر میانگین معاملات بازنده شما 50 دلار و معاملات برنده شما 75 دلار باشد، نسبت پاداش به ریسک شما به صورت زیر محاسبه می‌‌شود:

75 دلار / 50 دلار = 1.5 دلار

تریدرهای روزانه باید نسبت ریسک به ریوارد و وین ریت خود را در حالت ایده‌آل نگه دارند. توجه داشته باشید که اگر نرخ برد شما کمی پایین‌تر بوده و نسبت ریسک به ریوارد شما کمی بیشتر باشد یا برعکس، معاملات شما همچنان سودآور است. سعی کنید استراتژی‌هایی را توسعه دهید که بیش از 50 درصد مواقع با موفقیت همراه بوده و نسبت ریسک به ریواردی بیشتر از 1.25 را ارائه دهند.

معامله با استفاده از استاپ لاس

به ازای هر معامله روزانه در بازار فارکس، باید یک مثالی برای بیان نسبت ریسک به ریوارد سفارش اسپات لاس داشته باشید. حد ضرر یا استاپ لاس (stop loss) یک دستور جبرانی است که اگر قیمت، با مقداری که شما مشخص کرده‌اید، بر خلاف خواسته شما حرکت کند، می‌تواند معامله شما را ببندد.

هنگامی که یک دستور استاپ لاس در معامله خود قرار می‌دهید، بخش بزرگی از ریسک را از آن سرمایه گذاری خارج کرده‌اید. اگر در یک معامله ضرر کنید، استاپ لاس مانع ضرر بیشتر شما شده و شما را از معامله خارج می‌کند.

اضافه کردن به یک معامله روزانه بازنده

میانگین کم کردن به معنای اضافه کردن پوزیشن معاملاتی شما در شرایطی است که قیمت برخلاف خواسته شما حرکت می‌کند و معمولا با این باور انجام می‌شود که روند معکوس خواهد شد. توجه کنید که اضافه کردن یک معامله بازنده عمل خطرناکی است. قیمت ممکن است برای مدت طولانی‌تری نسبت به آنچه که انتظار دارید بر علیه شما حرکت کند؛ زیرا ضرر شما به طور تصاعدی بزرگتر می‌شود.

در عوض، یک معامله با اندازه موقعیت مناسب انجام دهید و یک حد ضرر در معامله تعیین کنید. اگر قیمت به حد ضرر برسد، معامله با ضرر کمتری بسته می‌شود. هیچ دلیلی برای ریسک بیشتر وجود ندارد.

انتخاب بروکر اشتباه

واریز پول به یک بروکر فارکس از اهمیت بالایی برخوردار است. اگر بروکر شما مدیریت ضعیفی داشته باشد، در مشکلات مالی یا کلاهبرداری معاملاتی ممکن است تمام پول خود را از دست بدهید.

قبل از انتخاب بروکر تحقیقات لازم را انجام دهید. یک سری موارد وجود دارد که باید هنگام تصمیم گیری در مورد انتخاب بروکر به آن توجه کنید. شما باید آنچه را که یک بروکر ارائه می‌دهد، و انتظارت خود از یک بروکر را در نظر بگیرید و از منابع معتبر برای ارجاع بروکر استفاده کنید. سپس، در وهله اول بروکر را با استفاده از معاملات کوچک تست کنید و پیشنهادات بونوس آنها را در هر صورتی نپذیرید.

ریسک سرمایه گذاری در بورس | مفهوم ریسک در بازارهای مالی

ریسک سرمایه گذاری در بورس

ریسک سرمایه گذاری در بورس چقدر است و چه مواردی را شامل میشود؟ افرادی که در بورس و بازارهای مالی دیگر سرمایه گذاری انجام می دهند، همواره به دنبال شناسایی ریسک های مختلف بازارهای مالی هستند تا بتوانند با دید مناسبی برای سرمایه گذاری اقدام کنند و بتوانند نسبت ریسک به ریوارد را محاسبه نمایند. در این مقاله مفهوم ریسک در بازارهای مالی را بررسی خواهیم کرد و در ادامه ریسک سرمایه گذاری در بورس ایران را به بحث خواهیم گذاشت. همچنین انواع ریسک در سرمایه گذاری را خواهیم گفت و مدیریت ریسک در سرمایه گذاری را به شما یاد خواهیم داد، پس اگر می خواهید ریسک سرمایه گذاری در بورس را بشناسید و سرمایه گذاری با ریسک پایین را برای خود انتخاب کنید، این مطلب برای شماست.

