کاربرد درآمد هر سهم در بورس


نسبت p/e به چه معناست؟

یکی از مشخصه هایی که همیشه در بین سرمایه گذاران بورس کار میکنند و دارای کاربرد زیادی است نسبت p/e است. سرمایه گذاران به انواع مختلفی از این نسبت استفاده می کنند. به طور خلاصه نسبت p/e خلاصه شده عبارت price تقسیم بر eps است: price / earning per share = P/E که درواقع قیمت به EPS هر سهم را نسبت P\E گفته میشود.

EPS مخفف earning per share و به معنی درآمد هر سهم می باشد. برای محاسبه آن باید تمام هزینه های شرکت را از درآمدش کسر کنید تا سود شرکت را پیدا کنید. بعد از پیدا کردن سود، مالیتی که شرکت می پردازد را نیز کسر کرده و به عدد “سود بعد از کسر مالیات” می رسیم. حالا با تقسیم کردن این عدد بر تعداد سهام شرکت، سود به ازای هر سهم یا همان EPS پیدا می شود.

در فارسی اصطلاحا به نسبت p/e نسبت قیمت به درآمد نیز گفته می شود (کلمه price به معنی قیمت و کلمه eps به معنی سود هر سهم است).

مفهوم نسبت p/e

نسبت p/e در واقع انتظارات سرمایه گذاران از بازدهی آینده یک دارایی را به ما نشان می دهد. اغلب محاسبه نسبت P/E براساس سود محقق شده‌ای است که در آخرین گزارش سالیانه ذکر می‌شود. گاهی مقدار EPS موجود در فرمول P/E را EPS تقریبی و پیش‌بینی شده سال آینده در نظر گرفته می‌شود که به “پیش‌بینی درآمد هرسهم سال مالی” آینده نیز مشهور است. همچنین ممکن است برخی براساس EPS دو فصل گذشته (شش ماه گذشته) EPS آینده را تخمین بزنند و P/E را با این مقدار محاسبه می‌نمایند. مفهوم p به e با یک مثال ساده اینگونه است: فرض کنید در ازای ۱ میلیون تومان سپرده گذاری شما، بانک سالیانه ۲۰۰ هزار تومان سود به شما پرداخت کند برای اینکه در این مثال p/e را محاسبه کنید باید قیمتی که یرداخت می کنید (یعنی ۱ میلیون تومان) را به سودی که بدست می آورید (یعنی ۲۰۰ هزار تومان) تقسیم کنید: ۵ = ۲۰۰,۰۰۰ / ۱۰۰۰,۰۰۰

پس در این مثال p/e سود بانکی برابر با ۵ شده است. اینجا p/e برابر ۵ به این معنی است که شما حاضر شده اید به ازای هر ۱ ریال سودی که از بانک دریافت می کنید ۵ ریال پرداخت بکنید. برخی نیز اینگونه تفسیر می کنند که اگر p/e برابر ۵ است به این معنی است که ۵ سال زمان می برد تا سرمایه شما از طریق بازدهی های بدست آمده برگردد.

نسبت p/e در بورس

در بورس نیز مفهوم کلی p/e شبیه به همین مثالی است که گفته شد. مثلا فرض کنید شرکتی در حال حاضر ۲۰۰ تومان قیمت دارد و eps (سودی) که برای سال جاری پیش بینی کرده است برابر با ۵۰ تومان است. برای محاسبه p/e این شرکت قیمت روز آن را بر سودی که دارد تقسیم می کنیم: ۴ = ۵۰ / ۲۰۰

برخی از سرمایه‌گذاران اعتقاد دارند، عدد P/E سهم به ما می‌گوید که با خرید سهم، چندسال طول می‌کشد تا سرمایه ما به اصطلاح برگردد؛ در حالی که این محاسبه، نوعی نگاه خیلی ساده و ابتدایی به نسبت P/E است.

سودآوری شرکت ها و تغییرات آن همواره مورد توجه سهامدارن قرار می گیرد. علاوه بر آن اخبار و اتفاقاتی که ممکن است سودآوری شرکت ها را تحت تاثیر قرار دهد زیر ذره بین سهامداران قرار دارند.

اینجا نیز p/e برابر ۴ به این معنی است که سرمایه گذاران بورس حاضر هستند به ازای هر ۱ ریال سودی که این شرکت دارد ۴ ریال پرداخت کنند. به عکس زیر توجه کنید:

در این تصویر میبینیم که نسبت 14.65 است که به این معنی است که سهامداران برای یک ریال سود این شرکت 14.65 ریال پرداخت میکنند. این عدد فقط انتظارات سرمایه گذاران از آینده سهم را به ما نشان می دهد. ولی نمی گوید که چرا سرمایه گذاران حاضر هستند برای هر ۱ ریال سود این شرکت این مبلغ را پرداخت کنند. همچنین به ما نمی گوید که این انتظارات سرمایه گذاران درست است یا نه. در اینجا هرچه قیمت سهم بالاتر برود p/e نیز افزایش پیدا می کند و برعکس. حال باید ابتدا ببینیم که اصلا p/e باعث بالا و پایین شدن قیمت می شود و یا اینکه تغییر قیمت باعث بالا و پایین شدن p/e می شود. به همین دلیل لازم است ابتدا یک آشنایی با کاربرد این نسبت و همچنین انواع آن داشته باشیم.

در بکار گیری این نسبت باید به نکات زیر توجه کرد:

1– نرخ رشد سود شرکت

سرعت رشد شرکت در گذشته چقدر بوده است و آیا انتظار می‌رود در آینده این سرعت رشد، افزایش یابد یا حداقل ادامه پیدا کند؟ وقتی یک شرکت در گذشته نرخ رشد ۵ درصدی داشته و هنوز یک P/E بسیار بالا دارد، مشخص می‌شود که چیزی در این میان درست نیست. اگر نرخ رشد پیش‌بینی شده، نسبت P/E را توجیه نکند، بنابراین ممکن است سهام بیش از ارزش خود قیمت‌گذاری شده باشد. در این شرایط، تمام کاری که می‌توانید انجام دهید این است که نسبت P/E را براساس EPS پیش‌بینی شده محاسبه کنید.

