مقدمه
در سال ۱۸۸۲ چارلز داو به همراه شریک تجاریش ادوارد جونز، کمپانی داو جونز را تاسیس کردند. در آن سال ها او نظریاتش را در قالب مقالاتی برای مجله وال استریت ارائه می کرد و امروزه پس از گذشت حدود یک قرن اغلب تحلیلگران تکنیکی و محققان بازار سرمایه عقیده دارند که پایه و اساس آنچه امروزه به عنوان تحلیل تکنیکال شناخته می شود و در واقع همان نظریه هایی است که در آن سال ها توسط داو ارائه شده اند.
امروزه بیشتر تحلیلگران تکنیکی با مبانی نظریات داو آشنایی دارند نظریات او حتی با وجود دخالت تکنولوژی پیچیده کامپیوتر و پیشرفت هایی که در علم و تحلیل تکنیکال رخ داده است همچنان پایه و اساس موارد تحلیل تکنیکال را تشکیل می دهد.
در سوم ژوئن ۱۸۸۴ نخستین شاخص بازار سرمایه که از میانگین قیمت نهایی ۱۱ شرکت به دست آمده بود توسط داو منتشر شد. از این تعداد، نه شرکت مربوط به صنعت راه آهن و دو شرکت مربوط به کارخانجات تولیدی بودند.
داو دریافته بود که میانگین قیمت پایانی سهام این شرکت ها می تواند مبنای خوبی برای تشخیص وضعیت اقتصادی کشور باشد.
در سال ۱۸۹۷ داو این شاخص را به دو قسمت تقسیم کرد که شاخص ۱۲ شرکت صنعتی و دیگری شاخص بیست شرکت مربوط به راه آهن بود.
۲۱ سال بعد، در ۱۹۲۸ تعداد شرکت های موثر و شاخص صنعت به ۳۰ عدد رسید.
در ادامه این مسیر وال استریت ژورنال شاخص های متعدد و ارائه کرد یکصد سال پس از انتشار نخستین نظریات داو انجمن تحلیلگران تکنیکی جام نقره ای به نام گورهام را به پاس تلاش ها و خدمات چارلز داو در زمینه تحلیل تکنیکال به کمپانی داو جونز تقدیم کرد. شاخصی که ارائه کرد امروز به عنوان یک دماسنج وضعیت بازار سرمایه و نمایشگر تغییرات این بازار به کار می رود و گذشت ۸۰ سال از مرگ او این شاخص به عنوان یک ابزار ضروری توسط همه تحلیلگران تکنیکی استفاده می شود.
متاسفانه چارلز داو هرگز نظراتش را در قالب کتاب ارایه نکرده و همه آنچه از او باقی مانده مقالاتی است که یک قرن پیش برای بیان نظرات درباره رفتار و بازار سرمایه برای مجله وال استریت نوشته است در اولین سالگرد درگذشت چارلز داو فردی به نام نلسون مقالات او را در قالب کتابی به نام The ABC of stock speculation جمع آوری و منتشر کرد. در سال ۱۹۲۲ ویلیام پیتر همیلتون (شریک داو و قائم مقام مجله وال استریت ) کتابی به نام «دماسنج بازار سرمایه» منتشر کرد و در آن نظریات داو را شرح داد.
ارائه دیگر از این نظریات نیز توسط رابرت رئا در سال ۱۹۳۲ در قالب یک کتاب موجود است .
داو نظراتش را درباره میانگین هایی که برای بازار سرمایه تعریف کرده بود به کار برد. اکثر نظریات تحلیلی در بازارهای مختلف به خوبی کاربرد دارد. در فصل ششم اصول ابتدایی از نظریات داو شرح داده خواهد شد و نیز درباره ترکیب این نظریه ها با نظریات مدرن تحلیل تکنیکال بحث خواهیم کرد . در این فصل هر کدام از این نظریه ها به طور مجزا پرداخت خواهد شد .
نسخه آنلاین شامل شکل ها، نمودارها و همچنین «فصل ۱۷-پیوند بین معاملات آتی و سهام: تحلیل بینبازاری» نمی باشد. برای دانلود نسخه کامل با فرمت pdf روی این لینک کلیک کنید.
چارلز داو پدر تحلیل تکنیکال
ریشه علم تحلیل تکنیکال متعلق به صدها سال پیش می باشد و طبق بعضی از منابع تاریخی به نظر می رسد که علم تحلیل تکنیکال در قرن ۱۸ برای نخستین بار در ژاپن و توسط یک تاجر برنج به نام Homma Munehisa پدید امده است.
سپس در قرن ۱۹ در آمریکا “چارلز داو” نظریه "چارلز داو" در بازار سرمایه نظریه "چارلز داو" در بازار سرمایه در این زمینه شروع به فعالیت نمود و در حال حاضر او را پدر علم تحلیل تکنیکال نوین می دانند.
تئوری داو یک چارچوب و یک سری مفاهیم در تحلیل تکنیکال است که از نوشتههای چارلز داو در مورد تئوریهای بازار برگرفته شده است. چارلز داو موسس و ویرایشگر «والاستریت ژورنال» بود. چارلز داو
او به عنوان بخشی از شرکت کمک کرد که اولین شاخص سهام بورس با نام شاخص حمل و نقل Dow Jones (DJT) را بسازند و بعد از آن نیز شاخص دیگری با نام میانگین صنعتی Dow Jones (DJIA) را تولید کردند.
داو هرگز تئوریهای خود را به صورت نوشته درنیاورد و هرگز از آنها به عنوان تئوری یاد نکرد؛ اما بسیاری از افراد از سرمقالههای او در وال استریت ژورنال بهره بردند.
بعد از مرگ او یکی از دیگر نویسندگان وال استریت ژورنال با نام «ویلیام همیلتون» افکار و مقالههای او را در کنار هم جمعآوری کرده و چیزی را به وجود آورد که امروزه با نام تئوری داو میشناسیم.
اصول اولیه تئوری داو چارلز داو
این اصول بسیار هم سو و هم راستای فرضیهای با نام \”بازار موثر\” هستند.
داو باور داشت که بازار همه چیز را کمرنگ میکند که به معنی این است که تمام اطلاعاتی که ما اکنون داریم قبلا بر روی قیمتها تاثیر خود را گذاشتهاند.
برای مثال اگر انتظار برود که یک کمپانی گزارش درآمد بسیار خوب و مثبتش را بدهد، این موضوع قبل از اینکه اتفاق بیفتد تاثیرش را روی بازار گذاشته است. چارلز داو
در این شرایط درخواست و تقاضا برای سهام آنها قبل از انتشار گزارش بالا میرود و ممکن است که بعد از بیرون آمدن آن گزارش درآمد مثبت، قیمت تغییرات چندانی را تجربه نکند.
داو در برخی مواقع متوجه شد که قیمت سهام یک کمپانی در بورس بعد از آمدن یک خبر خوب کاهش پیدا میکند؛ زیرا این خبر آن طور که انتظار میرفت، خوب نبوده است!
این قوانین از نظر بسیاری از معاملهگران و سرمایهگذاران، به خصوص آنهایی که به طور گسترده از ابزارهای تحلیل تکنیکال استفاده میکنند، هنوز هم درست است؛
اما از آن طرف کسانی که از تحلیلهای بنیادی استفاده میکنند با این موضوع موافق نیستند؛ زیرا از نظر آنها ارزش بازار بر روی قیمت یک سهم تاثیر نمیگذارد.
