رابطه بین اهرم مالی و بازده سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران (مورد مطالعه: صنایع پتروشیمی و فلزات اساسی)
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی تاثیر اهرم مالی بر بازده سهام شرکت های پذیرفته شده در صنایع پتروشیمی و فلزات اساسی است. جامعه آماری این پژوهش، تمامی شرکتهای صنایع پتروشیمی و فلزات اساسی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1388 تا 1394 میباشند که تعداد این شرکتها 54 بوده است. جهت آزمون فرضیههای این تحقیق، از یک مدل رگرسیونی با استفاده از روش ترکیبی با اثرات تصادفی استفاده شده است. نتایج حاصل از برآورد مدل پژوهش نشان می دهد که بین اهرم مالی و بازدهی سهام رابطه منفی وجود دارد. به این معنا که با افزایش بدهی های اهرم مالی و بدهی های شرکت، بازده سهام شرکت کاهش می یابد. وجود بدهی در ساختار مالی شرکت ها به دلیل وجود مزیت مالیاتی موجب افزایش سود حسابداری و به تبع آن افزایش نرخ درآمد هر سهم (EPS) می گردد و از سوی دیگر به دلیل وجود هزینه های بهره و احتمال عدم ایفای تعهدات در سررسید امکان افزایش ریسک مالی و در نتیجه کاهش قیمت بازار سهام و به تبع آن کاهش بازده سهام را فراهم می آورد.
رابطه نرخ بهره و قیمت سهام
یک استاد دانشگاه در یادداشتی اختصاصی برای ایبِنا به موضوع نرخ سود و نرخ تورم پرداخت و ضمن اشاره به تقسیم بندی این بخش از نظام بانکی، اثر نرخ های بهره بر اقتصادها را بررسی و تبین کرد.
«همیشه فعالان بازار سهام نگران افزایش نرخ های بهره (سود) هستند و دیدم این هفته برخی از آنان حتی از کاهش نرخ بهره نیز ابراز نگرانی کرده و نرخ ۲۱ درصد را با شرایط امروز اقتصاد، مناسبترین نرخ دانسته بودند.
مدتهاست میخواهم چند کلمه درباره رابطه نرخ بهره یا سود و نرخ تورم به عنوان دو متغییر مهم اقتصاد کلان تأثیرگذار بر بازار سرمایه بنویسم که فرصتی دست نداد تا امروز.
اغلب بازار سهام عکس العمل و پاسخ سریعی به تغییرات نرخ بهره می دهد، قطعاً سریعتر از سایر قسمتهای اقتصادی، که گاهی تا ۱۲ ماه هم شده که اثرگذاری مزبور طول کشیده تا به آنها برسد. این امر می تواند فرصت های بسیاری را برای معامله گران و تحلیل گران بازار سهام فراهم آورد، چه برای خرید سهام و نگهداری آن و چه وقتی می خواهند در کوتاهترین زمان از نوسانات بازار سهام بهره مند شوند یعنی با نگرش سفته بازانه به بازار سرمایه آمده اند.
نرخ های بهره و قیمت سهام رابطه تنگاتنگی با یکدیگر دارند. لازم است هر چند بسیار مختصر به انواع نرخ بهره یا سود اشاره شود.
لذا در اینجا در کلی ترین شکل آن به دو دسته مهم از نرخ های بهره بسنده می کنیم :
• نرخ های بانکی : این همان نرخی است که بانکها بر پایه آن بهم قرض می دهند. همچنین این نرخی است که بطور مستقیم بازار سهام را تحت تأثیر خود قرار می دهد و دیده اید که فعالان بازار سهام آنرا بطور دقیق و منظم رصد می کنند. به این نرخ بیشتر «نرخ بهره بین بانکی» گفته می شود.
• نرخ های بهره مصرف کننده : این نرخ هایی هستند که برای وام های مصرف کنندگان بکار می رود ، مثل وامهای رهنی و یا وام خرید اتومبیل. این نرخ ها می توانند بر مبنا و پایه نرخ های بانک باشند ولی مستقل از آنها هستند و مجبور نیستند از تغییرات اخیر آنها متابعت کنند (وقتی فروشنده یک لوازم خانگی می گوید۲ درصد بیشتر نکشیدم روی جنس که مدت دار خریدید گاهی دعایش هم می کنیم چون از بهره سالانه و ماهانه مطلع نیستیم و «گویا همه «سواد مالی» لازم داریم.)