2– صنعت

مقایسه شرکت‌ها تنها در صورتی مفید است که هردو شرکت در یک صنعت باشند. برای مثال، مقایسه P/E شرکتی که در صنعت پتروشیمی ایران فعال است با شرکتی که در گروه خودروسازان قرار دارد اشتباه است. چون چشم انداز، پایداری رشد و سود در صنعت، سریع یا کندبودن تغییرات و سایر موارد در صنایع با هم متفاوت کاربرد درآمد هر سهم در بورس است. بنابراین لازم است شرکت‌های با رشد زیاد را با سایر شرکت‌ها در همان صنعت یا با متوسط صنعت مقایسه کرد.

تفسیرهای مختلف

نسبت P/E پایین در یک شرکت الزاما به این معنی نیست که قیمت سهام آن کمتر از ارزش واقعی قرار دارد. بلکه ممکن است این معنی را داشته باشد که بازار، شرکت را در حال رفتن به سمت مشکلاتی در آینده می‌بیند. قیمت سهام شرکت‌ها به دلیل خاصی پایین می‌آید. دلیل افت P/E می‌تواند اعلام شرکت مبنی بر برآورده نشدن سود موردانتظار باشد. و برعکس این توضیح نیز صادق است.

اگر نسبت P/E یک شرکت بالا باشد لزوما به این معنی نیست که قیمت سهم آن شرکت از ارزش واقعی بیشتر است.

آموزش بورس قسمت 26 – کاربرد تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال در بورس مزایا و معایب

به صورت سنتی دو روش برای تحلیل قیمت سهام در بازارهای مالی وجود دارد: تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال. به افرادی که با استفاده از تحلیل تکنیکال، قیمت آتی سهام را پیش بینی می کنند، اصطلاحا تحلیل گر تکنیکال و افرادی را که با استفاده از داده های اقتصادی و صورت های مالی شرکت به پیش بینی می پردازند را تحلیل گر فاندامنتال می گویند.

همیشه اختلافاتی بین تحلیلگران تکنیکال و بنیادی در خصوص پیش بینی قیمت سهام وجود داشته است. بایستی خاطر نشان کرد که هر یک از این روش ها دارای نقاط ضعف و قوت مخصوص به خود بوده که در ادامه به آنها اشاره خواهد شد. همچنین به نظر می رسد بهترین کار در این بین استفاده ترکیبی از هر کاربرد درآمد هر سهم در بورس دو روش می باشد.

کاربرد تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال در بورس مزایا و معایب

تحلیل بنیادی یا فاندامنتال

در تحلیل بنیادی، سهامدار بورس با تجزیه و تحلیل داده های مربوط به صورت های مالی و بررسی پارامترهای اقتصادی کلان کشور و همچنین وضعیت صنعت مورد نظر، صورت های مالی و طرح های توسعه ای خود شرکت، وضعیت سهام یک شرکت را مورد بررسی قرار می دهد تا ارزش ذاتی سهم را شناسایی نماید.

بر اساس نظریه بنیادی، قیمت در بلند مدت به سوی ارزش ذاتی میل می کند. در نتیجه هر گاه در فرآیند ارزش گذاری بنیادی سهام، فاصله یا شکافی بین ارزش ذاتی محاسبه شده و قیمت روز سهم مشاهده شود، از این قضیه برای نتیجه گیری در مورد ارزندگی یا عدم ارزندگی و در نتیجه خرید یا فروش سهم استفاده می شود. هدف تحلیل بنیادی برقرار ساختن رابطه علت و معلول بین حرکات قیمت و اخبار اقتصادی است.

مثلا اگر سرمایه گذار ، ارزش ذاتی سهم ایران خودرو را ۳۰۰ تومان برآورد کند و قیمت سهم ایران خودرو در حال حاضر در بازار ۱۵۰ تومان باشد، بر اساس اصول تحلیل بنیادی، سهام ایران خودرو خریدنی است چون پایین تر از ارزش ذاتی خود در بازار معامله می شود.

یکی از ایرادات وارده به تحلیل بنیادی ، مشخص نبودن زمان مناسب برای خرید یا فروش سهام و همچنین مدت زمان مورد انتظار برای رسیدن قیمت سهم به ارزش ذاتی خود می باشد. دومین ایراد وارده این است که اتکای زیاد این روش به اخبار و اطلاعات و عدم شفافیت اطلاعاتی در بین شرکت ها در ایران، برآورد ارزش ذاتی سهام را مشکل می سازد.

کاربرد تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال در بورس مزایا و معایب

تحلیل تکنیکال

در تحلیل تکنیکال با مطالعه قیمت ها و حجم مبادلات سهم در گذشته، حرکت های آینده قیمت سهم پیش بینی می شود. اساس این تحلیل بر استفاده از نمودار و رابطه های ریاضی استوار است تا بدین نحو با کشف روندهای تغییر قیمت، فرصت های خرید و فروش مشخص شود. برای انجام تحلیل تکنیکال به هیچ اخبار و اطلاعاتی به جز نمودار قیمت سهام احتیاج نداریم. با بررسی رفتار قیمت و تشخیص حمایت ها و مقاومت ها و الگوهایی که وجود دارند و ترکیب آنها با همدیگر، باعث می شود شناخت سرمایه گذاران نسبت به ساختار بازار و چگونگی معاملات در قیمت های مختلف بیشتر شود.

تحلیل تکنیکال بر ۳ فرض اساسی بنیان نهاده شده است: اول اینکه همه اطلاعات در قیمت لحاظ شده است. دوم اینکه تاریخ تکرار می شود و سوم اینکه تغییرات قیمت دارای نظم و الگوی خاص و قابل تفسیر است.

*نقاط قوت تحلیل تکنیکال :

1. زمان مناسب برای ورود به معاملات را به ما نشان می دهد و همچنین برای معاملات می توان برآورد زمانی انجام داد.

2. این روش تحلیل در بازه های زمانی مختلف کاربرد دارد. چه معامله گران روزانه چه معامله گران چند روزه و کوتاه مدت و چه خریداران میان مدت و چه افرادی که در بازه های زمانی طولانی مشغول به خرید و فروش می باشند، می توانند از تحلیل تکنیکال بهره ببرند.

٣. یکی دیگر از نقاط قوت تحلیل تکنیکال سازگاری و تنوع آن برای انواع معاملات در ابعاد زمانی مختلف می باشد. تحلیلگر تکنیکال به راحتی می تواند هر نوع بازاری را که تمایل داشته باشد مورد مطالعه قرار دهد، حتی اگر اطلاعاتی راجع به بنیاد آن بازار و سهم نداشته باشد. در واقع تحلیلگر تکنیکال فقط نمودار را نگاه می کند و کاری به نام سهم، صنعت و صورت های مالی شرکت ندارد.

