هودل یا هولد ارز دیجیتال که به معنای نگهداری ارز دیجیتال، بدون توجه به تغییرات بازار برای طولانیمدت است.
حد ضرر (Stop- Loss) در فارکس چیست؟
از اردر حد ضرر (stop loss) زمانی در بروکر Forex استفاده می شود که بخواهید یک معامله پس از رسیدن به یک قیمت خاص بسته شود. به عبارت دیگر، از اردر حد ضرر به منظور کاهش ضرر معامله گر در یک پوزیشن معاملاتی باز استفاده می شود. این ابزار زمانی مفید است که برای نظارت بازار در مقابل کامپیوتر تان حضور نداشته باشید. این مقاله به ضرورت حد ضرر، نحوه ی تنظیم و همچنین چگونگی محاسبه ی آن می پردازد.
چرا استفاده از حد ضرر (stop- loss) در تجارت Forex بسیار مهم است؟
اولین سؤال منطقی برای پاسخ دادن این است که – حد ضرر در Forex نشان دهنده ی چیست؟ به طور خلاصه، حد ضرر اردری است که با بروکر به منظور کاهش ضرر سرمایه گذار در یک پوزیشن اجرا می شود. اردر حد ضرر را می توان در پوزیشن های خرید (Long) و فروش (Short) قرار داد.
اردر حد ضرر احساسات تأثیر گذار بر تصمیمات تجاری را حذف می کند . این به ویژه زمانی مفید است که فرد نمی تواند بر پوزیشن نظارت کند. حد ضرر در Forex به دلایل بسیاری اهمیت دارد، اما دلیل ساده ای وجود دارد که در اینجا شایان ذکر است – هیچ کس نمی تواند آینده بازار Forex را به طور دقیق پیش بینی کند. مهم نیست که تنظیمات تجاری تا چه اندازه قدرتمند است یا تا چه حد اطلاعات به یک ترند خاص اشاره دارد.
قیمت های آینده در بازار ناشناخته بوده و هر معامله ورودی یک ریسک است. معامله گران Forex ممکن است در نیمی از موارد با بیشتر جفت ارزها موفق شوند، اما به دلیل مدیریت پول بسیار ضعیف هم چنان متحمل ضرر مالی شوند. مدیریت پول نادرست منجر به پیامدهای ناخوشایند می شود. برای جلوگیری از آن، فرد باید نحوه ی محاسبه و قرار دادن حد ضرر در تجارت Forex را بداند.
نحوه ی تعیین اردر حد ضرر (stop- loss):
معامله گران Forex می توانند با انتظار تخصیص حد ضرر - و نه حرکت دادن و تغییر حد تا زمانی که معامله به قیمت توقف برسد - در یک قیمت ثابت حد ضرر را تعیین کنند. به علاوه، راحتی این مکانیسم توقف به دلیل سادگی آن است.
اردر حد ضرر توسط معامله گران به منظور کاهش ریسک یا حفظ بخشی از سود موجود در یک پوزیشن تجاری اجرا می شود. هر گاه معامله ای انجام می شود، اردر حد ضرر به عنوان یک گزینه در پلتفرم متاتریدر ارائه شده و می توان آن را در هر زمان تغییر داد.
معامله گران معمولاً اردر حد ضرر را در هنگام شروع معاملات اجرا می کنند. در ابتدا از اردر حد ضرر به منظور تعیین محدودیت برای ضرر احتمالی در یک معامله استفاده می شود؛ به عنوان مثال، یک معامله گر Forex ممکن است اردر خرید EUR/USD در 1.1500 را به همراه اردر حد ضرر در 1.1485 اجرا کند. این ریسک ضرر معامله گر را در معامله به 15 پیپ محدود می کند.
اردر حد ضرر ابزار مدیریت پول بسیار مهمی برای معامله گران است.
زمانی که یک معامله سود دهی متوسطی دارد معامله گر معمولاً اردر حد ضرر را تغییر داده و آن را به پوزیشنی حرکت می دهد که در آن بخشی از سود معامله حفظ شود. در ادامه مثال قبل، فرض کنید که پس از خریدن EUR/USD در 1.1500 ، قیمت به مقدار 1.1600 بالا برود . در این زمان، معامله گر ممکن است اردر حد ضرر خود را به 1.1540 بالا ببرد تا به طور تقریبی نیمی از سود موجود را در صورت روند نزولی بازار حفظ کند .
گاهی معامله گران از اردر Trailing Stop استفاده می کنند تا به طور خودکار اردر حد ضرر خود را با توجه به افزایش قیمت بازار به سطح بالاتری افزایش دهند. می توانید به راحتی اردر Trailing Stop را در متاتریدر تنظیم کنید. کافی است که مقدار پیپ یا دلاری که می خواهید حد ضرر در پشت بازار صعودی حرکت کند را تعیین کنید. همچنان با استفاده از مثال EUR/USD، اگر معامله گر یک اردر Trailing Stop تعداد 50 پیپ تعیین کند، زمانی که بازار به 1.1600 برسد، حد ضرر به صورت خودکار به 1.1550 تغییر خواهد کرد. اگر بازار پس از آن به 1.1620 برسد، حد ضرر به 1.1570 افزایش خواهد یافت.
اردر Trailing Stop همگام با حرکت معاملات به نفع معامله گر حرکت می کند تا ریسک اشتباه در یک معامله را کاهش دهد. درباره Trailing Stop در Forex بیشتر بدانید.
محاسبه قراردادن حد ضرر (stop- loss)
اجرای حد ضرر را می توانید به 2 روش محاسبه کنید: برحسب پیپ های تحت ریسک و دلارهای تحت ریسک
دلارهای تحت ریسک اطلاعات مهم تری به دست می دهند زیرا با این روش مبلغی از موجودی حساب که در معامله تحت ریسک است را به شما نشان می دهد. برای محاسبه مقدار دلارهای تحت ریسک باید مقدار پیپ های تحت ریسک و همچنین اندازه پوزیشن خود را بدانید.
برای مثال EUR/USD شما 5 پیپ ریسک می کنید و اگر یک پوزیشن 5 میکرولات داشته باشید محاسبه دلار تحت ریسک به این ترتیب خواهد بود:
پیپ های تحت ریسک x ارزش پیپ x اندازه پوزیشن (اندازه لات)
در معرض ریسک 6x$1x5 = $30
پیپ های تحت ریسک هم مهم هستند اما بهتر است از آن به عنوان اطلاعات کمکی استفاده شود. به عنوان مثال، اگر توقف شما در X و معامله ورودی تان در y قرار داشته باشد محاسبه تفاوت به شرح زیر خواهد بود:
Y منهای X = پیپ های تحت ریسک
اگر جفت ارز EUR/USD را در 1.569 با حد ضرر 1.575 بفروشید در این صورت در هر لات 6 پیپ تحت ریسک خواهید داشت.