گرچه این دو نوع نرخ بهره یا سود متفاوت و مجزا از یکدیگرند ، ولی رابطه تنگاتنگی با هم دارند. وقتی بانکها به هم با پول ارزان تری قرض می دهند یعنی نرخ بهره کمتری از هم می گیرند، بانک قرض گیرنده از بازار بین بانکی هم از مشتریان و متقاضیان وام و تسهیلات خود نرخ بهره کمتری طلب می کند. این انتقال کاهش قیمت پول بر رفتار و تقاضای قرض گیرندگان و معامله گران اثر می گذارد و بر قیمت سهام اثرگذاری دارد و باعث جزر و مد قیمت ها در بورس ها می شود (ما بازار بورس نداریم چرا که خود بورس یک بازار متشکل و خود تنظیمی است!)
اثر کلی نرخ های بهره بر اقتصادها :
بانک های مرکزی با اهداف خاصی برای اثرگذاری بر اقتصادها نرخ های بهره را سمت و سو می دهند. بعنوان یک قاعده کلی :
• نرخ های بهره بالاتر ممکن است رشد اقتصاد را کند نماید. استقراض گران تر شده و انگیزه مردم برای پس انداز بیشتر می شود و این می تواند باعث تشویق آنها به کمتر خرج کردن شود.
• نرخ های بهره پایین تر ممکن است رشد اقتصادی را افزایش دهد. استقراض ارزان تر شده و انگیزه مردم برای پس انداز را کاهش می دهد. بنابراین ، آنها ممکن است به خرج درآمدهای خود تشویق شوند.
بانکهای مرکزی سعی دارند در راستای رسالت خود در تثبیت قیمت ها و اشتغال با برقراری نرخ های بهره بین بانکی این وظایف نرخ بهره را کنترل و مدیریت نمایند.
چگونگی اثرگذاری نرخ های بهره بر سهام :
اثرگذاری نرخ های بهره بر سهام به دو روش صورت می گیرد : مستقیم و غیر مستقیم. در اینجا بطور خلاصه به چگونگی تغییرات نرخ بهره بر کسب و کارها و در نتیجه بر سهام اشاره می کنیم :
۱- کسب و کارها بطور مستقیم تحت تأثیر نرخ بهره بین بانکی هستند، زیرا آن نرخ ها بر میزان توانایی یک شرکت در قرض گیری اثرگذارند. وقتی نرخ بهره افزایش می یابد، برای شرکتها استقراض سرمایه و تأمین سرمایه گران تر تمام می شود و لذا طرح های رشد و توسعه ای آنها کاهش می یابد و این اثر منفی بر عایدات و سود آنها می گذارد. وقتی نرخ بهره کاهش می یابد، استقراض سرمایه برای شرکت ها با هدف دستیابی به رشد و توسعه شرکت ارزان تر می شود و این امر می تواند مشوقی برای بالا رفتن قیمت های سهام باشد.
۲- کسب و کارها بطور غیر مستقیم نیز تحت تأثیر تغییرات نرخ بهره قرار می گیرند، زیرا نرخ بهره بالاتر در سطح وسیعی میانگین درآمد قابل تصرف (درآمد بعد از کسورات از جمله مالیات) کاهش می دهد. با کاهش درآمد ناشی از عوامل تولید مثل کار و سرمایه و غیره بدان معنی است که از رابطه بازده و قیمت اوراق قرضه مخارج صرف شده برای خرید و تهیه کالا و خدمات کاسته می شود و این دوباره بر درآمدها و سود شرکتها اثر منفی دارد و موجب کاهش قیمت سهام می شود. برعکس، وقتی نرخ بهره پایین تر می آید مردم بیشتر خرج می کنند و این برای کسب و کارها خوبست و کمک می کند قیمت سهام شرکتها بالا روند و شرکتها از طریق بورس ها رشد قوی تری را تجربه کنند.
