عاقبت فرار از بورس
بورس مدتهاست شرایطی را تجربه میکند که کارشناسان به آن حالت فوقارزندگی میگویند و حبابهایی که روزی بازار را درنوردیده بود، حالا مدتهاست که دیگر وجود ندارند. چیزی که حالا بیش از همهچیز در بازار سرمایه وجود دارد بیاعتمادی است؛ بیاعتمادی و ابهام فراوان. طبیعی است که در چنین وضعیتی سرمایهها از بازار فرار میکنند. خروج مداوم سرمایه از بازار شفاف و مولد سهام حالا دیگر تنها مساله و تهدیدی برای این بازار نیست، بلکه داستانی تلخ و نگرانکننده برای کل اقتصاد ماست، اما سوال اینجاست که این سرمایهها کجا میروند؟ آسیبی برای اقتصاد ملی علیرضا تاجبر، کارشناس بازار سهام در اینخصوص عنوان کرد: یک مقصد سرمایهگذاری هرقدر جذاب باشد، مسلما وقتی در آن اعتماد و ثبات وجود نداشته باشد پول واردش نمیشود و حتی احتمال خروج پول از این مقصد هم وجود دارد. متاسفانه طی دو سالاخیر شاهد عواملی بودهایم که همگی آنها منجر به بیاعتمادی سرمایهگذاران نسبت به بازار سرمایه شدهاند. وی با بیان اینکه «در این میان علاوهبر اینکه به دلیل خروج پول به بازار سرمایه خیلی آسیب رسید، این موضوع باعث تورم و ایجاد حباب در بازارهای موازی هم شد و در نتیجه به اقتصاد ملی کشور هم آسیب وارد شد» ادامه داد: جو بیاعتمادی همچنان بر بازار سرمایه حاکم است و روند بازار مشخص نیست، شرایط ریسک سیستماتیک قابل پیشبینی نیست و بازار با شرایطی که بتواند اعتماد سرمایهگذاران را برگرداند خیلی فاصله دارد. در این بین بهنظر من باید تمام ارکان بازار در یک هماندیشی و اقدام جمعی موضوعاتی را در دستور کار قرار دهند تا شاهد بازگشت اعتماد و بهدنبال آن پول به بازار سرمایه باشیم؛ در غیر اینصورت همچنان شاهد تداوم این روند فرسایشی در بازار سهام خواهیم بود. تاجبر اظهار کرد: بهنظر من ممکن است به دلیل اشباع فروش و قیمتهای پایین روند نزولی موجود در بورس متوقف شود ولی برای اینکه بازار شرایط صعودی بگیرد و بتوانیم روند روبهرشد را تجربه کنیم، نیازمند محرکهایی هستیم که اولین آنها برگشت اعتماد به سرمایهگذاران است. این کارشناس بازار سهام معتقد است؛ بذر بیاعتمادی در بین عموم مردم نسبت به بازار سرمایه از اتفاقهایی که در سال۹۹ افتاد آغاز شد. او با بیان این موضوع گفت: مساله از سال۹۹ شروع شده و ما بیش از ۲۵ماه است که شاهد روند نزولی هستیم. عده کثیری از جامعه به دعوت دولتوقت وارد بورس شدند و همزمان شاهد خروج پول توسط عدهای بودیم که اطلاعات بورس به دست حرفهایها میافتد بورس به دست حرفهایها میافتد نهانی داشتند. انتشار این مسائل باعث بیاعتمادی مردم شد. او ادامه داد: درست است که فعالیت حقوقیها روی بازار سهام ما تاثیرگذار است ولی شالوده بازار برای رشد و روندگرفتن نیازمند حضور سهامداران حقیقی با رقمهای خرد است. بازاری میتواند یک بازار خوب و کارآ باشد که سهامداران حقیقی متعدد در آن مشارکت کنند. تاجبر تصریح کرد: اما سهامداران حقیقی وقتی مسائل سال۹۹ را دیدند و متوجه سوءاستفادهها شدند از بازار با خاطره تلخ خداحافظی کردند. در این میان عوامل دیگری نیز در وضعیت موجود بازار موثر است. برای مثال شاخص بورس ما مطمئنا مشکل دارد چون اکثر پرتفوها زیان بالای ۵۰درصد را تجربه کردند ولی شاخص زیانی ۳۰درصدی را نشان میدهد و این با اکثر پرتفوها اختلاف دارد. این کارشناس بازار سهام بیان کرد: علاوهبر این اتفاقهایی که در شرکتهای مختلف میافتد و اخبار منفی که هر روز مخابره میشود نیز بر وضعیت بازار تاثیرگذار بوده است. ما هر روز شاهد اخباری از افزایش نرخ خوراک پتروشیمیها و یوتیلیتیها هستیم. پتروشیمیهایی که زمانی بهترینهای بازار بودند، در حالحاضر روند نزولی بدی را تجربه میکنند. ارز و سکه رقیب جدی بورس وی ادامه داد: اخباری که از صنعت خودرو میآید نیز در این میان موثر است. بیش از ۶ماه است که صحبت از واگذاری است ولی در حد حرف مانده. در صنایع دیگر نیز مشکلات مشابهی را مشاهده میکنیم. همه بورس به دست حرفهایها میافتد این عامل دست بهدست هم داده و یک شکل ناامنی را برای سرمایهگذاران خرد تازهوارد در بازار سرمایه ایجاد کرده است. مردم در چنین شرایطی