انواع حاشیه سود و نحوه محاسبه آن ها


حاشیه سود خالص (Net profit margin)

حاشیه سود خالص (به انگلیسی Net Profit Margin) شرکت، یکی از نسبت‌های ‌سودآوری است که از طریق‌ تقسیم‌کردن سود خالص به کل فروش محاسبه ‌می‌شود.

درآمد یا سود خالص ممکن است از طریق کم‌کردن هزینه‌های عملیاتی و سایر هزینه‌ها مانند مالیات و هزینه خرید مواد اولیه از کل درآمد محاسبه شود.

حاشیه سود را به صورت درصد نمایش می‌دهند و در واقع این نسبت نشان می‌دهد که ‌از یک‌ تومان فروش شرکت، چه ‌مقدار آن به سود خالص تبدیل‌ شده ‌است.

به‌ عنوان ‌مثال، حاشیه‌ سودخالص 30 درصد نشان‌ می‌دهد که‌ از 1000 تومان فروش محصولات شرکت، 300 تومان سود خالص به ‌دست ‌آمده‌ است.

در واقع؛ حاشیه سود خالص مهم‌ترین معیار برای مشاهده وضعیت سودآوری یک شرکت است. این معیار نسبت به سایر انواع سود، اطلاعات سودمندتری را در اختیار سرمایه‌گذاران قرار می‌دهد.

این معیار، از تقسیم سود خالص بر فروش خالص یا تقسیم سود خالص بر درآمد حاصل شده در یک دوره زمانی مشخص محاسبه می‌شود. با کسر تمامی هزینه‌های مرتبط با تولید محصول نیز سود خالص به دست می‌آید.

این هزینه‌ها شامل موارد زیر هستند:

  • نیروی کار
  • هزینه عملیاتی اجاره
  • هزینه مواد خام
  • مالیات از درآمد کل
  • هزینه پرداخت بهره
  • ویژگی‌های کلیدی حاشیه سود خالص

این شاخص جهت ارزیابی نحوه مدیریت یک شرکت، ارزیابی میزان سود دریافتی از فروش و مهار هزینه‌های عملیاتی و هزینه‌های سربار، به سرمایه‌گذاران کمک بسیاری می‌کند.

این معیار نشان می‌دهد که چه مقدار درآمد خالص، به عنوان درصدی از درآمدهای دریافتی ایجاد شده است.

یک شرکت می‌تواند با ردیابی افزایش و کاهش این شاخص، پی ببرد که آیا شیوه‌های فعلی کارآمد هستند یا خیر و سود شرکت را بر اساس درآمد پیش‌بینی کند.

Net Profit Margin چگونه محاسبه می‌شود؟

حاشیه خالص سود با استفاده از فرمول زیر به دست می‌آید:

حاشیه سود خالص

این شاخص چه تفاوتی با سایر معیارهای حاشیه سود دارد؟

حاشیه سود خالص، تمام هزینه‌های مربوط به فروش را در نظر گرفته و آن را به جامع‌ترین و محافظه‌کارانه‌ترین معیار سودآوری تبدیل می‌کند.

از سوی دیگر؛ حاشیه ناخالص سود، به هزینه‌های کالاهای فروخته شده (COGS) مرتبط است و مواردی مانند سربار، هزینه‌های ثابت، هزینه‌های بهره و مالیات را نادیده می‌گیرد.

حاشیه سود عملیاتی نیز تمام هزینه‌های عملیاتی را لحاظ می‌کند، اما هیچ کدام از هزینه‌های غیرعملیاتی را شامل نمی‌شود.

