استراتژی فرار Bollinger Bands


فیلتر-اندیکاتور-بولینگرباند-بورسیکار

استراتژی تمرکز، استراتژی کاربردی درگوگل، غول موتور های جستجو نیمو بورد

هنگامی که قیمت از باند پایین سقوط می کند ، تمایل دارد که دوباره به باند برگردد. هنگامی که قیمت از باند بالاتر عبور می کند ، تمایل دارد که دوباره به Bollinger Bands سقوط کند. در زمان تغییر جهت، دو حالت صعود و نزول وجود دارد. در یک روند صعودی ، قیمت ها معمولاً Candlesticks ژاپنی را در منطقه باند بالا ایجاد می کنند (منطقه محدود شده توسط 2 باند استراتژی فرار Bollinger Bands بالا و وسط).

این SMA20 (قیمت بسته شدن میانگین 20 Candlesticks ) – نارنجی است. برعکس ، در یک روند نزولی ، قیمت Candlesticks ژاپنی را در منطقه باند پایین تر ایجاد می کند (منطقه محدود شده توسط 2 باند پایین و میانی). در استراتژی تجارت الکترونیک به یاد داشته باشید به دست آوردن مشتری جدید چندین برابر از نگهداشتن مشتریهای موجود گران تمام میشود. این کمیت معیار مهم و نهایی حفظ مشتری است و بیانگر این است که هر مشتری در طی تمام عمر خرید از فروشگاه شما برایتان باارزش است. در ظاهر این امر ممکن است بحث برانگیز به نظر برسد اما لازم است که کاوشهای عمیقتری انجام دهید. آموزش، یک آیتم مهم در بودجه فروش است و ارائهدهندگان آموزشفروش متنوعی وجود دارند که مهارتهای مذاکره را به عنوان بخشی از برنامههای خود در نظر میگیرند.

وقتی بر تعداد آمد و شدها نگاهی بیندازید ممکن است بپرسید که چرا باید بیش از ۸% از بودجه بازاریابی خود را به نگهداری و حفظ اختصاص دهید. یکی از دلیلهایی که باعث میشود شرکتها، مدیران و کارکنان به ماندن در اقیانوسهای سرخ وابسته شوند، فرار کردن از واقعیتها است.

و ـ دولت موظف است ضمن ایجاد همسویی قوانین و مقررات بخش تجاری كشور با قوانین و مقررات اتحادیههای منطقهای و بینالمللی از جمله سازمان تجارت جهانی، نسبت به آمادهسازی و توانمندسازی اركان اقتصادی كشور برای عضویت در سازمان توسعه تجارت جهانی (WTO) اقدام قانونی نماید. به عبارت دیگر استقرار تجارت الکترونیک نباید صرفا به عنوان یک مد در بین سازمانها معرفی شود. به هنگام حرکت در اقیانوس سرخ، هر اقدام تازه به منابع و تلاش فراوانی نیاز دارد.

در حالی که بازاریابی با درک مخاطب هدف و توسعه استراتژیهایی برای خدمت به آن سروکار دارد، تبلیغات بر دستیابی به آن با ارتباطات متقاعدکننده تمرکز دارد. چهارچوبی که به آن نیاز دارید درک و فهمی درست از معیارهای فعلی شماست. نرخ تکرار مشتری برای فروشگاه شما درصد پایه مشتری شماست که به خرید دوباره از شما برمیگردد.

اکنون که ما چهارچوب محکمی برای ایجاد استراتژی نگهداری خود به دست آوردهایم لازم است که تصمیم بگیریم باید چه مقدار تمرکز بر روی نگهداری داشته باشیم. در این مقاله بیان جامعی از تعریف استراتژی چیست (What is Strategy) از درون متون علمی گردآوری کردم تا بتوان با مطالعه و تأویل آنها، دید عمیق تری از این واژه کسب کرده و به تبع بتوانیم کاربست درست ­تری از آن را در برنامه­ ریزی و مدیریت سازمان اعمال نمائیم. اگر بیرونی ها در این راستا خواهان انجام کار و خدمتی هستند، باید صادقانه و استوار در مسیر تغییر راهبردها و سیاست هایی گام بردارند که تاکنون ناکارآیی خود را در محو فقر نشان داده اند.

