آیا باید دامنه نوسان بازار پایه هم افزایش یابد؟
از امروز دوشنبه ۷ شهریور ۱۴۰۱ دامنه نوسان برخی از نمادها به ۷ درصد افزایش مییابد. نکتهای که وجود دارد در برخی از بازارها از جمله بازار پایه فرابورس دامنه نوسان تغییر چندانی نداشته است و هم اکنون شاهد دامنه نوسانهای متفاوت در بازار سرمایه هستیم. در سومین پادکست نبض بورس از علی محمودیان کارشناس بازار سرمایه پرسیدیم که آیا باید دامنه نوسان بازار پایه هم افزایش یابد؟
به گزارش نبض بورس، از امروز دوشنبه ۷ شهریور ۱۴۰۱ دامنه نوسان برخی از نمادها به ۷ درصد افزایش مییابد. نکتهای که وجود دارد در برخی از بازارها از جمله بازار پایه فرابورس دامنه نوسان تغییر چندانی نداشته است و هم اکنون شاهد دامنه نوسانهای متفاوت در بازار سرمایه هستیم. در سومین پادکست نبض بورس از علی محمودیان کارشناس بازار سرمایه پرسیدیم که آیا باید دامنه نوسان بازار پایه هم افزایش یابد؟
آیا باید دامنه نوسان افزایش یابد؟
علی محمودیان | واقعیت این هست که اخیرا برای قسمتی از بازار بورس و فرابورس دامنه نوسان را از مثبت و منفی ۶ درصد به مثبت و منفی ۷ درصد افزایش دادند. همین مسئله برای حق تقدمهای این شرکتها هم وجود دارد و دامنه نوسان آنها از مثبت و منفی ۱۲ درصد به مثبت و منفی ۱۴ درصد افزایش مییابد.
بازار دفعه قبلی که دامنه نوسان از مثبت ۵ درصد به مثبت ۶ درصد ارتقا پیدا کرد واکنش نسبتا خوبی را به این قانون نشان داد و استقبال خوبی از این قانون داشت. من فکر میکنم در شرایط کلی (نه فعلی) کمتر کسی در بازار سرمایه وجود داشته باشد که با باز شدن دامنه نوسان مخالف باشد.
طبیعتا در شرایط فعلی یک مقداری با شرایط کلی فرق میکند. علت هم این است که یک سهمی اگر بخواهد روند به خود بگیرد مثلا صف فروش باشد، سخت است که در سه روز بیش از ۲۱ درصد بازدهی منفی داشته باشد. خیلی سخت است که در روز سوم کسی نفروشد. خصوصا که روند بازار هنوز صعودی نشده است. پس یک مقداری این مسئله بازار را در سقف و کف قرار داشتن پیش میبرد و یک مقدار در شرایط فعلی جای نگرانی دارد.
حتی بخواهیم سهام بازیگر محور را هم نگاه کنیم در یک فاصلهای سهم را جمع میکردند بعد اصطلاحا صف برای نماد میچیدند. روز اول بازیگر در مثبت ۷ صف میچیند، روز دوم در بیش از ۱۴ درصد صف میچیند، روز سوم واقعا جرات میخواهد که روی مثبت ۲۱ صف بچیند چرا که احتمال عرضه در صف خرید بسیار زیاد میشود.
پس یک مقدار ما با باز شدن دامنه نوسان در کلیت کاملا موافق هستیم، اما احساس من بر این است که شاید بهتر بود باقی بازار هم با مثبت ۶ درصد همسو میشد تا اینکه خود مثبت ۶ درصد به سمت مثبت ۷ ارتقا پیدا کند.
مسئله مهمتر از این موضوع این است که هم اکنون ما دامنه نوسانهای بسیار متفاوتی در بازار خواهیم داشت. یعنی مثبت ۷ درصد، مثبت ۵ درصد، مثبت ۳ درصد بازار پایه و مثبت ۲ در برخی سهام بازار پایه را داریم.
این موضوع چه اشکالی دارد؟
این تفاوت میان بازارها، عددهای آن منطقی نیست. یعنی خگستر باشد مثبت ۷ درصد، خودرو مثبت ۵ درصد و در عین حال یک سهم بازار پایه نسبتا خوب مثلا شپلی مثبت ۳ درصد باشد. این تناقض، به چند دلیل تناقض زیبایی نیست.
سال ۹۷ یا ۹۸ بود که دامنه نوسان ۱۰ درصدی بازار پایه را به ۳ درصدی کاهش دادند. خیلی از پولها که پولهای ریسک پذیری هم بودند از بازار پایه خارج شد. من با آن تصمیم مخالف نبودم، اما میگویم همان دامنه نوسان بازار پایه دو برابر بازار اصلی بود. الان میتوانیم بگوییم که دامنه نوسان بازار پایه کمتر از نصف دامنه نوسان سهام بازار اول بورس است. یعنی بازار پایه مثبت ۳ هست و سهام بازار اول بورس مثبت ۷ هستند؛ و این اختلاف یک اختلاف زیاد است.
این کجا میتواند مشکل ساز باشد؟
اول که منطق آن منطق قابل قبولی نیست به این دلیل که بازار پایه ریسک بیشتری دارد. کسی که ریسک بیشتری را متحمل میشود برای بازدهی بیشتر باید متحمل شود. شما وقتی پول را بجای اینکه بگذاری در بانک میآوری در بورس به این خاطر است که کسب بازدهی بیشتری به نسبت بانک داشته باشی. وقتی سهم بازار پایه وقتی میخرید که گزارشات شفافی ندارد و ریسک بیشتری دارد، شما باید پتانسیل بازدهی بیشتر را داشته باشید. اگر پتانسیل بازدهی بیشتر هم نیست حداقل به همان میزان بانک باشد.
این اصلا منطق ندارد مگر اینکه بخواهیم این مدلی توجیه کنیم که میخواهیم اقبال را از این سهام برداریم. البته توجیه غیرمنطقی نیست، اما با واقعیت بازار این جور در نمیآید. یعنی شما میخواهید بگویید این سهام، سهام خوبی نیستند پس دامنه نوسان آنها کمتر باشد. اشکال کجاست؟ دامنه نوسان کمتر سهم را زودتر صف فروش میکند. بسیاری از سهام بازارگردان ندارد و قفل میشود. شما تصور کنید یک شرایط پنیکی در بازار سرمایه اتفاق بیفتد خیلی راحت سهام بازار سرمایه به سمت قفل شدن در صف فروش حرکت میکنند.
شمایی که متصور هستید که این سهام، سهامی با ریسک بالا هستند پس آدمهای ریسک پذیرتری به سراغ آنها میروند و بنابراین تحمل ضرر هم در این سهام هم بیشتر است.
