چگونگی تبدیل الگو سر و شانه


این الگو نشان دهنده‌ی یک حرکت شارپ صعودی یا نزولی است که در یک وقفه‌ی کوچک به وسیله‌ی کانال‌های مورب یا افقی دچار اصلاح می‌شود و سپس به روند قبلی خود ادامه می‌دهد.

آشنایی با الگو ها و تشخیص سیگنال نمودارهای بازار

در این نوشته قصد داریم تا شما را با انواع الگو های تکنیکال آشنا کنیم و نحوه تشخیص نمودارهای بازار را بررسی کنیم. همانطور که می دانید شناخت الگوها یکی از اولین مفاهیمی است که معامله گران از همان ابتدای ورود به بازار با آن سر و کار دارند.

الگوی پرچم (Flag Pattern)

هرگاه سرمایه گذاران بخواهند روند فعلی ارزش بازار یک ارز یا کالا را آزمایش کنند، از این الگو کمک می گیرند. با خرید و فروشی که در این دوره از آزمایش صورت می گیرد که عموما یک تا سه هفته طول می کشد، نوساناتی تشکیل می شود که با خطوط مورب موازی برش یافته و شکل “پرچم” ایجاد می شود. الگوهای پرچم ممکن است در هر دو روند صعودی (bear) و نزولی (bull) بازار رخ دهد. قیمت معمولاً پس از پدیدار شدن الگوی پرچم، دوباره در مسیر قبل از تشکیل پرچم حرکت می کند و ادامه ی این روند حداقل به اندازه زمان تشکیل آن طول خواهد کشید.

الگوی پرچم سه گوش (Pennant Pattern)

خرید و فروش انجام گرفته در طول این دوره آزمایشی (عموما یک تا سه هفته طول می کشد)، نوساناتی را تشکیل می دهد که با متقارن شدن خطوط مورب نشان داده می شود و شکل پرچم سه گوش ظاهر می شود.
الگوهای پرچم در هر دو بازار با روند صعودی (bear) و روند نزولی (bull) ممکن است وجود داشته باشند.هنگامی که الگو شکل می گیرد این روند در جهت قبل از ایجاد الگو ادامه می یابد.

زمانی که سرمایه گذاران می خواهند اعتبار یک روند صعودی یا “bullish” را در بازار بسنجند از این الگو استفاده می کنند.

به دلیل خرید و فروش سرمایه گذاران، روند صعودی به تدریج کم می شود و سپس به حالت اول باز می گردد. شکل روند صعودی مانند حرف U است. پس از اینکه الگوی “کاپ” (شبیه فنجان) شکل گرفت، نمودار دوباره مورد توجه قرار می گیرد و شیب به سرعت به سمت پایین کشیده می شود که به طور قابل توجهی کوچکتر از الگوی کاپ قبلی می شود. به الگوی شکل گرفته جدید “هندل” گفته می شود که شبیه دسته فنجان است. الگوی کاپ و هندل یک الگوی تداوم در نظر گرفته می شود یعنی زمانی که هندل تشکیل می شود، روند صعودی ادامه پیدا می کند.

الگوی فنجان و دسته

زمانی که سرمایه گذاران می خواهند اعتبار یک روند صعودی یا “bullish” را در بازار بسنجند از این الگو استفاده می کنند.

زمانی که در کف بازار یک افزایش قیمت شروع می شود و یک شکل U مانند را پدید می آورد، یک حالت فنجان مانند روی نمودار شکل می گیرد. وقتی فنجان تکمیل شد، قیمت معمولا کمی پایین خواهد آمد بنابراین سرمایه گذاران هنگام تشکیل شدن فنجان اقدام به خرید نخواهند کرد. پس از کمی پایین رفتن قیمت، این بار نوبت به تشکیل دسته فنجان می رسد و قیمت کمی بالا خواهد رفت.

الگوی فنجان و دسته

وقتی برعکس این موضوع اتفاق بیافتد الگوی ” فنجان برعکس و دسته” پدید می آید.

الگوی فنجان و دسته برعکس

الگوی مثلث صعودی

الگوی مثلث صعودی معمولا در حین یک روند صعودی شکل می‌گیرد و یک الگوی تداومی محسوب می شود.

به خاطر شکل این الگو، مثلث صعودی را “مثلث راست‌ زاویه” (right-angle triangle) نیز می‌نامند. دو یا چند سقف مساوی یک خط افقی را در بالا شکل می‌دهند و وصل کردن کف دو یا چند دره نیز در یک روند صعودی، خطی همگرا با خط افقی می‌سازد. بدین ترتیب شکل مثلث روی نمودار نمایان می‌شود. دوره زمانی شکل‌گیری الگو، از چند هفته تا چندماه ممکن است طول بکشد. (متوسط حدود ۱ تا ۳ ماه)

حداقل دو کف لازم است تا خط روند صعودی پایین الگو را بتوان رسم کرد. این سطوح پایین می‌بایست هرکدام بالاتر از قبلی و دارای فاصله مناسب ازهم باشند. اگر یکی از کف‌ها مساوی یا کمتر از کف قبلی باشد، در این حالت الگو معتبر نخواهد بود.

الگوی مثلث صعودی

الگوی مثلث نزولی

مثلث نزولی یک الگوی کاهشی است که معمولا به عنوان یک الگوی ادامه‌دهنده در یک روند نزولی شکل می‌گیرد. در مواقعی این الگو به عنوان الگوی بازگشتی در انتهای روند صعودی ظاهر می‌شود ولی اغلب اوقات این الگو، الگویی تداومی است. صرف‌نظر از اینکه این الگو به عنوان یک الگوی بازگشتی مشخص شود یا ادامه‌دهنده، در هرحال الگویی است که پس از آن باید انتظار نزول قیمت را داشت.

به خاطر شکل ظاهری‌اش این الگو را مثلث راست-زاویه (right-angle triangle) نیز می‌نامند و از دو یا چند کف تشکیل شده که یک خط افقی می‌سازند. دو یا چند قله که رفته رفته کوتاه‌تر می‌شوند نیز یک خط روند نزولی را تشکیل می‌دهند و همینطور که این خط روند نزولی امتداد می‌یابد به سمت خط افق همگرایی پیدا می‌کند. در صورتی که یک خط عمودی از ابتدای خط افقی به سمت بالا رسم شود، مثلث شکل می‌گیرد. حداقل دو سقف لازم است تا خط روند نزولی بالای الگو رسم شود. این سقف‌ها هرکدام می‌بایست از قبلی کوتاه‌تر شوند و فاصله مشخصی بین‌شان وجود داشته باشد. اگر تازه‌ترین سقف تشکیل شده با سقف‌های قبلی مساوی یا بلندتر از آنها باشد، اعتبار الگو زیر سوال می‌رود.

