7 اشتباه رایج در تحلیل تکنیکال(TA)
تحلیل تکنیکال کار دشواری است! اگر برای مدتی معاملات انجام داده باشید، میدانید که اشتباه کردن بخشی از بازی است. در حقیقت هر معاملهگری ممکن است دچار ضرر و زیان شود حتی معامله گران باتجربه.
بنابراین، اشتباهات بدیهی وجود دارد که تقریباً هر فرد مبتدی هنگام شروع کار انجام میدهد. بهترین معامله گران همیشه روشنفکر، منطقی و آرام هستند. آنها برنامه خود را میدانند و تنها آنچه از شرایط بازار درمییابند را مدنظر دارند.
اگر قصد دارید موفق شوید، باید این کار را انجام دهید. داشتن این خصوصیات به شما کمک میکند تا مدیریت ریسک انجام دهید، اشتباهات خود را تحلیل کنید، روی نقاط قوت خودکار کنید و دائم تجربه کسب کنید. سعی کنید تا آرامترین فرد حاضر در اتاق باشید، بهویژه زمانی که همهچیز به نظر دشوار میرسند.
اکنون باید دید که چگونه میتوان از وقوع واضحترین اشتباهات جلوگیری کرد.
شما میتوانید به صورت اصولی توسط یک مرکز معتبر آموزش ارزهای دیجیتال در قالب سوپر دوره ارز دیجیتال مشاهده کنید
تحلیل تکنیکال یکی از پرکاربردترین روشهای تحلیل بازارهای مالی است که میتواند برای تمام بازارهای مالی از قبیل سهام، فارکس، طلا یا رمزارز مورداستفاده قرار گیرد.
بااینکه مفاهیم اصلی تحلیل تکنیکال را میتوان بهسادگی فراگرفت، تسلط کامل بر آن نیز کار سختی است. زمانی که درصدد کسب مهارت جدید هستید، اشتباه کردن در این مسیر کاملاً طبیعی است. این موضوع در مورد معاملهگری و سرمایهگذاری میتواند زیانآور باشد. اگر مراقب نباشید و از اشتباهات خود درس نگیرید، بخش مهمی از سرمایه خود را در معرض از دست دادن قرار میدهید. درس گرفتن از اشتباهات بسیار خوب است اما تلاش برای اشتباه نکردن بهتر است.
این مقاله برخی از اشتباهات رایج در مورد تحلیل تکنیکال را به شما معرفی میکند. اگر تازه مشغول به معاملهگری شدهاید، باید در ابتدا با اصول اولیه تحلیل تکنیکال آشنا شوید. مقالههای تحلیل تکنیکال و 5 اندیکاتور ضروری مورد استفاده در تحلیل تکنیکال را مطالعه کنید.
رایجترین اشتباهات تریدرها در تحلیل تکنیکال
- 1.رها کردن کار پیش از ورود ضرر بیشتر
این بخش را با نقلقولی از اد سیکوتا (Ed Seykota) معاملهگر کالا آغاز میکنیم:
«اجزای یک معامله خوب عبارتاند از: (1) رها کردن کار پیش از ورود ضرر بیشتر، (2) رها کردن کار پیش از ورود ضرر بیشتر و (3) رها کردن کار پیش از ورود ضرر بیشتر. اگر این سه قانون را دنبال کنید فرصتی به دست خواهید آورد.»
به نظر گام سادهای میرسد، اما تأکید بر اهمیت آن همیشه کار درستی است. زمانی که صحبت از معاملهگری و سرمایهگذاری میشود، حفظ سرمایه باید اولویت اول شما باشد.
آغاز معاملهگری کار سختی است. برای شروع معامله باید این رویکرد را دنبال کنید: گام اول برنده شدن نیست بلکه نباختن است. به همین علت شروع معاملهگری با پوزیشن کوچکتر یا حتی استفاده نکردن از وجوه واقعی بهتر است. برای مثال قراردادهای آتی Binance یک شبکه تست دارند که میتوانید در آن استراتژیهای خود را پیش از اینکه روی پول واقعی خود ریسک کنید، تست کنید. به اینترتیب میتوانید از سرمایه خود محافظت کنید و تنها زمانی روی آن ریسک کنید که به نتایج خوبی دستیافته باشید.
تعیین حد ضرر (stop-loss) کاری خردمندانه است. معاملات شما باید یک نقطه نامعتبر شدن (invalidation point) داشته باشند. در این نقطه است که اشتباه خود را میپذیرید و اذعان میدارید که ایده معاملاتی شما اشتباه بود. اگر از این طرز فکر در معاملات خود استفاده نمیکنید، احتمالاً در درازمدت عملکرد خوبی نخواهید داشت. حتی یک معامله بد میتواند برای پرتفوی شما مضر باشد و باید جلوی این ضرر را با امید به بهبود شرایط بازار بگیرید.
- 2.انجام معامله بیشازاندازه (overtrading)
زمانی که یک معاملهگر فعال هستید، معمولاً این اشتباه رخ میدهد که همیشه باید مشغول معامله باشید. معامله شامل تحلیل فراوان و گاهی تنها نشستن و صبر کردن است اگر استراتژیهای معاملاتی داشته باشید، باید مدتی منتظر بمانید تا یک سیگنال مناسب برای ورود به معامله پیدا کنید. برخی از معامله گران در کمتر از سه معامله در سال وارد میشوند و با اینوجود سود قابلتوجهی به دست میآورند.
این نقلقول جسی لیورمور که معاملهگر پیشرو در معاملات روزانه است را بررسی میکنیم:
«پول درآوردن با نشستن صورت میگیرد نه معامله کردن»
به خاطر خود معامله وارد یک معامله نشوید. لازم نیست همیشه در یک معامله باشید. در حقیقت، گاهی اوقات با توجه به شرایط بازار تنها باید صبر کرد تا فرصتی پیش بیاید. به این صورت سرمایه خود را حفظ میکنید و زمانی که فرصت مناسب معاملاتی پیش بیاید از آن استفاده میکنید. باید به خاطر داشت که همیشه فرصتهایی پدیدار میشوند، تنها باید برای یافتن آنها صبر کنید.
تأکید بیشازاندازه بر بازههای زمانی کوچکتر، یک خطای معاملاتی مشابه است. تحلیل صورت گرفته روی بازههای زمانی بزرگتر، موثقتر از تحلیل صورت گرفته روی بازههای زمانی کوچکتر است. از اینرو، بازههای زمانی کوچک نویز زیادی در بازار ایجاد میکنند و اغلب شما را ترغیب به ورود به معامله میکنند. بااینکه اسکالپرها و معامله گران سودآور موفق بسیاری وجود دارند، انجام معامله در بازههای زمانی کوچکتر معمولاً سبب ایجاد نسبت ریسک/ریوارد (risk/reward ratio) بدی میشود. ازآنجاییکه این استراتژی معاملاتی ریسک زیادی دارد، به افراد مبتدی توصیه نمیشود.
- 3.معاملات انتقامجویانه (Revenge trading)
مسلماً معامله گران پسازاینکه متحمل ضرر میشوند درصدد جبران برمیآیند. این نوع معاملات را معاملات انتقامجویانه مینامیم. چه تصمیم داشته باشید یک تحلیلگر تکنیکال باشید، یا یک معاملهگر روزانه یا حتی یک معاملهگر سوئینگ، تفاوتی نمیکند، اجتناب از تصمیمگیریهای احساسی بسیار مهم است.
