مدیریت ریسک و سرمایه در بازار های مالی
مانند یک معاملهگر حرفهای بیندیشید
خب دوستان این نقشه راه ترید هست
برای ارزدیجیتال هم دوره های رمزعلی رو ببینید
اگه ندارید تو کانال میزارم
: 526 | на пост: 0 | ER: 0% Публикации Упоминания Аналитика 2022-07-12 21:48:47 | Показать пост | 1'044 0 |
💠 نقشه راه سود کردن در بازار
📍 این پست صرفا پیشنهادی است برای افرادی که فقط میخواهند به شکل معقول و منطقی سود کنند؛ نه میخواهند دکترای ترید بگیرند، نه دنبال زیر بغل مار هستند و نه دنبال قاتل بروسلی!
4️⃣ انتظار میرود تا اینجا با تعاریف و اصطلاحات مهم، مبانی تکنیکال و مدیریت سرمایه، کار با پلتفرم و ذهنیت صحیح در معاملهگری آشنا شده باشید. در همین مرحله گریزی به بخش اول دوره معاملهگر سهبعدی (فرازی بر دنیای معامله گری) بزنید و آن بخش را حتما ببینید (به جز قسمت ۵ که از نظر من زرد و منسوخ است).
5️⃣ تهیه دو کتاب روانشناسی معاملهگری آقای مارک داگلاس: «معاملهگر منضبط» ترجمه آقای احسان سپهریان و «تحلیل بنیادی، تکنیکال یا ذهنی؟» ترجمه خانم ریحانه هاشمپور.
این کتابها موازی با دیدن دورهها و تمرینهایتان باید با دقت مطالعه و تمام مفاهیم مطرح شده در آنها به خوبی درک شوند.
6️⃣ مشاهده بخش دوم دوره معاملهگر سهبعدی (روش ساخت استراتژی معاملاتی) پیش از شروع آموزشهای مرحله بعدی.
همچنین سایر بخشهای دوره معاملهگر ۳بعدی باید در کنار آموزشهای مرحله بعد دیده شوند.
7️⃣ مشاهده دوره Flipping Markets (از شاخه اسمارت مانی) و/یا دوره AWM (از شاخه RTM و ستاپ QM)
دوره Flipping Markets یک دوره کامل و در عین حال کوتاه و بدون گزافهگویی از سبک اسمارت مانی است. این دوره بسیار ساده و قابل فهم بوده و پلن معاملاتی آن حاضر و آماده و مانند لقمه جویده شده ارائه شده است؛ و البته تمرین و بکتست مستمر شما را میطلبد.
دوره AWM نیز در سبک RTM است که تخصصی ستاپ QM را آموزش میدهد و با دیدن آن دیگر به سایر منابع RTM کارهای مالزی مانند منصوری ساپاری احتیاجی نخواهید داشت.
همچنین برای مطالعه بیشتر در ارتباط با دوره AWM، مشاهده ستاپهای دو فصل آخر دوره چارت مستر (فصلهای ۴ و ۵) توصیه میشود. تمام ستاپهای دو فصل آخر این دوره همان الگوی QM با تفاوتهای جزئی هستند اما با اسامی مختلف. مجموع آموختههای پیشین نگاهی پویا و توانایی شخصیسازی در ورودها و خروجها به شما خواهد داد.
8️⃣ بکتست گیری بر روی شبیهساز و تمرین (مهمترین بخش و زمانبرترین مرحله)
9️⃣
۱۰۰۰۰ بار مرور مجدد موارد ۳ و ۵ و ۶ و مقاله اهمیت بکتست از آلفونسو مورنو.
❌ به هیچ عنوان ترتیب را بهم نریزید و مراحل را پرش نزنید.
🔸 نبوغ در سادگیست و درک سادگی خودش هنر است. پیچیده دیدن و پیچیده کردن مطالب هیچ رابطهای با موفقیت در ترید ندارد.
🔹 یادگیری هنر ترید یا معاملهگری مانند هر مهارت هنری دیگری نیازمند جدی بودن، تلاش، تمرین، ممارست و صبر است.
🔸 هیچ حسابی بواسطه سبکها و تکنیکهای ثابت شده در بکتست نابود نشدهاند. عدم توجه به روانشناسی معاملهگری و مدیریت سرمایه منجر به شکست خواهد شد.
🔹 مطالعه آزاد درباره اقتصاد، بازارهای مالی، زندگی تریدرها و تحلیلگران بزرگ را در برنامههای خود قرار دهید
فرازی بر دنیای معامله گری
در این قسمت با واقعیتهای شغل معاملهگری آشنا میشوید و از تصورها و توهمهای زیانآور بیرون میآیید و آگاه میشوید که فقط 5 درصــد معاملهگرها،موفق و پولساز هستند و مابقی فقط ضــرر به بار میآورند. همچنین میآموزید که چطور باید به آن جامعهی 5 درصدی ملحق شوید
فرازی بر دنیای معامله گری – قسمت4: 5 درصد معامله گرها فقط ، قوی سیاه را جدی میگیرند …
در این قسمت با ماهیت شغل معاملهگری و جوانب مختلفی که در آن وجود دارد و خطراتی که یک معاملهگر را هر لحظه تهدید میکند ، آشنا میشوید
فرازی بر دنیای معامله گری – قسمت5: بیندیشید و ثروتمند شوید …
در این قسمت با روش کار ذهن ثروتمندان جهان آشنا میشوید و میآموزید که چطور ذهن خودتان را برنامهریزی کنید تا برای شما در دنیای معاملهگری مانند یک ماشین پولسازی عمل کند
درخواست مشاوره
برای کسب اطلاعات بیشتر درباره این دوره درخواست مشاوره خود را ارسال کنید و یا با ما در تماس باشید.