الگوی مثلث نزولی

الگوی مثلث متقارن

این الگو حاصل باریک شدن محدودۀ قیمتی بین کف ها و سقف های قیمتی است که به لحاظ ظاهری یک مثلث را شکل می دهد. ویژگی اصلی و بارز این نوع از مثلث این است که دارای یک خط روند نزولی (مقاومت) است که سقف های قیمتی پایین تر و پایین تر را بهم وصل می کند و یک خط روند صعودی (حمایت) که کف های قیمتی بالاتر و بالاتر را به یکدیگر مرتبط می کند. زمانی مثلث در یک روند نزولی پدید می آید و قیمت زیر خط حمایت بشکند (احتمال انحراف معین وجود دارد)معمولاً جایی بین وسط ½ و سه چهارم ¾ از طول الگو، یک سیگنال فروش به دست می آید.

اگر مثلث در یک روند صعودی شکل بگیرد و قیمت بالای خط مقاومت بشکند (احتمال انحراف معین وجود دارد)معمولاً جایی بین وسط ½ و سه چهارم ¾ از طول الگو، یک سیگنال خرید ایجاد می شود. معمولاً قیمت پس از شکل گیری الگوی مثلث متقارن یا صعود می کند یا ریزش پیدا می کند تا لااقل به قیمت هدف اش برسد، که طبق فرمول های زیر محاسبه می شود.

الگوی گوش ماهی افزایشی

اسکالوپ یا گوش ماهی افزایشی، شایع ترین الگوهای نمودار هستند، اما تحلیل و عملکرد آن ها زیاد کاربردی نیست. این الگو از نوع الگوهای تداوم است. برای تجارت روی این نمودار باید با دقت آن را بررسی کنید و مطمئن شوید که روی محل توقف قرار دارید. شکل نمودار معمولا به شکل U است ولی راس سمت چپ آن پایین تر از راس راست آن است.

نمونه ای از الگوی گوش ماهی افزایشی

همین روند به صورت برعکس، الگوی گوش ماهی کاهشی را شکل می دهد.

قله ها و دره های سه گانه

قله ها و دره های سه گانه نوع دیگری از الگوهای نموداری بازگشتی در تحلیل تکنیکی هستند. اینها همانند الگوهای قله ها و دره های دوگانه و یا سر و شانه، رایج و شایع نیستند ولی با روش مشابهی عمل می کنند. ممکن است هنگام تشخیص این الگوها با مشکل مواجه شوید چرا که این الگوها شبیه به الگوهای نموداری دیگر هستند. بعد از آنکه حرکت قیمت دو بار با تراز های حمایت و مقاومت برخورد نمود، الگو شبیه به یک الگوی قله و دره دوگانه به نظر می رسد که ممکن است منجر به این اشتباه شود که یک نمودارخوان خیلی زود وارد یک موقعیت بازگشتی و در نتیجه خرید سهام شود.

الگوی کف دو گانه

الگوی قیمتی کف دو گانه به عنوان علامتی از وجود تغییر جهت در روند نزولی قلمداد می شود. انتظار می رود که در این حالت قیمت ها صعود کنند و هر چه شکل گیری این الگو بیشتر به طول بیانجامد، قابل اعتمادتر خواهد بود. حرکت قیمت در این الگو شبیه حرف انگلیسی W است. آخرین کف های دوگانه قیمتی، حمایت های قدرتمندی هستند که به این دلیل شکل گرفته اند که سرمایه گذاران در آن نقاط فرض را بر این گرفته اند که قیمت سرمایه به پایین ترین سطح خود رسیده است و جهت پوزیشن های فروش شان را تغییر داده اند. از طرف دیگر آخرین سقف قیمتی و نزدیک ترین آن به قیمت کنونی به عنوان یک سطح مقاومت در نظر گرفته می شود.

هرگاه قیمت بازار بالای بالاترین سطح الگو یا سطح مقاومت بشکند (احتمال انحراف معین وجود دارد)، این الگو تکمیل شده است و می تواند به معنای تغییر در جهت روند باشد و یک سیگنال خرید در نظر گرفته می شود و سرمایه گذاران خرید را انجام می دهند. قیمت معمولاً پس از شکل گیری الگوی کف دو گانه صعود می کند و این صعود حداقل تا سطح هدف اش خواهد بود.

الگوی کف دوگانه

الگوی الماس

پدیدار شدن این الگوی قیمتی در نمودار تائیدی است بر تغییر مسیر روند. الگوی لوزی بطور سنتی در یک روند صعودی ایجاد می شود. این الگو از چهار خط روند کوتاه، دو خط حمایت در پایین و دو خط مقاومت در بالا تشکیل شده است که خط های چگونگی تبدیل الگو سر و شانه حمایت، آخرین کف های قیمتی و خط های مقاومت، آخرین سقف های قیمتی را بهم وصل می کنند؛ در نتیجه، شکلی شبیه به لوزی یا الماس شکل می گیرد که نوسانات قیمت ها را در ابتدا به شکل پهن و سپس باریک در خود جای می دهد. به محض اینکه خط حمایت در سمت راست الگو شکسته شود (احتمال انحراف معین وجود دارد)، می توان نتیجه گرفت که مسیر روند به شکل نزولی تغییر کرده و یک سیگنال فروش (Sell Signal) ایجاد شده است.

الگوی الماس

الگوی مستطیل بالا

مستطیل بالا یک الگوی قیمتی است که در یک روند صعودی ایجاد می شود و علامتی از تغییر روند و افت قیمت ها است. این الگو از سه سقف قیمتی متوالی تشکیل می شود که تقریباً در یک سطح قرار دارند و دو کف دارد. یک خط مقاومت (Resistance)، قله ها را بهم وصل می کند و خط حمایت (Support) نیز کف های قیمتی را به یکدیگر متصل می کند. به این دلیل که مقاومت حاصل سه بار رفت و برگشت قیمت در یک سطح است و سرمایه در آنجا به حداکثر قیمت خود رسیده است،

یک مقاومت قدرتمند تلقی می شود. اگر قیمت پایین سطح حمایت (Support) یا پایین ترین بخش الگو ریزش پیدا کند (احتمال انحراف معین وجود دارد)، شکل گیری این الگو کامل شده و معنای آن این است که تغییری در جهت روند ایجاد شده است و یک سیگنال فروش قلمداد می شود. قیمت پس از شکل گیری این الگو افت می گند.