زمانی که همهچیز خوب پیش میرود، یا حتی زمانی که اشتباهات کوچک انجام میدهید، آرام ماندن کار سادهای است؛ اما اگر همهچیز اشتباه بهپیش برود میتوان آرام ماند؟ آیا میتوانید بااینکه میبینید دیگران از وضعیت موجود احساس ترس کردهاند، طرح معاملاتی خود را ادامه دهید؟
به کلمه «تحلیل» در تحلیل تکنیکال توجه کنید. طبیعتاً این کلمه نشانگر رویکردی تحلیلی به بازارها است. ازاینرو، چرا عجله کنید و تصمیمات احساسی در این بازه زمانی بگیرید؟ اگر میخواهید یکی از بهترین معاملهگرها باشید، باید بتوانید حتی پس از وقوع اشتباهات بزرگ آرامش خود را حفظ کنید. تصمیمگیریهای احساسی انجام ندهید و بر حفظ طرز فکر منطقی و تحلیلی خود تمرکز کنید.
انجام معامله بلافاصله پس از یک ضرر هنگفت موجب ضررهای بیشتر میشود. ازاینرو برخی از معامله گران پس از یک ضرر هنگفت تا مدتی دست به معامله نمیزنند. بهاینترتیب میتوانند شروعی تازه داشته باشند و با ذهن باز به معاملهگری مجدد بپردازند.
- 4.بهراحتی تغییر عقیده نمیدهید
اگر قصد دارید که معاملهگر موفقی باشید، سعی کنید طرز فکر خود را تغییر دهید. شرایط بازار میتوانند بهسرعت و دائماً تغییر کنند. شما بهعنوان یک معاملهگر باید قادر به تشخیص این تغییرات باشید و خود را با آنها مطابقت دهید. یک استراتژی که در یک بازار کاربرد بسیاری دارد ممکن است در بازار دیگری بلااستفاده باشد.
پاول تودور جونز (Paul Tudor Jones) معاملهگر افسانهای در مورد پوزیشنهای خود میگوید:
«هرروز اینطور فرض میکنم که همه پوزیشنهایی که دارم اشتباه هستند»
این طرز فکر به شما کمک میکند تا از زاویهای دیگر پوزیشن خود را بررسی کنید و نقاط ضعف آن را ببینید. بهاینترتیب ایده سرمایهگذاری (و تصمیمگیری) شما قابلدرکتر خواهند بود.
همچنین نکته دیگری را میتوان دریافت: تمایلات شناختی. تمایلات میتوانند بر تصمیمگیری و قضاوت شما تأثیر بگذارند و دامنه احتمالاتی را که میتوانید مدنظر قرار دهید محدود سازند. حداقل مطمئن شوید که تمایلات شناختی که بر طرح معاملاتی شما تأثیر میگذارند را درک میکنید تا بتوانید پیامدهای آن را کاهش دهید.
- 5.شرایط نامساعد بازار را نادیده میگیرید
گاهی اوقات ویژگیهای قابل پیشبینی تحلیل تکنیکال چندان قابلاطمینان نیستند. این ویژگیها میتوانند رویدادهای black swan باشند یا دیگر شرایط نامساعد بازار که تحت تأثیر احساسات و روانشناسی توده (mass psychology) قرار دارند. درنهایت میزان عرضه و تقاضا کنترلکننده بازار هستند و گاهی اوقات یکی از طرفها (عرضه یا تقاضا) بیشتر از دیگری است و عدم توازن ایجاد میکند.
مثال شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index(RSI)) که یک اندیکاتور ممنتوم (momentum) است را در نظر بگیرید. اگر در کل عدد زیر 30 باشد دارایی نشان دادهشده روی نمودار اشباع فروش در نظر گرفته میشود. آیا به این معنا است که زمانی که عدد شاخص قدرت نسبی به زیر 30 میرود سیگنالی برای انجام معامله است؟ مسلماً نه! آنچه برداشت میشود این است که ممنتوم بازار از سوی فروشنده تعیین میشود. بهعبارتدیگر نشانگر قدرتمندتر بودن فروشندگان نسبت به خریداران است.
شاخص قدرت نسبی میتواند در طی شرایط خارقالعاده بازار به بالاترین سطح برسند. همچنین میتواند تا اعداد تکرقمی که به حداقل عدد یعنی صفر نزدیک هستند، کاهش یابد. حتی چنین اشباع فروشی به این معنا نیست که وقوع یک بازگشت نزدیک است.
اگر بر اساس اینکه عدد ابزارهای تکنیکال به بالاترین میزان رسیدهاند تصمیم اشتباهی بگیرید، احتمال دارد پول زیادی را از دست بدهید. این موضوع بهویژه در طی رویدادهای black swan که خواندن پرایس اکشن بسیار سخت است، صحت دارد. در طی چنین زمانهایی بازارها در یکجهت پیش میروند و هیچ ابزار تحلیلی قادر به متوقف ساختن آنها نیست. به همین علت باید همیشه دیگر فاکتورها را نیز مدنظر قرارداد و به یک ابزار بسنده نکنید.
- 6.فراموش میکنید که تحلیل تکنیکال بازی احتمالات است
گاهی اوقات ویژگیهای قابل پیشبینی تحلیل تکنیکال چندان قابلاطمینان نیستند. این ویژگیها میتوانند رویدادهای black swan باشند یا دیگر شرایط نامساعد بازار که تحت تأثیر احساسات و روانشناسی توده (mass psychology) قرار دارند. درنهایت میزان عرضه و تقاضا کنترلکننده بازار هستند و گاهی اوقات یکی از طرفها (عرضه یا تقاضا) بیشتر از دیگری است و عدم توازن ایجاد میکند.
مثال شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index(RSI)) که یک اندیکاتور ممنتوم (momentum) است را در نظر بگیرید. اگر در کل عدد زیر 30 باشد دارایی نشان دادهشده روی نمودار اشباع فروش در نظر گرفته میشود. آیا به این معنا است که زمانی که عدد شاخص قدرت نسبی به زیر 30 میرود سیگنالی برای انجام معامله است؟ مسلماً نه! آنچه برداشت میشود این است که ممنتوم بازار از سوی فروشنده تعیین میشود. بهعبارتدیگر نشانگر قدرتمندتر بودن فروشندگان نسبت به خریداران است.
شاخص قدرت نسبی میتواند در طی شرایط خارقالعاده بازار به بالاترین سطح برسند. همچنین میتواند تا اعداد تکرقمی که به حداقل عدد یعنی صفر نزدیک هستند، کاهش یابد. حتی چنین اشباع فروشی به این معنا نیست که وقوع یک بازگشت نزدیک است.
اگر بر اساس اینکه عدد ابزارهای تکنیکال به بالاترین میزان رسیدهاند تصمیم اشتباهی بگیرید، احتمال دارد پول زیادی را از دست بدهید. این موضوع بهویژه در طی رویدادهای black swan که خواندن پرایس اکشن بسیار سخت است، صحت دارد. در طی چنین زمانهایی بازارها در یکجهت پیش میروند و هیچ ابزار تحلیلی قادر به متوقف ساختن آنها نیست. به همین علت باید همیشه دیگر فاکتورها را نیز مدنظر قرارداد و به یک ابزار بسنده نکنید.
