مدیریت مسیر رشد از طریق استراتژی تنوع بخشی
انتخاب استراتژی تنوع بخشی و حرکت در مسیر آن همیشه با انبوهی از نظرات موافق و مخالف همراه است. از یکسو موافقان استراتژی تنوعبخشی آن را با دلایلی از قبیل غلبه بر فشارهای رقابتی در زنجیره ارزش، بهینهسازی سبد هلدینگ، متوازن ساختن ریسک یا هزینه مبادله فراوان بازار توجیهپذیر میدانند و از سوی دیگر، مخالفان این استراتژی به مواردی از قبیل دشواری مدیریت سبدهای متنوع، بازده پایین هلدینگهای چندرشتهای، شکلگیری روابط غیراقتصادی در سبد و همکاهی و نابودی ارزش استناد میکنند. اگر در دام نظرات رادیکال دو سر این طیف گرفتار نشویم، به احتمال فراوان میتوانیم موقعیتی را پیدا کنیم که در آن، بتوان درباره بهکارگیری استراتژی تنوع بخشی تصمیمی عاقلانه و منطقی اخذ کرد. آنچه که در چنین موقعیتی اهمیت پیدا میکند، حد و اندازه و شیوه تنوعبخشی است که مطالعات متعددی پیرامون آن به انجام رسیده است، اما الگو یا ایجاد تنوع در پرتفوی به چه معناست؟ قاعده فراگیری درباره آن وجود ندارد.
بر حسب منطق اقتصادی، شرکتها و بنگاههای تجاری به دنبال رشد کسبوکار خود هستند و مسیرهای متنوع و متفاوتی را برای رشد انتخاب میکنند. این انتخابها ممکن است یکی یا چند نمونه از چنین مواردی باشند: افزایش ظرفیت تولید یا خدمترسانی (برای مثال: افزایش ظرفیت تولید از ۲ هزار تن سنگ آهن به ۵ هزار تن)، افزایش تنوع غیرتکنولوژیک تولیدات و خدمات (برای مثال: تنوع در محصول با تولید پیراهن در رنگها و طرحهای متفاوت)، افزایش تنوع تکنولوژیک تولیدات و خدمات (برای مثال: تنوع در محصول با تولید نسخههایی با سطوح عملکردی متمایز از یک تلفن همراه)، افزایش تنوع بازار تولیدات و خدمات (برای مثال: تنوع در بازار با اخذ پروژههای پیمانکاری و خدمات مهندسی در کشورهای مختلف). با اینحال، گزینههای در دسترس بنگاههای تجاری محدود به این چند مورد نیست.
به لحاظ تاریخی، بسیاری از شرکتها و بنگاههای تجاری برای رشد به موازات بهکارگیری استراتژیهای فوق، توجه خاصی به استراتژی تنوع بخشی داشتهاند. به طور کلی، تنوعبخشی به معنای گسترش دامنه کسبوکارها است و در مدیریت استراتژیک شرکتهای هلدینگ زیرمجموعه مفهوم وسیعتری با عنوان استراتژی سبد قرار میگیرد؛ اما این تعریف از تنوع بخشی بسیار کلی است. اگر بخواهیم شیوهها و روشهای تنوعبخشی را از همدیگر تفکیک کنیم، با ترکیب متنوعی از گزینهها از قبیل تنوع عمودی، تنوع افقی، تنوع همگون یا تنوع ناهمگون روبهرو میشویم. در یک دستهبندی ساده میتوانیم تنوعبخشی را در گزینههای ذیل قرار دهیم:
تنوعبخشی در مسیر زنجیره ارزش
حرکت در مسیر زنجیره ارزش اغلب آسانترین راه برای گامنهادن در مسیر استراتژی تنوعبخشی و راهاندازی هلدینگ است. شرکتهایی که چنین مسیری را طی میکنند، ممکن است حرکت به سوی حلقههای بالادستی (رو به سوی تامین)، یا حلقههای پاییندستی (رو به سوی مصرف) را دنبال کنند یا اینکه ترکیبی از هر دو رویکرد را در پیش بگیرند. این مسیر در نهایت ممکن است منجر به شکلگیری یک شرکت یکپارچه (شرکتهایی مانند زیمنس یا مپنا شرکت یکپارچه هستند) شود. این نکته را نباید از یاد برد که هنگامیکه تنوعبخشی در مسیر زنجیره ارزش را در پیش میگیریم، نسبت به دانش فنی یا دانش بازار مربوط به زنجیره ارزش بیگانه نیستیم. برای مثال، هنگامیکه یک تولیدکننده مواد غذایی درصدد احداث مجتمعهای کشت و صنعت برمیآید، به دنبال تاسیس شرکت پخش و حمل مواد غذایی میرود یا مشغول راهاندازی فروشگاههای عرضه مستقیم میشود، تنوعبخشی در مسیر زنجیره ارزش خود را در پیش گرفته است.
