روانشناسی معامله گری چیست و چرا اهمیت دارد؟
ممکن است بسیاری از ما تصور کنیم که معامله گری در بازار بورس امری ساده و آسان است. اما باید بیان نماییم که چنین نیست. حتی می توانیم بگوییم روانشناسی معامله گری چنان از پیچیدگی و دشواری برخوردار است که حتی برخی از افراد که وارد بازار بورس می شوند، پس از یادگیری تحلیل بنیادی و تکنیکال نیز موفق نمی شوند سود مناسبی از این بازار به دست آورند.
برای این که بتوانید در بازار بورس سود بالایی به دست آورید، لازم است از نظم، برنامه، شخصیت و کوشش زیاد برخوردار باشید. برای این که کمتر در این بازار دچار آسیب شوید نیز، لازم است روانشناسی شخصیتی خود را بشناسید و از آن در بازار بورس استفاده کنید. کنترل احساسات در بورس مسئله ای است که می تواند تریدر را به سود و موفقیت زیادی برساند.
یکی از موارد پیچیدگی سرمایه گذاری در بازار بورس این است که بیشتر انسان ها در طی انجام معاملات با احساسات و عواطف خود مواجه شده و همین مسئله آنها را از انجام فعالیت پرسود باز می دارد. در صورتی که این افراد روانشناسی معامله گری را بدانند، می توانند به ترس، هیجان، طمع و استرس خود مسلط اهمیت روان شناسی در معامله شوند. تا در زمان اقدام به سرمایه گذاری و انجام معامله، از مدیریت صحیح استفاده کنند.
روانشناسی معامله گری، کلید گمشده معامله گران بورس
روانشناسی معامله گری را باید کلید گمشده ای در نظز بگیریم که معامله گران به آن نیاز دارند. مخصوصا در بازار بورس و اوراق بهادار داشتن این کلید می تواند موفقیت های بسیاری را برای تریدر به همراه داشته باشد. هر روز بر تعداد افرادی که وارد بازار سرمایه گذاری در بورس می شوند افزوده می شود، که هر کدام چنین تصور می کنند که می توانند از این بازار سود بالایی به دست آورند.
مسلما این تفکر زمانی می تواند موفقیت را برای معامله گر به همراه داشته باشد، که ضرر در معاملات را نیز در نظر بگیرید. یعنی بر اساس عواطف و احساسات اقدام به انجام معامله نکند. برخی مواقع اهمیت روان شناسی در معامله عقاید بر نحوه انجام معاملات تاثیر گذار هستند. پس باید این عقاید را شناخته و تحت روانشناسی معامله گری آنها را مورد مطالعه قرار داد.
اهمیت درک روانشناسی معامله گری
برای این که به موفقیت بالایی در بازار های مالی دست یابید، لازم است ابتدا در مورد روانشناسی معامله گری به درک درستی دست یابید. که این مسئله نیز زمانی رخ می دهد که به صورت مستقیم سرمایه گذاری در بازارهای مختلف را تجربه کرده باشید. معامله گران زیادی به طرز فکر فراچارت و اهمیت استفاده از آن پی برده اند، که این مسئله به شدت در معاملات کوتاه مدت این دسته از افراد قابل مشاهده است.
شما اگر به دنبال کسب موفقیت در بازار بورس هستید، باید این نکته را همیشه به خاطر داشته باشید که روانشناسی معاملات می تواند در زمان های بحرانی تمرکز شما را افزایش دهد.
روانشناسی معامله گری در کسب سود و یا کم دیدن زیان تاثیر بسیاری دارد. زیرا به تریدر کمک می کند تا در زمان های حساس با دقت و تمرکز بیشتری اقدام به انجام معامله نماید. یکی از مهمترین وظایفی که می توانیم برای روانشناسی معامله بیان کنیم، تشخیص حضور طمع و ترس در حین سرمایه گذاری است.
اگر درک درستی از روانشناسی معامله گری داشته باشید، در صورتی که در سرمایه گذاری با ضرر مواجه شدید، به راحتی این باور را در خود تقویت خواهید نمود که این مسئله بخشی از کسب و کار معامله گری بوده و نباید در این خصوص استرسی به خود وارد کنید.
این که یاد بگیرید چگونه احساسات خود را کنترل کنید، قادر خواهید بود به میزان قابل توجهی از ضرر دیدن در سرمایه گذاری خود بکاهید. برای این که موفقیت و کسب سود در بازار بورس را تجربه کنید، ابتدا لازم است یاد بگیرید احساسات خود را ساماندهی نمایید. اما بدون تردید برای این که بخواهید به یک تریدر آرام تبدیل شوید، ممکن است زمان زیادی را از شما بگیرد.
نباید اجازه دهید سود یا زیان دهی در معامله روان شما را تحت تاثیر قرار دهد. روانشناسی معامله گری در اصل به شما این امکان را می دهد تا با تمرکز بیشتری بر روی اعصاب و روان خود اقدام به انجام معامله نمایید.
آیا طمع داشتن در انجام معامله خوب است؟
افراد زیادی هستند که در این دنیا معتقدند طمع در هر چیزی خوب است. اما باید بگوییم در بازار های سرمایه گذاری، طمع نوعی تیغ دو لبه به شمار می رود. ممکن است در یک حالت ما را به سود زیادی برساند، یا در حالت دیگر تمامی سرمایه ما را از بین ببرد. طمع زمانی خوب است که مدیریت ریسک در معاملات را بدانیم و به روانشناسی معامله گری تسلط داشته باشیم.
پس برای این که بتوان موفقیت بالایی را به دست آورد، لازم است در کنار طمع، ریسک را نیز در نظر قرار دهید. البته میزان طمع نیز می تواند در کسب سود موفقیت آمیز باشد.
زیرا برخی از افراد به دلیل داشتن طمع زیاد حتی ممکن است سرمایه خود را به طور کامل در بازار مالی از دست دهند. در این صورت اگر بتوانید از یک پلن معاملاتی مشخص استفاده کنید، می توانید طمع خود را به سود تبدیل کنید. اگر فقط به فکر سود کردن باشید و تمامی استراتژی معاملاتی خود را برای به دست آوردن سود مورد استفاده قرار دهید، بدون شک زیان را برای شما به همراه خواهد داشت.