نکته مهمی که در تغییرات نرخ بانکی وجود دارد آنست که تغییرات مزبور موجب «نوسانات» بازار سهام می شود که اغلب موجب فرصت برای معامله حول و حوش تغییرات قیمت سهام می شود. به فرض اگر نرخ بهره بالاتر رود و قیمت های سهام کاهش یابند، این امر برای معامله گران بورس فرصتی فراهم می آورد که انتظار داشته باشند قیمت ها در نهایت در طول زمان دوباره روند صعودی به خود می گیرند.
اجازه دهید این بحث مهم و ناقص را با تعبیری از وارن بافت، سرمایه گذار صاحب نام که در کشور ما نیز نزد اهالی بازار سرمایه بخوبی شناخته شده است ، درباره رابطه نرخ بهره و قیمت سهام پایان دهیم. او می گوید نرخ بهره همچون «نیروی جاذبه» برای بازارهای مالی عمل می کند. وقتی این نیرو افزایش می یابد (یعنی وقتی نرخ های بهره بالا می روند) قیمت تمامی سایر دارایی ها می بایست خود را پایین بیاورند تا با نرخ پایین بازده پول خود را تطبیق دهند (یادتان باشد که نرخ بهره در واقع نرخ بازده پول است که بانک مرکزی آنرا نظم و نسق می دهد.) وقتی نیروی جاذبه کاهش می یابد (یعنی وقتی نرخ بهره یا قیمت پول پایین می آید) قیمت سایر دارایی های مالی (مثل سهام) همچون بادکنک باد میشوند و به سمت بالا پر میکشند.
اوراق قرضه چیست؟ / آشنایی با اوراق قرضه به زبان ساده
امیر شاملویی
- اشتراکگذاری
احتمالا تاکنون عبارت «اوراق قرضه» به گوشتان خورده باشد و از خودتان پرسیده باشید، اوراق قرضه چیست؟ شاید هم گاهی عبارت «اوراق مشارکت» را از تبلیغات مختلف شنیده باشید. به طور کلی میتوان گفت اوراق قرضه از جمله سرمایهگذاریهای کمریسک هستند که سود مشخصی برای سرمایهگذاران فراهم میکنند. در این مطلب قصد داریم به زبان ساده بیشتر با اوراق قرضه آشنا شویم و ویژگیهای آن را شرح دهیم.
اوراق قرضه چیست؟
بیایید به زبان ساده مفهوم اوراق قرضه را بررسی کنیم. شاید برایتان پیش آمده باشد که بخواهید یک کالای مورد نیاز مثلا خانه یا ماشین را بخرید اما پول لازم را نداشته باشید. در این صورت میتوانید این پول را از دوستان و آشنایان قرض کنید یا از یک موسسه مالی و اعتباری وام بگیرید. شرکتها و حتی دولتها هم همین طور هستند. یعنی وقتی به پول نیاز دارند و باید آن را تامین کنند، اقدام به انتشار اوراق قرضه مینمایند. به این ترتیب آنها میتوانند از اوراقی که به فروش رساندهاند، برای انجام پروژههایشان استفاده کنند. شرکت یا دولتی که اوراق قرضه را صادر کرده، تعهد میکند در تاریخی معین اصل پولی را که گرفته به همراه بهره مشخصی به وامدهندگان بپردازد.
اوراق قرضه را میتوان یک ابزار تامین مالی دانست. با این حال باید اشاره کنیم که در ایران ابزاری به عنوان اوراق قرضه نداریم و در عوض اوراق بهادار با درآمد ثابت مانند اوراق خزانهداری اسلامی (اخزا) یا اوراق مشارکت و مواردی از این قبیل عرضه میشود.
انواع اوراق قرضه در ایران کدامند؟
اوراق قرضه به چند نوع طبقهبندی میشوند. این دستهبندیها عبارتند از: اوراق قرضه دولتی، اوراق قرضه شهرداری و اوراق قرضه شرکتی. دسته اول یعنی اوراق قرضه دولتی به اوراقی گفته میشود که دولت برای تامین مالی برنامههایش منتشر میکند. البته گاهی این اوراق دولتی برای پرداخت صورتحسابها و مواردی این چنینی نیز صادر میشود. ریسک این اوراق بسیار پایین است.