مزایای حاشیه سود خالص

  1. همانطور که اشاره کردیم؛ حاشیه سود در امور مالی و حسابداری، معیاری از درآمد (یا سود) یک شرکت نسبت به هزینه آن است. net profit margin تمام هزینه‌ها و انواع حاشیه سود و نحوه محاسبه آن ها درآمد یک شرکت را با هم درنظر می‌گیرد و آن را به یک معیار سودآوری کامل تبدیل می‌کند. این معیار، به ارزیابی هزینه‌ها و قیمت‌گذاری کمک بسیاری می‌کند. به عنوان مثال؛ حاشیه سود خالص بالا بیانگر این است که یک شرکت، استراتژی قیمت‌گذاری موثری دارد، هزینه‌ها را پایین نگه می‌دارد یا ترکیبی از هر دو را به کار گرفته است.
  2. به دلیل اینکه حاشیه سود خالص، درصدی از درآمد شرکت است؛ می‌توان هنگام مقایسه شرکت‌ها با اندازه‌های مختلف در یک صنعت(از کسب‌وکارهای کوچک تا شرکت‌های بزرگ)، از این معیار جهت مقایسه ارزیابی عملکرد شرکت‌ها استفاده کرد. این معیار یکی از مهم‌ترین شاخص‌های سلامت مالی یک شرکت است. یک شرکت می‌تواند با ردیابی افزایش و کاهش در حاشیه سود خالص، ارزیابی کند که آیا رویه‌های فعلی کارآمد هستند یا خیر.
  3. حاشیه سود کم‌تر نیز باعث می‌شود که شرکت، هزینه‌ها و استراتژی قیمت‌گذاری خود را برای افزایش سودآوری مجدد ارزیابی کند. علاوه بر این؛ وام‌دهندگان و بانک‌ها از این شاخص، برای ارزیابی پرداخت یا عدم پرداخت وام به شرکت‌ها بهره می‌برند. به عبارت دیگر، بانک‌ها تمایل دارند به شرکت‌هایی وام دهند که حاشیه سود بالاتری دارند؛ چراکه این موضوع نشان می‌دهد که شرکت به احتمال زیاد دارای جریان نقدی قوی و بیشتری برای بازپرداخت وام است.
  4. از آن‌جایی که این شاخص در شرکت‌ها به صورت درصد بیان می‌شود، می‌توان سودآوری دو یا چند کسب‌وکار را بدون در نظر گرفتن اندازه مقایسه کرد.

همچنین این معیار شامل تمام عوامل موثری است که در ادامه به آن‌ها اشاره می‌کنیم:

  • تمام جریان‌های نقدی خروجی
  • درآمد کل
  • سایر هزینه‌های عملیاتی
  • پرداخت بدهی شامل بهره پرداختی
  • پرداخت یک‌باره برای رویدادهای غیرمعمول مانند دعاوی حقوقی و مالیات
  • جریان‌های درآمد اضافی
  • درآمد سرمایه‌گذاری و درآمد حاصل از عملیات ثانویه

محدودیت‌های حاشیه سود خالص

در کل؛ فرمول حاشیه سود خالص معیار خوبی برای سودآوری است؛ اما ممکن است که این معیار تحت تأثیر فروش‌های یک‌باره، مانند فروش دارایی قرار گیرد و باعث شود که کسب‌وکار به شکل فریبنده و غیرواقعی، سالم به نظر برسد.

علاوه بر این؛ اگر از این شاخص برای مقایسه مشاغل استفاده می‌کنید، باید توجه داشته باشید که شرکت‌ها در صنایع مختلف، مدل‌های تجاری متفاوتی دارند و مقایسه آن‌ها کل ماجرا را نشان نمی‌دهد.

به بیان ساده‌تر؛ از مقایسه حاشیه سود صنایع مختلف، نتیجه‌گیری‌های یکسانی داشته باشید. همچنین لازم به ذکر است که حاشیه سود خالص، به شما دید بیشتری از رشد فروش یا درآمد نمی‌دهد. این معیار نمی‌تواند به شما در درک موثر هزینه‌های تولید کمک کند.

بهتر است از فرمول حاشیه خالص سود به همراه سایر معیارهای مالی مانند حاشیه ناخالص یا جریان نقدینگی نیز استفاده کنید تا دید بهتری از عملکرد کل شرکت به دست آورید.

سخن پایانی

به طور کلی؛ حاشیه سود خالص برای تعیین میزان سودآوری یک شرکت مورد استفاده قرار می‌گیرد و استفاده از آن جهت مقایسه شرکت‌های فعال در یک صنعت مفید خواهد بود.