این نوع طمع ها در بازار فراتر از کسب سود متعارف شما پیش رفته و از این رو شما را وادار می کند روانشناسی معامله گری را نادیده گرفته و استراتژی ها و قوانین مناسب را زیر پا بگذارید.
زیرا در این چنین حالت هایی شما درگیر احساسات شده اید و قادر نیستید به صورت معقول تصمیمی بگیرید. اگر این وضعیت در شرایط بحرانی برای شما پیش آید، می تواند بدترین حالت را برای شما به ارمغان آورد.
حتی ممکن است به جای کسب سود، ضرر را در معاملات تجربه کنید. پس در کل هر فردی برای این که موفقیت در بازار بورس و سرمایه گذاری را تجربه کند، نیاز به ذهنی با مهارت بالا و متمرکز خواهد داشت. یک ذهن فعال و با مهارت می تواند میزان ضرر در معامله را به حداقل برساند.
روانشناسی بازار فارکس | اهمیت روانشناسی در معاملات فارکس
با توجه به افزایش روز افزون توجهات به بازارهای موازی همچون فارکس و رمزارزها، داشتن اطلاعات کافی در خصوص این بازارها امری ضروری است. معامله کردن در این بازارها یکی از سختترین شغلهاست که با فراز و فرودهای بسیاری همراه است. شاید تاکنون درباره افرادی که در بازار فارکس فعالیت کرده و به سود زیادی رسیدهاند و یا افرادی که ضرر و زیان زیادی را در آن متحمل شدهاند، شنیده باشید. علت اصلی این موفقیت و شکستها را میبایست در آگاهی و تجربه افراد نسبت به این بازار جستجو نمود.
بر این اساس، پیش از اینکه وارد بازار فارکس شوید و معاملات خود را آغاز کنید، بهتر است ابتدا پیشنیازهای اساسی معامله و روانشناسی معاملهگری (Trading Psychology) فارکس را به خوبی بدانید. آگاهی از اصول روانشناسی فارکس به اندازه تمام اطلاعات، استراتژیهای ورود و خروج، مدیریت سرمایه و تجزیه تحلیلهایی که برای یک معامله سودآور به آن نیاز دارید، اهمیت دارد که در مقاله حاضر به آن پرداخته میشود.
فارکس چیست؟
فارکس از کنار هم قرار گرفتن حروف ابتدایی دو عبارت Foreign و Exchange به معنای بازار تبادل ارزهای خارجی تشکیل شده است. در این بازار افراد به معامله ارزهای خارجی با یکدیگر میپردازند. نحوه معامله به صورت جفتارز مثلاً (EUR/USD) است که در واقع نرخ برابری یورو در برابر دلار آمریکا میباشد. بر این اساس، به صورت گردشی وقتی شما ارزی را میخرید، در همان لحظه ارز دیگری را فروختهاید.
یکی از جذابیتهای این بازار فعالیت 24 ساعته آن طی پنج روز هفته (دوشنبه تا جمعه) میباشد. همچنین در اختیار قرار دادن اهرمهای بالای معاملاتی بر روی موجودی حسابها، امکان جذاب دیگری است که میتوان از آن بهرهمند شد. علاوه بر موارد ذکر شده، گستردگی جفتارزهای قابل معامله و نیز امکان باز کردن پوزیشنها در هنگام صعود (Buy) و نزول (Sell)، میتواند قابلیت سودآوری این بازار را به حداکثر برساند.
اهمیت روانشناسی در معاملات فارکس
به طور معمول آغاز کردن هر فعالیت تا رسیدن به نتیجه مطلوب، با رنج و سختی همراه است. اگر ابعاد مختلف کاری که میخواهید انجام بدهید را به خوبی بشناسید آموزشهای لازم را دریافت کرده باشید، با سرعت بیشتر و خطای کمتری به موفقیت دست خواهید یافت.
بنابر نظر عموم تریدرهای خبره این بازار، تصور اینکه با معامله در فارکس بدون داشتن دانش کافی، میتوان در مدت زمانی کوتاه به ثروتی هنگفت دست یافت، امری نادرست میباشد. هرچند که این بازار قادر است تا سود زیادی را در مدت کوتاهی نصیب شما کند، اما بدیهی است که تداوم این سودها نیازمند آشنایی کامل با آن و تسلط بر اصول روانشناسی بازار است.
شاید افراد مبتدی در هنگام شروع با موفقیتهایی رو به رو شوند، اما بدون شک این موفقیتها، تا زمانی که به طور کامل آموزشهای لازم را دریافت نکنند، دوام چندانی نخواهد داشت. در واقع یک شبه نمیتوان ره صد ساله را طی کرد. رسیدن به اهداف، مستلزم صبر و یادگیری مداوم و داشتن تسلط بر هیجانات و کنترل احساسات میباشد.
5 اصل اساسی در روانشناسی بازار فارکس
سرمایهگذاران برای کسب سود بیشتر و رسیدن به اهداف خاصی که در نظر دارند، نیازمند شناخت کامل روانشناسی بازار هستند. معاملهگران در هر لحظه باید به نگه داشتن یک پوزیشن، بستن آن و یا تصمیم به باز کردن پوزیشن جدید فکر کنند. همه این موضوعات میتوانند افکار معاملهگران و تصمیمات آنها را تحت تأثیر قرار دهند. برای اینکه یک تریدر بتواند رفتار بازار را سریعتر پیشبینی کند، بهتر است درک کاملی از روانشناسی بازار فارکس داشته باشد. بر این اساس، در ادامه، 5 اصل مهم روانشناسی فارکس که تسلط بر آن کمک شایانی به بهبود روند معاملات در این بازار خواهد نمود، مورد بررسی قرار میگیرد.
1.اهداف و تصمیمات خود را ارزیابی کنید
معاملهگران معمولاً به دلیل عدم داشتن مهارتهای روانشناختی مناسب و کنترل احساسات خود، دست به معاملاتی میزنند که اغلب منجر به ضرر و زیان میشود. برای اتخاذ یک پوزیشن درست باید مهارت تصمیم گیری را بیاموزید. این مهارت با کسب تجربه در افراد بهتر میشود. ابتدا باید هدف خود را مشخص کنید. سپس با جمعآوری اطلاعات ضروری و بررسی آنها و عواقبی که تصمیم شما در پی خواهد داشت، بهترین تصمیم را اتخاذ کنید. در این راه باید استراتژی درستی داشته باشید تا ذهن شما را در یک مسیر صحیح قرار دهد و به تصمیماتتان لطمه نزد. با تصمیمگیری صحیح که منشا آن یک استراتژی مناسب است، میتوانید در بازار فارکس موفقتر عمل کرده و روی ارزیابیهای خود سرمایهگذاری کنید.