این سیرک نشان داد که اگر صنعت سیرک پابهپای پیشرفتها قدم بردارد، هنوز هم میتواند در بازار سرگرمی جای خود را محفوظ نگه دارد. این فرآیند، به خصوص برای شهرهایی از جهان که بیشترین جمعیت را در خود جای داده است، شامل تبدیل و تغییر مکانهای انسانی میشود. Scalping را میتوان به عنوان زیر شاخه مجموعه معاملات روزانه در نظر گرفت، با این تفاوت که معاملات اسکالپینگ، گاهی اوقات ممکن است در بازه زمانی کمتر از دقیقه نیز بسته شوند. کوین بیس برای هر کسی که میخواهد در بیت کوین شروع به کار کند یک معامله ویژه ترتیب داده است تا ۱۰ دلار رایگان در آن دریافت کند. وقتی شما بیشتر بر روی استراتژی تجارت الکترونیک حفظ و نگهداری تمرکز میکنید متوجه خواهید شد که میزان درآمد شما از مشتریهای تکراری در حال بالا رفتن است.

هنگامی که قیمت از باند پایین Bollinger Bands منحرف شد و منطقه پشتیبانی را لمس کرد ، یک سفارش UP را باز کنید . مثل بازی شطرنج که شرایط بازی تحت قواعد كاملاً مشخصی قرار دارد. سازمان هدف، گیج و بی هدف به سوی پایانی نامعلوم گام برمی دارد. این موضوع را میتوان به تلاشهای یادگیری نسبت داد.

شما با هشتگ زدن در واقع محتوایتان را برچسب میزنید و یک پست را با یک موضوع خاص، ارتباط میدهید. در واقع شرکت گوگل استراتژی تمرکز را در محصولاتش دنبال نمی­کرد. مغازههای اینترنتی هفت روز هفته و ۲۴ ساعته شبانه روز باز بوده و امکان خرید از آنها درهر لحظه از زمان وجود دارد این نکته که در تجارت الکترونیک به قانون ۷/۲۴ مشهور است سبب افزایش خرید مشتریان و افزایش درآمد شرکت می شود. وقتی قیمت به باند میانی (SMA20) نزدیک می شود ، تمایل دارد پایین بیاید.

هنگامی که قیمت از باند بالایی Bollinger Bands منحرف شد و منطقه مقاومت را لمس کرد ، سفارش DOWN را باز کنید . نمی توان فرد یا سازمانی را متصور شد که بدون داشتن هدفهایی روشن به موفقیتهایی دست یافته باشد. در این طراحی، بدون رعایت تناظر زمانی در انجام تعهدات توسط طرفین از یک سو اقدامات ایران مقدم بر انجام تعهدات طرف مقابل است و ابتدا باید ایران تعهدات خود را کامل انجام دهد تا نوبت اقدامات و اجرای تعهدات طرف مقابل برسد و از سوی دیگر، بر اقدامات ایران انواع نظارتها و راستیآزماییها خواهد شد ولی متأسفانه با کمال تعجب برای نظارت بر انجام تعهدات طرف مقابل هیچ ناظری در نظر گرفته نشده است.

علاوه بر استفاده در مواقع قیمت ، از Bollinger Bands نیز استفاده می شود که قیمت از روندی پیروی می کند. با سیگنالهایی که این شاخص به شما می دهد ، می توانید عملکرد قیمت را در کوتاه مدت و متوسط بسیار دقیق پیش بینی کنید. هنگامی که قیمت از زیر Bollinger Bands پایین آمد و RSI در منطقه فروش بیش از حد قرار گرفت ، سفارش UP را باز کنید . توئیتهای خود را با شیوههای نگارش مختلف و جلوههای موضوعی متنوع به اشتراک بگذارید و سپس با بررسی معیارهایی مانند تعداد لایک، منشن و ری توئیت تشخیص دهید که کدام سبک میتواند توجه بیشتری را به سمت خود جلب نماید.