ریسک سرمایه گذاری در بورس

عمدتا وقتی که صحبت از انواع ریسک به میان است، کلمه خطر برجسته می ‌شود، ولی باید در نظر داشته باشید که ریسک تنها دربردارنده خطر و مفهومی منفی نیست. ریسک در معنای کلی، نا اطمینانی از آینده را نشان می ‌دهد. امکان دارد ما خود را در معرض ریسک قرار دهیم و با فرصت ‌های مثبت مواجه شویم. این فرصت‌ های مثبت در مفاهیم مالی قابل توضیح هستند، لذا ریسک از دو بعد مثبت و منفی برخوردار است.

درصورتی که تمایل دارید تا از خدمات ۲۵ درصد تخفیف کارمزد در بورس، مشاوره خرید، آموزش های رایگان بورسی و … بهره مند شوید میتوانید از طریق لینک زیر اقدام به ثبت نام نمایید.

معمولا مفهوم ریسک در مالی و سرمایه ‌گذاری مورد توجه است. در مقاله پیش رو می خواهیم به توضیح انواع ریسک بپردازیم. به عبارت دیگر ریسک یعنی تفاوت بین آنچه که انتظار داریم و آنچه که به وقوع می پیوندد. منظور از ریسک دارایی، طرح یا پروژه تفاوت بین بازده واقعی و بازده مورد انتظار آن دارایی طرح یا پروژه است.

ریسک سرمایه ‌گذاری چیست؟

در مفهوم مالی به احتمال اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی ریسک می گویند. این انحراف بازده می‌ تواند مثبت یا منفی باشد، هر اندازه احتمال عدم موفقیت در سرمایه‌ گذاری بیشتر باشد، در اصطلاح این طور می گویند که ریسک سرمایه‌ گذاری بیشتر خواهد بود. اصل ثابتی در سرمایه‌ گذاری وجود دارد مبنی بر اینکه سرمایه‌ گذار از ریسک و خطر گریزان و به سمت بازده و سود تمایل دارد؛ به همین خاطر است که سرمایه ‌گذاران ریسک گریز از ورود سرمایه خود به جایی که خطر و ریسک وجود دارد یا افق نامشخصی در برابر سود و اصل سرمایه‌ شان هست، امتناع می‌ کنند. ریسک گریزی را می ‌توان این طور بیان کرد که سرمایه گذاران طرح‌ های مخاطره ‌آمیز را قبول نمی کنند، مگر آنکه بازده مورد مثالی برای بیان نسبت ریسک به ریوارد انتظار طرح خیلی زیاد باشد.

طبقه بندی افراد از نظر پذیرش ریسک

سرمایه ‌گذاران را از منظر پذیرش ریسک می‌ توان به سه گروه مختلف تقسیم بندی کرد :

  • افراد ریسک ‌پذیر : این افراد استراتژی جسورانه دارند و شخص در این حالت خواهان پذیرش ریسک است و تمایل دارد شانس خود را بیازماید.
  • افراد خنثی نسبت به ریسک : سومین گروه افرادی هستند که اصطلاحا آن‌ ها‌ را ریسک خنثی می ‌نامند. این افراد ارزش پولی را مقدار ارزش اسمی‌ آن می ‌دانند.
  • افراد ریسک ‌گریز : این افراد استراتژی محافظه ‌کارانه دارند. یک شخص ریسک گریز ترجیح می ‌دهد که بازده مطمئن به دست آورد و در حالتی که درصد احتمال بالای موفقیت مطرح باشد شرکت می کند.