2.کنترل احساسات خود را بدست بگیرید
یکی از موارد مهم در روانشناسی بازار فارکس، کنترل احساسات است. احساسات کنترلنشده مانند ترس میتواند منجر به شکست شما شود. ترس باعث ازدست دادن فرصتها میشود. اگر پولی که برای معامله به فارکس تزریق کردهاید، همه یا بخش اعظمی از پول شماست و در واقع توانایی از دست دادن آن را ندارید، ممکن است به راحتی در این راه شکست بخورید و پول زیادی ازدست بدهید. پس از اهمیت روان شناسی در معامله گرفتن قرض و وام برای معامله کردن پرهیز کنید.
هر گونه احساسات شدید، حتی با یک دید کاملاً مثبت، میتواند باعث بروز اشتباه شود. بازار فارکس پیچیدهتر از آن چیزی است که گمان میکنید. نباید مانند یک قمارباز به راحتی ریسک کنید. در زمان معامله باید آرامش خود را حفظ کرده و به خوبی بازار را بررسی کرده باشید. استرس و پشیمانی ذهن شما را به مرور خسته میکند. تمام ذهن خود را روی سود یا ضرر حاصل از یک معامله قرار ندهید و نتیجه را بصورت کلان ببینید. هیچ راهی وجود ندارد که با تکیه بر آن بتوان گفت یک معامله قطعاً سود ده است. بنابراین بر روی استراتژی خود تمرکز کنید و نقاط ضعف و قوت خود را بیابید. ممکن است اکنون نتیجهای نگیرید، اما با گذشت زمان و کسب تجربه، از میزان اشتباهات شما کاسته شده و این امر منجر به موفقیت شما خواهد شد.
3.تمرین را فراموش نکنید
تمرین کردن باعث میشود که شما حرکات بازار را بهتر بشناسید و عادات خوب ترید کردن را در خود پرورش دهید. بازار فارکس این امکان را به شما میدهد که به صورت دمو، بدون اینکه سرمایه خود را به خطر بیندازید، برای یادگیری بیشتر معامله کنید. معامله با حساب دمو به شما کمک میکند تا تمرین کنید و اصول و مهارتهای معاملهگری در بازار را فرا بگیرید. اگر مبتدی هستید از معامله به صورت دمو غافل نشوید و پس از آن سرمایهگذاری را با مبالغ کم آغاز کنید.
باید استراتژی مناسبی را با در نظر گرفتن هدف سرمایهگذاری، بازه زمانی معامله و تعیین حد سود و ضرر بیابید. به استراتژیها و تحلیل های خود پایبند باشید. اگر به اهمیت روان شناسی در معامله هدفی که میخواستید رسیدید، سود خود را گرفته و از آن خارج شوید. کسانی که برای رسیدن به سود بیشتر همه چیز را رها کرده و طمع میکنند، غالباً موفق نمیشوند. زیرا طمع جایی در بازار فارکس ندارد.
4.اعتماد به نفس بیش از حد ممنوع
داشتن اعتماد به نفس در هنگام معاملات در بازار فارکس، بسیار ضروری است. این اعتماد به نفس زمانی به شما کمک میکند که به استراتژی خود پایبند باشید. اگر با نظم و انضباط، تحلیلهای خود را دنبال کنید به موفقیت خواهید رسید. اعتماد به نفس بیش از حد زمانی اتفاق میافتد که معاملهگر موفقیتهای قابل توجهی کسب کرده و سرخوش از این موفقیتها بدون رعایت کامل استراتژی خود دست به معاملاتی با ریسک بالا میزند. از آنجایی که بازار پیچیده و غیر قابل پیشبینی است، این ریسک کردن ممکن است ضررهای زیادی را تحمیل کرده و باور معاملهگر برای موفقیت را به شدت کاهش دهد.
5.صبور باشید و از طمع دور بمانید
اینکه در بازار فارکس میتوان سود زیادی بدست آورد، شایعه نیست، اما بیصبری و هیجانی عمل کردن هم باعث میشود که شما ضرر کنید. برخی از کاربران وقتی ضرر میکنند، بلافاصله روحیه خود را از دست میدهند. در این شرایط یا میخواهند با معاملات سنگین از بازار انتقام بگیرند یا اینکه این کار را به طور کلی کنار بگذارند. این تصور نیز که باید برای رسیدن به موفقیت هر روز معامله کنید، اشتباه است. معاملات پی در پی باعث تصمیمگیریهای هیجانی میشود. یعنی با رسیدن به مقدار کمی سود یا ضرر دست به فروش و خرید میزنند و در نتیجه به آن هدفی که در نظر دارند، نرسیده و ناامیدی وجودشان را فرا میگیرد.
شما میتوانید تنها با یک معامله درست در طول هفته به آن سودی که در انتظارش بودید، دست پیدا کنید. صبور باشید و با تسلط بر خود، اشتباهاتتان را بیابید. از همان ابتدای خرید متناسب با تایم فریم ورودتان، ذهن خود را برای مدت زمان معینی آماده نگهداری پوزیشن کنید. برای رسیدن به نتیجه مطلوب به تجزیه و تحلیلهایتان ادامه دهید تا تسلط بیشتری برمعاملات خود داشته باشید.
جمعبندی
بازار فارکس، یک بازار جهانی 24 ساعته است که کاربرانی از سراسر جهان از جمله بانکهای بزرگ در آن فعالیت دارند. این بازار هیجانات زیادی دارد و تنها با چند کلیک میتوان میلیونها دلار پول بدست آورد. همین امر شما را برای فعالیت در این بازار وسوسه میکند.
برای موفقیت در این بازار ابتدا باید کاملاً با آن آشنا شده و فارکس را مانند یک کسبوکار جدی بگیرید. همانطور که درباره روانشناسی بازار فارکس صحبت کردیم، شما باید بر افکار و احساساتتان مسلط باشید تا بتوانید به درستی معامله کنید. یک ذهنیت مثبت بسازید و با هر ضرر و زیانی زانوی غم بغل نگیرید. نتیجه را بر اساس برآیند معاملاتتان ارزیابی کنید و نه تنها بر اساس سود یا ضرر یک معامله!
