پیش بینی بانکدار سابق وال استریت از سقوط دلار
مدیر سابق بانک لیمان برادرز اعلام کرد دلار آمریکا ممکن است جایگاه خود را به عنوان ارز ذخیره اصلی جهان از دست بدهد.
به گزارش بازار، لارنس مک دونالد، مدیر سابق بانک لیمان برادرز (Lehman Brothers) به خبرگزاری اسپوتنیک گفته است دلار آمریکا که در حال حاضر از سالها قرارگیری اش در اوج لذت میبرد، ممکن است جایگاه خود را به عنوان ارز ذخیره اصلی جهان از دست بدهد.
او در مصاحبهای گفته است: به طور قطع این اتفاق خواهد افتاد. این یک مشکل کوتاه مدت نیست، شاید ۲۰ تا ۳۰ سال بشود، زیرا آمریکا ثروت زیادی دارد، ما قدرت نظامی زیادی داریم، اما جای هیچ سؤالی نیست. بهترین سالهای اوج دلار تقریباً همین جاست.
به گفته مک دونالد، که در لیمان برادرز به عنوان معاون بدهیهای پرخطر و معاملات اوراق بهادار قابل تبدیل فعالیت میکرد، استفاده از سیستم مالی سوئیفت (SWIFT) به عنوان یک سلاح (حربه)، ممکن است با سوق دادن بانکها به سمت جایگزینهای دیگر، به سلطه این اسکناس سبز آسیب برساند.
وی گفت: غرب باید هر ده سال یک بار از بازی تحریم-سوئیفت استفاده کند، اما آنها از این بازی علیه چندین کشور استفاده کرده و میکنند. باشه، قبول. تحریمها علیه روسیه هنگام جنگ مشکلی ندارد. از منظر آمریکا، مشکل این است که شما با کارت تحریم، به ده کشور مختلف ضربه زده اید و لذا این کشورها را مجبور میکنید تا یک بلوک (جبهه واحد) علیه شما تشکیل دهند. این چیزی است که دارد اتفاق میافتد.
مک دونالد معتقد است دو سال بعد، دلار احتمالاً جایگاه بسیار پایین تری خواهد داشت، زیرا کشورها و بانکها به دنبال راههایی برای دور زدن سوئیفت خواهند بود. هفته گذشته، کاردار چین در روسیه گفت تغییر پرداخت به ارزهای ملی، روند جهانی دلارزدایی را سرعت میبخشد.
مسکو بارها هشدار داده است سیاست تحریمی واشنگتن اعتماد به دلار را تضعیف میکند. ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه هفته گذشته گفت آمریکا با استفاده از پول خود به عنوان سلاح، آن را «بی اعتبار» کرده است. به گفته وی، سلطنت طولانی دلار به عنوان ارز ذخیره جهانی مورد تهدید است. پوتین پیش بینی کرد که تبادلات (تجاری) با ارزهای ملی شتاب بیشتری به خود گرفته است و به تدریج در سراسر جهان غالب خواهد شد.
اوجگیری کمسابقه دلار آمریکا در بازار جهانی ارز
نگاه فریدون خاوند: زیر تأثیر رویدادهای مهم اقتصادی و ژئوپولیتیک، ارزش دلار آمریکا تقریباً در برابر همه ارزهای مهم دنیا بهگونهای کمسابقه اوج گرفته و اقتصاد جهانی را، که در حال حاضر گرفتار یک دوره توفانی است، با چالشهایی تازه روبهرو کرده است.
دوشنبه پنجم سپتامبر ارزش یورو به دلار آمریکا برای نخستین بار در بیست سال گذشته به ۹۸ سنت سقوط کرد. یادآوری میکنیم که یورو از زمان پیدایش خود در سال ۱۹۹۹ تا به امروز بارها از مواضع قدرتمندی در برابر دلار برخوردار بوده است.
مثلاً در سال ۲۰۰۸ میلادی، نرخ برابری پول واحد اروپا در برابر اسکناس سبز تا مرز یک دلار و شصت سنت افزایش یافت، و در پنجساله میان ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۱ نیز قیمت یورو به دلار در بیشتر موارد بین ۱.۱۰ تا ۱.۲۰ نوسان میکرد.
از آغاز سال میلادی جاری تا به امروز، نرخ برابری دلار امریکا در مقابل یورو ۱۴.۳ درصد، در مقابل پوند بریتانیا ۱۷.۶ درصد و در مقابل ین ژاپن ۲۱.۸ درصد افزایش یافته است. اگر نرخ برابری دلار را در رابطه با سبدی مرکب از ارزهای متعلق به مهمترین شرکای بازرگانی آمریکا محاسبه کنیم، اسکناس سبز در همان بازه زمانی حدود ۱۴ درصد گرانتر شده است.