این واژه سپس از طریق ایران به فرهنگ یونانی و رومی (تکتیکوز) و از آنجا به فرهنگ غرب و اروپا و ادبیات مرسوم نظامی دنیا بهصورت واژهٔ تاکتیک راه یافته است. وقتی شما بر روی تجارت مرجوعی تمرکز بیشتری میکنید، مشتریان شما به خرید بیشتر از شما مبادرت خواهند کرد. در این مقاله ، من ساده ترین و موثرترین استراتژی ها را برای استفاده از نشانگر Bollinger Bands شما نشان می دهم. آنها دو دلیل برای رد درخواست فرد ژاپنی از خود نشان دادند. برای اندازهگیری RCR فعلی تعداد مشتریهای تکراری را به دست آورید و آن را بر تعداد کل مشتریهای منحصر به فرد تقسیم کنید.

مطمئن باشید که این عدد را بر تعداد مشتریهای منحصر به فرد تقسیم میکنید نه بر تعداد سفارشات. ۹۶درصد انتظار داشتند که ارزش چنین عملیاتی بسیار بالاتر باشد. همانطور که نمیتوان انتظار داشت به دست آوردن هر مشتری خود به خود صورت بگیرد در مورد حفظ و نگه داری هم نباید چنین انتظاری داشت شما برای استراتژیهای به دستاوری و کسب هزینههای زیادی را برای استراتژی محتوا، بازاریابی پست الکترونیکی، جستجوی بهینهسازی برنامه و هدف­گیری مجدد صرف میکنید.

این شاخصی است که در بسیاری از استراتژیهای معاملات با سبکهای مختلف تجاری به کار رفته است. میزان و شکل ثروت هایی که می آفرینند، به غایت متفاوت است. تعداد کل سفارشات بر تعداد مشتریان منحصر به فردی که دارید تقسیم میشود و نتیجه به دست آمده برابر با فراوانی خرید شما خواهد بود.

هنگامی که قیمت از باند بالای باند Bollinger Bands شکسته می شود ، یک سفارش UP را باز کنید . این همچنین یک استراتژی معاملاتی بسیار موثر در هنگام استفاده از Bollinger Bands به عنوان یک نقطه ورود و شاخص RSI در یافتن محدوده قیمت تنظیم شده است. این معیار میزان میانگین دفعاتی است استراتژی فرار Bollinger Bands که مشتری در یک دوره زمانی معین از شما خرید خواهد کرد.

فیلتر اندیکاتور بولینگر باند (Bollinger Bands)

اندیکاتور بولینگر باند

در دوره آموزش و فیلتر دوره بولینگر باند راهنمای جامعی در مورد نحوه معامله با باندهای بولینگر ارائه خواهیم داد. در این دوره به فیلتر فشردگی باندها، فیلتر برخورد نمودار قیمت و کندل به باند پایین و بالا بولینگر باند، کراس نمودار قیمت با باند بولینگر در بورسیکار خواهیم پرداخت.

ما توضیح خواهیم داد که باندها چیست و چگونه از آنها استفاده و تفسیر کنیم. لطفا دوره فیلتر اندیکاتور بولینگر باند (Bollinger Bands) را تا پایان با ما همراه باشید.

بولینگر باند چیست؟

جان بولینگر، خالق باندهای بولینگر، آنها را به عنوان “ابزار تحلیل تکنیکال، نوعی نوار یا پاکت تجاری” تعریف می کند.

باندهای بولینگر از یک اندازه گیری آماری به نام انحراف استاندارد استفاده می کنند تا تعیین کنند که باندی از سطوح حمایت یا مقاومت احتمالی در کجا قرار دارد. این یک استفاده خاص از یک مفهوم گسترده تر است که به عنوان کانال نوسانات شناخته می شود.

