اشباع خرید (Overbought)
به طور کلی سرمایه گذاری در بازارهای مالی و مخصوصا بورس، بدون داشتن آگاهی، تخصص مورد نیاز و مهارت در این زمینه، اقدامی بسیار پر ریسک است که ممکن است به ضررهای جبرانناپذیر ختم شود. بنابراین یادگیری مهارتها و توانایی تحلیل بازارهای مالی مورد نظر، اهمیت بسیاری دارد. یکی از مفاهیمی که تسلط به آن میتواند تاثیر قابل توجهای بر معاملات شما داشته باشد، مفهوم اشباع خرید میباشد. به همین جهت در این مقاله از سری مقالههای آموزشی کارگزاری اقتصاد بیدار، به مفهوم اشباع خرید در بورس و نکات آن خواهیم پرداخت.
اشباع خرید (Overbought) چیست؟
هنگامی که یک اوراق بهادار یا به طور کلی شاخص یک بازار مالی بیش از ارزش واقعی آن معامله میشود، به آن وضعیت اشباع خرید میگوییم. بعضی از تحلیلگران برای تشخیص این که در سهم مورد نظر وضعیت اشباع خرید بهوجود آمده است، از ابزار آماری به نام نسبت قیمت به درآمد (P/E) استفاده میکنند، درحالی که برخی دیگر از معاملهگران از اندیکاتورهایی همچون شاخص قدرت نسبی (RSI) استفاده میکنند.
در واقع اشباع خرید، نشانگر موقعیتی از بازار و سهم است که به صورت کلی نماد سهم یا شاخص، بدون اصلاح قیمتی به حرکات افزایشی و رو به رشد خود ادامه داده است. این حرکت صعودی بدون توجه به تحلیلهای تکنیکال و شرایط بنیادی بوده و به خاطر هر لحظه احتمال بازگشت و شروع روند نزولی بازار یا سهم وجود دارد. به زبانی دیگر هنگامی که تعداد خریداران نسبت به فروشندگان بسیار زیاد شده و به دنبالهی آن نسبت تقاضا به عرضه نیز افزایش پیدا میکند، اشباع خرید رخ میدهد.
تفاوت بین اشباع خرید و اشباع فروش
اشباع فروش وضعیتی است که نماد مورد نظر پایینتر از ارزش واقعی خود در حال معامله است و با توجه به بنیاد و اخبار مثبت موجود، انتظار میرود روند قیمتی حمایت شود و روند صعودی آغاز گردد. این در حالی است که اشباع خرید همانطور که در بالا ذکر شد، هنگامی رخ میدهد که یک اوراق بهادار بیش از ارزش واقعی آن معامله میشود.
تشخیص سطوح اشباع خرید
تشخیص و شناسایی سطوح اشباع خرید میتواند کمک شایانی به سودآوری تریدرها کند. تسلط و آگاهی به سطوح اشباع خرید باعث میشود، فرد، سهم را در زمان مناسب و قبل از ریزش و شروع موج اصلاحی بفروشد. همچنین آشنایی با مفهوم اشباع فروش تحلیلگری که منتظر فرصت مناسب برای ورود به سهم است با آگاهی به این سطوح، ب تواند به دور از هیجانات تصمیم بگیرد. به طور کلی 2 روش جهت شناسایی و تشخیص سطوح اشباح خرید وجود دارد:
تشخیص اشباع خرید از طریق تحلیل بنیادی
به طور کلی، نسبت قیمت به درآمد (P/E) را استاندارد سنجش ارزنده بودن سهام میدانند. تحلیلگران و صاحبان شرکتها برای ارزیابی و تشخیص قیمت مناسب برای یک نماد مشخص، ترجیحا از گزارشها یا برآورد درآمد آن شرکت استفاده میکنند. چنانچه نسبت قیمت به درآمد (P/E) سهام بیشتر از صنعت یا شاخص مربوط به خود باشد، تحلیلگران بنیادی (فاندامنتال) ارزش آن نماد را بیش از حد میدانند. در این حالت با توجه به همین فاکتور گفته شده و دیگر گزارشات بنیادی (داراییها و صورت حساب مالی شرکت) میتوان تشخیص داد که نماد مورد نظر در وضعیت اشباع خرید قرار دارد.
تشخیص اشباع خرید از طریق اندیکاتور و تحلیل تکنیکال
یکی دیگر از روشهای شناسایی نقاط و سطوح اشباع خرید، تحلیل تکنیکال و بررسی چارت نمادها است. این روش برای افرادی که تجربه زیادی در بررسی بنیاد نمادها و شرکتها ندارند، بهترین گزینه است. در ادامه به 2 اندیکاتور بسیار قدرتمند RSI، اندیکاتور استوکاستیک و روش شناسایی سطوح اشباع خرید خواهیم پرداخت.
اندیکاتور RSI
اندیکاتور RSI یک ابزار نوسانی با 2 محدوده بالا و پایین و یک اندیکاتور روندی ما بین این محدوده است که میزان و شتاب نوسانات قیمتی را اندازهگیری و به طور کلی گرایش ممنتوم بازار (Momentum) را تجزیه و تحلیل میکند. شاخص آر اس آی میتواند ابزار بسیار سودمندی برای تشخیص ارزندگی و وضعیت نماد مورد نظر هم باشد.
اندیکاتور RSI در بین دو سطح ٠ و ١٠٠ در حال حرکت است و در بین این دو خط، عدد مهم 70 وجود دارد که سطح اشبا ع خرید را نشان میدهد . هنگامی که اندیکاتور RSI از سطح ٧٠ بیشتر شود این بدان معناست که بازار هیجانی است و این احتمال وجود دارد که هیجانات بدون تحلیل، به پایان برسد و شروع روند نزولی را شاهد باشید.
همانطور که در چارت بالا مشخص است بعد از زمانی که بر اثر هیجانات بازار، مقدار اندیکاتور RSI به بالای 70 رسیده، تقاضا کاهش یافته و قیمت سهم با نزول مواجه شده است.
اندیکاتور استوکاستیک (stochastic)
اندیکاتور استوکاستیک با سنجش ارتباط میان قیمت پایانی (بسته شدن) سهم و بازه قیمتی آن را در طی تایم فریم مشخص، شتاب روند قیمتی بازار یا سهم مورد نظر را بررسی میکنند.