راز صدرنشینی دلار
گمانهزنی درباره زوال بازگشتناپذیر اسکناس سبز آمریکا و پیدایش جانشین یا جانشینهای تازهای به جای آن، یکی از بحثهای دایمی در ادبیات روابط اقتصادی بینالمللی بوده و هست. به تازگی نیز در رابطه با جنگ اوکراین و به اجرا گذاشته شدن محدودیتهای دلاری آمریکا علیه بانکهای روسیه، همان بحث دائمی بار دیگر مطرح شد، با این استدلال که استفاده واشنگتن از پول ملیاش به عنوان یک عامل فشار در عرصه ژئوپولیتیک دیر یا زود کشورهای تحریمشده، و حتی کشورهای دیگری را که به اقتدار پولی آمریکا در سطح جهانی با بدبینی مینگرند، به چاره جویی وادار خواهد کرد و اینان تلاش خواهند کرد از راه پایان دادن به این اقتدار، از تهدیدها و فشارهای واشینگتن در امان بمانند.
بر این اساس این فرضیه مطرح شده که کشورهایی چون روسیه، چین و یا احتمالاً هند، در کنار قدرتهای کوچکی چون ایران و ونزوئلا، حتماً تلاش خواهند کرد نظام پولی تازه ای را به جای نظام کنونی راه اندازی کنند.
ارزش یورو به پایینترین حد خود در ۲۰ سال اخیر سقوط کرد
تحقق این فرضیه را نمیتوان به گونهای قاطعانه و برای همیشه منتفی دانست، ولی در شرایط کنونی، با توجه به آنچه در عرصه اقتصاد جهانی میگذرد، میتوان گفت که دلار آمریکا هنوز از چنان اهرمهایی برخوردار است که تداوم اقتدار آن را در آینده قابل پیشبینی تأمین خواهد کرد.
حدود ۶۰ درصد ذخایر ارزی در بانکهای مرکزی جهان به دلار است. بیش از یک سوم وامهای دریافتشده از سوی سرمایهگذاران غیرآمریکایی به دلار است (تقریباً هفت هزار میلیارد دلار). نیمی از کل اسکناسهای سبز جاری در سطح جهانی، در اختیار غیر آمریکاییهاست، و بخش بسیار بزرگی از بازرگانی جهانی، حتی در آسیا، با دلار انجام میگیرد.
برای ابزاری چنین نیرومند در خدمت مبادلات بینالمللی و ذخایر ارزی کشور ها، پیدا کردن جانشین در شرایط کنونی غیر ممکن است. و تا زمانی که بدیلی (آلترناتیو) برای اسکناس سبز پیدا نشود، این پول با نوسانهایش طبعاً بر شمار زیادی از فعل و انفعالات اقتصادی در سطح بینالمللی تأثیر میگذارد.
وقتی شماری از دیپلماتهای اروپایی در واشینگتن در آغاز دهه ۱۹۷۰ میلادی از این نوسانها شکوه میکردند، جان کانالی وزیر خزانهداری آمریکا در دوران ریاست جمهوری ریچارد نیکسون بدون رو در بایستی به آنها جواب داد : «دلار پول ما، ولی مسئله شما است». این جمله معروف که در تاریخ روابط پولی بینالمللی به ثبت رسیده، به آن معناست که ایالات متحده اسکناس سبز را بر پایه منافع ملی خود مدیریت میکند، و بر عهده دیگران است که خود را با این وضعیت تظبیق دهند.
در حال حاضر میبینیم که نوسانهای اسکناس سبز آمریکا شدت گرفته، اما در راستای اوجگیری نرخ برابری دلار نسبت به سایر ارزهای مهم جهانی. صدرنشین شدن دلار در وضعیت کنونی از سه عامل سرچشمه میگیرد که سومی، از دیدگاه ما، مهمترین آنهاست:
یک) عامل نخست دگرگون شدن وضعیت ژئوپولیتیک جهان در پی تهاجم ارتش روسیه به اوکراین است. معمولاً در شرایط بحرانی بینالمللی، دلار به عنوان پول متعلق به مهمترین قدرت نظامی جهان جاذبه بیشتری پیدا میکند و در نقش «ارز پناهگاهی»، داراییهای ارزی بیشتری را به سوی آمریکا میکشاند. وقتی دارندگان یورو و پولهای نیرومند آسیایی به منظور مصون ماندن از خطر دلار میخرند، تقاضا برای اسکناس سبز بیشتر میشود و ارزش آن طبعاً بالا میرود.
