«هرچه بازده احتمالی یک سرمایهگذاری بیشتر باشد، ریسک آن سرمایه گذاری نیز بیشتر است.».
اهمیت استراتژی خروج از معامله + 10 استراتژی با اهمیت در خروج بهموقع از سهم
معامله گران ساعتها وقت خود را برای تنظیم دقیق استراتژیهای ورود صرف میکنند اما پس از آن از حسابهای خود در نقطه بد خارج میشوند.
در حقیقت، بیشتر ما فاقد برنامهریزی مؤثر برای خروج هستیم که موجب میشود در اغلب موارد با بدترین قیمت ممکن از معامله خارج شویم.
ما میتوانیم با استراتژیهای مناسب که میتوانند سودآوری را افزایش دهند، این روند را اصلاح کنیم. قبل از اینکه به استراتژیهای خروج از بازار بپردازیم، به علت انتخاب استراتژی مناسب خواهیم پرداخت.
در این مقاله استراتژیهای مختلف خروج از سهم را بررسی خواهیم کرد، و اینکه چرا شما باید نقطه خروج از سهم را برای خود مشخص کنید را توضیح خواهیم داد.
اما اگر در بازار بهصورت فعال معامله میکنید و میخواهید در کوتاهمدت و میانمدت سود مناسبی کسب کنید، داشتن یک استراتژی مشخص خروج از اهمیت ویژهای برخوردار است و باید هنر خروج از معامله ناموفق را بدانید.
ممکن است عجیب به نظر برسد که وقتی تازه وارد معاملهای میشوید، چرا باید در مورد خارج شدن از سهم فکر کنید!
وقتی در روند صعودی قرار میگیرید و قیمت داراییهای شما در مدت کوتاهی افزایش مییابد، فراموش کردن هدف تعیین شده آسان است. اما، بهخاطر داشته باشید که بهراحتی این روند میتواند نزول پیدا کند.
در اینجا یک مثال آورده شده است:
سهمی را خریداری میکنید و در کوتاهمدت سود ۲۰ درصد کسب میکنید. خوشحال خواهید شد (که این سود برای چنین مدت کوتاهی عالی است).
در ماه بعد سود سهم شما به 30٪ صعود میکند و همچنان احساس خوبی دارید. بنابراین از موقعیت خارج نمیشوید زیرا ترس ازدستدادن سودهای بیشتر را دارید.
یک هفته بعد، فروش آن بهسرعت آغاز میشود و سود به 15٪ بازمی گردد. از این که بهموقع نقطه خروج از سهم
نداشتید ناراحت ناامید شدهاید، اکنون تمایلی به فروش ندارید زیرا میخواهید روند بهبود آن را مجدد ببینند.
در هفتههای آتی میبینند که بهآرامی قیمت همچنان نزول کرده و سود شما به ضرر تبدیل شده و متحمل ضرر میشوید.
علت ناموفق عملکردن، نداشتن استراتژی مشخصی برای فروش و تعریف نکردن نقطه خروج از سهم میباشد و امیدوار بودن به اینکه مجدد قیمت به روند قبلی باز خواهد گشت.
در این حالت، داشتن یک استراتژی خروج از بازار و پایبندی به آن این امکان را میدهد که هم سود به دست آورید و هم ضررها را محدود کنید.
چرا در معاملات به استراتژی خروج نیاز دارید؟
قبل از شروع کار با کمک برخی از استراتژیهای معاملاتی خروج از سهم، بیایید بحث کنیم که چرا این مفهوم برای معاملات بسیار مهم است؟
ساخت یک استراتژی خروج از بازار که برای سیستم معاملاتی موفق که برای شما هم مفید باشد، چه برای معاملات در بورس، فارکس و چه ارزهای رمز پایه، ضروری است.
شما برای اطمینان از ادامه مسیر استراتژِی معاملاتی که ایجاد کردهاید، علاوه بر استراتژِی مناسب ورود به سهم به یک استراتژی معاملاتی خروجی از سهم نیز نیاز دارید.
اگر به برنامه خود پایبند نباشید و اجازه دهید احساسات شما موقعیتهای معاملاتی شما را تحت تأثیر قرار دهند، این امر میتواند بر اهدافی که میخواهید به دست آورید تأثیر منفی داشته باشد.
یک استراتژی خروج از سهم در کنار سایر استراتژیها شما را کامل میکند و ضمن اطمینان از تبدیل شدن شما به یک معاملهگر سودآور، به شما کمک میکند تا هنر خروج از معامله ناموفق و تکنیکهای مناسب مدیریت ریسک و مهارتهای مدیریت معاملاتی را عملی سازید.
اجرای بهترین استراتژیهای خروج از بازار
دانستن اینکه چرا معامله گران با سرمایه بیشتر چه موقع سود خود را ذخیره کنید سخت است.
اکنون، برخی از کارهایی که میتواند برای کمک به شما در اجرای استراتژی خروج از سهم مؤثر باشد، آورده شده است.
ما لیستی از برخی از استراتژیهای خروج از معامله را که معمولاً مورد استفاده قرار میگیرد، جمعآوری کردهایم تا به معامله گران کمک کند یک برنامه کاملاً دقیق تهیه کنند.
- در خروج از سهم احساساتی عمل نکنید
خروج از سهم با ضرر میتواند دردناک باشد، بهویژه هنگامی که در روزهای معاملاتی قبل که روند معاملات سهم مثبت بوده، از آن خارج نشدهاید.
نمیتوان اولین نشانه در استراتژی خروج از سهم را، مثبت شدن سهم پس از چند روز معامله در دامنه منفی دانست. البته در این موارد توجه به تحلیل سهم (تکنیکال و بنیادی) اهمیت دارد.
اما پایبندی به استراتژِی معاملاتی همانطور که در نقطه ورود به سهم مهم است، در نقطه خروج بهموقع نیز اهمیت دارد.
اگر میخواهید مفید بودن استراتژی معاملاتی خود را درک کنید، باید به طور دقیق طبق استراتژِی خود پیش روید، به همین دلیل یادگیری صحیح استراتژیهای خروج از بازار و سهم بسیار مهم است.
2. توقف سریع
توقف سریع در بازار را میتوان فراری ایدهآل یا هنر خروج از معامله ناموفق دانست.
گاهی اوقات انتشار اخبار میتواند بر روند بازار و سهم شما تأثیر مثبت بگذارد و در مدتی کوتاه موجب سود زیادی شود.