اندیکاتور استوکاستیک میتواند ابزار بسیار سودمندی برای تشخیص ارزندگی و وضعیت نماد مورد نظر هم باشد.
در این اندیکاتور سطح 80 و بالاتر را، ناحیه اشباع خرید مینامند. قیمت بعد از وارد شدن به این ناحیه، در این اندیکاتور سیگنال فروش صادر میکند و میتوان انتظار شروع روند نزولی را داشت.
نکات تکمیلی شناسایی سطوح اشباع خرید
زمانی که کلیت بازار روند صعودی قوی دارد، نباید انتظار داشت به محض رسیدن به محدوده اشباع خرید، نماد روند نزولی پیدا کند، چرا که سرانه خرید میتواند نشانگر قدرت خریداران باشد و به همین علت روند صعودی ادامهدار باشد.
بهترین دوره برای بهرهگیری از سطوح اشباع خرید RSI ، در روندهای خنثی میباشد. روند خنثی نشاندهنده این موضوع است که قدرت خریداران و فروشندگان با هم برابر است و هنوز فشار فروش یا خرید هیجانی در بازار وجود ندارد، به همین جهت بازار حالت نوسانی دارد. در چنین وضعیتی از بازار میتوان از اندیکاتور RSI و اندیکاتور استوکاستیک برای ورود یا خروج از معاملات استفاده کرد.
فیلتر نویسی برای تشخیص اشباع خرید
همانطور که تا الان متوجه شدید، شناسایی نقاط اشباع خرید در صدور سیگنالهای فروش و خروج از معامله، اهمیت غیر قابل انکاری دارد. یکی از ابزارهای مالی هوشمند جهت تحلیل و دریافت این سیگنالها فیلترنویسی است. در ادامه دو فیلتر برای تشخیص نقاط اشباع خرید معرفی شدهاند:
فیلترنویسی اشباع خرید با استفاده از اندیکاتور استوکستیک
var max = [ih][0].PriceMax;
var min = [ih][0].PriceMin;
for (var ipos = 0; ipos < 14; ipos++)
for (var ipos = 0; ipos < 14; ipos++)
< if (min >[ih][ipos].PriceMin) min = [ih][ipos].PriceMin; >
K = ((((pc)-min) / (max - min)) * 100);
D=(K +((([ih][0].PClosing-min)/(max - min))*100)+((([ih][1].PClosing-min)/(max-min))*100))/3;
آشنایی با مفهوم اشباع فروش
اصطلاح اشباع فروش به شرایطی گفته میشود که در آن یک دارایی در قیمتهای پایین معامله شده و انتظار میرود که قیمت صعود کند. اشباع فروش میتواند زمان طولانی طول بکشد، پس اشباع فروش به هیچ وجه به معنی وقوع آشنایی با مفهوم اشباع فروش سریع یک صعود نیست. اندیکاتورهای زیادی توانایی شناسایی سطوح اشباع فروش و اشباع خرید را دارند. عملکرد این اندیکاتورها بر اساس بررسی وضعیت فعلی قیمت نسبت به گذشته بازار میباشد. از اصول فاندامنتال نیز برای بررسی اینکه آیا واقعا دارایی موردنظر در وضعیت اشباع فروش بوده و از ارزش واقعی خود دور شده، استفاده میشود.
اشباع فروش به ما چه میگوید؟
برای یک معاملهگر فاندامنتال، اشباع فروش به معنی این است که یک دارایی در قیمتی پایینتر از ارزش واقعی آن معامله میشود. معاملهگران تکنیکال نیز وقتی که از وضعیت اشباع فروش صحبت میکنند در واقع به برداشتهای خود از اندیکاتورها اشاره دارند. اگرچه که در هر دو روش از ابزارهای متفاوتی استفاده میشود ولی هر دو برداشت میتوانند کاملا معتبر باشند.
اشباع فروش فاندامنتالی
سهمها یا داراییهایی که اشباع فروش شدهاند، آنهایی هستند که در قیمتی پایینتر از ارزش واقعی خود معامله میشوند. این اتفاق میتواند در نتیجه انتشار اخبار غلط یا چشمانداز اشتباه از بازار و صنعت مورد نظر باشد.
اندیکاتور استانداردی که ارزش یک سهام را نشان میدهد، به طور سنتی نسبت قیمت-درآمد (P/E) میباشد. تحلیلگران و شرکتها برای پیدا آشنایی با مفهوم اشباع فروش کردن ارزش یک سهام از گزارش درآمد شرکت و یا تخمین درآمد آن استفاده میکنند. اگر نسبت P/E به کف تاریخی خود سقوط کند، یا به زیر P/E متوسط حوزه خود حرکت کند، سرمایهگذاران این ارزشگذاری را بسیار پایین میدانند. این وضعیت نشانگر یک وضعیت خرید بسیار عالی میباشد.
به عنوان نمونه سهمی که نسبت P/E آن در گذشته بین ۱۰ تا ۱۵ بوده و در حال حاضر در محدوده عدد ۵ باشد، توجه سرمایهگذاران را به خود جلب خواهد کرد. اگر شرکت مورد نظر هنوز قدرت سابق خود را داشته باشد، به احتمال زیاد شرایط اشباع فروش حاکم بوده و فرصت خرید وجود دارد. هرچند نیاز به تحلیل دقیقتری هست تا مشخص شود که سرمایهگذاران دیگر مانند سابق به این شرکت علاقه ندارند.
اشباع فروش تکنیکالی
معاملهگران همچنین میتوانند از اندیکاتورهای تکنیکالی نیز برای شناسایی سطوح اشباع فروش استفاده کنند. یک اندیکاتور تکنیکالی صرفا قیمت فعلی را نسبت به گذشته آن در نظر میگیرد. این اندیکاتورها اطلاعات فاندامنتالی را در نظر نمیگیرند.
اندیکاتور استوکاستیک که در سال ۱۹۵۰ توسط جرج لین ساخته شد، با بررسی حرکتهای گذشته بازار سعی میکند تا تغییر قدرت و جهت حرکت قیمت را شناسایی کند. RSI قدرت حرکت قیمت را در گذشته بازار، معمولا ۱۴ روز، اندازهگیری میکند.