- 7.دیگر معامله گران را کورکورانه دنبال میکنید
اگر میخواهید در هر مهارتی بهترین باشید، باید همیشه سعی در بهبود آن مهارت داشته باشید. این مسئله بهویژه زمانی درست است که بحث معامله در بازارهای مالی باشد. در حقیقت تغییر شرایط بازار این مسئله را الزامی میسازد. یکی از بهترین روشهای یادگیری، دنبال کردن تحلیلگران تکنیکال و معامله گران باتجربه است.
بااینوجود، اگر تمایل دارید همیشه در این کار خوب باشید باید نقاط قوت خود را پیدا کنید و آنها را تقویت کنید. میتوان آن را edge شما نامید، یعنی آنچه شما را بهعنوان یک معاملهگر متفاوت از دیگران میسازد.
اگر مصاحبههای انجامشده با معامله گران موفق را مطالعه کنید، متوجه خواهید شد که استراتژیهای کاملاً مختلفی دارند. در حقیقت، ممکن است یک استراتژی برای یک معاملهگر مناسب باشد و برای دیگری نه. روشهای بسیاری برای کسب سود از بازار وجود دارد. تنها باید ببینید که کدام روش باشخصیت و سبک معاملاتی شما تناسب بیشتری دارد.
ورود به یک معامله بر اساس تحلیل فرد دیگر شاید چند بار کارایی داشته باشد. بااینوجود اگر از دیگر معامله گران بدون اینکه موضوع اصلی را بدانید پیروی کنید، در درازمدت با مشکلاتی روبرو خواهید شد. البته به این معنا نیست که نباید دیگران را دنبال کرد و از آنها آموخت. موضوع مهم بعدی این است که آیا با ایده معاملاتی موافق هستید و با سیستم معاملاتی شما مطابقت دارد یا نه. نباید از دیگران کورکورانه پیروی کرد، حتی اگر باتجربه و شناختهشده هستند.
کلام آخر:
اگر میخواهید در هر مهارتی بهترین باشید، باید همیشه سعی در بهبود آن مهارت داشته باشید. این مسئله بهویژه زمانی درست است که بحث معامله در بازارهای مالی باشد. در حقیقت پنج اشتباه رایج معامله گران مبتدی تغییر شرایط بازار این مسئله را الزامی میسازد. یکی از بهترین روشهای یادگیری، دنبال کردن تحلیلگران تکنیکال و معامله گران باتجربه است.
بااینوجود، اگر تمایل دارید همیشه در این کار خوب باشید باید نقاط قوت خود را پیدا کنید و آنها را تقویت کنید. میتوان آن را edge شما نامید، یعنی آنچه شما را بهعنوان یک معاملهگر متفاوت از دیگران میسازد.
اگر مصاحبههای انجامشده با معامله گران موفق را مطالعه کنید، متوجه خواهید شد که استراتژیهای کاملاً مختلفی دارند. در حقیقت، ممکن است یک استراتژی برای یک معاملهگر مناسب باشد و برای دیگری نه. روشهای بسیاری برای کسب سود از بازار وجود دارد. تنها باید ببینید که کدام روش باشخصیت و سبک معاملاتی شما تناسب بیشتری دارد.
ورود به یک معامله بر اساس تحلیل فرد دیگر شاید چند بار کارایی داشته باشد. بااینوجود اگر از دیگر معامله گران بدون اینکه موضوع اصلی را بدانید پیروی کنید، در درازمدت با مشکلاتی روبرو خواهید شد. البته به این معنا نیست که نباید دیگران را دنبال کرد و از آنها آموخت. موضوع مهم بعدی این است که آیا با ایده معاملاتی موافق هستید و با سیستم معاملاتی شما مطابقت دارد یا نه. نباید از دیگران کورکورانه پیروی کرد، حتی اگر باتجربه و شناختهشده هستند.
متداول ترین ترس ها در دنیای معامله گری
"وارن بافت" از همان ابتدای ورود به دنیای سرمایهگذاری، استراتژی معاملاتی خود را پایهگذاری کرد و به آن پایبند بود. از جمله عللی که باعث شد وی در دوره رکود سهام شرکتهای فناوری، پایدار باقی بماند، همین موضوع است. منتقدان، بافت را بخاطر سرمایهگذاری نکردن در سهام تکنولوژی، شدیداً مورد انتقاد قرار دادند. اما در زمان شکست حباب قیمتی شرکتهای فناوری، منتقدان مجبور به سکوت شدند. در واقع وارن بافت با احساس راحتی در منطقه امن خودش و پایبندی به آن؛ تعریف افق سرمایهگذاری بلند مدت و مشخص را قابل درک کرد. او در مقابل هیجانات و جو روانی موجود در بازار ایستاد و تقریباً از بیشتر بحرانهای مالی، در امان ماند و با اتکا بر تخصص سرمایهگذاری خود در بلند مدت، عملکرد فوقالعادهای را به دست آورد.
نقش ترس
عموماً افراد تمایل دارند در کمترین زمان ممکن، بیشترین ثروت را به دست آورند؛ همین زیادهخواهی موجب به وجود آمدن حرص و طمع میشود. ذهنیت "یک شبه ثروتمند شدن" و داشتن استراتژی معاملاتی مشخص و پایبند بودن به آن استراتژی، توانایی حفظ سود را کاملاً تحت تأثیر قرار میدهد. "آلن گرین اسپن"، رئیس پیشین فدرال رزرو در مورد افرادی که سودای ثروت زود هنگام را دارند، میگوید: "این مدل کسب ثروت نامتعارف و نامعقول است." درست مانند طمع، ترس هم میتواند بازار را تحت تأثیر قرار دهد. هنگامی که بازارهای مالی برای دورههای طولانی دچار سقوط و رکود میشوند، احساس ترس از زیان بیشتر، در میان معاملهگران به وجود میآید. یک مثال قدیمی در والاستریت وجود دارد که میگوید: "سرمایهگذاری در بورس یعنی زندگی با ترس و طمع!" در واقع ترس یک راه طبیعی و غریزی است برای آنکه از موقعیتهایی که ما را در خطر قرار میدهند دوری کنیم. ترس اغلب به عنوان دلیلی برای عدم ورود به معامله یا بستن معامله پیش از موعد مقرر دیده میشود.
معاملهگران را از نظر ترس در معامله به دو گروه تقسیمبندی میکنند:
معاملهگران حرفهای که از نظر روانی متعادل هستند: معاملهگران حرفهای و باسابقه بالا بعد از شروع معاملات، ترسی را تجربه میکنند که کاملاً عادی و جزئی از ذات بازار مالی است. اما این دسته از معاملهگران حرفهای با ترس خود کنار آمده و آن را متعادل نگاه میدارند.