آشنایی با الگوها و تشخیص سیگنال نمودارهای بازار

الگوی مستطیل بالا

الگوی سر و شانه

الگوی قیمتی سر و شانه پایان یک روند و تغییر جهت در قیمت را نشان می دهد. این الگو غالباً پس از یک دوره افزایش قیمت بزرگ شکل می گیرد و پس از آن معمولا شاهد کاهش شدید قیمت خواهیم بود. این الگو توسط سه نقطۀ اوج قیمت بازار در سه سطح مختلف ایجاد می شود. یک نقطۀ اوج که از همه بالاتر است (سر) و بین دو نقطۀ اوج دیگر (دو شانه) قرار می گیرد. کف های قیمتی در الگو هم توسط یک خط گردن (حمایت) به هم وصل می شوند.

به محض اینکه این الگوی سر و شانه شکل بگیرد و قیمت زیر خط گردن یا سطح حمایت (احتمال انحراف معین وجود دارد) ریزش پیدا کند، سرمایه گذاران آن را به عنوان یک سیگنال برای فروش قلمداد می کنند و دارایی خود را می فروشند.

آشنایی با الگوها و تشخیص سیگنال نمودارهای بازار

الگوی سر و شانه

برای تجارت ارزهای دیجیتال، بررسی این الگو ها بسیار مهم است. البته این الگو ها همیشه درست نمی گویند و ممکن است با اتفاقی عجیب تمام پیشبینی ها نقض شود. توجه داشته باشید که قبل از شروع کار، تمرین و تحقیق روی این الگو ها بسیار مهم است و اگر به خوبی با این الگو ها آشنا نباشید ممکن است الگوی اشتباهی را حدس بزنید و باعث ضرر و زیان شما شود.

الگوهای قیمتی بازگشتی | پترن های کلاسیک را بشناسید

الگوهای قیمتی بازگشتی (Price Reversal Patterns) که نوعی از پترن های کلاسیک هستند، از امواجی تشکیل شده اند که این تغییرات قیمت را در بازار ارزها دیجیتال نشان می دهد. در هر مسیری که این امواج شکل بگیرند، می توان نتیجه گرفت که اهداف قیمت چیست و تغییرات جدید بر چه اساسی شکل گرفته اند. این را باید بدانید که در الگوهای قیمتی بازگشت نیاز است تا تشکیل کامل الگو دست نگه دارید تا نقاط صحیح و پیش بینی شده ایجاد شوند. نکته مهم این است که شما نباید قبل از تشکیل کامل الگو آن را کامل بدانید و باید اجازه دهید تا الگو کامل شود و بعد برای معامله بر اساس الگو تشکیل شده اقدام کنید. در ادامه این مطلب شما را با جوانب مختلف این الگو آشنا می کنیم.

الگوهای قیمتی بازگشتی، پترن های کلاسیک

الگوهای قیمتی بازگشتی و الگوی سر و شانه ها

الگوی سر و شانه ها یا به انگلیسی Head And Shoulders Pattern یک شکل نمودار است که به عنوان یک خط پایه با سه قله ظاهر می شود که دو قسمت بیرونی نزدیک به هم هستند و وسط آنها بیشترین است. شایان ذکر است که الگوی سر و شانه ها به گونه ای طراحی شده است که شکلی منحصر به فرد از نمودار را توصیف می کند که نشان دهنده تغییر ترند صعودی به نزولی می باشد. اعتقاد بر این است که الگوی سر و شانه ها یکی از قابل اعتمادترین الگوهای قیمتی بازگشتی است. الگوی سر و شانه ها یکی از بهترین الگوهایی است که درجات مختلفی از را ارائه می کند و اصولا ترند به شکل صعودی به سمت پایین است. حال باید این را متذکر شد که این الگو زمانی ایجاد می شود که قیمت سهام در یک اوج بالا برود و در پیرو آن به پایه حرکت قبلی افزایش یابد. پس از آن، قیمت بالاتر از اوج سابق افزایش می یابد و “دماغه” را نمایان می کند و سپس مجدد به پایه اصلی افت می کند. سرانجام، قیمت سهام دوباره افزایش یافته اما این بار مانند همان سطح اولیه که اوج اولیه شکل گیری قبل از افت مجدد به پایین بود یا خط گردن الگوهای نمودار یک بار دیگر ایجاد می شود.

الگوی سر و شانه

الگوی سقف و کف دوقلو چیست؟

در میان تمام الگوهای قیمتی بازگشتی، الگوی سقف و کف دوقلو یا Double Top and Bottom وقتی حرکت می کند که سرمایه گذاری اساسی با الگوی مشابه حرف “W” یا “چگونگی تبدیل الگو سر و شانه M” پیش می رود. تجزیه و تحلیل الگوی سقف و کف دوقلو در تجزیه و تحلیل فنی برای توضیح حرکت در یک اوراق بهادار یا سرمایه گذاری دیگر کاربرد دارد و می تواند به عنوان بخشی از استراتژی ارزهای دیجیتال برای بهره برداری از الگوهای تکرار شونده مورد استفاده قرار گیرد. این الگوی قیمتی بازگشتی معمولاً در مدت زمان طولانی تری تکامل می یابند و همیشه دید ایده آلی از یک الگو ندارند. زیرا، تغییرات قیمت الزاما به یک M یا Wواضح شباهت ندارند. هنگام بررسی الگوی نمودار، مهم است که سرمایه گذاران توجه داشته باشند که برای ظهور الگوی M یا W لازم نیست پیک ها و فرورفتگی ها به نقاط یکسان برسند. این مدل الگو از بالا و پایین گرد می شوند و غالباً همراه با سایر شاخص ها مورد استفاده قرار می گیرند. زیرا الگوهای گرد، به راحتی می توانند منجر به مغلطه شوند یا به اشتباه روند را دستخوش تغییرات کنند.

الگوی سقف و کف دوقلو

الگوی وی V چیست؟

در بین الگوهای قیمتی بازگشتی، الگوی وی “V” نوعی رکود اقتصادی و بهبود اقتصادی است که در نمودار شبیه شکل “V” نمایش داده می شود. لازم است بدانید الگوی وی زمانی تکمیل می شود که خط روند آن شکسته شود و تنها در این صورت است ورود به معامله ممکن می شود. مهمترین ویژگی منحصر به فرد این الگو، بازگشت ناگهانی قیمت است که در مدت کوتاه و موقتی اتفاق می افتد. شایان ذکر است که ریکاوری V شکل با ریکاوری سریع و مداوم در اندازه گیری عملکرد اقتصادی پس از یک افت شدید اقتصادی مشخص می شود. به دلیل سرعت تعدیل اقتصادی و بهبود عملکرد اقتصادی کلان، بهبود V با توجه به رکود اقتصادی بهترین حالت است.