اقتصاد جهانی زیر فشار ابهامهای سال ۲۰۲۲
دو) بحران انرژی در جهان، و به ویژه اوجگیری بهای نفت و گاز و خطر کمیاب شدن این کالاها، اروپاییها و آسیاییها را در مقایسه دلار آمریکا به عنوان ارز ذخیره جهان با آمریکا در شرایط دشوارتری قرار میدهد. در واقع آمریکا با تکیه بر نفت و گاز غیر متعارف (شیل) به صادرکننده این دو محصول بدل شده و با توجه به فشارهایی که روسیه در عرصه انرژی بر اتحادیه اروپا اعمال میکند، قرار است بخش روزافزونی از نیازهای این اتحادیه به گاز را تأمین کند.
میتوان گفت که ولادیمیر پوتین با جنگی که علیه اوکراین به راه انداخته، عملاً جای آمریکا را در بازار نفت و گاز اروپا باز کرده و، به علاوه، آمریکا را به تأمینکننده نیازهای تسلیحاتی دلار آمریکا به عنوان ارز ذخیره جهان رو به افزایش اروپا بدل کرده است. تأثیر این تحولات را بر اوجگیری ارزش دلار آمریکا نمیتوان نادیده گرفت.
سه) ولی مهمترین عامل قدرت گرفتن باز هم بیشتر دلار در برابر دیگر ارزهای مهم بینالمللی، سیاست بانک فدرال آمریکا در مورد چگونگی مبارزه با تورم است. میدانیم که در پی «پولپاشی» دولتها در سختترین دوران کرونا، که با تزریق سیل نقدینگی در اقتصاد به منظور مقابله با پیامدهای اقتصادی و اجتماعی این اپیدمی همراه بود، تنشهای تورمی بعد از حدود ۳۵ سال در کشورهای پیشرفته از سر گرفته شد و هماکنون هم آمریکای شمالی و هم اروپا با نرخهای نسبتاً بالای تورم، بین هشت تا بالای ۲۰ درصد (مثلاً در کشورهای ساحل بالتیک) دست و پنجه نرم میکنند.
مهمترین و مؤثرترین راه مقابله با تورم، افزایش نرخ بهره بانکی است به منظور دلار آمریکا به عنوان ارز ذخیره جهان گرانتر کردن تسهیلاتی که بانکها در اختیار مصرفکنندگان و سرمایهگذاران قرار میدهند. بانک فدرال آمریکا زودتر از سایر بانک به افزایش نرخ بهرههای پایه خود اقدام کرد و جروم پاول، رئیس آن، در پایان ماه اوت آشکارا گفت که هدف اصلی او بازگرداندن نرخ تورم به محدوده دو درصد است، ولو این کار به بهای رکود اقتصادی تمام شود.
در این شرایط سپردههای بانکی نیز طبع نرخ بهره بالاتری دریافت میکنند، و به همین سبب، پولهای زیادی از سراسر جهان برای دریافت بهره بیشتر روانه آمریکا میشود. بر این نکته نیز باید تأکید کرد که اوجگیری دلار بهای واردات آمریکا را پایین میآورد و این نیز به مهار نرخ تورم کمک میکند.
برندگان و بازندگان
اوجگیری نرخ برابری دلار آمریکا در بازار جهانی ارز به سود چه کشورها و بخشهایی تمام میشود و، در عوض، چه کشورها و بخشهایی از این رویداد ضرر میبینند؟
در خود آمریکا، گزینش سیاست دلار پرقدرت، همانگونه که گفتیم، به مهار هرچه زودتر تورم کمک میکند، زیرا واردات ارزان تمام میشوند و ارزانتر شدن آنها طبعاً بر روند تورم در راستای فرسایش تأثیر مثبت میگذارد. در عوض صادرات آمریکا با دلار نیرومند گرانتر میشوند و توان رقابتیشان در بازارهای جهانی کاهش مییابد. در این شرایط میتوان انتظار داشت که کسری موازنه بازرگانی آمریکا از آنچه هست بیشتر شود.
بیست سالگی یورو: از رویا تا واقعیت
به رغم این جنبههای منفی، بانک فدرال آمریکا که نهادی است مستقل، تشخیص داده که نخست باید در راستای مأموریت اصلی خود نرخ تورم را، به عنوان مهمترین خطر تهدیدکننده اقتصاد، پایین بیاورد ولو آنکه این تصمیم در کوتاهمدت رکود اقتصادی را به همراه داشته باشد و یا تعادلهای بازرگانی خارجی کشور را به خطر بیندازد.
