از کجا بفهمیم یک سهم بنیادی است؟


حمایت می‌تواند با استفاده از نقاط عطف پایین قبلی ایجاد شود.
مقاومت می‌تواند با استفاده از نقاط عطف بالای قبلی ایجاد شود.
وقتی که قیمت به بالای سطح مقاومت نفوذ می‌کند، سطح مقاومت شکسته شده و می‌تواند تبدیل به حمایت شود.
شکست مقاومت، نشان‌دهنده پیروزی نیروی تقاضا بر نیروی عرضه است.
ریزش قیمت به پایین سطح حمایت، تغییر در عرضه و تقاضا را نشان می‌دهد.
شکست حمایت، نشان‌دهنده پیروزی نیروی عرضه بر نیروی تقاضاست.

P/E مناسب را چگونه کشف کنیم؟

شروین شهریاری* *پرسش از آقای نورانی از طریق پست‌الکترونیک: در حال حاضر مشاهده می‌شود که P/E بازار نسبت به گذشته در حال افزایش است. همچنین در صنایع مختلف نیز سهام شرکت‌ها از P/E بسیار متفاوتی نسبت به یکدیگر برخوردارند. به نظر شما چگونه می‌توان به یک معیار درست برای تحلیل دلایل تغییرات و تفاوت این نسبت دست یافت؟ پاسخ: از یک قرن پیش، همگام با شکوفایی و توسعه روز افزون علم سرمایه‌گذاری، مدل‌ها و ابزارهای متعددی برای ارزش‌گذاری دارایی‌ها ایجاد شده که به مجموعه آنها تحلیل فاندامنتال یا بنیادی گفته می‌شود.

شروین شهریاری* *پرسش از آقای نورانی از طریق پست‌الکترونیک: در حال حاضر مشاهده می‌شود که P/E بازار نسبت به گذشته در حال افزایش است. همچنین در صنایع مختلف نیز سهام شرکت‌ها از P/E بسیار متفاوتی نسبت به یکدیگر برخوردارند. به نظر شما چگونه می‌توان به یک معیار درست برای تحلیل دلایل تغییرات و تفاوت این نسبت دست یافت؟

پاسخ: از یک قرن پیش، همگام با شکوفایی و توسعه روز افزون علم سرمایه‌گذاری، مدل‌ها و ابزارهای متعددی برای ارزش‌گذاری دارایی‌ها ایجاد شده که به مجموعه آنها تحلیل فاندامنتال یا بنیادی گفته می‌شود. برخی کارشناسان رشته مالی معتقدند که در بلندمدت، قیمت کلیه دارایی‌ها (از جمله سهام) از قواعد این علم پیروی می‌کند و فارغ از نوسانات روزمره، مطمئن‌ترین روش برای تصمیم‌گیری صحیح در بازارهای مالی استفاده از همین مدل‌های تحلیلی است. این دیدگاه به طور خلاصه بر این باور است که نوسان قیمت سهام در نتیجه تغییر در ارزش ذاتی شرکت‌ها روی می‌دهد. ارزش ذاتی به خودی خود توسط منافع آتی سهام یا همان عایدات شرکت‌ها (سود یا جریان نقدی) تعیین می‌شود. در نتیجه، قیمت سهام در نهایت به سمتی حرکت می‌کند که جریانات نقدی آتی سهام (یعنی آنچه عاید سرمایه‌گذار خواهد شد) رقم می‌زند. بنابراین، تعیین ارزش ذاتی سهام مستلزم مشخص کردن عایدات آینده شرکت است. از سوی دیگر، با توجه به این نکته مهم که پول دارای «ارزش زمانی» است، منافع آینده نگهداری سهام باید با در نظر‌گرفتن افت ارزش پول، به روز شود. بر اساس این مفهوم، به منظور کشف ارزش ذاتی فعلی، باید ارزش عایدات آتی سهام (که شامل سودهای سالانه سهام و قیمت فروش سهام در آینده است) با نرخ افت ارزش پول «تنزیل» شود. هر چند این تئوری، از توضیح نحوه ایجاد حباب‌ها و سقوط‌های نامتعارف بازار سهام در اثر رفتارهای غیر‌منطقی سرمایه‌گذاران عاجز است، ولی در نوع خود می‌تواند مدلی قابل اتکا و مستحکم جهت سرمایه‌گذاری غیر‌مخاطره‌آمیز در بازار سهام را پیشنهاد کند.مفهوم نسبت قیمت بر درآمد یا P/E از جمله مهم‌ترین ابزارهای تحلیل بنیادی است. درک این نسبت و تحلیل صحیح آن نیازمند تجربه و تعمق زیادی است؛ هر‌چند در ظاهر ممکن است درک آن آسان به نظر برسد. این نسبت از تقسیم قیمت بر سود هر سهم شرکت به دست می‌آید. بنابراین، اگر P/E یک سهم 10 باشد، به این معنی است که سرمایه‌گذاران حاضرند 10 ریال برای هر یک ریال از سود شرکت سرمایه‌گذاری کنند و این عدد، نرخ بازگشت سرمایه 10 درصدی سالانه را در مورد سهام شرکت (با فرض تقسیم کامل سود) نشان می‌دهد. اما P/E مناسب برای سهام هر شرکت چگونه توسط تحلیلگر بنیادی تعیین می‌شود؟ متداول‌ترین مدلی که به این منظور استفاده می‌شود، «مدل تنزیل» نام دارد که در آن، با لحاظ کردن بازدهی مورد انتظار سرمایه‌گذاران و تغییرات سودآوری آینده شرکت، P/E منصفانه سهام محاسبه می‌شود. این مدل در حقیقت بیان می‌کند که P/E معقول یک سهم با توجه به تغییرات بازدهی آن در سال‌های آتی و نیز میزان انتظارات سرمایه‌گذار از کسب بازدهی، چقدر است. در ایران به علت تقسیم سود بالا و اهمیت این عامل نزد سرمایه‌گذاران، تحلیل گران بیشتر از مدل «تنزیل سود خالص» برای تعیین P/E استفاده می‌کنند، حال آنکه امروزه در دنیا این روش چندان پراقبال نیست و بیشتر بر تنزیل جریانات نقدی (Cash flow) تمرکز می‌کنند. در اینجا، به توضیح همان مدل مرسوم در ایران یعنی تنزیل عایدات آتی (Dividend Discount Model) می‌پردازیم. ساده‌ترین حالت این مدل، مربوط به سناریویی است که در آن رشد سودآوری شرکت برای یک دوره بی‌نهایت، ثابت فرض می‌شود. این مدل «گوردون» نام دارد که با تقسیم بازده نقدی یک سهم در دوره مالی آتی بر تفاضل بازده مورد انتظار (k) و نرخ ثابت رشد سودآوری بلندمدت (g) ، ارزش ذاتی دارایی را تعیین می‌کند. رابطه گوردون برای محاسبه P/E سهام را می‌توان به شکل زیر هم ارایه کرد:

در رابطه فوق، اگر کسب عایدات آتی بدون تحمل هر گونه ریسک باشد، آنگاه بازده انتظاری (k) با بازده بدون ریسک برابر خواهد بود. در این حالت با فرض امنیت سپرده‌های بانکی، بازده بدون ریسک می‌تواند معادل سود سپرده‌های بانکی در نظر‌گرفته شود. البته در بازار سهام با توجه به پذیرش ریسک سرمایه‌گذاری، نرخ تنزیل بیش از بهره بانکی خواهد بود که مطابق با مطالعات گسترده تاریخی در بازارهای بین المللی، این «صرف ریسک» فارغ از تنوع کشورها و بازارها ۶درصد در نظر گرفته می‌شود. یعنی در بازارهای مختلف، بازده مورد انتظار در بازار سهام را ۶درصد بیشتر از نرخ بازده بدون ریسک برآورد می‌کنند. در ایران، این نسبت (بازده مورد انتظار یا همانk) با توجه به نرخ متوسط ۱۵ درصدی سود سپرده‌های یک ساله در ۲۰ سال اخیر، می‌تواند ۲۱ درصد منظور شود.