روندهای بازار
برخی از افراد معتقدند که کارهای داو، روندهای بازار را خلق کرد که امروزه به عنوان عنصری اساسی و ضروری در دنیای اقتصاد شناخته میشود.
تئوری داو میگوید که سه روند بازار مختلف وجود دارد:
- روند اصلی: روند اصلی بین چندماه تا چندین سال باقی خواهد ماند و حرکت اصلی و بزرگ بازار را مشخص میکند.
- روند ثانویه: روند ثانویه بین چند هفته تا چندین ماه باقی میماند.
- روند سوم: این روندها در کمتر از یک هفته و یا ده روز میل به از بین رفتند دارند. در برخی موارد این روندها در طی چند ساعت یا یک روز نیز از بین میروند.
با بررسی این سه نوع روند، سرمایهگذاران میتوانند فرصتهای سودآور را شناسایی کنند.
روند اصلی و اولیه مهمترین روند برای تعیین سیستم معاملاتی است؛ اما فرصتهای مطلوب و سودآور در زمان کم روی روندهای ثانویه و سوم اتفاق میفتند که معمولا هم در تناقض و تضاد با روند اصلی است. چارلز داو
برای مثال اگر باور داشته باشید که یک ارز دیجیتال روند اصلی مثبتی دارد؛ اما در روند ثانویه کمی حرکات منفی مشاهده میکنید، بهتر است که خرید نسبتا کمی را انجام دهید و هنگام بالا رفتن ارزش و قیمت آن، شروع به فروش کنید.
مشکل اما این است که بتوانید با نگاه کردن و بررسی یک روند تشخیص دهید که کدام یک از انوع روند است و اینجاست که تحلیلهای تکنیکال عمیقتر وارد کار میشوند.
امروزه سرمایهگذاران و معاملهگران از ابزارهای تحلیلی زیادی برای تشخیص نوع روند مورد نظرشان استفاده میکنند.
۳ فاز روند اصلی یا اولیه
داو در تئوریهای خود مشخص کرد که در یک روند اصلی سه فاز مختلف وجود دارد؛ برای مثال ۳ فاز اصلی در یک روند مثبت و رو به بالا به شرح زیر است:
- ذخیره و توده (Accumulation): بعد از گذشتن از یک روند منفی و رو به پایین، ارزش و قیمت یک دارایی پایین بوده و احساسات و تمایلات بازار غالبا منفی است. سرمایهگذاران باهوش در این دوره شروع به ذخیرهسازی و انباشت سهام میکنند و منتظر بالا رفتن قیمت سهام میمانند. چارلز داو
- مشارکت عمومی (Public Participation): حال تعداد بیشتری از افراد حاضر در بازار فرصتهایی را که سرمایهگذاران باهوش میدیدند را مشاهده میکنند و در نتیجه عموم مردم به طور فعال شروع به خرید مینمایند. در طی این فاز قیمتها به طور مداوم افزایش مییابند.
- افراط و توزیع (Distirbution): در فاز سوم، عوام به حدس و گمان خود ادامه میدهند؛ اما روند در نزدیکی پایان خودش قرار دارد. در این شرایط سرمایهگذاران باهوش و سازندگان بازار شروع به توزیع سهام خود میکنند؛ برای مثال سهام خود را در بورس به افرادی میفروشند که هنوز متوجه نزدیک بودن پایان روند نشدهاند. چارلز داو
در یک بازار رو به پایین و منفی این فازها کاملا برعکس میشوند؛ یعنی با توزیع توسط افرادی که روند را تشخیص دادهاند شروع شده و با مشارکت عمومی ادامه پیدا میکند.
در فاز و مرحله آخر نیز سرمایهگذاران باهوش اقدام به خرید سهام افرادی میکنند که تغییر بازار را متوجه نشده و هنوز در حال فروش سهام خود هستند.
هیچ تضمینی وجود ندارد که این قوانین و اصول کاملا درست از آب دربیایند؛ اما هزاران معاملهگر و سرمایهگذار پیش از انجام هر عملی این موارد را در نظر میگیرند.
ارتباط تقاطع شاخصها چارلز داو
داو باور داشت که یک روند اصلی که در یک شاخص بازار مشاهده میشود؛ باید توسط یک شاخص دیگر مورد تایید قرار بگیرد.
در آن زمان دو شاخصی که مورد استفاده قرار میگرفتند همان شاخصهای حمل و نقل و میانگین صنعتی Dow Jones بود.
در آن زمان بازار حمل و نقل ارتباط بسیار نزدیکی با بازار صنعت داشت. این مورد دلیل منطقی و درستی داشت؛ زیرا هرچه مواد و وسایل بیشتری ساخته شود؛ نیاز به حمل و نقل برای انتقال مواد اولیه و ارسال محصولات وجود دارد. چارلز داو
به همین دلیل یک ارتباط واضح بین بازار صنعت تولید و بازار حمل و نقل وجود داشت، اگر یکی از آنها قدرتمند و سالم بود، دیگری نیز همین وضع را داشت.
بهرحال این ارتباط تقاطع شاخصها امروزه کاربرد چندانی ندارد؛ زیرا بسیاری از محصولات دیجیتال بوده و نیاز به حمل و نقل فیزیکی وجود ندارد.
اهمیت حجم معاملات چارلز داو
امروزه اکثر سرمایهگذاران میدانند که داو به حجم، به عنوان یک اندیکاتور ثانویه اعتقاد زیادی داشت.
او باور داشت که یک روند قدرتمند باید با یک حجم بالای معاملات همراه شود. طبق این تئوری هرچه حجم معاملات بالاتر برود، احتمال اینکه حرکت فعلی قیمت بر روی روند بازار تاثیر بیشتری بگذارد، بالاتر است؛ اما اگر حجم معاملات پایین باشد، فعالیتهای مربوط به قیمت ارتباط چندانی با روند بازار ندارند.
روندها تا زمان تایید یک بازگشت قیمتی معتبر هستند چارلز داو
داو باور داشت که اگر بازار در یک روند قرار داشته باشد، روی روند باقی خواهد ماند؛ برای مثال اگر سهام یک شرکت بعد از انتشار یک خبر خوب و مثبت بالا برود، به حرکت رو به بالای خودش ادامه خواهد داد تا اینکه یک بازگشت قیمتی قطعی اتفاق بیفتد.
به همین دلیل داو باور داشت که با بازگشتهای قیمتی باید با شک و تردید رفتار شود تا زمانی که به عنوان یک روند اصلی جدید شناسایی شوند.
نکته مهم اینجاست که تمایز دادن یک روند ثانویه با بازگشت قیمتی یک روند اصلی بسیار سخت است و اکثر سرمایهگذاران در این مورد دچار اشتباه شده و یک روند ثانویه منفی را به عنوان بازگشت و برعکس شدن روند اصلی شناسایی میکنند.