معاملهگران مبتدی که از نظر روانی متعادل نیستند: بیشتر افرادی که اقدام به فعالیت در بورس میکنند، چنین متصورند که به درآمد رویایی در بورس خواهند رسید. از آنجا که این افراد اطلاعات و تجربههای اندک در این حوزه دارند، با ترس فراوان (حتی در هنگام سود قطعی) اقدام به معامله میکنند، از جمله این ترسها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1) ترس از زیان
مسلماً افراد دوست ندارند که زیان کنند و چیزی را از دست بدهند. معاملهگران مبتدی در هنگام زیان، به شدت میترسند و همین ترس باعث میشود که به امید برگشت قیمت، سرمایه خود را از معامله خارج نکنند. در برخی موارد اولویت افراد در این است که زیان نکنند؛ تحقیقات روانشناسی نشان میدهد، قدرت زیان از نظر روانی دو برابر سود است؛ که این ترس گاهی باعث تصمیماتی میشود که زیان بیشتری به همراه دارد.
2) ترس از جا ماندن از بازار
در اکثر مواقع، چند معامله اول منتهی به سود میشود، زمانی که بازار در چند هفته به صورت مداوم افت کند، معاملهگر در این ترس فرو میرود که بازار خوب به اتمام رسیده است و دست از معامله برمیدارد، ولی ناگهان قیمت آن صعودی میشود و معاملهگر تصمیم به خرید آن میگیرد، این در حالی است که بازار نقطه اوج خود را تجربه کرده است و بازار نزولی میشود.
3) ترس از عدم آگاهی
ممکن است روند بازار بر خلاف جهت معاملهگر حرکت کند و باعث به وجود آمدن یک نیروی ناشناخته در معاملهگر شود که تاکنون آن را تجربه نکرده است. همچنین وقتی بازار به نفع معاملهگر حرکت میکند، نمیداند که باید چه کاری انجام دهد و چگونه از این رشد بهترین استفاده را ببرد. این موضوع ناشی از ندیدن آموزشهای لازم و کافی است. این ترس بیشتر گریبانگیر افراد مبتدی میشود؛ زیرا تصور میکنند که معاملهگری یک شغل رویایی است.
4) ترس ناشی از مواجهه با خبرهای متفاوت
تمام معاملهگران مبتدی در این مورد مشترک هستند که صحبتهای دیگران، شایعات، خبرها روی تصمیمگیری نهایی آنها تأثیرگذار میباشد؛ به همین دلیل حتی خبرهای بیاهمیتی که در تضاد با اصول اولیه فکری آنها در باز کردن معامله است، باعث بهوجود آمدن ترس در آنها میشود.
5) ترس از نبودن آینده کاری
ترس مربوط به انجام چیزی در آینده است؛ چون ما نمیدانیم در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد. معاملهگران مبتدی هرگز نمیتوانند عمیقاً باور کنند که کار معاملهگری یک شغل دائمی برای آنها است. از آنجا که تصوری از مسیر معاملهگری ندارند، همیشه از آمدن روزی که کلیه سرمایه خود را از دست بدهند، میترسند.
6) ترس از اشتباه
در دنیای معاملهگری حتی بزرگان هم ممکن است اشتباه کنند و اشتباه کردن به معنای بد بودن شخصیت یا عدم تواناییهای فردی نیست. بسیاری از معاملهگران بزرگ بر این باور هستند که در دنیای معاملهگری دو حالت وجود دارد: یا موفق میشویم یا چیز جدیدی یاد میگیریم؛ که در معاملات بعدی به سود ما تمام میشود، بنابراین اشتباه و شکست مقدمهای برای پیروزیهای بعدی است.
7) ترس از دست دادن سود
یکی از اصلیترین دلایلی که افراد وارد دنیای معاملهگری میشوند این است که به سود برسند و سرمایه خود را رشد دهند. خوشحالی پس از رشد سرمایه باعث به پنج اشتباه رایج معامله گران مبتدی پنج اشتباه رایج معامله گران مبتدی وجود آمدن ترس از دست دادن سرمایه میشود، به همین دلیل پس از رشد اندک، سرمایه خود را از بازار خارج میکنند.
چگونه میتوان ترس را کنترل کرد؟
روشهای مختلفی وجود دارد که با استفاده از آن میتوان احساسات را کنترل کرد و مطمئن شد که ترس بر روند معاملات تأثیر نمیگذارد.
برنامه معاملاتی داشته باشید: برای اینکه هنگام معاملهگری از هرگونه احساسات خالی باشید، باید یک برنامه معاملاتی برای خود داشته باشید. از اشتباهات رایج که میتواند در اثر نداشتن برنامه معاملاتی رخ دهد عبارتاند از: استفاده از اهرم بیش ازحد، حذف حد زیان، دو برابر کردن حجم در یک معامله بازنده و غیره.
استفاده از حجم معاملاتی پایین: یکی از سادهترین راهها برای کاهش تأثیر احساسات بر معاملات کاهش حجم معاملات است. این یکی از بهترین توصیههایی است که میتوان به معاملهگران کرد.
از دیگران بیاموزید: احساسات نقش مهمی در معاملهگری دارد. اکثر معاملهگران بیش از آنکه در معاملات سودده خود سود کسب کنند، در معاملات زیانده خود (که اتفاقا تعدادشان از موارد سودده نیز کمتر است) زیان میکنند. همین امر موجب میشود که در نهایت با زیان بازار را ترک کنند.
5 اشتباه رایج که یک تازه کار در بازار بیت کوین مرتکب می شود
5 اشتباه رایج که یک تازه کار در بازار بیت کوین مرتکب می شود
5 اشتباه رایج که یک تازه کار در بازار بیت کوین مرتکب می شود
5 اشتباه رایج که یک تازه کار در بازار بیت کوین مرتکب می شود را بررسی می کنیم.
تازه کار بودن در هر کاری می تواند یک چیز ترسناک باشد. اگرچه اشتباهات بهترین راه برای یادگیری هستند، اما شاید بهتر باشد تا حد امکان کمتر انجام دهید. امروز، ما در مورد برخی از بزرگترین اشتباهاتی که به عنوان یک تازه کار می توانید مرتکب شوید صحبت خواهیم کرد.
1. تحقیق نکردن درباره ارز دیجیتال
این ممکن است بزرگترین اشتباه از همه اشتباهات احتمالی شما باشد. در مورد هر چیزی که می خواهید وارد آن شوید، یادگیری نحوه نواختن گیتار یا ترید ارزهای دیجیتال انجام تحقیق بسیار مهم است. تحقیق مهم است زیرا هنگام مواجهه با تصمیماتی مانند خرید و فروش، باید بتوانید به خودتان اعتماد کنید.
این پول شماست و اگرچه به دنبال مشاوره کمک می پنج اشتباه رایج معامله گران مبتدی کند، اما در نهایت باید در مورد پول خود تصمیم بگیرید. ایجاد یک پایگاه دانش با تحقیق برای آسانتر کردن و روان کردن تجارت ارزهای دیجیتال ضروری است. ادامه دهید و ویدیوها را تماشا کنید، کتابها و مقالات را بخوانید، و در انجمنها ورق بزنید تا تحقیق را شروع کنید.
2. پیدا نکردن یک منبع خوب در رابطه با ارز دیجیتال
یکی از جالبترین چیزها در مورد بیتکوین که کاتالیزور ارزهای دیجیتال است این است که در حال حاضر چندین انجمن ایجاد شدهاند. با استفاده از این انجمن ها، شما می توانید با گروهی از افرادی که همگی در یک مسیر هستند، سؤال بپرسید و مشاوره معاملاتی بخواهید. این انجمنها نه تنها برای یادگیری آنقدر که باید بدانید، بلکه برای لذت بردن از سواری با دیگر معاملهگران خوب هستند.