تنوعبخشی همگون
اگرچه تنوعبخشی در مسیر زنجیره ارزش اغلب زیرمجموعهای از تنوعبخشی همگون به شمار میرود، اما تنوعبخشی همگون مفهومی فراتر و وسیعتر است و زیرمجموعههایی مانند تنوع همگون عمودی یا تنوع همگون افقی را شامل میشود. هنگامی میتوانیم یک تنوعبخشی را همگون بدانیم که مشابهت قابل توجهی میان متغیرهای کلیدی موفقیت کسبوکار فعلی با متغیرهای کلیدی موفقیت کسبوکار جدید وجود داشته باشد. برای مثال، یک تولیدکننده مواد غذایی که به سراغ صنعت شویندهها میرود، استراتژی تنوعبخشی همگون را دنبال کرده است، زیرا متغیرهای کلیدی موفقیت در هر دوی این صنایع (برند، تحقیق و توسعه، شبکه پخش) یکسان است. هلدینگهایی که شروع به راهاندازی یا خرید تعدادی کسبوکار یکسان میکنند نیز تنوعبخشی به شیوه همگون را با رویکردی افقی در پیش گرفتهاند. برای مثال، یک هلدینگ فعال در صنعت سیمان ممکن است چهار کارخانه سیمان ایجاد تنوع در پرتفوی به چه معناست؟ مختلف با چهار شخصیت حقوقی گوناگون را تحت مالکیت داشته باشد.
تنوعبخشی ناهمگون
بسیاری از شرکتها مسیر رشد خود را با استراتژی تنوعبخشی ناهمگون طی میکنند و قدم درون کسبوکارهایی میگذارند که با کسبوکارهای قبلی آنها همافزایی و اشتراک خاصی ندارند، در زنجیره ارزش کسبوکارهای قبلی جایی به خود اختصاص ندادهاند و مشابهتی به لحاظ متغیرهای کلیدی موفقیت هم با کسبوکارهای قبلی ندارند. در پیش گرفتن تنوع ناهمگون ممکن است به صورت غیرمتمرکز و پراکنده صورت پذیرد. در این صورت با هلدینگهایی مواجه میشویم که در تعداد محدودی از صنایع نامرتبط حضور دارند. هنگامیکه شرکت رویکرد نظامیافتهتری داشته باشد و تنوع ناهمگون را در ابعاد گستردهتری دنبال کند، با هلدینگهای چندرشتهای مواجه خواهیم شد که در طیف انبوهی از صنایع نامرتبط به فعالیت مشغول هستند و ارزش بازار بسیار زیادی دارند. شرکتهایی مانند جنرال الکتریک که در طیف متنوعی از صنایع نیروگاهی، محصولات الکترونیکی، ماشینآلات صنعتی، تجهیزات پزشکی، هوافضا، دیجیتال، انرژیهای تجدیدپذیر و تامین مالی حضور دارند از جمله شرکتهای چندرشتهای به شمار میآیند.
برای درک بهتر این موضوع در فضای کسبوکار ایران، گروه صنعتی گلرنگ را در نظر بگیرید: این هلدینگ به واسطه تاسیس و راهاندازی شرکت پخش و شبکه فروشگاههای زنجیرهایاش تنوعبخشی در زنجیره ارزش را دنبال کرده است؛ با افزودن کسبوکار مواد غذایی به کسبوکار شوینده از تنوعبخشی همگون استفاده کرده است و با ورود به صنایع و کسبوکارهای جدید در حوزههایی مانند ساختمان و دارو، تنوعبخشی ناهمگون را در پیش گرفته است.