دسته دوم اوراق قرضه مربوط به شهرداریها هستند. این اوراق از سوی شهرداریها و مناطق مختلف صادر میشود تا بتوانند هزینه برخی پروژههای سنگین یا عملیاتها را تامین کنند. این اقدام از سوی شهرداریها زمانی انجام میگیرد که شهرداریها نتوانند با استفاده از مالیاتها هزینه پروژهای را تامین نمایند.
دسته سوم اوراق قرضه، اوراق قرضه شرکتی هستند. در این دسته از اوراق، شرکتها برای این که کسبوکار خود را رشد و توسعه دهند، اقدام به انتشار میکنند. ریسک اوراق قرضه شرکتی بالاتر از اوراق قرضه دولتی است، اما ممکن است سود آنها بیشتر باشد.
تفاوت اوراق قرضه با مشارکت چیست؟
اوراق مشارکت نوعی اوراق قرضه هستند که در ایران منتشر میشوند. عمدتا هدف از انتشار این اوراق، کمک به تامین مالی طرحهای عمرانی، تولیدی و خدماتی است. نهادی که به انتشار این اوراق میپردازد و ضوابط آن را مشخص میکند، بانک مرکزی ایران است. بین اوراق قرضه و اوراق مشارکت یک فرق اساسی وجود دارد. این فرق آن است که پولهای به دست آمده از طریق اوراق مشارکت باید به مصرف خاصی برسند. یعنی مثلا اگر برای طرحهای عمرانی خاصی اخذ شدهاند، در همین موارد خرج شوند. اما در مورد اوراق قرضه این طور نیست و برای پول به دست آمده محدودیت چندانی وجود ندارد.
همچنین، علت عدم استفاده از اوراق قرضه عمدتا به این موضوع برمیگردد که اوراق قرضی همراه با نرخ بهره هستند و از نظر اسلام مشمول ربا میشوند. همین موضوع باعث میشود در اقتصادهای اسلامی از این ابزار استفاده نشود. به این ترتیب، نرخ سود اوراق قرضه این قابلیت را دارد که از پیش تعیین شود اما در مورد اوراق مشارکت، نرخ سود قطعی در پایان اجرای پروژه محاسبه میشود و به سرمایهگذاران پرداخت میگردد. سود دورهای پرداختی اوراق مشارکت هم به صورت علیالحساب صورت میگیرد.
فرق اوراق مشارکت با سهام در چیست؟
با توجه به چیزهایی که به آن اشاره کردیم، خرید اوراق قرضه شباهتهایی با خرید سهام دارد. در واقع هر دو ابزاری برای سرمایهگذاری محسوب میشوند. اما این دو با هم تفاوت نیز دارند. به عنوان مثال، وقتی شما سهام یک شرکت را میخرید، صاحب بخشی هرچند کوچک از آن میشوید. در این صورت اگر آن شرکت سود کند، شما هم سود میکنید و با زیان شرکت فوق شما هم متضرر خواهید شد. به این ترتیب میتوان گفت اوراق قرضه ریسک خاصی ندارند و نرخ سود مشخصی به آنها تعلق میگیرد، اما خرید سهام این گونه نیست.
شرکتها هم بیشتر میل دارند که با اوراق قرضه منابع خود را تامین کنند تا فروش سهام. علت آن هم این است که با فروش سهام عدهای از افراد میتوانند در مدیریت شرکت دخالت کنند اما در صورتی که اوراق قرضه داده شود، آنها فقط طلبکار شرکت خواهند بود.