رقم g یا همان رشد سودآوری برای صنایع و شرکت‌های مختلف طبیعتا متفاوت است. یک راه مرسوم برای کشف نرخ رشد، استناد به عملکرد تاریخی است، یعنی مثلا در یک بازده حداقل ۵ ساله، نرخ رشد سالانه سود یک صنعت یا شرکت را محاسبه کرده و آن را به آینده تعمیم دهیم. روش دیگر برای خبره تر‌ها این است که به طور مستقل، آهنگ رشد سودآوری صنعت یا شرکت در افق بلند‌مدت را تخمین بزنند که ممکن است متفاوت از روند تاریخی باشد. حال اجازه دهید دو مثال برای درک بهتر مطلب را مطرح کنیم.

فرض کنید بازده مورد انتظار سرمایه‌گذاری در بورس تهران مطابق توضیحات پیش گفته معادل ۲۱ درصد باشد. حال شرکتی را در نظر بگیرید که سیاست تقسیم سود ۸۰ درصدی را دنبال می‌کند. بر‌اساس مدل گوردون؛ اگر رشد سودآوری برای این شرکت در سنوات آتی متصور نباشیم (یعنی عایدی (EPS) آن در سال‌های آینده ثابت بماند) P/E منصفانه آن بر اساس رابطه گوردون معادل ۸/۳ واحد خواهد بود:

بنابراین، در صورتی که این سهم با P/E بالاتری معامله شود، از نظر تحلیلگر بنیادی که این محاسبه را انجام داده، قیمت سهم‌ گران از کجا بفهمیم یک سهم بنیادی است؟ است؛ یعنی فراتراز ارزش ذاتی معامله می‌شود و خرید آن بازده مورد انتظار سرمایه‌گذاری (۲۱ درصد) را در طولانی مدت تامین نمی‌کند. حال در همین مثال اگر بر فرض، انتظار داشته باشیم هر سال ۵ درصد بر EPS شرکت افزوده شود، سهام شرکت با P/E=5 ارزش‌گذاری می‌شود:

در حالت دیگر، اگر پیش‌بینی افت 5 درصدی سودآوری شرکت را در سال‌های آینده داشته باشیم، آنگاه مدل مزبور P/E=3/1 را تعیین خواهد کرد.اجازه دهید این مثال را برای کل بازار سهام ایران بررسی کنیم. میانگین تقسیم سود بلند مدت شرکت‌های بورس تهران سالانه 75 درصد است. نرخ بازده مورد انتظار، مطابق توضیحات قبلی در ایران می‌تواند 21 درصد فرض شود. همچنین، نرخ رشد سودآوری بازارهای سهام در بلند‌مدت تابع افق رشد اقتصادی کل کشور است؛ چرا که اگر نرخ رشد بلند‌مدت سود شرکت‌ها از رشد GDP بزرگتر باشد در بی نهایت به این معناست که اندازه سود شرکت‌ها از کل اقتصاد کشور سبقت بگیرد که فرض نادرستی است. در ایران، هدف رشد اقتصادی در برنامه20 ساله 8 درصد تعیین شده است که می‌تواند به عنوان حداکثر نرخ رشد سودآوری شرکت‌ها در افق بسیار بلند مدت در نظر گرفته شود. به این ترتیب خواهیم داشت:

نتیجه معادله فوق، رقم ۸/۵ را به عنوان P/E منصفانه کل بازار پیشنهاد می‌دهد که از قضا تطابق قابل ملاحظه‌ای با واقعیت تاریخی بازار سهام دارد (P/E متوسط ۱۶ سال اخیر در محدوده ۶ واحد و P/E متوسط ۸ سال اخیر ۵.۸ واحد بوده است). به این ترتیب، می‌توان گفت تا زمان حفظ مفروضات جاری برای بلند‌مدت (تقسیم سود ۷۵ درصدی، نرخ سود سپرده ۱۵ درصدی، رشد اقتصادی ۸ درصد و صرف ریسک ۶ درصد) از منظر تحلیلگر بنیادی که مدل گوردون را برای ارزش گذاری به کار می‌گیرد، نسبت قیمت بردرآمد منصفانه در بورس تهران ۸/۵ خواهد بود. در این شرایط، اگر نرخ سود سپرده توسط بانک‌ها افزایش یابد، کفه به سمت کاهش P/E سنگین می‌شود و قیمت کمتری برای سودهای آتی سهام پرداخت خواهد شد. در نقطه مقابل، اگر نرخ سود سپرده‌ها در مسیر کاهشی قرار گیرد، مخرج کسر فوق کاهش می‌یابد که این امر نهایتا به معنای تحقق P/E بیشتر در بازار اوراق بهادار است. با پیروس از همین منطق می‌توان گفت، هر گاه چشم انداز رشد اقتصادی و به تبع آن رشد سودآوری شرکت‌ها افزایش یابد این مساله خرید سهام با قیمت بیشتر و در نتیجه P/E بالاتر را از دیدگاه فاندامنتال توجیه‌پذیر می‌کند و در شرایط رکود و کاهش چشم‌انداز رشد سودآوری نیز تعدیل P/E و در نتیجه سقوط قیمت سهام از منظر بنیادی اجتناب‌ناپذیر خواهد بود.

ارزش ذاتی سهام چیست و چگونه محاسبه می‌شود؟

ارزش ذاتی سهم چیست

برای خرید و فروش سهم در بازار سرمایه و بورس، لازم است ملاک‌ و معیارهایی داشته باشیم. تحلیل‌گران همواره به دنبال پیدا کردن فاکتورهای دقیق هستند تا بتوانند بهترین زمان را برای معامله و کسب سود پیدا کنند. این معیارها در رویکردهای مختلف متفاوت هستند. تحلیل‌گران بنیادی قبل از هر چیز بررسی می‌کنند که ارزش ذاتی سهم چیست و چه تفاوتی با قیمت بازار دارد؛ سپس بر اساس این تفاوت برای خرید و فروش اقدام می‌کنند. این یک دیدگاه بلندمدت است و بر اساس این ایده شکل گرفته است: قیمت هر سهم در نهایت به سمت میانگین ارزش ذاتی آن سهم حرکت خواهد کرد.

ارزش ذاتی سهم چیست؟

ارزش بنیادی یا ارزش ذاتی سهم که در انگلیسی Intrinsic value نامیده می‌شود، یکی از اصطلاحات رایج بورس و بازار سرمایه است و به عنوان معیاری برای خرید و فروش مورد استفاده قرار می‌گیرد. این ارزش را بر اساس عوامل مختلف و با فرمول‌های خاصی محاسبه می‌کنند اما قبل از پرداختن به آن‌ها، لازم است تصویری کلی درباره این معیار داشته باشیم.