اما بهکارگیری هر کدام از این روشها و رویکردها نیازمند پاسخ به مسئله کلیدی حد و اندازه است. یکی از راههای دستیابی به پاسخ این مسئله، رجوع به قاعده نسبت طلایی دیلویت است که شاید آن را با عنوان نسبت طلایی ۷۰-۲۰-۱۰ هم بشناسید. نسبت ۷۰-۲۰-۱۰ در حوزه مدیریت سازمانی برای مدیریت زمان، اداره فعالیتهای نوآورانه و یا حتی مدیریت مسیر رشد شغلی استفاده میشود و میتوان آن را برای تعیین حد و اندازه بهکارگیری استراتژی تنوعبخشی در پرتفوی کسبوکارها نیز مورد استفاده قرار داد. بر حسب قاعده نسبت طلایی دیلویت، ۷۰ درصد از منابع سازمان باید به کسبوکار محوری تخصیص داده شوند، ۲۰ درصد از منابع باید به سوی کسبوکارهای مرتبط با حوزه کسبوکار محوری هدایت شوند و ۱۰ درصد از منابع در حوزههای نامرتبط با فعالیت محوری سرمایهگذاری شوند. البته نباید از یاد برد که هر نوع تقسیمبندی از نسبت سرمایهگذاری ایجاد تنوع در پرتفوی به چه معناست؟ منابع سازمانی بدون درنظرگرفتن همافزایی میان کسبوکارها و تاثیر آن بر عملکرد کل سبد کسبوکارها اشتباه است و نابودی ارزش را به همراه دارد. با این حال، این تقسیمبندی به هلدینگها کمک میکند تا تمرکز خودشان را حفظ کنند و از این طریق اثربخشی بالاتری داشته باشند. یافتههای محققان و مشاوران نشان میدهد شرکتهایی که سبد متمرکز و همگنی از کسبوکارها را اداره میکنند، از قدرت تعیینکنندگی بیشتری در بازار برخوردارند و این قدرت سبب کسب بازده بالاتری برای سهامداران آنها میشود.
تنوع بخشی سبد دارایی های مالی درست یا غلط
یكی دیگر از نكات مهم برای سرمایه گذاران, خاطرات و گذشته نگری آنها درباره تخصیص دارایی های مالی است توجیهات سرمایه گذاران برای تخصیص ایجاد تنوع در پرتفوی به چه معناست؟ بین دارایی های ریسكی و غیر ریسكی یا كم ریسك, ممكن است بر اساس ارتباط بین بازده دارایی ها در طول زمان, تقویت یا تضعیف شود
یكی از استراتژیهای مطرح در مباحث سرمایهگذاری در بازارهای مالی عبارت است از تنوعبخشی زمانی به انواع داراییهای مالی.
به این معنا كه براساس زمان كوتاهمدت یا بلند مدت سرمایهگذاران سبد دارایی مالی خود را متنوع میسازند تا از انواع داراییهای مالی با ریسكهای متفاوت، سبدی با حداقل ریسك تشكیل دهند.ایجاد تنوع در پرتفوی به چه معناست؟
اصل این استراتژی بر این اساس استوار است كه هر چه افق زمانی بلندمدتتر برای سرمایهگذار متصور باشد سهم بیشتری از پرتفوی خود را به داراییهای ریسكی مثل سهام تخصیص دهد.زیرا نوسانات بازده سهام در طول زمان كمتر میشود و در نتیجه ریسك بیشتری در طول زمان در بین داراییها پخش میشود و بازده كل سبد سهام را متناسبتر میسازد.این نظر در مقابل این دیدگاه قرار دارد كه در طول زمان تنوع بخشی به سبد سهام اشتباه است، زیرا مطلوبیت مورد انتظار با استراتژی تنوع سازی زمانی افزایش نمییابد، زیرا به عنوان مثال درباره سهام شركتهای بیمه دیده شده است كه در دورههای بلند مدتتر زمانی، ریسك این سهام به جای كاهش افزایش داشته است و در نتیجه تنوع بخشی سهام كارایی خود را از دست داده است. در این میان محققانی هستند كه نشان دادهاند كه زمانی تنوع بخشی سبد دارایی مالی در طول زمان بهینه انجام میشود ایجاد تنوع در پرتفوی به چه معناست؟ كه به یكسری از عوامل مهم و اصلی در این باره توجه شود.