*معایب تحلیل تکنیکال :

1. پایه این روش بر احتمال می باشد که ممکن است تمام پیش بینی ها درست از آب در نیاید.

2. در صورتی که از یک دارایی مالی یا غیر مالی سابقه قیمتی در دسترس نباشد، تحلیل تکنیکال عملا کاری نمی تواند انجام دهد. مثلا تحلیل گران تکنیکال در پیش بینی قیمت شرکت هایی که به تازگی عرضه اولیه شده اند، کاملا ناکار آمد هستند.

کاربرد تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال در بورس مزایا و معایب

روش ترکیبی

در این روش ابتدا ارزندگی سهام یک شرکت با روش تحلیل بنیادی مورد تایید قرار می گیرد و سپس با تحلیل تکنیکال زمان مناسب خرید یا فروش تشخیص داده می شود. یعنی در صورتی برای یک شرکت از تحلیل تکنیکال استفاده می کنیم که آن سهم قبلا با پارامترهای تحلیل بنیادی تایید شده باشد.

سهامداران از حیث بهره برداری از سهام بورس به دو گروه تقسیم می شوند :

1. تعدادی از سهامداران از سود سهام استفاده می کنند، یعنی شرکت در ابتدای سال پیش بینی می کند که مبلغ خاصی به ازای هر سهم، سود سهام نقدی بپردازد و عده ای نیز به خاطر سود سالانه مزبور، این سهام را خریداری می کنند. نیازی نیست که سهامدار، یک سال کامل، مالک سهام باشد تا بتواند از سود سالانه استفاده کند، هر فردی که در تاریخ برگزاری مجمع عمومی عادی، سهامدار شرکت بوده باشد، سود یکساله به او تعلق می گیرد.

2. عده ای دیگر از سرمایه گذاران از رشد قیمت سهام استفاده می کنند یعنی به دنبال منفعت سرمایه هستند. مثلا چنانچه قیمت سهامی ۴۰۰ تومان باشد و بعد از ۴ ماه به ۹۰۰ تومان برسد دارنده آن با فروش آن سهام، مبلغ ۵۰۰ تومان سود خواهد کرد.

کسانی که قصد خرید سهام بورس را دارند بهتر است ابتدا استراتژی سرمایه گذاری خود را مبنی بر اینکه از کدام شیوه می خواهند بهره ببرند (نوسان قیمت یا سود هر سهم) مشخص کنند. نسبت سود تقسیمی، نشان دهنده سیاست شرکت در جهت تقسیم درآمد و با استفاده از آن به منظور توسعه فعالیت های آتی خود می باشد.

در صورتی که قسمت اعظم درآمد شرکت به صورت سود سهام بین سهامداران تقسیم شود، این نسبت به عدد یک نزدیک می باشد. در صورتی که به منظور توسعه شرکت، فقط قسمت کمی از درآمد را تقسیم نموده و بقیه را به حساب اندوخته منظور نماید، نسبت مزبور کاهش می یابد. همچنین در صورتیکه این نسبت بیشتر از عدد یک باشد، شرکت مزبور قسمتی از سود پرداختی را از محل اندوخته سالهای قبل تأمین نموده است.

آموزش حسابداری سود سهام

بر طبق ماده ی 239 قانون تجارت (ل.ا.ق.ت) سود قابل تقسیم عبارت از سود خالص سال مالی شرکت منهای زیان های سال های مالی قبل و اندوخته ی قانونی و سایر اندوخته های اختیاری به علاوه ی سود قابل تقسیم سال های قبل که تقسیم نشده است. ماده ی 240 قانون تجارت (ل.ا.ق.ت) بیان می دارد که ظرف هشت ماه پس از تصمیم مجمع عمومی، باید سود به صاحبان سهام پرداخت شود. بر طبق مفاد ماده ی 241 همین قانون نیز تصریح شده، ممکن است نسبت معینی از سود خالص سال مالی جهت پاداش هیأت مدیره در نظر گرفته شود، اما این نسبت در شرکت های سهامی عام و خاص به ترتیب نباید از 5 و 10 درصد سودی که در همان سال به صاحبان سهام پرداخت می شود، تجاوز کند.

در خصوص توزیع سود نقدی سهام سه تاریخ به قرار زیر وجود دارد:

1- تاریخ پیشنهاد سود سهام توسط هیأت مدیره،

2- تاریخ تصویب سود سهام توسط مجمع عمومی عادی صاحبان سهام، و

3- تاریخ پرداخت سود سهام.

در تاریخ پیشنهاد سود سهام توسط هیأت مدیره که همان تاریخ ترازنامه است، بدهی قطعیت ندارد، در تاریخ تصویب سود سهام توسط مجمع عمومی عادی صاحبان سهام به دلیل اعلام سود سهام، بدهی قطعیت می یابد. تاریخ تصویب سود سهام توسط مجمع عمومی عادی، تاریخ مؤثر شناسایی سهام داران مشمول دریافت سود سهام تلقی می گردد. یعنی سهام دارانی که در تاریخ مجمع عمومی عادی، سهام دار شرکت محسوب شوند به آن ها سود سهام تعلق می گیرد، حتی اگر بعد از تاریخ مجمع عمومی عادی، سهام خود را به فروش رسانده باشند. بر طبق بند 10 استاندارد حسابداری شماره ی 5 ایران، رویدادهای بعد از تاریخ ترازنامه، واحد تجاری نباید سود سهام مصوب بعد از تاریخ ترازنامه یا سود سهام پیشنهادی را به عنوان بدهی در تاریخ ترازنامه شناسایی کند. این امر به عنوان رویداد غیرتعدیلی بعد از تاریخ ترازنامه است. زیرا با توجه به استاندارد حسابداری شماره ی 4، ذخایر، بدهی های احتمالی و دارایی های احتمالی، در تاریخ ترازنامه تعهد فعلی وجود ندارد. بنابراین، پیشنهاد هیأت مدیره در مورد تقسیم سود، در یادداشت های توضیحی صورت های مالی افشا و ثبت های حسابداری، صرفاً در دو تاریخ تصویب و پرداخت سود سهام انجام می شود.