یک نکته مهم در این میان، درک تفاوت ارزش و قیمت است. تفاوت این دو مفهوم را در زندگی روزمره خود نیز مشاهده می‌کنیم. مثلا همه می‌دانند ارزش واقعی پراید بسیار کمتر از قیمت فعلی آن است! قیمت یعنی همان رقمی که سهم امروز با آن خرید و فروش می‌شود. این قیمت تحت تأثیر عوامل متعددی قرار دارد؛ عواملی مانند میزان عرضه و تقاضا، جو حاکم بر بازار، اوضاع سیاسی کشور و … . ارزش ذاتی، اهمیت و سودمندی یک سهم را نشان می‌دهد و دو عامل قدرت سودآوری و چگونگی کسب سود روی آن تأثیر می‌گذارند.

محاسبه ارزش ذاتی سهم

کارشناسان و تحلیل‌گران برای مشخص کردن قدرت سودآوری یک سهم، تمامی ابعاد واحد اقتصادی مربوط به آن را مورد بررسی قرار می‌دهند و قابلیت‌های آن را مشخص می‌کنند. در این راستا صورت‌های مالی، پتانسیل رشد، دارایی‌ها و … یک شرکت بررسی می‌شود و در نهایت مشخص خواهد شد که آیا آن شرکت می‌تواند در آینده هم سودآوری خود را تکرار کند و افزایش دهد یا خیر. کیفیت و چگونگی کسب سود نیز با سنجیدن معیارهایی مثل میزان رضایت کارکنان و مشتریان، وضعیت در مقایسه با رقبا، میزان ریسک، پیش‌بینی وضعیت سود در آینده و … تعیین می‌شود. برای تعیین ارزش ذاتی سهام، لازم است جریان‌ها و صورت‌های مالی شرکت در سال‌های آینده پیش‌بینی شود.

ارزش ذاتی فاکتوری است که در تحلیل بنیادی و رویکردهای فاندامنتال به بازار در نظر گرفته می‌شود. اگر قصد سرمایه‌گذاری بلندمدت داشته باشید، این فاکتور یکی از مهمترین عواملی است که باید در نظر بگیرید. قیمت و ارزش یک سهم لزوما با هم برابر نیستند اما تصور رایج این است که قیمت سهام در گذر زمان به سمت ارزش ذاتی آن حرکت می‌کند.

سرمایه‌گذارانی که رویکرد بنیادی دارند، زمانی که قیمت سهم از ارزش ذاتی آن کمتر باشد برای خرید اقدام می‌کنند. در این حالت ارزش بازاری از ارزش ذاتی سهام کمتر است و پیش‌بینی می‌شود قیمت در آینده بیشتر شود. به این بازار در انگلیسی undervalue می‌گویند. زمانی که قیمت از ارزش واقعی یک سهم بیشتر باشد با بازار overvalue مواجه هستیم. در این حالت، سرمایه‌گذاران برای فروش اقدام می‌کنند.

با این اوصاف، تفاوت ارزش و قیمت عامل مهمی برای سرمایه‌گذاران است و زمان ورود به بازار و خروج از آن را برای‌شان مشخص می‌کند.

اصطلاح حباب بازار، از همین تفاوت به وجود آمده است. زمانی که قیمت یک سهم از ارزش ذاتی آن بیشتر باشد، حباب مثبت به وجود آمده و لازم است برای فروش اقدام شود. برعکس، وقتی که قیمت سهم از ارزش واقعی آن کمتر باشد، حباب منفی شکل گرفته و فرصت مناسبی برای خرید محسوب می‌شود.

ارزش ذاتی سهام چگونه محاسبه می‌شود؟

محاسبه ارزش ذاتی سهام یک کار پیچیده و تخصصی است که با استفاده از فرمول‌های مختلف و رویکردهای مختلف انجام می‌شود. اساسا تحلیل بنیادی یک روش تخصصصی است که هر کسی وقت و توانایی یادگیری آن را ندارد. به همین دلیل شرکت‌ها و متخصصان مشاوره سرمایه‌گذاری به وجود آمده‌اند تا تحلیل‌های تخصصی خود را به سهام‌داران ارائه دهند و آن‌ها را در زمینه خرید و فروش سهام راهنمایی کنند.

مدل گوردون یکی از روش‌های رایج برای محاسبه ارزش ذاتی سهم است. مدلی که ارزش ذاتی سهام را، بر مبنای ارزش فعلی سود تقسیمی پیش‌بینی‌شده با نرخ ثابت، محاسبه می‌کند.

برای استفاده از این مدل، لازم است چند شاخص را در یک فرمول قرار دهید و ارزش واقعی سهام یک شرکت را به دست آورید. فرمول مدل گوردون برای محاسبه ارزش ذاتی سهم به این شکل است:

(Intrinsic value of stock = D÷(k-g

در این فرمول D سود تقسیمی مورد انتظار هر سهم، K بازده مورد انتظار سرمایه‌گذار و g نرخ رشد مورد انتظار سود تقسیمی سهام است.

ارزش دارایی‌های مالی شرکت چگونه محاسبه می‌شود؟

تحلیل‌گران بنیادی برای محاسبه ارزش ذاتی سهام یک شرکت، ارزش دارایی‌های آن شرکت را نیز محاسبه می‌کنند و برای این کار، رویکردهای مختلفی وجود دارد.

  • رویکرد ترازنامه‌ای: در این رویکرد ارزش دارایی‌های شرکت، چه موارد مشهود و چه غیر مشهود، محاسبه می‌شود. یکی از روش‌های رایج در رویکرد ترازنامه‌ای، محاسبه ارزش خالص دارایی یا NAV شرکت است. فاکتور NAV معیاری برای مشخص کردن ارزش دارایی‌های یک شرکت است که در آن ذخیره کاهش ارزش دارایی‌ها، سود محقق شده بعد از تاریخ ترازنامه، ارزش افزوده پرتفوی غیر بورسی، ارزش افزوده پرتفوی بورسی و حقوق صاحبان سهام به هم اضافه و بر تعداد سهام شرکت تقسیم می‌شوند. در حقیقت در این روش، صحبتی از سود و زیان شرکت به میان نمی‌آید و تنها ترازنامه در نظر گرفته می‌شود.
  • رویکرد نسبی: در این روش، ارزش واقعی هر شرکت با توجه به شرکت‌های مشابه تعیین می‌شود. کسانی که از این روش استفاده می‌کنند بر این عقیده هستند که دارایی‌های مشابه قاعدتا باید ارزش یکسانی داشته باشند. در این رویکرد، بیشتر از نسبت P/E استفاده می‌شود.

دو شرکت را در نظر بگیرید که از نظر نرخ رشد، ریسک و … شرایط مشابهی دارند. اگر P/E یکی از این شرکت‌ها در مقایسه با دیگری پایین باشد، یعنی سهام آن شرکت زیر قیمت و کمتر از ارزش واقعی معامله می‌شود و جای رشد دارد. این شرایط فرصت مناسبی برای سرمایه‌ گذاری در بورس محسوب می‌شود. البته P/E تنها گزینه موجود برای مقایسه در رویکرد نسبی نیست. در حقیقت بهتر است در مورد هر صنعتی از ضریب‌ها و شاخص‌های مخصوص آن استفاده کنیم تا نتیجه دقیق‌تری به دست آید.