ارتباط ریسک و بازده

در کنار مفهوم ریسک، مفهوم دیگری نیز همیشه در ادبیات سرمایه ‌گذاری استفاده می شود، مفهومی به نام بازده است. منظور از بازده، درآمد حاصل از سرمایه ‌گذاری است. این طور فرض کنید که اگر شما بتوانید با سرمایه‌ گذاری در بورس، سرمایه خود را از ۱۰۰ ملیون تومان به ۱۶۰ میلیون تومان افزایش دهید، یعنی توانستید ۶۰ درصد بازدهی را طی یک سال به دست آورید.

حالا ببینیم اگر شما به جای سرمایه ‌گذاری در بورس، به اندازه پول خود اوراق مشارکت از بانک خریداری کرده بودید چه اتفاقی رخ می داد؟ احتمالا با نرخ سود سالانه اوراق مشارکت که حدود ۲۰ درصد تعیین شده است، سرمایه شما پس از یک سال به حدود ۱۲۰ ملیون تومان می‌ رسید، یعنی ۲۰ درصد بازدهی در یک سال! در حقیقت در اوراق مشارکت، بر خلاف سهام، ارزش اوراق ثابت است و سرمایه‌ گذار تنها سود ثابتی را در فواصل زمانی تعریف ‌شده و مشخصی دریافت خواهد کرد.

چرا ریسک سرمایه گذاری مهم است؟

درک این موضوع که سرمایه گذاری ریسک های خودش را دارد و همچنین شناخت پاداش های احتمالی که از سرمایه گذاری کسب می کنید، برای اتخاذ استراتژی‌ های سرمایه گذاری ضروری است. دانستن ریسک های احتمالی پیش روی یک کلاس دارایی یا یک سرمایه گذاری خاص به شما اجازه می دهد که عکس ‌العمل‌ های احساسی را که سرمایه گذاری با خود به همراه دارد بهتر کنترل کنید. در ضمن آگاهی از ریسک بیشتر بعضی سرمایه گذاری ها به شما در تخصیص دارایی های خود و انتخاب دارایی هایی با ریسکی متناسب با موقعیت شما کمک خواهد کرد تا بهتر بتوانید ریسک سرمایه گذاری های خود را مدیریت فرمایید.

انواع ریسک در سرمایه گذاری

ریسک سرمایه گذاری معمولا شامل ریسک اعتباری، ریسک تجاری، ریسک نقدینگی، ریسک مالی، ریسک ورشکستگی، ریسک تورم، ریسک نوسان نرخ بهره، ریسک نوسان قیمت سهام، ریسک سیاسی و اقتصادی و حاکمیت دولتی ریسک نرخ تبدیل ارز است. در زمان مقایسه سرمایه گذاری های مختلف هر چقدر خطرات و ریسک سرمایه گذاری افزایش یابد، انتظار بازدهی مورد انتظار بیشتر است و یا به عبارتی نرخ بازدهی رابطه مستقیم با میزان خطرات ذاتی سرمایه گذاری انجام شده دارد. برای درک انواع ریسک های سرمایه گذاری در بورس ، این نوع خطرات را از منظر مدیریت مورد ارزیابی قرار می دهیم. در ادامه سعی داریم تمامی انواع ریسک در سرمایه گذاری را عنوان کنیم :

ریسک نرخ بهره : ریسکی که سرمایه گذار در زمان خرید اوراق قرضه قبول می کند و تغییرات و نوساناتی که در سود بانکی پیش می ‌آید و مثالی برای بیان نسبت ریسک به ریوارد موجب افزایش یا کاهش ارزش اوراق مشارکت می ‌شود ریسک نوسان نرخ بهره گفته می شود. اگر نرخ بهره تغییر کند قیمت هم تغییر می کند و تاثیر نرخ بهره بر سهام عادی کمتر از اوراق مشارکت است.