در خارج از آمریکا، کشورهایی هستند که از اوجگیری دلار آمریکا به شدت زیان میبینند. در واقع با توجه به نیرومند شدن دلار و قدرت مقاومتش در برابر بحرانهای ژئوپولیتیک، پولهای زیادی از کشورهای گوناگون از جمله دنیای در حال توسعه و قدرتهای نو ظهور راه آمریکا را در پیش میگیرند. به بیان دیگر، بعضی از کشورها با فرار انبوه سرمایه روبهرو میشوند.
از سوی دیگر شمار زیادی از بنگاههای تولیدی در کشورهای گوناگون از جمله کشورهای در حال توسعه وامهای دلاری گرفتهاند و حالا باید اصل و فرع بدهیهای خود را با دلاری بپردازند که گرانتر شده است.
کشورهای دیگر در جهان از گران شدن دلار سود میبرند. به عنوان نمونه در اتحادیه اروپا آن دسته از واحدهای تولیدی صادرکننده کالاها و خدمات به بازار آمریکا از ضعیفتر شدن یورو در برابر دلار سود میبرند، زیرا صادراتشان به بازار آمریکا ارزانتر تمام میشود و در نتیجه از توان رقابتی بیشتری در این بازار برخوردارند. به علاوه شمار توریستهای آمریکایی در منطقه پولی اروپا، به دلیل قدرت گرفتن دلار، بیشتر میشود.
در عوض اروپاییها با یوروی ضعیف در عرصه واردات دچار مشکل میشوند، به ویژه برای خرید نفت و گاز از خارج که میدانیم مبادلات آنها در صحنه بینالمللی با دلار انجام میگیرد.
میبینیم که در برابر رویدادی چون اوجگیری دلار در بازار جهانی ارز، همه کشورها در موقعیتی یکسان قرار ندارند و تازه، در درون هر کشور، بخشهایی هستند که از این رویداد سود میبرند و بخشهای دیگری که ضرر میکنند.
فریدون خاوند
فریدون خاوند، اقتصاددان، تحلیلگر اقتصادی و استاد اقتصاد پاریس فرانسه است.
آیا آمریکا باید نگران ظهور یک ارز ذخیرهای جدید باشد؟
ین و روسیه -به دنبال جنگ اوکراین- در این اندیشه هستند که موقعیت دلار آمریکا را بهعنوان بزرگترین ارز ذخیرهای جهان خدشهدار کنند. جای تعجب ندارد که روسیه و چین هماکنون مشغول اجرای این طرح باشند، اما چیزی که مایه تعجب است، این است که چندین اقتصاد نوظهور هم در این راه به روسیه و چین ملحق شدهاند.
فن یو:* چین و روسیه -به دنبال جنگ اوکراین- در این اندیشه هستند که موقعیت دلار آمریکا را بهعنوان بزرگترین ارز ذخیرهای جهان خدشهدار کنند. جای تعجب ندارد که روسیه و چین هماکنون مشغول اجرای این طرح باشند، اما چیزی که مایه تعجب است، این است که چندین اقتصاد نوظهور هم در این راه به روسیه و چین ملحق شدهاند. به گزارش راشاتودی (RT) -رسانه انگلیسیزبان دولتی روسیه- در ماه ژوئن، ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه اعلام کرد کشورهای بریک (BRICS)، شامل روسیه، چین، هند، برزیل و آفریقای جنوبی به دنبال ایجاد یک ارز ذخیرهای جهانی جدید هستند. راشاتودی، یکی از ابزارهای رسانهای مسکو، نوشته است که بنا بر اعلام رئیسجمهور روسیه، کشورهای عضو این گروه در حال ایجاد سازوکارهای جایگزین برای مبادلات مالی بینالمللی هستند.
با توجه به تورم فزاینده ایالات متحده در ماههای اخیر، رکود اقتصادی، نوسانات بازار سهام، آشفتگی بازار رمزارزها، افول صنعت فناوری و نگرانیهای مربوط به وضعیت سلامتی و کاهش محبوبیت جو بایدن، این خبر تا حدی به حاشیه رفت.