  • رویکرد تنزیلی: کارشناسان این رویکرد را دقیق‌ترین و مهمترین روش ارزش‌گذاری می‌دانند که با توجه به جریان‌های نقدی تولیدی شرکت محاسبه می‌شود. در رویکرد تنزیلی، جریان‌های نقد آتی شرکت با توجه به یک نرخ مشخص، تنزیل می‌شوند و به این ترتیب، ارزش فعلی شرکت به دست می‌آید.

سخن آخر

معیارهای مختلفی برای تصمیم‌گیری در مورد خرید یا فروش سهام وجود دارد. افرادی که در تحلیل بورس و بازار سرمایه رویکرد بنیادی دارند، قبل از خرید در نظر می‌گیرند که قیمت فعلی و ارزش ذاتی سهم چیست و چقدر است. آن‌ها عقیده دارند قیمت‌ها به مرور زمان به سمت میانگین ارزش ذاتی سهام حرکت خواهند کرد و تفاوت میان این دو مشخص می‌کند چه زمانی برای خرید یا فروش مناسب است.

اصطلاحات بورسی از صفر تا صد (قسمت دوم)

بورس | سرمایه گذاری | تحلیل بورس | تحلیل تکنیکال | تحلیل فاندمنتال | تحلیل بنیادی

این روزها کلمه بورس و سرمایه‌گذاری در بورس زیاد به گوشتان خورده است. در مواجه با بورس و سرمایه گذاری دو واکنش متفاوت از اطرافیان می‌گیرید. یک سری افراد به شدت شما رو ترغیب به حضور در بازار بورس می‌کنند ولی در مقابل یک سری افراد به شما هشدار می‌دهند که دور بورس خط قرمز بکشید. در نهایت اینکه وارد بورس شوید یا نه، تصمیم خودتان است! اما به این نکته توجه کنید که وقتی برای اولین بار می‌خواهید وارد بورس شوید، بزرگ‌ترین دغدغه، شناخت دقیق بازار بورس است!
به همین خاطر در ابتدا شما باید اطلاعاتتان را در مورد سرمایه‌گذاری در بورس بالا ببرید.
برای اینکه شناخت درستی از بازار سرمایه داشته باشید، ما سعی کردیم در قالب دو مطلب کلیه اصطلاحات بورسی را به شما معرفی کنیم.

تحلیل بنیادی یا fundamental

تحلیل بنیادی روشی برای ارزیابی سهام از کجا بفهمیم یک سهم بنیادی است؟ و اوراق بهادار است. در تحلیل بنیادی ارزش ذاتی سهام محاسبه می‌شود.
به‌طور کلی تحلیل بنیادی، رویکردی است برای پیش بینی وضعیت آتی بازارهای مالی براساس اخبار و اطلاعات دریافتی از اقتصاد ملی و جهانی، صنعت و صورت‌های مالی شرکت‌هاست.
برای آنکه بتوان تحلیل بنیادی صحیحی داشت، نیاز است فرد تحلیلگر شناخت مناسبی از بازار، اقتصاد خرد و کلان، مدیریت مالی، سیاست و صنایع مورد بررسی داشته باشد.
اگر ارزش ذاتی یک سهم پایین‌تر از قیمت فعلی باشه، دارنده این سهم می‌تواند تصمیم به فروش این سهم بگیرد ولی اگر ارزش ذاتی یک سهم بالاتر از قیمت فعلی باشد، سهام دار سود کرده است و می‌تواند با سودی که از این سهام داشته، سهام را بفروشد که هدف تحلیل بنیادی سهام همین است.
یک تحلیلگر برای محاسبه تحلیل بنیادی عوامل زیر را در نظر می‌گیرد:

  • ترازنامه شرکت
  • صورت سود و زیان
  • وضعیت جریان نقدی
  • وضعیت درآمد شرکت
  • در نظر گرفتن جنبه‌های نامشهود مانند کیفیت مدیریت شرکت، سهم بازار و شرایط اقتصادی کشور و جهان

در پایان این نکته را در نظر بگیرید که تحلیل بنیادی اساس سرمایه‌گذاری است.

تحلیل تکنیکال Technical analytics یا تحلیل نمودارهای قیمت

این تحلیل، رویکردی برای پیش‌بینی وضعیت آتی بازارهای مالی مبتنی بر مطالعه وضعیت گذشته بازار است.
تحلیل تکنیکال بر چهار فرض اساسی بنیان نهاده شده است.

  • هر آنچه که در مورد اوراق یا کالای مورد معامله حائز اهمیت می باشد، در قیمت آن گنجانده می شود. (سهام، ارز، سکه، طلا)
  • تغییرات قیمت اوراق یا کالای مورد معامله تصادفی نیست. بلکه از روندهای مشخصی پیروی می کند که با شناسایی آن روندها، می توان قیمت آتی را پیش بینی کرد.
  • در بررسی اوراق یا کالای مورد معامله ” چگونه” از چرایی بیشتر اهمیت دارد. در تحلیل تکنیکال به جای اینکه به دنبال آن باشیم بفهمیم چرا قیمت تغییر کرد، میخواهیم بدانیم چگونه قیمت تغییر می کند.
  • تاریخ خودش را تکرار می کند، یعنی روان شناسی جمعی سرمایه گذاران در دوره های مختلف یکسان است. بنابراین نوسانات آینده بازار شبیه نوسانات گذشته است.

در تحلیل تکنیکال از مجموعه‌ای از روش‌های ریاضی و هندسی استفاده می‌شود تا براساس نمودار تغییرات قیمتی اوراق یا کالای مورد معامله، قیمت آن در آینده تخمین زده شود. به دلیل آنکه تحلیل‌گران تکنیکال با نمودار (چارت) سرو کار دارند. به آنها چارتیست نیز می‌گویند.
عموما افرادی از تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند که با دیدگاه سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت و میان‌مدت و با هدف کسب سود از نوسانات قیمتی در بازار به فعالیت می‌پردازند.

صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک

افراد به دو طریق می‌توانند در بازار سرمایه، سرمایه‌گذاری می‌کنند:
روش اول، روش مستقیم است که شخصا اقدام به خرید و فروش اوراق بهادار می‌کنند.
روش دوم، روش غیرمستقیم است که بین سرمایه‌گذار و سرمایه‌پذیر یک موسسه مالی به عنوان واسطه عمل می‌کند.
صندوق سرمایه‌گذاری مشترک نمونه‌ای از این موسسات مالی واسطه هستند.
صندوق سرمایه‌گذاری مشترک، نهادی است که منابع مالی موردنیاز برای سرمایه‌گذاری را از مردم جمع آوری کرده و در سبد متنوعی از اوراق بهادار سرمایه‌گذاری می‌کند.
در معاملاتی که در صندوق‌های سرمایه‌گذاری اتفاق می‌افتد به مبنای حجم خرید و فروش، واحد یا unit گفته می‌شود.