نیاز به مشاوره دارید؟
در صورتی که نیاز به مشاوره دارید می توانید فرم را تکمیل نمایید و یا با ما در تماس باشید
بازار بورس
تجربیات کاربردی بازار بورس کالا و ارز(کپی برداری با ذکر منبع ولینک مجاز میباشد)
مدیریت ریسک و سرمایه در بازار های مالی
مدیریت ریسک و سرمایه در بازار های مالی
بسیاری از معامله گران بازار با وجود تسلط بر مباحث تکنیکی و بنیادی و با داشتن استراتژی کارآمد, همچنان قادر به کسب سود و حتی حفظ سرمایه در بلند مدت نمی باشند. اصلی ترین علت شکست این معامله گران در صحبت های آنان نهفته است . در شرایطی که متوسط سود سالانه حرفه ای ترین معامله گران دنیا معمولآ کمتر از 100% می باشد, معامله گران آماتور از دو یا چند برابر کردن سرمایه در یک ماه صحبت می کنند!! در صحبت بسیاری از این معامله گران تجربه چند ماهه از موفقیت های رویایی مرتبآ شنیده می شود با این حال در نهایت سرنوشتی جز از دست دادن تمام سرمایه نداشته اند.
این تجربه هر روز و هر روز برای معامله گران تازه کار و حتی بسیاری از کهنه کاران بازار اتفاق می افتد و در این بین وحشتناک ترین اتفاق این است که بازندگان بازار علت شکست خود را تنها یک اشتباه می دانند و با خود عهد می کنند که در سرمایه گزاری بعدی آن اشتباه را مرتکب نخواهند شد غافل از اینکه بازار هر روز درس تازه ای به بازیگران خود می دهد. یک اشتباه در تعیین حد زیان, انتشار یک خبر غیر منتظره, اشکال فنی کامپیوتر یا اینترنت, عدم اجرای دستورات توسط بروکر و . . . دلایلی هستند که معامله گران غیر حرفه ای در توجیه شکست خود دارند. این مشکلات و اشتباهات برای معامله گران حرفه ای و موفق نیز پیش آمده است. نه فقط یک بار, بلکه به دفعات. در عین حال آنها هرگز متحمل زیان سنگین و جبران ناپذیر نمی شوند زیرا همواره با در نظر گرفتن بدترین اتفاقات اقدام به سرمایه گزاری و معامله می کنند. تفاوت اصلی معامله گران حرفه ای و آماتور در دیدگاه آنان نسبت به بازار و تنظیم ریسک و بازده مورد انتظار می باشد. معامله گران تازه کار که معمولآ تجربیات موفقی در حساب های مجازی داشته اند, با سرمایه ای اندک وارد بازار حقیقی می شوند و برای دسترسی به بازده زیادی که انتظار دارند, به انجام معاملاتی با حجم سنگین می پردازند و متاسفانه با کوچکترین نوسان نامطلوب بازار, همه سرمایه خود را از دست می دهند. این در حالیست که معامله گر حرفه ای با مدیریت سرمایه و ریسک, در یک برنامه بلند مدت اهداف خود را دنبال می کند. به عبارتی می توان گفت که مرز موفقیت و شکست در هر نوع سرمایه گزاری تسلط بر دانش مدیریت سرمایه و ریسک است. مدیریت سرمایه بزرگترین هنر معامله گران حرفه ای برای کسب حداکثر سود با کمترین ریسک ممکن است. در ساده ترین بیان مدیریت سرمایه مشخص کننده سایز معاملات با توجه به حجم سرمایه, درصد ریسک قابل قبول و حد زیان می باشد. Lots = Equity * Risk / (Stop Loss * PV) PV = Pip Valueیکی از اشتباهات رایج در مبحث مدیریت ریسک تعیین حد زیان با توجه به سایز پوزیشن می باشد. به عنوان مثال معامله گر A اقدام به خرید EURUSD با سایز 1 لات می کند و حد اکثر زیان احتمالی را 200$ در نظر می گیرد. این شخص بناچار می بایست Stop Loss را با فاصله 20 پیپ تنظیم کند. به عبارتی حد زیان با توجه به سایز پوزیشن تعیین شده است که اشتباه است.
در مقابل معامله گر B ابتدا به بررسی دقیق شرایط بازار می پردازد و حد زیان مناسب را 50 پیپ تشخیص می دهد. سپس سایز مناسب را بگونه ای تنظیم می کند که حد اکثر زیان با Stop Loss 50 پیپی بیش از 200$ نباشد.
بنابراین Stop Loss بر اساس شرایط بازار تعیین می شود سپس حجم معاملات بر اساس Stop Loss و میزان ریسک محاسبه می شود.
مثال: بعد از بررسی شرایط بازار, موقعیت مناسبی برای خرید USDCHF با حد زیان 70 پیپ بدست می آوریم. اگر میزان سرمایه 3000 دلار باشد برای اینکه در صورت زیان بیش از 2% سرمایه از بین نرود, سایز پوزیشن حد اکثر باید چند لات در نظر گرفته شود؟
Lots = Equity * Risk / (Stop Loss * PV)
PV = ( در هر لات ارزش هر پیپ ) = 8.8
Lots = ( 3000 * 2%) / (70 * 8.8) = 0.0 9
بنابراین اگر سایز پوزیشن 0.09 لات در نظر گرفته شود در صورت زیان 70 پیپی تنها 55.44 دلار (کمتر از 2 درصد) از سرمایه را از دست داده ایم.
اساسی ترین بحث مدیریت سرمایه تعیین میزان ریسک در هر معامله است. قبل از انجام معاملات باید بدانیم در صورت زیان حد اکثر چند در صد سرمایه خود را از دست می دهیم. برای بدست آوردن حداکثر ریسک در هر معامله به توصیه بزرگان بازار و محاسبات ساده ریاضی رجوع می کنیم. معامله گری را در نظر بگیرید که با سرمایه اولیه 1000$ وارد بازار شده و موجودی وی با از دست دادن 20% سرمایه به 800 دلار رسیده است. این معامله گر برای جبران زیان می بایست به میزان 25% از موجودی 800 دلاری کسب سود کند تا به نقطه اول برسد.