یک کانال نوسان خطوط را در بالا و پایین معیار مرکزی قیمت ترسیم می کند. این خطوط، که به عنوان پاکت یا نوار نیز شناخته می شوند، بر اساس میزان نوسان بازار، باز یا منقبض می شوند. نوسانات بازار را اندازه گیری می کند و اطلاعات مفید زیادی از جمله:

  • ادامه یا معکوس روند
  • دوره های ادغام بازار
  • دوره های نوسانات بزرگ آتی
  • بالا یا پایین های احتمالی بازار و اهداف بالقوه قیمت

Bollinger Bands از سه باند تشکیل شده است استراتژی فرار Bollinger Bands که حول یک میانگین متحرک ساده متمرکز (SMA) با مقدار پیش‌فرض 20 می‌چرخند که در 85٪ مواقع، قیمت در محدوده‌های پیش‌فرض زیر نگهداری می‌شود.

برای دریافت آموزش و فیلتر الگوی کندل پوشا لطفا کلیک کنید.

فیلتر-اندیکاتور-بولینگرباند-بورسیکار

فیلتر-اندیکاتور-بولینگرباند-بورسیکار

تفسیر باندهای بولینگر و نحوه کار آنها

اساسی ترین تفسیر از اندیکاتور بولینگر باند این است که قیمت افزونه و کمینه خرید و فروش را نشان می دهند. بیایید سه نکته کلیدی در مورد باندهای بولینگر را خلاصه کنیم:

  • نوار بالایی سطحی را نشان می دهد که از نظر آماری بالا یا گران است
  • باند پایین سطحی را نشان می دهد که از نظر آماری پایین یا ارزان است
  • پهنای باند بولینگر با نوسانات بازار ارتباط دارد

این بدین دلیل است که انحراف استاندارد با افزایش دامنه قیمت و کاهش در محدوده های باریک معاملاتی افزایش می یابد.

  • در بازار بی ثبات تر، باندهای بولینگر گسترش می یابد
  • در بازاری با نوسان کمتر، باندها باریک می شوند

برای دریافت آموزش و فیلتر اندیکاتور استوکاستیک لطفا کلیک کنید.

تنظیمات اندیکاتور بولینگرباند

Bollinger Bands دارای یک تنظیم پیش فرض به عنوان (20،2) است. با افزایش نوسانات بازار، باندها از SMA متوسط ​​فاصله خواهند یافت. برعکس، با کاهش نوسان قیمت بازار، نوارهای بیرونی باریک خواهند شد. هنگام استفاده از باندهای معاملاتی، نزدیک شدن به لبه های باند است که باید برای ما جالب باشد.

برای یک معامله گر تحلیلگر فنی، معامله در نزدیکی باندهای بیرونی عنصر اطمینان از وجود مقاومت (مرز بالایی) یا حمایت (مرز پایین) را فراهم می کند، اما این به تنهایی سیگنال خرید استراتژی فرار Bollinger Bands یا فروش مربوطه را ارائه نمی دهد. تنها چیزی که تعیین می کند این است که قیمت ها به صورت نسبی بالا یا پایین هستند. این امر با فیلتر اندیکاتور بولینگر باند بسیار ساده است.

با توجه به این اطلاعات، یک معامله‌گر می‌تواند با استفاده از اندیکاتورها وارد معامله خرید یا فروش شود تا تشخیص خود را تأیید کند. باندهای معاملاتی خطوطی هستند که حول قیمت رسم می شوند تا چیزی را تشکیل دهند که “پاکت” نامیده می شود. به یاد داشته باشید که عمل قیمت ها در نزدیکی لبه های چنین پاکتی چیزی است که ما به آن علاقه خاصی داریم.