وقتی که سطح RSI پایین باشد، معمولا زیر ۳۰، نشانه این است که سهم مورد نظر اشباع فروش شده است. این اندیکاتور اساسا میگوید که قیمت در یک سوم پایینی حرکت خود نسبت به گذشته قرار دارد. حال این وضعیت به ما نمیگوید که قیمت فورا برخواهد گشت. اغلب معاملهگران منتظر آغاز حرکت صعودی شده و سپس وارد بازار میشوند زیرا که اشباع فروش ممکن است بسیار طولانی باشد. مثلا یک معاملهگر منتظر میماند تا RSI به بالای سطح ۳۰ برود و سپس معامله خرید خود را باز کند. این حرکت نشان میدهد که سهام اشباع فروش شده و میخواهد که حرکت صعودی خود را آغاز کند.
برخی معاملهگران برای شناسایی مناطق اشباع فروش از کانالهای قیمتی مانند بولینجر بندز (Bollinger Bands) نیز استفاده میکنند. بولینجر بندز در یک نمودار به صورت چندین خط کشیده میشود که با میانگین متحرک تصاعدی ترکیب میشود. وقتی که قیمت به خط پایین برسد، احتمالا به معنی اشباع فروش میباشد. اینجا دوباره معاملهگران قبل از اقدام به خرید منتظر صعود اولیه قیمت میمانند.
نمونههایی از اندیکاتورها و اصول فاندامنتالی نشانگر اشباع فروش
تصویر بالا نموداری را نشان میدهد که دو اندیکاتور در آن فعال است. اندیکاتور بالا بوده و اندیکاتور زیر آن نسبت P/E میباشد.
در اندیکاتور RSI، جاهایی که قیمت به زیر ۳۰ رفته با فلش آبی رنگ نشان داده شده است. این نقاط پتانسیل احتمالی خرید را به دلیل اشباع فروش دارند. نتیجه برخی از این سیگنالها ممکن است منجر به صعود قیمت شود در حالی برخی نیز شکست خورده و قیمت به نزول بیشتر خود ادامه میدهد.
سطح اشباع فروش P/E در هر سهم متفاوت است چون هر سهمی محدوده P/E منحصر به خود را دارد. در این سهم خرید در نزدیک نسبت P/E حدود ۱۰ فرصت خرید خوبی را ارائه میکند، چون قیمت از اینجا به سطوح بالاتری حرکت خواهد کرد.
تفاوت بین اشباع فروش و اشباع خرید
اگر اشباع فروش حالتی باشد که در آن یک دارایی یا سهم در پایینترین محدوده تاریخی خود و در کف معامله شود، اشباع خرید عکس آن است. اندیکاتور تکنیکال اشباع خرید وقتی هشدار خرید میدهد که دارایی مورد نظر نسبت به گذشته قیمتی خود، در محدوده بالایی معامله شود. به طریق مشابه برداشت فاندامنتالی اشباع خرید نیز وقتی دیده میشود که دارایی موردنظر در بالاترین میزان نسبتهای فاندامنتالی خود معامله شود. البته این به معنی این نیست که دارایی مورد نظر باید فروخته شود. بلکه تنها یک نشانه هشدار است که باید توجه خود را به آن جلب کنیم.
محدودیتهای معامله با اشباع فروش
برخی معاملهگران اشباع فروش را به اشتباه به معنی سیگنال خرید در نظر میگیرند. این وضعیت بیشتر نشانی از یک علامت یا هشدار میباشد. این حالت به معاملهگران میگوید که یک دارایی در محدودهای پایینتر از میانگین یک سوم پایینی قرار دارد و یا اینکه در سطحی پایینتر از نسبتهای فاندامنتالی معامله میشود. البته این به معنی این نیست که دارایی مورد نظر باید خریده شود. اغلب سهمهایی که به حرکت نزولی خود ادامه میدهند در تمام مسیر ارزان به نظر میرسند. دلیل این اتفاق این است که اغلب برداشتهای اشباع فروش بر اساس عملکرد گذشته بازار میباشد. اگر سرمایهگذاران در یک سهم آینده روشن و امیدبخشی نبینند، به حرکت نزولی خود ادامه خواهد داد هرچند که بر اساس اطلاعات استانداردهای تاریخی قیمت خیلی پایین باشد.
حتی اگر فرصت خرید خوبی در یک سهم یا دارایی دیده شود، ولی باز مدتها در وضعیت اشباع فروش خواهد ماند. به همین دلیل است که اغلب معاملهگران این نقاط اشباع فروش را زیر نظر میگیرند ولی قبل از اقدام به خرید منتظر حرکت صعودی اولیه میمانند.
آشنایی با مفهوم اشباع خرید
اشباع خرید اصطلاحی است که بر اساس آن یک دارایی بالاتر از ارزش واقعی آن معامله میشود. اشباع خرید معمولا به حرکتهای اخیر و کوتاهمدتی گفته میشود که انتظار میرود بازار این حرکت را اصلاح کند. این باور بر اساس تحلیل تکنیکالِ گذشتهی یک دارایی بوده و احتمال حضور مبانی فاندامنتالی نیز وجود دارد. سهمی که اشباع خرید شده، بهترین گزینه برای فروش است.
نقطه مقابل اشباع خرید، اشباع فروش هست که در آن سهام یک شرکت در قیمتی پایینتر از ارزش واقعی آن معامله میشود.
تعریف اشباع خرید
اشباع خرید فاندامنتالی
اشباع خرید تکنیکالی
تعریف اشباع خرید
اشباع خرید به حالتی گفته میشود که یک سهام متحمل فشار خرید زیادی میشود در حالی که مبانی تکنیکالی بر اصلاح قیمت آشنایی با مفهوم اشباع فروش تاکید دارند. این روند صعودی شاید به دلیل انتشار اخبار مثبتی از شرکت، صنعت و یا بازار مورد نظر باشد. این فشار خرید ممکن است که خودش موجب تقویت خود شده و خیلی فراتر از حد انتظار معاملهگران پیش برود. با رخداد چنین اتفاقی، معاملهگران قضیه را اشباع خرید قلمداد کرده و انتظار یک حرکت برگشتی را خواهند داشت.