با همین استدلال می توان گفت معامله گری که 50% از سرمایه خود را از دست می دهد برای جبران باید 100% سود بگیرد که کار ساده ای نیست. در جدول زیر مشخص شده است که برای جبران هر درصدی از زیان چند درصد سود لازم است.
با توجه به جدول مقابل نتیجه می گیریم که هرچه ریسک سرمایه گزاری بالاتر باشد در صورت زیان احتمال جبران آن کمتر خواهد بود. از این رو بنظر می رسد جبران زیانی در حد 30% حساب بسیار دشوار باشد.
بنابراین ریسک هر معامله باید بگونه ای تنظیم شود که با چندین زیان پشت سرهم حداکثر کاهش سرمایه بیش از 25 یا 30 درصد نباشد. در زندگی شغلی یک معامله گر حتی 15 زیان پی در پی (با سود های اندک در بین آنها) اتفاقی دور از انتظار نیست. بنابراین سایز هر پوزیشن باید بگونه ای تعیین شود که حد اکثر زیان آن بیش از 2% از موجودی نباشد.
بررسی پرفورمنس کاری از دید مدیریت سرمایه
در ابتدا لازم است با ذکر یک مثال مفهوم Draw Down را تشریح می کنیم. Draw Down یا به اختصار DD بزرگترین فاصله بین ماکزیموم نسبی موجودی حساب ( Equity ) تا کمترین کف بعد از آن می باشد. به زبان ساده تر DD بزرگترین حرکت برگشتی نمودار Equity می باشد.
فرض کنید یک حساب 10000 دلاری بعد از مدتی به 11433 دلار رسیده باشد. سپس با چندین زیان متوالی موجودی به 10546 دلار مانند یک معاملهگر حرفهای بیندیشید کاهش پیدا کند.فاصله بین 11433 تا 10546 همان DD است که برحسب درصد 7.7% می باشد. میزان واقعی ریسک یک استراتژی و مدیریت سرمایه مربوط به آن می بایست توسط DD سنجیده شود نه سود یا زیان انتهای دوره.
یک راه مناسب برای بررسی پرفورمنس یک حساب محاسبه Reward to Risk است.
Reward to Risk نسبت بازده به DD می باشد. همانطور که در شکل بالا ملاحظه می کنید موجودی حساب در انتهای دوره به 11800 دلار رسیده است (18% سود). این درصد مشخص کننده Reward یا بازده است. بنابراین Reward to Risk این پرفورمنس معادل :
Reward to Risk = Reward / DD = 18% / 7.7 % = 2.3
است. بزرگتر بودن این عدد نشان دهنده قوی تر و کم ریسک تر بودن پرفورمنس است. Reward to Risk کمتر از 1.5 بد و Reward to Risk بالاتر از 2 قابل قبول می باشد.
یکی از برتری های معامله گران موفق نسبت به معامله گران ناموفق در نحوه برخورد آنها با شرایط نامطلوب بازار است. هنگامی که قیمت برخلاف جهت پوزیشن ما حرکت می کند اگر به موقع از بازار خارج شویم, نه تنها از گسترش زیان جلوگیری کرده ایم بلکه در صورت مناسب بودن شرایط جدید می توان در جهت مناسب اقدام به معامله کرده و احتمالآ زیان پوزیشن قبل را جبران کنیم. بسیاری از معامله گران تازه کار و کم تجربه معمولآ بصورت احساسی و بدون در نظر گرفتن قواعد انجام یک معامله موفق تصمیم گیری می کنند. بنابراین هرگز تمایلی به بستن یک پوزیشن با زیان ندارند. در شرایطی که متوسط سود این معامله گران معمولآ کمتر از 20 پیپ می باشد, در پرفورمنس کاری آنها زیان های بزرگتر از 200 پیپ نیز دیده می شود. می توان نتیجه گرفت که یک پوزیشن زیان ده سود 10 پوزیشن سود ده را از بین می برد. برای جلوگیری از گسترش زیان احتمالی می بایست بعد از فراهم بودن شرایط مناسب برای انجام معامله و قبل از اقدام به آن, حد زیان( Stop Loss ) مناسب را پیدا کنیم. Stop Loss نقطه ای است که در صورت رسیدن قیمت به آن نقطه, پوزیشن بدون هیچ گونه شک و تردید و چون و چرا بسته می شود. گاهی ممکن است بعد از رسیدن قیمت به Stop Loss و بسته شدن پوزیشن بلافاصله روند حرکت به نفع معامله گر تغییر کند. معامله گر آماتور از اینکه برای پوزیشن خود حد زیان تعیین کرده ابراز پشیمانی می کند و احتمالآ در آینده چنین کاری نخواهد کرد. اما معامله گر منطقی و با تجربه به بررسی علت و ضعف استراتژی معاملاتی خود در تعیین نقطه ورود و خروج مناسب می پردازد.
خروج از بازار هنگام رسیدن قیمت به حد زیان در واقع یک حرکت مصلحتی برای جلوگیری از گسترش زیان و
کسب آمادگی برای ورود مجدد در شرایط مناسب می باشد. تعیین حد زیان به معامله گر این اعتماد به نفس را می دهد که امکان مقابله با هر اتفاق نا مطلوبی در محیط بازار وجود دارد. لذا بدون هیچگونه ترس و تردیدی از تمام شرایط مناسب بازار بهره مند می شود.این در حالیست که معامله گر بی تجربه و نا آگاه همواره با اضطراب و ناراحتی در انتظار برگشت قیمت به نفع خود است.