بهترین منبع برای شناسایی عادتهای روانشناسی یک تریدر، خود اوست و جایی که این عادات در آن مکتوب شده، تاریخچه معاملاتش میباشد. با مراجعه به تاریخچه میتوان معاملات را آنالیز کرده و نقاط ضعف و قوت خود را بیابيد. بررسی تاریخچه معاملات یک راهکار برای جلوگیری از رفتارهای هیجانی و احساسی است.
افکارتان را متمرکز کنید. اعتماد بنفس بیش از حد و طمع، شما را از رسیدن به اهدافتان بازمیدارد. در مقابل، عدم خود باوری و نداشتن اعتماد بنفس، باعث میشود که در بازار بزرگ فارکس از رقبای خود جا بمانید. شما برای موفقیت، به پیروزیهای بزرگ و هیجانانگیز نیازی ندارید، بلکه به یک استراتژی منسجم نیاز دارید که همواره به آن پایبند بمانید. نباید انتظار داشته باشید که بازار همیشه به سمت مطلوب شما حرکت کند. باید برای شرایط مختلف بازار استراتژیهای مختلفی داشته باشید، تا زمانی که در یک وضعیت جدید قرار گرفتید بتوانید به بهترین نحو با آن مواجه شوید.
روانشناسی بازار چیست و چه تاثیری در معامله گری دارد؟
موضوع روانشناسی، مطالعه رفتار انسان و فرآیندهای روانی و اهداف قابل پیش بینی، توصیف، تبیین و کنترل است. با توجه به این دو تعریف، وقتی صحبت از روانشناسی بازار می شود، منظور بررسی و تحلیل مکانیسم ها و رفتارهای معامله گران و فعالان بازار مالی است. در روانشناسی بازار ابتدا الگوهای رفتاری معامله گران را بیان می کنیم و سپس براساس توضیحات، رفتار معامله گران را در زمان های مختلف پیش بینی می کنیم.
بسیاری از اعمال نادرست معامله گران که باعث می شود تصمیمات آنها به جای سود منجر به زیان شود، ریشه در شیوه زندگی آنها از کودکی تا نوجوانی دارد. جایگزینی این الگوهای رفتاری نادرست با الگوهای رفتاری جدید و صحیح، مستلزم دانش، آموزش، پایبندی به اصول و نظم و انضباط زیاد از سوی معامله گر است. در این مقاله می خواهیم در مورد روانشناسی بازار و اهمیت آن و همچنین انواع رفتارهای معامله گران بیشتر بدانیم. تا پایان این مقاله با ما همراه باشید.
روانشناسی بازار چیست؟
فرآیندها و موقعیت های ذهنی مختلف، احساسات و انگیزه های متفاوتی را ایجاد می کنند. به عنوان مثال، این واقعیت که یک فرد، سهامی را برای مدت طولانی نگه می دارد، نشان می دهد که او می خواهد از ضرر جلوگیری کند. یکی از تاثیرگذارترین عوامل بازار، رفتار معامله گران است. ورود به روانشناسی بازار و درک رفتار معامله گران تاثیر بسزایی در موفقیت افراد در بازارهای مالی خواهد داشت. در واقع می توان گفت یکی از سه رکن اصلی موفقیت در بازارهای مالی، روانشناسی بازار است. یک معامله گر موفق باید علاوه بر استراتژی های معاملاتی و مدیریت سرمایه، به روانشناسی بازار نیز تسلط داشته باشد.
برای تعریف روانشناسی بازار از اصطلاحات و توضیحات مختلفی استفاده می شود. این تعاریف شامل موارد زیر است:
1. یک احساس عمومی است که بازار در هر لحظه آن را تجربه می کند. عواملی که بر طرز فکر سرمایه گذاری افراد تأثیر می گذارد عبارتند از ترس از امید، طمع، انتظارات و شرایط.
2. یکی از موضوعات اصلی اقتصاد رفتاری است و به این ایده اشاره دارد که موضوع مورد مطالعه، تأثیر متقابل بین حرکات و وضعیت عاطفی اعضای بازار است.
3. یک موضوع بین رشته ای بین اقتصاد و روانشناسی است که به بررسی عوامل موثر بر تصمیمات اقتصادی می پردازد. به عقیده بسیاری از کارشناسان، محرک اصلی حرکت بازارهای مالی، احساسات و نوسانات هیجانی سرمایه گذاران است که چرخه های روانی بازار را ایجاد می کند.
4. به احساساتی اطلاق می شود که بین خریداران و فروشندگان در یک بازار مالی در یک دوره زمانی مشخص حاکم است، همچنین یک نیروی بسیار قدرتمند است که توسط اصول یا رویدادهای خاص تعریف می شود.
تفاوت بین روانشناسی بازار و روانشناسی معامله گری
ما در بالا به تعاریف رایج روانشناسی بازار پرداختیم و بیان کردیم که یک احساس عمومی در بین فعالان بازار است که باعث خرید یا فروش آنها می شود. اما تفاوت روانشناسی بازار و روانشناسی معامله گری چیست؟
همانطور که گفتیم روانشناسی بازار به رفتارها و احساسات غالب فعالان بازار در هر زمان اشاره دارد. این اصطلاح اغلب توسط رسانه های مالی و تحلیلگران برای توصیف حرکات بازار استفاده می شود.
گفتیم که روانشناسی بازار در مورد توصیف رفتار کلی یک بازار تحت تأثیر عوامل عاطفی و شناختی است. اما در روانشناسی معاملهگر ضمن اشاره به همین عوامل عاطفی و شناختی، تنها به یک فرد نگاه میکنیم. به عبارت دیگر، روانشناسی معامله به رفتارها و جنبههای مختلف شخصیت افراد که بر فعالیتهای معامله گری او تأثیر میگذارد، نگاه میکند.
چرا روانشناسی بازار مهم است؟
گاهی اوقات وقتی از نظر فنی به بازار نگاه می کنید، تصحیح اشتباهات آسان است. به عنوان مثال، هنگام بررسی معامله ای که به سرعت از آن خارج شده اید، به سادگی عوامل فنی که شما را متقاعد به خروج از معامله کرده اند، مجددا تحلیل کنید. سپس به سراغ اندیکاتورها و نوسانگرهای مختلف رفته و به مرور زمان نقطه خروج را در مکان بهتری انتخاب کنید. این زمانی است که ما صرفاً از منظر فنی به بازار نگاه می کنیم. اگرچه اغلب حتی داشتن بهترین استراتژی های مالی به موفقیت ما منجر نمی شود و معاملات ما را به معاملات سودآور تبدیل نمی کند. اینجاست که روانشناسی بازار وارد می شود.