1- در تاریخ تصویب سود نقدی سهام توسط مجمع عمومی عادی صاحبان سهام ثبت زیر انجام می شود:

سود سهام پرداختنی ´

2- در تاریخ پرداخت سود سهام نیز ثبت زیر صورت می گیرد:

سود سهام پرداختنی ´

مثال 14: شرکت سهامی عارف در تاریخ 1385/12/29 مبلغ 1.000.000 ریال سود نقدی سهام پیشنهاد نمود، در تاریخ 1386/04/31 تمامی سود نقدی پیشنهادی، توسط مجمع عمومی عادی صاحبان سهام تصویب، و در تاریخ 1386/12/29 یعنی پس از 8 ماه از تاریخ تصویب توسط مجمع، سود سهام به سهام داران پرداخت گردید. ثبت های لازم در تاریخ های مذکور به قرار زیر خواهد بود:

پیشنهاد سود توسط هیأت مدیره صرفاً در یادداشت های توضیحی صورت های مالی افشا می شود.

1386/04/31 سود انباشته 1.000.000

سود سهام پرداختنی 1.000.000

1386/12/29 سود سهام پرداختنی 1.000.000

وجوه نقد 1.000.000

همانطور که در مطالب قبلی سایت کاناز اسپید عرض شد،در واقع طبق اصول و استاندارد حسابداری چون در تاریخ ترازنامه تعهدی ایجاد نشده پس ثبت حسابداری صورت نمی گیرد و فقط افشا می شود.

ب- سود غیرنقدی سهام

در برخی موارد، شرکت های سهامی به دلیل کمبود نقدینگی ناگزیر دارایی های غیرنقدی را به شکل سود سهام بین سهام داران توزیع می نمایند. در این راستا، می توانند از موجودی کالا و سرمایه گذاری در سهام سایر شرکت ها استفاده نمایند. بر طبق استانداردهای حسابداری، ارزش مورد استفاده در شناسایی، رویداد توزیع غیرنقدی سود سهام، ارزش منصفانه ی دارایی غیرنقدی خواهد بود. بنابراین، در تاریخ اعلام سود غیرنقدی سهام، ارزش منصفانه، تعیین، و سود و زیان مرتبط با آن شناسایی می شود.

مثال 15: شرکت سهامی معروف در تاریخ 1385/12/29 به علت مشکل نقدینگی تصمیم گرفت که سود سهام را به صورت غیرنقدی توزیع نماید. این شرکت، 1.000 سهم از سهام شرکت محبوب را که به عنوان سرمایه گذاری نگهداری می نماید، به این امر اختصاص داد. مبلغ دفتری این سرمایه گذاری در دفاتر شرکت سهامی معروف مبلغ 1.200.000 ریال است. فرض کنید که تاریخ پیشنهاد و اعلام (تصویب) یکسان است. ارزش بازار هر سهم شرکت محبوب در تاریخ 1385/12/29 مبلغ 2.000 ریال است. سود غیرنقدی در تاریخ 1386/05/31 بین سهام داران توزیع گردید. ثبت های لازم در تاریخ های مذکور به قرار زیر خواهد بود:

1385/12/29 سرمایه گذاری در سهام محبوب 800.000

سود حاصل از توزیع غیر نقدی سود سهام 800.000

سود انباشته 2.000.000

سود سهام غیرنقدی مصوب 2.000.000

1386/05/31 سود سهام غیرنقدی مصوب 2.000.000

سرمایه گذاری در سهام محبوب 2.000.000

تحلیل: به جای سود انباشته می توان از حساب سود تقسیمی به عنوان یک حساب واسطه استفاده نمود، و هنگام بستن حساب های موقت حساب اخیر را به حساب سود انباشته منتقل نمود. از نظر ماهوی، صرف نظر از بحث مالیاتی آن، چه روش مبلغ دفتری و چه روش ارزش منصفانه به کار رود، آثار آن یکسان است، مشروط بر آنکه تاریخ پیشنهاد و اعلام سود غیرنقدی یکسان باشد.

ج- سود تعهد شده

شرکت های سهامی به دلیل کمبود نقدینگی ممکن است نتوانند در موعد مقرر کاربرد درآمد هر سهم در بورس بر طبق قانون تجارت ایران (ل.ا.ق.ت) یعنی طی حداکثر 8 ماه از تاریخ تصویب توسط مجمع عمومی عادی سود سهام را پرداخت نمایند. این گونه شرکت ها ممکن است مبادرت به صدور سفته های با بهره (سود تضمین شده) برای سهام داران نمایند. در واقع این گونه سفته های تسلیم شده به سهام داران شکل خاصی از اسناد پرداختنی محسوب می شوند. به تعبیر دیگر، تأمین مالی به شکل بدهی از طریق سهام داران صورت می پذیرد. بنابراین، چون تأمین مالی به شکل بدهی است، باید هزینه ی بهره مرتبط با آن در دوره ی مالی مربوطه شناسایی شود.

مثال 16: شرکت سهامی عادل در تاریخ 1384/12/29 مبلغ 2.000.000 ریال سود سهام، پیشنهاد نمود، در تاریخ 31/4/85 سود پیشنهادی، توسط مجمع عمومی عادی صاحبان سهام از تصویب گذشت. در تاریخ 1385/12/29 (حداکثر مدت تعیین شده از نظر قانون تجارت ایران) به دلیل مشکل نقدینگی، معادل سود سهام قابل پرداخت به سهام داران سفته های 6 ماهه با نرخ بهره ی سالانه، 24 درصد تسلیم گردید. در تاریخ 1386/06/31 با تحویل سفته ها از سهام داران، وجوه نقد لازم به آن ها پرداخت گردید. ثبت های لازم به قرار زیر خواهد بود:

1384/12/29 در این تاریخ، صرفاً در یادداشت های توضیحی صورت های مالی، سود سهام پیشنهادی افشا می شود.

1385/04/31 سود انباشته 2.000.000

سود سهام پرداختنی 2.000.000

1385/12/29 سود سهام پرداختنی 2.000.000

اسناد پرداختنی 2.000.000

1386/06/31 اسناد پرداختنی 2.000.000

هزینه ی بهره 240.000 (1)

وجوه نقد 2.240.000

د- سود تسویه

برخی از شرکت های سهامی، سرمایه ی پرداخت شده را به عنوان مبنایی برای تقسیم سود بکار می برند. از نظرگاه حسابداری، هنگام توزیع سرمایه ی پرداخت شده به عنوان سود سهام، باید به اندازه ی کافی افشا صورت پذیرد. هنگامی که شرکت سهامی، سود سهام را بیش از سود سهام قابل توزیع، اعلام و پرداخت می نماید، مازاد بر سود قابل توزیع، برگشت سرمایه ی پرداخت شده است. از آنجا که سرمایه ی قانونی را نمی توان کاهش داد، بنابراین، معمولاً صرف سهام کاهش داده می شود که به اصطلاح به آن سود تسویه می گویند.