نكته مهم در این میان كه شاید كمتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف سرمایهگذاری است. این كه آیا در بلندمدت هدف كسب درآمد است یا افزایش ثروت و یا عوامل دیگری در تصمیمگیری دخیل هستند.
زیرا ممكن است در بلندمدت محدودیتها و قیود مهمی سر راه سرمایهگذار قرار گیرند به عنوان مثال سرمایهگذاری كه گردش دارایی را مهم فرض میكند و به دارایی نقد شونده نیاز دارد مثل حقوق بازنشستگی یا مخارج تحصیلی فرزندان، نمیتواند تنها به ریسك سبد دارایی خود و تنوع بخشی زمانی جدا از عامل نقدشوندگی توجه نشان دهد. در نتیجه عواملی چون سن، تحصیلات و نسبت مصرف به پسانداز افراد باید مورد توجه قرار بگیرند.
یكی از نكات جالب در این مبحث، دیدگاه روانشناسی سرمایهگذاران است. تحقیقات نشان میدهند كه با افزایش ثروت، ریسكگریزی مطلق كاهش مییابد، زیرا با افزایش ثروت، اهمیت یك دلار اضافی كاهش مییابد و در نتیجه سرمایهگذار مایل میشود كه در سطوح بالاتر ثروتی، دلار اضافی خود را صرف امور پرریسكتر كند. در نتیجه هر چه ثروت افزایش مییابد، دلارهای بیشتری از ثروت سرمایهگذار به داراییهای ریسكی تعلق میپذیرد.
در برابر متغیر ریسك گریزی مطلق، متغیر ریسك گریزی نسبی نیز مطرح میشود. در تبیین این متغیر باید گفت كه كاهش ریسك گریزی نسبی، حكایت از تخصیص سهم بیشتری از ثروت به داراییهای ریسكی همزمان با افزایش ثروت دارد. ثابت بودن متغیر ریسك گریزی نسبی به این معنا است كه درصد ثروتی كه به دارایی ریسكی تعلق میگیرد، ثابت میماند جدا از اینكه خود در چه پایهای از ثروت باشد. همچنین افزایش ریسك گریزی نسبی بیان میدارد كه درصد بیشتری از دارایی مالی با افزایش ثروت سرمایهگذار، در گروه پرریسك قرار میگیرد.
این در حالی است كه در اكثر مطالعات نتایج به دست آمده براساس ثابت فرض كردن ریسك گریزی نسبی حاصل شده اند. در حالی كه در هر سه حالت بالا، استراتژی تنوعسازی دارایی مالی در طول زمان میتواند متفاوت تعریف شود.
یكی دیگر از نكات مهم برای سرمایهگذاران، خاطرات و گذشتهنگری آنها درباره تخصیص داراییهای مالی است. توجیهات سرمایه گذاران برای تخصیص بین داراییهای ریسكی و غیر ریسكی یا كم ریسك، ممكن است بر اساس ارتباط بین بازده داراییها در طول زمان، تقویت یا تضعیف شود. در نتیجه ارزش داراییهای ریسكی در پرتفوی بستگی به ارزشهای گذشته آنها دارد و افراد بنا بر بازده گذشته یك دارایی آن را انتخاب یا رد میكنند و برای خرید و نگهداری در دوره بلند مدتتر تصمیم میگیرند.