اشباع خرید فاندامنتالی
اندیکاتور استانداردی که ارزش یک سهام را نشان میدهد، به طور سنتی نسبت قیمت-درآمد (P/E) میباشد. تحلیلگران و شرکتها برای پیدا کردن ارزش یک سهام از گزارش درآمد شرکت و یا تخمین درآمد آن استفاده میکنند. اگر نسبت قیمت/درآمد (P/E) یک شرکت از نسبت سکتور(بخش) خود یا شاخص نزدیک خود فراتر رود، سرمایهگذاران نتیجه خواهند گرفت که قیمت سهام مورد نظر فراتر از ارزش واقعی خود رفته است. این کار نوعی تحلیل فاندامنتال است که از فاکتورهای ماکرواکانومیک برای تعیین ارزش یک سهام استفاده میکند.
اشباع خرید تکنیکالی
تحلیل تکنیکال به معاملهگران اجازه میدهد که از اندیکاتورها برای پیشبینی قیمت سهام استفاده کنند. این اندیکاتورها میتوانند قیمت، حجم، و قدرت یک حرکت را اندازهگیری کنند. معاملهگران از ابزارهای تکنیکالی برای شناسایی سهمهایی استفاده میکنند که قیمت آنها بالاتر از ارزش واقعی آن باشد.
برخی معاملهگران برای شناسایی مناطق اشباع خرید از کانالهای قیمتی مانند بولینجر بندز (Bollinger Bands) استفاده میکنند. بولینجر بندز در یک نمودار به صورت چندین خط کشیده میشود که با میانگین متحرک تصاعدی ترکیب میشود. وقتی که قیمت به خط بالایی برسد، احتمالا به معنی اشباع خرید میباشد.
نحوه شناسایی اشباع خرید با استفاده از RSI
در تحلیل تکنیکال اندیکاتورهای بسیار پیچیدهای برای شناسایی سهمهای با وضعیت اشباع خرید ایجاد شدهاند. جورج لین با ساخت اندیکاتور اسیلاتور خود قادر به بررسی و شناسایی تغییرات در قدرت و قیمت یک روند شد. این اندیکاتو پایههای ایجاد یک اندیکاتور حرفهایتر برای شناسایی سهمهای اشباع خرید بود. این اندیکاتور حرفهای همان اندیکاتور RSI (شاخص قدرت نسبی) میباشد. RSI قدرت حرکت یک قیمت را در گذشته بازار، معمولا ۱۴ روز گذشته، و بر اساس فرمول زیر اندازهگیری میکند:
RS بیانگر نسبت میانگین حرکت صعودی به حرکت نزولی در یک بازه زمانی مشخص است. اگر RSI بالا باشد، معمولا بالای ۷۰، نشانه این است که بازار در وضعیت اشباع خرید است و به زودی فشار فروش بر بازار وارد خواهد شد. برخی معاملهگران برای تایید سیگنال RSI از کانالهای قیمتی مانند بولینجر بندز (Bollinger Bands) نیز استفاده میکنند. بولینجر بندز در یک نمودار به صورت چندین خط کشیده میشود که با میانگین متحرک تصاعدی ترکیب میشود. اگر تحلیلگری سهامی با RSI بالا پیدا کند که قیمت آن به سمت باند بالایی بولینجربند نزدیک شده، نتیجه خواهد گرفت که این سهم اشباع خرید شده است.
مثالی از اشباع خرید با استفاده از RSI
اینجا نموداری را مشاهده میکنید که شرایط اشباع خرید با میزان RSI بالای ۷۰ را نشان میدهد:
در نمودار بالا شرایط اشباع فروش نیز ( RSI زیر ۳۰) نشان داده شده، که یک برگشت قیمت را پیشبینی کرده بود. شرایط اشباع خرید (RSI بالای ۷۰) نیز نشاندهنده این است که در آینده نزدیک قیمت یا نزول خواهد کرد و یا تثبیت خواهد شد.
اندیکاتور RSI چیست و چطور با کمک آن معامله کنیم؟
اندیکاتور RSI یا شاخص قدرت نسبی یک نوسانگر است که به طور گسترده در تحلیل تکنیکال استفاده میشود. بسیاری از استراتژیهای معاملاتی از آن بهعنوان ابزاری برای تایید سیگنالهای خرید یا فروش بهره میبرند.
در این راهنما قصد داریم نحوه کار این اندیکاتور و چگونگی استفاده از آن را آموزش دهیم.
مروری بر مفهوم اندیکاتور RSI و تاریخچه آن
شاخص قدرت نسبی (RSI) که توسط جیولز وایلدر (J. Welles Wilder) توسعه داده شده، یک نوسانگر مومنتوم یا پیشرو است که سرعت و تغییر حرکات قیمت را اندازهگیری میکند. RSI بین صفر تا 100 در نوسان است، به همین دلیل میتوان آن را اسیلاتور (نوسانگر) هم نامید. به گفته وایلدر، RSI در زمانی که بالای 70 باشد، اشباع خرید و در زیر 30 اشباع فروش خواهد بود. سیگنالها همچنین میتوانند با جستجوی واگراییها و نوسانات شکست تولید شوند. RSI همچنین میتواند برای شناسایی روند کلی مورد استفاده قرار گیرد.
اندیکاتور RSI یک شاخص حرکتی بسیار محبوب است که در طی سالها در تعدادی از مقالات، مصاحبهها و کتابها نشان داده شده است. به طور خاص، کتاب کنستانس براون (Constance Brown)، تحلیل تکنیکال برای معاملات حرفهای، مفهوم بازار صعودی و بازار نزولی برای محدوده RSI را ارائه میدهد. اندرو کاردول (Andrew Cardwell)، مربی RSI براون، واگراییهای مثبت و منفی را برای RSI معرفی کرد و مفهوم واگرایی را به معنای واقعی کلمه تغییر داد.
وایلدر RSI را در کتاب خود با عنوان مفاهیم جدید در سیستمهای تکنیکال معاملات در سال 1978 نشان میدهد. این کتاب همچنین شامل SAR پارابولیک، میانگین برد واقعی و مفهوم حرکت جهتدار (ADX) است. علیرغم توسعه پیش از عصر کامپیوتر، شاخصهای وایلدر آزمون زمان را پس داده و بسیار محبوب هستند.