یکی از بزرگترین اشتباهات تغییر حد زیان بدون دلیل فنی و منطقی است بدین ترتیب که با نزدیک شدن قیمت به حد زیان معامله گر اقدام به گسترش یا حذف حد زیان می کند و منتظر کمتر شدن یا از بین رفتن زیان می ماند. با وجود اینکه ممکن است در مواردی این حرکت موجب جبران یا کمتر شدن زیان شود اما در بلند مدت نتیجه ای جز مانند یک معاملهگر حرفهای بیندیشید ازبین رفتن برنامه و استراتژی کاری نخواهد داشت.
حال این سوال مطرح می شود که چگونه حد زیان مناسب را تعیین کنیم؟
حد زیان مناسب نقطه است که در صورت رسیدن قیمت به آن نقطه احتمال ادامه حرکت بیشتر از بازگشت آن باشد. به عنوان مثال در شکل زیر قصد داریم در جهت روند اقدام به معامله کنیم.کف کانال مانند یک معاملهگر حرفهای بیندیشید صعودی می تواند نقطه ورود مناسبی برای خرید باشد. همانطور که در شکل 1 مشاهده می کنید حد زیان پائین تر از کانال قرار گرفته است بطوریکه اگر قیمت به حد زیان برسد, کانال صعودی Break Out شده و احتمال ادامه حرکت نزولی از برگشت قیمت, بیشتر خواهد بود . لذا در مثال فوق حد زیان مناسبی برای پوزیشن خرید در نظر گرفته شده است. شکل زیر که ادامه نوسانات شکل 1 می باشد, بخوبی نشان می دهد که با برخورد قیمت به حد زیان روند نزولی ادامه پیدا کرده است.
پوزیشن مثال فوق با حدود 50 پیپ زیان بسته شده است اما در صورت عدم تعیین حد زیاد, متحمل زیان حدود 200 پیپ می شدیم.
روش های مختلفی برای تعین حد زیان وجود دارد. یکی از کاربردی ترین روش ها در نظر گرفتن ساپورت یا رزیستنس می باشد. مثلآ در پوزیشن فروش ابتدا می بایست رزیستنس کلیدی را در نظر بگیریم و حد زیان را اندکی بالاتر از آن قرار دهیم. زیرا شکسته شدن رزیستنس کلیدی اخطار بسیار مهمی برای ادامه حرکت صعودی می باشد. اینکه حد زیان پوزیشن ها چند پیپ باید باشد کاملآ به شرایط پوزیشن وابسته است. طبیعتآ معاملات بلند مدت تر به حد زیان بزرگتری نیاز دارند تا با نوسانات کوتاه مدت بازار بسته نشوند.باید بدانیم که هرگز قادر به کنترل نوسانات بازار نخواهیم بود بنابراین برای موفقیت می بایست کنترل رفتار و تفکرات خود را بدست بگیریم و پیروی از اصول و قواعد بازی را به ضمیر ناخودآگاهمان القا کنیم. یکی از این اصول پیدا کردن نقطه مناسب برای قرار دارن حد زیان و سپس محاسبه سایزمعاملات( متناسب با حد زیان و میزان ریسک) می باشد.
ارتباط بین میزان حد زیان و حد سود مسئله مهمی است که می بایست بدقت مورد توجه قرار گیرد. معمولآ به اشتباه پيشنهاد می شود در معاملاتی وارد شویم که حد سود از حد زیان بزرگتر باشد تا نسبت Reward to Risk پوزیشن بزرگتر از یک باشد اما باید احتمال وقوع هر کدام را نیز درنظر بگیریم. مثلآ اگر حد زیان هر پوزیشن 2% از سرمایه و حد سود 1% باشد, در شرایطی که احتمال وقوع سود نسبت به احتمال وقوع زیان, 3 به 1 باشد با محاسبات آماری بعد از 100 معامله رشدی معادل 27% سرمایه خواهیم داشت.
با بزرگتر کردن Stop Loss احتمال برخورد به آن کمتر می شود اما در صورت وقوع می تواند زیان زیادی ایجاد کند. بنابراین باید تعادلی بین حد زیان بالا و حد زیان پائین پیدا کنیم. برای مثبت بودن روند معاملات باید
احتمال برخورد حد سود * مقدار حد سود > احتمال برخورد حد زیان * مقدار حد زیان
برقرار باشد.
کوچکتر بودن حد زیان با ثابت نگهداشتن احتمال وقوع آن تاثیر فوق العاده ای در پرفورمنس بلند مدت خواهد داشت. دقت در پیدا کردن نقطه ورود مناسب به کمتر شدن زیان احتمالی کمک می کند.مثال : در شکل روند حرکت را صعودی میدانیم لذا اقدام به خرید خواهیم کرد. همانطور که مشاهده می کنید حد زیان شکل سمت چپ دو برابر حد زیان شکل سمت راست می باشد. این در حالیست که حد زیان در نقطه ثابتی قرار دارد. به عبارتی کم شدن حد زیان نه بواسطه تغییر نقطه خروج بلکه بواسطه تغییر نقطه ورود اتفاق افتاده است. کاملآ واضح است که قرار دادن نقطه ورود در اطراف ساپورت یا رزیستنس کلیدی موجب کمتر شدن زیان بدون افزایش احتمال وقوع آن می شود.
چگونه مهارت های فروش خود را بسنجیم ؟
در این مقاله در صدد هستیم تا در مورد مهارت های فروش صحبت کنیم و به شما در این زمینه اطلاعاتی را ارائه دهیم و امیدواریم مفید واقع شود .
افزایش مهارت های فروش سبب افزایش بهبود عملکرد شما و در نتیحه افزایش فروش محصولات شما می شود .