ویژگیهای اوراق قرضه
همان طور که پیشتر اشاره کردیم، اوراق قرضه ویژگیهای مخصوص خود را دارند. آنها ریسک خاصی ندارند و معمولا دارای سررسید مشخصی هستند. صاحب اوراق قرضه طلبکار از دولت یا شرکت محسوب میشود و میتواند اصل پول و سود آن را طبق آنچه در هنگام خرید قید شده است، دریافت کند. برخی از اوراق قرضه یکجا و با رسیدن به موعدی معین سررسید میشوند اما برخی دیگر دوره به دوره پرداختیهایی دارند. علاوه بر این، روی اوراق قرضه معمولا ارزش اسمی قید شده است. حال شاید برایتان این سوال پیش بیایدکه اگر منتشر کننده اوراق قرضه ورشکست شود یا نتواند آن را پرداخت نماید، چه میشود؟ اگر چنین اتفاقی بیفتد، ابتدا باید طلب دارندگان اوراق قرضه وصول شود و سپس نوبت به تصفیه حقوق سهامداران میرسد. البته برخی از شرکتها برای این که سرمایهگذاران را جذب کنند، اوراق قرضه خود را با وثیقه منتشر میکنند.
از سوی دیگر، به طور کلی، دارندگان اوراق قرضه نمیتوانند روی تصمیمات شرکت تاثیر بگذارند. همچنین، اگر اوراق قرضه به صورت خصوصی به خریداری فروخته شود، دو طرف خریدار و منتشر کننده اوراق طرفین قرارداد محسوب میشوند، اما اگر اوراق به صورت عمومی به فروش رفته و تعداد زیادی اقدام به خرید آن کنند، یک نفر به عنوان امین نماینده صاحبان اوراق قرضه میشود و روی انجام شدن تعهدات شرکت نظارت مینماید.
نکاتی در مورد حسابداری اوراق قرضه
در مورد حسابداری اوراق قرضه چند نکته وجود دارد. اوراق قرضه یک ارزش اسمی دارند که بیانگر مبلغ پولی است که وقت سررسید اوراق قرضه میتوان به دست آورد. این میزان روی اوراق و سند آن هم درج شده است. نرخ بهره همان نرخ سودی است که بر اساس ارزش اسمی اوراق خریداری شده پرداخت میشود. این نرخ همان طور که گفتیم ثابت است. مثلا اگر نرخ بهره 20 درصد در سال باشد و ارزش اسمی آن یک میلیون تومان باشد، میزان بهره پرداختی و اصل پول در سررسید یک ساله یک میلیون و 200 هزار تومان رابطه بازده و قیمت اوراق قرضه خواهد بود. تاریخ کوپن همان تاریخی است که منتشرکننده اوراق قرضه قرار است بهره آن را پرداخت کند. این پرداخت میتواند در دورههای مختلف صورت بگیرد یا یکجا انجام شود.
تاریخ سررسید نکته دیگری است که در مورد حسابداری اوراق قرضه مطرح است. این تاریخ همان زمانی است که منتشر کنندگان اوراق قرضه ارزش اسمی آن را پرداخت میکنند. اوراق قرضه از این نظر به 3 دسته کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت تقسیم میشوند. سررسید اوراق قرضه کوتاهمدت از 1 تا 5 سال، اوراق قرضه میانمدت از 5 تا 10 سال و اوراق قرضه بلندمدت بیشتر از 10 سال است. در نهایت، قیمت اوراق قرضه به قیمتی میگویند که منتشرکننده اوراق برای اولین بار اوراق قرضه را به فروش رسانده است.
ثبتهای حسابداری مربوط به اوراق قرضه
ارزش اوراق قرضه به عوامل زیادی بستگی دارد که از آن جمله میتوان به نرخ بهره اسمی، نرخ بهرهای که بازار در ازای آن میپردازد، تاریخ سررسید اوراق و فاصله زمانی پرداخت سود رابطه بازده و قیمت اوراق قرضه اشاره کرد. در واقع، قیمت فروش اوراق قرضه معادل با ارزش فعلی مقدار سود تضمین شده و ارزش اسمی آن اوراق است.
در مورد فروش اوراق قرضه در بازار 3 حالت وجود دارد. یا نرخ بهره اسمی با نرخ بهره بازار مساوی است یا یکی این نرخها از دیگری بیشتر است. اگر نرخهای بهره بازار و اسمی برابر باشند، قیمت فروش یعنی بازاری اوراق با ارزش اسمی آن برابر میشود. اما اگر نرخ بهره اسمی بیش از نرخ بهره بازار باشد، قیمت فروش اوراق هم از قیمت اسمی آن بیشتر میشود. از سوی دیگر، اگر نرخ بهره بازار بالاتر باشد، قیمت فروش اوراق قرضه هم کمتر از ارزش اسمی آن خواهد شد. به زبان ساده بین نرخ بهره بازار و قیمت فروش آن اوراق رابطه معکوس وجود دارد.
