انواع حرکات قیمت در بازارهای مالی


کارگزاری فارابی

انواع گپ قیمتی در بازار های مالی

انواع گپ قیمتی در بازار های مالی

به فاصله یا فضای پر نشده در نمودار که به دلیل حرکت سریع قیمت در هر یک از جهت ها رخ می دهد، شکاف یا گپ قیمتی گفته می شود. در یک روند صعودی، زمانی گپ ایجاد می شود که یک شمع با بالاترین سطح قیمتی، از شمع بعدی با پایین ترین سطح قیمت، پایین تر باشد. برعکس آن نیز یعنی در روند نزولی، زمانی گپ رخ می دهد که یک شمع با پایین ترین سطح قیمتی، از شمع بعدی با بالاترین سطح قیمت، بالاتر باشد.

شکاف یا گپ همان ناحیه ای از نمودار قیمتی می باشد که هیچ معامله ای توسط تریدرها در آن قسمت انجام نشده است و همین موضوع یک فضای خالی در نمودار را ایجاد می کند. گپ ها نشان دهنده مناطق مهمی از روند هستند که معامله گران می توانند به کمک آن بهتر نقاط ورود و خروج را مشخص کنند. شکاف ها در بیشتر اوقات در نمودارهای روزانه و ساعتی مشهودتر از نمودارهای هفتگی و ماهانه می باشند. البته در صورت ظاهر شدن در نمودارهای بلندمدت، اهمیت بیشتری خواهند داشت. یکی از مهم ترین مفاهیم در تحلیل تکنیکال، شکاف قیمت می باشد. تریدرها برای کسب سود کافی باید اطلاعات زیادی در رابطه با گپ قیمتی و کاربردهای آن داشته باشند.

انواع گپ قیمتی در بازارهای مالی

انواع گپ قیمتی در بازار های مالی

چهار گپ با روش های معامله متفاوت وجود دارد که هنگام سرمایه گذاری، سرمایه گذاران باید به تفاوت آنها توجه کنند.

زیرا تشخیص اشتباه گپ ها برای سرمایه گذاران ضرر و زیان به دنبال خواهد داشت.

1- گپ شکست یا Breakaway gap

گپ شکست یکی از انواع گپ قیمتی در بازار مالی

گپ شکست یک گپ قیمتی در بازارهای مالی می باشد و زمانی ایجاد می شود که قیمت یک حرکت جهت دار سریع را از منطقه ای محدود آغاز می کند. این شکاف زمانی بزرگ تر می شود که با الگوهای واضحی از جمله مثلث های صعودی و نزولی و همچنین دامنه های معاملاتی همراه شود. یک شکاف شکست با حجم قابل توجه، یک روند صعودی قوی پس از آن نشانه وجود خواهد داشت که بعید است پر شود. به احتمال زیاد یک حرکت با حجم پایین، قیمت را به این منطقه برگشت خواهد داد. در مقایسه با انواع دیگر گپ ها، می توان گفت که خط پایین گپ های شکست کمتر پر می شوند.

گپ شکست به لحاظ تکنیکال بسیار مهم می باشد و آغاز یک حرکت بسیار قوی را نشان می دهد. به این معنا که یک حرکت قوی در جهت روند را پس از شکست منطقه حمایت یا مقاومت، آغاز می کند. معامله گران باید پیش از این شکست، اقدام به خرید و فروش کنند.

2- گپ مشترک یا Common gap

گپ مشترک یا Common gap

گپ مشترک که با نام های گپ انواع حرکات قیمت در بازارهای مالی الگو، گپ منطقه و گپ موقتی نیز شناخته شده است، بیشتر اوقات در مناطق معاملاتی و در حین حرکت های یکنواخت قیمت دیده می شود. اندازه این نوع شکاف خیلی بزرگ نیست و معمولا سریع پر می شوند. این نوع گپ در رابطه با حرکت قیمت بعد از ایجاد شکاف، اطلاعات بسیار کمی می دهند. گپ مشترک در یک الگوی مهم قیمت در نمودار، به ندرت ظاهر می شود. شکاف مشترک مناطقی می باشد که در آن جا کمترین معاملات انجام شده است.

3- گپ فرسودگی یا Exhaustion

گپ فرسودگی یا Exhaustion

یکی دیگر از انواع گپ قیمتی در بازارهای مالی، گپ فرسودگی است. بعد از یک حرکت طولانی مدت یا سریع قیمت، این شکاف به وجود می آید که نشان دهنده پایان روند می باشد و احتمال یک روند یا الگوی جدید وجود دارد. این گپ در حدود پایان یک الگوی قیمت به وجود می آید و نشانه تلاش نهایی جهت رسیدن به پایین ترین و یا بالاترین سطح قیمتی می باشد.

شکاف های فرسودگی به طور کلی در منطقه ای از حرکت افزایشی یا کاهشی سریع رخ می دهند. در واقع می توان گفت اغلب در یک حرکت بزرگ نزولی و یا صعودی ایجاد می شوند. حجم معاملات قبل از این شکاف ها معمولا افزایش قابل توجهی دارد و در یک روند صعودی در اغلب اوقات منجر به افزایش شدید قیمت می شود که این شکاف ها باید پر شوند.

4- گپ ادامه دهنده يا روند (CONTINUE GAP)

گپ ادامه دهنده يا روند از انواع گپ قیمتی

گپ اندازه گیری که معروف به شکاف تداوم یا شکاف فرار نیز می باشد در میانه یک الگوی قیمت ایجاد می شود. این گپ نشانه ای هجوم خریداران و فروشندگانی می باشد که در رابطه با جهت اصلی حرکت دارایی در آینده، نظر مشترکی دارند. این نوع شکاف در زمان نوسان قیمت یا اصلاح قیمت در یک منطقه محدود ایجاد نمی شود، بلکه در زمان یک افزایش یا کاهش سریع رخ می دهند. شکاف های فرار معمولا تا مدت طولانی پر نمی شوند.

در صورتی که این شکاف در یک روند صعودی رخ دهد، نشان دهنده ادامه حرکت صعودی می باشد و زمانی که در یک روند نزولی ایجاد شود، بیانگر ورود فروشندگان بیشتر به موقعیت های فروش و همچنین ادامه حرکت نزولی می باشد.

معامله در گپ قیمتی

اشتباه گرفتن شکاف فرسودگی به جای شکاف فرار، یک اشتباه رایج در زمان معامله در گپ ها می باشد. این اشتباه می تواند منجر به این شود که سرمایه گذار در زمان نادرستی وارد موقعیت شود و سود قابل توجهی را در نیمه دوم روند صعودی از دست بدهد.

معامله گران برای تشخیص شکاف فرسودگی از شکاف اندازه گیری، باید حجم معاملات را در نظر بگیرند. قبل از ایجاد یک شکاف فرسودگی، معمولا حجم معاملات به شدت افزایش می یابد.

شکاف های اندازه گیری و فرسودگی، به پیش بینی حرکت در جهت های مخالف مربوط می باشند، به همین دلیل درک تفاوت این دو شکاف ضروری و مهم است.

درکت تفاوت بین انواع شکاف ها به سرمایه گذاران و تریدرها کمک می کند تا بتوانند سود خوبی را در هر بازاری به دست آورند.

نکته بعدی این است که توقف یک گپ به محض پر شدن آن، بعید به نظر می‌ رسد، به این دلیل که در این گپ هیچ محدوده حمایتی یا مقاومتی آنی وجود ندارد.