این در صورتی به شما کمک می کند که بخواهید به کسی نشان بدهید اردرهای شما در کجا قرار دارند و فاصله حد ضرر تا قیمت ورودی تان چقدر است.
ریسک حساب تان را کنترل کنید
دلارهای تحت ریسک باید تنها بخشی از کل موجودی حساب تجاری تان باشد. به طور معمول، مبلغ تحت ریسک باید کمتر از 2 درصد و به طور مطلوب کمتر از 1 درصد از موجودی حساب تان باشد.
به عنوان مثال، اگر یک معامله گر Forex یک اردر حد ضرر 6 پیپ قرار دهد و 5 میکرولات معامله کند این امر معامله را 30 دلار در معرض ریسک قرار می هد. حالا اگر بخواهد 1 درصد ریسک کند، برای ریسک 30 دلار در یک معامله به چه میزان موجودی احتیاج دارد؟ به این ترتیب به 3000$ = 100x30 موجودی نیاز دارد. برای ریسک 30 دلار، معامله گر حداقل به 3000 دلار موجودی نیاز دارد تا ریسک حساب را به حداقل برساند.
از این طریق می توانید به سرعت محاسبه کنید که برای هر معامله چقدر ریسک خواهید کرد. اگر موجودی حساب تان 5000 دلار باشد به این ترتیب ($5000/100= $50) در هر معامله می توانید 50 دلار ریسک کنید. اگر موجودی حساب تان 30000 دلار باشد می توانید تا سقف 300 دلار در هر معامله ریسک کنید، اما ممکن است بخواهید کمتر از آن ریسک کنید.
کلام آخر درباره حد ضرر
همیشه از حد ضرر استفاده کرده و برای تعیین موقعیت مناسب برای اردر حد ضرر استراتژی تان را بررسی کنید. بسته به استراتژی، ممکن است پیپ تحت ریسک تان در هر معامله متفاوت باشد. دلیل آن این است که حد ضرر باید به صورت استراتژیک برای هر معامله تعیین شود.
حد ضرر تنها در صورتی باید اعمال شود که پیش بینی شما در رابطه با جهت بازار نادرست باشد. باید پیپ های تحت ریسک خود را در هر معامله بدانید زیرا به این ترتیب می توانید دلارهای تحت ریسک را محاسبه کنید. این امر در هدایت معاملات آتی شما بسیار مهم است. دلارهای تحت ریسک شما به طور مطلوب باید کمتر از 2 درصد موجودی تجاری تان باشد تا حتی ضررهای پی در پی هم حساب تان را به طور کلی خالی نکند.
فرمول مدیریت سرمایه در ارز دیجیتال
قبل از فرمول مدیریت سرمایه باید دانست مدیریت سرمایه چیست حال، مدیریت سرمایه دانش نگهداری پول است و به مجموعه مهارتهایی گفته میشود که با ریسک منطقی و حداقلی میتوان به دو هدف مهم رسید که در درجه اول حفظ سرمایه و در درجه دوم سود حداکثری است.
در بازارهای مالی جهت موفق شدن، هرکسی باید استراتژی بهینه شده خود را با توجه به میزان سرمایه، خواستهها و عواطف شخصی بسازد.
آنچه در این مقاله میخوانید
مدیریت سرمایه در ارز دیجیتال
کلا بخاطر ریسک بازار نباید همه سرمایه را وارد کار کرد پس بهتر است 50 درصد از سرمایه اصلی خود را در حیطهای امن نگه دارید.
مثلا 10 درصد از سرمایه باید آزاد باشد که بتوان از آن در شرایط سخت، مشکلات مالی و پیشنهاد کاری استفاده کرد.
میتوانید 10 درصد از دارایی را برای ملزومات دارای ریسک مانند خودرو و … قرار دهید.
30 درصد از دارایی را باید پرتفوی مختلف سرمایهگذاری کنیم.
به عنوان مثال میتوانیم 10 درصد را برای ترید استفاده کنیم، 10 درصد برای خرید بیت کوین و 10درصد را برای بخشی از کارهای مختلف دیگر و … که اگر یکی از این 10 درصد به ضرر رسید بتوان از 20 درصد باقیمانده، آن جبران کرد.
فرمولهای مدیریت سرمایه
دو فاکتور اساسی در فرمولهای مدیریت سرمایه وجود دارد که باید بدانید. اولین فاکتور این است که اهمیت انتخاب ریسک و مدیریت سرمایه از شناسایی نقاط ورود و خروج بیشتر است. دومین فاکتور هم به این گونه است که در ورود به یک معامله ما حتی اگر سکهایی به بالا پرتاب کنیم تا زمان پایین آمدن 50% شانس برای ورود موفق خواهیم داشت، این مدیریت سرمایه صحیح میباشد که ما را در بازار نگه میدارد. در کل باید موارد زیر را در نظر گرفت:
- انتخاب زمان مناسب برای معامله در فارکس
- ترید با سرمایهای که به آن نیاز ندارید
- داشتن استراتژی در معامله
- استفاده از تحلیلهای بنیادی و تکنیکال
- مشخص کردن میزان سود و ضررتان از معامله
حال، فرمولهای مدیریت سرمایه در ارز دیجیتال عبارتنداز:
نامتقارن هرمی (جبران ضرر):
G= ([1 / ( 1 – t% )] – 1) * 100
t = مقدار ضرر
G = مقدار سودی که ضرر را پوشش دهد
سود مرکب (سود در سود):
P = اصل پول
i = درصد سود
n = تعداد دوره سود
دیگر فرمولهای مدیریت سرمایه:
سود 6% ماهیانه به ازای 10سال سودآوری
سبدگردانی و ایجاد حسابهای کپی ترید: معاملهگر بعد از اینکه استراتژی خود را کامل کرد با سرمایه خود یا حتی ساختن یک حساب دمو میتواند به معامله بپردازد. که معاملهگران تازه کار حسابهای معاملاتی خودشان را در ازای پرداخت مقداری از سودشان، به شما متصل کنند.
هج فاندزهای بزرگ و استخدامی در بانکها: موسساتی تحت عنوان هج فاندز بهوجود آمدهاند که با گرفتن حد ضرر به دلار یا به درصد؟ 3 مرحله امتحان از شما، مبالغ بالایی را به عنوان سرمایه به شما میدهند و در پایان دوره سود به صورت 50-50 مابین شما و موسسه تقسیم خواهد شد.