مانند معامله گر ها بیندیشید
1.معامله گرها بسیار سریع هستند
این اهمیت دارد که شما در فروش محصولتان سریع باشید یک معامله گر حرفه ای با تمام سرعت بر روی فروش محصول خود متمرکز میشود و می داند چه زمانی را برای فروش محصول خود اختصاص دهند و در همان زمان نهایت سرعت خود را به کار میبرند .
2.آنها تمرکز بالایی دارند
معامله گرها برای رسیدن به موفقیت در فروش تمرکز بالایی دارند آنها جز فروش به چیز دیگری نمی اندیشند و برای رسیدن به این هدف تمام تلاش خود را به کار می گیرند .
آنها دارای اعتماد به نفس بالایی هستند و از مهم مانند یک معاملهگر حرفهای بیندیشید ترین مهارت فروش در آنها همین اعتماد به توانایی های فردی است .آنها مدام در حال تقویت این اعتماد به نفس هستند ،تا بتوانند قدرت روش خود را بالا برند و به موفقیت برسند .
برای گوش دادن به پادکست های اصول دعوت، پیگیری و پرزنت در بازاریابی شبکه ای اینجا کلیک کنید
پیشنهاد می کنیم مقاله مربوط به شرکت بیز را مطالعه کنید
برای ساخت انگیزه درست از گوش دادن به آهنگ های انگیزشی غافل نشوید
3.معامله گر ها مشتری خود را متقاعد می کنند
یکی دیگر از مهارت های فروش در معامله گر ها که باید از آن استفاده کرد قدرت قانع کردن مشتری است ،آنها مقاوت بالایی دارند و به راحتی تسلیم نمی شوند .
معامله گرها می دانند که با قدرت بالای خود میتوانند نیازهای مشتری را برآورده کنند و با مشتری همکاری لازم را انجام میدهند و آنقدر این روند را ادامه می دهند تا بتوانند اعتماد او را جلب کنند و در مشتری احساس نیاز را ایجاد کنند .
- برای تمام ملاقات های خود برنامه و هدف معین داشته باشید.
- شما باید برای تمام ملاقاتهای خود برنامه ی مشخصی داشته باشید و طبق برنامه رو به جلو حرکت کنید .
- یکی از مهارت ها مهم برای رسیدن به فروش ایده ال این است که هدف گذاری کنید و از هیچ تلاشی بریا رسیدن به اهداف خود دریغ نکنید .
- باید یک لیست از کارهای مهم خود را تهیه کنید و طبق آن برنامه حرکت کنید .
- تصمیمات مهم خود را در مورد فروش یادداشت کنید.
- اطلاعات لازم را در مورد مشتریان خود کسب کنید .
مشتریان خود را بشناسید
1.با مشتریان خود ارتباط متقابل داشته باشید
سعی کنید با مشتریان خود ارتباط متقابلی داشته باشید داشتن یک صفحه ی مجازی در رسانه ی های اجتماعی کمک میکند تا ارتباطات شما فراگیر شود .
وجود یک پنل سوال و پاسخ کمک میکند تا شما بتوانید به طور مستقیم به نظرات مشتریان خود رسیدگی کنید .
2.د رصدد رفع نیازهای مشتریان خود برآیید
یکی دیگر از مهارت های فروش این است که شما صدای مشتری خود بشنوید و در هر حال پاسخگوی آنها باشید .شما باید با توجه به نیازهای مشتری خود محصول ارائه دهید .
توجه به نیازهای مشتری و ارائه محصول مهارت است که برندهای معروف دنیا از جمله اپل ،سامسونگ به آن توجه ویژه ای داشته اند .
اعتماد به نفس خود را بالا ببرید
شما برای اینکه بتوانید در کسب و کار خود موفق باشید باید باور قوی نسبت به کار و توانایی های خود داشته باشید .تا شما خود را باور نداشته باشید نمیتوانید مسیر موفقیت را طی کنید و در فروش به موفقیت برسید .
به مشتری خود این اطمینان را بدهید که محصولی که ارائه می دهید دارای کیفیت خوب است و د راین صورت اعتماد به نفس شما نیز افزایش پیدا می کند .
برای گوش دادن به پادکست های اصول دعوت، پیگیری و پرزنت در بازاریابی شبکه ای اینجا کلیک کنید
پیشنهاد می کنیم مقاله مربوط به شرکت بیز را مطالعه کنید
برای ساخت انگیزه درست از گوش دادن به آهنگ های انگیزشی غافل نشوید
از تبلیغات موثر استفاده کنید
برای پیشبرد اهداف خود باید از تبلیغات موثر استفاده کنید .تبلیغات تاثیر گذار به فروش محصول شما می انجامد.کسب این مهارت ارتباطات موثر الزامی است تا شما بتوانید فروش خود را افزایش دهید .
میتوانید از اینفلوئنسرها برای تبلیغات خود استفاده کنید ،همچنین میتوانید از وجود فضای مجازی بهره ببرید و فروش خود را افزایش دهید
برای گوش دادن به پادکست های اصول دعوت، پیگیری و پرزنت در بازاریابی شبکه ای اینجا کلیک کنید
» چه زمانی به فروش پلکانی متوسل شویم ؟
چه زمانی به فروش پلکانی متوسل شویم ؟
فروش پلکانی این حسن را دارد که اگر سهمی پس از چند پله فروش، افت قیمتی مناسبی داشت در صورت تمایل حتی میتوان نسبت به خرید مجدد آن اقدام نمود.
حبابشکنی آری، نوسان گیری نه سهمها در هر زمان یک محدوده قیمتی تعادلی برای خود دارند، جایی که قیمت سهم به ارزش ذاتی خود میرسد. بهتر است در سهام بنیادی برای بلندمدت سهامداری کنید مانند یک معاملهگر حرفهای بیندیشید مانند یک معاملهگر حرفهای بیندیشید و سهام پرپتانسیل و بنیادی و دارای چشمانداز مثبت را در قیمتهای تعادلی یا کمتر از قیمت تعادلی و بصورت پلکانی خریداری کنید.