خط روند چیست؟ انواع خط روند در تحلیل تکنیکال

انواع خط روند در تحلیل تکنیکال معاملات

استفاده از تحلیل تکنیکال در نمودارها، یکی از بهترین روش‌ها برای پیش بینی شرایط بازار و تعیین استراتژی ورود یا خروج به آن است. تحلیل تکنیکال ویژگی‌های متنوعی دارد که یادگیری آنها می‌تواند نقشی کلیدی در سرمایه‌گذاری‌های کاربران داشته باشد.

در این مقاله با خط روند و انواع روندها در تحلیل تکنیکال آشنا می‌شویم. همچنین سه استراتژی مهم معاملاتی را بررسی خواهیم کرد.

روند (Trend) چیست؟

یک روند، جهت کلی بازار در یک دوره زمانی مشخص است. در بیان بهتر، روندها از افت و خیز قیمت‌ها تشکیل می‌شوند و جهت این افت و خیزها، روند بازار را تعیین می‌کنند. روندها می‌توانند هم صعودی و هم نزولی باشند که به ترتیب مربوط به بازارهای صعودی و نزولی است. جهت کلی بازار نیازی به بازه زمانی مشخصی برای تشکیل خط روند ندارد، اما هر چه بازه طولانی‌تر باشد، روند تشکیل شده اعتبار بیشتری دارد. روندها با رسم خطوطی که به عنوان خطوط روند شناخته می‌شوند.

انواع مختلف روند

خط روند

روند‌ها نقشی حیاتی برای معامله‌گران دارند و توانایی شناسایی آنها و بکارگیری‌شان در معاملات می‌تواند کمک شایانی به تریدر‌ها کند. به طور معمول سه نوع مختلف خط روند در بازار وجود دارد:

روند صعودی (Uptrend)

یک خط روند صعودی زمانی شکل می‌گیرد که ارزش سهام یک معامله افزایش یابد. به‌عنوان‌مثال اگر قیمت اتریوم ۳ دلار افزایش یابد و در همان بازه مجدداً ۳ دلار کاهش داشته باشد و پس از این افت و خیز مجدداً ۵ دلار افزایش یابد، روند تشکیل شده صعودی خواهد بود.

روند نزولی (Downtrend)

خط روند نزولی دقیقاً نقطه مقابل روند صعودی است. یک روند نزولی زمانی شکل می‌گیرد که ارزش سهام یک معامله کاهش یابد. به‌عنوان مثال اگر قیمت اتریوم ۳ دلار کاهش داشته باشد و در همان بازه مجدداً ۳ دلار افزایش داشته باشد و پس از این افت و خیز، کندل بعدی ۵ دلار کاهش یابد، روند تشکیل شده نزولی خواهد بود.

روند جانبی (Sideways trend)

خط روند جانبی زمانی شکل می‌گیرد که بازار ثابت بماند، یعنی قیمت ارز دیجیتال به بالاترین یا پایین ترین نقطه قیمتی نرسد. بسیاری از معامله‌گران حرفه‌ای توجه زیادی به روند جانبی ندارند با این حال روندهای جانبی نقش مهمی در معاملات اسکالپینگ دارند.

نحوه ترسیم خطوط روند روی نمودار

یکی از راه‌هایی که یک تحلیل گر می‌تواند خط روند را ببیند، ترسیم خطوط روند است. خط روند یک خط مستقیم است که ۲ یا چند نقطه قیمت را به هم متصل می‌کند. این خط روی نمودار ادامه می‌یابد تا به عنوان یک خط حمایت یا مقاومت عمل کند.

شما از این روش‌های ترسیم می‌توان در ابزارهایی مانند تریدینگ ویو استفاده کرد.

ترسیم خط روند صعودی

خط روند صعودی

خط روند صعودی یک خط مستقیم است که به سمت راست و بالا کشیده شده است , ۲ یا چند نقطه پایین را به هم متصل می‌کند. نقطه پایین دوم در ترسیم خط روند صعودی، باید بالاتر از نقطه ابتدایی باشد. خطوط روند صعودی به عنوان پشتیبان عمل می‌کند و نشان می‌دهد که حتی با افزایش قیمت، تقاضا نسبت به عرضه بیشتر است. تا زمانی که قیمت‌ها بالای خط روند باقی بمانند، روند صعودی دست نخورده در نظر گرفته می‌شود. شکست زیر خط روند صعودی نشان می‌دهد که ممکن است تغییری در روند رخ دهد.

ترسیم خط روند نزولی

خط روند نزولی

خط روند نزولی خط مستقیمی است که به سمت راست و پایین کشیده شده است که ۲ یا چند نقطه اوج را به هم متصل می‌کند. ارتفاع نقطه دوم باید کمتر از نقطه اول باشد تا خط شیب رو به پایین داشته باشد. خطوط روند نزولی به عنوان مقاومت عمل می‌کند و نشان می‌دهد که حتی با کاهش قیمت، عرضه بیشتر از تقاضا است. تا زمانی که قیمت‌ها زیر خط روند باقی می‌مانند، روند نزولی دست نخورده در نظر گرفته می‌شود. شکست بالای خط روند نزولی نشان می‌دهد که ممکن است تغییری در روند رخ دهد.

آشنایی با تحلیل روند

تحلیل خط روند تکنیکی است که در تحلیل تکنیکال استفاده می‌شود. تحلیل روند به دنبال پیش بینی قیمت یک ارز در بازه‌‌های دورتر، با کمک داده‌های به‌دست‌آمده توسط روندها است. تحلیل روند از داده‌های تاریخی مانند حرکت قیمت و حجم معاملات برای پیش بینی روند بلندمدت احساسات در بازار استفاده می‌کند. تحلیل روند سعی می‌کند یک روند مانند روند صعودی بازار را پیش‌بینی کند و آن روند را تا زمانی که داده‌ها نشان‌دهنده معکوس شدن روند باشند، دنبال کند.

تجزیه و تحلیل خط روند از آن جهت دارای اهمیت است که حرکت روندها در نهایت منجر به کسب سود برای سرمایه‌گذاران می‌شود. بررسی یک روند با کمک داده‌های تاریخی ارز مورد نظر، آینده قیمتی آن ارز را برای معامله‌گران پیش بینی می‌کند.

ابر ایچی موکو یکی دیگر ابزارهایی است که می‌توان در تحلیل بازار از آن استفاده کرد.

استراتژی‌های معاملاتی با خطوط روند

اکنون که معنای خط روند و انواع آنها را درک کرده‌ایم، بیایید به استراتژی‌هایی که بسیاری از معامله گران برای شناسایی روندها استفاده می‌کنند نگاه کنیم.

شاخص معاملات MACD

شاخص واگرایی میانگین متحرک (MACD)، میانگین قیمت یک ارز را در یک بازه زمانی خاص برای کمک به معامله گران در شناسایی روندها پیدا می‌کند. MACD مؤثرترین استراتژی معاملاتی روند است چرا که چندین معامله‌گر در یک بازه زمانی خاص وارد یک موقعیت خرید می‌شوند که در این موقعیت خرید، میانگین متحرک کوتاه‌مدت از میانگین متحرک بلندمدت پیشی می‌گیرد. با این حال، اگر میانگین متحرک کوتاه مدت از میانگین متحرک بلندمدت عبور کند، معامله‌گران می‌توانند موقعیت کوتاه‌مدت را نیز در نظر بگیرند.

معامله گران معمولاً روندهای میانگین متحرک را با چندین شکل دیگر از تحلیل تکنیکال ادغام می‌کنند تا سیگنال‌ها را فیلتر کرده و روند را تعیین کنند. میانگین متحرک نیز نقشی حیاتی در کمک به تحلیل روند ایفا می‌کند.