اندیکاتور RSI چگونه کار میکند؟
برای ساده کردن توضیح محاسبات، RSI به اجزای اصلی آن تقسیم شده است:
RS، میانگین سود و میانگین ضرر. این محاسبه RSI بر اساس 14 دوره است که وایلدر به طور پیش فرض در کتابش پیشنهاد کرد. زیانها به صورت ارزشهای مثبت بیان میشوند نه ارزشهای منفی.
اولین محاسبات برای میانگین سود و ضرر متوسط، میانگینهای ساده 14 دورهای هستند:
محاسبات دوم و بعد از آن بر اساس میانگینهای قبلی و از دست دادن سود فعلی است:
در نظر گرفتن مقدار قبلی به اضافه مقدار فعلی، یک تکنیک هموارسازی و مشابه روشی است که در محاسبه میانگین متحرک نمایی استفاده میشود. همچنین به این معنی است که مقادیر RSI با طولانی شدن دوره محاسبه دقیقتر خواهند بود. سایت SharpCharts از حداقل 250 نقطه داده، هنگام محاسبه مقادیر RSI خود استفاده میکند. یعنی برای تکرار دقیق اعداد RSI، یک فرمول به حداقل 250 نقطه داده نیاز دارد.
فرمول وایلدر RS (نسبت سود به ضرر) را نرمال کرده و آن را به یک نوسانگر تبدیل میکند که بین صفر تا 100 در نوسان است. در واقع، نمودار RS درست شبیه نمودار RSI است. مرحله نرمالسازی تشخیص را آسانتر میکند چون RSI محدود به یک بازه است. وقتی میانگین سود برابر با صفر باشد، RSI هم صفر است.
با فرض یک RSI 14دورهای، یک مقدار RSI صفر به این معنی است که قیمتها در تمام 14 دوره کاهش یافته و هیچ سودی برای اندازهگیری وجود ندارد. زمانی که میانگین ضرر برابر با صفر باشد، RSI 100 است. این به این معنی است که قیمت ها در تمام 14 دوره بالاتر رفته و هیچ ضرری برای اندازهگیری وجود نداشته است.
فرآیند هموارسازی بر مقادیر RSI تأثیر میگذارد. مقادیر RS پس از اولین محاسبه هموار میشوند. میانگین ضرر برابر است با مجموع ضرر تقسیم بر 14 برای اولین محاسبه. محاسبات بعدی مقدار قبلی آشنایی با مفهوم اشباع فروش را در 13 ضرب کرده، آخرین مقدار را اضافه و سپس کل را بر 14 تقسیم میکنند. این یک اثر هموارسازی ایجاد خواهد کرد.
همین امر در مورد میانگین سود نیز صدق میکند. به دلیل این هموارسازی، مقادیر RSI ممکن است بر اساس کل دوره محاسبه متفاوت باشد.
اگر میانگین ضرر برابر با صفر باشد، وضعیت «تقسیم بر صفر» برای RS رخ میدهد و RSI طبق تعریف روی 100 تنظیم میشود. به طور مشابه، زمانی که میانگین سود برابر با صفر باشد، RSI برابر با صفر است.
اندیکاتور RSI چه چیزی را به ما میگوید؟
روند اولیه سهام یا دارایی ابزار مهمی برای اطمینان از درک صحیح خواندن شاخص است. بهعنوان مثال، تحلیلگر معروف بازار، کنستانس براون، این ایده را ترویج کرده است که افزایش فروش در اندیکاتور RSI در یک روند صعودی، به احتمال زیاد بیشتر از 30درصد، و افزایش خرید در RSI در طول یک روند نزولی بسیار کمتر 70 درصد است.
همانطور که در نمودار زیر مشاهده میکنید، در طول یک روند نزولی، RSI نزدیک به سطح 50 درصد به جای 70درصد، به اوج خود میرسد که میتواند توسط سرمایهگذاران برای نشان دادن شرایط نزولی استفاده شود. بسیاری از سرمایهگذاران زمانی که یک روند قوی وجود دارد، یک خط روند افقی بین سطوح 30 تا 70 درصد اعمال میکنند. اصلاح سطوح اشباع خرید یا فروش، زمانی که قیمت سهام یا دارایی در یک کانال افقی بلندمدت قرار دارد اغلب غیر ضروری است.
مفهوم مرتبط با استفاده از سطوح اشباع خرید یا فروش، تمرکز بر سیگنالهای معامله و تکنیکهایی است که با روند مطابقت دارند. به عبارت دیگر، استفاده از سیگنالهای صعودی زمانی که قیمت در روند صعودی است و سیگنالهای نزولی زمانی که یک سهم در روند نزولی قرار دارد، به جلوگیری از هشدارهای کاذب زیادی که RSI میتواند ایجاد کند، کمک خواهد کرد.
مولفههای RSI
دوره پیشفرض RSI 14 است، اما میتوان آن را برای افزایش حساسیت کاهش، یا برای کاهش حساسیت افزایش داد. RSI 10 روزه نسبت به 20 روزه احتمال بیشتری دارد که ناحیه اشباع خرید یا فروش برسد.
اندیکاتور RSI در زمانی که بالاتر از 70 باشد، به معنای اشباع خرید و در زمانی که زیر 30 باشد، به معنای اشباع فروش در نظر گرفته میشود. اما معاملهگران کوتاهمدت گاهی اوقات اشباع خرید و فروش را بین بازه 20 تا 80 در نظر میگیرند.
ناحیه اشباع خرید و فروش
وایلدر در اندیکاتور RSI اشباع خرید را بیش از 70 و اشباع فروش را زیر 30 در نظر گرفت. نمودار زیر مک دونالد را با RSI 14روزه نشان میدهد. این نمودار دارای نوارهای روزانه به رنگ خاکستری با میانگین متحرک 1 روزه به رنگ صورتی است تا قیمتهای بسته شدن را بهتر نشان دهد. (چون RSI بر اساس قیمتهای پایانی است).
سهام در اواخر جولای بیش از حد فروخته شد و در قیمت حدود 44 حمایت شد. پایین آمدن قیمت میتواند یک فرآیند باشد، به محض اینکه میزان اشباع فروش مشخص شد، این سهم دیگر پایین نیامد. سطوح اشباع فروش، در اواسط سپتامبر به بالای 70 حرکت کرد تا اشباع خرید تبدیل شود.