روانشناسی بازار به ما می آموزد که هر روند خاص بازار ممکن است منعکس کننده احساسات فعلی بازار باشد تا سود یا زیان قابل توجهی در ارزش سهام. روانشناسی بازار همچنین به ما کمک می کند تا دانش کافی در مورد خود به عنوان سرمایه گذار به دست آوریم. شناخت روانشناسی بازار و شناخت خود به عنوان یک سرمایه گذار به ما این امکان را می دهد تا بررسی کنیم که آیا در مدیریت سرمایه خود به صورت حرفه ای عمل می کنیم یا سرمایه گذار احساسی هستیم.
حل مسائل ذهنی و روانی که مانع موفقیت استراتژی های معاملاتی ما می شوند، آسان نیست. در واقع عمده مشکلات روانی در پشت تعصبات و موارد آشکار پنهان شده و در موقعیت های مهم آسیب زیادی به افراد وارد می کند.
نکته دیگری که باید در نظر داشت این است که احساسات افراد بر روان آنها اثر می گذارد. بین عواطف، روان افراد و الگوهای رفتاری آنها رابطه نزدیک و مستقیم وجود دارد. پس بدیهی است که اگر انسان احساسات خود را کنترل کند، معامله بهتری نسبت به قبل انجام خواهد داد. به عبارت دیگر می توان گفت که کنترل احساسات نقش موثری در موفقیت معامله گران خواهد داشت.
رفتار سرمایه گذار
سرمایه گذاران مختلف همه می توانند به این سوال که چرا وارد بازارهای مالی شده اند و برای سرمایه گذاری آمده اند، پاسخ یکسانی بدهند: کسب سود بیشتر. اما این تمام پاسخ نیست. دلایل زیادی وجود دارد که افراد را به سمت فعالیت های مختلف سوق می دهد. همین امر در مورد سرمایه گذاری ها و معاملات در بازارهای مالی نیز صدق می کند. خواسته هایی در درون ما وجود دارد که گاهی نه تنها آنها را بیان نمی کنیم بلکه حتی از آنها هم آگاه نیستیم. فعالیتهای ما همیشه معطوف به اهدافمان نیستند، بلکه گاهی در جهت رفع نیازها و احساسات درونی ما هستند.
عدم آگاهی و اشراف به این خواسته ها و خواسته های درونی می تواند ما را دچار اشتباهات مختلفی کند. اگر این اشتباهات روی احساسات ما تأثیر نگذارد، مطمئناً بر وضعیت مالی ما تأثیر می گذارد. به عنوان مثال، ادامه معاملات ضررده و مشاهده سرمایه گذاری به عنوان یک بازی جذاب. اینکه سهامی را که کاهش قیمت دارند نفروشیم و همچنان امیدواریم قیمت ها بالا برود، اینکه از ترس از دست دادن سرمایه وارد معاملاتی نشویم که ریسک های معقولی دارند و مواردی از این قبیل همگی تصمیمات احساسی هستند.
به طور کلی، رفتارهای سرمایه گذار را می توان به 6 احساس مهم نسبت داد. احساساتی که معامله گر را به اشتباه در تصمیمات و رفتارهای خود سوق می دهد. ترس، طمع، هیجان و اضطراب، امید، ناامیدی و خستگی مجموعه ای از احساسات است که معامله گران را به اشتباه در تصمیم گیری ها و رفتارهای خود در موقعیت های مختلف سوق می دهد. به عنوان مثال، ترس از ضرر بیشتر ممکن است باعث شود معامله گر پس از متحمل شدن زیان، اقدامات غیرقابل پیش بینی، سریع و احساسی انجام دهد که باعث می شود ضرر دیگری متحمل شود. یا در مثالی دیگر می توان به هیجان و اضطراب اشاره کرد که معمولاً بیانگر این است که فرد در موقعیت بدی قرار دارد یا معامله ای را انجام می دهد که به ضرر او است.
روش استفاده سرمایه گذاران از روانشناسی بازار
آگاهی از رفتارهای مختلف و ریشه های عاطفی آنها به فرد این توانایی را می دهد که رفتارهای خود را بهتر تحلیل کند. این تجزیه و تحلیل رفتار شخصی به فرد اجازه می دهد تا تصمیمات بهتری بگیرد و وارد موقعیت های سودآور شود یا در زمان های بهتر از موقعیت های ضررده خارج شود. آگاهی از رفتارهای مختلف و ریشه های عاطفی آنها به فرد این توانایی را می دهد که رفتارهای خود را بهتر تحلیل کند. این تجزیه و تحلیل رفتار شخصی به فرد اجازه می دهد تا تصمیمات بهتری بگیرد و وارد موقعیت های سودآور شود یا در زمان های بهتر از موقعیت های کمبود خارج شود.
یک نگرش کلی در اهمیت روان شناسی در معامله بازار وجود دارد که دقیقا برعکس است. براساس این دیدگاه بهترین فرصت برای خرید زمانی است که اکثر مردم ناامید و در بازار دچار رکود شده اند و برعکس بیشترین ریسک زمانی است که اکثر فعالان بازار بیش از حد خوشبین باشند. چنین نگرش ها و قوانینی است که سرمایه گذاران را تشویق می کند تا احساسات بازار را بهتر درک کنند. اگرچه در عمل شناسایی موقعیتهای بهینه آسان نیست اما در نهایت خواندن و درک احساسات بازار به معاملهگران کمک میکند تا مراحل مختلف چرخههای روانشناختی بازار را راحتتر شناسایی کنند و در درون آنها معامله کنند.
مطالعات روانشناسی بازار
روانشناسی معامله گری ما را با ابعاد مختلف و گسترده ذهن و افکار روبرو می کند. اگر می خواهیم ساختار ذهنی مناسبی برای معامله گر شدن داشته باشیم، باید ابعاد مختلف این سوال را مدام مطالعه و تمرین کنیم. مسائلی مانند زمان مناسب برای معامله و زمان نامناسب آن، زمان مناسب برای ماندن در معامله و زمان مناسب برای خروج از آن و سایر مشکلاتی که معامله گران و فعالان بازار مالی دائما با آن مواجه هستند. همگی موضوعاتی هستند که روانشناسی معاملات به بررسی آنها می پردازد.