فرض کنید اتفاقی مثل شهادت شهید سردار سلیمانی رخ دهد. یک هفته سهام بازار قفل صف فروش باشند. خگستر، فولاد و . که قرار بر ۷ درصدی شدن دامنه نوسان آنها هست سه الی چهار روز منفی ۷ بخورند و طبیعتا در این شرایط احتمال پر شدن حجم مبنای آنها نیز هست، از آن سمت برخی سهام بازار پایه منفی ۳ بخورد و در این روزها به احتمال زیاد حجم مبنا را هم پر نمیکنند. حالا بعد از چهار روز پنیک شما میبینید که سهام اول بورس شما حدودا ۳۰ درصد ریخته است، اما سهم بازار پایه شما به دلیل حجم مبنا پر نکردن در این مدت ۳ درصد هم نریخته است. این با واقعیت مسئله ریسک در تضاد است. سهم بازار پایه باید در این شرایط بیشتر بریزد.
از سوی دیگر، شما در بالا رفتن بازار هم میبینید که سهم بازار اصلی هر روز مثبت ۷ میخورد سهم بازار پایه مثبت ۳ میخورد. سهامدار به صورت خودکار سهام بازار پایه را میفروشد و سهام مثبت ۷ را میخرد! یعنی سهم بازار اصلی بیشتر و بیشتر حباب میگیرد و این سهم اگر سهم خوب بازار پایه باشد نمیتواند به ارزش خود برسد.
پیشنهادی که وجود دارد این است که باید این دامنه نوسانها متناسب باشد. اگر ما اعتقاد داریم که دامنه نوسان ۳ درصدی بازار پایه با دامنه نوسان ۵ درصدی بازار بورس نسبت خوبی داشتند، من فکر میکنم الان که بازار اصلی بورس دارد ۷ درصدی میشود حداقل برای بازار پایه ما باید یک دامنه نوسان ۵ درصدی در نظر بگیریم تا همان نسبت قبلی رعایت شده باشد.
بنده که اعتقادم بر این است که دامنه نوسان سال ۹۷ درست بود و دامنه نوسان بازار پایه باید بیشتر از دامنه اصلی باشد، چون ریسک بیشتری دارد. اما اگر اعتقاد بر این است که نسبت دامنه نوسان ۵ درصدی و ۳ درصدی درست است الان که ۵ درصدی به ۷ درصدی ارتقا یافته است باید این دامنه ۳ درصدی هم به همان نسبت زیاد شود. نمیتوانیم بگوییم که میخواهیم بازار ما پویا، کارآ و عمیق باشد و دامنه نوسان بازار پایه ما کمتر از نصف بازار اصلی باشد. کما اینکه خود بازارهای بورس و فرابورسی نیز که هنوز دامنه نوسان آنها ارتقا پیدا نکرده است از جذابیت آنها کاسته میشود. اگر قرار باشد گروه خودرویی بالا برود بازار میرود خگستر ۷ درصدی را میخرد بجای اینکه بیاید و خودرو ۵ درصدی را بخرد. این نیز باید اصلاح شود.
یک قانون خوبی هم بازار پایه داشت و بعد از سه روز صف فروش و صف خرید دامنه نوسان زیاد میشد. مثلا اگر سه روز صف خرید بود و سه تا سه درصد میخورد، دامنه نوسان روز چهارم مثبت ۵ درصد میشد. همین قانون نیز برداشته شد. حداقل همین مورد برگردانده شود. من قبول دارم که بازار پایه ریسک بیشتری دارد، اما این ریسک بیشتر راه حلش این نیست. راه حل این است که به شرکت ها، هیات مدیره و . فشار بیاوریم که گزارشاتشان را بهتر ارسال کنند وگرنه تخلف محسوب میشود.
ما بجای اینکه دامنه نوسان این شرکتها را کمتر کنیم و پول را از آنها خارج کنیم بهتر است اوضاع خود شرکتها را خوب کنیم.
الگوی مثلث ادامه دهنده در بورس چیست؟ (تحلیل تکنیکال)
الگوی مثلث ادامه دهنده شامل الگوی مثلث متقارن، مثلث افزایشی، مثلث کاهشی است و اغلب جزو الگوهای ادامه دهنده محسوب میگردند ولی در عمل گاهی اوقات شباهتی به الگوهای برگشتی نیز دارند.
الگوی مثلث در بورس چیست؟
الگو مثلث ادامه دهنده و الگوهای ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال این موضوع را خاطر نشان می سازند که در طی فعالیت های قیمت، روندهای خنثی تنها یک توقف مقطعی قیمت اند و پس از آن روند دوباره در همان مسیر پیشین به حرکت خودش ادامه می دهد.
انواع الگوهای ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال
به طور کلی سه نوع الگوی کلی مثلث در انواع نمودار جهت انجام تحلیل تکنیکال سهام حضور دارد که در ادامه به بررسی این مدل از الگوها می پردازیم:
- مثلث متقارن
- مثلث افزایشی
- مثلث کاهشی
الگوی مثلث متقارن در تحلیل تکنیکال
در الگو مثلث ادامه دهنده متقارن دو ضلع با شیب برعکس ولی متقارن موجود است و ضلع افقی ندارد! الگوی مثلث متقارن هم جزو الگوهای ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال است ولی در این الگو نیز احتمال دارد ضلع بالا و پایین بشکند! ولی تا هنگامی که شکست انجام نپذیرد تقریبا توانایی اظهار نظر موثر نیست. ولی توجه نمایید که در این الگو نیز نظیر مثلث افزایشی یا کاهشی انتظار می رود که ضلع در سمت خود روند شکسته گردد. به تصویر زیر توجه نمایید همان طور که مشاهده می کنید:
زمانی الگوی مثلث متقارن ایجاد می گردد که خریداران و فروشندگان آن قدر توانایی نداشته باشند تا روند را مشخص کنند و این موضوع منجر به تشکیل الگو مثلث ادامه دهنده می شود.
مثلث متقارن در اغلب مواقع یک نوع الگوی ادامه دهنده است. این الگو به شکل یک توقف در مسیر موجود به حساب می آید که بعد از آن، روند مجدد از سر گرفته می شود. در شکل پیشین، روند قبلی به طور صعودی است و به همین خاطر انتظار داریم پس از مکث ایجاد گردد، ادامه روند نیز کماکان صعودی باشد. اگر روند پیشین نزولی بوده به همین منوال انتظار روند نزولی را پس از توقف داریم.
برای رسم این مثلث حداقل به 4 نقطه نیازمندیم. از آن جایی که جهت رسم هر خط روند، احتیاج به دو نقطه است، پس برای رسم دو خط همگرا لا می بایستی که هر خط حداقل دو نقطه از خط روند را لمس بنماید.
الگوی مثلث ادامه دهنده ترکیب جذابی از قیمت و زمان است. دو خط نزدیک شونده، در واقع محدوده قیمت الگو را بیان می کند و از پیش میتوان فهمید که در چه نقطه ای الگو تمام می گردد و با شکستن خط روند بالایی (البته در روندهای صعودی) مجدداً به روند پیشین باز می گردد. همین طور با اندازهگیری نمودن عرض این الگو میشود زمان رخداد این رخداد را هم به دست آورد.