این اصطلاح در واژه‌نامه جامع بورسینس منتشر شده است.

قصد شروع سرمایه‌گذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاری‌ها انجام دهید:

برای سرمایه‌گذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه می‌شود:

آموزش مفهوم حاشیه سود در تحلیل بنیادی

به‌طورکلی حاشیه سود برابر است با نسبت سود به فروش شرکت.

سود عملیاتی به تفاوت سود ناخالص و هزینه‌های عملیاتی(عمومی،اداری،توزیع،بازاریابی و فروش) اشاره دارد.نسبت سود عملیاتی به فروش همان حاشیه سود عملیاتی می‌باشد که در حقیقت به کنترل هزینه‌های عملیاتی در فرآیند سودآوری شرکت می‌پردازد و بیانگر این است که هرچه این نسبت بالاتر باشد میزان سودآوری شرکت و توانایی آن در کاهش هزینه‌های عملیاتی بیشتر است.

سود خالص نیز به تفاوت سود عملیاتی با اقلام خالص درآمدها و هزینه‌های غیرعملیاتی(مانند درآمدها و هزینه‌های مالی،سود و زیان فروش دارایی‌ها) و مالیات اشاره دارد.در حقیقت سود خالص میزان باقیمانده از سود شرکت پس از کسر تمامی هزینه‌هاست.

نسبت سود خالص به فروش نیز همان حاشیه سود خالص می‌باشد که در حقیقت به کنترل هزینه‌های غیرعملیاتی در فرآیند سودآوری شرکت می‌پردازد و هرچه این نسبت بیشتر باشد بیانگر بالاتر بودن میزان سودآوری شرکت و توانایی آن در کاهش کل هزینه‌های شرکت و به عبارتی کارایی بالای آن است.

مثال:برای محاسبه حاشیه سود خالص و عملیاتی،آخرین صورت سود و زیان (۳ماهه ۹۴) شرکت ایران‌خودرو را استخراج کرده‌ایم:

آموزش مفهوم حاشیه سود در تحلیل بنیادی

حاشیه سود خالص شرکت برابر است با سود خالص تقسیم‌بر فروش:

۱۴۲۰۳۰/۳۱۲۵۳۳۲۰=۰٫۴۵%

حاشیه سود عملیاتی شرکت برابر است با سود عملیاتی تقسیم‌بر فروش:

حاشیه سود چیست و چگونه محاسبه می شود؟

حاشیه سود چیست و چگونه محاسبه می شود؟

حاشیه سود نمایانگر سودی است که، از تولید واحدهای کالایی پس از فروش و کسر شدن مالیات حاصل می شود و درآمد سازمان را مشخص می کند. به راحتی می توان با کم کردن هزینه های نهایی تولید از درآمدهای به دست آمده، به این مبلغ دست یافت. به این ترتیب می توانیم بگوییم که میزان این سود حاشیه ای می تواند مقیاس تولید را تغییر بدهد.

در نهایت میزان سودی که نصیب شرکت می شود با تغییرات در مقیاس تولید تغییر می کند. سازمان این را باید برای همیشه در نظر داشته باشد که چند درصد از میزان فروشش به سود تبدیل می شود.

سود حاشیه ای ضمن اینکه از نکات کلیدی برای ارزیابی کردن ریسک حساب می شود، میزان سودآوری کسب و کارها را به خوبی نشان می دهد. با بررسی دقیق این حاشیه، مدیران تصمیم می گیرند که تولید را افزایش و یا کاهش دهند، یا متوقف کنند.

وقتی هزینه نهایی با درآمد نهایی با هم برابر باشند، حاشیه سود صفر می شود. بنابراین با افزایش میزان تولید، درآمد افزایش نمی یابد، حتی ممکن است درآمد منفی یا صفر هم بشود.

تعریف کلی

میزان افزایش سودی می باشد که از تولید اضافه حاصل شده است.