ترجیح میدهند سراغ کالاهای غیرمولدی مثل خودرو و ارز بروند اما پول را به بازار سرمایه وارد نکنند. تاجبر در مورد سایر عوامل موثر بر وضعیت رکودی در بازار سهام گفت: در حالحاضر بازار در خیلی از موارد با ابهام مواجه است. در مورد بودجه سالآینده، نرخ خوراک پتروشیمیها، نرخ حاملهای انرژی، در مورد مباحث مالیاتی، نرخ سپردههای بانکی و. با ابهام مواجهیم. این کارشناس بازار سرمایه عنوان کرد: بهنظر من باید فرآیندی چندماهه تبیین شود و این ابهامات طی چندین مرحله برداشته شود. سهامداران حقوقی وارد بازار شوند و پس از آنها نیز سهامدار حقیقی اعتماد کند تا سرمایه جدید وارد بازار شود. وی در مورد بازارهای رقیب بازارسرمایه در شرایط تورمی حالحاضر اظهار کرد: مطمئنا کسانی که طی دو سالاخیر سرمایه خود را وارد بازار ارز یا سکه کردند، الان از اهالی بازار سرمایه جلوتر هستند، بنابراین تجربه خوبی دارند و با توجه به تورم موجود اگر همین شرایط ادامه داشته باشد و اقدامی انجام نشود، به نظرم پول همچنان به سمت بازار ارز و سکه خواهد رفت. در این میان مسکن ممکن است نتواند سرمایههای کوچک را جذب کند اما سکه و ارز رقبای جدی بازار سرمایه هستند. این بورس به دست حرفهایها میافتد کارشناس بازار سرمایه اظهار کرد: واقعیت در روی کاغذ این است که رکود بازار سرمایه با تورم جاری، سودآوری شرکتها، نسبت P/ E و. نمیخواند؛ مشکل در جای دیگری است و با برنامهریزی درست قابلحل است. بلای اقتصاد واسطهپرور ایمان رئیسی، کارشناس بازار سهام معتقد است با توجه به وضعیت اقتصادی موجود واسطهگری سود بیشتری از سرمایهگذاری در بخش مولد دارد. او در اینباره گفت: در این چهار سال هیچکاری بهتر از دلالی سود نداده است. افرادی که نوشابه دپو میکنند و میفروشند سود بیشتری حتی از سهامداران همان کارخانه نوشابهسازی میبرند و واقعیت اقتصاد ما این است. این کارشناس بازار سهام نیز بازارهای رقیب بورس را بیشتر از هر بازار دیگری، طلا و ارز دانست و اظهار کرد: با توجه به اینکه داستان برجام تقریبا کناررفته و بهنظر میرسد اگر برجامی هم باشد و مذاکرات بهصورت کشدار ادامه خواهد داشت، سرمایههای خرد بیشتر سمت دلار و سکه میروند و سرمایههای بزرگتر به سمت مسکن خواهد رفت و این بازارها در حالحاضر رقبای پیشتاز بازار سهام هستند و مردم هم اعتماد بیشتری به این بازارها دارند. وی ادامه داد: از طرف دیگر بازار خودرو در رکود است و با وجود اینکه رشد خوبی داشته اما چون قابلیت نقدشوندگی سریعی ندارد رقیب جدی محسوب نمیشود؛ این در حالی است که در بازار دلار و ارز سرعت نقدشوندگی بالاست. در بازار خودرو مخصوصا در خودروهای گرانقیمتتر سرعت نقدشوندگی به دلیل رکود بازار بهشدت پایین آمده است. در بازار مسکن نیز خانههای چند میلیاردی همین وضعیت را دارند و بهراحتی قابلیت نقدشوندگی ندارند. این کارشناس بازار سهام گفت: باید توجه داشت که سرمایههایی که از بازار سهام خارج میشود، بیشتر سرمایههای خرد هستند و با توجه به شرایطی که اشاره شد این سرمایهها بیشتر به سمت بازار طلا و ارز میروند. تجمیع ظرفیت برای رشد رئیسی تصریح کرد: در حالحاضر بازار سهام در نقطهای است که شاید نتوان گفت پایینتر نمیآید اما ظرفیت زیادی برای رونق و رشد دارد. نه به شکلی که در سال۹۹ اتفاق افتاد اما رونق دیگری در بازار سهام داریم که امیدوارم زودتر از سالآینده آن را ببینیم. هیچگاه اتفاقات مطابق انتظار و پیشبینیها پیشنمیرود. سال۹۹ همه دنبال عددهای بزرگتر بودند اما سقفی که روی سرمان بود ریخت و فرصت خروج نداد، بنابراین الان هم احتمال رونق هست و امیدواریم زودتر اتفاق بیفتد. این کارشناس بازار سهام در مورد عوامل تاثیرگذار بر رونق بازار سهام گفت: گزارشهای ۶ماهه هنوز منتشر نشده و با نزدیکشدن به پایان مهرماه عامل محرکی که میتواند بازار سهام را تکان دهد گزارشهای ۶ماهه است که احتمالا گزارشهای خوبی خواهند بود. از طرف دیگر دلار نیمایی هم رشد کرده و ترسی که از ریزش قیمت دلار بود هم اتفاق نیفتاد، تورم هم داریم. این عوامل در کنار هم میتواند منجر به شرایطی شود که ما در بازار سهام، آبان بهتری را تجربه کنیم.