در الگو مثلث ادامه دهنده متقارن دقت نمایید اگر قیمت به یک پنجم نقطه پایانی مثلث نزدیک گردد اما همچنان خطی شکسته نشود این الگو تقریبا بی اعتبار است و سیگنالی هم از آن دریافت نمیگردد. ولی مثلث متقارن چه هنگامی سیگنال میدهد؟ فقط در صورتی از مثلث متقارن سیگنال دریافت می نماییم که یکی از خطوط بالا یا پایین مثلث که به شکل خط مقاومت یا خط حمایتی است توسط کندل ها بشکند و سپس یک کندل دیگر نیز آن را تایید بکند.
الگوی مثلث افزایشی در تحلیل تکنیکال
الگو مثلث ادامه دهنده افزایشی که به آن مثلث صعودی در بورس نیز گفته می شود هنگامی تشکیل می گردد که یک خط مقاومتی افقی در بالا و خط حمایتی روندی در قست پایین نمودار شکل بگیرد. در اصل الگو مثلث افزایشی هنگامی شکل میگیرد که خریداران توانایی کافی جهت عبور از سطح مقاومتی را ندارند و خریداران نیز قادر به سفارش گذاری از سطح معین نیستند اما به مرور زمان قیمت را به جهت بالا هدایت می نمایند.
الگو مثلث افزایشی تفاوت روند و دامنه معاملاتی در کاربرد تحلیل تکنیکال همان طور که در عکس بالا مشاهده می نمایید، خریداران توانا به عبور از خط مقاومت نیستند، اما هنوز هم کف های شکل گرفته کوتاه تر نسبت به کف های پیشین است و در آخر هم خریداران موفق به شکستن خط مقاومتی و حتی قادر به ادامه روند صعودی می شوند. به دیگر سخن، در این الگو خریداران رفته رفته قدرتمند شده و به دلیل اینکه قیمت کف، روی خط تفاوت روند و دامنه معاملاتی روند صعودی واقع شده و آنقدر نیز به سطح مقاومت فشار می آورد تا سرانجام از خط مقاومت عبور نماید.
اگر تجربه مورد نیاز در زمینه سرمایه گذاری در بازار بورس و تحلیل تکنیکال دارا باشید حتماً میدانید که از لحاظ علم تکنیکال در انواع بازارهای مالی هیچ 100 درصدی میسر نیست و همانطور که در عکس زیر میبینید احتمال دارد خط مقاومتی تا آن حد قوی باشد که خریداران توانایی شکستن و عبور نمودن از خط مقاومت را نداشته باشند.
الگوی مثلث کاهشی در تحلیل تکنیکال
در الگو مثلث ادامه دهنده کاهشی یا به عبارت دیگر نزولی خط افقی حمایتی در پایین نمودار و مثلث خط روند مقاومتی در بالا تشکیل می گردد. الگوی مثلث کاهشی نظیر آن چه در عکس زیر مشاهده می کنید، بیانگر این است که قیمت به کندی در حال نزول است و رفته و رفته فروشندگان در حال در دست گرفتن نبض قدرت بازارند و در بیشتر وقت ها خط حمایت را میشکند و بازار نزولی می شود. همان طور که در بالا بیان شد، هیچ چیز در بازار بورس و تحلیل های بازارهای مالی و سرمایه گذاری 100 درصدی نیست و احتمال دارد در بعضی از مواقع هم خط مقاومت به حدی قوی باشد که قیمت به آن برخورد نماید و به سرعت برگردد و شروع به صعود کند.
الگوهای مثلث معمولا از الگوهای ادامه دهنده به شمار می روند ولی گاهی اوقات نظیر الگوهای برگشتی هم عمل مینمایند. الگو مثلث ادامه دهنده نشان دهنده این است که روندهای خنثی در طی فعالیتهای قیمتی، چیزی به جز یک توقف مقطعی قیمت نیستند و بعد از آن روند دوباره در همان مسیر پیشین خودشان به حرکت ادامه می دهند. این مسئله وجه تمایز ویژه این نوع الگو با سایر الگوهای برگشتی است. تمایز دیگر الگوهای برگشتی با سایر انواع الگو مثلث ادامه دهنده در طول دوره زمانیشان است. الگوهای برگشتی اغلب در زمان طولانی تری شکل می پذیرند حال آن که مدل ادامه دهنده بیشتر در زمان ادکی ایجاد می گردد و عموماً نیز در رده الگوهای کوتاه مدت یا حتی میان مدت طبقه بندی می گردند.
اهمیت حجم معاملات در الگوی مثلث ادامه دهنده در بورس
حجم معاملات همزمان با نوسان قیمت در الگو مثلث ادامه دهنده و نزدیک گشتن به راس آن کاهش پیدا می کند. همزمان با نفوذ دامنه قیمت در مسیر خط روند، یعنی هنگامی که الگو تکمیل می گردد، حجم معاملات نیز می بایستی به صورت قابل ملاحظه ای دارای افزایش چشم گیر باشد. حرکت برگشتی اغلب با فعالیت بیشتر نرخ قیمت در زمان از سرگرفتن ادامه مسیر روند و همراه با حجم معاملات کتر یا به عبارت دیگر سبک تری انجام می گردد.
به دو نکته مهم دیگر درباره حجم معاملات میبایستی توجه بکنید. در الگوهای برگشتی اغلب در حرکات صعودی، حجم معاملات، نقش ویژهتری در برابر حرکات نزولی دارد. به همین جهت است که افزایش حجم در واقع از ضروریات از سرگیری یک روند صعودی در تمامی انواع گونگون الگوهای تثبیتی بازار است.
دومین نکته مهم و ویژه درباره حجم معاملات این است که اگر چه مقدار و میزان حجم معاملات در طی دوران شکل گیری الگوی مثلث ادامه دهنده کاهش می یابد اما اغلب بررسی دقیق حجم معاملات بورس می تواند راهنمای بسیار خوبی باشد درباره این که آیا حجم معاملات در هنگام حرکات افزایشی قیمت در بازار سنگین تر است یا در زمان حرکات کاهشی قیمت است که تفاوت چشم گیری دارد. مثلاً در یک روند افزایشی احتمال دارد در زمان صعود نمودن قیمت، معاملات سنگینتری نسبت به شرایط نزول قیمت انجام پذیرد.
به طور کلی سه نوع الگوی کلی در انواع نمودار جهت تحلیل تکنیکال حضور دارد مثلث متقارن، مثلث افزایشی و مثلث کاهشی. در الگو مثلث ادامه دهنده متقارن دو ضلع با شیب برعکس متقارن موجود است و ضلع افقی ندارد. در الگو کاهشی یا به عبارت دیگر نزولی خط افقی حمایتی در پایین نمودار و مثلث خط روند مقاومتی در بالا تشکیل می گردد.
تفاوت روند و دامنه معاملاتی
تحلیل طلا
تحلیل طلا
تحلیل یورودلار
تحلیل یورودلار
تحلیل دلار
اخبار روز 26/07/2021
8 نکته مهم برای معاملات فارکس
معامله گری موفق لزوما نباید پیچیده و بسیار سخت باشد. در واقع، معامله گران برتر نکات و ترفندهای پنهانی ندارند؛ اما نسبت به معامله گران آماتور و معمولی چند کار ساده را متفاوت انجام می دهند.
در این مقاله، به 8 نکته و ترفندهایی می پردازیم که می توانید همین الان انجام دهید و تأثیر بی اندازه آنها را بر معاملات خود ببینید.