از تفاوت بین هزینه های نهایی و درآمد نهایی، سود حاشیه ای به دست می آید.

بررسی نمودن این حاشیه در میزان تولید، می تواند نقش مهمی ایفا کند.

کلیه شرکت ها تا وقتی هزینه نهایی آنها با درآمد نهایی برابر شود، تولیدات را افزایش می دهند. البته این عمل به زمانی مربوط است که حاشیه سود صفر است. وقتی که حاشیه منفی است، احتمالا تصمیماتی مبنی بر توقف تولیدات گرفته می شود. حاشیه بالای سود، نشان از کنترل هزینه ها به درآمد دارد. البته انواع حاشیه سود و نحوه محاسبه آن ها این امر یک مدیریت قوی و کارآمد را می طلبد و نیازمند استراتژی های مناسب برای قیمت گذاری است.

فرمول محاسبه

همانطور که قبلا هم اشاره کردیم برای محاسبه سود حاشیه ای، لازم است درآمد نهایی که از میزان فروش بدست می آید و هزینه های نهایی که در قبال تولید محصول حاصل می شود را بدست بیاوریم و بر طبق فرمول سود حاشیه ای عمل کنیم.

(هزینه نهایی/درآمد نهایی)-0= حاشیه سود

بر اساس فرمول بالا، هر مقدار که نسبت هزینه به درآمد کاهش یابد، می توان بیشترین میزان را برای این حاشیه داشت. وقتی درآمد افزایش یابد و هزینه پایین باشد، حاشیه سود بیشتر است. زمانی که فروش یک شرکت کم است، باید هزینه های خود را پایین نگه دارد. اینجاست که اهمیت قیمت گذاری محصول آشکار می شود. قیمت گذاری درست در میزان سود حاشیه ای نقش مهمی دارد.

عملکرد یک کسب و کار را با توجه به اعداد این سود حاشیه ای می توان مشخص نمود.

در مواردی که این حاشیه بیشتر از85%باشد عملکرد سازمان خوب برآورد می شود.

در مواردی که بین05تا85% باشد می توان گفت که عملکرد سازمان متوسط است.

در مواردی که زیر05% باشد عملکرد ضعیف برآورد می شود.

البته نوع صنعت و نوع فعالیت می تواند موجب حاشیه سود متفاوت و در نتیجه عملکرد مختلف، نسبت به این موارد بالا شود.

انواع حاشیه سود

حال به بررسی انواع آن و نحوه محاسبه هر یک از آنها می پردازیم.

حاشیه سود ناخالص

حاشیه سود ناخالص، در قبال دریافت درآمد فروش حاصل می شود. به این صورت که هزینه های مستقیم خدمات و محصولات، به عنوان هزینه در نظر گرفته شده اند و در نتیجه سود حاشیه ای ناخالص به دست آمده است.

حاشیه سود عملیاتی

حاشیه سود عملیاتی شامل هزینه هایی است که به شکل غیر مستقیم با تولید محصولات در ارتباط می باشد. بازاریابی و تبلیغات، تحقیق کردن و تفحص نمودن، از جمله موارد در سود حاشیه ای عملیاتی هستند.

پس از انجام مراحل بالا، سود بدهی پرداخت می شود. جریان های ورودی نامرتبط و هزینه های غیر معمول در رابطه با کسب و کار را با سود حاشیه ای باقیمانده ی قبل از مالیات، کم یا اضافه می کنند و در نهایت حاشیه سود قبل از مالیات بدست می آید.

حاشیه سود خالص

درباره حاشیه سود خالص، نهایتا باید مالیات پرداخت شود، تا اینکه سود خالص به دست بیاید. در ضمن این سود حاشیه ای ناشی از درآمد خالص هست.