البته تحریمهای کشورهای غربی و مسدودکردن ذخایر ارزی روسیه به اقتصاد این کشور ضربه زده است. همچنین حذف بانکهای روسی از سامانه بینالمللی سوئیفت به این معنی است که این کشور تا حد زیادی از دلار آمریکا محروم شده است. بر اساس دادههای صندوق بینالمللی پول (IMF) تا سهماهه نخست سال ۲۰۲۲، حدود ۵۹ درصد از کل ذخایر ارز جهان به دلار اختصاص داشت و یورو با ۲۰ درصد در رتبه دوم قرار داشت.
ملحقشدن سایر کشورهای بریک، ازجمله هند و آفریقای جنوبی به روسیه و چین در ایجاد یک ارز ذخیرهای جدید برای مقابله با هژمونی دلار مایه تعجب است. اقدامات هماهنگ جهانی برای کنارگذاشتن دلار آمریکا نباید نادیده گرفته شوند.
همواره نشانههایی مبنی بر وقوع این اتفاق وجود داشته است. روسیه که زمانی جزء بزرگترین دارندگان اوراق بهادار خزانهداری ایالات متحده بود، در پنج سال اخیر اقدام به فروش این اوراق کرده است. در آغاز سال ۲۰۱۸، روسیه حدودا صد میلیارد دلار از اوراق بهادار خزانهداری آمریکا را در اختیار داشت. این رقم تا اوایل سال ۲۰۲۰ به حدود ۱۰ میلیارد دلار و تا آوریل ۲۰۲۲ به دو میلیارد دلار کاهش پیدا کرده است.
روسیه در این مدت به دنبال افزایش ذخایر طلای خود بوده است. تمایل فزاینده روسیه به خرید طلا از زمانی آغاز شد که در پی الحاق کریمه به خاک خود در سال ۲۰۱۴ مورد تحریم قرار گرفت. هدف روسیه، به زیر کشیدن دلار آمریکا بهعنوان ارز ذخیرهای اصلی جهان بوده است. بر اساس آمار شورای جهانی طلا، میزان ذخایر طلای روسیه در سهماهه اول سال ۲۰۲۲ به ۲،۳۰۲ تن رسیده که نسبت به سال ۲۰۱۴ حدود هزار تن افزایش داشته است.
به دنبال آغاز تحریمها علیه روسیه در اوایل سال جاری، این کشور در یکی از نخستین اقدامات خود اعلام کرد کشورهای اروپایی باید برای خرید گاز روسیه از روبل یا طلا استفاده کنند. کشورهای اروپایی به تبعیت از روسیه اقدام به خرید روبل و فروش یورو کردند. جالب اینجاست که با وجود به تأخیر افتادن پرداختها به روسیه، ارزش واحد پول این کشور در سال جاری افزایش یافته است.
آیا ظهور یک ارز ذخیرهای جهانی جدید با پشتوانه کالا و حمایت چین و روسیه نزدیک است؟ در ماه مارس با اشاره به تحلیلهای زولتان پوزسار، استراتژیست شرکت کردیت سوئیس و شان داربی، استراتژیست شرکت جفریز، نوشتم که احتمال وقوع چنین اتفاقی وجود دارد. به هر صورت روسیه یکی از تأمینکنندگان عمده نفت، گاز، طلا و الماس است.
در آن زمان به این نکته اشاره کردم که کشورهای ثالث میتوانند بهجای پرداخت حق بیمه گزاف برای خرید نفت از کشورهای دیگر مانند چین، نفت روسیه را با تخفیف خریداری کنند؛ این میتواند آغازگر یک نظم نوین جهانی باشد و رؤیای دیرینه روسیه را محقق کند. این رویکرد همچنین یک راه آسان برای افزایش مبادله رنمینبی (یکای پول رسمی چین) دیجیتال است.
راشاتودی در ماه جولای اعلام کرد این رؤیا به حقیقت پیوسته است. حجم تجارت بین روسیه و سایر کشورهای بریک در سهماهه اول سال ۲۰۲۲ با ۳۸ درصد افزایش به ۴۵ میلیارد دلار رسید. درعینحال، حجم تجارت بین روسیه و چین همچنان رو به افزایش بوده و روسیه پس از تحریمهای نفتی کشورهای غربی، عربستان سعودی را به تأمینکننده شماره یک نفت چین تبدیل کرده است. سایر کشورها هم به پذیرش ارزهای دیگری بهجز «دلارهای نفتی» برای صادرات روی آوردهاند. برای مثال، عربستان سعودی و ایران به ازای نفت خود یوآن میگیرند.
پرسش اصلی این است که ارز جدید به چه صورت خواهد بود؟ برای آنکه این ارز ارزش حقیقی داشته باشد، به حمایتی فراتر از اعتبار کشورهای بریک نیاز دارد و باید یک پشتوانه کالامحور داشته باشد.