سه اصل «نظریه داو» چارلز داو
- بازار همهچیز را منعکس میکند (همهچیز در قیمت لحاظ شده است)
- قیمتها براساس روندها حرکت میکنند ( تغییرات قیمت تصادفی نیست)
- تاریخ تکرار میشود (واکنشی تکراری به محرکهای مشابه در بازار نشان داده میشوند)
بازار همهچیز را منعکس میکند و همهچیز در قیمت لحاظ میشود چارلز داو
یک تحلیلگر تکنیکال اعتقاد راسخ دارد فاکتورهای بنیادی، سیاسی، جغرافیایی و همه موارد و اتفاقات دیگر در قیمت یک سهم اثر خود را میگذارد و نیازی به بررسی این موارد نیست و فقط باید به تحلیل نمودار قیمت پرداخت. چارلز داو
پس تنها کاری که باقی میماند بررسی حرکات قیمت است که تحلیل تکنیکال دلیل آنرا عرضه و تقاضا میداند. قیمت نیز تابعی از عرضه و تقاضاست و چنانچه تقاضا از عرضه پیشی بگیرد قیمت سهام افزایش و در صورتی که میزان عرضه بیش از تقاضا باشد، قیمت سهام کاهش مییابد.
این رابطه اساس تمام پیشبینیها در بورس است و برداشت تحلیلگران تکنیکال از این اصل به این صورت است که اگر قیمت به هر دلیلی رشد داشته پس میزان تقاضا افزایش یافته و هیچ نیازی به بررسی دلایل بنیادی و غیره نیست چون دلایل بنیادی تاثیر خود را گذاشتهاند و اگرهم قیمت ریزش کند، دلایل بنیادی اثر خود را از دست دادهاند.
تقریبا همه تحلیلگران تکنیکال اعتقاد دارند عامل تغییر دهنده جهت عرضه و تقاضا، در واقع برآیند تحولات بنیادی و اقتصادی است و همین نیروست که قیمتها را جابهجا میکند و نمودارها به تنهایی عامل رشد یا افت قیمتها نیستند.
عرضه و تقاضا چیست؟
بنابراین براساس این اصل یافتن دلیل تغییر جهت قیمت برای تحلیلگر تکنیکال مهم نیست و البته در بسیاری از مواقع نیز در آغاز یک حرکت ناگهانی قیمت، هیچکس به طور قطع و با اطمینان دلیل این تغییر جهت را نمیداند. چارلز داو
تحلیلگر تکنیکال از این سوال که دلیل اصلی تغییر قیمت چیست به راحتی صرفنظر میکند چون فقط قیمت و حجم برای او مهم است و روی نمودار و الگوهای قیمت تمرکز دارد چون میداند با استفاده از الگوها میتواند روندها را شناسایی کرده و ثبات آنها را بسنجد. چارلز داو
لازم نیست یک تحلیلگر تکنیکال از بازار بسیار باهوشتر باشد و یا اینکه بتواند پیشبینیهای حیرتانگیزی از آینده ارائه نماید. بلکه با وجود ابزارهای متنوعی که برای بررسی و تحلیل نمودارها وجود دارد، تحلیلگر تکنیکال زمان خرید و فروش سهم را براساس تحلیل خود تشخیص داده و عمل متناسب با آنرا انجام میدهد.
قیمتها دارای روند هستند و تغییرات قیمت تصادفی نیست چارلز داو
تحلیلگران تکنیکال باور دارند قیمتها براساس روندها حرکت میکنند به معنی اینکه بعد از شکلگیری یک روند، قیمت تمایل دارد در همان جهت و روند قبلی به حرکت ادامه دهد تا زمانی که روند مخالف آن شکل بگیرد.
این فرضیه را میتواند بیان دیگری از «قانون اول نیوتن» درباره حرکت دانست و میتوان آنرا به این صورت نیز گفت که قیمتها تا زمانی که عواملی بازدارنده آنها را از روند خود منحرف نکردهاند، تمایل دارند به روند فعلی خود ادامه دهند.
تشخیص روند توسط ابزارهایی که در نرم افزارهای تحلیل تکنیکال در دسترس است انجام میگیرد و تحلیلگر تکنیکال تلاش میکند پیش از اینکه قیمتهای آتی، روند آینده را مشخص کنند، روند را تشخیص داده و عمل مطابق با آنرا انجام دهد تا بتوانند از بازار سود کسب کنند.
بیشتر استراتژیهای تحلیل تکنیکال براساس همین فرضیه که قیمتها تمایل به ماندن در روندها دارند بناشده است.
تاریخ تکرار میشود
اصل مهم دیگری که در تحلیل تکنیکال وجود دارد این است که تاریخ (در قالب حرکات قیمت) تمایل دارد تکرار شود. تحلیل تکنیکال برای بررسی حرکات قیمت در بازار و درک روندها از نمودارها و الگوهای قیمت استفاده میکند.
با وجودیکه از این نمودارها و برخی از الگوها بیش از ۱۰۰ سال است که استفاده میشود، تحلیلگران تکنیکال هنوز اعتقاد به مناسب بودن آنها دارند چون الگوهایی تکراری را در تحرکات قیمت نشان میدهند. چارلز داو
ذات تکرار شدن قیمتها به روانشناسی بازار نسبت داده شده است، به عبارت دیگر فعالان بازار گرایش دارند واکنشی تکراری به محرکهای مشابه در بازار نشان دهند و قسمت زیادی از مباحث تحلیل تکنیکال و مطالعه بازار، شبیه روانشناسی و بررسی رفتار انسانهاست.
خاطر نشان میسازیم که «چارلز داو» را نمیتوان تنها عامل ترویج تحلیل تکنیکال دانست و افراد دیگری مانند ویلیام پی.همیلتون، رابرت رئا، ادسون گولد و جان مگی در ترویج علم تحلیل تکنیکال نقش به سزایی داشتند.
تئوری داو (قسمت 1)
نظریه داو همیشه بخشی جدایی ناپذیر از تحلیل تکنیکال بوده است. نظریه داو حتی قبل از کشف شمعدان توسط جهان غرب به طور گسترده مورد استفاده قرار گرفت. در واقع امروزه نیز از مفاهیم نظریه داو استفاده می شود. در واقع، معامله گران بهترین شیوه ها را از Candlesticks و Dow Theory ترکیب می کنند.
تئوری داو توسط چارلز اچ داو، که سرویس اخبار مالی داو جونز (وال استریت ژورنال) را نیز تأسیس کرد، به جهان معرفی شد. در زمان خود، او مجموعهای از مقالات را از دهه 1900 نوشت که در سالهای بعد با عنوان «نظریه داو» شناخته میشد. اعتبار زیادی به ویلیام پی همیلتون تعلق دارد که این مقالات را با نمونه های مرتبط در یک دوره 27 ساله گردآوری کرد. از زمان چارلز داو خیلی چیزها تغییر کرده است و از این رو طرفداران و منتقدان نظریه داو وجود دارند.
تئوری داو – Dow Theory
17.1 – اصول نظریه داو
نظریه داو بر اساس چند باور ساخته شده است. به این اصول نظریه داو می گویند. چارلز اچ داو این اصول را در طول سالهای مشاهدهاش در بازارها توسعه داد. 9 اصل به عنوان نیروی هدایت کننده نظریه داو در نظر گرفته می شوند. آنها به شرح زیر است:
01 شاخص همه چیز را تخفیف می دهد شاخص های بورس هر چیزی را که در حوزه عمومی شناخته شده و ناشناخته است تخفیف می دهد. اگر یک رویداد ناگهانی و غیرمنتظره رخ دهد، شاخص های بورس به سرعت خود را مجدداً تنظیم می کنند تا ارزش دقیق را منعکس کنند.