انواع صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک:

  • صندوق سرمایه‌گذاری در سهام: بخش عمده منابع خویش را به سرمایه‌گذاری در سهام اختصاص می‌دهند.
  • صندوق سرمایه‌گذاری در اوراق بهادار با درآمد ثابت: دارای حداقل سود تضمینی است.
  • صندوق سرمایه‌گذاری مختلف: ترکیبی از دو مورد بالا

ضریب بتا:

ریسک سیستماتیک | ریسک غیر سیستماتیک

دو عامل تشکیل‌دهنده سبد دارایی سرمایه‌گذاران، بازده و ریسک هستند.
ضریبی است که وابستگی بین یک سهم و بازار را نشان می‌دهد.
یا به‌عبارت دقیق‌تر، ریسک سیستماتیک یک سرمایه‌گذاری یا مجموعه‌ای از دارایی‌های مالی، نسبت به ریسک پرتفوی بازار یک ضریب همبستگی است که نشانگر نوسان قیمتی سهم، در مقایسه با بازارکلی فعال در آن، می‌باشد.
در تعریف بالا اشاره به ریسک سیستماتیک کردیم، لازم است جهت درک مفهوم ضریب بتا اشاره به انواع ریسک‌ها شود:
ریسک سیستماتیک (غیرقابل اجتناب)
بخشی از ریسک سهام گفته می‌شود که نمی‌توان از طریق افزایش تنوع سهم کاهش داد. این ریسک غیرقابل کنترل است.
عوامل ایجاد کننده ریسک سیستماتیک:

  • تحولات سیاسی و اقتصادی
  • چرخه‌های تجاری
  • تورم
  • بیکاری

ریسک غیرسیستماتیک (قابل اجتناب)
بخشی از ریسک سهام گفته می‌شود که می‌توان از طریق افزایش تعداد سهم کاهش داد. این نوع ریسک قابل کنترل است. این ریسک شامل آن بخش از کل ریسک مجموعه سهام است که مختص به یک شرکت یا صنعت خاص است را نشان می‌دهد.
عوامل ایجاد کننده ریسک سیستماتیک:

  • کالاها و خدمات تولیدی شرکت یا صنعت
  • نوع مدیریت
  • اقدامات رقبا
  • ساختار هزینه شرکت

ضریب بتا اصولا نسبت به مقدار یک سنجیده می‌شود.
ضریب بتای یک (هم شدت بودن)
بزرگتر از یک (شدیدتر بودن)
کوچکتر از یک (ملایم بودن)
سهم با بتای بالا ریسکی‌ترند اما پتانسیل بالاتری برای بازدهی دارند.
سهم با بتای پایین ریسک کمتری دارند و بالطبع بازدهی کمتری هم خواهند داشت.

اهرم مالی:

اهرم در علم مدیریت مالی به معنای روشی برای تکثیر کردن سود یا زیان است.
به عبارت دقیق‌تر اهرم به معنی قرض کردن پول به‌منظور چند برابر کردن درآمد حاصله از داد و ستد است.
روش‌های معمول کسب اهرم، قرض گرفتن پول، خرید دارایی ثابت و استفاده از ابزار مشتقه است.

ارزش خالص دارایی‎ها: (NAV)

ارزش خالص دارایی‌ها (ناو)، عبارت است از ارزش خالص دارایی‌های یک شرکت؛ به عبارت دیگر ارزش کل دارایی‌های یک شرکت پس از کسر بدهی‌ها.
محاسبه NAV در مورد شرکت‌های سرمایه‌گذاری مناسب‌ترین روش جهت ارزش‌گذاری سهام است.
برای یک شرکت سرمایه‌گذاری با ویژگی‌های یک صندوق سرمایه‌گذاری مشترک، ارزش خالص دارایی‌ها، حاصل تفاوت کل دارایی‌ها منهای کل بدهی‌های آن است.
ارزیابی شرکت‌ها: تفاوت ارزش دفتری دارایی‌ها و بدهی‌ها محاسبه می‌کنند.
ارزیابی صندوق سرمایه‌گذاری مشترک: بدهی صندوق – ارزش کل پرتفوی
یک شرکت سرمایه‌گذاری دارایی‌ها و بدهی آن به صورت روزانه تغییر می‌کند؛ به همین دلیل NAV آن نیز روزانه باید محاسبه گردد. اصولا شرکت‌های سرمایه‌گذاری برای محاسبه NAV تقسیم بر تعداد سهم جاری خود محاسبه می‌کنند.

حاشیه سود یا Margin

حاشیه سود از فرمول سود پس از کسر مالیات / فروش خالص بدست می‌آید.
یا به‌عبارت دیگر، شرکت به ازای هر فروش به اندازه حاشیه سود، سود دریافت می‌کند.
حاشیه سود یکی ازشاخص‌های مهم برای افرادی است که با دیدگاه بلندمدت یا اصطلاحا سهامداری به فعالیت در بازار سرمایه می‌پردازند.

کدال:

سامانه جامع اطلاع رسانی ناشران (Comprehensive Database of all listed companies)
سامانه یا پایگاه اطلاعات جامع شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس است. آدرس سایت آن codal.ir است.
هدف از ایجاد و راه‌اندازی سامانه کدال، حفظ و نگهداری و انتشار الکترونیکی اطلاعات مالی و اطلاعات مربوط به سهام شرکت‌های ثبت شده در بورس اوراق بهادار ایران است.
اطلاعاتی که از طریق کدال می‌توانیم به دست بیاوریم:

  • صورت‌های مالی حسابرسی شده و حسابرسی نشده میان دوره‌ای تلفیقی و سالانه شرکت‌های بورسی و فرابورسی
  • گزارش فعالیت ماهانه شرکت‌های بورسی و فرابورسی
  • آگهی دعوت به مجمع عمومی عادی سالیانه، مجمع عمومی فوق‌العاده و کلیه مجامع شرکت‌های بورسی و فرابورسی
  • اعلام تغییرات مربوط به ترکیب اعضای هیئت مدیره شرکت‌ها
  • آگهی افزایش سرمایه شرکت‌ها
  • تصمیم‌گیری در خصوص تصمیم تقسیم سود سالانه شرکت‌ها
  • افشای اطلاعات با اهمیت
  • زمان‌بندی تقسیم سود نقدی سهام

حجم مشکوک :

به صورت غیرعادی شاهد افزایش حجم معاملات باشیم. معمولا نشانه‌هایی از تغییر مهم در روند یک سهام و یا تقویت سرعت تغییرات حقیقی هستند.
به طوری که باعث ایجاد صف خرید و فروش می‌شود که در این موقعیت خریداران سهم را با قیمت پایین می‌خرند و با قیمت بالا می‌فروشند. انگیزه اصلی همه از این ترفند سوق دادن قیمت به سمتی است که با خرید این سهام سود مورد انتظار را به دست آورند.

حمایت و مقاوت (Support – Resistance)

حمایت و مقاومت ارائه‌دهنده نقاط اتصال کلیدی و مهمی هستند که در آنها عرضه و تقاضا بهم می‌رسند.
در بازار مالی، قیمت‌ها توسط عرضه و تقاضای بیش از حد هدایت می‌شوند.