نکته اول: بازار خوب و بد را یاد بگیرید
بسیاری از معامله گران، صرف نظر از عملکرد قیمت یک جفت ارز خاص، همیشه وارد معاملات آن جفت ارز فارکس می شوند. این کار اشتباه است. جفت ارزهای فارکس معمولا مراحل مختلفی را تجربه می کنند.
بنابراین، اولین قدم این است که تشخیص دهید کدام بازار برای معامله کردن خوب و کدام بد است. برای یک استراتژی معاملاتی خوب، بهتر است دنبال بازارهای رونددار خوب بگردید و از بازارهای رنج و محدود دوری کنید.
پیشنهاد ما این است که بازارهای بیشتری را زیر نظر داشته باشید اما نسبت به انتخاب خود حساسیت بیشتری نشان دهید. هر هفته بازارهایی که می خواهید معامله کنید را بررسی کنید و فقط آنهایی را دنبال کنید که عملکرد قیمت خوبی دارند.
نکته دوم: انتخاب بازه زمانی
این نکته با نکته قبلی مرتبط است. بسیاری از معامله گران، بسته به عملکرد قیمت یک جفت ارز، به طور مداوم در بازه های زمانی روزانه، 4 ساعته و 1 ساعته معامله می کنند. گاهی وقت ها تفاوت روند و دامنه معاملاتی بازه زمانی روزانه در دامنه محدودی قرار دارد، اما بازه زمانی 4 ساعته یا 1 ساعته می توانند روندهای خوبی را در اختیار شما قرار دهند. در چنین مواقعی می توانید در تایم فریم های پایین تر معامله کنید. اما بازه های زمانی 1 ساعته و 4 ساعته بیش از حد نامنظم باشند، می توانید در بازه زمانی روزانه معامله کنید که نوسان کمتری دارد.
ما شدیدا معتقد هستیم که انعطاف پذیر بودن و دانستن نحوه انطباق با بازار می تواند تفاوت بزرگی را در معاملات هر معامله گر ایجاد کند؛ البته زمانی که بداند چگونه بهترین نمودارها را پیدا کند.
نکته سوم: یاد بگیرید که چه زمانی نباید معامله کرد
این شاید مهمترین مهارت معاملاتی برای هر معامله گر باشد: بدانید که در چه مواقعی نباید معامله کرد. شما معمولا می توانید دلایلی برای افزایش یا کاهش قیمت بیاورید، اما این به این معنا نیست که حتما باید معامله کنید.
شما باید مانند یک تیرانداز در خفا معامله کنید؛ یعنی فقط منتظر بهترین موقعیت ها باشید و سعی کنید در این میان ضرر نکنید. در بازار فارکس معمولا با روزهایی مواجه می شوید که هیچ معامله ای نمی توان انجام داد. معامله گران تازه کار معمولا به راحتی صبر خود را از دست می دهند و وارد معاملات محاسبه نشده می شوند. در چنین مواقعی این معاملات ضررده می شوند و معامله گران تازه کار آنقدر پول از دست می دهند که ممکن است به سختی بتوانند ضررهای حاصل را جبران کنند.
9 دلیل برای دوری از معاملات:
- زمانی که نیاز به بررسی معاملات خود دارید.
- زمانی که نمی دانید در چه سطحی باید حد سود و حد ضرر را اعمال کنید.
- زمانی که بازار با استراتژی معاملاتی شما در یک راستا نباشد.
- زمانی که قصد افزایش حجم معامله را دارید (جهت جبران ضررهای قبلی).
- زمانی که فکر می کنید بازار به اوج یا کف خود رسیده باشد.
- اگر قیمت از سطح ورودی مورد نظر شما دور شده باشد (معمولا به دلیل وارد شدن دیرهنگام به معامله).
- زمانی که بدون انجام تحلیل های مورد نیاز قصد ورود به معامله داشته باشید.
- زمانی که دنبال نظرات دیگران باشید (معامله گر باید به تحلیل شخصی خود متکی باشد).
- زمانی که می خواهید هفته را با سود به پایان برسانید.
نکته چهارم: کل نمودار را بررسی کنید
بسیاری از معامله گران این اشتباه را مرتکب می شوند که فقط الگوهای نمودار یا الگوهای کندل استیک را به صورت جداگانه تحلیل می کنند و نمای کلی نمودار را نادیده می گیرند.
اگرچه الگوهای نمودار و الگوهای کندل استیک نقش مهمی را در معاملات ایفا می کنند، اما همیشه باید نمای کل نمودار را بررسی کرد و اعتبار این الگوها را نسبت به عملکرد کلی قیمت سنجید. برای مثال، الگوی سر و شانه (Head and Shoulders) می تواند علایم بسیار ارزشمندی را در اختیار معامله گر قرار دهد، اما اگر در سطحی از بازار شکل بگیرد که منطقی نباشد یا اگر امواج روند (قسمت سر یا شانه های الگو) جذاب به نظر نرسند، به هیچ وجه نباید وارد چنین معامله ای شد. فرصت های دیگر همیشه وجود خواهند داشت.
باز هم تاکید می کنیم که مانند یک تک تیرانداز معامله کنید و سعی کنید واقعاً بفهمید که نمودار به شما چه چیزی را نشان می هد. با کمک علایم عملکرد قیمت می توانید نشانه ها و الگوهای موجود در نمودار را به نحو احسن یاد بگیرید.
نکته پنجم: یاد بگیرید که چه زمانی باید ضرر را کاهش دهید
ما معتقدیم که رعایت این نکته به راحتی می تواند بین یک معامله گر بازنده و یک معامله گر برنده تفاوت ایجاد کند.
هنگامی که یاد بگیرید عملکرد قیمت را به گونه ای بررسی کنید که به شما امکان دهد زمان آغاز معامله سودده را تشخیص داده و بتوانید با کمک آن ضرر خود را کاهش دهید، رویکرد معاملاتی شما متحول خواهد شد.
معاملات خوب معمولاً در آغاز روند صورت می گیرند و هر معامله گری می تواند نحوه خروج از معاملات بد را یاد بگیرد.
نکته ششم: هنگام اعمال حد ضرر و حد سود واقع بین باشید
هنگامی که وارد یک معامله خوب شدید، در مورد اعمال حد ضرر و حد سود غیر واقع بینانه اشتباه نکنید. این معمولا زمانی اتفاق می افتد که معامله گران حساب های کوچکی داشته باشند یا سعی کنند ضررهای قبلی خود را جبران کنند.
ما معمولاً توصیه می کنیم که در اولین منطقه حمایت/مقاومت عمده حد سود یا حد ضرر خود را قرار دهید. به طور کلی، چنین اهدافی 2 تا 4 تفاوت روند و دامنه معاملاتی برابر از سطح ورودی فاصله دارند که بسیار مناسب است. همیشه چیزی را که «تضمینی» است انتخاب کنید و سعی نکنید سود بزرگی را یکمرتبه کسب کنید. اتفاقی که معمولا رخ می دهد این است که معامله خوب شما در نهایت ضررده می شود و سرمایه یا مقداری از سرمایه خودتان را از دست می دهید.