ریکاوری V شکل زمانی به بهبود لازم می رسد که در یک معامله افت شدید اقتصادی را تجربه کند. چنین ریکاوری اغلب با تغییر مهمی در فعالیت اقتصادی ناشی از به تعادل رساندن تقاضای مصرف کننده و هزینه های سرمایه گذاری شغل های مختلف شکل می گیرد زمانی که این تعدیل در اقتصاد و بازیابی معیارهای اصلی اقتصاد کلان رخ دهد، می توان ریکاوری V را نوعی از بهترین سناریوها دانست که یک اقتصاد را دچار رکود می کند.

الگوی وی V

الگوی الماس یا الگوی لوزی را بشناسید

الگوی الماس یا به لاتین Diamond Pattern از آن دسته الگوی های تجزیه و تحلیل فنی است که در اکثر مواقع در اوج بازار یا نزدیک آن اتفاق افتاده و علامت معکوس خبر از روند صعودی می دهد. این الگو به این دلیل نامگذاری شده که خطوط ترند توسط اقدام هایی به پیک ها و فرورفتگی ها وصل می شوند و در انتها شکل الماس را نمایش می دهد. الگوی الماس ابتدا با جداسازی سازه سر و شانه های خارج از مرکز و اعمال خط ترند وابسته به پیک ها و فرورفتگی های بعدی ایجاد می شود. هنگامی که الگوی الماس تشکیل می شود، می تواند یک شاخص قوی برای تغییر قریب الوقوع روند صعودی فعلی باشد.

معامله گران فنی در الگوهای قیمتی بازگشتی همیشه به دنبال معکوس احتمالی هستند، زیرا فرصت سود قابل توجهی را ایجاد می کنند، که این امر باعث می شود شکل بالای الماس یک الگوی منحصر به فرد باشد. تکنسین ها پیشنهاد می کنند برای محاسبه حرکت احتمالی، هنگامی که خط گردن یک سازند الماس شکسته شود، معامله گر باید فاصله بین بالاترین و پایین ترین نقطه در شکل گیری الماس را محاسبه کرده و آن را به نقطه شکسته اضافه کند.

الگوی الماس

منظور از الگوی 1،2،3 چیست؟

الگوی 123 یا ABC شباهت زیادی با الگوی سقف و کف دوقلو دارد. تنها تفاوت این دو الگوهای قیمتی بازگشتی این است که سقف یا کف دوم به سقف یا کف قبل از خود نمی رسند. در صورتی که قیمت از محدوده بین دو سقف یا دو کف (در امتداد نقطه B) رد شود، انتظار می رود که مسیر ترند تغییر کند. در ادامه لازم است بدانید، محدوده ضرر معامله ورودی به الگو ABC با در نظر گرفتن مقداری فاصله از نقطه A است. همچنین، حد سود اول معامله به اندازه فاصله نقطه A تا B از نقطه شکسته B می باشد و محدوده سود دوم معامله از نقطه شروع روند اصلی قبلی خواهد بود.

معرفی الگوی سه سقف و سه کف

شاید خالی از لطف نیست که در میان تمام الگوهای قیمتی بازگشتی، نامی از الگوی سه سقف و سه کف ببریم. الگوی سه سقف و سه کف توسط سه پیک که در همان منطقه حرکت می کند و با عقب نشینی در بین آنها تشکیل می شود. مانند الگوی ABC، الگوی سه سقف و سه کف تشابه زیادی با مدل الگوی سقف و کف دوقلو دارد. تفاوت آنها در این است که به جای دو پیک یا دو دره سه پیک و سه دره ایجاد می شود. این الگو همیشه در پایان ترند قرار می گیرد که در آن سه سقف یا سه کف در نقاط A، C و E قابل مشاهده است. لازم به ذکر است که دو فرورفتگی در بین این سقف ها ایجاد می شود که با شکسته شدن فرورفتگی ها بازار از حالت صعودی به نزولی تبدیل خواهد شد. در پروسه زمانی این الگو، مدت زمان الگوی قیمت هنگام تفسیر یک الگوی و پیش بینی حرکت آینده قیمت مورد توجه است. الگوهای قیمت می توانند در هر دوره از تیک 144 تا نمودار 60 دقیقه ای، روزانه، هفتگی یا سالانه نشان داده شوند. اهمیت یک الگو، اغلب به طور مستقیم با اندازه و عمق آن ارتباط دارد.

الگوهای قیمتی بازگشتی که در مدت زمان طولانی تر پدیدار می شوند، به طور کلی مطمئن تر هستند و با بزرگتر شدن حرکات، قیمت ها از حالت عادی خارج می شوند. بنابراین انتظار می رود الگویی که در نمودار روزانه ایجاد می شود، حرکتی بزرگتر از همان الگوی مشاهده شده در نمودار داخل روز، مانند نمودار یک دقیقه ای داشته باشد. در این صورت است که وقتی الگویی در نمودار ماهانه شکل می گیرد، به احتمال زیاد حرکت قیمتی قابل توجه تری را نسبت به همان الگوی نمودار روزانه تجربه خواهد کزد.

 الگوی سه سقف و سه کف

دیگر نکات الگوهای قیمتی بازگشتی

هر کدام از الگوهای قیمتی بازگشتی در پترن های کلاسیک، نشان دهنده کشمکش بین خریداران و فروشندگان است که نتیجه آن بسته به نتیجه، روند رواج یافته یا روند معکوس را ادامه می دهد. تحلیلگران فنی می توانند برای تصمیم گیری در مورد معاملات و سرمایه گذاری، از الگوهای قیمت برای ارزیابی فعالیت گذشته و فعلی بازار و پیش بینی اقدام آینده در بازار استفاده کنند. این الگوهای قیمتی بازگشتی به آنها کمک می کند تا با ذهنی باز به معامله بپردازند و در سیاه چاله ضرر و زیان نیفتند. اگر می خواهید یک معامله گر حرفه ای باشد و تنها به سود برسید، باید این الگوها را یاد بگیرید و به پیک و فرورفتگی ها دقت کافی داشته باشید.

شناخت 5 تا از مهم‌ترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

الگوی‌های قیمتی در تحلیل تکنیکال

بیشتر تریدرهایی که در بازارهای مالی مانند بورس فعالیت دارند، برای خرید دارایی در این بازارها و کسب سود، از تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند. چراکه تحلیل تکنیکال یک روش کاربردی و سریع برای بدست آوردن نتایج تحلیلی است. مهم‌ترین بخش‌های این نوع از تحلیل، بحث الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال کلاسیک است که در ادامه به معرفی 5 مدل از مهم‌ترین و کاربردی‌ترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال می‌پردازیم. همچنین این مفاهیم جزو پایه و اساس یادگیری تحلیل تکنیکال هستند که حتی تریدرهای حرفه‌ای هم آموزش‌های خود را از آن آغاز کرده‌اند. پس اگر شما نیز برای فعالیت در بازارهای مالی مختلف آماده هستید و می‌خواهید با تسلط به تحلیل تکنیکال و الگوهای قیمتی به سرعت مسیر موفقیت در این بازارها را طی کنید، تا انتهای این مطلب با ما همراه باشید.