اگر در معاملهای به سر میبرید که اینگونه به اوج خود میرسد، میتوانید با داشتن استراتژی خروج از سهم مانع ازدست دادن سود خود شوید یا از ضرر جلوگیری کنید.
در این حالت، شما به استراتژیای نیاز دارید که با حرکت سریع در بازار به نفع شما عمل کند و خروج شما را سخت نکند.
برای مثال قیمت دلار و یورو افزایش مییابد و موجب افزایش ارزش دارایی شما نیز میشود، معامله گران با تعیین نقطه مناسب خروج از سهم، پیش از افت نرخ دلار و یورو از سهم خارج میشوند. زیرا ممکن است مجدد با انتشار خبری، بر عکس روند قبل عمل شود و سود شما از دست برود.
3. تعیین نقاط حد سود و حد ضرر
معمولاً هنگامی که سطح مقاومت کلیدی شکسته میشود، بازار میتواند از حد سود تعیین شده فراتر رود. در این زمان، فروشندگان کوتاهمدتی به فکر بستن موقعیت معاملاتی هستند.
در این حالت ذخیره سود محقق شده و تعیین نقاط حمایت و مقاومت جدید به شما این امکان را میدهد تا با دانستن حد سود و حد ضرر جدید، علاوه بر حفاظت از سود خود، زمینه را برای کسب سود بیشتر نیز فراهم نمایید.
4. توجه به الگوهای تشکیل شده
داشتن دانش کافی تحلیل به شما این امکان را میدهد تا عملکرد و روند قیمت سهم خود را بررسی کنید و با مشاهده الگوهای تشکیل شده، نقطه خروج از سهم را بهدرستی تشخیص دهید.
در واقع این شما هستید که میتوانید با مشاهده الگوی قیمت، از دانش خود برای خروج به موقع و کسب سود استفاده کنید.
بهعنوان مثال، ممکن است الگویی کندل معکوس را مشاهده کنید که نشان میدهد روند سهم رو به پایان است و باید از سهم خارج شوید.
5. حد سود
هدف یا حد سود، سفارشی است که شما برای بستن موقعیت خود بهمحض رسیدن به یک قیمت هدف خاص، انجام میدهید. یعنی با رسیدن به قیمت مشخصی میتوانید با سود از سهم خارج شوید.
در اصل، این امر بر اساس شرایط فعلی بازار و آنچه تحلیل شما نشان میدهد پیش میرود. با این حال، مطمئن شوید که اهداف خود را قبل از ثبت سفارش بهدرستی مشخص کرده باشید.
6. طمع نکنید
برخی از معامله گران پس از کسب سود، به استراتژی خود پایبند نمیمانند و باوجودآنکه در نقطه مناسبی وارد شدهاند اما نقطه خروج مناسبی نخواهند داشت. دلیل این امر طمع کردن در کسب سود بیشتر است.
این افراد به دلیل آنکه ترس از دستدادن سود بیشتر را دارند، علاوه بر آنکه به استراتژی خود پایبند نمیمانند، بهموقع نیز از سهم خارج نمیشوند.
در این مواقع ممکن است نهتنها معامله آنها منجر به کسب نشود، بلکه متضرر نیز شوند.
7. تعیین ریسک/ ریوارد (Risk/Reward)
با تعیین ریسک به ریوارد ضرر را متوقف کنید تا در هر زمان حداقل ریسک / ریوارد 1: ۱ را حفظ کنید. این روش قدرتمند به شما کمک میکند اگر معاملهتان به هدف سود شما نزدیک شد اما آن را لمس نکرد، سود خود را حفظ کنید.
8. هدف قیمتی
اگر یک هدف قیمتی خاص داشته باشید، برای مثال 25% سود در ماه، پس از دستیابی به این هدف میتوانید تمام موقعیتهای باز حساب خود را ببندید و با سود از معاملات خارج شوید.
9. ریسکپذیری
اگر تحمل ریسک بالایی دارید، این بدان معنی است که شما مایل هستید بیشتر ریسک کنید و ضررهای بزرگتری را بپذیرید تا بالقوه سود بیشتری کسب کنید.
در اینجا، میتوانید در صورت لزوم از استراتژی فاصله بیشتر قیمت معامله با حد ضرر (نسبت به نقطه ورود خود) استفاده کنید.
اگر تحمل ریسک کمی داشته باشید، هر زمان که روند قیمت طبق تحلیل و بررسی شما پیش نرفت، میتوانید میزان سرمایهای که در معرض خطر است را محدود کنید و مابقی سرمایه را خارج کنید. این امر باعث ایجاد آرامش خاطر در معامله گرانی میشود که اهل ریسکهای بزرگ نیستند.
10. مهارت معامله گیری خود را تقویت کنید
اطلاع از روند سهم و قیمت در معاملات نهتنها میتواند باعث سودآوری شود بلکه موجب خروج بهموقع نیز خواهد شد.
اگر جزو معامله گران نوسان گیر در بازار هستید، حتماً باید روند ورود و خروج سهم را بهدرستی تشخیص دهید و لازمه آن داشتن دانش و مهارت لازم و داشتن استراتژی خروج از سهم مناسب است.
یکی از استراتژیهای خروج از بازار در این مواقع، استفاده از کندل استیکها است که به شما در تعیین نقطه خروج سهم کمک خواهد کرد.
نتیجه
با داشتن انواع سیستمهای خروج در سیستم معاملاتی خود، میتوانید موقعیت خود را بر اساس آنچه در بازار بعد از ورود شما اتفاق میافتد، به طور مؤثر مدیریت کنید.
سپس میتوانید بازار را از نزدیک مشاهده کرده و با حرکات آن سازگار شوید تا بهترین نتیجه ممکن را برای معاملات خود به وجود آورید.
بهعنوان یک معاملهگر فقط میتوانید برنامهریزی کنید، سپس به روند قیمت سهم در بازار توجه داشته باشید.
هنگامی که معاملهای را انجام میدهید تصمیم خروج شما باید بر اساس آنچه در حال حاضر در بازار رخ میدهد باشد، نهتنها بر اساس یک الگوی تکنیکالی و روند گذشته سهم.
هنر خروج از معامله ناموفق کار دشواری نیست، بهویژه اگر استراتژی خروج از سهم درستی داشته باشید و نقطه ورود و نقطه خروج از سهم را درست تشخیص دهید و در سناریوی مناسب اعمال کنید.