شاخص معاملاتی RSI

شاخص قدرت نسبی (RSI) یک استراتژی است که به شناسایی حرکت قیمت ارز و همچنین سیگنال‌های خرید و فروش کمک می‌کند. RSI با مشاهده میانگین سود و زیان در یک دوره زمانی خاص، حرکت مثبت و منفی قیمت سهام را تعیین می‌کند. RSI به شکل درصدی نشان داده می‌شود که از صفر تا ۱۰۰ در یک مقیاس در نوسان است.

نشانگر ADX

اندیکاتور ADX به معامله گران کمک می‌کند قدرت معامله گران را اندازه گیری کنند. ADX همچنین معامله‌گران را قادر می‌سازد تا قدرت قیمتی ارز مورد نظر را در دو جهت مثبت و منفی تخمین بزنند. خط روی اندیکاتور ADX بین صفر تا ۱۰۰ تغییر می‌کند. اگر اندیکاتور مقادیر ۲۵ تا ۱۰۰ را نشان دهد، نشان دهنده این است که یک روند قوی در حال رخ دادن است، در حالی که اگر مقادیر به زیر ۲۵ سقوط کنند، نشان می‌دهد که روند ضعیفی در حال رخ دادن است.

روندها تمام داستان را بازگو نمی‌کنند!

درست است که روندها نقشی کلیدی در تحلیل تکنیکال ایفا می‌کنند، اما بسیاری معتقد هستند که تحلیل روند‌ها، بازگوی تمامی اتفاقات بازار نخواهند بود چرا که هر بازه‌ای از زمان در بازار، خواه یک ثانیه خواه چندین روز، حاوی اطلاعات ارزشمند هستند. ضمن آنکه بررسی روندها بیشتر از روی گذشته قیمتی یک ارز انجام می‌شود و پیش بینی آینده کاری بسیار سخت و پر ریسک است. همچنین احساسات کاربران در بازار می‌تواند روند قیمتی یک ارز را به طور کل تغییر دهد. کارشناسان معتقدند تحلیل روند به تنهایی پاسخگوی نیاز سرمایه‌گذاران نخواهد بود و می‌بایست تحلیل بنیادی نیز در دستور کار آنها قرار بگیرد.

مزایای در نظر گرفتن روند بازار

خطوط روند ابزاری مهم در تحلیل تکنیکال

استفاده از خط روند و تحلیل آنها، یکی از جنبه‌های مهم تحلیل تکنیکال است، اما به خاطر داشته باشید که این تنها یکی از ابزارها و تکنیک‌های موجود است. هنگامی که یک خط روند شکسته می‌شود، باید فقط به عنوان یک هشدار در نظر گرفته شود که روند ممکن است در حال تغییر باشد. برای تأیید تغییر روند باید از ابزارها و سیگنال‌های بیشتری استفاده کرد تا تضمین بیشتری را برای شما داشته باشد.

روند صعودی، روند نزولی و روند جانبی.

نوعی تحلیل تکنیکال که سرمایه گذاران برای تعیین حرکات آتی قیمت اوراق بهادار دنبال می‌کنند. روندها از قله‌ها و نزول‌ها در طول زمان تشکیل شده‌اند، که به فرد امکان می‌دهد حرکت کلی قیمت یک اوراق بهادار را پیش بینی کند.

آشنایی با انواع تحلیل در بازار فارکس | ۳ تحلیل مهم در فارکس

تحلیل در بازار فارکس

بسیاری از افرادی که سابقه فعالیت در بازار را فارکس دارند، معامله در این بازار را شبیه قمار می‌دانند و موفقیت در آن را به شانس نسبت می‌دهند. اگر از این افراد در مورد دانش مالی‌شان سؤال کنید، به موضوعات پیش پا افتاده‌ای اشاره می‌کنند که هیچ نقشی در پیش‌بینی صحیح بازار ارز ندارد. در واقع، اگر خود شما نیز بدون دانش روز و بدون آگاهی از تحلیل در بازار فارکس وارد آن شوید، ممکن است محیط معامله‌گری آن را شبیه کازینوها ببینید. اما زمانی که با آگاهی و دانش وارد این بازار شوید، می‌بینید که موفقیت و سود بردن از آن، صرفاً به تحلیل‌های صحیح شما از بازار بستگی دارد و هر چقدر دانش مالی خود را ارتقا دهید، نتیجه بهتری از معامله در این بازار خواهید گرفت. در ادامه می‌خواهیم انواع تحلیل در بازار فارکس را مورد بررسی قرار دهیم تا مسیر پیوستن به بزرگ‌ترین بازار مالی جهان برای شما شفاف‌ و روشن شود. پس اگر نسبت به شیوه صحیح معامله در فارکس کنجکاو هستید، با ما همراه باشید.

مقدمه‌ای بر ماهیت بازار فارکس و اهمیت معامله در آن

فارکس «Forex» را می‌توان بزرگ‌ترین بازار مالی جهان در نظر گرفت که حجم معاملات روزانه آن به بالای چند تریلیون دلار هم می‌رسد. در این بازار، تمام ارزهای رایج جهان مانند دلار، یورو، ین، پوند، فرانک، روپیه، ریال، درهم و … مورد معامله قرار می‌گیرد. افراد از سراسر جهان می‌توانند با افتتاح حساب کاربری در یکی از کارگزاری‌های فارکس که تحت عنوان بروکر «Broker» شناخته می‌شوند، وارد بازار فارکس شوند و در آن معامله کنند. فارکس هیچ مکان فیزیکی ندارد و افراد صرفاً به‌صورت آنلاین می‌توانند در آن به ترید بپردازند. فارکس یک بازار 24 ساعته است که انواع حرکات قیمت در بازارهای مالی در 5 روز کاری (دوشنبه تا جمعه) می‌توان در آن به تحلیل و معامله مشغول شد. ایرانیان بسیاری با تکیه بر دانش تحلیل توانسته‌اند نتایج خوبی از فعالیت در فارکس بگیرند.

روش‌ تحلیل فارکس

اما آمارها نشان می‌دهد که حداکثر فعالان فارکس جزء بازنده‌های این بازار هستند؛ چراکه از روی احساسات هیجانی به باز کردن پوزیشن‌های معاملات می‌پردازند و از دانش مالی کافی برخوردار نیستند. شما می‌توانید با فراگیری این دانش، با آغاز اولین معاملات خود در فارکس، سودهای خوبی را نصیب خود کنید. هیچ تریدر موفق نمی‌تواند منکر اهمیت بالای دانش مالی در موفقیت فارکس شود. پس با پی بردن به انواع تحلیل در بازار فارکس، آموزش مالی خود را آغاز کنید.