چرا الگوهای قیمتی اساس تحلیل تکنیکال هستند؟

الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال کلاسیک نقش به‌سزایی دارند، چراکه این الگوها به‌صورت مکرر در نمودارهای قیمتی تکرار می‌شوند. اگر شما نمودارهای قیمتی چند سال گذشته‌ی یک دارایی مالی را بررسی کنید، انواع الگوهای قیمتی را در آن مشاهده خواهید کرد. اما چرا الگوهای قیمتی در نمودارها تکرار می‌شوند؟ از این قضیه چه نتیجه‌ای می‌توان گرفت؟!

به‌صورت کلی، دانش تحلیل تکنیکال که یک تحلیل فنی است، براساس این فلسفه شکل گرفته که: «تاریخ در بازارهای مالی تکرار می‌شود!» اگرچه نمودارها و الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال دقیقاً شبیه به هم نیستند، اما با شباهت بسیار این الگوها در مسیر روند قیمت‌ها شکل می‌گیرند و تحلیل‌گران از روی این الگوها به تحلیل‌های موردنظر خود دست می‌یابند. الگوها در واقع اشکالی هستند که روی نمودارهای قیمتی شکل می‌گیرند و مسیر روند، مقاومت‌ها، حمایت‌ها و …. را برای ما مشخص می‌کنند. در ادامه ضمن معرفی انواع الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال، 5 مورد از مهم‌ترین آن‌ها را بررسی خواهیم کرد.

الگوهای قیمتی تحلیل تکنیکال

الگوهای قیمتی چگونه شکل می‌گیرند؟

اگر نمودارهای تحلیلی را بررسی کنیم، می‌بینیم که در آن‌ها منحنی‌ها و خطوط مختلفی وجود دارند که در کنار هم قرار گرفته‌اند. الگوها زمانی شکل می‌گیرند که این خطوط را به هم متصل کرده و یک شکل هندسی یا غیر هندسی ایجاد کنیم. وقتی خطوط را به هم وصل می‌کنیم، مفهومی به نام «خط روند» ایجاد می‌شود. در واقع، خط روند از اتصال سقف‌های قیمت (بالاترین خطوط موجود در نمودارها که به آن‌ها مقاومت هم می‌گویند) یا کف‌های قیمتی (پایین‌ترین خطوط موجود در نمودارها که به آن‌ها حمایت هم گفته می‌شود) ایجاد می‌شوند. بر همین اساس، خط روندی که شیب رو به بالا داشته باشد، یک خط روند صعودی است و زمانی چنین روندهایی شکل می‌گیرند که سقف‌ها بالاتر از قیمت قبلی خود قرار می‌گیرند و با اتصال آن‌ها یک شیب صعودی ایجاد می‌شود.

حالا اگر قیمت‌ها هر بار کف پایین‌تری را تجربه کنند، خط روند شیبی رو به پایین خواهد داشت که اصطلاحاً به آن خط روند نزولی گفته می‌شود. با توجه به این که الگوها از خطوط روند ساخته می‌شوند، حالا به سراغ انواع الگوها می‌رویم.

چند نوع الگوی قیمتی داریم؟

به‌صورت کلی دو نوع الگوی قیمتی در تحلیل تکنیکال وجود دارد که الگوهای قیمتی دیگر جزء زیرمجموعه‌های این دو نوع الگو هستند. دو نوع الگوی قیمتی اصلی را می‌توان به صورت زیر بررسی کرد:

وقتی الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال کلاسیک، تغییر روند کنونی را نشان دهند، با عنوان الگوهای بازگشتی شناخته می‌شوند. این الگوها نشان می‌دهند که قدرت خرید سهامداران کاهش پیدا کرده است. برای مثال، وقتی یک روند صعودی شکل می‌گیرد که در آن برخی‌ها مشتاقانه مشغول خرید هستند، با یک حرکت ناگهانی متوقف می‌شود که نشان دهنده‌ی هجوم فروشندگان و به توازن رسیدن تعداد فروشندگان و خریداران در بازار است. حالا اگر برعکس حالت قبلی، فروشندگان با اشتیاق بیشتر بفروشند و از خریداران پیشی بگیرند، خط روند دچار نزول می‌شود و الگوهای بازگشتی ایجاد می‌شوند. این الگوهای وقتی ایجاد می‌شوند، خط روند خلاف حرکت قبلی خود در جهت مخالف شدت می‌گیرد.
از جمله الگوهای بازگشتی می‌توان «الگوی سر و شانه»، «الگوی سقف و کف دوقلو» و «الگوی سقف و کف سه‌قلو» را نام برد.

الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال

الگوهای قیمتی ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال کلاسیک به الگوهایی گفته می‌شود که یک وقفه‌ی موقت در روند کلی قیمت ایجاد می‌کنند. به‌صورت کلی، گاهی الگوهای قیمتی ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال کلاسیک حالتی را ایجاد می‌کنند که در آن‌ها برای یک مدت محدود، قیمت دچار نوسان در جهت عکس روند می‌شود و سپس این حالت محو شده و روند به مسیر قبلی خود ادامه می‌دهد. نکته قابل توجه در الگوهای قیمتی تحلیل تکنیکال این است که معمولاً در ابتدای شکل‌گیری این الگوها نمی‌توان تشخیص داد که بازگشتی هستند یا ادامه دهنده، تا وقتی که الگو کامل شود!
از جمله الگوهای ادامه دهنده می‌توان «الگوی پرچم»، «الگوی پرچم سه گوش»، «الگوی کنج»، «الگوی مستطیل» و «الگوی مثلث» را نام برد.

الگوهای ادامه دهنده

نکته:

در الگوهای قیمتی تحلیل تکنیکال توصیه می‌شود که روند را همیشه ادامه دهنده در نظر بگیریم، مگر این که بازگشتی بودن آن روند تأیید و ثابت شود. پس باید ابتدا هر روندی را ادامه‌ دهنده تصور کنیم و براساس آن تحلیل خود را انجام دهیم، تا زمانی که الگو کامل شود و روند آن نیز مشخص گردد!