همین امروز سعی کنید لیستی از استراتژیهای خروج از بازار را باتوجه به رفتار معاملاتی خود تهیه کنید و در آن استراتژی خروج از سهم را برای خود مشخص کنید. با گدشت زمان بعد از تکمیل این لیست، تعیین نقطه خروج از سهم برای شما راحتتر خواهد بود.
پنج اشتباه بزرگ معامله گران تازه کار
پنج اشتباه بزرگ معامله گران تازه کار را در این مقاله گردآوری کرده ایم ، 5 اشتباهی که اگر از دیگران درس نگیرید باید خودتان باعث عبرت دیگران شوید ، بنابراین خیلی بهتر هست که شما در همین ابتدای کار بدانید نباید چه کارهایی را انجام دهید تا ریسک و ضررهایتان به حداقل برسد .
این طبیعی است که ریسک معامله گران نسبت به سرمایه گذاری بیشتر هست دلیل کلی آنهم اینست که معامله گر تعداد دفعات بیشتری نسبت به یک سرمایه گذار ، پول خود را در جریان می اندازد .
در ادامه به 5 اشتباه بزرگ تریدرها در بازارهای مالی اشاره خواهیم کرد.
1_فعالیت در بازارهای متفاوت
اکثر معامله گران تازه کار از این شاخه به آن شاخه میپرند و قصد دارند در چند بازار مختلف فعالیت کنند ، بطور مثال هم در بازارهای باینری آپشن مانند الیمپ ترید olymp trade فعال هستند هم در بازارهای فارکس و بورس ایران و…
قطعا اینجور معامله گران ازهمان ابتدای کار راه خود را اشتباه رفتند و طولی نمیکشد که در تمامی بازارهایی که وارد آنها شدند شکست خورده و سرمایه خودشان را بر باد داده اند .
یک معامله گر باید در یک حوزه بازار فعالیت کند و تمام تمرکز و حواس خودش را بر روی بازار مورد نظرش بگذارد تا در همان بازار حرفه شده و تخصص لازم را بدست بیاورد .
2_ اعتماد بنفس و حس موفقیت کاذب
معامله گران تازه کار طبیعا ابتدایی که وارد بازارها میشوند اطلاعات آنچنانی ندارند و سعی میکنند تریدهایی بر پایه شانس باز کنند که متاسفانه در اکثر اوقات شانس با آنها یار بوده و معاملاتشان با سود بسته میشود ، همین اتفاق کافی هست تا معامله گر یک حس اعتماد بنفش کاذب بدست بیاورد و فکر کند که معامله کردن به همین سادگی هست که انجام داده ، بنابراین به سمت وارد کردن زیاد سرمایه خود در معاملات میشود و ریسک از دست دادن تمام سرمایه یا بخشی از سرمایه زندگی خود را بسیار بالا میبرد .
جایی دیده نشده که معامله گری بدون اطلاعات سرمایه وارد کند و موفق شود لذا در همین ابتدای کارش متحمل ضررهای بسیاری میشود ، سعی کنید هیجانی و از روی احساسات تصمیم نگیرید مگر نه باید خود را برای یک ضرر بزرگ آماده کنید .
3_ پیروی کردن از افراد بی خرد
در اینترنت ، کانال های تلگرامی و اینستاگرام پر شده از افرادی که خود را استاد بازارهای مالی معرفی میکنند و معامله گران مبتدی از همه جا بی خبر برای کسب اطلاعات بیشتر به آنها رجوع کرده و آموزش هایی را دریافت میکنند که سطح استاندارد را نداشته و اصلا کاربردی نمیباشد .
بطور مثال این استادنما های فیک هیچ موقع به شما نمیگویند که چه زمان از سهم وارد یا خارج شوید چون درک مناسبی از بازارهای مالی ندارند ، معامله گران حرفه ای با توجه به تجربه و مهارتی که دارند متوجه هستند که چه زمان به یک جفت ارز یا یک سهام ورود کنند ، افراد حرفه ای روند را دوست خود میدانند و دقیقا میدانند زمانی که یک روند به اشباع خود نزدیک شد چه موقع از آن خارج شوند ولی یک معامله گر تازه کار همچنان به امید رشد بیشتر از بازار خارج نمیشود و عموما متحمل ضرر میشود .
4_ عجول بودن و نداشتن تمرین کافی
معامله گران تازه کار مخصوصا کسانی که تازه با فضای باینری آپشن آشنا شدند به دلیل سود زیادی که دارد و یا معاملات افراد حرفه ای را مشاهده کردند که در عرض چند دقیقه ده ها دلار براحتی بدست آورده اند بسیار ذوق زده و هیجانی میشوند و قصد دارند هر چه سریع تر سرمایه شان را وارد حساب کنند و دست به معامله واقعی بزنند .
به جرئت میتوان گفت بالای 80 درصد کسانی که در حال مطالعه این مقاله هستند زودتر از موقع و بدون تسلط کافی سرمایه وارد معامله کردند و در نهایت با ضرر مواجه شدند . واقعا در ابتدا فکر میکنیم که جر نفرات اولی هستیم که با این کسبوکار آشنا شده و باید هر چه سریعتر شروع کنیم تا افراد بیشتری با این کسبوکار آشنا نشوند برای همین اگر هم آموزشی ببینیم آنقدر وقت برای تمرین و تسلط نخواهیم گذاشت و حتی از قید برخی آموزش های سخت که شامل الگو های تحلیلی مانند امواج الیوت ، الگوهای هارمونیک و… میشوند را میزنیم و به یکباره با یکسری اطلاعات ابتدایی وارد معاملات میشویم.
این را بیاد داشته باشید هیچ موقع برای اصلاح رفتار خودتان دیر نیست و میتوانید از همین الان مانند یک معامله گر حرفه ای تصمیم بگیرید و تا زمانی که به تسلط کافی نرسیده اید وارد هیچ معامله واقعی نشوید .