تیم اُرجیست در مجله خبری خود بهترین و مهم ترین خبر ها و اطلاعات کامل را در اختیار کاربران خود پیرامون ارز دیجیتال قرار داده.
3. صبر نکردن
همه کسانی که به ترید ارز دیجیتال علاقه دارند می دانند که چقدر این ترن هوایی کارآمد است و به راحتی می توان خود را در احساسات خود گم کرد. ممکن است سخت باشد، اما باید برای نوسانات بیت کوین آماده باشید و مهمتر از همه نترسید. هنگامی که شروع به وحشت کردید، در نهایت به خرید و/یا فروش وحشت زده خواهید رسید. صبور بودن تنها در مورد استراتژی HODL-ing صدق نمی کند، بلکه حتی در معاملات کوتاه مدت نیز کاربرد دارد.
اگر معامله روزانه انجام میدهید یا میروید، باید برنامهای برای آن داشته باشید و صبورانه به آن برنامه پایبند باشید.
4. فروش زمانی که “به اندازه کافی بالا” است
مشابه شماره 3، فروش زمانی که “به اندازه کافی بالا باشد” نشانه ترس یا وحشت را نشان می دهد. چرا به یک چیز خوب رضایت می دهید در حالی که پتانسیل عالی بودن را دارد؟ وقتی صحبت از ترید با بیت کوین می شود، داشتن یک برنامه با یک بازی پایانی قابل دستیابی بسیار مهم است. با نوسانات بیت کوین، ممکن است سخت باشد که به طور کامل به برنامه خود پایبند باشید، اما داشتن یک برنامه برای همین است: تعیین هدف برای رسیدن به آن.
5. FOMO یا ترس از دست دادن سرمایه
FOMO یا ترس از دست دادن، نقشی در سرمایه گذاری بیت کوین در همه جا ایفا می کند، به خصوص پس از رونق در اواخر سال 2017. افراد زیادی بودند که از خود می پرسیدند “اگر می دانستم …”. این چیزی است که احتمالا اکثر ما در گذشته احساس کرده ایم. ما باید بدانیم که ارزهای دیجیتال هر روز فرصت های جدیدی را برای ما به ارمغان می آورند. بهتر است به جای اینکه احساس بدی داشته باشیم و به گذشته معطوف شویم، در مورد موضوع بزرگ بعدی تحقیق کنیم.
آیا قبلاً این اشتباهات را پشت سر گذاشته اید؟ آیا چیزی را کنار گذاشتیم؟ آن را در بخش نظرات پایین با ما به اشتراک بگذارید.
نحوه مدیریت احساسات در معامله
چگونه حضوری موفق در بورس داشته باشیم
اگر بدانیم هنگام معامله و انتخاب سهم و یا ترکیبی از سهام مختلف چگونه احساسات خود را کنترل کنیم پنج اشتباه رایج معامله گران مبتدی میتوانیم از بروز شکست جلوگیری کرده و موفق شویم. وضعیت روحی و روانی شما تأثیر زیادی در تصمیمگیریهایتان دارد، به ویژه اگر تازه کار هستید. حفظ آرامش برای انجام معاملات مهم است. در این مقاله، ما جنبه روانشناسی در معاملات روزانه و حتی بلند مدت را برای معاملهگران مبتدی و باتجربه بررسی میکنیم و نکاتی را در مورد چگونگی انجام معامله بدون دخالت احساسات ارائه میدهیم.
اهمیت کنترل احساسات در حین معامله
اهمیت کنترل احساسات در معاملات را نمیتوان نادیده گرفت.
تصور کنید که پیش از گزارش اشتغال و آمار بیکاری معامله کردهاید با این انتظار که اگر تعداد مشاغل گزارش شده بیشتر از پیشبینیها باشد، قیمت طلا و یا سهمتان به سرعت افزایش مییابد و شما میتوانید در کوتاه مدت سود زیادی کسب کنید.
گزارش اشتغال منتشر میشود و همانطور که امیدوار بودید، تعداد مشاغل از پیشبینیها بیشتر است. اما به دلایلی، قیمتها سقوط میکنند!
شما به تمام تجزیه و تحلیلهایی که انجام دادهاید، به تمام دلایلی که باعث افزایش قیمت طلا و یا سهمتان میشد، فکر میکنید و هرچه بیشتر فکر کنید، ارزش طلا و سهمتان کمتر میشود
همانطور که میبینید رنگ سهامهایی که خریدهاید قرمز میشود، زانوهایتان بی اختیار تکان میخورد، احساساتتان جریحهدار میشود و واکنش «جنگ یا گریز» رخ میدهد، این پاسخ فیزیولوژیکی اغلب مانع رسیدن ما به اهدافمان میشود و میتواند برای معاملهگران بسیار مشکلساز باشد.
معاملهگران حرفهای به شانس اعتقادی ندارند و با یک تصمیم عجولانه به سرمایه خود آسیب نمیرسانند. آنها اجازه نمیدهند یک حرکت اشتباه کل زندگیشان را خراب کند.
برای یادگیری به حداقل رساندن معاملات احساسی، باید تمرینات زیادی انجام شود.
مدیریت احساسات در معاملات فارکس
تجربه رایج معاملهگران درباره معاملات احساسی:
برخی از رایج ترین احساساتی که معامله گران تجربه میکنند عبارتند از ترس، عصبانیت، باور، هیجان، حرص و طمع و اعتماد به نفس کاذب.
ترس و عصبانیت
یکی از علل شایع ترس، معامله با ارقام بسیار بالا است. معاملات بسیار بزرگ نوسانات بیشتری دارند، و استرس ناشی از آن باعث میشود مرتکب اشتباهاتی شوید که در حالت معمول هرگز انجام نمیدهید.
عامل دیگر ترس (یا عصبانیت) انجام معامله «اشتباه» است، معاملهای که با برنامه معاملاتی شما مطابقت ندارد.پس برای تک تک معاملات خود برنامه داشته باشید و سعی کنید مانند یک خلبان همیشه چک لیست داشته باشید و همه هموارد مربوطه را قبل از ورود به معامله انجام داده باشید .اگر بتوانیم با کمی تمرین ترس را در زمان شروع ان بشناسیم احتمالا خواهیم توانست به موقع قبل از اینکه احساسات بر ما مسلط شوند گامهای موثرتری در راستای بهتر معامله کردن برداریم.
ترس از دست دادن پول و یا ترس از اشتباه و حتی ترس از جاماندن از خرید و یا فروش سهم و یا سهام از بدترین و مهلک ترین مشکلات احساسی میباشد که معامله گران میبایستی با تمرین و مشاوره و مطالعه بر یک یک ابعاد ان غلبه کنند.
باور/هیجان
باور و هیجان احساسات کلیدی هستند که احتمالاً آنها را در هر معاملهای که انجام میدهید حس میکنید. برای انجام یک معامله خوب نیاز به باور دارید همچنین هیجان لازمه معامله است، اگر در معامله هیجانی ندارید، احتمالا به این خاطر است که در معامله مناسبی قرار نگرفتهاید.