امام جمعه اهواز: حجاب اجباری در کشور نداریم، بلکه پوشش اجباری است!
نماینده ولی فقیه در خوزستان گفت: حجاب اجباری در کشور نداریم بلکه پوشش اجباری است و در هیچ جای عالم سراغ ندارید که پوشش اجباری نباشد.
حجت الاسلام و المسلمین سیدمحمدنبی موسویفرد امروز (۲۸ مهرماه ) در اولین دوره تربیت مربی "جهاد تبیین" ویژه هادیان فرهنگی خوزستان که در ناحیه یک آموزش و پرورش اهواز برگزار شد، اظهار کرد: چند سال پیش در آمریکا یک راننده که از روی پرچم همجنسبازانی که کف خیابان بود رد شده بود و رد لاستیک روی پرچم مانده بود، ۱۲ هزار دلار جریمه شد.در کانادا نوعی سیبزمینی سرخ شده فروخته میشد به نام پوتین که پس از جنگ اوکراین فروش این نوع سیب زمینی ممنوع شده است. درس داستایوفسکی در ایتالیا ممنوع شده چون این نویسنده روسی است. این دیکتاتوری حاکم بر فضای اروپایی است؛ آن وقت هر چه میخواهید به خدا و پیغمبر جسارت کنید، آنجا آزادید اما اگر یک انتقاد از آنها بکنید ببینید چه اتفاقی میافتد.
وی افزود: روزنامه شارلی ابدو فرانسه مقالهای مینویسد که فرزند سارکوزی در مجامع یهود دیده شده پس احتمالا پست بالایی میگیرد، روزنامه را تعطیل کردند. اما در ایران ما، کاملا به عکس است. یک استاد دانشگاه کتابی درباره خدمات رضاشاه نوشته بود اما یک منبع ذکر نکرده بود. کسی که از دانشگاه آزاد و سراسری حقوق میگیرد ۴ سال است بازنشسته شده و هنوز دارد تدریس میکند.
نماینده ولی فقیه در استان خوزستان گفت: یک نماینده در نطق علنی مجلس میگوید ما هستهای داریم و عن قریب به بمب هستهای دست پیدا میکنیم اما اخراجش کردند، اعدامش کردند؟ الان در حال تدریس در دانشگاه است. سال ۲۰۱۶ در کشور ترکیه، شلوغی برای سرنگونی اردوغان اتفاق افتاد، بعد از فروکش، دولت وقت ۳۰ استاندار را اخراج کرد. یک هزار و ۷۵۵ رئیس و معاون دانشگاه اخراج شدند. دو هزار و ۱۷۰ معلم غیردولتی و ۱۹ هزار و ۲۰۰ معلم و کارمند وزارت فرهنگ و یک هزار و ۳۰۰ کارمند وزارت کار و ۹۰۰ کارمند وزارت داخله اخراج شدند.
حجتالاسلام و السلمین موسویفرد گفت: ما حتی در فتنه ۸۸ که در آن نزدیک به هشت ماه کشور دچار آشوب شد، فعالان این فتنه چهار سال بعد مسئول عالی رتبه کشور شدند.