خوشبختانه در اکثر بروکر ها مانند آلپاری ، اکسپرت آپشن ، الیمپ ترید و… محیط دمو demo وجود دارد تا افراد تازه کار برای تمرین و آشنایی با محیط بازارها در آن به تمرین بپردازند
5_معامله کردن بیش از حد
بازکردن معاملات متعدد پشت سر هم میتواند سود حاصل شده را تبدیل به ضرر کند ، معامله گران حرفه ای با دادن هزینه های سنگین به این نتیجه رسیدند که نباید بیش از حد معامله باز کنند ولی باز هم متاسفانه معامله گران تازه کار با اطلاعات کمی که دارند این درس را زمانی یاد میگیرند که بابتش هزینه پرداخت کنند یا بعبارتی با دادن ضرر این تجربه را بدست بیاورند ، لذا همیشه سعی کنید با استفاده از تجربه افراد حرفه ای و معتبر خود را از دادن ضرر با برخی تصمیمات اشتباه مصون دارید .
5 موردی که خدمت شما گفته شد از مهمترین اشتباهات رایج بین افراد تازه کار بود که حتما باید مورد توجه شما دوستان قرار بگیرد تا با تصمیمات اشتباه سرمایه خود را بر باد ندهید . امیدواریم از این مقاله استفاده لازم را برده باشید.
استراتژی معاملاتی موفق چیست و چگونه آن را طراحی و ارزیابی کنیم؟
فرقی نمی کند که شما در بازار بورس یا بازار فارکس تازه کار هستید یا یک معامله گر حرفه ای می باشید، در هر صورت برای موفقیت در بازارهای چرا معامله گران با سرمایه بیشتر مالی به یک استراتژی معاملاتی موفق نیاز دارید؛ چرا که بدون استراتژی معاملاتی دیر یا زود با مشکل مواجه خواهید شد و ممکن است متضرر هم بشوید. به همین دلیل در این مقاله زند تریدرز نکات مهمی را در ارتباط با طراحی یک استراتژی معاملاتی موفق برای شما آورده است. لطفا همراه ما باشید.
استراتژی معاملاتی چیست؟
ممکن است بارها این اصطلاح را شنیده باشید اما دقیقا ندانید که منظور از داشتن استراتژی معاملاتی چیست؛ همه ی آنچه در یک استراتژی معاملاتی قرار می گیرید به شما کمک می کند تا به هدف اصلی خود برای سرمایه گذاری و معامله گری برسید و آن حفظ سرمایه شما و رسیدن به سود می باشد.
شما از طریق تدوین یک استراتژی معاملاتی می توانید در شرایط بحرانی بازار هم بهترین تصمیم گیری را برای خرید و فروش انجام دهید.
استراتژی معاملاتی شامل فاکتورهایی است که عبارتند از :
- تشخیص جهت کلی حرکت بازار
- تعیین حدود سود و ضرر
- تعیین تایم فریم کاری
- داشتن برنامه برای مدیریت ریسک
- و …
در ادامه این موارد را به اختصار توضیح خواهیم داد.
چرا به استراتژی معاملاتی نیاز داریم؟
هدف هر سرمایه گذار در بازارهای معاملاتی این است که به یک سرمایه گذار موفق تبدیل شود. همانطور که می دانید، بازار بورس یک بازار پر ریسک است و تصمیم گیری درست در شرایط مختلف بازار به این بستگی دارد که شما یک استراتژی معاملاتی مدون و مکتوب داشته باشید.
به این دلیل که در شرایط پر نوسان بازار بورس، روزهایی وجود دارد که جو بازار هیجانی است و در این شرایط تصمیم گیری برای خرید یا فروش بسیار سخت می شود. بنابراین لازم است که در مواقع این چنینی، معامله گران به استراتژی معاملاتی خود رجوع کنند و طبق آنچه تدوین نموده اند، تصمیم گیری صحیحی داشته باشند. بنابراین داشتن یک استراتژی معاملاتی موفق بسیار لازم و ضروری است.
چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق طراحی کنیم؟
یک استراتژی معاملاتی موفق چند فاکتور اصلی دارد. با درک این فاکتورها شما می توانید یک استراتژی معاملاتی را به درستی طراحی کنید.
شما چه نوع معامله گری هستید؟
قبل از هر اقدامی لازم است مشخص کنید که شما چه نوع معامله گری هستید و با توجه به روحیات تان چه نوع معاملاتی را بیشتر مایلید که انجام دهید. به طور مثال معاملات اسکلپ، معاملات روزانه و کوتاه مدت، معاملات بلند مدت و … .
تشخیص جهت کلی حرکت بازار
شما باید بتوانید تشخیص دهید که در زمان انجام معامله جهت حرکت بازار صعودی است یا نزولی. اینکه شما بتوانید روند حرکت بازار را تشخیص دهید، به شما کمک خواهد کرد که تصمیم گیری درستی داشته باشید که در آن موقعیت بازار، فروشنده باشید یا خریدار!
برای تعیین جهت حرکت کلی بازار و نقاط ورود بازار نیز نیاز به دانستن تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال خواهید داشت.
تعیین حدود سود و ضرر معاملات
در واقع لازم است که قبل از اقدام به هر نوع معامله ای، میزان سود و ضرر معامله را مشخص کنید و با به دست آوردن نسبت سود به ضرر، به معامله وارد شوید. در این مورد لازم است که این نسبت به صرفه و عقلانی باشد.
در تعیین مقدار سود و ضرر در معاملات لازم است که هم در تعیین سود عقلانی فکر کنید و هم میزان ضرر حداقل میزان ممکن باشد.
مشخص کردن بازه زمانی یا تایم فریم
مشخص کردن بازه زمانی قانون خاصی ندارد و این کاملا به شما و شخصیت شما بستگی دارد. چنانچه جز آن دسته افرادی هستید که تمایل دارید در بازه زمانی کوتاه به سود برسید، می توانید در معاملات روزانه بازار شرکت کنید و به صورت ساعتی معاملات را زیر نظر داشته و اقدام کنید.
اما چنانچه شغل دیگری هم دارید و به انجام معاملات بلند مدت علاقه مند هستید می توانید بازه های زمانی 1 الی 3 ساله را هم برای رسیدن به سود مشخص کنید.
مدیریت ریسک
مدیریت ریسک یکی از مهم ترین فاکتورها در تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق می باشد. به هر ترتیب در بازار بورس و سایر بازارهای معاملاتی، ریسک وجود دارد. این که شما بتوانید به درستی به مدیریت ریسک بپردازید، کمتر متضرر خواهید شد.
پس از این که استراتژی معاملاتی خود را طراحی کردید، به منظور حصول اطمینان از عملکرد صحیح آن می توانید آن را ارزیابی کنید. در ادامه شما را با اصول ارزیابی استراتژی معاملاتی آشنا خواهیم کرد. پس همچنان همراه ما باشید.