یک معامله خوب به برنامه معاملاتی شما بستگی دارد. اگر طبق برنامه معاملاتی عمل کنید حتی اگر در یک معامله ضرر کنید شما باز هم برندهاید. داشتن اطمینان نسبت به معامله بسیار موثر است.هم تجربه و هم تحقیق نشان داده است که ارتباط مستقیمی بین رفتار معامله گر و حالات احساسی وی وجود دارد و نکته ایی را که نباید فراموش کرد این است که شاید گاها باید باور اینکه قیمت سهم ما حتما به هدف ما خواهد رسید یک اندیشه کاملا غلط باشد چون دلایل زیادی هم وجود دارد که قیمتها برعکس شده و هرچه که سود بوده تبدیل به ضرر میشود بنابراین باورهای ما باید تحت کنترل کامل ذهنی ما قرار گیرد تا بر اثر باورهای غلط موجب ایجاد ضرر و زیان نشویم .
روانشناسی معاملات فارکس
حرص و طمع/اعتماد به نفس کاذب
اگر حریص هستید و برای به دست آوردن سود زیاد معامله میکنید، بدانید شاید گاهی نتیجه کار خوب باشد، اما اگر مراقب نباشید ممکن است دچار لغزش شده و در نهایت ضرر سنگینی را متحمل شوید.
مکانیسمهای تجاری خود را بررسی کنید (به عنوان مثال: پایبندی به اهداف، برنامهریزی، کنترل ریسک، تنظیمات تجاری خوب….) معاملات اشتباه ناشی از اعتماد به نفس بیش از حد مسبب شکست شما میشود.
البته همه رفتارهای معاملاتی تاثیر گذار منفی نیستند .پنج اشتباه رایج معامله گران مبتدی لذت و احساسات قوی مثبت دقیقا به سادگی احساسات ناخواسته میتوانند بر معامله تاثیر منفی بگذارند .برای مثال معامله گری به علت حرکت خوب بازار در سود خوبی قرار داشت و همین باعث بوجود امدن احساس خوبی برای وی شد و به همین دلیل احتیاط کمتری کرد و طرح و برنامه ایی که برای حفظ سود داشت را فراموش کرد و همین اعتماد به نفس کاذب که فکر میکرد در بهترین حالت معامله قرار دارد باعث از دست دادن سودش شد .و حتی حرص و طمع باعث میشود که مدیریت سرمایه مناسب را فراموش کنیم و همه سرمایه را فقط در یک سهم خرید کنیم و در اندیشه شیرین کسب سود با یک بی تدبیری موجب ایجاد ضرر و زیان شویم.
تصادفی عمل نکنید:
یکی از مهلکترین ضربه هایی که موجب شکست برای ما میشود تصادفی عمل کردن است و برای مثال ما متوجه میشویم که بنا به هر دلیلی سهام شرکتی بشدت با رشد مواجه شده و ما هم بی خبر از همه جا بلافاصله اقدام به خریدی میکنیم که قبلا تحلیل و پرس و جویی در مورد ان نکردیم و احتمالا حتی برای مدت کوتاهی سود هم داشته باشیم و با فکر سود بیشتر از معامله خارج نمیشویم و بعد از گذشت مدتی میبینیم که خرید ما در ضرر قرار دارد .تصادفی عمل نکردن پنج اشتباه رایج معامله گران مبتدی یعنی ما برای هر خریدی از قبل باید برنامه داشته باشیم و صرفا با هیجانی خرید کردن نمیتوان به سود مستمر رسید.
نظریه نیک کاولی درباره بینظمی در معاملات:
نیک کاولی بیش از ۲۰ سال در بازارها تجربه دارد و انواع صندوق سرمایهگذاری با درآمد ثابت را معامله کردهاست.
«بدترین معاملات را زمانی انجام دادم که از برنامه معاملاتی خارج شدم.»
من از حد ضرر محاسبه شده ایی استفاده نمیکردم. من فکر میکردمی توانم بهتر از بازار نتایج معاملات را پیشبینی کنم. زمانی که معامله زیانده میشد دست از معامله بر نمیداشتم و دو برابر ضرر میکردم و پول بیشتری به حساب معاملاتی خود واریز میکردم تا ضررهایم را جبران کنم.(نظریه انتقام از بازار )
«گاهی اوقات طبق برنامه معاملاتی بدون در نظر گرفتن احساسات میبایست از انجام بعضی معاملات خودداری میکردم اما نمیتوانستم احساساتم را کنترل کنم. البته غلبه بر احساسات بسیار دشوار است اما برای موفقیت در دراز مدت ضروری است.»
چگونگی کنترل احساسات هنگام معامله
اگر میخواهید در انجام معامله احساسات منفی را از خود دور کنید، داشتن برنامه بسیار مهم است. یک ضرب المثل قدیمی میگوید:«نداشتن برنامه، برنامهریزی برای شکست است» این ضرب المثل در بازارهای مالی صادق است.
در بازارهای مالی استراتژیها و رویکردهای متعددی برای سودآوری وجود دارد که میتوانند به معاملهگران در رسیدن به اهدافشان کمک کند. اما مهمترین نکته داشتن یک عملکرد مشخص و منظم است.
در اینجا پنج روش برای کنترل احساسات هنگام معامله آورده شده است.
۱- قوانین شخصی داشته باشید
برای خود قانون تعیین کرده تا هنگام معاملات احساساتی برخورد نکنید. قوانین شما میتواند شامل تعیین حد ضرر و حد سود در معاملات باشد. در صورتی که معاملات شما بر اساس قوانین و چارچوب خاصی باشد از دخالت احساسات در آن جلوگیری می شود و این موضوع باعث موفقیت بیشتر شما در بازار فارکس می شود.
۲-به موقع معامله کنید
خودداری از معامله در شرایط بد بازار بسیار مهم است. اگر وضعیت بازار مناسب نیست بهترین راه وقتگذرانی با خانواده است.یکی از بزرگترین مشکلات معامله گران عدم کنترل در ورود به موقع در معاملات میباشد و معمولا در جای نا مناسب بدترین ورودها را انجام میدهند.
۳-حجم معاملات خود را محاسبه کنید
قبل از ورود به معامله میزان ریسک پنج اشتباه رایج معامله گران مبتدی پنج اشتباه رایج معامله گران مبتدی خود را بر اساس حجم و مقدار سرمایه میبایستی تعیین نماییم.برای مثال اگر حجم کلی سرمایه ما ده میلیون تومان میباشد بهتر است بدانیم و محاسبه کنیم که تا چه مقدار از سرمایه را میتوانیم ضرر دهیم تا در صورت بروز ان و از دست دادن قسمتی از سرمایه بتوانیم برای معاملات بعدی سرمایه کافی داشته باشیم .
۴- یک برنامه معاملاتی ترتیب دهید
فرق بین دستاوردهای معاملهگرانی که از یک برنامه معاملاتی پنج اشتباه رایج معامله گران مبتدی استفاده میکنند و افرادی که برنامهی معاملاتی ندارند بسیار زیاد است. ترتیب یک برنامه معاملاتی اولین قدم برای کنترل احساسات هنگام معامله است اما به تنهایی نمیتواند از بروز احساسات جلوگیری کند، اما بسیار موثر و مفید است.برای مثال میتوان گفت که برنامه معاملاتی شامل اطلاع از وضعیت اخبار و اقتصاد بورس و یا سهام و اگاهی از حرکات قیمتی میباشد.یک برنامه معاملاتی ترکیبی از استراتژیهای معاملاتی تکنیکال و اخبار و شرایط اقتصادی موجود هم میباشد بنابراین اگاهی و علم خود را در این خصوص بالاتر ببریم تا استراتژی معاملاتی درستی را جهت کسب سود داشته باشیمو همچنین در برنامه معاملاتی سعی کنید از تکرار زیان پرهیز کرده و اگر چند بار پشت سرهم متحمل ضرر شدید حتما برنامه معاملاتی خود را مجددا بررسی کنید.