انواع شیوه‌های تحلیلی در بازار فارکس کدامند؟

تحلیل در بازار فارکس به دو شیوه کلی انجام می‌شود. البته این دو شیوه‌ی کلی در دیگر بازارهای مالی مانند بورس، کریپتو و …. نیز وجود دارد و افراد می‌توانند برحسب موقعیت معاملاتی خود از این دو شیوه بهره بگیرند که تعریف و ویژگی‌های آن‌ها به قرار زیر است:

برای تحلیل بازار به شیوه‌ی تکنیکال، باید نمودارهای قیمت ارز را مورد بررسی قرار دهید. سابقه قیمت‌ها، روند حرکت‌ آن‌ها، نقاط مقاومت و حمایت از جمله اطلاعاتی هستند که می‌توانند با حاصل شدن از نمودارها، به ما کمک کنند تا قیمت‌های آتی ارزها را حدس بزنیم. البته در تحلیل تکنیکال از استراتژی‌های تحلیلی دیگری نیز کمک می‌‌گیرند. همچنین اندیکاتورها، اسیلاتورها و دیگر ابزارهای تحلیلی نیز در انجام تحلیل تکنیکال و پیش‌بینی قیمت جفت ‌ارزهای فارکس نقش بسزایی دارند. لازم به ذکر است که تحلیل تکنیکال علاوه‌بر بازار فارکس، در تمام بازارهای مالی دیگر نیز کاربرد دارد. در واقع، اگر یک تریدر یاد بگیرد از روی نمودارهای قیمت به پیش‌بینی بازار بپردازد، این کار را می‌تواند در دیگر محیط‌های مالی غیر فارکس هم انجام دهد و به نتیجه‌ی مطلوب برسد. از جمله نکات و ویژگی‌های تحلیل تکنیکال در فارکس می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • به تریدرهایی که تحلیل تکنیکال را به عنوان شیوه تحلیل در بازار فارکس انتخاب کرده‌اند، معامله‌گران تکنیکال می‌گویند و کار آن‌ها رصد کردن نمودارهای مختلف بازار است.
  • تحلیل تکنیکال برپایه‌ی این اصل استوار است که: «تاریخ در بازار تکرار می‌شود!». بنابراین تحلیل‌گران تکنیکال معتقدند که نمودارهای قیمت می‌تواند حتی اطلاعات بنیادی ارزها در فارکس را نیز در بر بگیرد و این تحلیل‌گران صرفاً به بررسی نمودارها و الگوهای قیمت اکتفا می‌کنند.
  • به کمک تحلیل حرکات قیمت (پرایس اکشن) در تحلیل تکنیکال می‌توان حرکات قیمتی بالقوه و همچنین شرایط فعلی قیمت‌ها را حدس زد.
  • تحلیل تکنیکال بیشتر به احتمالات وابسته است و کمتر به پیش‌بینی می‌پردازد. چراکه هر تریدر ممکن است تحلیل متفاوتی از نمودارهای یکسان ارز در فارکس داشته باشد!
  • از جمله استراتژی‌های معاملاتی رایج در تحلیل تکنیکال می‌توان به استرتژی فشردگی باند بولینگر، استراتژی RSI، استراتژی اسکالپ و …. اشاره کرد.

برای فراگیری شیوه‌ی محبوب و رایج تحلیل تکنیکال می‌توانید روی دوره‌های آموزش تحلیل تکنیکال دلفین وست حساب کنید که جزو بهترین و به‌روزترین دوره‌های آموزش فارکس به زبان فارسی هستند.

تحلیل تکنیکال و فاندامنتال در فارکس

تحلیل بنیادی یا فاندامنتال یکی دیگر از شیوه‌های تحلیل در بازار فارکس است که برعکس تحلیل تکنیکال، ربط چندانی به نمودارها و اندیکاتورها ندارد. تحلیل بنیادی یا فاندامنتال بیشتر براساس گزارش‌ها و داده‌های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی صورت می‌گیرد. با توجه به اینکه هرگونه اتفاق یا خبر سیاسی، اجتماعی و اقتصادی می‌تواند به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم بر روی نوسان قیمت ارزها تأثیر داشته باشد، پس به کمک تحلیل فاندامنتال می‌توان، تأثیر این نوسانات بر بازار ارز را بررسی کرد. علاوه‌بر بررسی عوامل دخیل در نوسانات، تحلیل بنیادی می‌تواند در تعیین ارزش ذاتی ارزها نیز به تحلیل‌گران کمک انواع حرکات قیمت در بازارهای مالی کند. تحلیل بنیادی، همان‌طور که از نام آن هم پیداست، به بررسی تمام عوامل ریشه‌ای و بنیادی دارایی‌های موجود در هر بازار می‌پردازد. از جمله نکات و ويژگی‌های مربوط به تحلیل فاندامنتال می‌توان موارد زیر را نام برد:

  • افراد و تریدرهایی که برای تحلیل در بازار فارکس، شیوه‌ی تحلیل فاندامنتال را انتخاب می‌کنند، به عنوان تریدرها یا معامله‌گران بنیادی یا فاندامنتال شناخته می‌شوند که کار آن‌ها بررسی تمامی موارد بنیادی و ریشه‌ای تأثیرگذار بر قیمت ارزها در فارکس است.
  • برای استفاده از تحلیل بنیادی باید درک صحیحی از چگونگی تأثیر اخبار اقتصادی، سیاسی و … روی قیمت ارزها داشته باشید که این درک با مطالعه‌ی اقتصاد کلان ممکن می‌شود.
  • اولین اصلی که در تحلیل بنیادی مورد توجه قرار می‌گیرد، بررسی وضعیت اقتصادی کشورهای مختلف است تا قیمت ارز آن‌ها در فارکس کشف شود. اقتصاد بد یک کشور به معنی ارزش کمتر ارز آن کشور و اقتصاد قوی یا رو به رشد یک کشور نیز به معنای افزایش نرخ ارز آن در بازارهای جهانی چون فارکس خواهد بود.
  • تحلیل تکنیکال به مراتب پیچیده‌تر و زمانبرتر از تحلیل تکنیکال است و بررسی آن به انرژی بیشتری نیاز دارد. این در حالی است که نتایج حاصل از این تحلیل نیز به مراتب صحیح‌تر و ریشه‌ای‌تر از نتایج تحلیل تکنیکال هستند.

به‌صورت کلی می‌توان تحلیل بنیادی را برای چشم‌اندازهای بلندمدت بازار و تحلیل تکنیکال را برای چشم‌اندازهای کوتاه‌مدت بازار فارکس به‌کار گرفت. البته در ادامه خواهیم گرفت که کدام شیوه تحلیلی برای شما مناسب‌تر است.

تحلیل احساسات معامله‌گران در فارکس چیست؟

اگرچه بیشتر افراد تصور می‌کنند که تحلیل در بازار فارکس، فقط محدود به دو تحلیل کلی تکنیکال و فاندامنتال است، اما در حقیقت یک نوع دیگر از تحلیل نیز وجود دارد که ترجیح دادیم به خاطر ماهیت متفاوتی که دارد، آن را به‌صورت جداگانه مورد بررسی قرار دهیم. تحلیل احساسات معامله‌گران یا «Sentiment Analysis» شیوه‌ای دیگر برای تحلیل در بازار فارکس است که برای تبدیل شدن به یک تریدر حرفه‌ای باید از آن نیز آگاهی داشته باشید. تحلیل احساسات معامله‌گران، همان‌طور که از نام آن هم پیداست به بررسی رفتار معامله‌گران فارکس می‌پردازد. اگرچه در تحلیل‌های تکنیکال و بنیادی می‌توان تا حد زیادی به بررسی قیمت‌ها و پیش‌بینی آن‌ها پرداخت، اما گاهی نمودارها و وضعیت اقتصادی نمی‌توانند اطلاعات چندان دقیقی را در اختیار ما قرار دهند. به همین خاطر باید منبع دیگری را نیز برای بررسی در نظر بگیریم که در شرایط خاص از بازار عقب نمانیم!

معمولاً از روی رفتار کلی معامله‌گران برای خرید یا فروش کلی یک جفت‌ارز خاص در فارکس می‌توان در مورد آینده‌ی قیمت آن جفت‌ارز نتیجه‌گیری کرد. البته نتیجه‌گیری مثبت یا منفی در مورد رفتار کلی معامله‌گران برای استقبال از خرید یا فروش یک جفت‌ارز، به کمک داده‌های تکنیکال و فاندامنتال، دقیق‌تر مسیر می‌شود. بنابراین باید این نوع از تحلیل را نیز به عنوان یک شیوه‌ی دیگر تحلیل در بازار فارکس در نظر گرفت و به فراگیری آن پرداخت.