مثال 17: هیأت مدیره ی شرکت سهامی قادر در تاریخ 29 اسفندماه 1385 مبلغ 1.000.000 ریال سود سهام پیشنهاد نمود. از آنجا که سود قابل توزیع در تاریخ مذکور مبلغ 400.000 ریال است، لذا تفاوت، برگشت سرمایه ی پرداخت شده است. سود سهام پیشنهادی، در تاریخ 1386/04/31 توسط مجمع عمومی صاحبان سهام تصویب شد.

ثبت لازم در تاریخ مذکور:

1386/04/31 سود انباشته 400.000

صرف سهام عادی (1) 600.000

سود سهام پرداختنی 1.000.000

(1) فرض شده است که صرف سهام عادی مانده دارد.

هـ- سود سهمی

چنانچه شرکت سهامی در فرایند توزیع سود سهام به سهام داران، سهام خود را مورد استفاده قرار دهد، به اصطلاح به این نوع سود، سود سهمی گفته می شود. از نظرگاه حسابداری، توزیع سود سهمی دو هدف را تأمین می کند، یکی آنکه سرمایه ی شرکت افزایش یافته، بدون آنکه دارایی به شرکت انتقال یابد، دیگر آنکه سود سهام بین سهام داران توزیع شده، بدون آنکه دارایی از شرکت خارج شود. چنین سیاستی هنگامی اتخاذ می شود که شرکت با مشکل کمبود نقدینگی مواجه است، یا آنکه در صورت دسترسی به نقدینگی، با فرصت های سرمایه گذاری مناسب روبرو است. از نقطه نظر حسابداری، در واقع توزیع سود سهمی، طبقه بندی مجدد در حقوق صاحبان سرمایه محسوب می شود و به همین دلیل جمع حقوق صاحبان سرمایه، پس از توزیع سود سهمی تغییر نمی کند. از آنجا که در ایران، افزایش سرمایه به مبلغ اسمی صورت می گیرد، و در مورد سود سهمی، استاندارد حسابداری وجود ندارد، لذا، در این کتاب صرفاً روش مبلغ اسمی بیان می شود.

مثال 18: شرکت سهامی مقدور دارای 5.000 سهم عادی یک هزار ریالی است. این شرکت، 20 درصد سود سهمی اعلام نموده است. ثبت های لازم هنگام اعلام و توزیع سود سهمی به قرار زیر خواهد بود:

هنگام اعلام: سود انباشته 1.000.000

سود سهمی قابل توزیع 1.000.000

هنگام توزیع: سود سهمی قابل توزیع 1.000.000

سرمایه سهام عادی 1.000.000

تحلیل: سود سهمی قابل توزیع، بدهی تلقی نمی شود، بلکه به عنوان سرمایه ی پرداخت شده در بخش حقوق صاحبان سرمایه گزارش می شود. پس از اعلام و توزیع سود سهمی، سرمایه ی پرداخت شده، افزایش و سرمایه ی تحصیل شده توزیع نشده (سود انباشته) کاهش می یابد. اما جمع حقوق صاحبان سهام تغییر نمی نماید.

۱۴ اصطلاحات بورسی مهم و کاربردی که باید بدانید!

اصطلاحات بورس

بورس تنها یک بازار نیست، بلکه نمادی از یک علم بزرگ به نام اقتصاد است. شما هرچقدر هم که ازنظر آکادمیک در اقتصاد قوی باشید و بدانید که مفاهیم اصلی آنچه معنایی دارند درنهایت عیار اصلی سنجش دانش شما بورس خواهد بود. بورس جایی است که به‌صورت عملی می‌توانید علم خودتان از اقتصاد و بازارهای سرمایه‌ای را آزمایش کنید. پس نمی‌شود انتظار داشت که در این آزمایشگاه بزرگ و خطرناک اقتصاد بدون دانستن اصطلاحات بورس موفق شد.

به‌طورکلی هر علم و هر فنی برای خود اصطلاحاتی دارد. این اصطلاحات بیشتر برای ساده‌تر کردن مکالمه و راحت‌تر کردن انتقال پیام استفاده می‌شود. بورس به‌عنوان یک زمینه تخصصی نیز از این داستان مستثنا نیست. اتفاقاً بورس محلی است که اصطلاحات فنی و تخصصی در آن می‌توانند تأثیرگذار باشند. ازاین‌رو لازم است که اصطلاحات بورس را یاد بگیریم و کم‌کم از آن‌ها استفاده کنیم.

بسیاری از مفاهیم در آموزش‌ها، معامله گری ها، سرمایه‌گذاری و از همه مهم‌تر در اخبار مربوط به بازار سرمایه‌بر اساس همین اصطلاحات بورس بیان می‌شود. پس شما باید این اصطلاحات را به‌خوبی بدانید و از آن‌ها در این زمینه تخصصی استفاده کنید. ما در ادامه سعی می‌کنیم مهم‌ترین اصطلاحات بورس را کاربری زیادی هم دارند معرفی کنیم و توضیحی هم برای آن داشته باشیم.

شاخص کل از مهم‌ترین اصطلاحات بورس

شاخص کل یک تب‌سنج برای بازار محسوب می‌شود. شما زمانی می‌توانید در بازار سرمایه‌ای مانند بورس موفق باشید که بتوانید روند کلی آن را درک کنید. شاخص بورس به شما نشان می‌دهد که این روند در چه سمتی قرار دارد.
توجه داشته باشید که صعودی یا نزولی بودن شاخص کل نشان‌دهنده این نیست که تمامی سهم‌ها صعودی یا نزولی هستند، بلکه بیشتر این موضوع را نشان می‌دهد که رفتار سهامداران عمده و بزرگ در بازار به چه صورت است. بزرگان دنیای بورس بر اساس همین شاخص می‌توانند میزان ورود و خروج پول به بازار را تخمین بزنند و بر اساس پیگیری رد پای این پول‌ها تصمیم بگیرند که حرکت بعدی آن‌ها در بورس چه باشد.

14 اصطلاح مهم و کاربردی در بازار بورس که باید بدانید!