۵- آرام باشید
اگر آرامش خود را حفظ کنید و از انجام معامله لذت ببرید، در تمام شرایط بازار برای یک عملکرد منطقی آمادگی خواهید داشت.سعی کنید با دقت هر جه تمام تر معامله کنید و از کسب و بدست اوردن سود لذت ببرید.سعی کنید اخر هفته و یا در شرایط بحرانی بازار کتاب بخوانید و یا تفریح کنید .
نتیجه گیری :
حرص و طمع یکی از بزرگترین مشکلات هر معامله گری میباشد که قدم اول کنترل و غلبه بر ان میباشد .در هنگام رشد بورس در ایران افراد بسیار زیادی با وجود قرار داشتن سهامشان در سودهای غیر معقول به امید بدست اوردن سودهای چند هزار درصدی اقدام به فروش نکردند و طی مدتی سود تبدیل به ضررهای بزرگی شد بنابراین بعد تحلیل تکنیکال و بنیادی خود را بالا ببرید و همیشه از مشاوران روانشناس بازار کمک بگیرید تا همیشه کسب سود کنید.
7 اشتباه رایج در تحلیل تکنیکال
چگونه میتوان تحلیل بهتری داشت و از تحلیل یا سود خود مطمئن بود؟ در این مقاله قصد داریم تا به 7 اشتباه رایج در تحلیل تکنیکال بپردازیم. واقعیت این است که تحلیل تکنیکال همواره همراه با ریسک است و دشواریها و اشتباهات خودش را در پی دارد. جلوگیری از ضرر تقریباً غیر ممکن است. حتی تریدرهای حرفهای هم گاهی اشتباه دارند که منجر به ضرر موقتشان خواهد شد.
تریدرهای حرفهای اساساً دارای ذهنی باز هستند و از تفکر منطقی و طبع آرام خود استفاده میکنند تا از استراتژی خود مطمئن شوند. شاید بهتر باشد که برخی صفات را در خودمان بهبود ببخشیم و صفاتی را از خودمان دور کنیم تا بتوانیم در اوج خونسردی به مطمئنترین روشها فکر کنیم.
نکته جالب اینجاست که معمولاً این 7 اشتباه در تحلیل تکنیکال در میان همه تریدرهای آماتور در زمان شروع فعالیتشان رایج است. در این مقاله با اشاره به این اشتباهات تلاش داریم تا شما را در مسیر تبدیل شدن به تریدری حرفهای جلوتر بیندازیم.
تحلیل تکنیکال (Technical analysis)
“تحلیل تکنیکال” از کاربردیترین روشهای بررسی بازارهای مالیاتی مختلف (اعم از طلا، فلزات، بورس و غیره) است. در تحلیل تکنیکال اعتقاد بر این است که میتوان از اطلاعات گذشته یک دارایی استفاده کرد و به الگوهای قیمتی احتمالی رسید که میتواند پیشبینی کننده آینده آن دارایی باشد.
فهم اصول اولیه این روش تحلیلی چندان دشوار نیست، اما تسلط بر آن کار آسانی نیست و نیاز به تمرین و زمان دارد. یادگیری هر مهارت جدید میتواند توأم با آزمون و خطا باشد. متأسفانه در بازارهای مالی فرصت چندانی برای اشتباهات وجود ندارد. ممکن است بخش زیادی از پولتان را در راه یادگیری این روش تحلیل از دست بدهید.
7 اشتباه در تحلیل تکنیکال
پیشگیری بهتر از درمان است! با بررسی 7 مورد از اشتباهات رایج در تحلیل تکنیکال نیاز به درس عبرت گرفتن از اشتباهات از بین میرود.
1- کاهش ضرر
“اد سیکوتا” (Ed Seykota)، از تریدرهای حرفهای بازار سرمایه در اشارهای جذاب میگوید:
«سه عامل اساسی در انجام ترید خوب وجود دارند: 1- کاهش ضرر، 2- کاهش ضرر و 3- کاهش ضرر.»
شاید به نظر بدیهی برسد، اما گاهی تریدر تنها به سود فکر میکند و نسبت به ضرر احتمالی بیخیال میشود. نباید هیچ وقت فراموش کنید که اولویت همیشه ضرر نکردن است. پیروزی و کسب سود در جایگاه دوم قرار دارند. به همین دلیل است که اغلب صرافیها و پلتفرمهای معامله دارای قابلیت دمو (demo) میباشند تا فرد با کسب دانش بتواند ضرر خود را کاهش دهد.
“سفارش استاپ لاس” (stop-loss order) از مفاهیم بسیار با ارزش و حیاتی در ترید است که برای کاهش ضرر و حفاظت از سرمایه به کار گرفته میشود. با ثبت این سفارش در واقع ضرر خود را پذیرفتهاید؛ قبول کردهاید که احتمالاً استراتژی یا تحلیل اشتباهی داشتهاید و “جام زهر را مینوشید”.
در صورت عدم پذیرش شکست، در بلندمدت نخواهید توانست به سود دلخواه برسید. چند معامله بد باعث خواهد شد که تبدیل به یک “بگ هولدر” (bag holder) شوید که صرفاً یک پورتفولیوی ضعیف و کمارزش را به دوش میکشد و منتظر است تا بازار دوباره به وضعیت خوب خود بازگردد.
2- ترید بیش از حد و افراطی (Overtrading)
یک تریدر فعال ممکن است به اشتباه فکر کند که باید همیشه پوزیشن باز داشته باشد و مشغول معامله باشد. در واقعیت اصلاً نیازی به ترید 24 ساعته نیست. برعکس، ترید موفق معمولاً نیاز به صرف زمان زیاد برای تحلیل و صبر فراوان دارد تا به سیگنال مناسب خرید یا فروش برسد. برخی تریدرها در طول سال کمتر از سه ترید دارند و با اینحال سودهای کلان به دست میآورند.
“خسه لیور مور” (Jesse Livermore)، تریدر مشهور وال استریت و از بنیانگذاران مفهوم “ترید روزانه” (day trading) در این باره میگوید:
«پول با صبر و بردباری به دست میآید و نه ترید.»
اساساً برخی شرایط بازار اقتضا میکند که ترید نکنید و صبر پیشه کنید. در این صورت، سرمایه در جیبتان آماده خواهد بود تا در شرایط مناسب با سرمایه بیشتر به سودهای شگفتانگیزی برسید. نترسید که فرصت را از دست بدهید. فرصت همیشه وجود خواهد داشت.