کدام شیوه تحلیل در بازار فارکس برای ما مناسب‌تر است؟

برای پاسخ به این سؤال که « کدام شیوه تحلیل در بازار فارکس برای ما مناسب‌تر است؟» باید ببینیم که نظرات تحلیل‌گران تکنیکال و بنیادی در مورد شیوه‌های تحلیل‌شان چگونه است. قطعاً اگر شما از یک معامله‌گر تکنیکال بپرسید که کدام شیوه تحلیل در بازار فارکس بهتر است، او به شما خواهد گفت که: «هر تحلیل دیگر به‌جز تحلیل تکنیکال در فارکس علافی محض است. در واقع، وقتی شما تنها با بررسی نمودارها می‌توانید بفهمید که اوضاع از چه قرار است، چرا باید بروید و کلیه گزارشات و داده‌های مربوط به بخش اقتصاد و سیاست ملت‌ها را بررسی کنید؟!!» آن‌گاه ممکن است قانع شوید که تحلیل تکنیکال به عنوان بهترین شیوه تحلیل در بازار فارکس، انتخاب بی چون‌وچرای شما برای فعالیت در این بازار است. اما عجله نکنید، قبل از انتخاب، نظر یک معامله‌گر بنیادی را هم جویا شوید.

حالا اگر شما سؤال قبلی خود را از یک تریدر بنیادی بپرسید، به احتمال زیاد به شما خواهد گفت که: «نمودارها خطوط به دردنخوری هستند که هیچ اطلاعاتی را بدست نمی‌دهند. تحلیل‌گران تکنیکال هم افراد خیال‌پردازی هستند که از روی این خطوط به‌دردنخور به معامله می‌پردازند!» آن‌گاه حتماً سردرگم می‌شوید و با خود فکر می‌کنید که کاش نظر کسی را جویا شوم که احساسات معامله‌گران را بررسی می‌کند. اگر از چنین شخصی هم سؤال خود را تکرار کنید، قطعاً به شما پیشنهاد می‌دهد که بنشینید و رفتار معامله‌گران تکنیکال و بنیادی را بررسی کنید و از روی رفتار آن‌ها به صعودی یا نزولی بودن بازار پی ببرید!!

تحلیل سه‌گانه فارکس

ستون‌‌های تحلیلی سه‌گانه فارکس

در قسمت قبل بالاخره متوجه نشدیم که کدام تحلیل فارکس برای ما مناسب‌تر است، چراکه هیچ‌کدام از تحلیل‌های نامبرده بهتر از دیگری نیستند. اگرچه بیشتر تحلیل‌گران تکنیکال و بنیادی در برابر هم جبهه می‌گیرند، اما در حقیقت هرکدام از آن‌ها نیز برای این که از نتیجه‌ی تحلیل خود مطمئن‌تر شوند، به داده‌های تکنیکال یا بنیادی همدیگر سرک می‌کشند. اما شما این اشتباه را تکرار نکنید و به یک تحلیل‌گر تکنیکال یا فاندامنتال محض تبدیل نشوید که نسبت به استفاده از یک شیوه‌ی تحلیل خاص افراط می‌کند. به‌جای آن، به یک تحلیل‌گر انعطاف پذیر تبدیل شوید که در موقعیت‌های لازم از داده‌های تکنیکال، فاندامنتال و همچنین احساسات اکثریت معامله‌گران برای معاملات خود بهره می‌گیرد. برای درک بهتر هریک از شیوه‌ها تحلیلی نامبرده می‌توان کاربرد آن‌ها را به‌صورت زیر بیان کرد:

  • تحلیل تکنیکال به ما کمک می‌کند تا با بررسی نمودارها و سابقه قیمت جفت‌ارزها در بازار بتوانیم دیدگاه کلی نسبت به روند بازار بدست بیاوریم که این دیدگاه کلی سبب می‌شود تا یک چشم‌انداز از حرکات بالقوه و آینده بازار برای ما شکل بگیرد.
  • تحلیل بنیادی به ما این امکان را می‌دهد تا گوشه چشمی هم به اوضاع اقتصادی و سیاسی کشورها داشته باشیم، تا اگر یکدفعه‌ای اتفاق سیاسی، اقتصادی یا حتی اجتماعی خاصی مانند جدا شدن انگلستان از اتحادیه اروپا، وقوع انقلاب در یک کشور یا جنگ لفظی بین دو کشور خاص روی داد و این اتفاقات بر قیمت‌ها تأثیر گذاشت، از بازار عقب نمانیم.
  • تحلیل احساسات معامله‌گران نیز به ارزیابی نتایج حاصل از تحلیل تکنیکال و بنیادی می‌انجامد تا بتوانیم اشکالات بررسی‌های خود را پیدا کرده یا از انجام آن‌ها مطمئن باشیم!

سخن نهایی

با توجه به مطالب عنوان شده، ممکن است فراگیری هرسه شیوه‌ی تحلیل تکنیکال، فاندامنتال و تحلیل احساسات بازار برای شما دشوار باشد. به همین خاطر ما به شما توصیه می‌کنیم تا ابتدا آموزش معامله در فارکس خود را با تحلیل تکنیکال که شیوه‌ای ساده، قابل فهم و لذت‌بخش است شروع کنید. سپس با باز کردن اولین پوزیشن‌های معاملاتی خود در فارکس و کسب سود از آن‌ها، حالا به آموزش‌های تحلیل بنیادی و رصد کردن احساسات معامله‌گران بپردازید تا بتوانید هر بار عملکرد بهتری در فارکس داشته باشید. به‌طوری که با یادگیری هر استراتژی تازه بتوانید مقدار زیان‌های خود را کاهش داده و سود بیشتری دریافت نمایید. باید این نکته را در نظر داشته باشید که یک تریدر حرفه‌ای باید یک شاگرد مادام‌العمر باقی بماند و همیشه در حال یادگیری شیوه‌های تازه باشد!!

آموزش بازار فارکس در ایران

مجموعه دلفین‌ وست یکی‌ از بزرگ‌ترین مرجع‌های آموزش سرمایه‌ گذاری است که تحت قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت می‌نماید. مطلب فوق صرفاً به منظور آشنایی بیشتر مخاطبان با این بازار مالی است و مسئولیت استفاده از محتویات این مقاله، کاملاً بر عهده خود خوانندگان است.

برای یادگیری “آموزش سرمایه گذاری در فارکس” مسیر زیر را به شما پیشنهاد می‌کنیم:

بررسی انواع چارت‌ های قیمتی

انواع چارت های قیمتی

برای اینکه بتوانید خود یک تریدر بدانید، بایستی علم و توانایی تحلیل حرکات قیمت در طول زمان با توجه به فاکتورهای مختلف را داشته باشید؛ درواقع بایستی بتوانید پیش بینی قابل قبولی از قیمت‌ها در آینده داشته باشید. لازمه دستیابی به این سطح از تحلیلگری، شناخت انواع چارت‌ های قیمتی است. چارت قیمت اولین وسیله‌ایست که هر معامله‌گر در تحلیل تکنیکال به آن احتیاج دارد؛ به بیان ساده چارت، نمایش بصری قیمت در طول زمان است.