فرمول مدیریت سرمایه سودآور:
- میزان سود TP – میزان ضرر SL = آستانه ضرر ما
- مقدار ضرر – قیمت سهم = ریسک
- حد سود – قیمت سهم = ریوارد
- ریوارد/ ریسک – حجم معامله ما = نسبت ریسک به ریوارد
شاخصهایی که در معاملات بلندمدت ما ثبت میشود:
- WIN RATE (تعداد معاملات درست ما نسبت به معاملات اشتباه در یک بازه مشخص)
- DRAWDOWN افت سرمایه ما
- PAYOFF RATIO یا بازده کلی حساب: نسبت کلی سود ما به ضررهایی میباشد که بدست آوردیم به صورت ریالی یا دلاری یا هر ارزی که با آن کار میکنیم.
حال باید بدونیم نسبت ریسک به ریوارد مناسب، فقط بستگی به استراتژي شخصی شما و عملکرد معاملهگری شما دارد و نه چیزدیگری. بنابراین، ریسک به ریوارد تعیین میکند به ازای هر واحد ریسک چند واحد سود برداشتهایم که این نسبت نباید از 1:1 کمتر باشد.
تعیین حجم معامله برای ورود:
قدم آخر و بعدی شما تعیین کننده حجم ورودی شما به معامله است پس حد ضرر (میزان ضرری که میتوانید تحمل کنید) و حد سود خود را مشخص کنید و به معامله ورود کنید. میزان آستانه ضرر شما اگر حدود 0/25% کل سرمایه تا 3% کل سرمایه باشد بهتر است. برای محاسبه آستانه ضرر نیز:
کل سرمایه* انتخاب مقدار ضرر = آستانه ضرر
نحوه محاسبه حجم با استفاده از حدضرر و آستانه حساب در سهام و بازار جهانی:
میزان آستانه حساب ما به ریال
___________________________ = تعداد سهام
pip diffrenceریال
آستانه ضرر به دلار
pip difference * __________________ = حجم سرمایه V
pip value
در فرمول مدیریت سرمایه بالا مقدار pip value یک مقدار ثابت است، به ازای یک لات استاندارد؛ که در سایتها میتوانید ببینید.
pip diffrence = فاصله حد ضرر از سهم:
حد ضرر یا استاپ لاس (Stop Loss) راهکار جلوگیری از زیان در ترید
در معاملات رمزارزها بسیار ضروری بوده و جز اصلی معاملات در بازارهای مالی میباشد. بطور کلی در تمام استراتژیهای معاملاتی در بازارهای مالی شما باید مقدار ریسک و حد ضرر را بتوانید محاسبه کنید. در غیر این صورت یک بخش از ترید شما ناقص خواهد بود. با توجه به این که نوسان بازار رمزارزها میتواند بسیار زیاد باشد. و محدودیتی ندارد. لازم است که استاپ لاس یا حد ضرر در ترید را قرار دهید. این به خودکار از اعمال ضرر بیش از جلوگیری شود. پیش از هر چیز باید با مفهوم حد ضرر آشنا شوید. و بدانید که استاپ لاس چیست. تریدرهای حرفهای همواره ریسک معاملات خود را مشخص میکنند. و بر اساس مقدار ریسک موجود و به دور از احساسات اقدام به سرمایهگذاری میکنند.
حد ضرر یا استاپ لاس (Stop Loss) چیست؟
حد ضرر یا استاپ لاس سادهترین ابزاری است. میتوان به وسیله آن مدیریت ریسک را انجام داد. میزان ضرر کاهش داد. همچنین یک ابزار خوب برای اینکه از ضرر زیاد جلوگیری کنید. در ترید ارز دیجیتال به شما یادآوری کند که شما در اشتباه هستید. باقی ماندن در ترید ارز دیجیتال بدون هیچ برنامهای تا زمانی که به قیمت موردنظر ما برسد. ریسک زیادی دارد و میتواند منجر به از دست رفتن بخش زیادی از سرمایه شود. خروج از ترید بعد از تحمل مقداری کاهش، قطعا منطقیتر به نظر میرسد. هر چند احتمال افزایش سود وجود داشته باشد.
حدضرر قیمتی است که توسط تریدر تعیین میشود. که به واسطه آن هر زمان بازار به آن قیمت رسید، سفارش به صورت خودکار بسته میشود و سفارش معکوس اعمال میشود.
اهمیت تعیین حد ضرر یا استاپ لاس
در بازارهای مالی همچون بازار رمزارز و forex هیچگونه الزامی برای تبعیت از تحلیلهای شما وجود ندارد. همواره احتمال خطا در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال وجود دارد. لذا باید آمادگی انتخاب تصمیم درست را در مواقعی که سیر قیمتها با پیشبینی شما منطبق نیست را داشته باشید. به منظور این کار پس از انتخاب موقعیت مناسب ورود به یک موقعیت ترید ارز دیجیتال، قدم بعدی انتخاب حد ضرر یا استاپ لاس (Stop Loss) است.
یکی از بزرگترین اشتباهات رایج :
در میان تریدرهای آماتور، تعیین نکردن حد ضرر است. اغلب تریدرهای غیر حرفهای بعد از این که قیمت ارز دیجیتال مورد نظرشان افت میکند و وارد منطقه ضرر میشوند، منتظر میمانند تا قیمت آن ارز دیجیتال دوباره رشد کند. و به نقطه خریدشان بازگردد. در این حالت سرمایه آنها به خواب میرود و ممکن است که چندین ماه و یا حتی چندین سال طول بکشد که دوباره به قیمت مورد نظر آنها برسد. در نتیجه از سودهای دیگر بازار عقب میمانند. پس میتوان گفت که سیستم معاملاتی که حد ضرر ندارد ممکن است روزی تمام سرمایه را نابود کند. و در اینجاست که اهمیت تعیین حد ضرر مشخص میشود. بنابراین تریدرها باید برای خرید و فروشهای خود برنامه داشته باشند. و برای شرایط مختلف بازار اقداماتی را از پیش برنامهریزی کنند.
مزایا و معایب استفاده از استاپ لاس چیست؟
از مزایای حدضرر (Stop Loss) یا استاپ لاس چیست :
این است که با اعمال حدضرر، لازم نیست که به طور مداوم بازار را رصد کنید. در هنگام مسافرت یا در مواقعی که به بازار دسترسی ندارید. قرار دادن حد ضرر (Stop Loss) دارایی شما را از زیان زیاد و یا نابودی کامل محافظت میکند. و در مواقعی که قیمت ارز دیجیتال وارد یک روند نزولی میشود و یا زمانی که از معاملات مارجین استفاده میکنید در صورت عدم استفاده از حد ضرر احتمال از بین رفتن بخش زیادی از سرمایه در چند لحظه وجود دارد.