ارزیابی استراتژی معاملاتی
یک بخش بسیار مهم از معامله گری در فارکس این است که شما بتوانید استراتژی معاملاتی خود را ارزیابی کنید. به این ترتیب شما می توانید به میزان موفقیت نسبی استراتژی معاملاتی خود پی ببرید. مراحل ارزیابی این استراتژی را در این بخش توضیح داده ایم، این مطالب را با دقت مطالعه کنید.
جمع آوری داده های بازار
مهم ترین نکته این است که شما قبل از اقدام به بررسی عملکرد استراتژی خود، اطلاعات کافی از بازار در دست داشته باشید.
این اطلاعات می تواند مربوط به گذشته بازار باشد و یا انجام معاملاتی که اخیرا ثبت شده؛ اما در هر صورت لازم است که داده ها را به اندازه کافی جمع آوری کنید؛ هر چه اطلاعات بیشتری داشته باشید، نتایج ارزیابی شما دقیق تر به دست خواهد آمد.
تناوب کار در بازار
اگر معامله گری در بازار فارکس، شغل دوم شما می باشد پس باید مشخص کنید که هر چند وقت یکبار به بازار وارد می شوید. مثلا یک روز در هفته؟ تمام طول روز؟ کل هفته و … .
در حقیقت هر بار که شما به بازار وارد می شوید، ریسک مربوط به هر معامله را نیز می پذیرید و هر چه بیشتر در بازار حضور داشته باشید، احتمال اینکه سود یا ضرر داشته باشید افزایش پیدا می کند.
به همین دلیل مشخص کردن میزان حضور شما در بازار می تواند در ارزیابی استراتژی معاملاتی شما تاثیر بسیاری داشته باشد. پس از آن شما می توانید با استفاده از تعداد معاملاتی که انجام می دهید و تعداد روزهایی که در بازار حضور دارید، عدد تناوب خود را از طریق فرمول زیر به دست آورید.
تناوب معاملات روزانه = تعداد روزهای کاری / تعداد معاملات
محاسبه نسبت سود به ضرر
به دست آوردن نسبت سود به ضرر به شما کمک می کند تا بتوانید میزان معاملات موفقی که انجام داده اید را به دست آورید. این عدد را می توانید با استفاده از فرمول زیر و از طریق داده هایی که جمع آوری کرده اید به دست آورید.
نسبت سود به ضرر = مجموع معاملات ناموفق/ مجموع معاملات موفق
اگر این نسبت از 1 بیشتر شود به این معناست که معاملات موفق شما بیشتر از معاملات ناموفق تان بوده است؛ و اگر کمتر از 1 باشد برعکس.
محاسبه نسبت سود به ضرر موثر
برای اینکه بدانید در معاملات موفق خود چه میزان سود کرده اید، می توانید نسبت سود به ضرر موثر را محاسبه کنید. این نسبت نشان دهنده ی این است که در معاملات موفق نسبت به معاملات ناموفق چه میزان سود داشته اید.
نسبت سود به ضرر موثر = مجموع پیپ های از دست رفته / مجموع پیپ های بدست آمده
اگر این نسبت کمتر از 1 باشد به معنای این است که شما در حال از دست دادن سرمایه خود هستید. به این ترتیب شما می توانید با انجام این محاسبات و به دست آوردن این نسبت ها متوجه شوید که استراتژی معاملاتی شما تا چه میزان اثربخش است و کارآیی دارد و می تواند شما را در معاملاتی که انجام می دهید موفق کند.
کلام پایانی
اکنون می دانید که استراتژی معاملاتی چیست و به طور کلی می توان گفت برای طراحی یک استراتژی معاملاتی موفق ، نه تنها لازم است که از فاکتورهای تاثیرگذار در این استراتژی آگاه باشید، بلکه چرا معامله گران با سرمایه بیشتر شما می توانید طبق روحیات و شخصیت خود، این استراتژی را مشخص کنید و معاملات خود را مطابق آن مدیریت کنید.
عدم آشنایی با لوریج: چرا بیشتر معامله گران جدید شکست می خورند؟
در مقاله امروز از مجموعه مقالات آموزش فارکس، نگاهی خواهیم داشت به اهمیت موضوع اهرم یا لوریج و اینکه چه رابطه ای با عدم موفقیت معامله گران مبتدی دارد.
بیشتر معامله گران حرفه ای فارکس و سبد گردان ها به ازای هر 50000 دلار در حساب خود، یک لات استاندارد معامله می کنند.
بعبارتی اگر آنها حساب مینی داشتند، به ازای هر 5000 دلار در حساب خود، یک مینی لات معامله می کردند.
چند ثانیه با خود تامل کنید تا خوب در مغزتان بنشیند.
اگر حرفهایها اینگونه معامله میکنند، پس چرا معاملهگران کم تجربه تر فکر میکنند میتوانند با 2000 دلار موجودی، 100 هزار لات استاندارد باز کنند؟ یا مثلا با 250 دلار موجودی 10000 مینی لات باز کنند؟!
مهم نیست که کارگزاران فارکس به شما چه می گویند، هرگز هرگز “حساب استاندارد” تنها با 2000 دلار موجودی یا “حساب مینی” با 250 دلار باز نکنید.
جالب آنکه برخی از کارگزاران حتی اجازه باز کردن حساب با 25 دلار هم می دهند!
دلیل اصلی شکست خوردن معامله گران جدید این نیست که آنها بدبیاری می آورند، بلکه به این دلیل است که از ابتدا سرمایه کمی به معاملات تخصیص می دهند و نحوه عملکرد و ساز و کار لوریج را بدرستی درک نمی کنند.
خودتان را برای شکست خوردن تنظیم نکنید!
توصیه ما اینست که حداقل 100000 دلار سرمایه معاملاتی برای افتتاح حساب استاندارد، 10000 چرا معامله گران با سرمایه بیشتر دلار برای افتتاح حساب مینی و 1000 دلار برای افتتاح حساب میکرو اختصاص دهید.
البته، فقط زمانی حساب باز کنید که بصورت پایدار و مستمر عملکرد معاملاتی خوبی دارید.
بنابراین اگر فقط 60000 دلار دارید، یک حساب مینی باز کنید. اگر فقط 8000 دلار دارید، یک حساب میکرو باز کنید.