چارت های قیمتی در راستای نمایش فعالیت تریدرها در طول یک بازه زمانی معامله‌گری عمل می‌کند. این بازه زمانی می‌تواند چند ساعت، یک روز یا یک هفته باشد. چارت قیمت را می‌توان برای هر دارایی که امکان ثبت تغییرات قیمت آن در طول یک بازه زمانی وجود داشته باشد، ترسیم کرد.

همانطور که می‌دانید تغییرات قیمت به صورت رندوم اتفاق می‌افتد؛ بنابراین ما به عنوان تریدر بایستی ریسک ناشی از آن را مدیریت کنیم و بر اساس قویترین احتمالات سرمایه گذاری کنیم. بدیهی است که در این راستا به انواع نمودارهای قیمتی احتیاج پیدا خواهیم کرد.

چارت‌های قیمتی چه کارایی دارند؟

همانطور که در مقدمه به آن اشاره کردیم، نمودارهای قیمتی تغییرات قیمت یک دارایی در فاصله زمانی مشخصی را نشان می‌دهد. چارت‌ها به سبب به تصویر کشیدن تغییرات قیمت به نسبت زمان، محبوبیت زیادی میان کاربران دارند؛ همچنین با استفاده از چارت‌ها تحلیل تغییرات قیمتی، الگوها و تمایلات یک ارز یا هر نماد دیگر بسیار راحت است.

چارت‌ها یا نمودارها تصاویر دو بعدی و متشکل از یک محور عمودی Y و یک محور افقی X هستند؛ محور Y نشان دهنده قیمت و محور X نشان دهنده مقیاس زمان است. انواع نمودارهای قیمتی، از چپ به راست خوانده می‌شوند؛ بنابراین جدیدترین قیمت بازار در راست‎‌ترین بخش نمودار قرار دارد.

درواقع این نمودارها تغییرات عرضه و تقاضا را به نمایش می‌گذارد و شامل مجموعه‌ای از خریدها و فروش‌های یک نماد یا دارایی است. به عبارت دیگر چارت‌ها تمام تراکنش‌های میلیون ها کاربر در بازار را به نمایش می‌گذارند؛ چه این تراکنش‌ها توسط یک صادر‌کننده صورت گرفته باشد، چه مداخله ارزی توسط بانک مرکزی باشد و چه ترید‌های انجام شده توسط هوش مصنوعی در هج فاند یا معامله تریدرهای خرده باشد. یک چارت تمامی این اطلاعات را به شکل یک فرمت تصویری به نمایش می‌گذارد تا بتوانیم بر مبنای آن تحلیل تکنیکال انجام دهیم.

انواع چارت‌ های قیمتی

مروری بر انواع چارت های قیمتی

در ادامه سه مورد از بهترین انواع نمودارهای قیمتی را بررسی خواهیم کرد که به عنوان یک تریدر بازارهای مالی، بایستی آنها را بشناسید:

چارت خطی

اساس یک چارت خطی به این شکل است که از بسته شدن یک قیمت در بازه زمانی به قیمت بعدی، خطی ترسیم می‌شود. در نتیجه تغییرات مداوم رشته ای از خطوط ایجاد می‌شود که می‌تواند حرکت قیمت را در بازه زمانی مشخص نشان دهد. درک این نمودار بسیار راحت است؛ با این حال این چارت یک نقص بزرگ دارد:

چارت خطی اطلاعات کمتری درباره رفتار قیمت در بازه زمانی ارائه می‌کند؛ درواقع همه اطلاعاتی که این نمودار ارائه می‌کند، شامل قیمت X است که در بازه زمانی معینی بسته شده است؛ دیگر هیچ اطلاعات اضافه‌ای وجود ندارد.

مزیت اصلی چارت خطی امکان مشاهده سریع و آسان روند حرکت قیمت است و تصویر کلی از بازار را به نمایش می‌گذارد؛ از این جهت بهترین ابزار برای نمایش روند است؛ آن هم تنها با استفاده از شیب خط.

چارت میله‌ای

چارت میله‌ای نسبت به نوع قبلی کمی پیچیده‌تر است و برخلاف آن نوسان قیمت را نشان می‌دهد. درواقع علاوه بر قیمت‌های باز و بسته، قیمت Low و Highرا هم نشان می‌دهد و به تریدر کمک می‌کند، تغییرات قیمت را در هر بازه زمانی مشاهده کنند. در این نمودار میله‌ها مانند کندل‌ها در چارت کندلی، می‌توانند بزرگ یا کوچک باشد.

قسمت پایینی میله عمودی یا همان Low به معنای پایین‌ترین قیمت معامله شده در یک فاصله زمانی است؛ به همین شکل بخش بالایی میله عمودی یا high بالاترین قیمت معامله شده در بازه زمانی است. هر میله که کامل می‌شود، نشان دهنده کل اطلاعات قیمت در بازه زمانی خودش است.

درصورتی که قیمت، نوسان بزرگی در بازه قیمتی انجام دهد، میله‌ بلند‌تر می‌شود؛ درمقابل اگر نوسان کمی انجام دهد، میله کوتاه خواهد شد. درواقع ارتفاع عمودی میله همان بازه بین قیمت high و Low در یک بازه زمانی است. به طورکلی چارت میله‌ای بازه‌ای از زمان است و این بازه می‌تواند چند ساعت، یک روز یا یک هفته باشد.

نام دیگر چارت میله‌ای OHLC است که به ترتیب مخفف واژه های زیر می‌باشد:

Open: خط کوچک افقی سمت چپ میله که به معنای باز شدن قیمت می‌باشد.

High: بالای خط عمودی که به معناب بالاترین قیمت در بازه زمانی مشخص می‌باشد.

Low: پایین خط عمودی که به معناب پایین ترین قیمت در بازه زمانی مشخص می‌باشد.

Close: خط کوچک افقی سمت راست میله که به معنای بسته شدن قیمت می‌باشد.

چارت شمعی

چارت شمعی یا کندلی که امروزه در تحلیل تکنیکال حرف اول را می‌زند، نسخه پیشرفته‌تری از الگوی میله‌ای است. اطلاعاتی که در نمودار شمعی ارائه می‌شود، دقیقاً همان اطلاعاتی است که در نمودار میله‌ای موجود است؛ ولی با گرافیکی جذاب‌تر و البته خواناتر.

در این چارت کندل‌ها با اندازه بدنه و ارتفاع متفاوت و البته رنگ‌های مختلف در بررسی سنیتمنت‌های بازار کاربردی‌تر هستند. برای مثال اگر قیمت بسته شده بالاتر از قیمت باز شده شود، بلوک یا بدنه میانی کندل سفید یا توخالی می‌شود. برعکس اگر قیمت بسته شده پایین‌تر از قیمت باز شده شود، بدنه میانی کندل سیاه یا توپر خواهد بود. به طورکلی مزایای چارت شمعی که موجب ارجحیت آن نسبت به سایر انواع چارت‌ های قیمتی شده است، عبارتند از:

بررسی انواع خط روند (Trend line) در تحلیل تکنیکال

پیش بینی قیمت یک سهم در بازار بورس از اهمیت خاصی برخوردار است، اما این کار به سادگی امکان پذیر نیست. قیمت‌ها با علائم و نشانه‌هایی که از خود به جا می‌گذارند، می‌تواند ما را در پیش بینی قیمت آینده سهم یاری کند. یکی از ابزارهایی که در پیش‌بینی قیمت آینده یک سهم کمک می‌کند خط روند است. خط روند یکی از اساسی‌ترین اصول تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه است و جهت حرکت قیمت و سرعت آن را نشان می‌دهد. شناسایی صحیح خط روند اولین قدم موفقیت در معاملات است.