در برابر مزایای استفاده از حد ضرر، تنها مشکل :
استفاده از این ابزار این است که گاهی در بازار نوسانات شدید مقطعی بوجود میآید. که این نوسانات باعث فعال شدن حدضرر میشود. و در آن زمان پوزیشن ترید بسته میشود و ممکن است بازار فقط درحد چند معامله یا در حد چند ثانیه به قیمت حدضرر تعیین شده برسد. و بلافاصله پس از آن به سمت تارگتهایی که در تحلیل به دست آمده حرکت کند. در این حالت سبب میشود تا از سود به دست آمده محروم شوید و مقداری ضرر متحمل شوید.
چگونه از حد ضرر یا استاپ لاس استفاده کنیم؟
در نظر داشته باشید که قانون ثابت و روش سریعی برای تعیین حدضرر (Stop Loss) وجود ندارد. و به طور کلی حدضرر به استراتژی خرید و فروش شخصی هر فرد بستگی دارد. یک تریدر که در ترید روزانه خرید و فروش میکند. ممکن است ۴ درصد به عنوان حدضرر انتخاب کند و تریدر دیگری که هدف سرمایهگذای بلندمدتتری دارد، میتواند ۲۰ درصد ضرر را به عنوان حدضرر سرمایه گذاری خود انتخاب کند.
تعیین حد ضرر در انواع تحلیلها و موقعیتهای معاملاتی متفاوت است و در اصل حد ضرر یا استاپلاس نشان دهنده زمانی است که تحلیلگر دچار اشتباه شده است و باید تصمیمگیری خود را تغییر دهد.
بنابراین با هر سبک تحلیل و در هر پوزیشن معاملاتی که انجام میشود، حد ضرر جایی تعیین میشود که تحلیل اشتباه باشد. به عنوان مثال: تحلیلگر با در نظر گرفتن تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال، پیشبینی کرده است که خرید بیتکوین در ۴۲۰۰۰ دلار منطقی است و امید دارد که تا ۴۲۵۰۰ دلار افزایش یابد. پس در این حالت برای خود یک حد ضرر در ۴۱۰۰۰ در نظر میگیرد و اینگونه استدلال میشود که اگر بیت کوین تا ۴۱۰۰۰ دلار ریزش کرد، پس پیشبینی برای صعود و تحلیل انجام شده اشتباه میباشد و اگر قیمت بیت کوین به ۴۱۰۰۰ دلار برسد نشان دهنده قرار گرفتن قیمت در یک روند نزولی است و تریدر سریعا پوزیشن معاملاتی را میبندد.
مهمترین نکته در مورد حدضرر یا استاپ لاس (Stop Loss) این است که شما را از گرفتن تصمیمات احساسی منع میکند. اکثر تریدرها دلبسته به رمزارز که خریدهاند میشوند. عبارت معروفی در بازار سرمایه در این زمینه وجود دارد که میگوید:
با سهام خود ازدواج نکنید! این عبارت در خصوص رمزارزها نیز کاربردی است.
هیچگاه با خودتان نگویید :
من این ارز دیجیتال را دوست دارم و حتما باید آن را در سبد خود داشته باشم. و به آینده آن کاملا اطمینان دارم. در نظر داشته باشید که هر ارز دیجیتالی در بازههای مختلف زمانی رفتار متفاوتی از خود نشان میدهد. و احتمال اینکه تمام پیشبینیهای شما نادرست شود، وجود دارد. بنابراین پیش از شروع ترید، حد ضرر یا استاپلاس خود را تعیین کنید و نزدیکترین قیمتی که ثابت کند تحلیل شما اشتباه بوده را به عنوان حد ضرر در نظر بگیرید و هرگز احساسی عمل نکنید و از جابجا کردن حد ضرر بر اساس احساسات اجتناب کنید.
حتما قبل از ورود به هر تریدی اول حد ضرر را برای خودتان مشخص کنید. و بعد وارد شوید و با استفاده از حد ضرر یا استاپ لاس (Stop Loss) سرمایهگذاری خود را بیمه کنید.
با دریافت و مشاهده دوره آموزش صرافی کوینکس(Coinex)، به دنیای جذاب و پرسود رمز ارزها وارد شوید.
هولد کردن یا هودل (HODL) ارز دیجیتال چیست؟
هولد ارز دیجیتال با مثال سادهای برای همه قابل درک است. تصور کنید سوار بر ماشین زمان به عقب برگردید و در سال 2009، فقط یک بیتکوین به قیمتی ناچیز بخرید. این روزها که در سال 2022 هستیم و قیمت بیتکوین حال و روز خوبی ندارد، در محدوده 20 هزار دلار خرید و فروش میشود. به این ترتیب، در عرض سیزده سال بدون سرمایهگذاری خاصی، صاحب 20 هزار دلار خواهید بود. این چیزی جز معجزه هولد کردن ارز دیجیتال نیست. هولد کردن بهتر است یا ترید؟ این سؤال موضوع اختلاف بسیاری از فعالان بازار رمزارزهاست. در ادامه با ما همراه باشید تا مفهوم Hold را بررسی کنیم.
فهرست عناوین مقاله
هولد ارز دیجیتال چیست و از کجا آمده است؟
بیتکوین و ارزهای دیجیتال با وعده ایجاد تغییر و حتی انقلاب در بازارهای مالی جهانی عرضه شدند. این محصولات ابتدا برنامههای کامپیوتری توزیعیافتهای بودند که از نظر مالی جدی گرفته نمیشدند. بیتکوین که امروز با ارزشترین دارایی جهان محسوب میشود، از سال 2009 تا 2013 با قیمتی بسیار ارزان، تقریباً فقط در معاملات غیرقانونی دارکوب معامله میشد. درست همین موضوع هم سبب توجه رسانهای گسترده به آن شد.
همانطور که پیشتر اشاره کردیم، در سال 2013 بیتکوین با قیمتی کمتر از 15 دلار در ماه ژانویه معامله میشد. در یکی از رالیهای اولیه بیتکوین در بازار، قیمت این ارز دیجیتال از ژانویه تا دسامبر 2013 به بیشتر از 1000 دلار رسید. هرچند این قیمت ظرف 24 ساعت، با توجه به گزارشها درباره قانونگذاری ارزهای دیجیتال در چین، شکسته شد و تا 39 درصد سقوط کرد، توجهات زیادی به سمت بیتکوین جلب شد.