حاشیه سود بانکی

از ابزارهایی که برای سرمایه گذاری بسیار مهم است، نسبت های مالی می باشند. سرمایه گذاران با بررسی نسبت های مالی تصمیم می گیرند که سرنوشت پول و سرمایه خود را رقم بزنند. این نسبت ها بیشتر به عنوان ابزارهای مقایسه ای برای بانک ها هستند که از این طریق می توان سهام بانک ها را با یکدیگر مقایسه نمود. البته برای مقایسه کردن وضعیت کنونی یک بانک انواع حاشیه سود و نحوه محاسبه آن ها با وضعیت گذشته اش هم می توان از این نسبت ها استفاده کرد.

در اصل نسبت های مالی به عنوان زبان گویای ارقامی هستند که در صورت های مالی بانک ها وجود دارند. با برقرار کردن ارتباطات معنی دار که بین این مطالعات انجام می شود، مطالب مهمی برای تحلیلگران بازار مالی آشکار می شود. در حال حاضر بانک ها به سوی خصوصی سازی پیش می روند، نفوذ دولت هم در بازارهای مالی کم شده، بنابراین تجزیه و تحلیل وضعیت مالی بانک ها برای سپرده گذاران و سهامداران بسیار مهم است. به این ترتیب سپرده گذاران و سرمایه گذاران باید با آگاهی لازم و اطمینان کامل در یک مؤسسه یا بانک سالم که سود آوری دارد، سرمایه گذاری کنند. در نهایت از این طریق چرخ اقتصاد جامعه به سمت رشد و تعالی و توسعه تسهیل می شود.

اهمیت و مزایا

حاشیه سود از این جهت دارای اهمیت و مزایای زیادی می باشد که به عنوان معیار مهمی برای سنجش عملکرد شرکت ها و مؤسسات به حساب می آید. از طریق این سود حاشیه ای کارایی تولید و نقطه سر به سر را می توان مشخص کرد. با نسبت های این حاشیه، میزان تولید ارزیابی می شود. افزایش هزینه ها و کاهش درآمد هم سود حاشیه ای را به صفر یا منفی می رساند، که در نتیجه همه اینها باید مدیران تصمیمات مهمی را در زمینه مدیریت هزینه ها بگیرند.

آموزش مفهوم حاشیه سود در تحلیل بنیادی

به‌طورکلی حاشیه سود برابر است با نسبت سود به فروش شرکت.

سود عملیاتی به تفاوت سود ناخالص و هزینه‌های عملیاتی(عمومی،اداری،توزیع،بازاریابی و فروش) اشاره دارد.نسبت سود عملیاتی به فروش همان حاشیه سود عملیاتی می‌باشد که در حقیقت به کنترل هزینه‌های عملیاتی در فرآیند سودآوری شرکت می‌پردازد و بیانگر این است که هرچه این نسبت بالاتر باشد میزان سودآوری شرکت و توانایی آن در کاهش هزینه‌های عملیاتی بیشتر است.

سود خالص نیز به تفاوت سود عملیاتی با اقلام خالص درآمدها و هزینه‌های غیرعملیاتی(مانند درآمدها و هزینه‌های مالی،سود و زیان فروش دارایی‌ها) و مالیات اشاره دارد.در حقیقت سود خالص میزان باقیمانده از سود شرکت پس از کسر تمامی هزینه‌هاست.

نسبت سود خالص به فروش نیز همان حاشیه سود خالص می‌باشد که در حقیقت به کنترل هزینه‌های غیرعملیاتی در فرآیند سودآوری شرکت می‌پردازد و هرچه این نسبت بیشتر باشد بیانگر بالاتر بودن میزان سودآوری شرکت و توانایی آن در کاهش کل هزینه‌های شرکت و به عبارتی کارایی بالای آن است.