چنین سهامی هر اندازه بیشتر افت قیمت داشتند ارزش بیشتری برای خریداری پیدا میکنند. وقتی رشد سهمهایی آغاز شوند رفته رفته به ارزش ذاتی خود میرسند و بیشتر از آن قیمت را حباب قیمتی مینامند.
یک سهامدار با استراتژی، وقتی سهامی در پرتفوی دارد که به محدوده حباب رسیده برای سلامت بازار و برای شکستن آن حباب، شروع به عرضه و فروش آن سهم میکند. خرید در کفهای قیمتی و فروش در محدودههای اوج و مرز حبابی، میتواند علاوه بر سودآوری برای سهامدار باعث سلامت بازار نیز میشود.
میتوان به جای کلمه نوسانگیری از کلمه حبابشکنی استفاده کرد. واژه نوسانگیری تداعیکننده اصطلاحاتی مانند سفته بازی است که هرگز انرژی مثبت به سهامدار القاء نمیکند اما از واژه حباب شکنی انرژی مثبت ساطع میشود چرا که این کار حرکتی است که به سلامت بازار منجر خواهد شد.
قدرت مانیتورینگ آنلاین بودن در کل ساعات معاملاتی و داشتن قدرت مانیتورینگ بالاتر، به طوریکه بتوانید مدام کل نمادها را در دایره نگاه تیزبین خود داشته باشید، میتواند فرصتهای متنوعی برای خرید در قیمتهای پائینتر و یا فروش در قیمتهای حداکثری به شما بدهد و در موفقیت شما تاثیر بسزایی خواهد داشت. آنلاین بودن همیشگی و اصطلاحا پای بازار نشستن برای همه افراد شدنی نیست.
چون ممکن است شغلی داشته باشند که برایشان اینکار ممکن نباشد. گزینه بهتر برای این افراد، خرید صندوقهای سرمایهگذاری و سرمایهگذاری بلندمدت است. زیرا معاملهگری و نوسانگیری کوتاهمدت نیاز به وقت و تمرکز بالایی دارد.
آرامش معاملهگر یک معاملهگر حرفهای به همان اندازه که آرامش دارد میتواند معاملات موفقتری داشته باشد. موفقیت در معاملهگری با آرامش رابطهای مستقیم دارد. هیجانات باعث کاهش ضریب موفقیت یک معاملهگر میشود. پریشانی ذهن، حواسپرتی، پریدن از یک گروه به گروه مانند یک معاملهگر حرفهای بیندیشید مانند یک معاملهگر حرفهای بیندیشید دیگر، خرید و فروش بینظم و خارج از استراتژی، همگی باعث برهم خوردن بیشتر آرامش میشود. آرامشتان را حفظ کنید. کارهایی که باعث افزایش آرامش شما میشوند را بنویسید ،
و هر زمان آرامشتان به هم خورد آن کارها را انجام دهید. شاید گوش دادن به یک موسیقی آرامبخش در زمان بازار بتواند به این موضوع کمک کند.
چرا باید روی فرایند معامله تمرکز کنید
هماهنگی با شرایط معاملهگری در هر شرایطی بستگی به شرایط روز دارد. وقتی کلیت بازار به میزان زیادی رشد کرده و احتمال اصلاح قیمتها زیاد است، باید بخش زیادی از پرتفوی را نقد کرد و با بخش کوچکتری معامله را انجام داد.
مدیریت ریسک و در نظر داشتن نسبت ریسک و بازده بسیار مهم است. اگر برای بدست آوردن یک سود 10 درصدی، ریسک 20 درصد زیان را قبول میکنید تصمیم عاقلانهای نگرفتهاید.
مطلب مرتبط نسبت ریسک به پاداش Risk/reward چیست
هم در بازار منفی و هم در بازار مثبت، عدهای به شرایط بازار عادت میکنند. مثلا فکر میکنند بازار همیشه به همین شکل باقی میماند در حالیکه همواره چرخههای بزرگ از نزول و صعود در بازار وجود دارد.
به همین خاطر باید نقدینگی خود را تقسیم کرد و بخشی از نقدینگی خود را برای چنین روزهایی کنار گذاشت تا بتوان برترین سهمها را در روزهای منفی در کفهای قیمتی خریداری کرد.
تعیین استراتژی در بورس شاید بتوان گفت مهمترین مسئله برای یک معاملهگر، تعیین استراتژی در بورس است.
موفقیت بلندمدت در بازار، بدون استراتژی قوی ممکن نخواهد بود. شاید شما قویترین استراتژیها را در بورس داشته باشید و شاید هم از استراتژی ضعیفی برخوردار باشید و شاید هم اصلا تاکنون به این موضوع فکر نکردهاید.
در هر صورت ما استراتژی معاملاتی مناسبی را به شما معرفی میکنیم که اگر مورد پسند شما قرار گرفت میتوانید آنرا در بورس اجرایی نمائید.
البته امیدواریم استراتژی شخصی شما در بورس تاکنون از برترینها بوده باشد. اما آن استراتژی که ما به شما پیشنهاد می کنیم اینست،با هر مبلغ سرمایه 1 یا 5 یا 20 یا 50 یا 100 یا میلیون تومان که به بورس آمده و سرمایهگذاری میکنید بهتر است استراتژی 5 تا 10 ساله داشته باشید و در این مدت بر روی حداقل 5 شرکت برتر از 5 صنعت برتر از هر صنعت برتر 1 شرکت برتر در سهام بنیادی و پرپتانسیل سرمایهگذاری کنید و هر سودی که در این راه کسب میکنید آن را مجددا و صرفا صرف خرید سهام تا پایان دوره 5 تا 10 ساله کنید.