در این دسته همچنین میتوان به تریدرهایی اشاره کرد که فقط متکی به تایم فریمهای کوتاهمدت هستند. تحلیل بلند مدت اصولاً مطمئنتر از تایم فریمهای کوتاهمدت است. از طرفی، “نویز” (noise) یا دادههای پرت احتمالاً در بازههای کوتاهمدت گریبان تریدرها را بگیرند و آنها را گمراه سازند. اگرچه “اسکالپر” ها یا همان تریدرهای کوتاهمدت زیادی وجود دارند که به موفقیت رسیدهاند، اما ترید در تایم فریم کوتاهمدت معمولاً نرخ ریسک به ریوارد نامناسبی دارد. در نتیجه، این روش ترید به مبتدیان این عرصه توصیه نمیشود.
3- ترید برای جبران ضرر
حتماً دیدهاید یا حتی شاید خودتان هم این احساس را تجربه کردهاید که بلافاصله پس از یک ضرر سعی در جبران فوری آن میشود. فرق نمیکند که کدام استراتژی ترید را انتخاب کنید (تریدر روزانه، تریدر سوئینگ یا تحلیلگر تکنیکال)؛ در هر صورت باید سعی کنید که احساسات را از ثبت سفارشات خود خارج کنید.
همه میتوانند در شرایط طبیعی بازار آرامش خود را حفظ کنند. مهم این است که بتوانید در شرایط سخت (زمانی که همه دستپاچه شدهاند) باز هم طبق الگوی ترید خود پیش بروید. واژه “تحلیل” در ترید هوشمندانه به این معناست که از فرد انتظار میرود که از تصمیمات عجولانه خودداری کند. خصوصاً بعد از یک ضرر بزرگ معمولاً دقیقاً همان زمانی است که فرد عجولانه تصمیم میگیرد و سعی میکند سریعاً ضرر خود را جبران کند. این نوع ترید به راحتی ممکن است باعث چند برابر شدنِ ضرر شما شود. تریدرهای حرفهای غالباً تا مدتی پس از یک ضرر بزرگ ترید نمیکنند تا با ذهنی باز دوباره وارد بازار شوند.
4- پافشاری بر سر تصمیمات
شرایط بازار مرتباً تغییر میکند. وظیفه شما به عنوان تریدر این است که تغییرات را بشناسید و خودتان را با آنها تطبیق دهید. “پائول تودور جونز” (Paul Tudor Jones)، تریدر افسانهای، درباره سفارشات خود میگوید:
«من هر روز فرض را بر این میگذارم که همه پوزیشنهایم اشتباه هستند».
اگر به عنوان منتقد به تحلیلهای خود نگاه کنید، میتوانید نقاط ضعف و قوت خود را بهتر ببینید. این کار هم چنین باعث میشود که نسبت به تصمیمات خود جبهه نگیرید و متعصبانه برخورد نکنید. بدین ترتیب حداقل از پیامدهای منفی احتمالی پیشگیری میکنید.
5- اهمیت ندادن به شرایط عجیب بازار
رویدادهایی همچون “قوی سیاه” (black swan) یا حواشی اطراف بازار میتوانند تأثیراتی غیر قابل پیشبینی بر بازار داشته باشند. پیشبینی این گونه اتفاقات بسیار دشوار است زیرا معمولاً وابسته به احساسات و روانشناسی بازار هستند و فقط با تحلیل تکنیکال نمیتوان آنها را شناخت. میزان عرضه و تقاضا هم همیشه ثابت نیست. عدم تعادل میان این دو شاخص هم منجر به تغییرات قیمتی خواهد شد.
برای مثال، اندیکاتور “شاخص قدرت نسبی” (RSI) را در نظر بگیرید. اگر رقم این شاخص کمتر از 30 باشد، قانوناً فرض بر این است که آن دارایی “بیش از حد به فروش رسیده است یا ” oversold” شده است. یعنی باید انتظار بازگشت قیمتها را داشت و حالا قیمت (با ورود خریداران) بالا برود. اما آیا این سیگنال قطعی است؟ خیر. شما با این عدد فقط میتوانید بگویید که فروشندگان دارای قدرت بیشتری پنج اشتباه رایج معامله گران مبتدی هستند.
این رقم در شرایط بحرانی بازار میتواند حتی تکرقمی شود. اما این ارقام به هیچ وجه ثابت نمیکنند که روند بازار الزاماً معکوس خواهد شد. این موضوع صرفاً محدود به اندیکاتور RSI نمیشود. شرایط بحرانی بازار میتواند باعث جا به جایی عجیب روند و ارقام شگفتانگیز در همه اندیکاتورها شود. در این مواقع، بازار میتواند به هر کدام از طرفین حرکت داشته باشد و هیچ اندیکاتوری نمیتواند به خوبی این حرکت را پیشبینی کند.
6- عدم قطعیت در تحلیل تکنیکال
هیچگاه فراموش نکنید که تحلیل تکنیکال به هیچ وجه قطعی نیست. هیچ تضمینی وجود ندارد که تحلیل شما درست از آب دربیاید. ممکن است تحلیل شما نشان دهد که احتمال زیادی وجود دارد تا قیمت بالا یا پایین برود؛ این بدان معنا نیست که این نوسان حتماً اتفاق بیفتد.
حتی تریدرهای حرفهای هم باید توجه داشته باشند که قرار نیست بازار طبق تحلیل آنها پیش برود. عدم توجه به این موضوع باعث میشود که بیش از حد نسبت به تحلیل خود اعتماد داشته باشید و سرمایه بیشتری را بر آن اساس وارد کنید. طبعاً اگر تحلیل اشتباه باشد، ضرر شما بیشتر خواهد شد.
7- تقلید کورکورانه از سایر تریدرها
در بازار متغیر سرمایه لازم است که سرمایهگذاران هم مرتباً خود را بهبود داده و مهارتها و استراتژیهای جدیدی را اتخاذ نمایند. یکی از بهترین راهکارها برای افزایش تجربه و مهارت از طریق تقلید از تحلیلگران حرفهای میسر میشود.
نکته اینجاست که اگر مصاحبه تریدرهای موفق را بخوانید اغلب میبینید که هر کدام از یک استراتژی متفاوت برای معاملات خود استفاده میکنند. روشهای متعدد بسیاری برای کسب سود از بازار وجود دارند. یک استراتژی موفق میتواند باعث ضرر یک تریدر دیگر در موقعیتی متفاوت شود. بهتر است که استراتژی خود را بسته به شخصیت و سبک ترید خود انتخاب کنید و آن را شخصیسازی کنید.
البته تقلید از افراد معتبر در دنیای ترید ممکن است در کوتاهمدت با موفقیت همراه باشد. اما در بلند مدت این روش کارایی بالایی ندارد و غالباً با شکست رو به رو است. پس بهتر است فارغ از اشخاص عمل کنید و بهترین روش را مطابق میل خودتان استفاده و طراحی کنید.
نتیجه گیری
در این مقاله به 7 اشتباه اساسی در تحلیل تکنیکال پرداختیم. به صورت خلاصه باید بدانید که ترید و معاملهگری ساده نیست و نیاز به صبر و شکیبایی و منطق بالا دارد. هر چه دورنمای ترید شما بلند مدتتر باشد، شانستان برای کسب سود بیشتر است.
علاوه بر تسلط بر احساسات و افزایش دانش باید مرتباً این استراتژیها را وارد عرصه آزمایش کنید تا با شناخت نقاط ضعف و قوت خود به بهترین استراتژی ترید دست پیدا کنید که کاملاً متناسب با هدف سرمایهگذاری شما باشد.
دیدگاه شما