اگر فقط 250 دلار دارید، یک حساب دمو باز کنید و تا زمانی که آن را 1000 دلار نکرده اید روی همان بمانید، بعد یک حساب میکرو باز کنید. اگر فقط 1 دلار دارید، شغلی برای خود پیدا کنید.
اگر از دروس ما چیزی یادتان نمانده، حداقل مطالب بالا را به خاطر بسپارید.
خب، لطفا پاراگراف قبلی را مجدد بخوانید و آن را در حافظه خود حک کنید. فقط به این دلیل که کارگزاران به شما اجازه می دهند با 25 دلار حساب باز کنید، به این معنی نیست که باید این کار را انجام دهید.
ما معتقدیم که اکثر معامله گران جدیدی که با حداقل سپرده اقدام به افتتاح حساب معاملاتی می کنند، به این دلیل این کار را انجام می دهند که درک صحیح و جامعی از اصطلاحات “لوریج” و “مارجین” نداشته و نمی دانند این مفاهیم چگونه بر معاملات آنها تأثیر می گذارد.
بسیار مهم است که شما کاملاً از اهمیت معامله با لوریج آگاه بوده و با آن آشنایی کامل داشته باشید.
اگر درک درست و اساسی از مفاهیم اهرم و مارجین ندارید، تضمین می دهیم که حساب معاملاتی خود را به فنا خواهید داد!
تفاوت ترید و سرمایه گذاری در ارز دیجیتال چیست؟
اصطلاح «سرمایهگذاری» و «تریدینگ» با اینکه تفاوتهای کلیدی زیادی باهم دارند، معمولا به اشتباه و به جای یکدیگر به کار برده میشوند. هدف از سرمایهگذاری، جمع کردن سود در میان مدت و بلند مدت است؛ در صورتی که منظور از تریدینگ، کسب درآمد سریع در کوتاه مدت است. در این مقاله از ارز تودی قرار است به بررسی اصول سرمایهگذاری و تریدینگ و همچنین اصلیترین شباهتها و تفاوتهای این دو اصطلاح ارز دیجیتال بپردازیم.
سرمایه گذاری چیست؟
سرمایهگذاری (Investing)، به زبات ساده یعنی استراتژی خرید و نگه داشتن داراییها در مدت زمان طولانی و یکی از روش های کسب درآمد از ارزهای دیجیتال محسوب میشود. ممکن است یک سرمایهگذار دارایی خود را به مدت ۱۰ سال هم نگه دارد. هدف از سرمایهگذاری افزایش قیمت داراییها با گذشت زمان است که بعد از مدت طولانی سود زیادی را برای سرمایهگذار به ارمغان میآورد. البته مدت زمانی که یک فرد پولی را سرمایه گذاری میکند، به اهداف مالی او بستگی دارد. برای مثال، فردی که برای بازنشستگی پس انداز میکند، ممکن است افق زمانی ۲۰ سال یا بیشتر برای این کار داشته باشد. از طرف دیگر، شخصی که برای پیش پرداخت خانه پسانداز میکند، ممکن است افق زمانی ۵ سالهای داشته باشد.
در سرمایهگذاری یک اصل اساسی و مهم وجود دارد که میگوید:
«هرچه بازده احتمالی یک سرمایهگذاری بیشتر باشد، ریسک آن سرمایه گذاری نیز بیشتر است.».
این قانون به نام قانون «مبادله ریسک و بازده» شناخته میشود؛ ریسک یعنی «بازدهی واقعی» برای سرمایهگذار از «بازدهی پیشبینی شده» آن متفاوت خواهد بود. افق زمانی طولانی به سرمایهگذار، فرصتهای بیشتری برای سرمایهگذاریهای بهتر با ریسک بیشتر ارائه میدهد. دلیل آن هم این است که آنها فرصت بهتری برای آرام شدن شرایط نابسامان بازار خواهند داشت.
اگر یک سرمایهگذار افق زمانی کوتاهتری دارد، باید در انتخابهای خود محتاط باشد، چرا که ممکن است به اهداف مالی خود نرسد. این واقعیت که بازارهای مالی در کوتاه مدت افزایش و کاهش مییابد، توسط اکثر سرمایهگذاران پذیرفته شده است. در نتیجه، آنها مکررا زمانهای عملکرد ضعیف را پشت سر میگذارند به این امید که ارزش داراییها در نهایت افزایش یابد و هرگونه ضرر کوتاهمدت جبران شود.
آشنایی با شیوههای سرمایه گذاری
بهطور کلی، دو شیوه کلی برای انجام سرمایهگذاری در بازارهای مالی از جمله بازار ارزهای دیجیتال وجود دارد:
۱. سرمایهگذاری فعال
سرمایهگذاران از استراتژی سرمایهگذاری فعال (Active Investing) برای خرید و فروش فعال داراییهای موجود در سبر خرید خود با هدف شکست دادن شاخص معیار در طول زمان استفاده میکنند. به عنوان مثال، یک سرمایهگذار فعال در بازار سهام، ۳۰ عدد سهام بهخصوص را خریداری میکند تا بازدهی شاخص S&P ۵۰۰ (شاخص بازار سهام که از ۵۰۰ شرکت بزرگ آمریکایی تشکیل شده است) افزایش یابد.
۲. سرمایهگذاری غیرفعال
هدف از سرمایه گذاری غیرفعال (Passive Investing) پیروی از عملکرد یک بازار یا شاخص معیار در طول زمان است. سرمایهگذاران در این استراتژی داراییهای خاصی را برای پرتفوی خود انتخاب نمیکنند؛ در عوض، آنها پول خود را در صندوقهای مشخصی مانند صندوقهای قابل معامله (ETF) یا صندوق سرمایهگذاری شاخصی که سعی میکنند عملکرد بازار را دنبال کنند، قرار میدهند.
تریدینگ چیست؟
تریدینگ (Trading)، برخلاف سرمایهگذاری یک استراتژی فعال و کوتاه مدت است. تریدرها معمولا داراییهای خود را درمدت زمان کوتاهی نگه میدارند و از طریق نوسانات بازار سود مورد نظر خود را کسب میکنند. این افراد معمولا از افزایش و کاهش ارزش داراییها سود میبرند در حالی که سرمایهگذاران تنها از افزایش ارزش دارایی سود میبرند. از سوی دیگر معاملهگران بهجای تمرکز بر احتمالات رشد بلندمدت دارایی مانند سرمایهگذاران، بر روی مسیر بعدی که انتظار میرود قیمت دارایی پیش برود تمرکز میکنند و سعی میکنند از آن حرکت قیمت سود ببرند.