تحلیل تکنیکال و بنیادی

از مهم‌ترین اصطلاحات بورس را می‌توان مربوط به تحلیل تکنیکال و بنیادی دانست. بسیاری از شما با این مفاهیم سروکار دارید و به‌نوعی غیرحرفه‌ای‌ترین فرد در بازار سرمایه نیز می‌داند تحلیل تکنیکال و بنیادی چیست؛ اما مسئله این است که این دانش برای بسیاری از کاربران و معامله گران سطحی است. آن‌ها تصور می‌کنند که تحلیل تکنیکال یعنی استفاده از اندیکاتورها و شاخص‌های مختلف بورسی و به‌نوعی معتقدند تنها باید نمودار و چارت را جراحی کرد. این افراد همچنین معتقد هستند که تحلیل تکنیکال می‌تواند بهترین نقاط ورود و خروج را به ما نشان بدهد؛ اما یک سؤال می‌تواند تمامی این تصورات را به هم بزند.

اگر تحلیل تکنیکال و دانش استفاده از آن بر اساس این تعریف می‌توانست تا این اندازه مفید و کارآمد باشد، پس چرا همه در این بازار موفق نیستند؟ تمام آموزش‌ها از صفرتا صد این نوع تحلیل به‌صورت رایگان در سطح اینترنت وجود دارد، اگر قرار بود استفاده از چند اندیکاتور و شاخص و … شمارا موفق می‌کرد امروز بازنده کمتری در بازار سرمایه‌ای داشتیم. آیا این ناشی از عدم توانایی تحلیل تکنیکال است؟ خیر. این موضوع ناشی از عدم فهم درست از مفهوم تکنیکال است.

تکنیکال به معنی پیش بینی آینده نیست. تکنیکال یعنی شما روند سهم از گذشته تا امروز را موردبررسی قرار دهید و بر اساس اتفاقات مختلف سعی کنید شخصیت این سهم را بشناسید. تحلیل تکنیکال یعنی یک نوع روانشناسی سهم.

اما تحلیل بنیادی که کمتر کسی سراغ آن می‌رود نیز معنای دیگری برای خود دارد. بر اساس تعریف اقتصادی، تحلیل بنیادی تحلیلی است که سعی می‌کند چشم‌انداز بلندتری به بازار سرمایه داشته باشد و روند بازار را به‌صورت کلی‌تر و اساسی‌تر نگاه کند. مسلماً برای این کار نیاز به تجربه و دانش بالا مانند دانش حسابداری و اقتصاد است.

اصطلاحات تابلو بورس

پرتفوی یکی دیگر از اصطلاحات بورس

از اصطلاحات بورس که بسیار هم پرکاربرد است می‌توانیم به پرتفوی اشاره‌کنیم. این اصطلاح به معنی سبد سهام است. درواقع این اصطلاح بر این اساس پایه‌گذاری شده است که شما بتوانید سبد سهام متنوعی تشکیل بدهید. پرتفوی یک کلمه فرانسوی به معنی کیف پول چرم است. آیا شما در کیف پول خودتان از یک نوع اسکناس استفاده می‌کنید؟ سبد سهام نیز درست چیزی شبیه به این معنی و مفهوم را دارد. شما باید بتوانید بر اساس استراتژی خودتان سبدی متنوع را تشکیل دهید. البته در این مسیر نیاز به دانش و تجربه و البته شناخت بالا از بازار دارید.

یکی از جالب‌ترین اصطلاحات بورس را می‌توان معنی همت در بورس بدانیم. همت در بورس یعنی چه؟ اصطلاح همت در بورس درواقع نه علمی و نه عملی است. این اصطلاح یک نوع مخفف است. همت مخفف هزار میلیارد تومان است. ازآنجایی‌که بازار بورس معاملات گسترده انجام می‌گیرد و معمولاً ارزش معاملات هزار میلیارد تومان را هم رد می‌کند عملاً از همت استفاده می‌کنیم. مثلاً به‌جای این‌که بگوییم ارزش بازار فلان سهم ۲۰ هزار میلیارد تومان است می‌گوییم ارزش بازار فلان سهم ۲۰ همت است! راحت‌تر بیان نمی‌شود؟ همت را به خاطر داشته باشید.

در کل اگر بخواهیم بگوییم هر همت چقدر است؟ جواب آن هر همت هزار میلیارد تومان است. اگر میخواهید بدانید اصطلاح گین در بورس چیست این مقاله به شما کمک خواهد کرد.

14 اصطلاح مهم و کاربردی در بازار بورس که باید بدانید!

اصطلاحات تابلو بورس

اصطلاحات تابلو بورس را شاید بتوانیم مهم‌ترین و پر چالش ترین اصطلاحات بورس بدانیم. برخی از این اصطلاحات عبارت‌اند از:

دامنه نوسان: بر اساس قانون بورس ایران نمادهای سهم روزانه نمی‌توانند بیش از درصد مشخصی تغییر قیمت داشته باشند. این کار برای حفظ امنیت سرمایه سهامداران خرد است. بر اساس آخرین قانون دامنه نوسان غالب سهم‌ها +۵ تا -۵ است. این دامنه برای صندوق‌های سرمایه‌گذاری + ۱۰ تا منفی ده در نظر گرفته‌شده است.

صف خرید – صف فروش: زمانی که در بازار تقاضا بسیار زیاد باشد و عملاً فروشنده‌ای حاضر نباشد در آن دامنه نوسان برگه سهم خود را برای فروش عرضه کند، صف خرید تشکیل می‌شود. زمانی هم که عرضه در بازار زیاد باشد و خریداری دراین‌بین وجود نداشته باشد عملاً صف فروش تشکیل می‌شود.

آخرین قیمت: بازار بورس ایران تا ساعت ۱۲ و نیم در روزهای کاری فعالیت خود را انجام می‌دهد. قیمت آخرین معامله‌ای که ثبت می‌شود را آخرین قیمت می‌گویند.

حجم‌مبنا: برای این‌که قیمت سهم راحت جابه‌جا نشود و چند فروشنده یا خریدار بزرگ نتوانند به‌سادگی قیمت سهم را دست‌کاری کنند، حجم‌مبنا تعریف می‌شود. حجم‌مبنا در هر قیمتی که پر شود نشان می‌دهد که این قیمت مورد تائید بسیاری از سهامداران است و این قیمت را به‌عنوان قیمت پایانی (صفرتابلوی فردا) معرفی می‌کند.