حمایت:

سطحی از قیمت است که تصور می‌شود، در آن تقاضا آنقدر قوی باشد که از سقوط بیشتر قیمت جلوگیری کند. در سطح حمایت انتظار می‌رود، خریداران به خرید راغب‌تر شوند و فروشندگان تمایل کمتری به فروش پیدا کنند.
اعتقادبراین است که زمانی که قیمت به سطح حمایت می رسد، تقاضا معمولا بیشتر از عرضه می‌شود و از سقوط قیمت به زیر سطح حمایت جلوگیری می‌کند.

مقاومت:

سطحی از قیمت است که تصور می‌شود، در آن فروش آنقدر قوی باشد که از افزایش قیمت جلوگیری کند.
هنگامی که قیمت به سمت سطح مقاومت بالا می‌رود، فروشندگان به فروش راغب‌تر شوند و خریداران تمایل کمتری به خرید پیدا کنند.
اعتقادبراین است که زمانی که قیمت به سطح مقاومت می‌رسد، عرضه از تقاضا افزایش می‌یاد و از افزایش قیمت به بالای سطح قیمت جلوگیری می‌کند.
افزایش قیمت به بالای این سطح نشان دهنده‌ی یک تمایل جدید به خرید یا انگیزه کمتر برای فروش است.

اوج ها و فرودها:

محدوده حمایت و مقاومت | تحلیل تکنیکال

حمایت می‌تواند با استفاده از نقاط عطف پایین قبلی ایجاد شود.
مقاومت می‌تواند با استفاده از نقاط عطف بالای قبلی ایجاد شود.
وقتی که قیمت به بالای سطح مقاومت نفوذ می‌کند، سطح مقاومت شکسته شده و می‌تواند تبدیل به حمایت شود.
شکست مقاومت، نشان‌دهنده پیروزی نیروی تقاضا بر نیروی عرضه است.
ریزش قیمت به پایین سطح حمایت، تغییر در عرضه و تقاضا را نشان می‌دهد.
شکست حمایت، نشان‌دهنده پیروزی نیروی عرضه بر نیروی تقاضاست.

محدوده حمایت” (Trading Range)

محدوده حمایت می‌تواند نقش مهمی را در تعیین اینکه سطح‌های حمایت و مقاومت یک نقطه عطف هستند و یا الگوهای تکرار شدنی می باشند.
محدوده معامله یا محدوده Range یک دوره زمانی است که در آن قیمتها در یک دامنه نسبتا محدود تغییر می‌کند.
این نشان می‌دهد که نیروهای عرضه و تقاضا با هم در تعادل هستند.

مناطق حمایت و مقاومت: (Support and Resistance zone)

از آنجایی که تحلیل تکنیکال؛ علم دقیقی نیست بعضی اوقات مشخص کردن مناطق حمایت و مقاومت می‌تواند کارآمد باشد.
اوراق بهادار ویژگی‌های خاص خود را دارند و تحلیل آنها باید با در نظرگرفتن پیچیدگی‌های آنها انجام شود. گاهی اوقات خطوط دقیق حمایت و مقاومت بهترین انتخاب هستند و بعضی اوقات مناطق حمایت و مقاومت بیشتر به کار می‌آیند.
اگر محدوده معامله کمتر از دو ماه دوام آورد و تغییر قیمت نیز نسبتا کم باشد، سطوح حمایت و مقاومت کاربرد دقیق‌تری دارد.
اگر محدوده معامله چندین ماه ادامه یابد و تغییرات قیمت نیز نسبتا زیاد باشد، بهتر است به جای سطوح از محدوده‌های مقاومت و حمایت استفاده شود.
سطوح حمایت و مقاومت، سطوحی دقیق هستند. در حالیکه محدوده‌های حمایت و مقاومت یک محدوده خاص از قیمت را نمایش می‌دهند.
تشخیص سطوح کلیدی حمایت و مقاومت یک اصل مهم در تحلیل تکنیکال است.

🎥 نسبت قیمت به ارزش دفتری (P/B) چیست؟

🎥 نسبت قیمت به ارزش دفتری (P/B) چیست؟

به سادگی توسط فرمول زیر می توانیم مشاهده کنیم که نسبت ارزش بازار یک سهم به ارزش دفتری همان سهم نشان دهنده P/B آن سهم می باشد، این نسبت به ما کمک می کند تا بفهمیم که آیا قیمتی که هم اکنون در بورس معامله می شود از ارزشی که از نظر حسابداری در دفاتر حسابداری آن شرکت ثبت شده کمتر و یا بیشتر است و همچنین به عبارتی دیگر می توان بیان کرد که هرچه نسبت P/B برای سهام یک شرکت کمتر باشد، آن شرکت از وضعیت بهتری در بازار سرمایه برخوردار است.

نسبت قیمت به ارزش دفتری(P/B)

طبیعی است هرچه میانگین P/B تمام سهام موجود در بازار کمتر باشد، وضع آن بازار و در واقع وضع آن اقتصاد بهتر است؛ حداقل از نظر نسبت بین ارزش بازار به ارزش دفتر این گونه است.

P/B (پی بر بی) یک سهم چطور محاسبه میشود؟

در گام اول باید میزان ارزش دفتری هر سهم شرکت را تعیین کنیم؛ ارزش دفتری به ازای هر سهم برابر است با مجموع حقوق صاحبان سهام شرکت تقسیم‌ بر تعداد کل سهام شرکت؛ در قسمتی از صورت های مالی میان دوره ای، جمع حقوق صاحبان سهام شرکت مورد نظر به صورت یک عدد نمایش داده شده است. فرض کنید این عدد برابر با 20.000.000.000.000 ریال باشد و تعداد کل سهام شرکت مورد نظر 16 میلیارد سهم باشد.

از تقسیم عدد 20.000.000.000.000 بر 16.000.000.000 عدد 1250 حاصل میشود. این عدد نشان دهنده این است که ارزش دفتری هر سهم شرکت مورد نظر در حال حاضر 1250 ریال است.

در مرحله بعدی باید از روی تابلوی معاملات سهام، قیمت پایانی سهام شرکت را بخوانیم که این عدد همانارزش بازار سهم است. فرض میکنیم قیمت پایانی نماد معاملاتی شرکت مورد نظر در تابلوی معاملات برابر با 2000 ریال باشد. حال با تقسیم ارزش بازار سهم یعنی عدد 2000 بر ارزش دفتری سهم یعنی عدد 1250، نسبت P/B شرکت به دست خواهد آمد که در اینجا این عدد برابر با 1.6 است. این عدد به این معنا است که قیمت بازاری هر سهم شرکت مورد نظر 1.6 برابر ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام آن به ازای هر سهم است.