نوسانگیری در اندیکاتور بولینگرباند

فیلتر اندیکاتور بولینگر باند می توان تقریباً برای هر بازاری اعمال کرد. برای همه بازارها و مسائل، دوره محاسبه باند بولینگر 20 روزه نقطه شروع خوبی است و معامله گران تنها زمانی باید از آن دور شوند که شرایط آنها را مجبور به انجام این کار کند.

همانطور که تعداد دوره های مربوطه را طولانی می کنید، باید تعداد انحرافات استاندارد را افزایش دهید. در 50 دوره، دو و نیم انحراف معیار انتخاب خوبی است، در حالی که در 10 دوره. یک و نیم کار را به خوبی انجام می دهند.

تحلیل و تجزیه بنیادی (فاندمنتال) و معیار های آن

تحلیل بنیادی و یا فاندمنتال ارز دیجیتال شامل بررسی عمیق اطلاعات موجود در مورد یک دارایی مالی است. هدف از تحلیل بنیادی این است که به این نتیجه برسید که ارزش دارایی شما چقدر است؟ بعد از تحلیل و بررسی، می توانید از بینش های خود برای اطلاع از موقعیت های معاملاتی خود استفاده کنید. معامله دارایی ها به اندازه نوسانات ارزهای رمزنگاری شده به مهارت خاصی نیاز دارد. داشتن استراتژی، درک دنیای وسیع معاملات و تسلط بر تجزیه و تحلیل فنی، می تواند به عنوان راه حلی برای انجام معاملات باشد. وقتی صحبت از تحلیل تکنیکال می شود، می توان از برخی تخصص ها در بازارهای مالی قدیمی استفاده کرد. بسیاری از معامله گران ارزهای دیجیتال از همان شاخص های فنی استفاده می کنند که در معاملات فارکس، سهام و کالا وجود دارد. ابزارهایی مانند RSI ،MACD و Bollinger Bands به دنبال پیش بینی رفتار بازار بدون در نظر گرفتن دارایی مورد معامله هستند. به این ترتیب، این ابزارهای تجزیه و تحلیل فنی در فضای رمزنگاری نیز بسیار محبوب هستند.

تحلیل بنیادی (FA) چیست؟

تجزیه و تحلیل بنیادی و یا فاندمنتال روشی است که توسط سرمایه گذاران برای تعیین “ارزش ذاتی” یک دارایی یا شرکت های بزرگ مورد استفاده قرار می گیرد. هدف اصلی تحلیل بنیادی تعیین این است که دارایی یا مشاغل مزبور بیش از حد ارزش گذاری شده یا کم ارزش هستند. سپس معامله گران می توانند از این اطلاعات برای ورود یا خروج استراتژیک موقعیت های معاملاتی استفاده کنند.

البته این نکته را در نظر داشته باشید که علم دقیق و مشخصی برای معامله کردن در بازارهای مالی از جمله بورس، سهام و بازار ارز دیجیتال وجود ندارد که اگر چنین استراتژی دقیقی وجود داشت، قطعا تاکنون بازیگران وال استریت توانسته بودند فرمول های دقیق برای خرید و فروش بیت کوین یا هر ارز دیجیتال دیگری را داشته باشند. آن دسته از افرادی که تحلیل بنیادی یا فاندامنتال انجام می دهند نیاز به داشتن یک سری ابزار و روش های تحلیل فاندامنتال به جای فرمول های دقیق دارند. کاربران تحلیل تکنیکال می توانند روند قیمت آینده را براساس عملکرد گذشته دارایی ها پیش بینی کنند. این کار را با استفاده از الگوهای شمعدانی و شاخص های اساسی بدست می آورند.

تحلیلگران بنیادی عموماً به معیارهای معامله نگاه می کنند تا ارزش واقعی شاخص های مورد استفاده که شامل سود هر سهم، یا نسبت قیمت به درآمد است.

در ادامه به بررسی برخی معیارهای تحلیل بنیادی ارز دیجیتال می پردازیم که از جمله این معیارها می توان به معیارهای درون زنجیره ای و تعداد تراکنش ها اشاره کرد. برای آشنایی بیشتر با این معیارها ادامه مقاله را با ما همراه باشید.