5 مورد از مهم‌ترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

اگرچه الگوهای قیمت بازگشتی و ادامه دهنده انواع مختلفی دارند، اما در ادامه برخی از مهم‌ترین و قوی‌ترین الگوهای قیمتی را بررسی می‌کنیم که تحلیل‌گران در تحلیل‌های خود بیشترین برخورد را با این نوع از الگوها خواهند داشت. 5 مورد از قوی‌ترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال کلاسیک به قرار زیر هستند:

الگوی سر و شانه را می‌توان محبوب‌ترین الگوی بازگشتی در تحلیل تکنیکال در نظر گرفت که کارایی آن در طول زمان ثابت شده است. این نوع الگو از اتصال سه قله متوالی تشکیل می‌شود که دومین قله‌ی آن به نسبت قله‌های کناری ارتفاع بلندتری دارد؛ به همین خاطر به آن قله سر و به قله‌های کوتاه‌تر کناری‌اش، شانه می‌گویند و در نهایت الگویی به شکل سر و شانه بر روی نمودار قیمتی شکل می‌گیرد. حالا اگر همین شکل به واسطه‌ی اتصال سه دره شکل بگیرد، به آن «الگوی سر و شانه معکوس» گفته می‌شود. از روی شکل این نمودار می‌توان به رفتار خریداران و فروشندگان در بازه‌ی زمانی شکل‌گیری الگو پی برد. در ابتدا با نفوذ خریداران، قله‌ی اول شانه شکل می‌گیرد، سپس با هجوم فروشندگان، روند دچار نزول شده، سپس خریداران به میدان برمی‌گردند و با شکستن مقاومت شانه، بیشتر از پیش صعود کرده و قله‌ی سر را در الگو شکل می‌دهند.

این رقابت بین فروشندگان و خریداران ادامه پیدا می‌کند تا این که قله شانه دوم هم شکل می‌گیرد و الگو تکمیل می‌شود. حالا تحلیل‌گران تکنیکال از روی این اتفاقات می‌توانند روند پس از الگوی سر و شانه را به صورت بازگشتی پیش بینی کنند!

الگوی کف یا سقف دوقلو، همان‌طور که از نام آن هم پیداست، به دو قله‌ یا دو دره همسان اشاره دارد که تقریباً به یک اندازه در روند پیش رفته‌اند. این الگو در اغلب اوقات در سقف‌های دوقلو به شکل حرف «M» و در کف‌های دوقلو، به شکل حرف «W» در نمودار دیده می‌شود و یکی از پرتکرارترین الگوهای بازگشتی به حساب می‌آید. این الگو نشان دهنده‌ی دو تلاش ناموفق برای ادامه حرکت صعودی در نمودار برای عبور از خطوط مقاومت است که در حالت کف دوقلو، نشان دهنده‌ی تلاش برای عبور از حمایت‌ها و کاهش قیمت است. در نهایت، معمولاً پس از شکل‌گیری این الگو، قیمت پس از شکستن مقاومت یا حمایت،‌ به‌صورت نزولی یا صعودی تغییر جهت می‌دهد.

الگوی کف و سقف دوقلو

الگوی کف و سقف سه‌قلو زمانی ایجاد می‌شود که کشمکش بین خریداران و فروشندگان در الگوی کف و قیمت دوقلو همچنان ادامه پیدا کرده و منجر به تشکیل یک قله یا دره دیگر در نمودار قیمتی شود. در این صورت، به‌جای مشاهده دو دره یا قله، شاهد تشکیل سه قله یا سه دره متوالی در نمودار قیمتی خواهیم بود که نشانه‌ی بالقوه‌ای برای تغییر روند به حساب می‌آید. این الگو به نسبت الگوهای قبلی، کاربرد کمتری دارد اما باز هم در گروه قوی‌ترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال کلاسیک قرار می‌گیرد. این الگو همچنین نشان می‌دهد که خریداران یا فروشندگان سه بار برای تغییر روند قبلی تلاش کرده‌اند و موفق نبوده‌اند. بنابراین وقتی خریداران و فروشندگان تلاش بیشتری برای تغییر روند انجام دهند، کف و سقف‌های دوقلو به کف و سقف‌های سه‌قلو تبدیل می‌شوند که مدت زمان بیشتری طول می‌کشد و می‌تواند برای تحلیل‌گران نتایج قدرتمندتری در پی داشته باشد.

الگوی کف و سقف سه قلو در تحلیل تکنیکال

الگوی پرچم یکی از الگوهای ادامه دهنده‌ی معروف است که به صورت یک پرچم بر روی نمودار قیمتی دیده می‌شود. این الگو دارای دو بخش «پرچم» و «میله پرچم» است. میله پرچم به حالتی گفته می‌شود که روند قیمت برای مدتی به صورتی نزولی یا صعودی ادامه داشته باشد و پس از آن خود پرچم به صورت حرکات اصلاحی متوالی در یک شیب آرام صعودی یا نزولی (برعکس یا مماس با میله) ادامه پیدا کند. آن‌گاه می‌تواند خط صعود یا نزول قبلی را به اصلاحی متصل کرد و به شکل یک پرچم درآورد. پرچم‌ها گاهی شیب نزولی، گاهی شیب صعودی و گاهی نیز بدون شیب هستند و در حال افقی شکل می‌گیرند. از این الگو زمانی استفاده می‌شود که با یک روند مشخص و قابل اطمینان روبه‌رو‌ باشیم، در غیر این‌صورت، استفاده از آن در بازارهای بدون روند و خنثی توصیه نمی‌شود.

الگوی پرچم

این الگو نشان دهنده‌ی یک حرکت شارپ صعودی یا نزولی است که در یک وقفه‌ی کوچک به وسیله‌ی کانال‌های مورب یا افقی دچار اصلاح می‌شود و سپس به روند قبلی خود ادامه می‌دهد.

الگوی مستطیل، یکی دیگر از الگوهای ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال است که شباهت بسیاری به الگوی پرچم دارد اما با آن فرق دارد. همچنین الگوی پرچم از لحاظی به الگوهای کف و سقف دوقلو و سه‌‌قلو هم شباهت دارد که از روی جهت و شرایط روند و تغییرات قیمت می‌توان آن‌ها را از هم تمیز دارد. بهرحال الگوی مستطیل کارایی خاص خود را دارد و یک الگوی کاملاً مستقل به حساب می‌آید که می‌تواند نتایج متفاوتی را در اختیار تحلیل‌گران قرار دهد. این الگو همان‌طور که از عنوان آن هم پیداست، به شکل یک مستطیل روی نمودار ترسیم می‌شود. البته در داخل این مستطیل، یک حرکت اصلاحیه قرار دارد که در آن سقف و کف قیمت‌ها به‌صورت مکرر تکرار شده‌اند و با کشیدن یک خط روی خطوط اصلاحی می‌توان یک مستطیل ایجاد کرد.
محدوده‌ی نوسانی این الگو نشان دهنده‌ی محل تقابل فروشندگان و خریداران در بازار است که در نتیجه‌ی آن می‌توان روند آینده‌ی بازار را پیش‌بینی کرد!

الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکالسخن نهایی

گفتیم که برای فعالیت صحیح و حرفه‌ای در بازارهای مالی باید به دانش تحلیل تکنیکال مجهز باشید و این تحلیل دارای ابزارها، استراتژي‌ها و الگوهای متنوعی است که باید برای یادگیری آن‌ها تحت آموزش قرار بگیرید. شاید با خواندن مقالات بتوان تا حدی الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال را تشخیص داد، اما استفاده و نتیجه‌گیری درست از این الگوها به تجربه نیاز دارد. به همین خاطر به شما توصیه می‌کنیم برای یادگیری اصولی تحلیل تکنیکال و همچنین برای فعالیت سودمند در بازارهای مالی، حتماً در دوره‌های آموزش تحلیل تکنیکال «دلفین وست» شرکت نمایید.

برای یادگیری “تحلیل تکنیکال” مسیر زیر را به شما پیشنهاد می‌کنیم:

تحلیل الگوهای نموداری

الگوهای نموداری با نگاه فراگیر کمک می‌کنند تا سیگنال‌های معاملاتی یا نشانه‌هایی از حرکت آینده چگونگی تبدیل الگو سر و شانه قیمت مشخص شوند. با آموزش این الگوها در دیجی اکسچنج با ما همراه باشید.

الگوهای نموداری

یکی از فرضیاتی که در نوشته های گذشته داشتیم این بود که تاریخ تکرار می‌شود. تئوری الگوهایی نموداری بر اساس این فرضیه است، الگوهای نموداری در طول زمان تکرار شده و تمایل دارند تا نتایج مشابهی را تولید کنند. برای مثال، زمانی که احساسات بازار از خوش‌بینانه به سمت ترس حرکت می‌کند، الگوی مشخصی ممکن است شکل بگیرد قبل از اینکه معامله گران و سرمایه‌گذاران شروع به فروختن سهم‌های خود و پایین آوردن قیمت بکنند.
الگوهای نموداری تعاریف و شاخص‌های مشخصی دارند، اما الگویی که 100% به شما بگوید که قیمت به کدام سمت حرکت می‌کند وجود ندارد وگرنه پولدارترین مرد دنیا باید یک معامله‌گر می‌بود نه یک سرمایه‌گذار. فرآیند تشخیص الگوهای نموداری بر اساس این شاخص‌ها می‌تواند ذاتی باشد، برای همین است که رسم و فهم نمودار اغلب به‌صورت یک هنر دیده می‌شود تا یک علم.
یک دسته‌بندی محبوب برای نمودارها به‌صورت الگوهای بازگشتی و الگوهای ادامه‌دهنده است. یک الگوی برگشتی سیگنال می‌دهد که در صورت تکمیل الگو روند قیمت بر خواهد گشت، درحالی‌که سیگنال ادامه‌دهنده در صورت تکمیل سیگنالی برای ادامه روند قبلی می‌دهد. این الگوها ممکن است در هر بازه زمانی‌ مشاهده شوند. در ادامه برخی از محبوب‌ترین الگوهای نموداری شرح داده می‌شوند.

الگوهای بازگشتی

الگوهایی هستند که باعث برگشت روند قیمت می‌شوند و به دو دسته تقسیم می‌شوند.

۱- سر و شانه

در این الگو، سر باید از شانه چپ و راست بزرگ‌تر باشد، شانه‌های چپ و راست بهتر است چه از نظر بازه قیمتی و چه از نظر بازه زمانی تفاوت فاحشی با یکدیگر نداشته باشند. به این معنی که اگر ۱ ماه طول کشیده است تا شانه چپ تشکیل شود، شانه راست نمی‌تواند ۵ روزه تشکیل شود. واضح است که در این صورت، ما الگو را اشتباه تشخیص داده‌ایم. اگر فرض کنیم طول شانه چپ از نظر قیمتی بسیار بلند باشد و مثلا ۵۰ تومان نوسان قیمت داشته شانه راست نمی‌تواند با نوسان قیمت ۵ تومانی تشکیل شود و مسلما الگویی تشکیل نمی‌شود.

تحلیل تکنیکال الگوی سر و شانه و سر و شانه معکوس

زمانی که سر و شانه را مشاهده می‌کنیم، یک خط از شانه چپ به سمت شانه راست امتداد می‌دهیم. به‌گونه‌ای که خط به دونقطه‌ای که سر را تشکیل داده‌اند، برخورد داشته باشد. در این مرحله اگر قیمت از خط گردن گذر کند، امکان این‌که به‌اندازه فاصله خط گردن تا سر افزایش یا کاهش داشته باشد بسیار زیاد است.

تحلیل تکنیکال الگوی سر و شانه

تحلیل تکنیکال الگوی سر و شانه معکوس

۲- کف یا سقف دو قلو

برای تشکیل کف دو قلو باید با این نکته توجه کنیم که باید قیمت دو بار یک سطح حمایتی را لمس می‌کند. در این حالت خریداران به یک وحدت نظر می‌رسند که حمایت قوی تشکیل‌شده و بازار میل به صعود دارد. همین امر باعث می‌شود خریداران بیشتری وارد بازار شوند و قیمت‌ها افزایش یابد. این فرآیند منجر به شکسته شدن یک سطح مقاومتی مهم می‌شود.

تحلیل تکنیکال کف دو قلو

این شکست سطح مقاومت، خریداران بیشتری را وارد بازار می‌کند و از تمایل فروشندگان به فروش می‌کاهد. در بیشتر مواقع قیمت به‌اندازه فاصله دو کف تا نقطه مقاومت رشد می‌کند.

تحلیل تکنیکال کف دو قلو

در تشکیل سقف دوقلو، فشار فروش ناشی از برخورد دوباره به یک مقاومت و عدم توانایی برای شکست آن، باعث ریزش شدید قیمت، کاهش قدرت خریداران و افزایش تعداد فروشندگان می‌شود که همین امر موجب شکست حمایت بعدی قیمت خواهد شد.

تحلیل تکنیکال سقف دو قلو

از دست رفتن این حمایت فشار فروش را در بازار مضاعف می‌کند و باعث ریزش هرچه بیشتر قیمت می‌شود که در اکثر مواقع به‌اندازه فاصله قله قیمتی تا حمایت شکسته شده قیمت ریزش خواهد کرد.

تحلیل تکنیکال سقف دو قلو

در دسته‌بندی‌ها، کف یا سقف سه‌قلو هم داریم که تنها تفاوت آن‌ها با مثال‌های بالا در این است که در آن‌ها سه برخورد وجود دارد.

الگوهای ادامه‌دهنده

۱- مثلث

این الگو از دو خط حمایتی و مقاومتی تشکیل‌شده و این خطوط ممکن است دینامیک یا استاتیک باشند. نکته‌ای که برای تشکیل مثلث حائز اهمیت است این است که تعداد برخوردها در مثلث باید به پنج برخورد متوالی برسد و زیر چهار برخورد مثلث برای ما اهمیت چندانی ندارد.