خط روند Trend line

تغییرات قیمتی یک سهم به این معنا است که سهمی چه تغییرات قیمتی را پشت سر گذاشته است. این تغییرات برای یک سرمایه‌گذار اهمیت خاصی دارد تا با توجه به تغییرات قیمتی یک سهم اقدام به خرید و فروش آن کند. برای دنبال کردن این تغییرات قیمت نیاز به خط روند داریم. در تحلیل تکنیکال، روند به معنای رفتار قیمت است که شامل تمامی افزایش و کاهش قیمت‌ها می‌شود. یعنی یک سهم در بازه زمانی خاص از چه قیمتی به چه قیمتی افزایش یا کاهش داشته است. استفاده خط روند یکی از پرکاربردترین ابزارهای تحلیل تکنیکال برای شناسایی نقاط حمایت و مقاومت است. خطوط روند در صورتی که به شکل افقی و عمودی باشد ناپایدار است. هر چقدر شیب خط به 45 درجه نزدیک باشد مسیر خود را به سختی تغییر می‌دهد.

خط روند نشانگر جهت حرکت قیمت سهم است و برای شناسایی و تایید روند فعلی مورد استفاده قرار می‌گیرد. برای موفقیت و کسب سود در بازار سرمایه حتما در جهت روند فعلی به معامله بپردازید در واقع در رونده صعودی وارد بازار شده و در روند نزولی از آن خارج شوید.

خط روند هم می‌تواند صعودی و هم نزولی باشد. هرگاه قیمت افزایش پیدا کرده و تحلیلگر کف قیمت‌ها را به هم وصل کند خط روند صعودی و رو به بالا خواهد بود. اما اگر بر عکس این حالت باشد، تحلیلگر نقاط مختلف در سقف قیمت را به هم متصل کرده و شیب رو به پایین ایجاد می‌شود که نشان دهنده روند نزولی قیمت سهم است.

انواع خط روند در تحلیل تکنیکال

همانطور که گفته شد خط روند در تحلیل تکنیکال می‌تواند خاصیت حمایتی یا مقاومتی داشته باشد. خط روند از وصل کردن پایین‌ترین و بالاترین قیمت‌ها در نمودار تشکیل می‌شود. در نمودارهای قیمتی در بورس 3 نوع خط روند وجود دارد: خط روند صعودی، خط روند نزولی و خط روند خنثی که در ادامه به بررسی آن‌ها می‌پردازیم.

خط روند صعودی

یکی از انواع خط روند که به بررسی آن می‌پردازیم خط روند صعودی است. با اتصال حداقل 2 نقطه کف قیمتی، خطی به وجود می‌آید که به صورت شیب مثبت بوده و روند صعودی را نشان می‌دهد. شیب مثبت بیانگر بالاتر بودن هر کف قیمتی جدید از کف قیمتی قبلی می‌باشد. بنابراین در این حالت قیمت‌ها رو به افزایش هستند. در این حالت با اینکه روند صعودی است اما در یک بازه زمانی به یک نقطه حداکثر رسیده و اصلاح خورده و به سمت پایین نزول کرده، سپس در یک قیمت خاص دوباره حمایت می‌شود و به روند صعود ادامه می‌دهد این صعود و نزول ممکن است چندین بار تکرار شود. هر گاه در روند صعودی، کاهش قیمت رخ داد، فرصت مناسب برای خرید و ورود به بازار است. زمانی می‌توان از روند صعودی یک سهم مطمئن شد که نقاط حداکثری آن بالاتر از نقاط حداکثری قبلی باشد.

خط روند نزولی

دومین خط روند در تحلیل تکنیکال که به بررسی آن می‌پردازیم خط روند نزولی است. خط روند نزولی توسط یک مقاومت تشکیل می‌شود. با اتصال حداقل 2 نقطه سقف قیمتی، خطی به صورت شیب منفی ایجاد می‌شود که روند نزولی را نشان می‌دهد. در این روند، نقاط حداکثری نسبت به نقاط حداکثری قبلی پایین تر است. این بدین معناست که هر سقف قیمتی باید پایین‌تر از سقف قیمتی قبلی باشد. در روند نزولی قیمت‌ها رو به کاهش هستند. هر افزایش قیمت در روند نزولی فرصت مناسبی برای فروش و خروج از بازار می‌باشد.

خط روند خنثی

علاوه بر خط روند نزولی و خط روند صعودی خط روند دیگری در تحلیل تکنیکال وجود دارد که به خط روند خنثی معروف است. در این روند صعود و نزولی اتفاق نمی‌افتد. در روند خنثی کف‌ها و سقف‌ها به صورت نامنظم شکل می‌گیرند برای همین صعود و نزول قیمتی خاصی در آن دیده نمی‌شود. یعنی قیمت‌ها تمایلی به صعود یا نزول ندارند و در یک کانال افقی و بین دو سطح حمایت و مقاومت افقی حرکت می‌کنند. شیب در روند نزولی تقریبا صفر است.

استحکام و اعتبار خط روند

خط روند یکی از بهترین روش‌های تحلیل روند نوسان قیمت در بازار بورس است. خط روند در اثر متصل شدن بالاترین قیمت‌ها و پایین‌ترین قیمت‌ها در یک بازه زمانی به وجود می‌آید. تحلیلگران یک بازه زمانی را مشخص کرده و در آن بازه زمانی بالاترین و پایین‌ترین قیمت‌ها را روی نمودار علامت‌گذاری کرده و بعد از متصل کردن نقاط به یکدیگر، تغییر قیمت سهم را بدست خواهد آورد. تحلیلگران بعد از متصل کردن دو نقطه به یکدیگر می‌توانند برداشت اولیه خود را از صعودی یا نزولی بودن روند سهم داشته باشند. اما این دو نقطه به تنهایی دلیل کافی برای تحلیل روند نخواهد بود. پس بهتر است حداقل سه نقطه روی نمودار داشته باشند تا از جهت روند قیمت سهم مطمئن شوند. عواملی در اعتبار خط روند موثر هستند که در ادامه به توضیح آن‌ها می‌پردازیم.

  • تعداد برخورد نمودار با خط روند: زمانی خط روند اعتبار بیشتری دارد که تعداد برخورد نقاط قیمتی با خط روند بیشتر باشد.
  • شیب خط: هر چقدر شیب خط بیشتر باشد، از پایداری کمتری برخوردار است و احتمال شکست وجود دارد. بنابراین زمانی که شیب خط به 45 درجه نزدیک‌تر باشد اعتبار خط، بیشتر است و از پایداری بیشتری دارد.
  • بازه زمانی مورد بررسی: اعتبار خط روند به بازه زمانی بررسی سهم بستگی دارد. مثلا اگر سهمی در سه ماه اخیر نزولی باشد، در حالی که در بازه زمانی یک ساله صعودی بوده و نزولی که در سه ماه اخیر اتفاق افتاده فقط به دلیل اصلاح سهم بوده باشد، پس خط روند بلند مدت از اعتبار بیشتری برخوردار است.
  • شدت کاهش یا افزایش قیمت سهم: هر چه کندل‌های بلندتری در نزول یا صعود ثبت شود احتمال شکست در آن خطوط روند زیاد است.

نکته: مطلب مهمی که وجود دارد و کمتر به آن توجه می‌شود این است که، یک روند هیچ وقت تا ابد ادامه دار نخواهد بود، هر چه از عمر خطوط می‌گذرد اعتبار بیشتری دارد، اما احتمال شکست بالا می‌رود.