با وجود این افزایش خرید، سهام کاهشی نداشت. در عوض، رشد آن برای چند هفته متوقف شد و سپس به سمت بالا ادامه داد. قبل از اینکه سهام در نهایت در دسامبر به اوج خود برسد، سه اشباع خرید دیگر اتفاق افتاد. سه قرائت اول اشباع خرید، ادغام را پیشبینی میکرد. چهارمین با یک اوج قابل توجه مصادف شد. سپس RSI در ژانویه از اشباع خرید به اشباع فروش تغییر کرد. سهام در نهایت چند هفته بعد به 46 رسید.
مانند بسیاری از نوسانگرهای مومنتوم، مقادیر اشباع خرید و فروش برای RSI زمانی بهترین عملکرد را دارند که قیمتها در یک محدوده حرکت کنند.
مانند نمودار زیر:
واگراییهای صعودی و نزولی در اندیکاتور RSI
به گفته وایلدر، واگراییها نشاندهنده یک نقطه بازگشت بالقوه هستند چون جهت حرکت قیمت را تایید نمیکند. یک واگرایی صعودی زمانی رخ میدهد که نمودار سهم مورد نظر، یک روند را نشان میدهد، اما RSI روند مخالف با آن را نمایش خواهد داد. این موضوع نشاندهنده تقویت حرکت است. یک واگرایی نزولی زمانی شکل میگیرد که نمودار روند صعودی و RSI روند نزولی را نشان میدهد. RSI روند صعودی را تایید نمیکند و این نشاندهنده شتاب ضعیف است.
نمودار زیر سهام شرکت EBAY را با واگرایی نزولی در اوت تا اکتبر نشان میدهد. سهام در ماههای سپتامبر تا اکتبر به بالاترین حد خود رسید، اما RSI واگرایی نزولی را تشکیل داد. شکست بعدی در اواسط اکتبر، تضعیف حرکت را تأیید کرد.
یک واگرایی صعودی در ژانویه تا مارس رخ داد. واگرایی صعودی با حرکت eBay به پایینترین سطح در ماه مارس و حفظ RSI بالاتر از پایینترین حد قبلی شکل گرفت. RSI حرکت نزولی کمتری را در طول کاهش فوریه تا مارس منعکس کرد. شکست اواسط مارس، تاییدی بر بهبود حرکت بود. واگراییها زمانی قویتر میشوند که پس از اشباع خرید یا فروش به وجود آیند.
قبل از اینکه در مورد واگراییها بهعنوان سیگنالهای تجاری عالی هیجان زده شوید، باید توجه داشت که واگراییها در یک روند قوی گمراهکننده هستند. یک روند صعودی قوی میتواند واگراییهای نزولی متعددی را قبل از تحقق یک قله نشان دهد. برعکس، واگراییهای صعودی میتوانند در یک روند نزولی قوی ظاهر شوند و با این حال روند نزولی ادامه داشته باشد.
نمودار زیر سهمی را با سه واگرایی نزولی و روند صعودی نشان میدهد. این واگراییهای نزولی ممکن است در مورد یک عقبنشینی کوتاهمدت هشدار دهند، اما به وضوح هیچ تغییر عمدهای از روند وجود ندارد.
نوسانات شکست
وایلدر همچنین نوسانات شکست را بهعنوان نشانههای قوی از یک بازگشت که بهزودی رخ میدهد، در نظر گرفت. نوسانات شکست مستقل از عملکرد قیمت هستند و تنها بر روی RSI برای سیگنالها تمرکز میکنند و مفهوم واگرایی را نادیده میگیرند.
نوسان شکست صعودی زمانی شکل میگیرد که RSI به زیر 30 میرسد، بعد به بالای 30 میرود، پولبک میکند، بالای 30 میماند و سپس بالاترین سطح قبلی خود را میشکند.
یک نوسان شکست نزولی زمانی شکل میگیرد که RSI به بالای 70 حرکت کند، پولبک کند، جهش کند، از 70 فراتر نرود و سپس پایینترین حد قبلی خود را بشکند.
شناسه روند
کنستانس براون در تحلیل تکنیکال برای معاملات حرفهای، پیشنهاد میکند که نوسانگرها بین 0 تا 100 حرکت نمیکنند. براون یک محدوده بازار صعودی و یک بازار نزولی را برای RSI مشخص کرده است.
RSI تمایل دارد بین 40 تا 90 در یک بازار صعودی (روند صعودی) با مناطق 40-50 بهعنوان پشتیبانی در نوسان باشد. این محدودهها ممکن است بسته به پارامترهای RSI، قدرت روند و نوسانات متفاوت باشد.
نمودار زیر RSI 14 هفتهای را برای سهم SPY در طول بازار صعودی از 2003 تا 2007 نشان میدهد. RSI در اواخر سال 2003 به آشنایی با مفهوم اشباع فروش آشنایی با مفهوم اشباع فروش بالای 70 رسید و سپس به محدوده بازار صعودی خود (40-90) رفت. در ژوئیه 2004 یک نزول به زیر 40 وجود داشت، اما RSI منطقه 40-50 را حداقل پنج بار از ژانویه 2005 تا اکتبر 2007 نگه داشت (فلشهای سبز). در واقع، توجه داشته باشید که پوبلکها به این منطقه، نقاط ورود کم ریسک را برای مشارکت در روند صعودی فراهم میکنند.
از طرف دیگر، RSI تمایل دارد بین 10 تا 60 در بازار نزولی (روند نزولی) با منطقه 50-60 بهعنوان مقاومت در نوسان باشد. نمودار زیر RSI 14 روزه را برای شاخص دلار آمریکا در طول روند نزولی آن در سال 2009 نشان میدهد. RSI در ماه مارس به 30 رسید تا نشاندهنده شروع یک محدوده خرسی (نزولی) باشد. منطقه 50-60 تا زمان شکست در دسامبر، مقاومت نشان داد.