مثال:برای محاسبه حاشیه سود خالص و عملیاتی،آخرین صورت سود و زیان (۳ماهه ۹۴) شرکت ایران‌خودرو را استخراج کرده‌ایم:

آموزش مفهوم حاشیه سود در تحلیل بنیادی

حاشیه سود خالص شرکت برابر است با سود خالص تقسیم‌بر فروش:

۱۴۲۰۳۰/۳۱۲۵۳۳۲۰=۰٫۴۵%

حاشیه سود عملیاتی شرکت برابر است با سود عملیاتی تقسیم‌بر فروش:

روش های محاسبه سود چگونه است؟

روش های محاسبه سود چگونه است؟

از آنجایی که سود نمایانگر موفقیت تجارت و کسب و کار شماست لازم است با روش های محاسبه سود آشنا شوید. بسیاری میزان سود را با ارزش شرکت و یا مجموعه در ارتباط مستقیم میدانند. به همین دلیل مهم است که مدیران اجرایی با انواع روش های محاسبه سود آشنا شوند. همانطور که از عنوان مقاله مشخص است سود روش های مختلفی برای محاسبه دارد. در صورتی که هزینه ها را از درآمد کم کنیم میزان سود به دست میاید. اگر بخواهیم این مسئله را به شکل یک فرمول نشان دهیم باید نوشت:

درآمد- هزینه= سود

البته در نظر داشته باشید که فرمول بالا از ساده ترین روش های محاسبه سود است. هر چه یک کسب و کار گسترده تر باشد، روش های پیچیده تری برای محاسبه میزان سود آن عنوان میشود. سود را به سه دسته تقسیم میکنند. سود خالص، سود عملیاتی و سود ناخالص از جمله معروف ترین زیر مجموعه های سود هستند که هرکدام روش متفاوتی برای محاسبه دارند.

سود ناخالص

در روش های محاسبه سود در صورتی که بهای تمام شده کالا را از درآمد حاصل از فروش آن کسر نماییم سود ناخالص به دست خواهد آمد. بهای تمام شده کار در این بخش عموما شامل هزینه های مربوط به مواد اولیه و هزینه های مربوط به دستمزد خواهد بود. برای محاسبه سود ناخالص هزینه های یک باره همانند هزینه مربوط به تجهیزات و هزینه های سربار همانند هزینه های مربوط به مالیات در نظر گرفته نمیشوند. به همین دلیل آن را سود ناخالص گویند. برای محاسبه سود ناخالص از فرمول زیر استفاده میشود:

حاشیه سود ناخالص = (فروش خالص – COGS) ÷ فروش خالص

از میان روش های محاسبه سود، سود ناخالص چندان دقیق نیست و نباید مبنای عملکرد مجموعه باشد. عموما سود ناخالص به دلیل عدم محاسبه هزینه های عملیاتی مقدار بیشتری را نسبت به دیگر انواع سود نشان میدهد. در تهیه و تنظیم صورت سود و زیان، محاسبه سود ناخالص اهمیت دارد. سود ناخالص همچنین نشان میدهد که یک شرکت در بکارگیری نیروی کار و تجهیزات تا چه اندازه کاربردی و موفق عمل کرده است.

سود عملیاتی

در روش های محاسبه سود و برای به دست آوردن سود عملیاتی تنها به بهای کالای به فروش رسیده و هزینه تمام شده اکتفا نمیشود. در واقع برای محاسبه هزینه تمام شده فاکتورهای متعددی در نظر گرفته میشوند. هزینه هایی چون حمل و نقل، اجاره، بیمه، کرایه، حقوق و دستمزد و … همه در محاسبه سود عملیاتی در نظر گرفته میشوند؛ این موارد را هزینه های عملیاتی میدانند. در این سود هزینه هایی همچون استهلاک نیز محاسبه شده و از کل سود کم میشود. هرچند سود عملیاتی دقیق تر از سود ناخالص است اما باز هم نسبت به سود خالص کاستی هایی دارد.

فرمول محاسبه سود عملیاتی:

سود عملیاتی =درآمد عملیاتی – هزینه‌ کالاهای فروخته‌شده (COGS) – هزینه‌های عملیاتی – استهلاک

در صورتی که هزینه هایی همچون بهره و مالیات در سود عملیاتی در نظر گرفته نشود به آن EBIT میگویند. به سود عملیاتی، درآمد قبل از مالیات و بهره گفته میشود. در محاسبه سود عملیاتی هزینه های ثابت به حساب نخواهند آمد. هزینه های ثابت شامل مواردی چون اجاره، تبلیغات، بیمه، حقوق کارمندانی که مستقیما در فرآیند تولید دخالت ندارند و … میشود.