اصول ترسیم خط روند

سوال دیگری که در رابطه با خط روند وجود دارد این است که چگونه می‌توانیم خط روند ترسیم کنیم؟ معامله‌گران بازار بورس در ابتدا باید به روش ترسیم خط روند آشنایی کامل داشته باشد. تا با توجه به خط ایجاد شده در نمودار بهترین تحلیل را ارائه دهد. از این رو رسم خط روند مهم‌ترین قدم در دنیای سرمایه‌گذاری محسوب می‌شود. در هنگام رسم خط روند باید دو نقطه را در کف یا دو نقطه در سقف را به هم وصل کنید و به سادگی خط روند را ترسیم کنید. در ادامه به طور کامل به توضیح مراحل رسم خط روند در خطوط نزولی یا صعودی می‌پردازیم:

مرحله اول، تعیین بازه‌های زمانی: این مرحله با توجه به شرایط بازار متفاوت است. هر سهامدار با در نظر گرفتن شرایط خود بازه زمانی متفاوتی را برای رسم خط روند انتخاب می‌کند. یک تحلیلگر ممکن است بازه 5 دقیقه را برای تحلیل در نظر بگیرد، ولی تحلیلگر دیگر بازه ساعتی، روزانه و… را مد نظر قرار دهد.

مرحله دوم، درج نقاط قیمت روی نمودار: تحلیلگر برای اینکه داده‌های اولیه تحلیل فراهم شود نقاط قیمتی را روی نمودار علامت گذاری می‌کند.داده‌های درج شده، صعودی یا نزولی بودن روند تغییر قیمت‌ها را ارائه می‌دهد. رسم خط روند در دو شرایط صعودی و نزولی متفاوت است: اگر روند صعودی باشد، در هر نقطه انتخابی کمترین قیمت را معیار قرار داده و پس از تعیین نقاط، آن‌ها را به هم وصل می‌کنیم. خطی که ایجاد می‌شود را خط روند صعودی می‌گویند. خط روند صعودی نشانگر مناسب بودن شرایط بازار برای خرید سهم است.

اگر روند نزولی باشد، در هر نقطه انتخابی بیشترین قیمت را معیار قرار داده و پس از تعیین نقاط، آن‌ها را به هم وصل می کنیم. خطی که ایجاد می‌شود را خط روند نزولی می گویند. این خط نشان می‌دهد که بیشترین قیمت در هر بازه زمانی تمایل به نزول دارد، پس نشانگر بهترین زمان برای خروج از بازار است.

مزایا و کاربرد خط روند

یک تحلیلگر با استفاده از تحلیل خط روند می‌تواند اطلاعات زیاد درباره خرید و فروش سهم در بازار بدست آورد. در این بخش به تعدادی از اطلاعاتی که توسط خط روند به دست می‌آید اشاره می‌کنیم:

  1. اطلاع از نوسان قیمت
  2. مدت روند صعودی یا نزولی قیمت
  3. تشخیص نقاط حمایت و مقاومت
  4. تشخیص نوسان بازار نسبت به روند کلی قیمت
  5. شدت افزایش یا کاهش قیمت

بنابراین استفاده درست از خط روند می‌تواند تحلیلگر را در ارائه بهترین تحلیل کمک کند.

معامله با استفاده از خط روند

به طور کلی برای معامله با استفاده از تحلیل خط روند دو حالت وجود دارد:

  1. حالت اول: قیمت در مسیر حرکت با خطوط روند برخورد می‌کند؛ اما توانایی شکست آن را ندارد. در این صورت معامله‌گران با در نظر گرفتن روند جاری بازار، هنگام لمس روند حمایتی توسط قیمت، وارد بازار شده و اقدام به خرید می‌نمایند. در حالت معکوس هم معامله‌گران از آن به عنوان فرصتی برای خروج از بازار استفاده می‌کنند.
  2. حالت دوم: خطوط روند توسط قیمت شکسته می‌شود. قیمت پایین‌تر یا بالاتر از آن بسته می‌شود. در این حالت خط روند خاصیت معکوس پیدا می‌کند. به عنوان مثال اگر خط نزولی، نقش مقاومت داشته باشد بعد از شکست به یک خط حمایتی تبدیل می‌شود و معامله‌گران تا زمانی منتظر می‌مانند که قیمت به خط روند برگردد، تا در همان نقطه وارد یک معامله کم ریسک شوند.

شکست خط روند در بورس

خط روندی که توسط تحلیلگران بازار بورس ترسیم می‌شود، ممکن است تحت شرایط و عوامل مختلفی شکسته شود؛ اما این شکست زمانی مهم است و شکست معتبر محسوب می‌شود که دارای ویژگی‌های زیر باشد:

  1. حجم معاملات در زمان شکست: در زمان شکست حجم معاملات باید بالاتر از میانگین روزهای دیگر باشد. اگر حجم معاملات در زمان شکست پایین باشد، شکست از نوع فیک خواهد بود و احتمال برگشت قیمت به روند قبلی وجود دارد.
  2. شکاف قیمتی یا کندل بزرگ: یکی دیگر از موارد مهم در زمان شکست خط روند، میزان تغییر قیمت در زمان شکست خط روند است. هر چقدر درصد تغییر قیمت بیشتر باشد، شکست معتبر خواهد بود. اگر این شکست با شکاف قیمتی همراه باشد اعتبار بسیار بالایی خواهد داشت.
    نکته: شکاف قیمتی، شکاف یا گپ ناحیه‌ایی از نمودار قیمت است که در آن قسمت هیچ معامله‌ایی توسط معامله‌گران انجام نگرفته و باعث ایجاد یک ناحیه توخالی در نمودار شده است.
  3. همراه بودن شکست با یک الگو: زمانی که یک شکست با الگو همراه باشد، باید مورد توجه قرار گیرد. چون شکست معتبر خواهد بود.
  4. بالا بودن یا پایین بودن اعتبار خط روند شکسته شده: هر چقدر اعتبار خط روند بالا باشد، شکست آن از اعتبار زیادی برخوردار است. یعنی زمانی یک خط روند که اعتبار بالایی دارد، شکسته شود، شکست آن از نوع فیک نبوده و یک شکست معتبر محسوب می‌شود و نشان دهنده تغییر در روند قبلی سهم می‌شود.

کلام آخر

در این مقاله به بررسی خط روند، انواع آن و تمام موارد مرتبط با آن پرداختیم. گفتیم که خط روند نشانگر جهت حرکت قیمت سهم است. با توجه به گفته‌های بالا متوجه شدیم که خط روند برای تحلیلگران اهمیت بالایی دارد زیرا به کمک آن می‌توانند زمان مناسب ورود به بازار و خروج از آن را تشخیص دهند. پس خط روند به عنوان یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال برای به دست آوردن سود و همچنین جلوگیری از ضرر مالی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

سوالات متداول

خط روند چیست؟

خط روند نشانگر جهت حرکت قیمت سهم است و برای شناسایی و تایید وضعیت فعلی مورد استفاده قرار می گیرد.

چند نوع خط روند در تحلیل تکنیکال وجود دارد؟

خط روند صعودی،خط روند نزولی،خط روند خنثی

در زمان شکست خط روند به چه ویژگی هایی باید توجه کرد؟

1-حجم معاملات در زمان شکست 2-شکاف قیمتی یا کندل بزرگ 3-همراه بودن شکست با یک الگو 4-بالا بودن یا پایین بودن اعتبار خط روند شکسته شده

کارگزاری هوشمند رابین

کارگزاری فارابی

کارگزاری فارابی

این مقاله به کوشش سمانه اطراف و دیگر اعضای تیم نظارت تولید شده است. تک‌تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در بهبود کیفیت وب فارسی داشته باشیم.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.