نکته هفتم: سودهای کوچک جمع می شوند
لازم نیست هر چند هفته یکبار حساب خود را دو برابر کنید و باید از وعده ها یا شعارهای بازاریابی که استراتژی های معاملاتی با بازدهی غیرمعقول را تبلیغ می کنند دوری کنید.
فقط به این فکر کنید که سود ثابت حاصل از نسبت ریسک به ریوارد 1 یا 2 در هر ماه (نه روز) چقدر می تواند حساب معاملاتی شما را بزرگ کند. حتی ریسک 1% در هر معامله، می تواند به سرعت به 12% تا 24% در سال تبدیل شود.
البته بزرگ کردن یک حساب کوچک به زمان نیاز دارد، اما در عین حال، این روش موفقیت آمیز کسب معاملات سودده در بلند مدت است. و هنگامی که بتوانید سود سالانه 20 درصدی داشته باشید، هر سرمایه گذار خوشحال خواهد شد که مقداری پول به شما بدهد.
نکته هشتم: زنگ پایان ذهنی داشته باشید
در اینجا منظور ما این نیست که چه زمانی از یک معامله خارج شوید، بلکه چه زمانی از میز معاملات خود دور شوید و معامله کردن را متوقف کنید.
احساسات و تکانشگری مشکلات بزرگی برای بسیاری از معامله گران آماتور ایجاد می کنند و معاملات انتقامجویانه از بازار یا معاملات با اهرم بسیار بالا اغلب منجر به ضررهای شدید یا حتی مسدود شدن حساب می شوند.
هر معامله گر باید یک معیار روزانه یا هفتگی داشته باشد که در صورت رسیدن به آن معاملات خود را متوقف کند. به عنوان مثال، پس از 2 یا 3 معامله ضررده متوالی، معاملات روزانه خود را به پایان برسانید و از بازار فارکس دوری کنید. اگر در هفته 5 درصد کاهش سرمایه داشتید، زودتر معاملات هفتگی خود را تمام کنید.
همانطور که می بینید، هیچ یک از این نکات معاملاتی سیگنال ورودی به شما نمی دهند یا در مورد اندیکاتورهای تکنیکال بحث نمی کنند، اما مطمئن هستیم که وقتی با خودتان صادق باشید، اهمیت هر نکته را درک خواهید کرد.
معامله کردن دو سرعت نیست بلکه بیشتر شبیه ماراتن است. شما باید اطمینان حاصل کنید که بر روی آن اصول اساسی معامله کنید زیرا با این نکات می توان به معاملات موفق و سودده رسید.
به آکادمی آموزشی فارکس (Persian FX Academy) خوش آمدید. بازار فارکس به عنوان یکی از بزرگترین بازارهای مالی جهان، امروزه علاقهمندان و سرمایهگذاران زیادی را به خود جذب کرده است اما شرایط این بازار به آن سادگی که اغلب افراد تصور میکنند نیست. حجم بالای سرمایه، پیچیدگی بازار و سهولت دسترسی به این بازار از عواملی است که به ضرر بسیاری از افرادی که در این بازار فعالیت میکنند، منجر میشود. در این میان جای خالی آموزش و دانشاندوزی به وضوح احساس میشود. شرایط خاص آموزش در ایران به همراه عدم وجود منابع جامع و کامل (به خصوص به زبان فارسی)، عدم امکان برگزاری کلاس حضوری در داخل ایران و شرکت در کلاسهای خارج از ایران، ما را بر آن داشت تا اقدام به ایجاد یک آکادمی آموزشی نماییم. هدف بلندمدت از ایجاد این آکادمی، تبدیل شدن آن به یک مرجع اطلاعات و دانش مربوط به فارکس است. برای رسیدن به این هدف، آکادمی سعی نموده با کمک اساتید مجرب شرایطی ایجاد کند تا افراد به هر آنچه در مورد بازار نیاز دارند دسترسی داشته باشند. از کلاسهای مالتی مدیا گرفته، تا دورههای عمومی و تخصصی منسجم و پیوسته که دانشجویان پا به پای اساتید شرایط تحلیل و معامله را فرا بگیرند. ابزارهای معاملاتی، کتابخانه و تحلیلهای روزانه و هفتگی از دیگر ابزارهای ارائه شده در این آکادمی است.
الگوی مثلث ادامه دهنده در بورس چیست؟ (تحلیل تکنیکال)
الگوی مثلث ادامه دهنده شامل الگوی مثلث متقارن، مثلث افزایشی، مثلث کاهشی است و اغلب جزو الگوهای ادامه دهنده محسوب میگردند ولی در عمل گاهی اوقات شباهتی به الگوهای برگشتی نیز دارند.
الگوی مثلث در بورس چیست؟
الگو مثلث ادامه دهنده و الگوهای ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال این موضوع را خاطر نشان می سازند که در طی فعالیت های قیمت، روندهای خنثی تنها یک توقف مقطعی قیمت اند و پس از آن روند دوباره در همان مسیر پیشین به حرکت خودش ادامه می دهد.
انواع الگوهای ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال
به طور کلی سه نوع الگوی کلی مثلث در انواع نمودار جهت انجام تحلیل تکنیکال سهام حضور دارد که در ادامه به بررسی این مدل از الگوها می پردازیم:
- مثلث متقارن
- مثلث افزایشی
- مثلث کاهشی
الگوی مثلث متقارن در تحلیل تکنیکال
در الگو مثلث ادامه دهنده متقارن دو ضلع با شیب برعکس ولی متقارن موجود است و ضلع افقی ندارد! الگوی مثلث متقارن هم جزو الگوهای ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال است ولی در این الگو نیز احتمال دارد ضلع بالا و پایین بشکند! ولی تا هنگامی که شکست انجام نپذیرد تقریبا توانایی اظهار نظر موثر نیست. ولی توجه نمایید که در این الگو نیز نظیر مثلث افزایشی یا کاهشی انتظار می رود که ضلع در سمت خود روند شکسته گردد. به تصویر زیر توجه نمایید همان طور که مشاهده می کنید:
زمانی الگوی مثلث متقارن ایجاد می گردد که خریداران و فروشندگان آن قدر توانایی نداشته باشند تا روند را مشخص کنند و این موضوع منجر به تشکیل الگو مثلث ادامه دهنده می شود.
مثلث متقارن در اغلب مواقع یک نوع الگوی ادامه دهنده است. این الگو به شکل یک توقف در مسیر موجود به حساب می آید که بعد از آن، روند مجدد از سر گرفته می شود. در شکل پیشین، روند قبلی به طور صعودی است و به همین خاطر انتظار داریم پس از مکث ایجاد گردد، ادامه روند نیز کماکان صعودی باشد. اگر روند پیشین نزولی بوده به همین منوال انتظار روند نزولی را پس از توقف داریم.
برای رسم این مثلث حداقل به 4 نقطه نیازمندیم. از آن جایی که جهت رسم هر خط روند، احتیاج به دو نقطه است، پس برای رسم دو خط همگرا لا می بایستی که هر خط حداقل دو نقطه از خط روند را لمس بنماید.