با اینکار، سود مرکب باعث رشد چشمگیر سرمایه شما میشود. به نظر ما استراتژی 5 تا 10 ساله برترین استراتژی ممکن برای سهامداران خرد است. در این استراتژی بایستی در یک برنامه 5 تا 10 ساله به سهام خود از شرکتهای مختلف بیفزائید.
سود مجمع، افزایش سرمایه، سود حاصل از خرید و فروشها در مدت مذکور را باید صرفا صرف خرید سهام نمائید تا پس از مثلا 5 یا 7 یا 10 سال دیگر، تعداد سهام بسیار قابل توجهی از شرکتهای مختلف اما پرپتانسیل که سود مناسبی هم در مجمع تقسیم میکنند، داشته باشید.
بدین طریق برای آینده خود و خانوادهتان سرمایه بسیار ارزشمندی جمعآوری میکنید. سرمایهگذاری که میتواند در دوران بازنشستگی به خوبی پشتیبان شما باشد. به طور مثال انتظار و البته آرزو داریم، مثلا کسی که با 10 میلیون تومان سرمایه به بورس آمده، بتواند پس از 5 سال، حداقل از 5 شرکت از هر شرکت صدها هزار سهم داشته باشد و از سود سالیانه این شرکتها برای امرار معاش زندگی خود استفاده کند.
البته اگر شما بتوانید از 10 میلیون تومان سرمایه اولیه، یا حتی یک میلیون تومان سرمایه اولیه، پرتفویی بسازید که پس از ده سال از دهها شرکت برتر و چندصد هزار سهم داشته باشید که البته رویایی به نظر می رسد،مطمئنا خوشحالی ما صد چندان خواهد شد، این بستگی به هنر و تلاش و پشتکار شما خواهد داشت که تا چه اندازه موفق باشید. البته شما سهامداران با هر روش و سلیقهای که معامله میکنید قابل احترام و ارزشمند است و استراتژی افراد میتواند متفاوت باشد.
ابزارها و ایدههای جدید بورس تهران نسبت به گذشتهها بسیار تغییر کرده و برای موفقیت در معاملات، یک معاملهگر حرفهای بایستی مدام بدنبال ایدههای نو و تازه باشد. ابزارهای جدید را بشناسید و برای بهبود معاملات از این تکنولوژیها کمک بگیرید.
حتی اگر سالهاست در بازار هستید یاد بگیرید به دنبال بهبود تحلیلها و معاملات با استفاده از تکنولوژی و نرمافزارهای جدید باشید. خرید و فروشهای منظم وقتی طبق استراتژی، یک سیگنال معاملاتی صادر میشود باید طبق آن عمل کنید. اگر نوسانات بیشتر یا کمتر از انتظارات شما بود اهمیتی ندارد.
اگر درصد سودی که در معامله وجود دارد از درصد زیان احتمالی کمتر است، آن معامله را انجام دهید حتی اگر سهم آن شرکت به کندی حرکت میکند و درصد سود پایینی مثلا 5 درصد بدست میآورید. از طرف دیگر باید ضررها را به حداقل ممکن رساند.
منظم بودن در خرید و فروشها به معنای این است که اگر استراتژیتان یک سیگنال داد، شک و تردید نداشته باشید. مطلب مرتبط،برای بهبود معاملاتتان این 5 ویژگی یا حالت ذهنی را داشته باشید
فراموش کردن فرصتهای از دست رفته هرگز نباید به فرصتهای از دست رفته فکر کرد چون همیشه فرصت های خرید دیگری وجود دارند. اگر از فرصت خریدی جا ماندیذ باید بدانیذ همیشه فرصت خرید دیگری هست و باید به دیگر فرصتها بیندیشید.
ولی اگر بخواهید به فرصتهای از دست رفته فکر کنید و حسرت بخورید مطمئنا فرصتهای خرید بعدی را نیز یکی پس از دیگری از دست خواهید داد. در بورس باید همیشه به جلو نگاه کنید و عقبگرد و نگاه به عقب باعث میشود فرصتها و تهدیدهای پیش رو را نبینید.
افزایش قدرت مانیتورینگ قبلا گفتیم افزایش قدرت مانیتوریگ بازار، برای یک معاملهگر حرفهای بسیار حائز اهمیت است و حال با معاملات آنلاین میتوان بهتر به این مهم نائل گشت و قدرت مانیتوریگ خود را طی ساعات معاملاتی افزایش داد و کل بازار را به خوبی هر چه تمامتر زیر نظر داشت.
برای این کار شما میتوانید واچ لیست ایجاد کنید و سهامی که تحت نظر دارید مثلا منتظرید اصلاح قیمت داشته باشد و سپس خرید کنید را در آن وارد کنید. واچ لیست یا لیست تحت نظر شما میتواند به دستههای مختلف تقسیم شود، کاندید خرید روز سهامی که برای خرید در اولین فرصت و یا فردای معاملاتی مورد نظر است تا اگر اوضاع مساعد بود برای خرید آن ها اقدام نمائید در این لیست جای دهید.
کاندید خرید کلی، سهامی که مورد نظر شماست تا در آینده در صورت شرایط مساعد، خریداری نمائید در این لیست قرار دهید. کاندید صنعت: از هر صنعت یک یا چند سهم برتر را در این لیست جای دهید تا در ساعات معاملاتی هر بار با یک نگاه با این لیست، تا هم از وضعیت لحظهای آن صنعت و سهمها در تابلو مطلع شوید.
و یا اگر سهمی از این لیست، شرایط مورد نظر شما برای خرید یا فروش را پیدا کرد بتوانید به سرعت اقدام نمائید. توجه کنید واچ لیستها باید هر روز مورد مانند یک معاملهگر حرفهای بیندیشید بازبینی قرار گیرند تا اگر نیاز به اصلاح و جابجایی داشته باشند تغییرات لازم در آن ها انجام شود.