وی ادامه داد: چرا در ایران حجاب اجباری است؟ حجاب جلوی نامحرم، پوشاندن مو و پوشاندن پا تا قوزک و دست تا مچ است، اگر مقداری از مو بیرون باشد این دیگر حجاب شرعی نیست، پوشش است. حالا اگر تعدادی از خانمها مقداری از موهایش بالا رفته، آیا نیروی انتظامی برخورد میکند؟ پس حجاب اجباری در کشور نداریم بلکه پوشش اجباری است. در هیچ جای عالم سراغ ندارید که پوشش اجباری نباشد.
نماینده ولی فقیه در استان خوزستان گفت: در کانادا دانشآموزان به خاطر پوشش، اعتراص کردند و پلیس همه آنها را دستگیر کرد. اگر در کشور ما روسری حذف شد، آن وقت شلوار اجباری هست یا نه؟ همه دنیا پوشش وجود دارد و اجباری است. در دانشگاههای معتبر دنیا چارچوب و قالب برای حجاب وجود دارد.
حجت الاسلام و المسلمین موسویفرد عنوان کرد: حجاب برای حکومتها چه فایدهای دارد؟ چه سودی دارد که این تعداد به شهادت میرسند و اینقدر فحش میخوریم؟ بر اساس خاطره ولیعهد سعودی در ۲۰۰۱ میلادی میگوید که یکی از پادشاهان ایران در سال ۱۹۶۰، به پادشاه عربستان نامه مینویسد و میگوید که اگر میخواهید حکومت کنید دامن خانمها را کوتاه کنید، دیسکوها و کازینوها را بیشتر کنید و جوانان را بیشتر به فحشا بکشید تا بتوانید بیشتر حکومت کنید.
وی ادامه داد: در دوران پهلوی تعداد دانشگاههای کشور کمتر از یک پنجم خانههای فحشا بود. در دورانی که ما هیچ نداشتیم کاباره شکوفه نو جزو چهار کاباره برتر دنیا بود. ولی ما برای کرامت زن ایستادهایم و باید پوشش حفظ شود؛ پوشش در همه جای دنیا قانون است.
وی در پایان گفت: در سایه حجاب، در جامعه آمریکا ببینید چقدر جنایت میشود وقتی رابطه نامشروع و فرزند نامشروع ایجاد میشود. در آمریکا بیش از ۷۰ درصد این جنایات و بزهکاریها توسط این فرزندان نامشروع است
عبور مقطعی بورس از بحران
بازار سهام در حالی در معاملات روز سهشنبه دومین روز سبز این هفته خود را با رشدی ۹هزار واحدی سپری کرد که هنوز سایه سقوط به کانال۲/ ۱میلیون واحدی شاخصکل بورس را تهدید میکند. انتشار گسترده اوراقتبعی از سوی صندوق سرمایهگذاری مشترک توسعه بازار و همچنین برگزاری جلسات هلدینگهای بزرگ دو عاملی بودند که موجب شدند بازار روز مثبت و متعادلی را پشتسر بگذارد، با اینحال ارزش معاملات پایین و همچنین قصه تکراری حمایتهای کوتاهمدت و مقطعی باعثشده که همچنان امید چندانی به بازگشت بازار به روزهای سبز وجود نداشته باشد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از دنیای اقتصاد؛ بازار سهام در حالی در معاملات روز سهشنبه دومین روز سبز این هفته خود را با رشدی ۹هزار واحدی سپری کرد که هنوز سایه سقوط به کانال۲/ ۱میلیون واحدی شاخصکل بورس را تهدید میکند. انتشار گسترده اوراقتبعی از سوی صندوق سرمایهگذاری مشترک توسعه بازار و همچنین برگزاری بورس به دست حرفهایها میافتد جلسات هلدینگهای بزرگ دو عاملی بودند که موجب شدند بازار روز مثبت و متعادلی را پشتسر بگذارد، با اینحال ارزش معاملات پایین و همچنین قصه تکراری حمایتهای کوتاهمدت و مقطعی باعثشده که همچنان امید چندانی به بازگشت بازار به روزهای سبز وجود نداشته باشد.
کارشناسان بازار سهام معتقدند تاثیر این محرکها مقطعی بوده و برای بازگشت شاخص از محدوده حمایتی کافی نخواهد بود. به گفته کارشناسان انتشار اوراق درصورتی موثر خواهد بود که بهصورت گسترده و مداوم، همچنین با تضمین ۲۰درصد انجام شود و جلسات هم اگرچه بهصورت مقطعی میتوانند روند شاخص را صعودی کنند اما برای بازگشت بازار به روند صعودی به حمایتهای پیوسته نیاز خواهد بود. تحلیلگران معتقدند فعلا بازار باید منتظر انتشار گزارشهای ۶ماهه شرکتها بود تا در صورت ارقام مثبت و عملکرد خوب شرکتها در نیمه نخست سال، کمی امیدواری به بازار برگردد.