معیارهای درون زنجیره ای

ابزارهای درون زنجیره ی معیارهایی هستند که با ارائه داده های ایجاد شده توسط بلاک چین قابل مشاهده هستند. ما می توانیم خودمان با اجرای یک گره برای شبکه مورد نظر و سپس صادر کردن داده ها این کار را انجام دهیم، اما این کار می تواند وقت گیر و هزینه بر باشد. به خصوص اگر ما فقط سرمایه گذاری را در نظر داریم و نمی خواهیم زمان یا منابع خود را در این کار هدر دهیم.

یک راه حل ساده تر این است که اطلاعات را از وب سایت ها یا API هایی که به طور خاص برای اطلاع از تصمیمات سرمایه گذاری طراحی شده اند، کسب کنید. برای مثال، تحلیل درون زنجیره ای COINMARKET CAP از بیت کوین اطلاعات بیشماری را در اختیار ما قرار می دهد. منابع اضافی شامل نمودارهای داده Coinmetrics یا گزارش پروژه Binance Research است.

تعداد تراکنش ها

تعداد تراکنش ها معیار خوبی برای انجام فعالیت در یک شبکه است. اما باید یک نکته را در مورد این معیار در نظر گرفت که ممکن است در مورد آدرس های فعال، یک طرف برای افزایش فعالیت های زنجیره ای، به انتقال پول بین کیف پول خود بپردازد.

حجم معامله

حجم معامله نباید با تعداد تراکنش اشتباه گرفته شود، حجم معامله به ما می گوید که چقدر حجم ارز در یک دوره معامله شده است. به عنوان مثال، اگر در مجموع ده معامله اتریوم، به ارزش هر کدام 50 دالر در همان روز ارسال شود، می گوییم حجم معاملات روزانه 500 دالر بود. ما می توانیم آن را با ارز فیات مانند USD اندازه گیری کنیم، یا می توانیم آن را در واحد اصلی پروتکل اتریوم اندازه گیری کنیم.

آدرس های فعال

آدرس های فعال آدرس های بلاک چین هستند که در یک دوره معین فعال هستند. رویکردهای محاسبه این امر متفاوت است اما یک روش رایج این است که فرستنده و گیرنده هر تراکنش را در دوره های معین (به عنوان مثال، روزها، هفته ها یا ماه ها) شمارش کنیم. برخی همچنین تعداد آدرس های منحصر به فرد را به صورت تجمعی مورد بررسی قرار می دهند، به این معنی که آنها کل آدرس را در طول زمان ردیابی می کنند.

هزینه های پرداخت شده

شاید برای برخی از دارایی های رمزنگاری شده، هزینه های پرداخت شده می تواند در مورد تقاضای فضای بلوک به ما اطلاعاتی بدهد. ما می توانیم آنها را به عنوان یک پیشنهاد در حراج در نظر بگیریم: کاربران با یکدیگر رقابت کرده تا معاملات آنها به موقع ثبت شود. کسانی که مزایده بیشتری را انجام می دهند، معاملات خود را زودتر تأیید (استخراج) می کنند، در حالی که پیشنهاد دهندگان پایین تر باید منتظر بمانند.

برای ارزهای رمزنگاری شده با کاهش برنامه های منتشر شده، این یک معیار جالب برای مطالعه است. بلاکچین های اثبات کار پاداش بلاک ارائه می دهند. در برخی موارد، از پاداش بلوک و هزینه های معامله تشکیل شده است. پاداش بلاک به صورت دوره ای کاهش می یابد (در مواردی مانند نصف شدن بیت کوین).

از آنجا که هزینه استخراج به مرور زمان افزایش می یابد، پاداش بلوک به آرامی کاهش می یابد. منطقی است که هزینه معاملات باید افزایش یابد. در غیر این صورت، استخراج کنندگان با ضرر کار کرده و شروع به قطع شبکه می کنند. این کار تاثیر منفی بر روی امنیت معیارهای درون زنجیره ای دارد.