الگوی مثلث ادامه دهنده ترکیب جذابی از قیمت و زمان است. دو خط نزدیک شونده، در واقع محدوده قیمت الگو را بیان می کند و از پیش میتوان فهمید که در چه نقطه ای الگو تمام می گردد و با شکستن خط روند بالایی (البته در روندهای صعودی) مجدداً به روند پیشین باز می گردد. همین طور با اندازهگیری نمودن عرض این الگو میشود زمان رخداد این رخداد را هم به دست آورد.
در الگو مثلث ادامه دهنده متقارن دقت نمایید اگر قیمت به یک پنجم نقطه پایانی مثلث نزدیک گردد اما همچنان خطی شکسته نشود این الگو تقریبا بی اعتبار است و سیگنالی هم از آن دریافت نمیگردد. ولی مثلث متقارن چه هنگامی سیگنال میدهد؟ فقط در صورتی از مثلث متقارن سیگنال دریافت می نماییم که یکی از خطوط بالا یا پایین مثلث که به شکل خط مقاومت یا خط حمایتی است توسط کندل ها بشکند و سپس یک کندل دیگر نیز آن را تایید بکند.
الگوی مثلث افزایشی در تحلیل تکنیکال
الگو مثلث ادامه دهنده افزایشی که به آن مثلث صعودی در بورس نیز گفته می شود هنگامی تشکیل می گردد که یک خط مقاومتی افقی در بالا و خط حمایتی روندی در قست پایین نمودار شکل بگیرد. در اصل الگو مثلث افزایشی هنگامی شکل میگیرد که خریداران توانایی کافی جهت عبور از سطح مقاومتی را ندارند و خریداران نیز قادر به سفارش گذاری از سطح معین نیستند اما به مرور زمان قیمت را به جهت بالا هدایت می نمایند.
الگو مثلث افزایشی در کاربرد تحلیل تکنیکال همان طور که در عکس بالا مشاهده می نمایید، خریداران توانا به عبور از خط مقاومت نیستند، اما هنوز هم کف های شکل گرفته کوتاه تر نسبت به کف های پیشین است و در آخر هم خریداران موفق به شکستن خط مقاومتی و حتی قادر به ادامه روند صعودی می شوند. به دیگر سخن، در این الگو خریداران رفته رفته قدرتمند شده و به دلیل اینکه قیمت کف، روی خط روند صعودی واقع شده و آنقدر نیز به تفاوت روند و دامنه معاملاتی سطح مقاومت فشار می آورد تا سرانجام از خط مقاومت عبور نماید.
اگر تجربه مورد نیاز در زمینه سرمایه گذاری در بازار بورس و تحلیل تکنیکال دارا باشید حتماً میدانید که از لحاظ علم تکنیکال در انواع بازارهای مالی هیچ 100 درصدی میسر نیست و همانطور که در عکس زیر میبینید احتمال دارد خط مقاومتی تا آن حد قوی باشد که خریداران توانایی شکستن و عبور نمودن از خط مقاومت را نداشته باشند.
الگوی مثلث کاهشی در تحلیل تکنیکال
در الگو مثلث ادامه دهنده کاهشی یا به عبارت دیگر نزولی خط افقی حمایتی در پایین نمودار و مثلث خط روند مقاومتی در بالا تشکیل می گردد. الگوی مثلث کاهشی نظیر آن چه در عکس زیر مشاهده می کنید، بیانگر این است که قیمت به کندی در حال نزول است و رفته و رفته فروشندگان در حال در دست گرفتن نبض قدرت بازارند و در بیشتر وقت ها خط حمایت را میشکند و بازار نزولی می شود. همان طور که در بالا بیان شد، هیچ چیز در بازار بورس و تحلیل های بازارهای مالی و سرمایه گذاری 100 درصدی نیست و احتمال دارد در بعضی از مواقع هم خط مقاومت به حدی قوی باشد که قیمت به آن برخورد نماید و به سرعت برگردد و شروع به صعود کند.
الگوهای مثلث معمولا از الگوهای ادامه دهنده به شمار می روند ولی گاهی اوقات نظیر الگوهای برگشتی هم عمل مینمایند. الگو مثلث ادامه دهنده نشان دهنده این است که روندهای خنثی در طی فعالیتهای قیمتی، چیزی به جز یک توقف مقطعی قیمت نیستند و بعد از آن روند دوباره در همان مسیر پیشین خودشان به حرکت ادامه می دهند. این مسئله وجه تمایز ویژه این نوع الگو با سایر الگوهای برگشتی است. تمایز دیگر الگوهای برگشتی با سایر انواع الگو مثلث ادامه دهنده در طول دوره زمانیشان است. الگوهای برگشتی اغلب در زمان طولانی تری شکل می پذیرند حال آن که مدل ادامه دهنده بیشتر در زمان ادکی ایجاد می گردد و عموماً نیز در رده الگوهای کوتاه مدت یا حتی میان مدت طبقه بندی می گردند.
اهمیت حجم معاملات در الگوی مثلث ادامه دهنده در بورس
حجم معاملات همزمان با نوسان قیمت در الگو مثلث ادامه دهنده و نزدیک گشتن به راس آن کاهش پیدا می کند. همزمان با نفوذ دامنه قیمت در مسیر خط روند، یعنی هنگامی که الگو تکمیل می گردد، حجم معاملات نیز می بایستی به صورت قابل ملاحظه ای دارای افزایش چشم گیر باشد. حرکت برگشتی اغلب با فعالیت بیشتر نرخ قیمت در زمان از سرگرفتن ادامه مسیر روند و همراه با حجم معاملات کتر یا به عبارت دیگر سبک تری انجام می گردد.
به دو نکته مهم دیگر درباره حجم معاملات میبایستی توجه بکنید. در الگوهای برگشتی اغلب در حرکات صعودی، حجم معاملات، نقش ویژهتری در برابر حرکات نزولی دارد. به همین جهت است که افزایش حجم در واقع از ضروریات از سرگیری یک روند صعودی در تمامی انواع گونگون الگوهای تثبیتی بازار است.
دومین نکته مهم و ویژه درباره حجم معاملات این است که اگر چه مقدار و میزان حجم معاملات در طی دوران شکل گیری الگوی مثلث ادامه دهنده کاهش می یابد اما اغلب بررسی دقیق حجم معاملات بورس می تواند راهنمای بسیار خوبی باشد درباره این که آیا حجم معاملات در هنگام حرکات افزایشی قیمت در بازار سنگین تر است یا در زمان حرکات کاهشی قیمت است که تفاوت چشم گیری دارد. مثلاً در یک روند افزایشی احتمال دارد در زمان صعود نمودن قیمت، معاملات سنگینتری نسبت به شرایط نزول قیمت انجام پذیرد.
به طور کلی سه نوع الگوی کلی در انواع نمودار جهت تحلیل تکنیکال حضور دارد مثلث متقارن، مثلث افزایشی و مثلث کاهشی. در تفاوت روند و دامنه معاملاتی الگو مثلث ادامه دهنده متقارن دو ضلع با شیب برعکس متقارن موجود است و ضلع افقی ندارد. در الگو کاهشی یا به عبارت دیگر نزولی خط افقی حمایتی در پایین نمودار و مثلث خط روند مقاومتی در بالا تشکیل می گردد.