02 به طور کلی 3 روند بازار گسترده وجود دارد. روند اولیه، روند ثانویه و روندهای جزئی
03 روند اولیه این روند اصلی بازار است که از یک سال تا چندین سال ادامه دارد. این نشان دهنده جهت گسترده تر چند ساله بازار است. در حالی که سرمایه گذار بلند مدت به روند اولیه علاقه مند است، یک معامله گر فعال به همه روندها علاقه مند است. روند اولیه می تواند یک روند صعودی اولیه یا یک روند نزولی اولیه باشد
04 روند ثانویه اینها اصلاحاتی برای روند اولیه هستند. به این به عنوان یک واکنش متقابل جزئی به حرکت بزرگتر در بازار فکر کنید. مثال – اصلاحات در بازار صعودی، رالی و بهبود در بازار نزولی. روند متضاد می تواند بین چند هفته تا چند ماه ادامه یابد
05 روندهای جزئی/نوسانات روزانه اینها نوسانات روزانه در بازار هستند. برخی از معامله گران ترجیح می دهند آنها را نویز بازار بنامند
06 همه شاخص ها باید با یکدیگر تأیید شوند. ما نمی توانیم یک روند را فقط بر اساس یک شاخص تأیید کنیم. به عنوان مثال، بازار تنها در صورتی صعودی است که CNX Nifty، CNX Nifty Midcap، CNX Nifty Smallcap و غیره همه در یک جهت صعودی حرکت کنند. تنها با عمل CNX Nifty نمی توان بازارها را به عنوان صعودی طبقه بندی کرد
07 حجم ها باید تایید شوند حجم ها باید همراه با قیمت تایید شوند. روند باید با حجم پشتیبانی شود. حجم باید با افزایش قیمت افزایش یابد و با کاهش قیمت در یک روند صعودی باید کاهش یابد. در یک روند نزولی، حجم باید با کاهش قیمت افزایش یابد و با افزایش قیمت کاهش یابد. برای جزئیات بیشتر در مورد حجم می توانید به فصل 12 مراجعه کنید
08 بازارهای جانبی می توانند جایگزین بازارهای ثانویه شوند. ممکن است بازارها برای مدت طولانی در کنار هم باقی بمانند (معامله بین یک محدوده). مثال: – Reliance Industries بین سال های 2010 و 2013 بین 860 و 990 معامله می شد. بازارهای جانبی می توانند جایگزینی برای روند ثانویه باشند.
09 قیمت پایانی مقدس ترین است. بین قیمت های باز، بالا، پایین و بسته، بسته شدن مهمترین سطح قیمت است زیرا نشان دهنده ارزیابی نهایی سهام در طول روز است.
تئوری داو – Dow Theory
17.2 – مراحل مختلف بازار
تئوری داو پیشنهاد می کند که بازارها از سه مرحله مجزا تشکیل شده اند که خود به خود تکرار می شوند. اینها فاز انباشتگی، مرحله نشانه گذاری و فاز توزیع نامیده می شوند.
مرحله انباشت معمولاً درست پس از فروش شدید در بازار اتفاق می افتد. فروش شدید در بازارها، بسیاری از فعالان بازار را ناامید می کرد و امید به هر گونه روند صعودی قیمت ها را از دست می داد. قیمت سهام به شدت کاهش می یافت و به پایین ترین سطح ارزش گذاری می رسید، اما خریداران همچنان برای خرید از ترس فروش مجدد مردد بودند. از این رو قیمت سهام در سطوح پایین سقوط می کند. این زمانی است که «پول هوشمند» وارد بازار می شود.
پول هوشمند معمولاً سرمایه گذاران نهادی هستند که در یک چشم انداز بلند مدت سرمایه گذاری می کنند. آنها همواره به دنبال سرمایه گذاری های ارزشی هستند که پس از فروش شدید در دسترس هستند. سرمایه گذاران نهادی شروع به خرید سهام به طور منظم، در مقادیر زیاد در یک دوره زمانی طولانی می کنند. این همان چیزی است که فاز انباشتگی را تشکیل می دهد. این همچنین به این معنی است که فروشندگانی که در مرحله انباشتگی سعی در فروش دارند به راحتی خریدار پیدا می کنند و بنابراین قیمت ها کاهش بیشتری پیدا نمی کند. از این رو، همواره مرحله انباشت پایین بازارها را مشخص می کند. اغلب اوقات، سطوح پشتیبانی به این صورت ایجاد می شود. مرحله انباشتگی می تواند تا چند ماه طول بکشد.
هنگامی که سرمایه گذاران نهادی (پول هوشمند) تمام سهام موجود را جذب کردند، معامله گران کوتاه مدت از زمان حمایت. این معمولاً با بهبود احساسات تجاری همزمان است. این عوامل باعث افزایش قیمت سهام می شوند. به این مرحله نشانه گذاری می گویند. در مرحله مارکوپ، قیمت سهام به سرعت و به شدت افزایش می یابد. مهمترین ویژگی مرحله نشانه گذاری سرعت است. از آنجا که تجمع سریع است، عموم مردم از تجمع خارج می شوند. سرمایه گذاران جدید مسحور بازده هستند و همه از تحلیلگران گرفته تا مردم سطوح بالاتری را پیش رو می بینند.
در نهایت، زمانی که قیمت سهام به بالاترین حد جدید (بالاترین 52 هفته، بالاترین تاریخ)، همه اطرافیان در مورد بازار سهام صحبت می کنند. گزارش های خبری خوش بینانه می شوند، محیط کسب و کار ناگهان پر جنب و جوش به نظر می رسد و همه (عمومی) می خواهند در بازارها سرمایه گذاری کنند. به طور کلی، عموم مردم میخواهند در بازارها مشارکت کنند زیرا احساسات مثبتی وجود دارد. این زمانی است که مرحله توزیع اتفاق می افتد.
تئوری داو – Dow Theory
سرمایه گذاران عاقل (سرمایه گذاران باهوش) که زودتر (در مرحله انباشت) وارد شدند، به آرامی شروع به تخلیه سهام خود می کنند. عموم مردم تمام حجم های تخلیه شده توسط سرمایه گذاران نهادی (پول هوشمند) را با ارائه حمایت قیمتی مورد نیاز به آنها جذب خواهند کرد. فاز توزیع دارای خواص قیمتی مشابه فاز انباشتگی است. هر زمان که قیمت ها در مرحله توزیع تلاش می کنند بالاتر بروند، پول هوشمند دارایی آنها را تخلیه می کند. در یک بازه زمانی، این عمل چندین بار تکرار می شود و بدین ترتیب سطح مقاومت ایجاد می شود.
در نهایت، زمانی که سرمایه گذاران نهادی (پول هوشمند) به طور کامل دارایی های خود را بفروشند، دیگر حمایتی از قیمت ها وجود نخواهد داشت. از این رو، آنچه پس از مرحله توزیع دنبال میشود، فروش کامل در بازارها است که به عنوان کاهش قیمت نیز شناخته میشود. فروش در بازار عموم را در وضعیتی کاملاً ناامید قرار می دهد.
با تکمیل دایره، آنچه پس از مرحله فروش می آید، دور جدیدی از مرحله انباشتگی است و کل چرخه تکرار می شود. اعتقاد بر این است که کل این چرخه از مرحله انباشتگی تا فروش طی چند سال طول می کشد.