خلاصه نکات مربوط به نسبت P/B به شرح زیر است:

  • نسبت P/B ارزش بازار یک شرکت را به ارزش دفتری آن می‌سنجد.
  • نسبت P/B منعکس‌ کننده نسبت بین حقوق صاحبان سهام شرکت و ارزش دفتری آن است.
  • بطور معمول ارزش بازار یک شرکت بالاتر از ارزش دفتری آن است.
  • سرمایه‌ گذاران ارزشی از نسبت P/B برای شناسایی سرمایه ‌گذاری‌های احتمالی استفاده می‌کنند.
  • نسبت P/B زیر 1، معمولا یک سرمایه‌ گذاری قوی محسوب می‌شود.
  • نسبت P/B پائین‌ تر میتواند به معنی این باشد که قیمت سهم زیر ارزش ذاتی است.
  • در قیمت سهام، معیار آینده ‌نگری لحاظ شده و منعکس ‌کننده جریانات آتی پول نقد در شرکت است.
  • ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام یک معیار حسابداری است که براساس اصل هزینه تاریخی ساخته شده است.
  • اگر شرکتی تمام دارایی‌ های خود را نقد کرده و تمام بدهی ‌ها را پرداخت کند، مقدار سرمایه باقی مانده ارزش دفتری شرکت است.
  • به عبارتی دیگر، ارزش دفتری، دارایی‌های خالص یک شرکت است.
  • اختلافات بزرگ بین نسبت P/B و بازده حقوق صاحبان سهام اغلب زنگ خطری برای شرکتها است.

اگر هنوز با مفهوم مجمع نیز آشنا نیستید پیشنهاد می کنیم تا ویدئو زیر را مشاهده نمایید

اگر مایل هستید تا درباره مفهوم EPS اطلاعات کسب کنید ویدئو زیر را از دست ندهید :

آموزش ابتدایی بورس – آموزش سرمایه گذاری در بورس

آموزش ابتدایی بورس

افراد زیادی از مشمولان سهام عدالت، خریداران etf های دولتی از بانک ها و همین طور افرادی که اخیرا مراحل ثبت نام در بورس را به اتمام رسانده اند و کد بورسی خود را دریافت کرده اند، خواهان آموزش ابتدایی بورس هستند. در واقع این افراد به دنبال یادگیری بورس هستند و قصد دارند آموزش قدم به قدم بورس را فرا بگیرند. آموزش ابتدایی بورس شامل مواردی مانند؛ آموزش خرید سهم در بورس ، آموزش تابلوخوانی در بورس ، آموزش تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی و به صورت کلی آموزش سرمایه گذاری در بورس میشود. بسیاری از افراد به دنبال فیلم آموزش بورس رایگان و آموزش کامل بورس هستند و سعی دارند صفر تا صد بورس را آموزش ببینند که بسیار فکر خوبی است، ولی بهتر است آموزش ابتدایی بورس را ببینند و یک ذهنیت و دید مناسبی نسبت به سرمایه گذاری در بورس داشته باشند و در ادامه به دنبال پکیج آموزش بورس باشند و برای شرکت در کلاس های آموزش بورس اقدام کنند. در این مقاله آموزشی قصد داریم تا به آموزش بورس برای مبتدیان به زبان ساده بپردازیم.

آموزش ابتدایی بورس

برای شروع سرمایه گذاری و یادگیری مفاهیم بورس ، ابتدا لازم است درک درستی درباره سازمان بورس و شرکت های فعال در آن داشته باشیم. در این راستا باید گفت که شرکت‌ هایی که بالای 20 میلیارد تومان سرمایه داشته باشند، در بورس پذیرفته می ‌شوند و شرکت‌ های کوچک ‌تر می‌ توانند از طریق فرابورس سهام خود را روانه بازار بورس کنند، پس فرق بورس با فرابورس تنها در شرایط و نحوه پذیرش شرکت ها در سازمان بورس و اوراق بهادار ایران است و تفاوت دیگری ندارد و به صورت کلی میتوان گفت که شرایط ورود به فرابورس برای شرکت های کوچک تر ساده تر صورت می پذیرد و تفاوت بنیادی بین شرکت های فعال در این دو بازار وجود ندارد.

افرادی که اخیرا کد بورسی خود را دریافت کرده اند و در سیستم کارگزاری خود سعی در خرید و فروش و یادگیری فرآیند آن دارند باید در نظر داشته باشند که برای این کار باید در ابتدا یاد بگیرند که در چه زمانی، با چه قیمتی و با چه درصد سود انتظاری وارد چه سهامی شوند و دلیل انتخاب سهام هایی که خریداری می کنند را درک کنند و این نباشد که افرادی به ما بگویند بخرید و ما هم اقدام به خریداری سهام کنیم. بنابراین اگر قصد آموزش خرید و فروش سهام در بورس را دارید، در ادامه توضیحاتی خدمت شما عزیزان خواهیم داد.

آموزش خرید سهم در بورس

برای دریافت سیگنال خرید سهام در بورس روش های گوناگونی وجود دارد و ما می توانیم از ابزارهای مختلفی در این راستا کمک بگیریم. در واقع اگر ما با این ابزارهایی که در اختیار ما قرار دارد مانند؛ تابلوخوانی در بورس ، تحلیل تکنیکال ، تحلیل بنیادی ، روانشناسی و رفتارشناسی معامله گران و بازار بورس و … بتوانیم سهام مناسبی را که شرایط تکنیکالی و بنیادی خوبی دارد و قیمت در محدوده حمایتی قرار گرفته است و برای سرمایه گذاری مناسب است، شناسایی کنیم، قادریم سرمایه گذاری در بورس را به بهترین شکل و با مناسب ترین استراتژی معاملاتی پیش ببریم و همواره سود خوبی از بورس کسب کنیم، ولی خب همه این موارد در کنار هم خیلی ساده نیست و ما در این مطلب سعی میکنیم دید مناسبی نسبت به هر یک از این موارد به شما بدهیم تا از سردرگمی که در آن هستید، خارج شوید.

به صورت کلی در نظر داشته باشید که آموزش خرید سهم در بورس بسیار ساده است و کافی است وارد سامانه معاملاتی کارگزاری خود شوید و حسابتان را شارژ کنید و نمادی که قصد خرید آن را دارید (مثل نماد خودرو که به شرکت ایران خودرو تعلق دارد) را انتخاب کنید، سپس روی گزینه خرید کلیک نمایید و قیمت و تعداد سهامی که قصد داریم خریداری کنید را مشخص کنید و سفارش خودتان را ارسال کنید و سهم مورد نظر را خریداری کنید، ولی نکته اصلی در آموزش خرید سهم در بورس به این مربوط می شود که برای مثال چرا در این زمان، با این قیمت و با چه دید زمانی برای سرمایه گذاری باید اقدام به خرید سهام ایران خودرو کنید و در چه زمانی با چه قیمتی و به چه دلیل باید برای فروش این سهام اقدام کنید! در واقع ابزارهای بورسی که بیان کردیم در پاسخ به این سوالات ما را یاری می کنند.

آموزش تحلیل تکنیکال بورس به زبان ساده

تحلیل تکنیکال در واقع مجموعه از قواعد و ابزارهایی است که یک معامله گر بیشتر برای تحلیل یک شرکت در بازه زمانی کوتاه مدت و میان مدت از آن بهره می گیرد. اگر بخواهیم دقیق تر عنوان کنیم باید گفت که تحلیل تکنیکال به بررسی نمودارهای یک سهم می ‌پردازد و با توجه به تغییرات قیمت و حجم معاملات پیش بینی می کند که کدام سهم‌ ها قرار است بالا بروند یا پایین بیایند. او سعی می کند که نقطه ایده ‌آل برای ورود و خروج به سهم را شناسایی نماید.