اهمیت انتخاب تایم فریم در تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال مملو است از مفاهیم مختلفی که تسلط بر آنها لازمه تبدیل شدن به یک تحلیلگر تکنیکال توانمند است. یکی از مفاهیم ابتدایی که در این حوزه مطرح میشود، بحث تایم فریم است. زمانی که به دنبال بررسی تغییرات قیمت دارایی در یک بازه زمانی خاص هستیم، بحث تایم فریم به میان میآید. نمودارهای کندل استیک به عنوان یکی از مشهورترین نمودارها در تحلیل تکنیکال صرفاً قیمت باز، بسته شدن و همچنین کمترین و بیشترین قیمت یک دارایی را در طول روز معاملاتی نشان میدهد. اما گاهی اوقات ما به دنبال آن هستیم که تغییرات قیمت را در یک بازه زمانی به طور پیوسته مورد بررسی قرار دهیم. در اینجا باید از نمودارهای دیگری استفاده کرد و به کمک تایم فریم بازه زمانی مورد نظر را روی نمودار تعیین نمود. اگر میخواهید بدانید که تایم فریم چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد، در ادامه با ما همراه باشید.
فهرست عناوین مقاله
تایم فریم چیست؟
عبارت Time Frame در زبان فارسی به بازه زمانی ترجمه میشود؛ اما بین معاملهگران در بازارهای مالی همان اصطلاح تایم فریم مرسوم شده است. وقتی صحبت از نمودار قیمت یک سهم یا دارایی دیگر به میان میآید، به طور ناخودآگاه باید مفهوم زمان نیز در نظر گرفته شود. این زمان میتواند در چند دقیقه تا چند ماه متغیر باشد. به این بازه زمانی که برای بررسی تغییرات قیمت یک دارایی در نظر گرفته میشود، اصطلاحاً تایم فریم گفته میشود.
انتخاب بهترین بازه زمانی برای تحلیل تکنیکال و پیشبینی روند قیمت یک دارایی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. معمولاً تایم فریمها به سه دسته کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت تقسیم میشوند. با این وجود هر فرد باید متناسب با استراتژی معاملاتی خاص خودش و همچنین نوع بازی که در آن فعالیت میکند، تایم فریم مورد نظرش را انتخاب کند. در ادامه در خصوص انتخاب بهترین تایم فریم در تحلیل تکنیکال بحث میکنیم.
انواع تایم فریم در تحلیل تکنیکال
تا اینجا با مفهوم تایم فریم در تحلیل تکنیکال آشنا شدیم. حال نوبت به آن میرسد که انواع بازههای زمانی که در تحلیلها مورد استفاده قرار میگیرد را مورد بررسی قرار دهیم.
1. تایم فریم کوتاهمدت
تایم فریمهای کوتاهمدت صرفاً مناسب تریدرهایی است که به طور دائمی در بازار فعالیت میکنند و زمان زیادی را در معاملهگری سپری میکنند. نکته مهم در خصوص این دسته از تایم فریمها آن است که به دلیل بازه زمانی کوتاهی که برای آنها انتخاب میشود، جزئیات بیشتری از نمودار تفاوت روند و دامنه معاملاتی به نمایش در میآید. به همین دلیل میتوان سیگنالهای بیشتری از نمودار استخراج کرد؛ چراکه الگوهای تحلیل تکنیکال در این بازه زمانی بهتر قابل تشخیص است.
البته به تبع اینکه بازه زمانی در این شیوه محدود است، باید توجه داشته باشید که زمان کمی برای استخراج نکات مورد نظر در نمودار دارید. تایم فریم کوتاه مدت مناسب کسانی است که به دنبال نوسان گیری در بازار هستند.
2. تایم فریم میانمدت
تایم فریمهای میان مدت معمولاً روی بازههای زمانی بین پانزده دقیقه تا یک روز تقسیم میشوند. معاملهگرانی که از این نوع تایم فریمها استفاده میکنند، نیاز به رصد دائمی بازار ندارند و میتوانند با استفاده از تحلیل بنیادی در کنار اخبار اقتصادی پیرامون دارایی، اقدام به معامله در بازار کنند.
3. تایم فریم بلندمدت
تایم فریمهای بلندمدت از روزانه آغاز میشود تا ماهانه ادامه پیدا میکند. استفاده از این تایم فریمها بیشتر مناسب معاملهگرانی است که به دنبال تحلیل رفتار سهم در بلندمدت هستند. به این ترتیب میتوان تصویری از عملکرد قیمتی آن به دست آورد. البته بسیاری از تحلیلگران بنیادی نیز نیم نگاهی به نمودار قیمت سهام در تایم فریمهای بلندمدت میاندازند.
مهمترین عوامل مؤثر در انتخاب تایم فریم چیست؟
همانطور که اشاره کردیم عوامل متعددی در انتخاب تایم فریم معاملاتی برای هر فرد اثرگذار هستند که در اینجا به برخی از مهمترین آنها اشاره میکنیم.
1. نوع بازار مالی
در بازار بورس ایران به دلیل محدودیت نوسان قیمت در طول یک روز، معمولاً استفاده از تایم فریمهای کوتاه مدت چندان کارایی ندارد. بنابراین بهترین تایم فریم بورس ایران در میانمدت یا بلندمدت بسته به نوع استراتژی معاملاتی تعیین میشود. اما در مقابل در فارکس و بازار ارزهای دیجیتال به دلیل آنکه بازار هیچگونه دامنه نوسانی ندارد و همچنین نوسانات بسیار زیادی در کوتاه مدت در داراییها رخ میدهد، میتوان از تایم فریم کوتاه مدت استفاده نمود. در واقع تایم فریم مناسب نوسانگیری در کوتاهمدت یا میان مدت تعیین میشود.
2. تعیین سطوح حمایت و مقاومت
یکی از مهمترین اصول در معاملهگری در بازارهای مالی، بررسی کردن سطوح حمایت و مقاومت دارایی است. بهترین تایم فریم برای تحلیل تکنیکال باید به گونهای انتخاب شود که این سطوح حمایتی یا مقاومتی با دقت بالایی تعیین شوند. در همین راستا، تایم فریمهای کوتاه مدت احتمال خطا در خرید و فروشها را افزایش میدهد ولی تفاوت روند و دامنه معاملاتی در مقابل هرچه بازه زمانی طولانیتر در نظر گرفته شود، درصد خطا به مراتب کاهش پیدا میکند.
3. روش تحلیل افراد
الگوهای قیمتی که در نمودار قیمت یک دارایی تشکیل میشود، به عنوان فرصتهای معاملاتی به شمار میروند که افراد برای ورود یا خروج از یک دارایی میتوانند مورد استفاده قرار دهند. وقتی تایم فریم در تحلیل تکنیکال خیلی بزرگ در نظر گرفته میشود، باید زمان زیادی را به انتظار نشست تا الگوهای قیمتی در نمودار مشاهده شود. اما هرچه تایم فریم در بازه زمانی کوتاهتری انتخاب شود، به همان اندازه امکان مشاهده الگوهای قیمتی بیشتر میشود. در نتیجه فرصتهای معاملاتی بیشتری پیش روی معاملهگر قرار میگیرد. اما هیچگاه این طور نیست که فرصتهای معاملاتی بیشتر به معنی کسب سود بیشتر باشد. بلکه لازم است تا یک حالت بهینهای بین تایم فریم و فرصتهای معاملاتی بسته به روش تحلیل انتخاب شود.