سفیدوسیاه انتشار اوراق تبعی
احمد اشتیاقی، تحلیلگر بازار سرمایه درخصوص دلایل رشد شاخصکل و هموزن و احتمال حفظ محدوده حمایتی، گفت: با توجه به ریزشها و اصلاحاتی که بازار سهام در روزهای گذشته داشت و باعث شد شاخصکل به محدود یکمیلیون و ۳۰۰هزار واحد نزدیک شود، نیاز بود تا بازار حرکتی صعودی داشته باشد و این سطح را حفظ کند.
وی در پاسخ به این سوال که رشد بازار سهام در دو روز گذشته تا چه میزان متاثر از انتشار اوراقتبعی در بازار بود، گفت: انتشار اوراقتبعی روی سهام با تعداد بالا و بدون محدودیت خاص قطعا میتواند در رشد بازار موثر باشد. اگر امکان آن فراهم باشد که ظرفیت تعدادی اوراقتبعی که منتشر میکنند را بالا ببرند تا سهامداران با وضعیت سهامداری پرتفوی بالاتر بورس به دست حرفهایها میافتد هم بتوانند مشارکت کنند، خوب است اما در حجم پایین تاثیری ندارد.
اشتیاقی ادامه داد: برای مثال در گذشته بابت هر کد حقیقی ۵۰هزار سهم اوراقتبعی اختصاص میدادند اما این فایده ندارد و موثر واقع نمیشود و استقبالی هم از آن نخواهد شد. دلیل این موضوع هم این است که عمده سهامداران خردی که در بازار هستند خیلی به این نوع اوراق آگاهی کامل ندارند، بنابراین فقط سهامداران حرفهای میتوانند از مزیت اوراق استفاده کنند.
این تحلیلگر بازار سرمایه عنوان کرد: با توجه به اینکه قیمت سهام در حالحاضر جذاب است و P/ Eها در نقاط خوبی قرار گرفته، بنابراین اگر بازدهی سهام را تا سقف ۲۰درصد تضمین کنند موثر است اما وقتی سقفهای کوچک میگذارند اثربخش نیست. نظر من این است که برای تاثیرگذاری مثبت انتشار اوراقتبعی بر بازار سهام باید حجمها را بالاتر ببرند.
اشتیاقی ادامه داد: در حجمهای بالاتر سهامداران بلندمدتتری که نگاهشان حضور در مجامع و انتفاع از سودهای تقسیمی است خیالشان راحت میشود اما اگر بخواهند مانند قبل برای هر کد حقیقی صرفا عددهای ناچیز ۵۰هزار سهمی تخصیص دهند، فایدهای ندارد.
این تحلیلگر با اشاره به اینکه در حالحاضر دیگر سهامدار جزئی در بازار نیست که بخواهد در نقش فروشنده ظاهر شود گفت: سهامداران خرد اکثرا فروخته و از بازار رفتهاند، اگر آنالیزی از وضعیت بازار داشته باشیم خواهیم دید سهامدار جزئی که بخواهد به واسطه قیمت روی تابلو بفروشد، دیگر وجود ندارد. اینها عمدتا سهامدارانی هستند که از قبل فعالیت میکردند و تعدادی هم سهامدارانیاند که معاملات کوتاهمدت روزانه میکنند، سهامدارانی که معاملات روزانه کوتاهمدت میکنند اصلا از این نوع اوراق استقبال نمیکنند چون آنها از نوسانها بازدهی میبرند. این اوراق بیشتر برای سهامداران میانمدت و بلندمدت بهکار میآید و اینکه افرادی که در حالحاضر در بازار هستند تعداد سهام بهنسبت خوبی دارند.
نقش عملکرد پالایشیها
اشتیاقی درخصوص رشد شاخصهای کل و هموزن در روز گذشته عنوان کرد: این موضوع بیشتر نتیجه اخبار مثبتی است که از گزارشهای ۶ماهه پالایشگاهها میآید. این یعنی نگرانی بازار از گزارشهای ضعیف سهماهه دوم به واسطه اخبار خوبی که از گزارشهای ۶ماهه آمده، برطرف شده است، در نتیجه بازار نسبت به سهام پالایشی اقبال نشان داده و رو به بالا خرید میکند.