به هر ترتیب، در تاریخ 18 دسامبر 2013، یکی از کاربران شبکه بیتکوین، گیمکایابی (GameKyuubi)، در حالت نیمهمست تایپ کرد: «من هودل میکنم (I AM HODLING).» این اشتباه تایپی سبب شکلگیری اصطلاح جدیدی در بازارهای مالی جهانی شد:
هودل یا هولد ارز دیجیتال که به معنای نگهداری ارز دیجیتال، بدون توجه به تغییرات بازار برای طولانیمدت است.
این کاربر در ادامه پست خود استدلال کرده بود که خودش را «معاملهگری بد» میداند و از آنجا که برای استفاده از افزایش و کاهش قیمت به تسلط روی معامله نیاز است، به نظرش از این طریق نمیتواند سود به دست بیاورد. از نظر این کاربر فروختن بیتکوین در آن برهه زمانی و با مشخصات شخصی او با هر قیمتی ضرر محسوب میشد.
هولد ارز دیجیتال بهعنوان استراتژی مالی
هولد ارز دیجیتال بهسرعت به رویکردی در سرمایهگذاری ارز دیجیتال تبدیل شد که در آن، معامله بر اساس تغییرات قیمت کوتاهمدت منع میشد. این رویکرد بهخوبی منطق کاربری را که به او اشاره میشود، نمایش میدهد:
معاملهگران تازهکار ممکن است زمان مناسب برای انجام معامله و پول خود را از دست بدهند و کمتر از چیزی که با هولد ارز دیجیتال میتوانند سود کنند، به دست بیاورند.
گذشته از نوسانات کوتاهمدت، نوسان بلندمدت بیتکوین نیز این رویکرد را تأیید میکند. قیمت بیتکوین در فاصله 2011 تا 2013 بیش از 52/000 درصد رشد کرد، اما در سال بعدی تا 80 درصد افت داشت. از آن زمان تا به حال، بیتکوین بارهاوبارها توانسته است رکورد قیمت خود را بشکند. در طول سالهای فعالیت ارزهای دیجیتال ، بسیاری از کارشناسان همواره این استدلال منطقی را مطرح کردهاند که قیمت این محصولات یا تا ماه بالا میرود، یا به ته چاه سقوط میکند.
سرمایهگذارانی که هولد ارز دیجیتال را بهعنوان رویکرد معاملاتی خود انتخاب میکنند، به کلی از این نوسانها صرفنظر میکنند. آنها بهسادگی، فقط ارز دیجیتال خود را هولد یا نگهداری میکنند که خود سبب میشود از رویکردهای احساسی در بازار پُرنوسان ارزهای دیجیتال در امان باشند. این سرمایهگذاران به دنبال سودهای چندین برابری هستند و تا زمانی که قیمت به آستانه مدنظر آنها نزدیک نشده باشد، چندان توجهی به بازار نمیکنند.
دسته دیگری از سرمایهگذاران بیتکوین و ارزهای دیجیتال، شامل افراد معتقد به ارز دیجیتال میشوند که برای آنها هولد ارز دیجیتال چیزی بیشتر از فرار از اشتباهات احساسی در بازار است. این سرمایهگذاران که بهعنوان معتقدان حقیقی ارز دیجیتال نیز شناخته میشوند، باور حد ضرر به دلار یا به درصد؟ دارند که درنهایت، ارزهای دیجیتال جایگزین پولهای رسمی میشوند و چارچوب تمام ساختارهای اقتصادی آینده را ایجاد میکنند. از این نگاه، برای آنها تبدیل ارزهای دیجیتال به هر میزان پول رسمی هم تفاوتی ندارد.
تفاوت هولد ارز دیجیتال با ترید
ترید ارز دیجیتال مانند ترید یا معامله در هر بازار مالی دیگری، با هدف بهره بردن از تغییرات قیمت در بازههای مختلف زمانی انجام میشود. تریدرهای ارز دیجیتال افرادی هستند که بهخوبی با قواعد معاملات مالی آشنایی دارند، به ابزارهای تحلیل تکنیکال بهخوبی مسلطند و اخبار بازار و تغییرات قیمت را پیگیری میکنند. این دسته از افراد با شناسایی موقعیتهایی که در آنها قیمت کاهش پیدا میکند، ارز دیجیتال را میخرند. سپس با شناسایی زمان مناسب برای فروش و کسب سود حداکثری، آن را به فروش میرسانند.
هولد ارز دیجیتال در مقابل با هدف سود بردن از تغییرات کوتاهمدت بازار انجام نمیشود؛ بلکه برعکس، درست برای جلوگیری از متضرر شدن سرمایهگذار تحت تأثیر تب احساسات در بازارهای پُرنوسان تعریف شده است. در این روش معاملهگر یا سرمایهگذار ارز دیجیتال یک ارز دیجیتال را معمولاً به تعداد زیاد میخرد و برای روزی که با فروش آن بتواند چندبرابر سود کند، نگهداری میکند. سرمایهگذارانی که در بازار ارزهای دیجیتال از این روش برای سرمایهگذاری استفاده میکنند، با تزریق منابع مالی برای بلندمدت به این شبکهها، سهم چشمگیری در ثبات ارزش این سیستمها دارند.
به این ترتیب، درحالیکه ترید ارز دیجیتال با توجه به تغییرات قیمت در بازههای زمانی بسیار کوتاه امکانپذیر میشود، سرمایهگذارانی که به دنبال هولد ارز دیجیتال هستند، به تغییرات قیمت کوتاهمدت اعتنایی ندارند. اگرچه این دسته از سرمایهگذاران نمیتوانند در طول روز مانند معاملهگران حرفهای چندین معامله موفق داشته باشند، در بلندمدت اغلب به همان میزان معاملهگران کوتاهمدت و حتی بیشتر سود میبرند.
هولد ارز دیجیتال بهتر است یا ترید؟
این سؤال پاسخ قطعی ندارد؛ بلکه باید مزایا و معایب هریک از استراتژیهای معاملاتی هولد ارز دیجیتال یا ترید را بررسی کنید. سپس با توجه به شرایط و برنامه خود، یکی از آنها یا حتی ترکیبی از آن دو را برای معاملهگری انتخاب کنید.
معمولاً چنین گفته میشود که هودل ارز دیجیتال برای معاملهگران تازهکار انتخاب بهتری است؛ درحالیکه هردو روش ترید و هولد، اگر با رعایت استانداردها و اصول اجرا نشوند، خطرات زیادی را برای سرمایه افراد در پی دارند.