سرمایهگذاران معمولا منتظر میمانند تا روند ضعیف یک بازار بهبود یابد و به رشد خود ادامه دهد، اما تریدرها از ویژگی «حد ضرر» یا Stop Loss برای خارج شدن از یک معامله زیانآور استفاده میکنند. این کار به حفظ سرمایه کمک خواهد کرد. برخلاف سرمایهگذار که ممکن است سهام یا صندوقی را بخرد و آن را فراموش کند، یک تریدر باید به طور مداوم تغییرات بازار را دنبال و سرمایه خود را حفظ کند.
شیوههای تریدینگ
تریدرهای از سبکهای معاملاتی مختلفی استفاده میکنند، برخی از این سبکها در ادامه آورده شده است:
۱. اسکالپینگ
اسکالپینگ (Scalping) به سیستم معاملاتی گفته میشود که تریدر برای کسب سودهای متوالی هر چند ناچیز از آن استفاده میکند. یعنی نگه داشتن یک موقعیت معاملاتی در مدت زمان کوتاه، چند دقیقه یا حتی کمتر.
۲. معاملات روزانه
معاملات روزانه (Day trading) نوعی معامله است که در آن موقعیتهای معاملاتی را در یک روز باز و بسته میکنید؛ بستن معامله قبل از پایان بازار، احتمال رسیدن اخبار بد یک شبه را کاهش میدهد.
۳. معامات پوزیشن
هدف از معاملات پوزیشن (Position trading) سود بردن از تغییرات قیمتی که غالب هستند، است. زمانی که قیمت یک دارایی در یک جهت و در یک دوره زمانی طولانی حرکت کند، به آن روند میگویند.
۳. معاملات سوئینگ
به جای تعیین شروع و پایان روند قیمت، هدف معاملات نوسانی یا سوئینگ (Swing trading) تمرکز بر تغییرات بیشتر قیمت است. موقعیتها ممکن است برای روزها تا هفتهها با این روش حفظ شوند.
سوشیال تریدینگ چیست؟
سوشیال تریدینگ (Social Trading) نوع جدیدی از ترید کردن است که به کاربران امکان میدهد از تاکتیکهای معاملاتی تریدرهای باتجربهتر برای سرمایه گذاری خود استفاده کنید. برخی از پلتفرمها از این ویژگی پشتیبانی میکنند؛ در این پلتفرمها تریدرهای مختلف در سراسر جهان با یکدیگر ارتباط میگیرند و در مورد تحلیلها بحث میکنند. ویژگی کپی کردن (Copy Trade) روش معاملاتی سایر تریدرها یکی از برجستهترین ویژگیهای سوشیال تریدینگ است.
مزایای سوشیال تریدینگ
- به افرادی که اطلاعاتی کمی در مورد بازار مالی دارند کمک میکند تا دنبال کردن افراد با تجربه سود کنند. آنها میتوانند با این افراد ارتباط بگیرند و از آنها برای رشد و یادگیری استراتژی معاملاتی خود کمک بخواهند.
- کار با یکدیگر و به اشتراکگذاری ایدهها به تریدرها اجازه میدهد تا عملکرد خود را به طور بالقوه افزایش دهند.
- در زمان بسیاری از تریدهای دیگر صرفهجویی میشود، چرا که آنها همه چیز را به اشتراک میگذارند.
- میتوان از آن در طیف گستردهای از کلاسهای دارایی مختلف از جمله سهام، ETF، ارزها، کالاها و ارزهای دیجیتال استفاده کرد.
تفاوتهای تریدینگ و سرمایه گذاری
جدا از تفاوتهایی که بالاتر اشاره کردیم، تریدینگ و سرمایهگذاری چند تفاوت اصلی دیگری نیز باهم دارند:
بازارهای مالی
بازار سهام (Stock) محبوبترین نوع دارایی در بین سرمایهگذاران است. این نوع بازارها نشان دهنده سرمایهگذاری یک شخص در یک شرکت است؛ معمولا گزینهی مناسبی برای سرمایهگذاری بلند مدت محسوب میشود. از لحاظ تاریخی، سهام در بلندمدت بازدهی بسیار خوبی را به سرمایهگذاران ارائه کرده است. برای مثال، شاخص S&P ۵۰۰ از زمان ایجاد آن در سال ۱۹۲۶، هر سال به طور متوسط حدود ۱۰ درصد افزایش یافته است. این نسبت به سایر سرمایهگذاریها مانند اوراق قرضه و پس انداز نقدی بازدهی بیشتری را نشان میدهد.
سرمایهگذاران میتوانند سهام فردی (مانند اپل، آمازون و مایکروسافت) را خودشان انتخاب کنند. برخی دیگر نیز از صندوقهای سرمایه گذاری مشترک و صندوقهای قابل معامله در بورس (ETF) برای سرمایهگذاری در بازار سهام استفاده میکنند. سرمایهگذاران سایر داراییها را جهت افزایش بازدهی به پرتفوی خود اضافه میکنند. برای مثال، یک سرمایهگذار میتواند علاوه صندوقها مالک کالاهایی مانند طلا نقره و حتی ارزهای دیجیتال باشد. اما تریدها نسبت به سرمایهگذاران در زمینههای بیشتری فعالیت میکنند. تریدر معمولا اطلاعات و دانش کافی در بازار سهام، شاخص، ارزها و کالای دیگر دارند. به طور کلی، از آنجایی که کار تریدرها با نوسانات است، معمولا از بازارهای بیثباتتر استفاده میکنند.
تریدرهای برای معامله معمولاً از یک CFDs استفاده میکنند، اما سرمایهگذاران معمولاً داراییها را به طور کامل خریداری میکنند. CFDها ابزارهای مالی هستند که به تریدها اجازه میدهد از تغییرات قیمت یک دارایی بدون نیاز به داشتن آن سود ببرند. علاوه بر این، تریدرها میتوانند با استفاده از CFD و اهرم، مدیریت بهتری بر دارایی خود داشته باشند. برای مثال، با استفاده از لورج دو برابر، یک تریدر ممکن است دارایی به ارزش ۵۰۰۰ دلار را با سرمایه گذاری ۲۵۰۰ دلاری مدیریت کند. با استفاده از لورج شما میتوانید دارایی خود را چند برابر کنید. البته فراموش نکنید که در صورت نداشتن دانش کافی و استفاده از اهرم، ممکن است عکس این اتفاق بیفتد و از ارزش دارایی شما چند برابر کم شود.