آیا کشورهای دیگر هم میخواهند با استفاده از این ارز جدید دادوستد کنند؟ شاید چندان محتمل به نظر نرسد، اما چشمانداز فعلی ممکن است به مرور زمان تغییر کند. تقریبا تمام ارزهای عمده، یک پول بدون پشتوانه هستند که صرفا بر اساس اعتبار کشور مربوطه مبادله میشوند. با توجه به اینکه جریانات سیاسی و اجتماعی در سراسر جهان دگرگون شده و پیوسته به چالش کشیده میشوند و درصورتیکه نرخ تورم همچنان افزایش یابد، ظهور یک ارز ذخیرهای جدید با پشتوانه طلا و نفت -به عبارت دیگر، داراییهای حقیقی- دور از ذهن نخواهد بود.
قبل از آنکه سقوط سلطه دلار را بر بازار اعلام کنیم، باید به چند ویژگی خدشهناپذیر آن اشاره کنیم. اول آنکه دلار بهعنوان یک ارز جهانی در حال تقویت است؛ زیرا فدرالرزرو اقدام به افزایش نرخ بهره کرده است. بازارهای مالی ایالات متحده همچنان بزرگترین، امنترین، نقدشوندهترین و مطمئنترین بازار جهان برای سرمایهگذاری هستند. بهعلاوه، ثبات و اعتبار دولت و نظام حقوقی ایالات متحده باعث شده نگهداری اوراق بهادار دولتی این کشور نسبت به سایر کشورها در اولویت باشد.
دلار همچنان یک ارز ذخیرهای قدرتمند خواهد بود. شاید این یورو و سایر ارزها هستند که باید نگرانشان بود.
پیش بینی بانکدار سابق وال استریت از سقوط دلار
مدیر سابق بانک لیمان برادرز اعلام کرد دلار آمریکا ممکن است جایگاه خود را به عنوان ارز ذخیره اصلی جهان از دست بدهد.
به گزارش بازار، لارنس مک دونالد، مدیر سابق بانک لیمان برادرز (Lehman Brothers) به خبرگزاری اسپوتنیک گفته است دلار آمریکا که در حال حاضر از سالها قرارگیری اش در اوج لذت میبرد، ممکن است جایگاه خود را به عنوان ارز ذخیره اصلی جهان از دست بدهد.
او در مصاحبهای گفته است: به طور قطع این اتفاق خواهد افتاد. این یک مشکل کوتاه مدت نیست، شاید ۲۰ تا ۳۰ سال بشود، زیرا آمریکا ثروت زیادی دارد، ما قدرت نظامی زیادی داریم، اما جای هیچ سؤالی نیست. بهترین سالهای اوج دلار تقریباً همین جاست.
به گفته مک دونالد، که در لیمان برادرز به عنوان معاون بدهیهای پرخطر و معاملات اوراق بهادار قابل تبدیل فعالیت میکرد، استفاده از سیستم مالی سوئیفت (SWIFT) به عنوان یک سلاح (حربه)، ممکن است با سوق دادن بانکها به سمت جایگزینهای دیگر، به سلطه این اسکناس سبز آسیب برساند.
وی گفت: غرب باید هر ده سال یک بار از بازی تحریم-سوئیفت استفاده کند، اما آنها از این بازی علیه چندین کشور استفاده کرده و میکنند. باشه، قبول. تحریمها علیه روسیه هنگام جنگ مشکلی ندارد. از منظر آمریکا، مشکل این است که شما با کارت تحریم، به ده کشور مختلف ضربه زده اید و لذا این کشورها را مجبور میکنید تا یک بلوک (جبهه واحد) علیه شما تشکیل دهند. این چیزی است که دارد اتفاق میافتد.
مک دونالد معتقد است دو سال بعد، دلار احتمالاً جایگاه بسیار پایین تری خواهد داشت، زیرا کشورها و بانکها به دنبال راههایی برای دور زدن سوئیفت خواهند بود. هفته گذشته، کاردار چین در روسیه گفت تغییر پرداخت به ارزهای ملی، روند جهانی دلارزدایی را سرعت میبخشد.