4. استراتژی معاملاتی
اگر جزء کسانی هستید که ترید کردن را به عنوان جزئی از وجود خود به شمار میآورند و لحظه به لحظه با بازار زندگی میکنند، تایم فریمهای کوتاه مدت میتواند گزینه مناسبی برای شما باشد. اما واقعیت این است که این شیوه ترید کردن دشواریهای خاص خودش را دارد و افراد باید متحمل فشارهای عصبی زیادی شوند. ولی به هر ترتیب روحیه برخی از معاملهگران با این شرایط سازگار است و میتوانند از این شرایط سخت گلیم خود را از آب بیرون بکشند. به همین دلیل حتماً باید روحیه شخصی و استراتژی معاملاتی برای انتخاب تایم فریم مناسب در نظر گرفته شود.
5. افق زمانی سرمایهگذاری
برخی به عنوان نوسان گیر در بازار فعالیت میکنند و به همین دلیل نیاز دارند که هر لحظه در بازار حضور داشته باشند و افق زمانی معاملاتی خود را کوتاه مدت در نظر میگیرند. اما در مقابل کسانی نیز هستند که در نقش سرمایهگذار در بازار فعالیت میکنند و افق زمانی خود را طولانی مدت در نظر میگیرند. این افراد میتوانند در تایم فریمهای بلندمدت را در نظر بگیرند.
چگونه میتوان بهترین تایم فریم در تحلیل تکنیکال را انتخاب کرد؟
انتخاب بهترین تایم فریم در تحلیل تکنیکال برای هر فردی باید به صورت اختصاصی صورت بگیرد. اما با این وجود به تجربه ثابت شده است که نکات زیر در انتخاب تایم فریم باید در نظر گرفته شود:
- در بورس ایران بهترین تایم فریم برای معاملهگری معمولی، تایم فریم روزانه است. اگر به دنبال نوسان گیری هستید نیز باید از بازه زمانی 30 دقیقهای استفاده کنید.
- در بازار ارزهای دیجیتال با افق سرمایهگذاری بلند مدت بهترین بازه زمانی، روزانه است و برای نوسان گیری میتوان از تایم فریم 30 دقیقهای استفاده کرد. این بازه زمانی بهترین تایم فریم برای نوسان گیری ارز دیجیتال نیز به شمار میرود.
- در بازار فارکس نیز نباید به هیچ عنوان تفاوت روند و دامنه معاملاتی از بازه زمانی کمتر از یک ساعت استفاده کنید و بهترین تایم فریمها چهارساعته یا یک روزه است.
تایم فریمهای مناسب برای سبکهای مختلف معاملهگری
یک بحث مهم دیگر درباره انتخاب بهترین تایم فریم در تحلیل تکنیکال وجود دارد و آن مربوط به انتخاب تایم فریم مناسب با توجه به سبکهای معاملاتی است. البته آنچه در ادامه ذکر میکنیم برای عموم تریدرها صادق نیست و ممکن است تریدری باشد که از تایم فریمهای متفاوتی با آنچه اشاره میکنیم، استفاده کند. این مسئله به انتخاب استراتژی معاملاتی هر فرد بستگی دارد.
1. تایم فریم مناسب سبک معاملات پایان روز
کسانی که شغل اولشان ترید کردن نیست و نمیتوانند به صورت دائمی بازار را رصد کنند، از سبک معاملات پایان روز بهره میبرند. در این روش از تایم فریم روزانه، هفتگی و ماهانه استفاد میشود تا دید بلندمدت روی نمودار قیمت حاصل شود.
2. تایم فریم مناسب معاملهگران بنیادی
معاملهگران بنیادی نیز روی پارامترها و متغیرهای کلان مؤثر در بازار و داراییها متمرکز هستند. به همین دلیل خیلی در قید و بند نوسانات کوتاهمدت قرار نمیگیرند. بهترین تایم فریم برای معاملهگران بنیادی، تایم فریم هفتگی و ماهانه است. البته زمانی که التهابات در بازار به اوج میرسد برای مدیریت ریسک به سراغ تایم فریم روزانه هم میروند.
3. تایم فریم مناسب معاملات بین روزی
معاملهگرانی هستند که پوزیشنهای معاملاتی خود را در کمتر از یک روز کاری در بازار میبندند. تحیل تکنیکال پایه و اساس ترید کردن این دسته از معاملهگران است. تایم فریم یک دقیقه، پنج دقیقه، پانزده دقیقه، سی دقیقه و یک ساعت بهترین گزینه برای این گزوه از تریدرها است.
4. تایم فریم مناسب برای معامله مبتنی بر خبر
در طول یک روز دائما اخبار اقتصادی گوناگونی در بازار مخابره میشود. گاهی اوقات این اخبار به طور مستقیم به یک دارایی مربوط میشوند و در برخی مواقع نیز تأثیر غیر مستقیمی روی بازار دارند. تشخیص اخبار واقعی از دروغ و همچنین درک میزان اثرگذاری آنها بر بازار در کوتاه مدت و بلندمدت کار فوقالعاده دشواری است. تنهای عده معدودی از تریدرها در سراسر بازارهای مالی هستند که میتوانند از این دادهها و خبرها اطلاعات مورد نظر خود را استخراج کنند. در این سبک معامله نیز از تایم فریمهای یک دقیقه، پنج دقیقه و پانزده دقیقه استفاده میشود.
5. تایم فریم مناسب معاملات اسکالپ
اسکالپرها تفاوت روند و دامنه معاملاتی کسانی هستند که دیوانهوار عاشق بازار هستند و تمام وقت خود را در بازار سپری میکنند. این دسته از معاملهگران به ندرت از پشت سیستم بلند میشوند و هر لحظه چشمشان به صفحه مانیتور دوخته شده و بازار را رصد میکنند. این روش معاملهگری چالشهای روحی و روانی جدی را نیز برای افراد به دنبال دارد و تنها معاملهگران حرفهای که از لحظه لحظه حضورشان در بازار لذت میبرند، از آن استفاده میکنند. تایم فریمهای یک دقیقه و پنج دقیقه مهمترین تایم فریمهایی است که اسکالپرها استفاده میکنند.
کلام پایانی
در این مقاله بررسی کردیم که مفهوم تایم فریم چیست و چرا انتخاب تایم فریم در تحلیل تکنیکال باید نهایت دقت را در نظر گرفت. واقعیت این است که انتخاب بازه زمانی صحیح برای معاملهگری نیاز به تجربه دارد. برای دستیابی به تجربه نیز باید زیر نظر افراد متخصص مدتی فعالیت نمایید تا به مهارت کافی دست پیدا کنید.
دیدگاه شما