وی ادامه داد: البته بعید میدانم این وضعیت با توجه به کمبود نقدینگی در بازار تداوم یابد. از طرف دیگر حقوقیهای فروشنده کماکان در بازار هستند و با شدتگرفتن احتمال کمبود نقدینگی هلدینگهای بالادستی در ۶ماهه دوم سال، فروش حقوقیها افزایش نیز مییابد. علاوهبر این در صورت عدمتوافقات برجام دولت نیز اقدام به افزایش انتشار اوراقبدهی خواهد کرد. علاوهبر این موضوع بودجه و احتمال افزایش نرخ سوخت و خوراک هم هست و این موارد در کنار هم عوامل منفی برای بازار سهام خواهند بود.بورس به دست حرفهایها میافتد
این تحلیلگر درخصوص تاثیر وضعیت جهانی بر بازار سهام گفت: اگر قیمتهای جهانی در همین سطح بماند و کمتر نشود، میتوان امیدوار بود این موضوع در کنار گزارشهای مطلوب ۶ماهه سبب شود تا کف بازار در همین محدوده یکمیلیون و ۳۰۰هزار واحد بسته شود.بورس به دست حرفهایها میافتد
اشتیاقی ادامه داد: در این وضعیت بازار از فروشنده اشباع میشود و به نوعی با نبود فروشنده خریداران هم بهتدریج میتوانند رو به بالا خرید کنند، اما تا زمانیکه بازارگردانان سهام به دلیل تامین نقدینگی در قسمت فروش فعال هستند، نمیتوانیم انتظار رشد خاصی از بازار داشته باشیم. در این مقطع باید انتظار داشته باشیم بازار این سطوح قیمتی را حفظ کند و بهتدریج با گزارشهای ۶ماهه روند افزایشی را طی کند. این تحلیلگر با اظهار امیدواری نسبت به از سرگیری مذاکرات برجام در آبانماه گفت: از بورس به دست حرفهایها میافتد سوی دیگر میتوانیم به اتفاقات خوبی که از بابت برجام میافتد امیدوار باشیم؛ چراکه این موضوع خود میتواند کمکی به حال و روز این روزهای بازار باشد.
اشتیاقی در پاسخ به این سوال که آیا خروجی جلسان هلدینگها با سازمان بورس سیگنال مثبتی به بازار سهام مخابره کرده یا نه، گفت: این نوع جلسات تاثیر موقت میگذارند اما تاثیری بهصورت مستمر نخواهند داشت. به هر حال در کوتاهمدت بازار خوشبینیهایی نسبت به این جلسات دارد که فرضا حقوقیها رو به بالا خرید کنند، اما اگر بعد از دو روز این اتفاق نیفتد، دوباره بازار به روال سابق برمیگردد.
این تحلیلگر بازار سهام با تاکید بر اینکه اصولا بازار باید بهصورت بنیادی حمایت شود، عنوان کرد: اگر بخواهیم فقط با دستور و دور هم جمعشدن وضعیت بازار را بهبود دهیم بیفایده است چون بهنظر میرسد باید بهصورت بنیادی از بازار حمایت شود. وی ادامه داد: وقتی هلدینگ نیازمند نقدینگی است، حضور در این جلسات چه تاثیر مثبتی خواهد داشت؟ حقوقیها اگر نیازمند نقدینگی باشند بعضا اگر مجبور شوند نهتنها نمیخرند بلکه سهم میفروشند، بنابراین برای رشد بازار باید مشکل نقدینگی برطرف شود که آنهم به وضعیت دولت و انتشار اوراقبدهی برمیگردد.
نتانیاهو: نباید به اوکراین سلاح بدهیم؛ سلاحها دست ایران میافتد
نخستوزیر سابق اسرائیل ضمن مخالفت با ارسال سلاح به اوکراین مدعی شده که چنانچه سلاحی ارسال شود آن سلاحها در نهایت به دستان ایران خواهد افتاد.
به گزارش فارس، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر سابق اسرائیل با ارسال سلاح به اوکراین مخالفت کرده و دلیل آن را باز هم به ایران ربط داده است.
نتانیاهو در مصاحبهای که امروز سهشنبه با شبکه خبری اماسانبیسی انجام داد مدعی شده بود که هر گونه سلاحی که به اوکراین ارسال شود ممکن است در نهایت به دست ایران بیفتد.
وی گفت: «در خصوص موضوع ارسال سلاح همیشه این احتمال وجود دادر که سلاحهایی که ما به میدان جنگ ارسال میکنیم ممکن است در نهایت به دستان ایرانیها بیفتد و آنها از این سلاحها علیه ما استفاده کنند.»
نخستوزیر سابق اسرائیل گفت: «در بلندیهای جولان، جایی که ما در تلاش هستیم از شکلگیری یک جبهه تروریستی دیگر علیه خودمان جلوگیری کنیم ما با سلاحهای ساخت اسرائیل مواجه میشویم.»
ساعتی قبلتر، «بنی گانتز» وزیر جنگ اسرائیل اعلام کرد که تلآویو هیچ سلاحی به اوکراین نخواهد فروخت. او مدعی شد کمکهای اسرائیل به اوکراین تنها شامل کمکهای پزشکی و بشردوستانه بوده است.