سود خالص در محاسبه انواع روش های سود

در انواع روش های محاسبه سود، سود خالص نشان دهنده توانایی شرکت برای تبدیل درآمد به سود است و محاسبه آن از اهمیت بالایی برخوردار است. سود خالص نشان میدهد که پس از محاسبه تمام هزینه ها و جریان های درآمدی در نهایت چقدر از درآمد شما باقی مانده است. به همین دلیل برای محاسبه سود خالص لازم است هزینه های عملیاتی، هزینه های سربار، COGS، هزینه های جاری و انواع حاشیه سود و نحوه محاسبه آن ها … از کل درآمد کسر شود.

فرمول سود خالص در انواع روش های محاسبه سود:

فرمول دوم:

حاشیه سود خالص = (درآمد خالص ÷ درآمد) × 100

در حقیقت سود خالص پس از کسر تمام هزینه ها به دست میاید. در نظر داشته باشید که سود خالص همیشه مقدار مثبت ندارد و ممکن است گاهی منفی شود. در این صورت دیگر سود خالص نیست و به آن زیان خالص میگویند. برای افزایش سود خالص راهکارهایی همچون رشد درآمدها و کاهش هزینه ها پیشنهاد میشود.

سود غیر عملیاتی

تا اینجا در انواع روش های محاسبه سود به سود خالص، سود عملیاتی و سود ناخالص پرداختیم. سود غیرعملیاتی یکی دیگر از روش هایی است که از آن برای محاسبه سود استفاده میکنند. هرچند نسبت به سایر روش ها کمتر متداول است اما گاها سود غیرعملیاتی هم کاربردی واقع میشود. در صورتی که مجموعه از محل فعالیت های غیر مرتبط با موضوع فعالیت فعلی سودی کسب نماید، آن را سود غیر عملیاتی گویند.

حاشیه سود شرکت

حاشیه سود (profit margin) چیست و در انواع روش ها برای محاسبه سود چه نقشی دارد؟ برای به دست آوردن حاشیه سود لازم است ابتدا سود خالص را همانطور که در بخش های قبلی به انواع حاشیه سود و نحوه محاسبه آن ها آن اشاره شد به دست آورید. در مرحله بعد لازم است سود خالص به دست آمده را بر درآمد فروش تقسیم کنید. حاشیه سود بیشتر به صورت درصدی بیان میشود و عنوان میدارد که به ازای هر صد میلیون تومان فروش چقدر سود به دست می آید. هر چه حاشیه سود درصد بالاتری داشته باشد به این معنی است که شرکت سود بیشتری کسب کرده است.

همانند انواع انواع حاشیه سود و نحوه محاسبه آن ها روش های محاسبه سود روش های مختلفی برای محاسبه حاشیه سود وجود دارد. حاشیه سود نیزبه سه بخش حاشیه سود ناخالص، حاشیه سود عملیاتی و حاشیه سود خالص تقسیم میشود. هر یکی از این موارد کاربرد مختص خود را دارند. به عنوان مثال حاشیه سود عملیاتی برای مقایسه بازده سود مجموعه در طول زمان به کار میرود.

حاشیه سود ناخالص = سود ناخالص / درآمد * 100

حاشیه سود عملیاتی = سود عملیاتی / درآمد * 100

حاشیه سود خالص = درآمد خالص / درآمد * 100

توجه داشته باشید که از بین تمام موارد ارائه شده حاشیه سود خالص بیش از بقیه به سود واقعی نزدیک است و در بیشتر مواقع برای محاسبه به آن استناد میکنند. با این حال سود عملیاتی و سود ناخالص نیز در جای خود اهمیت دارند. به عنوان مثال از سود عملیاتی برای بررسی قابلیت سوددهی عملیاتی یک واحد تجاری استفاده میکنند. سود خالص، سود ناخالص و تفاوت میان این دو یکی از مولفه هایی است که سهامداران و سرمایه گذاران توجه زیادی به آن دارند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.