در نتیجه تنوع بخشی دارایی مالی در طول زمان بر ایجاد تنوع در پرتفوی به چه معناست؟ اساس فرآیند بازده دارایی و ترجیحات سرمایهگذاری میتواند افزایش یا كاهش یابد و یا ثابت باقی بماند. همانگونه كه اشاره شد سطح تحصیلات نیز نقش زیادی در تصمیم گیری تخصیص پرتفوی سرمایهگذاران دارد. زمانی كه سطح دانش سرمایهگذاران افزایشمییابد و تجربیات آنها از سرمایهگذاری زیاد میشود، آستانه تحمل آنها افزایش یافته و ریسك پذیری آنها بیشتر میشود و در نتیجه ترجیح میدهند تا در سبد دارایی مالی خود، از دارایی پر ریسك بیشتر استفاده كنند.
درباره سن افراد نیز نتایج تحقیقات نشان میدهند كه افراد جوانتر علاوه بر انتخاب داراییهای مالی با دوره زمانی كوتاه مدت، در هنگام تنوع بخشی به سبد داراییهایی مالی خود بیشتر از داراییهای چون سهام كه ریسك بالاتری دارند استفاده میكنند تا اوراق قرضه بلند مدت كه ریسك كمتری دارند.
ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک در بازار مالی به چه معناست؟
ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک المانهای مهمی در بازارهای مالی هستند که دانستن آنها برای دارندگان سرمایه بسیار مهم است. مفاهیم بازارهای مالی یکی از مهمترین فاکتورهای تصمیمگیری درست هستند که برای موفقیت در این بازارها توسط سرمایهگذاران در نظر گرفته میشوند. ریسک سیستماتیک به کل بازار مربوط میشود ولی ریسک غیرسیستماتیک که ریسک مشخص نیز نامیده میشود، فقط منحصر به ریسک سرمایهگذاری در یک بازار مالی خاص است. در ادامه این مطلب به معرفی اجمالی این ریسکها و اهمیت محاسبه دقیق آنها میپردازیم.
انواع ریسک در بازار بورس
بازار بورس بازاری گسترده است که اتفاقات مختلفی میتواند بر روی آن تاثیر بگذارد. به طور کلی تنها دو ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک بر بازار بورس تاثیرگذار است. این ریسکها در دو حالت کلی و جزئی صورت میپذیرد. یعنی ممکن است بر اساس تغییرات کلی بازار رخ دهند و یا عوامل خارجی و حتی عوامل انسانی بر میزان آنها تاثیر بگذارد.
ریسک سیستماتیک
ریسک سیستماتیک در حقیقت ریسکی است که باعث میشود تا کل بازار تحت تاثیر قرار بگیرد و مربوط به سهام یک شرکت یا صنعت خاص نمیشود. همچنین این ریسک را ریسک غیرقابل حذف یا ریسک بازار نیز مینامند. این ریسک جامعه آماری بیشتری را دربر میگیرد و تمام افراد فعال در بازار سرمایه باید آن را مورد بررسی قرار بدهند. سرمایهگذاران آنچنان در این ریسک دخیل نیستند و از دامنه اختیارات آنها خارج است.
چگونگی کاهش دادن میزان ریسک بازار
جلوگیری از این ریسک و یا کاهش آن تقریبا غیرممکن است و نمیتوان به طور کامل از آن اجتناب کرد. بعلاوه این ریسک غیر قابل پیشبینی است هرچند که با بررسی دادهها و کسب تجربه میتوان تا حدودی آن را حدس زد. ریسک سیستماتیک در بازار سهام با استفاده از متنوع سازی برطرف نمیشود و پخش سرمایه در بخشهای مختلف بازار باعث نمیشود تا ایمنی در برابر این ریسک به وجود بیاید چرا که این ریسک بر تمام بازار تاثیر میگذارد و تمامی سرمایه فعال صاحبان سرمایه را شامل میشود.
تنها راه کاهش این ریسک استفاده از استراتژیهای پوشش ریسک و یا استراتژی تخصیص دارایی است. به عنوان مثال شما با قرار دادن مقداری از داراییهای خود در اوراق مشارکت یا سرمایهگذاری در املاک میتوانید از ریسک سیستماتیک تا حدودی فرار کنید اما از سوی دیگر عملکرد بازده پرتفوی شما نیز تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. این ریسک حاکم بر اقتصاد کلان بازار است بنابراین همراه همیشگی بازار سهام خواهد بود.