توجه به این نکته ضروری است که هیچ دو چرخه بازار یکسان نیستند. به عنوان مثال، در زمینه هند، بازار گاوی 2006 تا 07 با بازار صعودی 2013-14 تفاوت زیادی دارد. گاهی اوقات بازار از مرحله انباشت به مرحله توزیع در یک دوره طولانی چند ساله حرکت می کند. از طرف دیگر، همان حرکت از انباشتگی به توزیع می تواند طی چند ماه اتفاق بیفتد. شرکتکننده نظریه "چارلز داو" در بازار سرمایه در بازار باید خود را با ارزیابی بازارها در چارچوب مراحل مختلف هماهنگ کند، زیرا این مرحلهای را برای توسعه دیدگاه نسبت به بازار فراهم میکند.
17.3 – الگوهای داو
مانند کندلها، در تئوری داو نیز الگوهای مهم کمی وجود دارد. معامله گر می تواند از این الگوها برای شناسایی فرصت های معاملاتی استفاده کند. برخی از الگوهایی که ما مطالعه خواهیم کرد عبارتند از:
- تشکیل Double bottom & Double top
- سه تاپ پایین و سه تاپ
- تشکیل محدوده، و
- تشکیل پرچم
حمایت و مقاومت نیز یک مفهوم اصلی برای تئوری داو است، اما ما در فصلی که به آن اختصاص داده شده است، به دلیل اهمیت آن (از نظر قرار دادن اهداف و توقف ضرر) درباره آن بحث کرده ایم.
17.4 – دو شکل پایین و بالا
بالا و پایین دوتایی یک الگوی معکوس در نظر گرفته می شود. دو کفی زمانی اتفاق می افتد که قیمت سهام به سطح قیمتی کم عمق می رسد و با بهبودی سریع باز می گردد. پس از بهبود قیمت، سهام در یک سطح بالاتر (نسبت به قیمت پایین) برای حداقل 2 هفته (با فاصله زمانی مناسب) معامله می شود. پس از آن، سهام تلاش می کند تا به قیمت پایین قبلی خود بازگردد. اگر سهام یک بار دیگر حفظ شود و دوباره رشد کند، یک کف دو برابر تشکیل می شود.
شکل گیری دو کفی صعودی در نظر گرفته می شود و از این رو باید به فرصت های خرید نگاه کرد. در اینجا نموداری وجود دارد که شکل گیری دو کف را در Cipla Limited نشان می دهد:
به فاصله زمانی بین دو سازند پایین توجه کنید. سطح قیمت به خوبی در زمان فاصله داشت.
به همین ترتیب، در شکل گیری دو برابری، سهام تلاش می کند دو بار به همان قیمت بالا برسد اما در نهایت فروخته می شود. البته فاصله زمانی بین دو تلاش برای عبور از ارتفاع باید حداقل 2 هفته باشد. در نمودار زیر (Cairn India Ltd)، ما میتوانیم دو قله را در 336 سطح مشاهده کنیم. با مشاهده دقیق، متوجه خواهید شد که قله اول حدود 336 روپیه و دومین قله حدود 332 روپیه بود. با مقداری انعطاف پذیری، یک تفاوت کوچک مانند این باید خوب در نظر گرفته شود.
تئوری داو – Dow Theory
با توجه به تجربه معاملاتی خودم، در حین معامله، هر دو قسمت بالا و پایین دوتایی مفید هستند. من همیشه به دنبال فرصتهایی میگردم که در آن ترکیب دوگانه با یک شمعدان قابل تشخیص همزمان باشد.
به عنوان مثال، موقعیتی را تصور کنید که در آن شکل دوتایی، بالا دوم یک الگوی نزولی مانند یک ستاره تیرانداز را تشکیل میدهد. این بدان معناست که هم از نظر تئوری داو و هم از منظر کندل استیک اجماع برای فروش وجود دارد. بنابراین اعتقاد به انجام معامله بیشتر است.
17.5 – بالا و پایین سه گانه
همانطور که ممکن است حدس زده باشید، یک تشکیل سه گانه شبیه به یک ساختار دوگانه است، با این تفاوت که سطح قیمت سه بار در مقابل دو بار در یک کف دوگانه آزمایش می شود. تعبیر تشکیل سه گانه مشابه تشکیل دوگانه است.
به عنوان یک قاعده کلی، هر چه تعداد دفعات آزمایش قیمت و واکنش به یک سطح قیمت مشخص بیشتر باشد، سطح قیمت مقدس تری در نظر گرفته می شود. بنابراین به این ترتیب، سازند سه گانه قدرتمندتر از آرایش دوگانه در نظر گرفته می شود.
نمودار زیر یک تشکیل سه گانه برای DLF Limited را نشان می دهد. به فروش شدید پس از آزمایش سطح قیمت برای سومین بار توجه کنید و در نتیجه سطح سه گانه را تکمیل کنید.
تئوری داو – Dow Theory
راهنمای جامع و کاربردی تحلیل تکنیکال بورس
تحلیل تکنیکال بورس چیست؟ اصول تحلیل تکنیکال، مزایا و معایب آن کدامند؟ ما در این مطلب از سایت sdbroker گام به گام تحلیل تکنیکال بورس در بازارهای مالی را آموزش دادهایم.
تحلیل تکنیکال بورس در بازارهای مالی چیزی است که بسیاری از تازهواردان به بازار سرمایه به دنبال درک آن هستند. شاید حتی به کتابها یا منابع الکترونیکی مختلف هم برخورد کرده باشید که در آنها از تحلیل تکنیکال سخن به میان آورده است؛ اما اگر شما هم هنوز نمیدانید این تحلیل چیست و چه کاربردی دارد، نگران نشوید! بسیاری از مردم مانند شما به صورت تخصصی با این روش از تحلیل آشنایی ندارند. در این مطلب بررسی میکنیم که تحلیل تکنیکال چیست و چطور برای پیشبینی حرکات بازار بورس و تغییرات قیمت سهامها مورد استفاده قرار میگیرد. سپس این روش از تحلیل را با روش تحلیل بنیادی مقایسه کرده و مزایا و معایب آن را ارائه میکنیم. پیشنهاد میکنیم این مطلب را از دست ندهید.
تحلیل تکنیکال بورس چیست؟
تحلیل تکنیکال بورس در واقع علمی در بازارهای مالی است که در آن پیشبینی قیمتهای آینده بر اساس بررسی قیمتهای گذشته صورت میگیرد. البته تحلیل تکنیکال بورس چیزی مانند پیشبینی هواشناسی است، همانقدر نامطمئن؛ اما میتواند به سرمایهگذاران کمک کند که پیشبینی کنند با احتمال زیاد چه اتفاقی در آینده برای قیمتها در بازار بورس میافتد. تحلیل تکنیکال بورس برای سهام، شاخصها، کالاها، معاملات آتی و هر ابزار قابل معاملهای که قیمت آن تحت تأثیر عرضه و تقاضا باشد، میتواند کاربردی باشد. تحلیلگران تکنیکال بر این باور هستند که معاملات گذشته و تغییرات قیمت اوراق بهادار میتواند شاخص ارزشمندی برای پیشبینی حرکتهای آتی این اوراق باشد. در مقابل تحلیل تکنیکال، تحلیل بنیادی قرار دارد. تحلیلگران بنیادی تلاش میکنند ارزش اوراق بهادار را با بررسی «همه چیز» اندازهگیری کنند. همه چیز میتواند شامل وضعیت اقتصادی، درآمد، هزینهها، بدهیها و موارد اینچنینی باشد.