مسکو بارها هشدار داده است سیاست تحریمی واشنگتن اعتماد به دلار را تضعیف میکند. ولادیمیر دلار آمریکا به عنوان ارز ذخیره جهان پوتین، رئیس جمهور روسیه هفته گذشته گفت آمریکا با استفاده از پول خود به عنوان سلاح، آن را «بی اعتبار» کرده است. به گفته وی، سلطنت طولانی دلار به عنوان ارز ذخیره جهانی مورد تهدید است. پوتین پیش بینی کرد که تبادلات (تجاری) دلار آمریکا به عنوان ارز ذخیره جهان با ارزهای ملی شتاب بیشتری به خود گرفته است و به تدریج در سراسر جهان غالب خواهد شد.
دلار آمریکا به عنوان ارز ذخیره جهان
در این مقاله قصد داریم درباره ارز ذخیره صحبت کنیم. شما میتوانید برای مطالعه سایر مقالات و اخبار به وب سایت موج مالی مراجعه فرمایید.
ارز ذخیره چیست؟
ارز ذخیره، یک واحد پول است که توسط دولتها و موسسات مالی به عنوان ابزاری برای ایجاد ذخایر ارزخارجی نگهداری میشود. برای مثال، یک ملت مستقل ممکن است پول خود را داشته باشد، اما برای حفاظت در برابر استهلاک آن (که ممکن است به عواملی که قادر به کنترل هستند بستگی نداشته باشد)، انتخاب میکنند تا ذخایر ارزی خارجی را در سایر ارزها بسازند.
بعد از شوک نیکسون در سال ،1971 دلار آمریکا تبدیل به واحد پول ذخیره شد. قبل از اینکه آمریکا استاندارد طلا را حذف کند، کشورهای دیگر میتوانستند دلارهای خود را با طلا نجات دهند.
محتوای مرتبط
همه چیز درمورد هزینه و ساختار سرمایه
سیاست سود تقسیمی چیست ؟
هنگامی که آمریکا با کسری بودجه عظیمی به دلیل جنگ ویتنام مواجه شد، تنها راه حل این بود که تعهد Bretton Woods را درهم بشکند. این کار را کرد و دنیا ناگهان دلار زیادی به دست آورد و در عوض هیچ طلایی پرداخت نشد. اما در عوض آن کشورهایی که دلار آمریکا را به عنوان ارز غالب رها می کنند، نمادی از بزرگترین اقتصاد جهان را پذیرفتند.
چیز دیگری به نیاز مداوم به دلار در کشورهای دیگر دنیا کمک کرد. در همان زمان، نیکسون Kissinger را برای “معامله قرن” به عربستان سعودی فرستاد: متقاعد کردن عربستان سعودی برای فروش نفت فقط به دلار آمریکا در عوض، آمریکایی ها قول دادند تا از میادین نفتی عربستان به همراه حفاظت نظامی در برابر تهدید اسرائیل اقدام کنند. علاوه بر این، هر گونه سرمایه مازاد که عربستان سعودی ممکن است با فروش نفت در دلار آمریکا داشته باشد قرار بود با خرید اوراق قرضه در آمریکا سرمایه گذاری شود.
این حیله موثر واقع شد و بزودی ملت های دیگر نیز همان مسیر را دنبال کردند. به این ترتیب، با جایگزین کردن “دلار به جای سیستم طلا” پس از Bretton با “دلار برای نفت”، سیستم به اصطلاح “دلارنفتی” یکی از مهمترین عوامل رشد اقتصادی آمریکا شد.
دلار آمریکا
تقاضای مداوم برای دلار از سراسر جهان این امکان را برای دولت آمریکا و آمریکایی ها فراهم کرده است تا بتوانند در نرخهای پایین تر، و بیش از یک صد میلیارد دلار در سال در سودهای مرتبط، قرض بگیرند.
تا به امروز، دلار آمریکا بیشترین ارز مورد نیاز در زمانی است که کشورها بودجهای را برای ساخت ذخایر دلاری اختصاص می دهند. دلار آمریکا با سهم تقریبا هفتاد درصد در سال 2017 با یورو، دلار استرالیا و رنمینبی چینی دنبال می شود.
یک واقعیت جالب این است که بیشتر اسکناسهای چاپ شده در آمریکا در قلمرو خود پخش نمیشوند. مردم کشورهای دیگر از دلار آمریکا برای محافظت در برابر استهلاک پول داخلی استفاده می کنند آمریکای لاتین و روسیه دو نمونه هستند که تقاضا برای دلارهای آمریکا را از عموم مردم نشان می دهند.
تا امروز بحثی وجود دارد در مورد اینکه آیا حفظ وضعیت پول ذخیره جهان یک موهبت است یا یک نفرین؟ به طورطبیعی، آمریکا آن را به عنوان یک مانع تلقی میکند، اما مطالعات اقتصادی نشان داد که اقتصاد ایالات متحده از لحظه ای که نیکسون استاندارد طلایی را حذف کرد سود می برد.