بررسی بتای ریسک غیر قابل حذف
آگاهی از میزان ریسک سیستماتیک یک اوراق بهادار، یک صندوق سرمایهگذاری و یا یک پرتفوی از طریق بررسی بتای آن صورت میپذیرد. بتا نشاندهنده این است که یک سرمایهگذاری در مقایسه با کل بازار چه میزان بیثبات و نوسانپذیر است. این یعنی بتای بزرگتر از یک، ریسک سرمایهگذاری در سهام مورد نظر از ریسک بازار بیشتر است. بتای کوچکتر از یک نیز به این معنی است که ریسک دارایی نسبت به بازار کمتر است. همچنین بتای برابر با یک نشاندهنده برابری ریسک دارایی و ریسک بازار است.
ریسک غیرسیستماتیک
ریسک غیرسیستماتیک یا همان ریسک مشخص، از ریسک منحصر به فرد سرمایهگذاری در شرکت و یا تخصیص سرمایه برای صنعتی مشخص در بازار نشأت میگیرد. این ریسک مرتبط با اخبار مختص یک سهم و یا یک صنعت خاص است. به عنوان مثال اگر کارکنان شرکتی که در آن سرمایهگذاری کردهاید اعتصاب کنند، ارزش آن شرکت در بازار سهام کاهش پیدا میکند و باعث تاثیر ریسک غیرسیستماتیک بر قیمت آنها میشود.
همچنین تمامی تغییراتی که بر صنایع مختلف تاثیرگذار هستند مانند نوسانات بازار ارز، تغییرات تعرفههای مختلف، تغییرات نرخ مواد اولیه صنایع و فاکتورهایی از این دست را میتوان از مصادیق ریسک غیرسیستماتیک دانست.
راههای مختلف کاستن از میزان ریسک غیرسیستماتیک در بازار بورس
ریسک غیرسیستماتیک را ریسک حذف شدنی نیز مینامند. این ریسک را میتوان با بررسی شرکتها و صنایع در بازههای زمانی مختلف کاهش داد و یا حتی آن را به صفر رساند. انجام این کار اما به تخصص و تجربه در بازار سهام نیاز دارد که پیشنهاد میشود تا برای این کار از مشاوران حرفهای بازارهای مالی استفاده کنید. کاهش این ریسک از طریق متنوعسازی و تشکیل سبد سرمایهگذاری صورت میپذیرد.
برای پرتفویی که تنوع مناسبی از سهامهای مختلف داشته باشد، ریسک غیرسیستماتیک ناچیز است و میتوان از آن صرف نظر کرد. هر چه این ریسک به حداقل برسد، موفقیت و افزایش شما را نتیجه خواهد ایجاد تنوع در پرتفوی به چه معناست؟ داد. بنابراین بررسی دادههای بورسی و تحلیل نمودارهای آن امری کلیدی جهت محاسبه میزان ریسک غیرسیستماتیک برای سرمایهگذاران بازار بورس و اوراق بهادار است.
تفاوتهای ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک
اصلیترین تفاوت ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک به نحوه کنترل آن و کاهش خسارتهای وارد شده است. ریسک غیرسیستماتیک را میتوان با بهرهگیری از روشهایی که بیان شد کاهش داد در صورتی که فرار از دست ریسک سیستماتیک عملا امکانپذیر نیست و ریسک کلی بازار است که تمامی فعالان این حوزه را دربر میگیرد.
اهمیت توجه به میزان ریسک در بازارهای مالی
محافظت از سرمایه و تلاش برای افزایش آن برای سرمایهگذاران بسیار مهم است. برای ایجاد امنیت مالی لازم است تا بازار هدف را به خوبی شناسایی و بررسی کرد. ورود به عرصه بازار بورس بدون در نظر گرفتن خطرات آن میتوان مانند خودکشی باشد و سرمایه شما را به طور کامل از بین ببرد. بنابراین مهم است تا میزان ریسک بازار و فعالیتهای بورسی مورد توجه قرار بگیرد. با این کار میتوان از سرمایه خود مراقبت کرد و برای استفاده بهینه از آن، در فعالیتهای مختلف شرکت کرد. افزایش سرمایه به مرور زمان صورت میگیرد و بازار بورس برای افرادی که حوصله یا زمان کافی را جهت فعالیت در این زمینه ندارند، توصیه نمیشود.