اما چگونه و توسط چه کسی نظریه های روانشناسی بازار و روانشناسی معامله گری برای اولین بار مطرح شد؟ اولین کسانی که نظریه بازار متعارف را به چالش کشیدند و مفروضات زمان خود را رد کردند آموس توورسکی (اقتصاددان) و دانیل کانمن (روانشناس) بودند. این دو برنده جایزه نوبل شدند، اولین کسانی بودند که نظریه های رایج را رد کردند که تصمیمات انسانی در بازار همیشه براساس اطلاعات عمومی و اطلاعات قیمت است و توانستند در اقتصاد رفتاری پیشگام باشند.
تئوری های تورسکی و کانمن بر خطاهای سیستماتیکی تمرکز دارند که از سوگیری های شناختی ناشی می شوند. در تعریف سوگیری شناختی می توان گفت که این یک الگوی فکری رایج است که منجر به تصمیم گیری غیرمنطقی انسان می شود. از جمله این خطاهای شناختی، سوگیری تایید است. افراد دارای این خطا بر اطلاعاتی که از باورهای آنها پشتیبانی می کند بیش از حد تأکید می کنند و اطلاعاتی را که با باورهای آنها در تضاد است نادیده می گیرند یا رد می کنند. مطالعات تورسکی و کانمن و نظریههای آنها که بر شناسایی خطاهای سیستماتیک و سوگیریهای شناختی تمرکز دارند، به طور گسترده پذیرفته شدهاند. این تئوری ها برای سرمایه گذاری، کسب و کار و استراتژی های مدیریت پورتفولیو استفاده می شود.
سوالات متداول
روانشناسی بازار به ما چه می آموزد؟
روانشناسی بازار به ما می آموزد که یکی از سه رکن اصلی موفقیت در بازارهای مالی، روانشناسی بازار است. یک معامله گر برای موفقیت باید علاوه بر روش های معاملاتی و مدیریت سرمایه، بر روانشناسی بازار نیز تسلط داشته باشد. زیرا براساس مطالعات روانشناسی بازار، نقش احساسات در تعیین جریان های بازار و همچنین اهمیت کنترل احساسات در موفقیت فعالیت های مالی افراد غیر قابل انکار است.
روانشناسی بازار چگونه می تواند برای معامله گران مفید باشد؟
شناخت روانشناسی بازار و شناخت خود به عنوان یک سرمایه گذار به ما این امکان را می دهد تا بررسی کنیم که آیا در مدیریت سرمایه خود به صورت حرفه ای عمل می کنیم یا سرمایه گذار احساسی هستیم. این به ما به عنوان معاملهگر کمک میکند تا خطاهای شناختی و رفتارهای نادرست خود را اصلاح کنیم و همچنین با درک احساسات فعلی بازار، در مورد فعالیتهای مالی خود تصمیمات بهتری بگیریم.
روانشناسی بازار در کدام بازارها کاربرد دارد؟
روانشناسی بازار برای همه انواع دارایی ها، از سهام و اوراق بهادار گرفته تا فارکس، ارزهای دیجیتال و موارد دیگر کاربرد دارد. می توان گفت از آنجایی که موضوع اصلی روانشناسی مطالعه رفتار و فرآیندهای روانی انسان است و بازیگر اصلی همه بازارها انسان هستند، روانشناسی بازار در همه بازارها مورد استفاده قرار می گیرد.
کلام آخر
برای سرمایه گذاران و معامله گران رایج است که احساسات بر قیمت ها و چرخه های بازار تأثیر می گذارد و هر معامله گر می داند که دانش روانشناسی بازار و همچنین آشنایی با روش های معاملاتی و مدیریت سرمایه راه موفقیت را باز می کند. تأثیر مستقیم و تنبیهی روانشناسی بازار بر سرمایه گذاری افراد در بازارهای مختلف مالی غیرقابل انکار است. به همین دلیل است که تسلط بر روانشناسی بازار می تواند به معامله گران کمک کند تا با مطالعه کتاب ها و آموزش های مرتبط بهترین تصمیم ها را بگیرند.
اهمیت روان شناسی در معامله
اگر کسی بخواهد به یک معاملهگر موفق و حرفهای تبدیل شود، باید مهارتهای زیادی را یاد بگیرد. وی باید بتواند فاندامنتالهای یک شرکت را ارزیابی کند و جهت روند سهم را مشخص نماید ولی هیچ کدام از این مهارتها به اندازه ذهنیت و نگرش آن معاملهگر اهمیت ندارد. مهار و مدیریت احساسات، تفکر صحیح و اعمال نظم و انضباط، کلیدیترین عناصر چیزی هستند که به آن روانشناسی در معامله یا روانشناسی معاملهگری میگوییم. کسی که میخواهد به یک معاملهگر موفق تبدیل شود، باید دو احساس را درک و سپس کنترل کند، این دو احساس ترس و طمع است.
تصمیمهای ناگهانی و فوری
معاملهگران باید بتوانند خیلی سریع و ناگهانی تصمیم بگیرند و به همین خاطر باید بتوانند سریع فکر کنند. برای رسیدن به چنین مهارتی، فرد باید حضور ذهن بسیار خوبی داشته باشد و بتواند در آنِ واحد عوامل مختلفی را مد نظر قرار دهد. افراد باید یک قابلیت مهم دیگر هم داشته باشند و آن نظم و انضباط برای ثبت و ضبط دائمی وقایع، زیان ها و سودها است.
نکات کلیدی
احساسات کلی سرمایهگذار بر عملکرد او در بازار تأثیر میگذارد و باعث میشود در بازار، این فرد نتواند در جهت درست هدایت شود. یک سرمایهگذار موفق باید بتواند طمع و ترس خود را مدیریت کند و باید بداند که خیلی از مواقع یکی از این دو احساس او را مدیریت و کنترل میکند. درک این مسئله میتواند به شما این نظم و انضباط را بدهد و همچنین به شما این قدرت را میدهد که از سایر احساسات خود بهره ببرید.