معکوسهای منفی و مثبت
اندرو کاردول معکوسهای مثبت و منفی را برای RSI ایجاد کرد که برعکس واگراییهای نزولی و صعودی است. کتابهای کاردول به پایان رسیده است، اما او سمینارهایی را در مورد جزئیات این روشها ارائه میکند. قبل از بحث در مورد تکنیک معکوس، باید توجه داشت که تفسیر کاردول از واگراییها با وایلدر متفاوت است. کاردول واگراییهای نزولی را پدیدههای بازار صعودی در نظر گرفت. به عبارت دیگر، واگراییهای نزولی بیشتر در روندهای صعودی شکل میگیرند. به طور مشابه، واگراییهای صعودی بهعنوان پدیدههای بازار نزولی در نظر گرفته میشوند که نشاندهنده یک روند نزولی است.
یک برگشت مثبت زمانی شکل میگیرد که RSI یک کف و نمودار هم کف را تشکیل میدهد. این پایینترین سطح در اشباع فروش نیست، اما اغلب بین 30 تا 50 است. نمودار زیر نشان میدهد که سهام MMM یک معکوس مثبت در ژوئن 2009 شکل داده است. MMM چند هفته بعد مقاومت را شکست و RSI به بالای 70 حرکت کرد. برخلاف حرکت ضعیفتر، RSI پایینتر رفت و نمودار بالاتر از سطح قبلی خود باقی آشنایی با مفهوم اشباع فروش ماند و قدرت اساسی را نشان داد. در اصل، قیمت بر شتاب غلبه کرد.
معکوس منفی برعکس معکوس مثبت است. RSI به سط بالاتری رفت، اما نمودار کاهش داشت. RIS همچنان در منطقه 50-70 است. نمودار زیر نشان میدهد که سهم استارباکس (SBUX) یک سقف پایینتر را تشکیل میدهد، همانطور که RSI یک سقف بالاتر را تشکیل داده است. حتی با وجود اینکه RSI یک سقف جدید ایجاد کرد و حرکت قوی بود، اقدام قیمت بهعنوان سقف پایینتر تایید نشد. این برگشت منفی، شکست بزرگ حمایتی در اواخر ژوئن و کاهش شدید قیمت را پیشبینی میکرد.
جمعبندی
اندیکاتور RSI بهعنوان یک اندیکاتور همه کاره، آزمون زمان را پس داده است. علیرغم تغییرات در نوسانات و بازارها در طول سالها، RSI در حال حاضر به همان اندازه که در دوران وایلدر معتبر بود، اعتبار دارد. در حالی که تفاسیر اصلی وایلدر برای درک اندیکاتور مفید است، کار براون و کاردول تفسیر RSI را به سطح جدیدی میبرد.
وایلدر شرایط اشباع خرید را برای بازگشت آماده میداند، اما اشباع خرید میتواند نشانهای از قدرت باشد. واگراییهای نزولی هنوز هم سیگنالهای فروش خوبی را ایجاد میکنند، اما تحلیلگران باید مراقب روندهای قوی باشند، بهخصوص زمانی که واگراییهای نزولی، واقعا طبیعی هستند.
معکوسهای مثبت و منفی، قیمت سهم را اول و اندیکاتور را در درجه دوم قرار میدهند، که همانطور که باید باشد. واگراییهای نزولی و صعودی اندیکاتور را در درجه اول و اقدام قیمت را در درجه دوم قرار میدهد. با تأکید بیشتر بر عملکرد قیمت، مفهوم معکوسهای مثبت و منفی تفکر ما را نسبت به نوسانگرهای حرکتی به چالش میکشد.
من مریم هستم و ارشد رشته فناوری اطلاعات. به شبکه و تکنولوژی خیلی علاقه دارم و در این زمینه تحصیل کردم. در بازار بورس فعالیت دارم و مدتی کار تولید محتوا انجام دادم. به همین دلیل تصمیم گرفتم از ترکیب این چند مورد وارد کار کریپتوکارنسی شم. تا اینکه با کیوسک آشنا شدم.
علاوه بر اینکه در آکادمی کیوسک مطلب مینویسم، دبیری بخش مقالات رو هم به عهده دارم.
بررسی تفاوت اندیکاتور و اسیلاتور؛ کاربردها و ویژگی های هر کدام
اندیکاتور (Indicator) و اسیلاتور (Oscillator) جزو پرکاربردترین ابزارها در تحلیل تکنیکال برای شناخت نقاط طلایی ورود به هر معاملهای هستند. در واقع این ابزار سیستمهای برنامهنویسی شدهای هستند که توسط برخی توسعهدهندگان و برنامهنویسها طراحی میشوند تا به معاملهگرها در انجام هر بهتر معاملاتشان کمک کنند. برخی معاملهگرهای مبتدی تفاوت اندیکاتور و اسیلاتور را نمی دانند و این دو سیستم را کاملا با هم یکی میدانند که این باور اشتباه است. شما باید فرق اندیکاتور و اسیلاتور را متوجه شوید و بدانید که از هر کدام در چه زمانی استفاده کنید تا معاملات سودمند و اثربخش انجام دهید. در ادامه این مطلب تمام آنچه باید در مورد این دو سیستم پیشرفته در تحلیل تکنیکال بدانید را به شما خواهیم گفت. همراه ما باشید. برای درک تفاوت اندیکاتور و اسیلاتور اول باید با مفهوم هر یک از این سیستمها آشنا شوید.
اندیکاتور چیست؟
اندیکاتور یا سیستم خرید در کف که در ایران آن را به نام مقیاس هم میشناسند، به کمک سایر اندیکاتورها یا اسیلاتورها و همچنین نمودار قیمت به معاملهگر در انجام یک معامله موفق کمک میکنند. سهام و یا ارزهایی که قصد معامله آن را دارید، هر کدام یک نمودار قیمتی خاص دارند و بازارشان در یک روند مشخص حرکت میکند. اندیکاتور به وسیله میانگین حجم معاملات میتواند روند بازار یک سهم یا ارز را مشخص کند. در واقع یک اندیکاتور با پیشبینی جهت حرکت نمودار سهم، به معاملهگر هشدارهای لازم جهت ورود یا خروج از یک دارایی را میدهد.