واقعیت این است که بازار رمزارزها در مقایسه با بازارهای مالی دیگر نوسانات بسیار بیشتری دارند. در چنین شرایطی صحبت کردن از هولد ارز دیجیتال فقط در لفظ آسان است. تصور کنید در سال 2021، زمانی که بیتکوین در محدوده بالای 65 هزار دلار خرید و فروش میشد، برای خرید اقدام کردید. در حال حاضر، بیتکوین در محدوده 20 هزار دلار در نیمه دوم سال 2022 معامله میشود. بدیهی است نشستن و تماشا کردن این وضعیت کار آسانی نیست. قطعاً به هولدرها نیز فشار روحی زیادی وارد میشود؛ بنابراین، نباید اینطور تصور کرد که با هولد کردن عملاً خود را از فشارهای روانی بازار جدا میکنید.
در مقابل، ترید کردن ارز دیجیتال تقریباً شغلی تماموقت به حساب میآید. فعالیت سطحی در بازار بهعنوان تریدر، نتیجهای به جز شکست در پی ندارد. باید دائماً در جریان اتفاقات درون بازار باشید. از ابزارهای تحلیل تکنیکال نهایت استفاده را ببرید تا امکان سود کردن را برای خود فراهم کنید. این موضوع نه تنها وقت زیادی از شما میگیرد، بلکه فشار روانی بسیار زیادی را نیز به شما تحمیل میکند.
اما هولد کردن این دردسرها را ندارد. پس از انتخاب ارزهای دیجیتال، آنها را میخرید و منتظر میمانید تا به هدف قیمت مدنظرتان در بلندمدت دست پیدا کنند؛ بنابراین، لازم نیست تماموقت در بازار حضور فعال داشته باشید. پس پاسخ این سؤال که هولد بهتر است یا ترید، تا حد زیادی به ویژگیهای شخصیتی شما و اهداف حضورتان در بازار رمزارزها بستگی دارد.
چگونه در زمان هولد کردن ارز دیجیتال امنیت دارایی خود را تضمین کنیم؟
در زمان هولد ارز دیجیتال صحبت از نگهداری دارایی برای چند روز یا چند ماه نیست؛ بلکه سرمایهگذار قصد دارد تا چند سال از دارایی خود نگهداری کند؛ بنابراین، باید حتماً به فکر تأمین امنیت دارایی در این مدت نیز باشید. در حال حاضر، بهترین و امنترین گزینه برای نگهداری طولانیمدت رمزارزها، استفاده از کیف پول سختافزاری است. این دسته از کیف پولها، دارایی شما را به صورت آفلاین نگهداری میکنند؛ به همین دلیل، امنیت بیشتری دارند. دو کیف پول ترزور و لجر، بهعنوان بهترین کیف پولهای سختافزاری بازار رمزارزها شناخته میشوند.
بهترین سبد هولد ارز دیجیتال
بهترین سبد هولد ارز دیجیتال چیست؟ حتماً این سؤال برای شما نیز ایجاد شده است که چگونه میتوان از بین تعداد زیادی رمزارز، چند گزینه را برای هولد کردن در طولانیمدت انتخاب کرد. هرچند اختلافنظرها در پاسخ به این سؤالها زیاد است؛ اما در سبدهای پیشنهادی مختلفی که کارشناسان گوناگون ارائه میکنند، نام دو ارز دیجیتال مشترک به چشم میخورد. بسیاری از شرکتهای مالی بزرگ که برای سرمایهگذاری در بازار رمزارزها اقدام کردهاند، روی این دو ارز دیجیتال متمرکز شدهاند. این دو رمزارز عبارتاند از:
1. بیت کوین (BTC)
بیتکوین اولین و بزرگترین رمزارز در بازار کریپتوکارنسی است. بزرگترین مارکت کپ (ارزش بازار) مربوط به بیتکوین است. در حال حاضر، دامیننس بیتکوین حدود 50 درصد است؛ تقریباً حدود دو میلیون بیتکوین دیگر برای استخراج باقی مانده است و پس از آن، هیچ سکه جدیدی منتشر نخواهد شد. بر این اساس، اگر تقاضا برای بیتکوین با همین روند فعلی افزایش پیدا کند، قطعاً به دلیل کمبود عرضه در آینده، شاهد رشد جدی در قیمت بیتکوین خواهیم بود.
2. اتریوم (ETH)
اتریوم از نظر ارزش بازار در جایگاه دوم قرار دارد. بلاکچین اتریوم بزرگترین میزبان برنامههای غیرمتمرکز و قراردادهای هوشمند است. انتخاب اول بسیاری از توسعهدهندگان برنامههای غیرمتمرکز، اتریوم است. همچنین، این بلاکچین در حال توسعه است و با رونمایی اتریوم 2.0، بخش زیادی از مشکلات فعلی آن برطرف خواهد شد. با توجه به اینکه تعداد برنامههای غیرمتمرکز روزبهروز در حال افزایش است؛ درنتیجه، استفاده از اتریوم نیز سیر صعودی خواهد داشت؛ بنابراین، میتوان به افزایش قیمت آن در طولانیمدت امیدوار بود.
راههای کسب درآمد از رمزارزها در طول دوره هولد کردن
در مدت زمانی که سبد هولد ارز دیجیتال خود را تشکیل دادهاید نیز میتوانید درآمدزایی کنید. راههای مختلفی برای این منظور پیش روی شما قرار دارد. دو مورد از بهترین راههای کسب درآمد از رمزارزها در طول دوره هولد کردن عبارتاند از:
در جریان استیکینگ، با مشارکت در فرایند اعتبارسنجی در شبکه بلاکچین مدنظر، به صورت دورهای پاداش دریافت میکنید. پلتفرمهایی نیز برای وامدهی ارز دیجیتال وجود دارند. به ازای دریافت سود مشخص، ارز دیجیتال خود را برای مدت معینی در اختیار وامگیرنده قرار میدهید. سپس در موعد مقرر اصل سرمایه به همراه سود به شما تعلق میگیرد.
به این ترتیب، علاوه بر بهرهمندی از استراتژی هولد ارز دیجیتال، میتوانید در طولانیمدت از راههای جانبی برای کسب درآمد نیز استفاده کنید.
سؤالات متداول
1. هودل (HODL) چیست؟
در اصطلاح به نگهداری ارز دیجیتال برای طولانیمدت، بدون توجه به تغییرات مقطعی قیمت، هولد یا هودل میگویند.