درک ترس
وقتی معاملهگران خبر بدی درباره یک سهم خاص یا کل اقتصاد میشنوند، قاعدتاً میترسند. ممکن است به این موضوع بیش از حد لازم واکنش نشان دهند و در روز معاملاتی بعد تمام سهام خودشان را بفروشند و تمام دارایی خود را به پول نقد تبدیل کنند. ممکن است این کار باعث شود که یک سری اهمیت روان شناسی در معامله از زیان ها به مال آنها نرسد ولی قطعاً خیلی از سودها را هم از دست میدهند. معاملهگران باید بدانند که ترس یک واکنش طبیعی به یک تهدید درکشده است.
معاملهگران باید بدانند که دقیقاً دارند از چه چیزی میترسند و چرا این ترس در وجود آن شکل گرفته است ولی این کارها باید قبل از وقوع خبر بد رخ دهد نه وقتی که رخ داد. معاملهگران باید برای شناخت ترسها و طمعهای خودشان زمان بگذارند زیرا وقتی فرد به خودآگاهی برسد، میتواند واکنشهای خود را کنترل کند و بداند که اکنون چه واکنش مناسبی به آن اتفاق نشان دهد البته این کار واقعاً پیچیده است و میتواند سخت باشد ولی برای سرمایهگذاری که میخواهد موفق شود، الزامی است.
غلبه بر حرص و طمع
یک جمله معروف و قدیمی بین بزرگان وال استریت وجود دارد. آنها بر این باور هستند که «خوکها همیشه ذبح میشوند.» این جمله خیلی خوب نشان میدهد که معاملهگران طمعکار بالاخره روزی در دام حرص و طمع خودشان گرفتار میشوند. غلبه بر حرص و طمع اصلاً آسان نیست. مسئله حرص و طمع، یک مسئله غریزی است. شخصی میتواند موفق شود که این غریزه را خیلی خوب بشناسد و برای ایستادن در برابر آن برنامهریزی کند و طرح معاملاتی داشته باشد. آنها نباید اجازه دهند که هوا و هوس، آنها را مدیریت کند.
اعمال قاعده و قانون
معاملهگری که میخواهد موفق شود باید یک سری قانون برای خودش وضع و از این قوانین پیروی کند تا وقتی یک بحران روانی به وجود آمد، احساسات فرد نتواند روی معاملات او تأثیر بگذارد. ریسکی که میتوانید تحمل کنید را ارزیابی و زمان ورود به یک معامله و خروج از آن را برای خودتان تعیین کنید همچنین همواره با تعیین حد سود و حد زیان برای خودتان تکلیفتان را با معاملات روشن کنید.
تحقیق و بررسی
معاملهگران باید در زمینه بازار سهام و صنایع مورد علاقه خودشان به تخصص برسند و برای رسیدن به این تخصص، هیچ چیزی بهتر از مطالعه و تجربه نیست. خودآموزی را شروع کنید و در صورت امکان به سمینارها و کنفرانسهای آموزشی بروید، جدیدترین اخبار را مطالعه کنید و تا حد امکان زمان خود را صرف آموزش و تحقیق کنید. همیشه خودتان را با نمودارها، مطالعه ژورنالها و مجلات درگیر کنید. تا حد امکان با افراد دانا و متخصص در ارتباط باشید و از تحقیق و بررسی دست برندارید، زیرا دانش یک مزیت دیگر هم دارد و آن به شما کمک میکند که به ترس خودتان غلبه کنید.
حفظ انعطافپذیری خود
معاملهگران باید سعی کنند که انعطافپذیری خودشان را در تمامی شرایط بازار حفظ کنند و هر از گاهی دست به آزمایش بزنند. آزمایشهای معقول در بازار میتواند کمک زیادی به افزایش تجربه و دانش شما کند، این کار به مدیریت عواطف و احساسات هم کمک میکند. معاملهگران باید عملکرد خودشان را به صورت دورهای ارزیابی کنند. آنها باید به صورت مداوم از سود و وضعیت فردی خود آگاهی داشته باشند. آنها باید برای رشد و توسعه فردی، کسب دانش و آگاهی برنامهریزی کنند زیرا این کار باعث میشود که فرد به مرور زمان بتواند اشتباههای خود را شناسایی و جبران کند، عادتهای بد خود را تغییر دهد و سود خود را بالا ببرد.
اهمیت روانشناسی در ترید
گفته می شود که در زندگی فردی هوش (IQ) صرفا لازمه موفقیت به شمار نمی رود و هوش دیگری به نام هوش هیجانی وجود دارد که دارای اهمیت بیشتری است . در ترید هم فقط تحلیلگری باعث موفقیت در بازارهای مالی نمیشود ، بلکه تحلیلگری به همراه رعایت اصول روانشناسی بازارهای مالی و ترید ، موجب موفقیت فرد در بازارهای مالی میگردد .
چرا تریدرها در بازار نسبت به طرح خود تعهد ندارند ؟
در بازارهای مالی یکی از ویژگیهای عمده ای که افراد در انجام خرید و فروش دارند این است اهمیت روان شناسی در معامله که به طرح خود وفادار نیستند . دلیل این موضوع این است که بیشتر تریدرها در هنگام ترید در بازار ، طرح خرید خود را مینویسند و این از نظر معاملاتی به طور کامل اشتباه است ؛ چون در این زمان ، ذهن هیجان کاملاً بر ذهن منطقی غلبه دارد .
بهترین رفتار معاملاتی این است که تحلیل و طرح خود را در شب قبل از بازار یادداشت کنید . به این دلیل که در این زمان معامله ای صورت نمی گیرد و ذهن منطقی شما کاملاً بر ذهن هیجانی تسلط دارد . این موجب می گردد با تمرکز کافی اقدام به تحلیل نمایید یا گزینه ی مناسبی برای خرید انتخاب برگزینید .
در هنگام ترید در بازار با بررسی طرح معاملاتی خود که شب قبل آماده نمودید ، هیچ هیجانی شما راتحت تأثیر قرار نمی دهد و در نهایت بهترین عملکرد را خواهید داشت .
ممکن است به چند دلیل ذهن تریدر دچار آشفتگی شود :
- خوشبینی یا بدبینی افراطی نسبت به بازار
- داشتن چند استراتژی تحلیلگری (استفاده تریدر از چند روش تحلیل گری)
- ترس و طمع
۱ . خوشبینی یا بدبینی افراطی نسبت به بازار :
یکی از دلایلی که موجب آشفتگی ذهن تریدر میشود و نمیتواند معاملات درست انجام دهد ، انتظارات اشتباه از بازار می باشد ؛ یعنی هنگامی که تریدر اقدام به خرید می کند ، نسبت به آن خرید خوشبین میشود و اطمینان دارد که آن سهم رشد خواهد کرد .