انواع اندیکاتور در تحلیل تکنیکال شامل موارد مختلفی میشوند که در زیر به ذکر آنها میپردازیم:
روندها (Trend)
روندها یکی از کاربردیترین ابزارها برای کمک به معاملهگرها آشنایی با مفهوم اشباع فروش هستند که بتوانند جهت نمودار قیمت را متوجه شوند و همگام با آن به معاملات وارد یا از آنها خارج شوند. این اندیکاتورها روی نمودار قیمت قرار میگیرند و بر اساس برخی فرمولها و کدنویسیها میتوانند اطلاعاتی در مورد جهت حرکت نمودار سهام به شما بدهند. از جمله پکاربردترین انواع اندیکاتورهای روند میتوان به اندیکاتور ایچیموکو (Ichimoku kinko hyo)، پارابولیک سار (Parabolic Sar) یا باندهای بولینگر (Bollinger bands) اشاره کرد.
حجمها (Volume)
اندیکاتورهایی که مربوط به حجم معاملات هستند، به معاملهگرها در بررسی حجم معاملات هر سهم یا دارایی کمک خواهند کرد. جایگاه اندیکاتورهای حجم معمولا زیر نمودار است که در آنجا دادهها و اطلاعاتی را در یک پنجره جدید به تحلیلگر نشان میدهند. تحلیلگر نیز میتواند بر اساس نمودار قیمتی و تحلیلی که میخواهد انجام دهد، تنظیماتی را روی این اندیکاتورها به منظور دریافت دادههای دقیقتر و بهتر اعمال کند. از جمله این اندیکاتورها میتوان به MFI که مخفف عبارت Money Flow Index است یا Accumulation\Distribution اشاره کرد.
اندیکاتور بیل ویلیامز (bill williams)
اندیکاتورهای بیل ویلیامز به نام شخصی با همین نام ثبت شدند. مجموعه این اندیکاتورها به شما کمک میکنند تا اطلاعات دقیقتری در مورد نمودار قیمتی به دست آورید. در تحلیل تکنیکال به خاطر تلاشهای آقای بیل ویلیامز یک دسته از اندیکاتورها را به نام او ثبت کردند و حالا شما میتوانید از این اندیکاتورها در بسترهای معاملاتی مختلف استفاده نمایید.
اسیلاتور چیست؟
اسیلاتورها هم زیر مجموعهای از انواع اندیکاتورها هستند که در زبان فارسی نوسانگر نما نام دارند. این اندیکاتورها به شما در تشخیص نقاط ورود و خروج در هر معامله کمک خواهند کرد. از جمله انواع اسیلاتور معروفی که بیشتر معاملهگرها از آنها استفاده میکنند، میتوان به RSI که مخفف عبارت Relative Strength Index است اشاره کرد.
تفاوت اندیکاتور و اسیلاتور
همانطور که متوجه شدید، اسیلاتورها هم زیر مجموعهای از اندیکاتورها هستند که نباید این دو را در دستهبندیهای جداگانهای قرارداد اما با این حال تفاوتهایی بین اسیلاتورها و اندیکاتورها وجود دارد که در زیر به بررسی این تفاوتها میپردازیم:
جایگاه اسیلاتور و اندیکاتورها
اولین تفاوت اندیکاتور و اسیلاتور را میتوان در جایگاه قرارگیری آنها دانست. در واقع سایر اندیکاتورها معمولا روی نمودار قرار میگیرند و اطلاعاتی را از این طریق به مخاطب میدهند، اما اسیلاتورها شامل یک پنجره جداگانه میشوند و معمولا زیر نمودار باز میشوند و کاربر میتواند از آنها برای معاملات بهتر استفاده کند.
محدودههای اسیلاتورها
دومین فرق بین اندیکاتور و اسیلاتور در محدوده اسیلاتورها است. معمولا انواع اسیلاتورها شامل دو محدوده مختلف یعنی اشباع خرید و اشباع فروش میشوند. در اندیکاتورها خبری از این محدودهها نیست. مثلا در اسیلاتور RSI شما دو محدوده مختلف میبینید که یکی بالای خط ۷۰ و دیگری در زیر خط ۳۰ قرار دارد. وقتی که نمودار اسیلاتور به بالای خط ۷۰ رسید یعنی احتمال نزول قیمت سهم یا دارایی زیاد است، چرا که سهم وارد اشباع خرید میشود و معاملهگران از خرید آن خسته میشوند. همچنین اگر نمودار اسیلاتور به زیر ۳۰ رسید یعنی نمودار وارد محدوده اشباع فروش میشود و به این معنی است که به زودی سهم یا دارایی رشد قیمت خواهد داشت.
واگرایی در اسیلاتورها
یکی از مفاهیم ارز دیجیتال که به عنوان تفاوت اندیکاتور و اسیلاتور هم میتوان از آن یاد کرد، واگرایی است. برای تشخیص واگرایی در یک دارایی باید به سراغ اسیلاتورها بروید چرا که واگراییها در اندیکاتورها کاربردی ندارند. مثلا شما میتوانید به وسیله اسیلاتورهای معروفی مثل MACD یا RSI واگرایی در یک سهم را تشخیص دهید.
مزیت اندیکاتور و اسیلاتور در تحلیل تکنیکال
با درک تفاوت اندیکاتور و اسیلاتور در تحلیل متوجه شدید که هر دوی آنها در هر صورت به شما در تشخیص بهتر روند سهام کمک میکنند. این سیستمها مزایای دیگری هم دارند که در زیر به آنها اشاره میکنیم:
- اندیکاتورها و اسیلاتورها آشنایی با مفهوم اشباع فروش به معاملهگرها کمک میکنند تا بخش زیادی از معاملاتشان را حتی بدون تحلیل نمودار قیمتی یا پرایساکشن پیش ببرند
- اندیکاتورها و اسیلاتورها به معاملهگران تازه وارد کمک میکنند تا معاملههای موفقتری انجام دهند و سودهای زیادی از طریق معامله در سهام به دست آورند
اندیکاتور و اسیلاتور، سوخت جت معامله گرها برای معاملات موفق
تفاوت اندیکاتور و اسیلاتور را در این مطلب متوجه شدید. یادتان باشد که استفاده همزمان از اسیلاتورها، اندیکاتورها و سایر روشهای تحلیلی مثل پرایساکشن به شما در انجام معاملات موفقتر کمک میکند. هیچ وقت فقط بر اساس یک شیوه خاص برای تحلیل نمودارها پیش نروید چرا که احتمال بروز خطا در برخی از اندیکاتورها و اسیلاتورها زیاد است. همواره با استفاده از چند تکنیک معاملاتی، میتوانید بهتر عمل کنید.
دیدگاه شما