آشنایی با 3 اصل تحلیل تکنیکال
همانطور که گفتیم تجزیه و تحلیل تکنیکال از زمان چارلز داو دستخوش تغییراتی شده و به سمت کامل شدن بیشتر پیش رفته است. چارلز داو مجموعهای از مقالات را منتشر کرد که در آنها در مورد تئوری تجزیه و تحلیل فنی بحث کرده بود. در نوشتههای او دو فرض اساسی وجود داشت که به عنوان چهارچوب و پایه و اساس تحلیل تکنیکال درآمده است:
بازارها با کمک مقادیری که عوامل مؤثر بر قیمت اوراق بهادار را نشان میدهند، قابل تحلیل هستند.
به نظر میرسد حتی حرکات تصادفی قیمت بازار نیز در الگوها و روندهای قابل پیشبینی حرکت میکند که این الگوها معمولاً با گذشت زمان تکرار میشوند.
امروزه آموزش تحلیل تکنیکال بورس در بازارهای مالی بر اساس کارهای داو بنا شده است؛ اما در حال حاضر تحلیلگران این حوزه 3 اصل اساسی را برای این روش از تحلیل در نظر میگیرند که به نوعی بسط یافته نظریات داو است:
همه چیز بر اساس قیمت است : تحلیلگران فنی بر این باورند که همه چیز، از روانشناسی بازار گرفته تا سایر عوامل، همگی اطلاعاتی هستند که با بررسی قیمت سهام میتوان به آنها دست یافت. تنها چیزی که لازم است، تحلیل تحرکات قیمت است که تحلیلگران تکنیکال آن را محصول عرضه و تقاضا برای یک سهام خاص در بازار میدانند.
قیمتها روند مشخصی دارند : اکثر متخصصان موافق هستند که قیمتها روند دارند. اگر همیشه قیمتها تصادفی باشند، کسب درآمد با تحلیل تکنیکال کاری بسیار دشوار میبود؛ بنابراین تحلیلگران تکنیکال هم انتظار دارند که قیمتها حتی در تحرکات به ظاهر تصادفی، بدون توجه به بازه زمانی مشاهده شده، الگوهای خاصی را نشان دهند؛ به عبارت دیگر قیمت سهام، بر اساس مشاهده رفتارهای گذشته قابل پیشبینی خواهد بود. بیشتر استراتژیهای معاملات تکنیکال بر این فرض استوار است.
تاریخ تکرار میشود : تحلیلگران تکنیکال معتقدند که تاریخ تکرار میشود. ماهیت تکراری حرکت قیمت اغلب به روانشناسی بازار نسبت داده میشود که بر اساس احساساتی مانند ترس یا هیجان قابل پیشبینی است. تحلیل تکنیکال از الگوهای نمودارها برای تجزیه و تحلیل این احساسات و پیشبینی حرکات بعدی بازار استفاده میکند.
تجزیه و تحلیل فنی در مقابل تجزیه و تحلیل بنیادی
این دو روش، مهمترین مکتبهای فکری در بازارهای مالی هستند که با کمک آنها آینده بازار پیشبینی میشود؛ اما این دو مکتب با آنکه هدف مشابهی دارند، اما در دو انتهای یک طیف قرار گرفتهاند و هر کدام از استراتژی یا فلسفه خاص خود استفاده میکنند. این دو روش طرفداران و مخالفان خود را دارند. همانطور که گفتیم تحلیل بنیادی روشی برای ارزیابی اوراق بهادار است که در آن وضعیت مالی شرکتها، مدیریت آنها، درآمدها، هزینهها، داراییها و بدهیهای شرکت همگی به طور دقیق ارزیابی میشوند. تجزیه و تحلیل تکنیکال اما بسیار متفاوت است، در این روش تنها دادههای ورودی، قیمت و حجم سهام هستند. فرض اصلی در این روش این است که تمام فاکتورهای دیگر مانند داراییها و بدهیها و شرایط اقتصادی، همگی در قیمت تعیین میشوند؛ بنابراین میتوان از آنها چشم پوشی کرده و تنها به بررسی قیمتها بسنده کرد. تحلیلگران تکنیکال اصلاً تلاش نمیکنند که ارزش ذاتی یک سهام را پیدا کنند. بلکه تلاش میکنند از نمودارهای سهام استفاده کنند که شناسایی الگوها و روندهای مختلف را انجام بدهند تا بفهمند سهام در آینده به چه سمتی پیش میرود.
مزایا و معایب تحلیل تکنیکال بورس
اجازه بدهید ابتدا از انتقاداتی که به تحلیل تکنیکال وارد است شروع کنیم:
یکی از انتقاداتی که در خصوص این روش از تحلیل معمولاً مطرح میشود، این است که تاریخ دقیقاً تکرار نمیشود؛ بنابراین مطالعه الگوی قیمت میتواند کمی مشکوک باشد و شاید حتی بتوان آن را نادیده گرفت. به نظر میرسد با آن فرض که قیمتها یک پدیده تصادفی هستند، بهتر بتوان مدلسازی آنها را انجام داد.
انتقاد بعدی این است که این روش به طور 100 درصدی پاسخگو نیست. همانطور که گفتیم این روش مانند پیشبینی هواشناسی است که در «بیشتر موارد» درست از آب در میآید اما گاهی هم غلط است. خصوصاً این که در این روش حتی با نگاه کردن به یک نمودار قیمت، دو تحلیلگر مختلف ممکن است نظرهای متفاوتی در مورد آینده قیمتها داشته باشند؛ بنابراین این روش از تحلیل تا حدی میتواند بسته به نظر کارشناس هم دچار تغییر شود.
مورد بعدی این است که در این روش همان طور که اشاره کردیم ارزش ذاتی سهام مشخص نمیشود و تنها میتوان با کمک آن آینده سهام را پیشبینی کرد.
همچنین برای نمادهای جدید که به تازگی به بازار بورس وارد شدهاند، به دلیل آن که تاریخچه قیمتی ندارند، روش تحلیل تکنیکال نمیتواند پاسخگو باشد و باید به سراغ تحلیل بنیادی و سایر روشها رفت.
اما در ادامه به مزایای این روش از تحلیل میپردازیم:
مهمترین مزیت تحلیل تکنیکال این است که به دلیل سادگی، برای اکثر افراد قابل یادگیری است و در آن نیازی به بررسی فاکتورهای بنیادی و متعدد نیست. خصوصاً آن که ابزارهای مختلفی برای یادگیری و اجرای تحلیل تکنیکال وجود دارند که کار را برای افراد تازهوارد در این حوزه سادهتر میکنند.
کتابها و منابع آنلاین هم به سادگی در دسترس همه هستند و میتوان با کمک آنها در مدتزمانی کوتاه تحلیل تکنیکال بورس را فراگرفت.
مورد بعدی این است که با استفاده از این روش، میتوان استراتژیهای معاملاتی و نقاط ورود و خروج را تعیین کرد و این مسئله خصوصاً برای افراد ناوارد میتواند بسیار کمککننده باشد. در واقع شما میتوانید خرید و فروش در معاملات خود را مشخص کرده و اشتباهات کمتری در این زمینه مرتکب شوید.
همچنین تحلیل تکنیکال بسیار منعطف و سریع است. با استفاده از این روش میتوان پیشبینی تحرکات قیمتی همه انواع داراییها را انجام داد. خصوصاً این که این کار را میتوان برای بازههای زمانی کوتاه در حد 15 دقیقه و بیشتر (در حد ساعت و روز و حتی ماهانه) انجام داد.
همچنین سرعت مناسب این روش کمک میکند که معاملهکنندگان فرصت کافی برای واکنش نشان دادن به تحرکات بازار را داشته باشند.