هش ریت و حجم استیک شده

بلاک چین ها امروزه از الگوریتم های اجماع متفاوتی استفاده می کنند که هر یک مکانیزم های خاص خود را دارند. با توجه به اینکه این ها نقش مهمی در ایمن سازی شبکه دارند، استفاده از این داده ها می تواند نقش مهمی در تجزیه و تحلیل داشته باشد.

نرخ هش یا همان هش ریت به عنوان معیاری برای کیفیت شبکه در ارزهای رمزنگاری شده اثبات کار استفاده می شود. هرچه نرخ هش بیشتر باشد، احتمال انجام حمله 51% در شبکه بلاکچین دشوارتر است.

عواملی که می توانند هزینه های کلی استخراج را تحت تأثیر قرار دهند شامل قیمت فعلی دارایی، تعداد معاملات پردازش شده و هزینه های پرداخت شده است. البته، هزینه های مستقیم استخراج (برق، قدرت محاسبه) نیز می تواند اثرگذار باشد.

معیارهای پروژه

در مورد معیارهای زنجیره ای با داده های قابل مشاهده بلاک چین، معیارهای پروژه شامل یک رویکرد کیفی است که به عواملی مانند عملکرد تیم (در صورت وجود) و وایپ پیپر توجه می کند.

وایت پیپر

توصیه می شود قبل از سرمایه گذاری، وایت پیپر هر پروژه ای را مطالعه کنید، وایت پیپر سندی است که به ما یک نمای کلی از پروژه ارزهای رمزنگاری شده می دهد. یک وایت پیپر خوب باید اهداف شبکه را مشخص کند و در حالت ایده آل به ما بینشی در مورد موارد زیر ارائه دهد:

  • تکنولوژی کاربردی
  • موارد استفاده مورد نظر برای رسیدگی به آن
  • نقشه راه برای ارتقاء و ویژگی های جدید
  • طرح عرضه و توزیع سکه یا توکن

تیم پشتیبانی

اگر یک تیم خاص در پشت شبکه ارزهای رمزنگاری شده وجود داشته باشد، سوابق اعضای آن می تواند نشان دهد که آیا این تیم مهارت های لازم را برای به ثمر رساندن پروژه دارد یا خیر. آیا اعضا قبلاً در این صنعت موفق عمل کرده اند؟ آیا تخصص آنها برای رسیدن به مراحل پیش بینی شده آنها کافی است؟ آیا آنها در پروژه های مشکوک یا کلاهبرداری مشارکت داشته اند؟

در صورتی که تیمی وجود نداشته باشد، باید در مورد اینکه جامعه توسعه دهندگان چگونه است، بررسی کرد. در صورتی که پروژه دارای GitHub عمومی است، بررسی کنید که چه تعداد مشارکت کننده وجود دارد و چقدر فعالیت وجود دارد.

بررسی رقبا

یک وایت پیپر قوی باید به ما کاربردهای یک ارز دیجیتال و ویژگی های آن را نشان دهد. در این مرحله، شناسایی پروژه هایی که با آنها رقابت می کند و همچنین زیرساخت های قدیمی که به دنبال جایگزینی آن است مهم است. در حالت ایده آل، تجزیه و تحلیل بنیادی این موارد باید به همان اندازه دقیق باشد. ممکن است یک دارایی به خودی خود جذاب به نظر برسد، اما همان شاخص هایی که در دارایی های رمزنگاری مشابه اعمال می شود، می تواند نشان دهد که دارایی ما ضعیف تر از سایرین است.

توکنیزه و توزیع اولیه

برخی از پروژه ها به عنوان یک راه حل یک مشکل، توکن ایجاد می کنند. به این معنا که پروژه به تنهایی قابل اجرا نیست، اما نشانه مربوط به آن ممکن است در این زمینه کاربرد چندانی نداشته باشد. به این ترتیب، مهم است که تعیین کنیم آیا این توکن از کاربرد واقعی برخوردار است یا خیر و به طور کلی، آیا این ابزار چیزی است که بازار وسیع آن را تشخیص می دهد و چقدر به احتمال زیاد به این ابزار ارزش می بخشد.