تحلیل تکنیکال الگوی ادامه‌دهنده مثلث

در دسته‌بندی‌ها، مثلث جزو الگوها ادامه‌دهنده روند است اما تجربه ثابت کرده که قیمت از هر ضلع مثلث که خارج شود می‌تواند با اندازه قاعده مثلث افزایش یا کاهش یابد، درنتیجه می‌تواند یک الگوی بازگشتی نیز باشد.

تحلیل تکنیکال مثال مثلث صعودی

تحلیل تکنیکال مثال مثلث نزولی

تحلیل تکنیکال مثال مثلث نزولی

تحلیل تکنیکال مثال مثلث صعودی

تحلیل تکنیکال مثال مثلث متقارن

۲- کنج

کنج‌ها از همان قواعد مثلث‌ها پیروی می‌کنند؛ اما تنها تفاوتشان در مدت‌زمان شکل‌گیری است. کنج‌ها زمان تشکیل شدنشان بلندتر از مثلث است، مثلا اگر حرکت یک سهم طی مدت ۲ سال در قالب یک مثلث قرار بگیرد، به آن کنج می‌گوییم.

۳- پرچم

زمان‌هایی وجود دارد که در بازار حرکت‌های صعودی یا نزولی در مدت‌زمان بسیار کوتاه شکل می‌گیرد و بعدازآن بازار وارد فاز اصلاحی می‌شود؛ اما این اصلاح نباید طولانی‌مدت شده و از طول میله پرچم بیشتر شود. در نقطه‌ای که این اصلاح به پایان می‌رسد و بازار در جهت موج پیشرو قبلی قرار می‌گیرد، برای هدف بعدی قیمت، می‌توان طول میله پرچم را تصور کرد.

تحلیل تکنیکال الگوی پرچم

تحلیل تکنیکال پرچم

تحلیل تکنیکال الگوی پرچم سه گوش

۴- مستطیل یا کانال

کانال‌ها بین دو حمایت و مقاومت موازی شکل می‌گیرند و می‌توانند صعودی، نزولی و یا حتی خنثی باشند. قیمت در صورت خروج از کانال به‌اندازه ارتفاع کانال خود می‌تواند صعود یا نزول داشته باشد.

تحلیل تکنیکال مستطیل یا کانال

تحلیل تکنیکال مستطیل یا کانال

تحلیل تکنیکال مستطیل یا کانال

سخن آخر

در کنار یادگیری انواع الگوهای شمعی، استفاده از الگوهای تحلیل تکنیکال کلاسیک همچنین خط روند و خطوط استاتیکی، کمک شایانی به تحلیل شما می‌کند. هرچه تحلیل شما دقیق‌تر باشد؛ ریسک شما کاهش می‌یابد و با قطعیت بیشتری می‌توانید سرمایه‌گذاری کنید.

برای استفاده از این ابزارها، علاوه داشتن بر دانش و درک صحیح از فلسفه به وجود آمدن آن‌ها، تجربه نقش بزرگی بازی خواهد کرد. اگر شما به‌درستی همه قواعد را درک کردید، هرچه تجربه بیشتری در استفاده از آن‌ها داشته باشید، نتایج بهتری خواهید گرفت.

الگوی سر و شانه معکوس در تحلیل تکنیکال چیست؟

الگوی سر و شانه معکوس

الگوی سر و شانه معکوس با سه دهانه مشخص می شود (سر و شانه ها به سمت بالا قله دارند) و پایین دهانه رو به پایین است.

الگوی معکوس سر و شانه ها در همه بازارها ، در همه بازه های زمانی وجود دارد و با تغییر روند نزولی همراه است.

یکی از محبوب ترین و قابل اعتمادترین سازنده های مورد استفاده در تحلیل تکنیکال است. همانطور که از نام آن پیداست

شکلی شبیه سر و شانه دارد. این الگوی پایین سر و شانه ها معمولاً نشانگر تغییر روند قیمت است. در صورت بروز ، احتمالاً

بر خلاف روند نزولی قبلی حرکت خواهد کرد.

با این وجود ، برخی از تفاوتهای اساسی و معیارهای عملکرد وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرند.

شناسایی الگوی سر و شانه معکوس:

شانه چپ: کاهش قیمت، ایجاد یک دره و سپس افزایش قیمت

سر: کاهش مجدد قیمت تا ایجاد دره‌ای پایین‌تر

شانه راست: افزایش و سپس کاهش قیمت و شکل‌دادن دره‌ سمت راست

شکل‌گیری سر و شانه معکوس نیز به‌ندرت به‌طور کامل دیده می‌شود و ممکن است بین شانه‌ها و سر،

روند حرکات دیگری دیده شود.

به یاد داشته باشید روند پشت, یک الگوی سر و شانه معکوس نزولی است. بنابراین هنگام شناسایی این الگو به

روند پشت آن هم دقت کنید.

ترسیم خط گردن:

خط گردن (neckline) سطح حمایت یا مقاومتی است که معامله‌گرها برای تعیین محدوده‌های مناسب و استراتژیک به‌منظور

سفارش‌گذاری استفاده می‌کنند. در حقیقت در سر و شانه، وقتی شانه سمت راست به زیر خط گردن برسد، به‌معنای

شکسته‌شدن حمایت و سقوط بیشتر قیمت است. در سر و شانه معکوس این روند برعکس است و وقتی شانه سمت راست

به بالای خط گردن برسد، معنای آن شکست مقاومت و ادامه جهش است.در الگوی سر و شانه معکوس، حد ضرر را می‌توان

درست زیر شانه راست تعیین کرد. در این الگو هم می‌توانیم حد ضرر را روی سر الگو تنظیم کنیم. با این حال، این کار نیز معامله‌گر

را در معرض ریسک بیشتری قرار می‌دهد. در نمودار بالا، حد ضرر روی ۱۰۴ دلار (درست زیر شانه راست) تنظیم شده است.

پس از تکمیل‌شدن الگوی سر و شانه معکوس، قیمت به‌اندازه فاصله بین سر تا خط گردن کاهش یا افزایش می‌یابد.

در حقیقت، هدف یا حد سود برای این الگو، تفاوت قیمت بین سر و پایین‌ترین سطح (کف) در هر کدام از شانه‌ها است.

این اختلاف قیمت از خط گردن کاسته می‌شود تا هدف سود در مسیر نزولی به دست آید. برای الگوی سر و شانه معکوس نیز

این اختلاف قیمت به خط گردن اضافه می‌شود تا هدف قیمت و نقطه سود در مسیر صعودی مشخص شود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.