آموزش تحلیل تکنیکال بورس
برخلاف یک تحلیل بنیادی که تلاش میکند ارزش یک سهام را بر اساس نتایج تجاری مانند فروش و درآمد ارزیابی کند، تحلیل تکنیکال بورس در بازارهای مالی بر مطالعه قیمت و حجم معامله متمرکز است. در این روش معمولاً تحلیلگران برای به دست آوردن سیگنالهای کوتاهمدت از ابزارهای مختلفی استفاده میکنند که مهمترین آنها نمودارها است. شاید جالب باشد بدانید که قدمت تحلیل تکنیکال به بیش از 200 سال پیش برمیگردد. در اواخر دهه 1800 میلادی فردی به نام چارلز داو نظریه داو را ارائه داد که در آن پیشنهاد میشد تجزیه و تحلیل بازار مالی بر اساس فعالیتهای معاملاتی گذشته و تغییرات قیمت انجام شود. داو معتقد بود که قیمت فعلی به هیچ عنوان روندی تصادفی ندارد و هرگز هم تصادفی نبوده است؛ بنابراین با تحلیل مناسب آن میتوان روند قیمت در آینده را نیز به دست آورد. بعد از داو، در طول دهههای گذشته افراد مختلفی این نظریه را بسط دادهاند و در نتیجه تلاش این افراد، امروزه آموزش تحلیل تکنیکال بورس به عنوان یک علم مهم در این حوزه صورت میگیرد. به خاطر داشته باشید که تحلیلگران حرفهای هرگز از تحلیل تکنیکال یا تحلیل بنیادی به تنهایی برای پیشبینی روند بازار استفاده نمیکنند. هرچند که معاملهگران خرد این روش را بیشتر میپسندند؛ اما صاحبان حرفهای سهام و تحلیلگران متخصص تحقیقات خود را فقط بر اساس تحلیل تکنیکال یا بنیادی قرار نمیدهند و از همه ابزارهای موجود استفاده میکنند تا به نتایجی دقیقتر و قابل اعتمادتر برسند.
تحلیل تکنیکال بورس در بازارهای مالی چگونه انجام میشود؟
بسیاری از تحلیلگران در این روش از یک رویکرد بالا به پایین استفاده میکنند. درواقع ابتدا از تجزیه و تحلیل بازار در سطح گسترده شروع کرده و بعد به بخشهای خاص یا صنایع مورد نظرشان محدود میشوند و سپس به تجزیه و تحلیل سهامها به صورت جداگانه میپردازند. زیبایی تجزیه و تحلیل تکنیکال در چند منظوره بودن آن است. شما میتوانید این روش را برای هر نوع دارایی که در آن عرضه و تقاضا تعیین کننده قیمت باشد به کار بگیرید. در این روش تنها به نمودارها نیاز دارید. فرقی نمیکند که نمودار مربوط به بازه زمانی 2 روز باشد یا 2 سال. تنها کافی است به سطوح پشتیبانی، مقاومت، روندها، دامنه معاملات و سایر جنبه به طور دقیق نگاه کنید و تحلیل نمودار را انجام بدهید. این کار ممکن ساده به نظر برسد اما خیلی هم آسان نیست. برای خبره شدن در این روش، نیاز به مطالعه جدی و ذهن باز دارید.
به طور کلی تحلیلگران فنی انواع گستردهای از شاخصهای زیر را بررسی میکنند:
شاخصهای حجم و حرکت
سطوح پشتیبانی و مقاومت
شروع کار در بازار بورس
بسیاری از مردم مایل به سرمایهگذاری در بازار بورس هستند اما هنوز مطمئن نیستند که چگونه و از کجا شروع کنند. قطعاً با ثبتنام آنلاین میتوان این کار را انجام داد اما چگونه میخواهید بفهمید که کدام سهامها را بخرید و چه زمان معاملات خود را به انجام برسانید؟ شرکت کارگزاری سرمایه و دانش با 16 سال سابقه کار و به عنوان کارگزار رتبه الف در این زمینه میتواند راهنمای شما باشد. استفاده از صندوقهای سرمایهگذاری یا خدمات سبدگردانی در این کارگزاری زیر نظر سازمان بورس و اوراق بهادار انجام میشود که میتواند به عنوان اولین قدمهای شما در بازار سرمایه تلقی شود.
تئوری داو
طبق آموزش تحلیل تکنیکال آورده شده که کمپانی داو جونز توسط چارلز داو شریک وی به نام ادوارد جونز تأسیس شده است. در سالهای ابتدایی نظریات خود را به شکل مقاله در ژورنال وال استریت منتشر میکرد و اکنون با اینکه حدود 100 سال از آن زمان میگذرد، طبق نظر اکثر تحلیلگران تکنیکال و محققینی که در بازار سرمایه فعال هستند، پایه و بنیان هر آنچه که ما به عنوان تحلیل تکنیکال میشناسیم و تا الان در آموزش تحلیل تکنیکال نیز ذکر کردهایم همگی از همان نظریات منتشر شده توسط داو منشأ میگیرند.
یکی از مبناهای عالی برای تشخیص اوضاع اقتصادی کشور
طبق آموزش تحلیل تکنیکال، داو در سوم ماه ژوئن، میانگین شاخص بازار سرمایه را که در واقع از میانگین قیمت نهایی 11 شرکت کسب شده بود منتشر کرد؛ زیرا وی فهمیده بود که یکی از مبناهای عالی برای تشخیص اوضاع اقتصادی کشور، توجه به میانگین قیمت پایانی سهام است. در نهایت شاخص ارائه شده توسط وی، امروزه تحت عنوان دماسنج اوضاع بازار سرمایه و نشانگر تغییرات آن بکار گرفته میشود و حتی هنوز پس از گذشت 80 سال از مرگ وی، یک ابزار ضروری مورد استفاده توسط افراد تحلیل کننده میباشد؛ همچنین بر اساس آموزش تحلیل تکنیکال ، نظریات تحلیلی وی همچنین به شکلی عالی در بازارهای مختلف بکار گرفته میشوند.
طبق آموزش تحلیل تکنیکال، عصاره و چکیدهی نظریهی داو یعنی قیمتها کاملا وابسته به اطلاعات موجود هستند و یا به عبارت دیگر متأثر از آنها هستند. لذا در آموزش تحلیل تکنیکال بیان میکنیم بر این باور هستیم که دانش افرادی مانند افراد معامله کننده، تحلیل کنندگان، مدیران پرتفلیو، راهکارشناسهای بازار و افراد سرمایه گذار، قبل از این بر قیمت تأثیر داشته است. همیشه عوامل فوق طبیعی مثل ارادهی خدا، همیشه سبب تغییر در روندها شدهاند. تئوری داو مشتمل بر 6 فرض است:
- طبقآموزش تحلیل تکنیکالبازار متشکل از 3 نوع حرکت است
- حرکت اصلی که به آن روند بزرگ یا بلند مدت نیز میگویند، از یک تا چند سال طول خواهد کشید و به دو صورت نزولی و صعودی وجود دارد. (2) معمولا 33 تا 66% حرکت اصلی قیمت، توسط نوسانات یا تحرکات میان مدت اصلاح میگردد که بین 10 روز تا 3 ماه طول میکشد. (3) نوسان یا تحرک کوچک که بین چند ساعت تا چند ماه طول میکشد.