هزینه های قطع اینترنت
تصمیمگیرندگان کشور باید بپذیرند اینترنت دیگر یک جزء ضروری زندگی شهروندان شده است و فقدان آن اختلالات جدی در زندگی و معیشت مردم و کسبوکارها ایجاد میکند. همانگونه که بهدلیل ناامنی در خیابانها مقررات منع تردد در معابر اعمال نمیشود، بهدلیل ناامنی در فضای مجازی هم نمیشود آن را بست.
ایجاد محدودیت در دسترسی به اینترنت بینالمللی را میتوان از دو منظر به قضاوت نشست. این موضوع را هم میتوان از زاویه حقوق شهروندی نگریست و هم از منظر هزینه و فایده. اگرچه تمرکز این نوشته بر منظر دوم است، اما منظر اول را هم نباید نادیده گرفت.
تحولات دهه اخیر باعث شده است حق دسترسی به اینترنت عملا به یکی از حقوق شهروندی بدل شود. یعنی دولتها همانگونه که دسترسی به آب آشامیدنی، برق، شبکه مخابراتی و آموزش عمومی را وظیفه خود میدانند توسعه و تداوم دسترسی به اینترنت را هم وظیفه ذاتی خود میدانند و برای آن سرمایهگذاری میکنند. به همین دلیل محدود کردن این حق میتواند نوعی محروم کردن شهروندان از حقوق اساسی آنها باشد. بهتر است واکاوی این بحث را به حقوقدانان واگذاریم. اما حتی از منظر مقایسه هزینه و فایده هم ایجاد محدودیت در دسترسی به اینترنت تصمیم خسارتباری است که زیانهای آن از فوایدی که شاید بتوان برشمرد، بیشتر است. اجازه بدهید برخی از مصادیق این خسارات را مرور کنیم.
قطعا یکی از اولین تبعات چنین تصمیمهایی کاهش فروش کسبوکارهایی است که فروش آنلاین دارند. باید توجه داشت که وصل بودن به اینترنت داخلی (یعنی شرایطی که دسترسی به سرویسهای خارجی برقرار نیست، ولی سرویسهای داخلی کار میکنند) این مشکل را برطرف نمیکند. بخش مهمی از مردم تفاوت میان اینترنت داخلی و اینترنت بینالمللی را درک نمیکنند و وقتی نمیتوانند موتور جستوجوی گوگل را استفاده کنند فرض میگیرند که اینترنت کاملا قطع است؛ بهویژه که آدرس دامنه سایتهای ایرانی را هم حفظ نیستند. برآوردهایی وجود دارد که سایتهای ایرانی سالانه حدود ۳۰۰میلیارد تومان برای SEO فقط روی گوگل هزینه میکنند که هنگام جستوجوی کالاها و خدمات توسط مشتریان بالاتر و بهتر دیده شوند. وقتی گوگل قطع است کل این هزینهها هدر میرود.
تنها فروش شرکتها نیست که کاهش مییابد، عملیات جاری آنها هم لطمه میبیند که میتواند منجر به افزایش هزینه یا از دست دادن مشتریان شود. مثلا بسیاری از کسبوکارها از ابزارهای نرمافزاری مبتنی بر رایانش ابری برای فرآیندهای داخلی خود نظیر مدیریت ارتباط با مشتریان استفاده میکنند. وقتی اتصال به سرویسهای خارجی برقرار نیست این ابزارها هم دچار اختلال میشوند یا بسیاری از شرکتها برای ارتباط با مشتریان و خدمات پس از فروش و تعاملهای مختلفی که دارند از پیامرسانهای خارجی استفاده میکنند. درست است که پیامرسانهای داخلی وجود دارند؛ ولی در واقعیت بخش مهمی از مردم از این پیامرسانها استفاده نمیکنند.
در یک پیمایش ملی که توسط مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) در تابستان۱۴۰۰ از بین جمعیت بالای ۱۸سال شهری و روستایی کل کشور انجام شده است، ۷۹درصد مردم گفتهاند که از رسانههای اجتماعی مجازی استفاده میکنند که ۷۱درصد از واتساپ، ۵۳درصد از اینستاگرام و ۴۰درصد از تلگرام استفاده میکردند؛ بورس به دست حرفهایها میافتد اما پراستفادهترین رسانه داخلی روبیکا بوده که فقط ۸درصد مردم از آن استفاده کردهاند. در همین پیمایش ۵۰درصد جامعه گفتهاند ترجیح میدهند فقط از رسانههای اجتماعی خارجی استفاده کنند و فقط ۲درصد گفتهاند که ترجیح میدهند از رسانه داخلی استفاده کنند. این اعداد نشان میدهد ابزارهای مشابه داخلی یا بهدلیل بیاعتمادی شهروندان یا اشکالات کاربردی و کیفیت با استقبال مردم روبهرو نشدهاند. در چنین حالتی طبیعی است که مسدود شدن پیامرسانها و شبکههای اجتماعی خارجی به کسبوکارهایی که برای ارتباط با مشتریان از آنها استفاده میکنند، لطمه جدی خواهد زد.