2. آیا هولد ارز دیجیتال سودآور است؟
بله؛ اگر ارز دیجیتال ارزشمندی را برای سرمایهگذاری طولانیمدت انتخاب کنید، قطعاً سود خوبی نصیب شما خواهد شد.
3. بهترین ارز دیجیتال برای هولد کردن چیست؟
بدون تردید، بیتکوین بهترین ارز دیجیتال برای هولد کردن به شمار میرود.
سخن پایانی
در این مقاله بررسی کردیم که هولد ارز دیجیتال چیست. لزومی ندارد صرفاً به صورت هولدر (Holder) یا تریدر (Trader) در بازار رمزارزها فعالیت کنید؛ بلکه این امکان وجود دارد بخشی از سرمایه خود را برای طولانیمدت حد ضرر به دلار یا به درصد؟ و بخشی دیگر را برای معاملات کوتاهمدت در نظر بگیرید. در هر صورت، توجه کنید تا وقتی تورم بهعنوان بیماری مزمن اقتصاد جهانی شناخته میشود، هولدرها در طولانیمدت ضرر نخواهند کرد. مشروط بر اینکه روی چیزی سرمایهگذاری کنند که واقعاً ارزش ذاتی داشته باشد.
نسبت ریسک به ریوارد چیست و چگونه می توان از آن در معاملات استفاده کرد؟
از نسبت ریسک به ریوارد برای تعیین حد ضرر و سود معاملات استفاده می کنند. معامله گران می توانند در هنگام تصمیم گیری برای خرید یک ارز رمزنگاری از آن کمک بگیرند. نسبت ریسک به ریوارد یعنی این که سرمایه گذار برای رسیدن به سود مورد نظر خود حاضر است چقدر ریسک کند.
معامله گران و سرمایه گذاران ماهر حدهای ضرر و زیان خود را با دقت زیاد انتخاب می کنند. آنها به دنبال بیشترین سود و کمترین ضرر هستند.
چه از استراتژی معاملات روزانه استفاده می کنید یا معاملات بر اساس نوسان، چندین مفهوم مهم در مورد ریسک وجود دارند که باید با آنها آشنا شوید. این مفاهیم اساس درک شما از بازار را تشکیل می دهند و پایه ای برای هدایت فعالیت های معاملاتی و سرمایه گذاری شما خواهند بود. در غیر این صورت، شما قادر به محافظت و رشد سبد معاملاتی خود نخواهید بود.
حال این سوالات پیش می آیند که برای رسیدن به سود احتمالی حاضرید چقدر ریسک کنید؟ چگونه سود احتمالی با ضرر احتمالی مقایسه می شود؟ به عبارت دیگر، نسبت ریسک به ریوارد شما چقدر است؟
در این مطلب، در مورد نحوه محاسبه نسبت ریسک به ریوارد در معاملات بحث خواهیم کرد.
نسبت ریسک به ریوارد چیست؟
نسبت ریسک به ریوارد مقدار ریسک احتمالی یک معامله گر برای رسیدن به سود مورد نظر را محاسبه می کند. به عبارت دیگر، این نسبت نشان می دهد که سود احتمالی شما برای ریسک پذیری هر یک دلار در یک سرمایه گذاری چه مقدار است.
ریسک به معنی تفاوت بین قیمت یک ارز و حد ضرر آن و ریوارد به معنی تفاوت بین قیمت یک ارز و حد سود آن است. طبق فرمول های زیر می توان آنها را محاسبه کرد:
حد ضرر- قیمت ارز= ریسک
حد سود – قیمت ارز = ریوارد
محاسبه نسبت ریسک به ریوارد به خودی خود بسیار ساده است. شما حداکثر ریسک خود را بر سود خالص مورد نظر تقسیم می کنید. اما چطور این کار را می توان انجام داد؟ ابتدا بررسی کنید که در کجا می خواهید وارد معامله شوید. سپس تصمیم بگیرید که در کجا می خواهید سود بدست بیاورید(در صورتی که معامله موفقیت آمیز باشد) و کجا می خواهید حد ضرر خود را قرار دهید (در صورتی که معامله ضرر داشته باشد). اگر می خواهید ریسک خود را به درستی مدیریت کنید توجه به نکات گفته شده خیلی مهم است. معامله گران ماهر قبل از ورود به یک معامله سودهای مورد نظر و همچنین حد ضرر و توقف خود را تعیین می کنند.
اکنون، شما نقاط ورود و خروج خود را تعیین کرده اید، به این معنی که می توانید نسبت ریسک به ریوارد خود را محاسبه کنید. این کار را می توانید با تقسیم ریسک احتمالی خود بر سود احتمالی انجام دهید. هرچه این نسبت پایین تر باشد، سود احتمالی برای هر”واحد” ریسک بیشتر خواهد بود. اجازه دهید تا این را به صورت عملی بررسی کنیم.
نحوه محاسبه ریسک به ریوارد
فرض کنیم که شما می خواهید که وارد یک موقعیت خرید برای بیت کوین شوید. شما تجزیه و تحلیل خود را انجام می دهید و تعیین می کنید که سود شما از قیمت زمان ورود 15 درصد خواهد بود. ضمنا، این سوال به ذهن شما خطور می کند که نقطه ضرر معامله را در کجا باید قرار داد؟ اینجاست که باید حد ضرر و توقف خود را مشخص کنید. در این حالت، شما تصمیم می گیرید که نقطه ضررتان 5 درصد با نقطه ورود فاصله داشته باشد.
شایان ذکر است که این درصدها نباید به صورت تصادفی انتخاب شوند. بلکه شما باید آنها را براساس تجزیه و تحلیل خود از بازارها، سود مورد نظر و حد ضرر و توقف خود تعیین کنید. شاخص های تحلیل تکنیکال می توانند در تعیین حد ضرر و توقف خیلی مفید باشند.
بنابراین، سود مورد نظر شما 15 درصد و زیان احتمالی 5 درصد است. نسبت ریسک به ریوارد شما چقدر است؟ با تقسیم ضرر بر سود می توان به جواب رسید:
یعنی شما برای هر واحد ریسک، احتمالا سه برابر سود دریافت خواهید کرد. به عبارت دیگر، به ازای هر یک دلار ریسک که می کنید، ممکن است سه برابر سود دریافت کنید. بنابراین، اگر موقعیتی به ارزش 100 دلار داشته باشید، نسبت سود به ضرر احتمالی شما 15 به 5 دلار خواهد بود.