هر معاملهگری بسته به سلیقه خود می تواند لیستهای دیگری نیز ایجاد نماید. ایجاد واچلیست در نرمافزارهای معاملاتی امکانپذیر است. نمونه،واچ لیست تعقیب آنلاین خبرها خبرها بر بورس تهران اثر زیادی دارند.
خبرها باعث رشد یا نزول نمادها در زمانی بسیار کوتاه میشوند. البته این نتیجه را هم میتوان گرفت که همواره کسانی بطور هدفمند با خبرهایی که منتشر میکنند بر روند سهمها تاثیر میگذارند.
همه معاملهگران کم و بیش خبرهای موثر بر بورس تهران را تعقیب میکنند اما مهمتر این است که یک معاملهگر حرفهای از لحظه ثبت سفارشات تا لحظه پایان ساعات معاملاتی یعنی 8:30 صبح تا 12:30 ظهر خبرها را آنلاین دنبال کند.
علاوه بر همه تحلیلها و خبرهایی که در غیر ساعات معاملاتی کسب میکنیم باید در ساعات معاملات نیز یک یا چند خبرگزاری را که بصورت آنلاین اخبار متفاوت اقتصادی ، بورسی ، سیاسی و منتشر میکنند دنبال کنیم تا سریعا بتوان از اخبار موثر بر بورس و سهمها اطلاع کسب نمود.
پیگیری گزارشات، اطلاعیهها و صورتهای مالی شرکتهایی که در واچلیست یا در پرتفوی خود دارید نیز اهمیت زیادی دارد. این گزارشات در سایت codal.ir ارسال میشود. داشتن دیدگاه ساده بهتر است در بورس دیدگاهی ساده داشته باشید.
نیاز نیست در بورس خیلی پیچیده فکر کنیم و محاسبات بسیار پیچیده داشته باشیم. برخی از افراد اصرار دارند از اندیکاتورهای عجیب و غریب در تحلیل تکنیکال استفاده کنند. اما بررسی عملکرد قیمت پرایس اکشن اغلب اوقات نتیجه بهتری دارد.
عواملی که بر بورس اثر میگذارند بسیار ساده هستند. هر معاملهگری بایگانی انبوهی از اطلاعات را در ذهن خود دارد و سعی میکند هر اتفاق جدید را با داشتههای ذهنی خود مطابقت دهد و سپس نتیجهگیری نماید اما باید بدانیم اتفاقات بیرونی هیچ توجهی به بایگانی ذهن ما ندارند و مسیر خود را طی میکنند پس شایسته است آنچه را میبینیم به سادگی هر چه تمامتر بپذیریم و موضوعات را پیچیده نکنیم.
تصور نکنید دنیا در ذهن شما جریان دارد. دنیا کار خود را میکند و قرار نیست مطابق تصورات و افکار شما جریان پیدا کند. به عنوان مثال اگر معامله گری به سادگی، نزول قیمت جهانی فلز روی را مشاهده کند نسبت به فروش یک سهم که قیمت فلز روی بر آن تاثیرگذار است.
اقدام میکند اما پیچیده کردن موضوع با محاسباتی و تفکرات درونی مانند مگر می شود قیمتهای جهانی ریزش کند اگر قیمت جهانی فلز روی قرار است بریزد پس چرا این سهم این همه صف خرید و متقاضی دارد نکند سهم به 700 تومان برسد و من جا بمانم این سهم اگر خوب نبود پس چرا فلان حقوقی آن را می خرد حالا منتظر بمانم تا ببینم بعدا چه می شود و از این دست محاسبات و نجواهای با خود هستند که باعث پیچیدهتر شدن یک موضوع بسیار ساده میشوند.
این جاست که توصیه میشود یک معاملهگر حرفهای بسادگی و براحتی هر چه تمامتر واقعیتها را بپذیرد. پرهیز از ریسک مضاعف فعالیت در بورس به خودی خود ریسک فراوانی دارد و ریسک بورس ذاتا بالاست.
به همین خاطر است که افراد جامعه کمتر تمایل دارند در چنین بازار پر ریسکی فعالیت کنند پس نباید در این حرفهی پر ریسک، ریسک مضاعفتری به خود تحمیل کنیم. آن شخص نجاری که در محیط کار خود با انواع اره و تیشه و اجسام برنده کار می کند، شغلی پر ریسک دارد یا فعالین در صنعت برق شغلی پر ریسک دارند.
در صنعت برق گفته میشود،اولین اشتباه، آخرین اشتباه است. اگر روزی به بیمارستان سوانح سوختگی مراجعه کنید افراد بسیاری را خواهید دید که به طرز وحشتناکی دچار سوختگی از ناحیه برق گرفتگی شدهاند که اشتباه آن ها تنها دست زدن نابجا به یک کلید یا سیم برق بوده است،اگر آن نجار و آن کسی که در صنعت برق کار میکند و ما و شما که در بازار بورس و معاملهگری فعالیت می کنیم، اصول و قوانین نجاری و برق و بازار بورس را بیاموزیم.
و بدان پایبند باشیم و ریسک مضاعفی را بر خود تحمیل نکنیم میتوانیم به موفقیت برسیم. چه بسا در بورس هم ممکن است اولین اشتباه آخرین اشتباه باشد، پس به جد توصیه میکنیم در بورس به اصول معاملهگری حرفهای پایبند باشید.
دانستن اصول کافی نیست باید اصول معاملهگری حرفهای را مراعات کنید. در بورس هرگز با تصمیمهای نابجا و خلق الساعه، ریسک مضاعفی را بر خود تحمیل نکنید.
دیدگاه شما