فرآیندهای داخلی شرکتها هم بر اثر این محدودیتها لطمه میبیند. بسیاری از کسبوکارها برای فعالیتهای طراحی و توسعه محصول و بازاریابی دیجیتال از انبوهی از ابزارهای خارجی استفاده میکنند که قابلجایگزینی نیستند. یا ارتباط میان کارکنان بهویژه شرکتهایی که دورکاری را بهعنوان یک روش دائمی برای کارکنان خود انتخاب کردهاند تا هزینهها را کاهش بدهند، دچار اختلال جدی شدهاند. همچنین شرکتهایی که با شرکا یا تامینکنندگان یا مشتریان خارجی ارتباط دارند، چگونه باید با توجه به اختلاف ساعت، زمان مناسبی را هم پیدا کنند که بورس به دست حرفهایها میافتد اینترنت بینالمللی وصل باشد؟
شاید خیلی از مردم ندانند که ابزارهای VPN در اصل برای دور زدن فیلترینگ ایجاد نشده و کاربرد اصلی آنها ایجاد زیرساخت امن تبادل داده است که عمدتا توسط مهندسان نرمافزار و شبکه برای توسعه و پشتیبانی محصولات استفاده میشود. مثلا وقتی یک سرور (Server) بانکی از کار میافتد یک کارشناس فنی مسوول از طریق VPN به این سرور متصل میشود تا مشکل را برطرف کند. همه VPNها از پورتهای مشخصی برای اتصال در شبکه استفاده میکنند که وقتی دولت آنها را میبندد همه این کاربردهای مجاز و ضروری هم مسدود میشوند.
اینها همه صدماتی است که بهطور فوری و مستقیم به شرکتها وارد میشود؛ اما صدماتی هم در بلندمدت و به تدریج به شرکتها وارد میشود. ناپایداری زیرساخت اینترنت باعث افزایش ریسک سرمایهگذاری در اقتصاد دیجیتال میشود. چگونه میتوان سهم اقتصاد دیجیتال را به ۱۰درصد تولید ناخالص داخلی رساند وقتی پایهایترین زیرساخت آن پایداری بالایی ندارد؟ چرا باید کسی در این حوزه سرمایهگذاری کند؟ همین وضعیت در مورد نیروی انسانی هم صادق است. متخصصان فناوری و کارکنان کسبوکارهای دیجیتال با دیدن چنین اتفاقاتی نگران امنیت شغلی و آینده حرفهای خود میشوند و امید به آینده را از دست میدهند. اینها لطماتی است که بهتدریج آثار منفی خود را نشان میدهند.
البته فقط شرکتها و کسبوکارهای بزرگ نیستند که از محدودیت اینترنت و فیلتر شدن شبکههای بورس به دست حرفهایها میافتد اجتماعی آسیب میبینند. در پیمایش ایسپا که قبلا اشاره شد ۲۰درصد کاربران شبکههای اجتماعی گفتهاند که از طریق این ابزارها درآمد دارند و ۵۵درصد گفتهاند خودشان یا خانوادهشان روی شبکههای اجتماعی خرید انجام میدهند. با توجه به اینکه یافتههای همین پیمایش میگوید ۸۰درصد جمعیت بالای ۱۸سال کشور یعنی ۴۸میلیون نفر کاربر این شبکهها هستند، میشود نتیجه گرفت حدود ۹میلیون نفر از این طریق کسب درآمد میکنند و از آنطرف با توجه به تعداد ۲۵میلیون خانوار در کشور میشود نتیجه گرفت ۱۳میلیون خانوار مشتری کسبوکارهایی هستند که روی این شبکهها فعال هستند.
اینها اعدادی است که پیمایش یک نهاد عمومی معتبر به ما میگوید و فیلتر بودن واتساپ، اینستاگرام و تلگرام به این تعداد از جمعیت کشور لطمه اقتصادی وارد خواهد کرد. واقعیت آن است که تصمیمگیرندگان کشور باید بپذیرند اینترنت دیگر یک جزء ضروری زندگی شهروندان شده است و فقدان آن اختلالات جدی در زندگی و معیشت مردم و کسبوکارها ایجاد میکند. همانگونه که بهدلیل ناامنی در خیابانها مقررات منع تردد در معابر اعمال نمیشود، بهدلیل ناامنی در فضای مجازی هم نمیشود آن را بست.
دیدگاه شما