پرتفوی بورسی به چه معنا است؟
تازه واردها به بورس، نیازمند آشنایی هر چه بیشتر با اصطلاحات بورسی هستند تا بتواند عملکرد بهتری در این بازار داشته باشند، یکی از واژههای پرکاربرد در بورس «پرتفوی» است.
اقتصاد
پرتفوی یک واژه فرانسوی است که (به فرانسوی: Portfolio) نامیده میشود. معنی ساده واژه پرتفوی، سبد سرمایهگذاری است. سبد سهام از ترکیب داراییهای سرمایهگذاری شده توسط یک سرمایهگذار است.
پورتفولیو یا پرتفوی در لغت به معنای کیف دستی بوده که در گذشته یک سرمایهگذار، مجموعهای از اسناد و مدارک خود را در آن حمل میکرد، در واقع سرمایهگذارانی که سهام شرکتهای بورسی را در اختیار داشتند هر روز به بازار بورس سر میزدند تا ببینند سرمایه آنها در چه وضعیتی قرار دارد.
در اصطلاح مالی نیز به کنار هم قرار گرفتن ترکیبی از داراییهای مختلف مالی اعم از املاک و مستغلات، سهام شرکتها، اوراق با درآمد ثابت و سپردههای بانکی باهدف تنوعبخشی و کاهش ریسک سرمایهگذاری را پرتفوی یا سبد سرمایهگذاری میگویند.
با افزایش تعداد سهام در سبد سرمایه گذاری، ریسک مجموعه کاهش مییابد.
فرض کنید شما سهام دار دو شرکت تولیدکننده دارو و پتروشیمی هستید؛ در صورتی که تقاضا برای دارو افزایش پیدا کند امکان دارد صادرات محصولات پتروشیمی کاهش داشته باشد.
بازده سرمایهگذاری در پرتفوی، معادل بازده متوسط آن پرتفوی خواهد بود، اما ریسک پرتفوی در غالب موارد کمتر از متوسط ریسک سهام داخل سبد است. میزان آن بستگی به تاثیر متقابل اتفاقات بر سهام داخل سبد دارد.
اگر سهام موجود در سبد متعلق به شرکتهایی باشد، که کالاها یا خدمات آنها جانشین یکدیگر هستند، ریسک تا حدود زیادی کاهش مییابد. زیرا در صورت بروز هر گونه عامل ریسک زا و کاهش بازده یکی از سهام، تقاضا برای کالاهای جانشین افزایش یافته، بازده اضافی حاصل از آن بازده از دست رفته شرکت اول را جبران میکند.
سود یک سهم میتواند ضرر سهام دیگر را جبران کند. یک ضربالمثل معروف میگوید: «همه تخممرغها را در یک سبد نگذارید.»
ارزش پرتفوی
به ارزش مالی و نقدی پرتفوی هر شخص حقیقی یا حقوقی، ارزش پرتفوی گویند. برای قیمتگذاری شرکتهای سرمایهگذاری پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار، مهمترین عامل، ارزش پرتفوی این شرکتها است.
فرض کنید سبد سهام خود را فقط از یک صنعت خاص تشکیل دادهاید. در صورت رکود در آن صنعت، در تمامی سهام موجود در پرتفوی خود دچار ضرر خواهید شد، بنابر این توصیه میشود حتماً تنوع را رعایت کنید و سبد معاملاتی خود را از سهام شرکتهای مختلف پر کنید. البته توجه داشته باشید آنقدر تنوع سهام را زیاد نکنید تا بعد در مدیریت پرتفوی با مشکل مواجه شوید.
در زمان تشکیل پرتفوی ابتدا صنایع پربازده را شناسایی کنید. سپس از میان آن صنایع پرتفوی خود را ایجاد کنید.