نحوه کاهش این نسبت
برای کاهش این نسبت می توانید حد ضرر و توقف خود را نزدیک تر به نقطه ورود به معامله بگیرید. همانطور که در بالا ذکر شد، نقاط ورود و خروج نباید بر اساس انتخاب تصادفی اعداد باشند. آنها باید براساس تجزیه و تحلیل شما از بازار انتخاب شوند. اگر نسبت ریسک به ریوارد معامله ای بالا باشد، ارزش وارد شدن و تعیین حد ضرر و توقف را ندارد. بهتر است که به دنبال یک موقعیت دیگر با نسبت ریسک به ریوارد مناسب باشید.
توجه داشته باشید که موقعیت هایی با اندازه های مختلف می توانند نسبت ریسک به ریوارد یکسانی داشته باشند. برای مثال، اگر شما موقعیتی به ارزش 10000 دلار داشته باشید، این نسبت 500 به 1500 (این نسبت هنوز 1 به 3 است) خواهد بود. این نسبت فقط در صورتی تغییر می کند که شما موقعیت نسبی هدف و حد ضرر و توقف خود را تغییر دهید.
نسبت ریوارد به ریسک
لازم به ذکر است که بسیاری از معامله گران این محاسبه را برعکس انجام می دهند و در عوض نسبت ریوارد به ریسک را محاسبه می کنند. اما چرا؟ این فقط مربوط به اولویت بندی است. برخی این روش را بهتر و آسان تر درک می کنند. محاسبه این نسبت دقیقا برعکس فرمول نسبت ریسک به ریوارد است. بنابراین، نسبت ریوارد به ریسک شما در مثال بالا 3=5÷ 15 خواهد بود. همان طور که انتظار دارید، نسبت ریوارد به ریسک بالا بهتر از نسبت ریوارد به ریسک پایین است.
نمونه ای از معامله با نسبت ریوارد به ریسک 3.28
ریسک در مقابل ریوارد
فرض کنیم که در باغ وحشی هستیم و می خواهیم شرط بندی کنیم. من به شما 1 بیت کوین می دهم، اگر شما به داخل قفس پرندگان بروید و با دستان خود به یک طوطی غذا بدهید.ریسک احتمالی چیست؟ دو حالت وجود دارد. حالت اول: چون شما می خواهید کاری را بکنید که طبق قوانین مجاز به آن نیستید، با برخورد مامور باغ وحش مواجه خواهید شد. حالت دوم، شما موفق به انجام آن می شوید و 1 بیت کوین را دریافت خواهید کرد.
حال گزینه دیگری را پیشنهاد می کنیم. اگر شما با دست خالی به قفس ببر بروید و به آن گوشت خام بدهید، به شما 1.1 بیت کوین داده خواهد شد. ریسک احتمالی در اینجا چیست؟ مطمئنا، مامور باغ وحش با شما برخورد خواهد کرد و مانع این کار خواهد شد. اما این احتمال هم وجود دارد که ببر به شما حمله کند و صدمات جدی به شما وارد کند. از طرفی، مقدار سود شما کمی بیشتر از مورد طوطی است و اگر موفق شوید، بیت کوین دریافتی شما کمی بیشتر از مورد قبلی خواهد شد.
کدام معامله بهتر است؟ از نظر تکنیکال، هر دو معامله بد هستند، چون شما نباید اینگونه بی مقدمه اقدام کنید. البته، ریسک شما در مورد شرط ببر بیشتر خواهد شد، در حالی که سود شما از آن کمی بیشتر از مورد طوطی خواهد بود.
به روشی مشابه، بسیاری از معامله گران به دنبال شروع معامله از جایی هستند که سود بیشتری نسبت به ضرر خود دارند. به این عمل فرصت نامتقارن می گویند (سود احتمالی بیشتر از ضرر احتمالی است).
نرخ برنده شدن
نکته مهم حد ضرر به دلار یا به درصد؟ بعدی که باید به آن توجه کرد، نرخ برنده شدن است. این نرخ از تقسیم تعداد معاملات برنده (سود ده) بر تعداد معاملات بازنده (زیان ده) به دست می آید. برای مثال، اگر نرخ برد شما 60 درصد است، در 60 درصد از معاملات (به طور متوسط) سود کسب خواهید کرد. چگونه می توان از این نرخ در مدیریت ریسک استفاده کرد؟
با این وجود، برخی از معامله گران می توانند با نرخ برد بسیار کم سودآوری بالایی داشته باشند. چرا؟ زیرا نسبت ریسک به ریوارد در تنظیمات معاملات شخصی آنها در یک حد مناسب است. اگر آنها تنظیمات خود را با نسبت 1 به 10 انجام دهند، احتمالا در 9 معامله متوالی زیان خواهند کرد و در یک معامله سر به سر (نه سود و نه زیان) خواهند شد. در این صورت، آنها باید از این 10 معامله دو معامله را ببرند تا به سود برسند.
حرف آخر
در این مطلب فهمیدیم که نسبت ریسک به ریوارد چیست و چگونه معامله گران می توانند آن را در برنامه معاملاتی خود بگنجانند. وقتی که صحبت از ریسک پذیری در یک استراتژی مدیریت پول به میان می آید، محاسبه این نسبت ضروری است .
از طرفی، داشتن یک دفتر وقایع روزانه برای ثبت جزئیات معاملات خیلی مهم است. با نوشتن جزئیات معاملات خود می توانید تصویر دقیق تری از عملکرد استراتژی های خود بدست بیاورید. بعلاوه، می توانید از آنها برای دارایی های مختلف و در شرایط مختلف بازار استفاده کنید.
از نسبت ریسک به ریوارد می توان برای اولویت بندی موقعیت های خرید استفاده کرد. در صورتی که معامله گر نسبت به خرید دو یا چند ارز تردید داشته باشد و تمام آنها به لحاظ تکنیکال و فاندامنتال موقعیت های خوبی برای خرید باشند، می تواند به کمک این نسبت یکی از آنها را که ریسک به ریوارد کمتری دارد، انتخاب کند.
ناگفته نماند که نسبت ریسک به ریوارد فقط یک عدد است که براساس پارامترهای احتمالی تعیین شده و این نسبت ملاک صددرصد ورود به یک موقعیت معاملاتی نیست. به طور خلاصه، در بازارها فرصت های مطلوب و ایده آل زیادی را می توان یافت و دلیلی برای ریسک بیشتر برای دستیابی به سود کمتر وجود ندارد. برای سود بردن از یک معامله باید یک برنامه دقیق معاملاتی داشته باشید. این برنامه باید به شما بگوید که دقیقا چه زمانی و در کجا وارد یک موقعیت معاملاتی شوید و هدف ها و حدود ضرر و توقف خود را باید در کجا و تحت چه شرایطی انتخاب کنید.
دیدگاه شما