تحقیق و تحلیل
یکی دیگر از تفاوتهای بین تریدر و سرمایهگذار، نحوه تحقیق و تحلیلهای آنها از بازار است. سرمایهگذاران معمولا بر روی تحلیلهای بنیادی تمرکز میکنند. در این نوع، یک سرمایهگذار تمام جوانب یک دارایی را مورد بررسی قرار میدهد. برای مثال، برای تعیین ارزش خرید سهام، سرمایهگذار رشد اخیر فروش و درآمد شرکت، ترازنامه آن، خطر رقبا و پیشینه اقتصادی را بررسی میکند.
در صورتی که تریدرها بیشتر به تحلیلهای تکنیکال میپردازند. در این نوع تحلیل تریدرها به مشاهده نمودارهای قیمت و تجزیه و تحلیل روندها، الگوها و نشانهها میپردازند تا پیشبینی کنند که قیمت ارز دیجیتال یا یک دارایی در آینده چگونه حرکت میکند. به بیان بهتر تحلیل تکنیکال، بر پایه تاریخچه حرکات یک دارایی است که برای پیشبینی تغییرات قیمت در آینده استفاده میشود.
سه استراتژی رایج تحلیل تکنیکال به شرح زیر است:
معاملات روند
این رویکرد به دنبال کسب درآمد از طریق تجزیه و تحلیل روند قیمت یک دارایی است. زمانی که یک معاملهگر آن را با معامله در همان جهت روند شناسایی کرد، ممکن است سود بردن از یک روند امکانپذیر باشد.
خط مقاومت و حمایت
در این استراتژی تریدرها با یافتن سطوح حمایت و مقاومت یک دارایی سود میکنند. سطحی در نمودار که سقوط قیمت دارایی به آن دشوار است، به عنوان حمایت شناخته میشود. سطح مقاومت نقطهای است که در آن قیمت یک دارایی به سختی افزایش مییابد. پس از یافتن این مکانها، معاملهگران میتوانند با وارد کردن معاملات اسپات که احتمال معکوس شدن قیمت دارایی وجود دارد، سود ببرند.
معاملات شکست مقاومت
تریدر با این استراتژی میتواند با پیدا کردن داراییهایی که از سطوح حمایت یا مقاومت ثابت عبور کردهاند سود کسب کند. شکستها ممکن است سیگنالهای قدرتمندی باشند، بهویژه زمانی که توسط سایر شاخصهای تحلیل تکنیکال تأیید شوند.
ریسک و مدیریت آن
هر نوع کسب درآمدی که به وسیله این دو روش باشد، قطعاً با خطراتی همراه است. از این رو، هم سرمایهگذار و هم تریدر باید اطلاعات کافی در مورد نحوه مدیریت سرمایه و ریسک داشته باشند. خطرات اصلی که سرمایهگذاران با آن مواجه هستند به شرح زیر است:
- ریسک بازار: به موقعیتی که یک بازار ارزش خود را از دست بدهد، ریسک بازار گفته میشود.
- ریسک خالص: ارزش یک دارایی خاص، مانند یک سهام یا یک ارز دیجیتال، کاهش یابد.
هر سرمایهگذار میتواند با استفاده از سهام مختلف در سبد خرید خود، جلو ضرر خود را بگیرد. این عمل توزیع پول بین انواع سرمایهگذاریها به منظور جلوگیری از وابستگی بیش از حد به یک دارایی یا اوراق بهادار است. چرا که پرتفویی که شامل طیف وسیعی از داراییها است، ریسک کمتری نسبت به پرتفویی دارای یک سهام یا دارایی دیجیتال دارد. خطرات اصلی که تریدرها با آن مواجه هستند به شرح زیر است:
- ریسک نوسان: ریسک نوسانات به خطرات ناشی از تغییرات کوتاه مدت قیمت اشاره دارد.
- ریسک اهرمی: ریسک استفاده از اهرم به عنوان ریسک اهرمی شناخته میشود. در حالی که اهرم ممکن است به شما کمک کند پول بیشتری کسب کنید، همچنین میتواند منجر به ضرر و زیان شما شود.
معامله گران میتوانند از استراتژیهای مدیریت ریسک زیر استفاده کنند:
- انتخاب اندازه مناسب برای نقش خود
- تنظیم توقف ضرر برای به حداقل رساندن تلفات
- اجتناب از استفاده بیش از حد از لوریج
تریدینگ یا سرمایه گذاری؟ کدام بهتر است؟
هر دو مزایا و معایب خود را دارند. هیچ استراتژی برتری از دیگری وجود ندارد. هر دو نشان دادهاند که استراتژیهای مؤثری برای بهرهمندی از بازارهای مالی جهانی هستند. انتخاب هر یک از این دو به هدف و معیار برمی گردد؛ برخی از این اهداف عبارتند از:
- اهداف مالی شما
- ریسکپذیری شما
- دانش شما از یک بازار خاص یا نوع دارایی
- میزان تلاشی که میخواهید برای تحقیق و پیگیری سرمایهگذاریهای خود صرف کنید.
- مقدار پولی که برای شروع دارید.
سوالات متداول
سرمایهگذار کیست؟
سرمایهگذار شخصی است که بر اساس تحلیلهای بنیادی، دارایی خود را در یکی از بازارهای مالی به مدت زمان طولانی نگه داری میکند.
تریدینگ یا معاملهگری چیست؟
یک استراتژی فعال و کوتاه مدت است؛ در این استراتژی تریدرها داراییها را درمدت زمان کوتاهی نگه میدارند و از طریق نوسانات بازار سود مورد نظر خود را کسب میکنند.
کسب سود از طریق سرمایهگذاری بهتر است یا تریدینگ؟
هر دو استراتژی معایب و مزایای خود را دارند و نمیتوان گفت کدام بهتر است. در نتیجه باید بر اساس اهداف مالی، ریرسکپذیری، اطلاعات و دانش و در نهایت سرمایه اولیه یکی از این موارد را انتخاب کنید.
نکته: توجه داشته باشید این مقاله صرفا با هدف راهنمایی و آشنایی نوشته شده و آکادمی ارز دیجیتال ارزتودی مسئولیتی در مقابل تصمیمات افراد یا عواقب مالی آن ندارد.
دیدگاه شما