شاید برایتان پیش آمده باشد که بخواهید یک کالای مورد نیاز مثلا خانه یا ماشین را بخرید اما پول لازم را نداشته باشید. در این صورت میتوانید این پول را از دوستان و آشنایان قرض کنید یا از یک موسسه مالی و اعتباری وام بگیرید. شرکتها و حتی دولتها هم همین طور هستند. یعنی وقتی به پول نیاز دارند و باید آن را تامین کنند، اقدام به انتشار اوراق قرضه مینمایند. به این ترتیب آنها میتوانند از اوراقی که به فروش رساندهاند، برای انجام پروژههایشان استفاده کنند. شرکت یا دولتی که اوراق قرضه را صادر کرده، تعهد میکند در تاریخی معین اصل پولی را که گرفته به همراه بهره مشخصی به وامدهندگان بپردازد.
اوراق قرضه را میتوان یک ابزار تامین مالی دانست. با این حال باید اشاره کنیم که در ایران ابزاری به عنوان اوراق قرضه نداریم و در عوض اوراق بهادار با درآمد ثابت مانند اوراق خزانهداری اسلامی (اخزا) یا اوراق مشارکت و مواردی از این قبیل عرضه میشود.
سقوط آزاد طلا رقم خورد/ چه آیندهای پیش روی طلای زرد است؟
هر اونس طلا امروز در بازار جهانی ۱۹ دلار و ۷۴ سنت ارزان شد که ۱.۱۹ درصد تخمین زده میشود.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین ، پس از آن که آمارهای تورم داغتر از حد انتظار آمریکا زمینه را برای افزایش شدیدتر نرخ بهره توسط فدرال رزرو فراهم کرد، طلا روز پنجشنبه بیشترین ضرر خود را در بیش از دو هفته گذشته متحمل شد.
هر اونس طلا تا ساعت ۱۱:۰۰ صبح به وقت اروپا در روز پنجشنبه با ۱.۶ درصد کاهش به ۱۶۴۶.۱۰ دلار رسید که پایین ترین سطح از ۲۷ سپتامبر بود. معاملات امروز منجر شدهاست که هر اونس طلا امروز در بازار جهانی ۱۹ دلار و ۷۴ سنت ارزان شد که ۱.۱۹ درصد تخمین زده میشود و به هزار و ۶۴۴ دلار و ۱۵ سنت برسد که رکورد روز پنجشنبه را شکسته است.
دادههای وزارت کار نشان میدهد که شاخص اصلی قیمت مصرفکننده، بدون مواد غذایی و انرژی، ۶.۶ درصد نسبت به سال گذشته افزایش یافته است که بالاترین سطح از سال ۱۹۸۲ است. به طور کلی CPI در ماه گذشته ۰.۴درصد افزایش یافت و نسبت به سال قبل ۸.۲% افزایش داشت.
هر دو بازده دلار آمریکا و خزانه داری پس از چاپ افزایش یافت و بر شمش سنگینی کرد زیرا این فلز به دلار قیمت گذاری شده و هیچ بهره ای ندارد.
تحرکات تهاجمی فدرال رزرو بازارهای اوراق قرضه و ارز در سراسر جهان را در سال جاری تحت فشار قرار داده است، در حالی که نتوانسته بر بازار کار ایالات متحده به میزان قابل توجهی اثرگذار باشد. همچنین به طلا آسیب رسانده و آن را حدود ۲۰ درصد از اوج خود در ماه مارس ارزان کرده است.
اکنون به نظر می رسد که بانک مرکزی ایالات متحده افزایش های بیشتر نرخ بهره را ادامه دهد و این فلز گرانبها ممکن است تحت فشار بیشتری قرار گیرد.
دیدگاه شما