قیمت صفر تابلو فردا: آخرین قیمت هیچ‌گاه به‌عنوان مبنای تابلو فردا استفاده نمی‌شود. زمانی که حجم‌مبنا بر روی قیمتی سرریز شود عملاً آن قیمت را قیمت پایانی و قیمت صفر تابلو فردا می‌نامند.
EPS: ای پی اس مقدار سود پیش‌بینی‌شده برای دوره مالی است. این مقدار ممکن است تغییر کند. اگر تغییر ای پی اس بیش از ده درصد باشد نماد بسته می‌شود تا سهامداران از این تغییر مطلع شوند. توجه کنید ای پی اس می‌تواند نشان دهد یک نماد یا شرکت تا چه اندازه می‌تواند سود ساز باشد.

اصطلاحات بورس

NAV، یکی دیگر از اصطلاحات بورس

از اصطلاحات بورس که بسیار هم اهمیت دارد NAV یا ارزش خالص دارایی است. نام دیگر این مفهوم را ارزش ذاتی گذاشته‌اند. وارن بافت معتقد است که ارزش ذاتی مانند راهبر یک سهم است درنهایت قیمت سهم را به سمت خود می‌کشد. توجه داشته باشید که ارزش ذاتی با مفهوم قیمت متفاوت است.
قیمت بر اساس عرضه و تقاضا کاربرد درآمد هر سهم در بورس در بازار تعیین می‌شود حال این‌که ارزش ذاتی به فاکتورهای بسیاری ازجمله صورت‌های مالی، دارایی‌ها و هزاران چیز دیگر وابسته است.

می‌توانیم از پرکاربردترین اصطلاحات بورس را عرضه اولیه بدانیم که حتی کسانی هم که در بورس حضور ندارند درگیر کرده است. عرضه اولیه درواقع اولین حضور یک نماد یا شرکت در بازار بورس یا فرابورس است. در این عرضه درصد مشخصی از این شرکت به فروش گذاشته می‌شود و خریداران با ثبت درخواست خرید و سفارش گذاری تعدادی از این برگه سهام را خریداری می‌کنند. توجه داشته باشید که سرمایه جذب‌شده در عرضه اولیه متعلق به شرکت مذکور است اما در بازار ثانویه و خریدوفروش برگه سهام دیگر سرمایه‌ای سمت شرکت مذکور نمی‌رود.

14 اصطلاح مهم و کاربردی در بازار بورس که باید بدانید!

سؤالات متداول

۱- چند مورد از اصطلاحات بورس وجود دارد؟
شاید هزاران اصطلاحات بورس را بتوان پیدا کرد. کتاب‌های مختلفی در این زمینه وجود دارد.

۲- کاربرد اصطلاحات بورس چیست؟
این اصطلاحات به شما اجازه می‌دهد که مفاهیم را سریع درک کنید و منظور خودتان را نیز سریع به دیگران منتقل کنید.

۳- آیا لازم است اصطلاحات بورس را یاد بگیریم؟
سعی کنید از این اصطلاحات استفاده کنید. به‌هرحال در بازار برای هر کلمه یا اصطلاح زیرنویس قرار نداده‌اند و اگر شما این کلمات را نتوانید به‌درستی بفهمید شاید درجایی متضرر شوید.
توصیه میکنم در ادامه مقاله لیست شرکت های فرابورس ، فیبوناچی در بورس و انتقال دیتای بورس ایران به متاتریدر را مطالعه نمایید تا اطلاعات بیشتری کسب کنید.

بازار اولیه و ثانویه

بازار اولیه

برای تامین مالی شرکت های بازرگانی و رفع نیاز مالی فعالیت های آنها و همچنین پرداخت هزینه های روند توسعه و رشد کسب و کارشان، به سرمایه گذاری نیاز می باشد.

همچنین دولت ها نیز جهت ارائه بهتر خدمات و کالا ها برای مشتریان، نیاز به دریافت وام دارند که بازار های مالی، امکان تامین سرمایه و وام را برای این گونه سازمان ها به وجود می آورد.

این بازار ها راه مناسبی برای سرمایه گذاران و وام گیرندگان هستند که باعث می گردند سرمایه ها به سمت کسانی که توان استفاده‌ کارآمد از پول و سرمایه را دارند جریان یابد.

بازار اولیه چیست:

بازار اولیه (primary market) به بازاری گفته می شود که در آن سهام یک شرکت یا واحد اقتصادی برای اولین بار در آن عرضه و منتشر می گردد و عایدی حاصل از عرضه این سهام منبعی در تامین مالی آن شرکت یا موسسه خواهد بود.

از آنجایی که در بازار اولیه، سهام برای اولین بار به خریداران و متقاضیان سهام عرضه می شود، فروشنده اوراق بهادار در واقع همان ناشر اوراق بهادار خواهد بود.

ﺩﺭ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺍﻭﻟﻴﻪ ﺍﻭﺭﺍﻕ ﺑﻬﺎﺩﺍﺭ سازمان مورد نظر، ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻭﻟﻴﻦ ﺑﺎﺭ ﺻﺎﺩﺭ می شود ﻭ ﺩﺭ ﻣﻌﺮﺽ ﻣﺒﺎﺩﻟﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﻧﺪ.

نکته: ﺑﻪ ﺳﻬﺎﻡ ﺟﺪﻳﺪی ﻛﻪ ﺷﺮﻛﺖ ﻫﺎﻱ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺛﺎﻧﻮﻳﻪ ﻋﺮﺿﻪ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ، ﺑﺎﺯﺍﺭ اولیه نیستند.

نقش بازار اولیه:

  • سازمان دهی انتشارات جدید اوراق بهادار
  • تضمین اوراق بهادار
  • توزیع اوراق بهادار جدید

مزایای بازار اولیه:

  • انتشار اوراق بهادار مستقیما توسط شرکت صادر کننده اوراق صورت می گیرد.
  • رشد سرمایه‌ شرکت را تسهیل می کند.
  • سرمایه گذاران را یاری می کند تا پس انداز خود را سرمایه گذاری کنند.
  • می توان برای اهداف تجاری سرمایه کسب نمود.
  • دولت از طریق فروش اوراق در بازار، می تواند سرمایه مورد نیاز سازمان را جمع آوری نماید.
  • نقدینگی بیش از حد در چرخه اقتصاد کنترل می گردد.
  • به سرمایه گذاری مستقیم خارجی کمک‌ می کند.