بر اساس آموزش تحلیل تکنیکال، روند بازار نظریه "چارلز داو" در بازار سرمایه متشکل از سه فاز است
طبق نظریهی داو که در آموزش تحلیل تکنیکال بررسی کردیم، حرکات اصلی (روندهای بزرگ یا بلند مدت) متشکل از سه فاز هستند: فاز تجمیع – فاز مشارکت عمومی و فاز توزیع.
فاز اول یا فاز تجمیع، طبق تعریف ارائه شده در آموزش تحلیل تکنیکال، به زمانی گفته میشود که برخلاف نظر غالب بازار، خبرگان شروع به خرید سهام میکنند ولی قیمت سهام زیاد تغییر نمیکند چون تعداد آنها در اقلیت هستند. فاز دوم یا فاز مشارکت عمومی طبق تعریف آموزش تحلیل تکنیکال، شروع رشد قیمت با مشارکت عمومی همراه است و شاهد رشد سریع قیمت هستیم. تا زمانی هم این فاز تداوم مییابد که سفته بازی بسیار زیاد باشد. در این نقطه بر اساس آموزش تحلیل تکنیکال، فاز سوم شروع شده و افراد سرمایه گذاری که زیرک باشند، توزیع سهام را انجام خواهند داد.
طبق آموزش تحلیل تکنیکال، تمام اخبار توسط بازار سهام کم ارزش میشوند
همانطور که در آموزش تحلیل تکنیکال آورده شده، قیمت سهام، تمامی اطلاعات جدید در دسترس را با سرعت خیلی زیاد در خود ادغام میکند، پس از انتشار اخبار، شاهد تغییر قیمت سهام به منظور انجام عکس العمل به این اخبار جدید خواهیم بود.
تأیید شدن شاخصهای بازار سهام توسط یکدیگر الزامی است
طبق مطالب بیان شده در آموزش تحلیل تکنیکال، دو شاخص برای داو وجود داشت، اولی شاخص صنعتی و دومی شاخص شرکتهای راه آهن. در نظر وی، تا زمانی که صعود شاخص راه آهن را مشاهده نمیکرد، صعود شاخص صنعتی برای وی تأیید نمیگردید. طبق نظر داو، زمانی هشدار برای تغییر اوضاع به وجود میآمد که بین دو شاخص واگرایی بود.
بر اساس آموزش تحلیل تکنیکال، حجم معاملات باید روندها را تأیید کند
طبق نظر داو که در آموزش تحلیل تکنیکالل نیز آوردهایم، روند قیمتها باید توسط حجم معاملات تأیید شود در واقع وی عقیده داشت وقتی قیمت رشد میکند، حجم معامله هم باید رشد کند، در این صورت که مطمئن خواهیم بود بازار صداقت دارد.
روندها تا زمانی معتبر هستند که اخطارهای قطعی به منظور پایان آنها وجود نداشته باشد
طبق نظر داو در آموزش تحلیل تکنیکال، پایداری روندها را با وجود نویزها یا نوسانات بازار، شاهد هستیم. این یعنی اگر قیمت حتی به طور موقت در خلاف جهت روند نیز حرکت کند، دوباره و به سرعت به روند اصلی برگشته و در این مسیر حرکت خواهد کرد. تشخیص اینکه اخطار قاطع بازگشتی رخ داده یا خیر، کار آسانی نیست. در آموزش تحلیل تکنیکال ذکر کردیم که، به منظور شناسایی هشدارهای بازگشتی، ابزارهای تحلیل تکنیکال، بسیار مفید هستند اما به شکلهای مختلف توسط تحلیلگران مختلف تفسیر میگردد.
- اشتراک در توییتر
- اشتراک در فیسبوک
- اشتراک در تلگرام
- اشتراک در پینترست
مطالب زیر را حتما بخوانید:
الگوی سقف دوقلو
آرایش دو قلو یا سقف دو قلو (Double Tops) در آموزش تحلیل تکنیکال آرایش دو قلو یا سقف دو قلو (Double Tops) در آموزش تحلیل تکنیکال در ادامه سری مباحث.
الگوهای ترکیبی دو شمعی
بررسی انواع الگوهای ترکیبی دو شمعی طبق آموزش تحلیل تکنیکال در این قسمت به معرفی انواع الگوهای ترکیبی دو شمعی می پردازیم که در آموزش تحلیل تکنیکال از اهمیت بالایی.
نحوه ترسیم فیبوناچی
آموزش تحلیل تکنیکال؛ بررسی چگونگی ترسیم فیبوناچی Fibonacci Price Retracements در این قسمت از آموزش تحلیل تکنیکال با اصول کار با فیبوناچی اصلاحی (Retracement) و نحوه ی ترسیم آن آشنا.
نوارهای بولینگر
آموزش تحلیل تکنیکال، بررسی نوارهای بولینگر طبق آموزش تحلیل تکنیکال، نوارهای بولینگر از جمله اندیکاتورهای تکنیکالی هستند که ضریب اطمینان بالایی داشته و از اهمیت بسیاری نیز برخوردار است. نوارهای.
اسیلاتورها یا نوسانگرنماها
آموزش تحلیل تکنیکال، بررسی نوسانگرنماها یا اسیلاتورها طبق آموزش تحلیل تکنیکال، نوسانگرنماها یا اسیلاتورها که در دسته ی اندیکاتورهای پیش رو یا Leading قرار دارند به دسته های زیر تقسیم.
نسبت های الیوت
آموزش تحلیل تکنیکال و بررسی نسبتها و اندازه گیری موج طبق شکل زیر از آموزش تحلیل تکنیکال، برای محاسبهی طول هر موج، فاصلهی عمودی شروع تا پایان موج را اندازه.
اندازه گیری حرکت صعودی
شیوه ی اندازه گیری حرکت صعودی در آموزش تحلیل تکنیکال آشنایی با حرکت صعودی و بخش های آن در آموزش تحلیل تکنیکال بر اساس آموزش تحلیل تکنیکال،، از انواع الگوهای.
الگوي جزیره چند روزه فوقانی
آشنایی با الگوی جزیره ی چند روزه از نوع فوقانی در آموزش تحلیل تکنیکال در این سری از مباحث آموزش تحلیل تکنیکال، می رسیم به بررسی الگوی جزیره ی چند.
سیگنال های تغییر روند بازار
آموزش تحلیل تکنیکال ، سیگنال های تغییر روند بازار در آموزش تحلیل تکنیکال ، اصطلاحا شکسته شدن خط روند به فرایند عبور کردن منحنی قیمت از روی آن گفته می.
اصول الگوهای نزولی
بررسی الگوی گنبد تحتانی طبق آموزش تحلیل تکنیکال در این مطلب از سری مباحث آموزش تحلیل تکنیکال قصد داریم تا به بررسی الگوی گنبد تحتانی یا Tower Bottom بپردازیم که.
الگوی پرچم همگرا
آموزش تحلیل تکنیکال و الگوی پرچم همگرا در روند صعودی الگوی پرچم همگرا در روند صعودی و بررسی آن در آموزش تحلیل تکنیکال در این قسمت از آموزش تحلیل تکنیکال.
شاخص قدرت نسبی
بررسی شاخص قدرت نسبی (RSI) در آموزش تحلیل تکنیکال این نوع شاخص تکنیکال، توسط J.Welles در سال 1978 معرفی و وارد مجموعه مباحث آموزش تحلیل تکنیکال گردید و در زمره.
دیدگاه شما