معرفی ارزهای اصلی و فرعی
شاید جایی که تسلط دلار آمریکا بر روی آن دیده می شود، بازار فارکس است. در اینجا، همه واحدهای پولی با یکدیگر جفت شده اند و دلار ارز اصلی است.
دلار آمریکا، واحدهای پول را به دو دسته اصلی تقسیم میکند: اصلی و فرعی. به عبارت دیگر، همه جفت ارزهایی که دلار آمریکا را در دلار آمریکا به عنوان ارز ذخیره جهان ترکیب خود دارند، اصلی نامیده میشوند و بقیه فرعی هستند.
در نتیجه، اصلی ها و فرعی ها داشبورد فارکس را تشکیل می دهند و ستون فقرات آن دلار آمریکایی است. بعضی از کارگزاران جفت ارزها را به دسته های بیشتری تقسیم می کنند، مانند جفت ارزهای غیر بومی، کالاها و غیره. در حقیقت، همه چیز به دلار آمریکا بستگی دارد، و این منطقی است که این طور باشد زیرا معاملات دلار آمریکا در بازار فارکس معروف بیش از هفتاد درصد از خروجی روزانه است.
از این رو، اگر شما به دنبال یک حرکت پایدار یا آغاز یک روند هستید، به احتمال خیلی زیاد این اتفاق در یک جفت ارز اصلی شکل خواهد گرفت نه جفت ارز فرعی.
این تفاوت اصلی بین دو دسته جفت ارز اصلی و فرعی است: اصلی ها بیشتر از فرعی ها روند دارند. علم به این موضوع بسیار واضح و روشن است. با این حال، برخی از فرعی ها دارای یک دامنه واقعی میانگین بسیار برجسته تر از اصلی ها هستند. اما مشکل فرعی ها بعلت نقدینگی است، به این معنا که اجرای معاملات بزرگ بر روی فرعی ها با تمامی کارگزاران به دلایل ساده دشوار است چرا که بیشتر حجم معاملات متعلق به جفت ارزهای قابل توجه است و
متعلق به فرعی ها نیست.
به عنوان یک قاعده سرانگشتی، فروش تنها از قیمت تقاضا انجام می شود. هرگز از عرضه نیست. در عوض، قیمت عرضه برای خرید یک جفت ارز عمل میکند. قبل از این که به جلو حرکت کنیم، یک جنبه مهم وجود دارد که باید در اینجا ذکر کنیم. این مساله از درک چگونگی عملکرد بازار فارکس حاصل می شود.
ارز دخیره
زیبایی در معامله فارکس این است که معامله گران میتوانند چیزی را بفروشند که مال خودشان نیست. و چیزی را بخرند که متعلق به آنها نیست.
برای مثال، در هنگام فروش جفت ارز ، EURUSD یک معامله گر معتقد است که یورو در برابر دلار آمریکا ضعیف خواهد شد. یا دلار آمریکا در برابر یورو افزایش خواهد یافت. از آنجا که هیچ جفت ارز دیگری روی داشبورد فارکس وجود ندارد تا تفاوت بین دو واحد پول را منعکس کند، تنها راه بیان با فروش جفت EURUSD است. هنگام فروش یا گرفتن یک موقعیت کوتاه ، در یک لحظه باید عملیات تبدیل بر روی معامله صورت گیرد و یا به
اصطلاح گرد شود. فروش همیشه از قیمت عرضه انجام میشود در حالی که گرد کردن از قیمت تقاضا است.
نکته اساسی دیگری که باید هنگام معاملات در بازار فارکس بدانید این است که در تجارت بازار ارز خارجی ارتباط تنگاتنگی بین ارز اصلی و فرعی وجود دارد.این رابطه، به صورت جدی نقش دلار آمریکا در سیستم مالی و بازارهای امروزی را بیان می کند.
همه جفت ارزها منعکس کننده اختلافات اقتصادی بین دو اقتصاد هستند.اما مهم تر از آن این است که فرعی ها هم نشان می دهند که دلار آمریکا نیز چه میکند. این، چگونگی مسئله را نشان می دهد.همانطور که قبلا ذکر شد، برای هر جفت ارز فرعی، دو جفت اصلی وجود دارد. یکی از این دو، دلار آمریکا است که واحد پولی را در ترکیب خود دارد.
شما میتوانید برای ارتباط بیشتر با ما به صفحه ارتباط با موج مالی مراجعه فرمایید.
دیدگاه شما