معایب بازار اولیه بورس:

  • هزینه بر بودن پروژه های تحقیقاتی اولیه
  • بررسی های عمیق و زمان بر برای تحقیقات اولیه

موسسه مشاوران مطالعه مقاله اختیار معامله را به شما عزیزان پیشنهاد می کند.

بازار ثانویه

بازار ثانویه چیست:

پس از اتمام عرضه اولیه سهم مورد نظر در بازار اولیه، برای ادامه معاملات آن سهم بازار دیگری وجود دارد که به بازار ثانویه (secondary market)، معروف می باشد.

بازار دست دوم (ثانویه) به منظور ایجاد امکان داد و ستد اوراق منتشر شده در بازار اولیه و افزایش قابلیت نقد شوندگی آنها، تشکیل شده است.

در این بازار، سرمایه گذاران این امکان را پیدا می کنند که علاوه بر تجدید نظر در اوراق خریداری شده، با خرید و فروش دوباره یا چند باره سهام مورد نظر، تعداد آن را کاهش و یا افزایش دهند و یا این که اوراق دیگری در سهم دیگری تهیه کنند.

نکته: ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺛﺎﻧﻮﻳﻪ ﺷﺎﻣﻞ ﺧﺮﻳﺪﺍﺭﺍﻥ ﻭ ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﮔﺎﻥ ﺳﻬﺎﻡ ﻭ ﺍﻭﺭﺍﻕ ﻗﺮﺿﻪ ﺍﻱ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻗﺒﻼ ﺍﻧﺘﺸﺎﺭ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ.

ویژگی های بازار ثانویه:

  • هزینه معامله کمتر به دلیل حجم بالای معامله ها
  • برای سرمایه گذاران نقدینگی به همراه می آورد.
  • دربازار ثانویه، هر گونه اخبار یا اطلاعات جدید در رابطه با شرکت به سرعت در قیمت سهام آن منعکس می شود.
  • عرضه و تقاضای موجود در اقتصاد به کشف قیمت در این بازار کمک می کند.
  • جایگزینی برای پس انداز است.

نکته: بازار های ثانویه با قوانین و مقررات خاص و محکمی از جانب دولت رو به رو هستند چون منبع اصلی شکل گیری سرمایه و نقدینگی برای شرکت ها و سرمایه گذاران به حساب می روند. این مقررات در سطح بالا، ایمنی پول سرمایه گذاران را تضمین می کنند.

قیمت گذاری در بازار ثانویه:

در بازار اولیه، قیمت اوراق بهادار از قبل و بر اساس قیمت اسمی آن تعیین می گردد اما در بازار ثانویه قیمت این اوراق بر اساس میزان عرضه و تقاضای آنها مشخص می شود.

اهمیت بازار ثانویه:

  • این بازار، شاخص خوبی به منظور تعیین وضعیت اقتصادی یک کشور می باشد که افزایش یا کاهش بازار سهام نشانگر رونق یا رکود در اقتصاد است.
  • این بازار، نقدینگی را برای سرمایه گذاران تضمین می کند زیرا آنها می توانند در این بازار به راحتی اوراق بهادار خود را داد و ستد نمایند.
  • این بازار به سرمایه گذاران فرصت می دهد تا بتوانند از پول ساکن خود برای کسب بازده و سرمایه گذاری استفاده نمایند.
  • این بازار کمک می کند تا شرکت بر ادراک عمومی، کنترل و نظارت داشته باشد.

تفاوت بازار اولیه با بازار ثانویه:

  • شرکت ها پس از پذیره نویسی سهام خود در بازار اولیه می توانند سهام خود را به بفروشند اما پس از آن سهامشان دربازار ثانویه (بورس اوراق بهادار) مورد معامله قرار خواهد گرفت.
  • در بازار اولیه، درآمد حاصل از فروش سهام به شرکت منتشر کننده اوراق تعلق می گیرد اما دربازار ثانویه، این درآمد ها متعلق به سرمایه گذاری می باشد که اوراق را به فروش می رساند.
  • سرمایه گذاران خرد در بازار اولیه اوراق بهادار را نمی خرند زیرا شرکت صادر کننده، اوراق خود را به صورت عمده به فروش می گذارد و خرید آن نیازمند سرمایه بزرگی می باشد اما در بازار ثانویه، سرمایه گذاران می توانند هر تعداد سهام مورد نظر خود را خریداری کنند.
  • در بازار اولیه، فروش اوراق از طریق بانک های سرمایه گذاری انجام می گردد اما دربازار ثانویه، سرمایه گذاران از طریق کارگزاری ها، معاملات خود را انجام می دهند.
  • در بازار اولیه، سهامداران، سهام را به طور مستقیم از شرکت عرضه کننده خریداری می کنند اما دربازار ثانویه، سرمایه گذاران، سهام و سایر اوراق بهادار را از سایر سرمایه گذاران خریداری می کنند.
  • در بازار اولیه، شرکت ها برای اولین بار سهام خود را از طریق عرضه عمومی می فروشند اما دربازار ثانویه، سرمایه گذاران سهامی که قبلا معامله شده است را از طریق بورس اوراق بهادار خریداری می کنند.
  • در بازار اولیه، سهام به قیمت اسمی به فروش می رسد و معمولا دچار نوسان نمی شود. اما دربازار ثانویه قیمت سهام به طور روزانه در نوسان است.

انواع بازار ثانویه:

بازار ثانویه بر اساس این که چه نوع سهمی در چه محلی مبادله می شود، به چهار بازار تقسیم می گردد:

  • بازار اول: مربوط به معاملات سهام شرکت های بورسی که در بورس انجام می شود.
  • بازار دوم: مربوط به معاملات سهام شرکت های غیر بورسی که در فرابورس انجام می شود.
  • بازار سوم: مربوط به معاملات سهام شرکت های بورسی که در فرابورس انجام می شود.
  • بازار چهارم: بازاری می باشد که بدون کارگزار و معامله گر کار می کند و مربوط به معاملات خصوصی است که توسط شبکه های الکترونیکی و بین سرمایه گذاران نهادی و عادی صورت می گیرد.

نکته: نهاد های مربوطه به منظور پرهیز از پرداخت هزینه های مربوط به کارگزاری، عموما معاملات عمده و بلوک خود را در بازار چهارم انجام می دهند.

اگر این مطلب برای شما رضایت بخش بوده است، مطالعه مقاله قرارداد های آتی را به شما پیشنهاد می کنیم.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.