آموزش ابتدایی بورس

این روش تنها برای سفته ‌بازها و نوسان‌ گیرها نیست، بلکه تحلیلگران بنیادی هم بعد از انتخاب سهم، بدشان نمی ‌آید که از روند سهم آگاهی یابند و ببینند که آیا چند روز بعد نمی ‌توانند سهم را ارزان ‌تر از امروز خریداری کنند! در نظر داشته باشید که تحلیل تکنیکال هم یک روش ثابت و جهانی ندارد و امکان دارد تحلیلگران مختلف از راه‌ های متفاوتی به تحلیل تکنیکالی یک سهم بپردازند. سوالی اصلی در تحلیل تکنیکال این است که دریابیم روند آتی سهم در بازه های زمانی مختلف صعودی است یا نزولی، اگر صعودی بود و قیمت در مکان مناسبی قرار داشت، برای خرید سهم اقدام کنیم و اگر نزولی بود و قیمت در سقف قیمتی و یا نزدیک آن بود، برای فروش آن سهم اقدام کنیم.

تحلیل بنیادی از مبانی آموزش ابتدایی بورس

تحلیل بنیادی یا همان تحلیل فاندامنتال با بررسی صورت مالی، محصول، ساختار مدیریت، وضعیت اقتصادی و پیش ‌بینی هزینه ‌های تولید و میزان فروش، سعی دارد تا تخمین بزند یک سهم چقدر ارزش دارد. امکان دارد در آینده بازار هم به ارزش ذاتی سهم پی ببرد و قیمت افزایش یابد. امکان دارد سهم ارزان بماند، ولی با ایجاد سودی فوق ‌العاده، سود خوبی به سرمایه‌ گذار برساند. شایان ذکر است که تحلیل بنیادی تنها برای سرمایه ‌گذاران بلندمدت نیست.

خوب است که نوسانگیرها هم درکی کلی از وضعیت بنیادی شرکت، مثل دارایی ‌ها و بدهی‌ ها داشته باشند. برای یک تحلیلگر بنیادی، کاهش قیمت یک سهم ارزنده، موقعیتی خوبی را برای خرید سهم ایجاد می کند، به این دلیل که معمولا او قصد دارد سهم را 1 تا 5 سال یا بیشتر نگه دارد. بعضی از کجا بفهمیم یک سهم بنیادی از کجا بفهمیم یک سهم بنیادی است؟ است؟ تحلیلگران بنیادی سهم را برای “تمام عمر” خریداری می ‌کنند. گفتنی است که هدف اصلی از تحلیل بنیادی این است که بفهمیم یک سهم چقدر ارزش دارد و آیا قیمت فعلی، بسیار گران یا بسیار ارزان است.

آموزش تابلوخوانی در بورس

در آموزش ابتدایی بورس در این بخش به آموزش تابلوخوانی در بورس میرسیم. در واقع تابلوخوانی در بورس یعنی بررسی هر نماد، میزان خرید و فروش، انواع کندل های قیمتی، قیمت پایانی و قیمت آخرین معامله، سهام شناور سهم و نسبت های EPS و P/E سهم و گروه، ورود و خروج پول هوشند ، ارزش معاملات، تحرکات حقوقی و حقیقی، نوسان‌ های قیمت، میزان عرضه و تقاضای موجود روی هر سهم و مواردی از این دست که به شناخت وضعیت کوتاه ‌مدت و میان ‌مدت سهم منجر خواهد شد. تابلوخوانی بازار و تکنیک های معاملاتی در سایت tse یکی از آن مواردی است که هر سهامدار و معامله گری در بورس باید با آن آشنایی های لازم رو داشته باشد.

اگر در اینترنت سرچ کنید، فیلم آموزش تابلو خوانی بورس را خواهید دید، ولی بهتر است نسبت به آموزش تابلو خوانی بورس یک آشنایی کلی داشته باشید تا بتوانید بهتر از فیلم آموزش تابلو خوانی بورس استفاده نمایید. در آموزش تابلوخوانی در بورس قصد داریم تا تمامی مواردی که یک معامله گر باید در تابلوی معاملات و سایت بورس مشاهده کند و در روند معاملات و تصمیمات خود در نظر داشته باشد را بررسی کنیم تا موضوع اموزش تابلوخوانی در بورس که یکی از ارکان آموزش کامل بورس است را یاد بگیرید، به این دلیل که تابلوخوانی در بازار بورس بسیار ساده است و هر فردی می تواند با کمی دقت و توجه آن را یاد بگیرد.

نقش سرمایه فعال در آموزش ابتدایی بورس

بی شک می گویم که این مورد احتمالا تا به حال به گوشتان نخورده باشد و هیچ وقت در موضوع یادگیری بورس و آموزش بورس برای مبتدیان نیامده است، ولی یکی از موارد بسیار مهم در آموزش مبانی بورس همین موضوع است که ما بخشی از سرمایه خودمان را در بازار بورس درگیر کنیم تا با دقت و پیگیری بیشتری نسبت به اصول سرمایه گذاری و یادگیری بورس اقدام کنیم، به این دلیل که اگر دیر اقدام کنیم و یا آموزش سرمایه گذاری در بورس را جدی نگیریم و جزئیات موضوع توجهی نکنیم، صفر تا صد بورس را تجربه نخواهیم کرد و یادگیری کامل بورس تنها یک رویا خواهد بود.

به همین خاطر توصیه دارم که در همان ابتدای کار که مبتدی هستید، درنگ نکنید و با توجه به مواردی که بلدید و شنیده اید، بخش کوچکی از سرمایه خودتان را وارد بازار کنید. از هیچ چیز نترسید، اگر ارزش سهامتان کاهش یابد، تجربه بسیار خوبی از خرید و فروش داشته اید و حداقل روزی یک بار برای چک کردن قیمت سهامی که خریداری کرده اید، به پرتفوی سهام خود سر می زنید و به صورت کلی پیگیر بازار بورس هستید و دلسوزانه و نه با تعصب سعی در یادگیری مفاهیم بورسی دارید تا بتوانید سرمایه اندک خود را از ضرر و زیان دور کنید و سود خوبی کسب کنید. همچنین در نظر داشته باشید که همین موضوع سرمایه فعال است که شما را به سمت یادگیری مبانی تحلیل تکنیکال و بنیادی سوق می دهد و تجربه خوبی از رفتارشناسی و شناخت بورس برای شما به ارمغان می آورد.

نتیجه گیری و کلام آخر

در این مطلب سعی کردیم تا شما را با آموزش ابتدایی بورس و مبانی بورسی آشنا کنیم و در خصوص آموزش خرید سهم در بورس ، آموزش تحلیل تکنیکال بورس و همین طور آموزش تحلیل فاندامنتال یا همان بنیادی توضیح دادیم و در ادامه هم موضوع تابلوخوانی در بازار بورس را بررسی کردیم و در انتها به موضوع حائز اهمیت سرمایه فعال و نقش آن در یادگیری و آموزش بورس پرداختیم و مطلب رو به انتها بردیم.

امیدوارم از این مقاله که به نوعی آموزش بورس برای مبتدیان بود، نهایت استفاده رو برده باشید. هر گونه سوال یا ابهامی در خصوص بورس داشتید، در ادامه یک بخش به عنوان ارسال نظرات و دیدگاه ها در نظر گرفته شده که از آن قسمت می توانید با من و سایر کاربران سایت مای مانی در ارتباط باشید و سوالاتونو بپرسید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.