این اطمینان و خوشبینی افراطی موجب می گردد که تریدر حتی در هنگامی که خرید وی در روند نزولی قرار میگیرد ، آن را نفروشد و این خوشبینی و امید واهی ممکن است باعث زیان شدید تریدر شود . برعکس هنگامی که تریدر طبق تحلیل خرید میکند و میداند که با توجه به تحلیلی که انجام داده گزینه ی مناسبی برای خرید انتخاب کرده است ، اما دریافت اخبار نادرست منجر به بدبینی فرد نسبت به آن خریدی که انجام داده ، میشود . در این زمان از خرید خود منصرف میشود و موجب میشود که خرید مناسب را با بدبینی ناشی از اخبار نادرست از دست بدهد .
در بازارهای مالی به چند نکته در ترید باید توجه نمود :
- بازار نه دوست ما است و نه دشمن ما .
- بازار کاملاً غیرقابلپیشبینی می باشد و باید انتظار هر اتفاقی از بازار را داشته باشیم .
- ترید کاملاً یک موضوع فردی است و هیچ شخصی جز خود فرد نمیتواند نسبت به خرید یا فروش به شما اطمینان خاطر دهد .
- خریدهای ناشی از ذهن هیجانی و بدون طرح و تحلیل ، حتی در صورت رشد بازار ، امری کاملاً نادرست است ؛ زیرا موجب می گردد که نسبت به تحلیل های خودتان بدبین شوید . (شانس نمیتواند در طولانی مدت موجب موفقیت معاملات شما گردد)
۲. استفاده تریدر از چند روش تحلیل گری :
یکی از پراهمیتترین معیارهای تریدر این است که نسبت به تحلیل خود متعهد باشد ؛ زیرا هنگامی که بازار درگیر روند نزولی میگردد ، همه ی تحلیلها ضعیف کار میکنند .
هنگامی که در بازار نزولی ، تریدر تحلیل انجام می دهد و روند بازار بر خلاف تحلیل وی باشد ؛ او فکر میکند که تحلیلش ناقص بوده است . در این شرایط تریدر شاید از روش تحلیلی دیگری بهره بگیرد و اگر به طور اتفاقی آن ارز جدید بازدهی مناسبی داشته باشد ، او نسبت به تحلیل اولیه بدبین می گردد . تریدر به تحلیل دوم که امکان دارد حتی ضعیفتر از تحلیل اول باشد ، جذب میگردد . بعد از مدتی و انجام چند خرید با تحلیل دوم سهم ها بازدهی موردنظر را ندارد . ذهن تریدر دوباره آشفته میگردد و مدام تحلیل خود را تغییر میدهد و این موجب می گردد در بازار شکستخورده و ایراد را از بازار بداند !
نسبت به طرح خودتان متعهد باشید و برآیند معاملاتتان را در چند ماه با تحلیلی که دارید بسنجید .
۳. ترس و طمع تریدرها :
در بازارهای مالی ترس و طمع هنگامی رخ می دهد که شما چیزی را در یک قیمت خریدید و پس از خرید دچار ریزش قیمت شده است . در این زمان ذهن تریدر این دستور را میدهد که سرمایه شما در حال از بین رفتن است و این موجب می گردد که خارج از طرح و مطابق هیجانات ناشی از بازار تصمیم اشتباه بگیرید و معاملات درست را انجام ندهید .
راه مقابله با هیجان ناشی از ترس تریدر
تنها راه مقابله و برخورد با آن ، دارا بودن یک طرح معاملاتی می باشد . اگر تریدر پیش از خرید ، از تمامی جوانب خرید خود را بررسی کرده باشد و از همان ابتدا به طور دقیق ، نقطه ورود و خروج را تعیین کرده باشد ، موجب می گردد در بازار با بالا و پایین شدن قیمت دچار ترس و هیجان نگردد و فقط روی طرح معاملاتی خود تمرکز کند .
طمع چه هنگامی ایجاد می شود ؟
طمع هنگامی ایجاد می شود که ترید خرید کرده باشد و قیمت با رشد قیمتی خوب روبه رو شود . با این وجود که همه تحلیلها نشان دهنده ی آن است که موقع فروش است و جایی برای رشد بیشتر قیمتی وجود ندارد ، اما ذهن تریدر بر اثر جو روانی ، طمع میکند و با این حال که طرح ، به نقطه خروج رسیده است ، آن را نمیفروشد و میخواهد سود بیشتری کسب کند و شاید وارد روند نزولی گردد و در نتیجه باعث میشود که تریدر سود زیادی را از دست بدهد یا حتی دچار زیان شود .
اخبار چه تأثیری بر معاملات ما دارند ؟
یکی از عواملی که موجب می گردد ذهن تریدر آشفته شود و نسبت به تحلیلات خود تعهد نداشته نباشد ، وجود اخبار نادرست و نامرتبط است . زیاد بودن حجم اخبار و اطلاعات انتشار یافته از سرویسهای خبری ، امکان دارد تریدر را دچار سردرگمی کند و حتی برداشت او از تأثیر این اخبار بر روی روند بازار را دچار اشتباه کند . در کنار این مطلب وجود اخبار نادرست و کذب که از طریق افرادی سودجو با هدفهای گوناگون منتشر میگردد امکان دارد تحلیل تریدرها را دچار سوءبرداشت کند و آنها زیانآورترین معاملات را انجام دهند .
در بازار بدون درکی از اخبار درست و غلط و صرفا با بهره گیری از تحلیل صحیح میتوان روند را پیشبینی نمود . بر اساس گفته ی نیکلاس دارواس که از معروفترین تریدرهای بازار مالی است : یکی از بزرگترین دشمنان در بازار گوشهای تریدر است.
نتیجهگیری :
تحلیلگری فقط ۲۰ درصد از مسیر موفقیت در بازار است ۸۰ درصد دیگر بحث ترید کردن است ؛ زیرا در بازار هیجانات و مسائلی موجود است که موجب می گردد شما به تحلیلات خود عمل نکنید ؛ بنابراین یک ذهن آماده و منظم در بازار موجب می گردد تصمیمات درستی بگیرد و یک معامله صحیح صورت گیرد .
دیدگاه شما