ریسک نرخ ارز : نرخ ارز، ارزش خرید یا فروش یک واحد پول خارجی به پول رایج یک کشور است. ریسک نرخ ارز، ریسک ناشی از تغییرات در بازده اوراق بهادار که در نتیجه نوسانات ارزهای خارجی می تواند ایجاد شود. به این دلیل که نرخ ارز مدام در حال نوسان است روی مقدار تولید، فروش، هزینه‌ها و سود شرکت ‌هایی که صادرات و واردات دارند، تاثیرگذار خواهد بود. زمانی که نرخ ارز زیاد شود، شرکت ‌هایی که در زمینه واردات فعالت دارند، مواد اولیه مورد نیاز خود را با قیمت بالاتری تهیه می کنند. لذا حاشیه سود آن‌ ها کم خواهد شد، ولی شرکت‌ هایی که صادرات انجام می دهند، در این موقعیت کالا یا خدماتشان را با نرخ بالاتری می فروشند و به این طریق حاشیه سود خود را افزایش می دهند.

ریسک بازار : ریسک ناشی از تغییرات ساختاری در اقتصاد مثل رکود، جنگ، تغییرات ساختاری در اقتصاد و تغییر در ترجیحات مشتریان موجب تغییر بازده می شود که به آن ریسک بازار گفته می شود. همه‌ اوراق بهادار در معرض ریسک بازار قرار دارند، ولی سهام عادی بیشتر تحت تاثیر این نوع ریسک است.

انواع ریسک در سرمایه گذاری

ریسک تورم : ریسک قدرت خرید با کاهش قدرت خرید مردم در ارتباط است.، در واقع کاهش قدرت خرید به معنای افزایش نرخ تورم خواهد بود. ریسک تورم تمامی اوراق بهادار از جمله سهام‌ ها را تحت تاثیر قرار می‌ دهد. در جامعه ‌ای تورمی قدرت خرید مردم کاهش پیدا می کند، بنابراین تقاضا در بازار کمتر شده و موجب کاهش ارزش سهام‌ های موجود می ‌شود و ریسک تورم نیز از کنترل مدیران شرکت ‌ها خارج بوده و تحت شرایط اقتصادی جامعه است. ریسک تورم بر اساس قانون فیشر با ریسک بهره مرتبط است. در واقع یعنی نرخ بهره می تواند در اثر تورم افزایش پیدا کند.

ریسک نقدینگی : به ریسکی که در نتیجه عدم احتمال تبدیل شدن به پول نقد در یک دارایی ایجاد می شود، ریسک نقدینگی گفته می شود. هرچه احتمال نسبت به نقد شدن یک دارایی بیشتر باشد، ریسک نقدینگی کمتر است. وقتی نقدینگی موجود در بازار کاهش پیدا می کند، خریدار در بازار کاهش خواهد یافت، این موضوع باعث ایجاد اختلاف در قیمت پیشنهادی خرید و قیمت پیشنهادی فروش سهام شرکت ‌ها می ‌شود. بنابراین قدرت تقاضا کاهش و ریسک سرمایه ‌گذاری افزایش پیدا می کند. ریسک نقدینگی می‌ تواند از رشد بازار جلوگیری کرده و موجب ریزش بازار شود.

ریسک مالی : یکی از منابع تامین مالی شرکت ‌ها، دریافت وام از بانک‌ ها و موسسات مالی است. در حقیقت شرکت با دریافت وام، بدهی‌ های خود را در افزایش خواهد داد. ریسک مالی در واقع ریسک ناشی از بکارکیری بدهی در شرکت است. هرچه بدهی در شرکت بیشتر باشد ریسک مالی افزایش خواهد یافت.

ریسک کشور : ریسک کشور یا ریسک سیاسی به ثبات یک کشور از نظر سیاسی و اقتصادی مربوط است. سرمایه ‌گذارانی که در کشورهای دیگری سرمایه ‌گذاری می ‌کنند باید به اثبات آن کشور از نظر سیاسی و اقتصادی توجه داشته باشند. کشورهایی که از لحاظ سیاسی اقتصادی ثبات بالایی دارند ریسک سیاسی در آنها کمتر است.

ریسک تجاری : تغییر در قیمت ناشی از انجام تجارت های گوناگون در یک صنعت خاص را ریسک تجاری می گویند. با کسب اطلاعات کافی درباره صنعت خاصی که قصد سرمایه‌ گذاری در آن را دارید، می ‌توانید تا مقداری از این ریسک جلوگیری کنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.