بدون مطالعه شرکتها و انتخاب ایجاد تنوع در پرتفوی به چه معناست؟ سهامهای مختلف و تصادفی نیز ممکن است ضرر کنید. پس لازم است با تشخیص صنایع مطلوب جلوی ضرر را بگیرید. با این کار تا حدودی میتوانید ریسک سرمایهگذاری در بورس را کاهش دهید.
البرز
شركت بيمه البرز با هدف اوليه ارائه خدمات بيمه اي مطلوب و با كيفيت به هموطنان و ايجاد تنوع در بازار بيمه و كسب رضايت بيمه گذراران در تاريخ ۲۸ تيرماه ۱۳۳۸ توسط بخش خصوصي تاسيس و در مدت زمان كوتاهي توانست اعتماد بسياري از صاحبان سرمايه و كالا را به خود جلب نمايد.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي بيمه البرز به دليل عملكرد موفق با همان نام به فعاليت خود ادامه داد . شركت بيمه البرز هم اكنون با ۵۴ شعبه و بيش از ۱۵۰۰ نماينده فعال ، ۳۳۷ كارگزار و حدود ۱۳۰۰ نفر نيروي انساني در سرتاسر كشور آماده ارايه خدمات بيمه اي به هموطنان است .
بيمه البرز در سال هاي اخير توانسته است موفقيت هاي بي شماري را در صنعت بيمه كشور و همچنين در بين دستگاه هاي اجرايي كشور به دست آورد. كسب رتبه اول در شاخص استفاده از فناوري اطلاعات( IT ) در بين شركت هاي بيمه خصوصي يكي از دستاوردهاي اين شركت در سال ۱۳۸۹ بود.
شركت بيمه البرز در سال ۱۳۸۸ موفق به دريافت گواهينامه رعايت حقوق مصرف كنندگان از وزير بازرگاني شد و در همان سال در طرح سنجش ميزان رضايتمندي ارباب رجوع در بين بانك ها و بيمه ها موفق به كسب رتبه اول شد. در سال هاي ۱۳۸۳ و۸۴ و ۸۵ نيز توانست در ميان بانك ها و بيمه ها رتبه اول مشتريمداري را بدست آورد و در سال هاي ۱۳۸۶ و ۱۳۸۷ نيز در طرح سنجش ميزان رضايتمندي مراجعان از نحوه ارايه خدمات دستگاه هاي عمومي و دولتي علاوه بر گروه بانك ها و بيمه ها در ميان تمام دستگاه هاي اجرايي رتبه اول را به خود اختصاص داد .
كسب مقام اول در كاربرد فناوري اطلاعات IT ، شفافيت گزارشگري مالي و حضور و كارايي در بازار سرمايه در ميان شركت هاي بيمه دولتي و خصوصي در سال هاي ۱۳۸۵ و ۱۳۸۶ و كسب عنوان برتر بيمه كشور در سال ۱۳۸۷ در رتبه بندي شركت هاي بيمه كه از سوي بيمه مركزي جمهوري اسلامي ايران انجام شد نيز از افتخارات ديگر شركت بيمه البرز است .
اين شركت در سال ۱۳۸۳ همچنين موفق به اخذ گواهينامه ISO۹۰۰۱-۲۰۰۰ در سيستم مديريت كيفيت شده است .
سرمايه ، ذخاير و اندوخته كافي ، بدنه كارشناسي متخصص و حرفه اي ، سرعت در ارزيابي و پرداخت خسارت از شاخص هاي توانگري و وجود مشتريان وفادار و قديمي ، ارتباطات گسترده با بازار جهاني بيمه، مديريت علمي و پاسخگو و نسبتهاي مالي بسيار خوب از شاخص هاي ماندگاري اين شركت به حساب مي آيد .
بيمه البرز در سال ۱۳۸۸ به عنوان اولين شركت بيمه دولتي در بورس پذيرفته شد و سهام آن با استقبال بي نظير سرمايه گذاران و فعالان بورس همراه شد و ۸۰ درصد سهام آن واگذار شد و بدين ترتيب از يك شركت بيمه دولتي به شركت بيمه خصوصي تغيير مالكيت داد .
دیدگاه شما