یکی دیگر از عوامل مهم در این زمینه نحوه توزیع وجوه در ابتدا است. آیا از طریق ICO یا از طریق IEO بوده است یا کاربران می توانند با استخراج از آن استفاده کنند؟ در مورد مورد اول، وایت پیپر باید مشخص کند که چه مقدار برای بنیانگذاران و تیم نگهداری می شود و چه مقدار در دسترس سرمایه گذاران است. در مورد مورد دوم، ما می توانیم به شواهدی مبنی بر پیشرفت سازنده دارایی نگاه کنیم.

تمرکز بر توزیع ممکن است به ما در مورد هر گونه ریسک موجود کمک کند. به عنوان مثال، اگر اکثریت قریب به اتفاق عرضه شده فقط متعلق به تعداد کمی از طرفین باشد ممکن است به این نتیجه برسیم که این یک سرمایه گذاری خطرناک است زیرا این طرفین در نهایت می توانند بازار را دستکاری کنند.

معیارهای مالی

اطلاعات مربوط به نحوه معامله دارایی در حال حاضر و آنچه قبلاً در آن معامله می شد، نقدینگی و غیره همه می توانند در تجزیه و تحلیل اساسی مفید باشند. با این حال، معیارهای جالب دیگری که ممکن است در این دسته قرار گیرند، معیارهایی هستند که به مسائل اقتصادی و انگیزه های پروتکل دارایی رمزنگاری شده مربوط می شوند.

ارزش بازار

ارزش بازار با ضرب عرضه در گردش با قیمت فعلی محاسبه می شود. در اصل، این هزینه فرضی را برای خرید هر واحد در دسترس دارایی رمزنگاری نشان می دهد. سرمایه بازار به خودی خود می تواند گمراه کننده باشد. از نظر تئوری، صدور یک توکن بی فایده با عرضه ده میلیون واحد آسان خواهد بود. اگر تنها یکی از این توکن ها با 1 دالر معامله شود، ارزش بازار 10 میلیون دالر خواهد بود.

با این وجود، ارزش بازار به طور گسترده ای برای تعیین پتانسیل رشد شبکه ها مورد استفاده قرار می گیرد. برخی از سرمایه گذاران ارزهای دیجیتال احتمال رشد ارزهای دیجیتالی که ارزش بازار پایینی دارند در مقایسه با رمز ارزهای با ارزش بازار زیاد، بیشتر می دانند. برخی دیگر معتقدند که ارزهای دیجیتالی دارای ارزش بازار بالا، دارای اثرات قوی تری در شبکه هستند، بنابراین شانس بیشتری نسبت به ارزهای دیجیتالی با ارزش بازار کم دارند.

نقدینگی و حجم

نقدینگی معیاری است برای سهولت خرید یا فروش دارایی. نقدینگی دارایی هایی هستند که هیچ گونه مشکلی برای خرید و فروش آن وجود ندارد. در واقع بازار نقدینگی بازار رقابتی است که مملو از درخواست ها و پیشنهادات است (که منجر به گسترش محدودتر پیشنهادات درخواست می شود).

مشکلی که ممکن است در بازارهای غیر نقدینگی با آن استراتژی فرار Bollinger Bands روبرو شویم این است که نمی توانیم دارایی های خود را با قیمت “عادلانه” بفروشیم. در واقع نشان دهنده این است که هیچ خریداری مایل به انجام معامله نیست و دو گزینه برای ما باقی می ماند: درخواست را پایین بیاورید یا منتظر افزایش نقدینگی باشید.

حجم معاملات شاخصی است که می تواند به ما در تعیین نقدینگی کمک کند. می توان آن را به چند روش اندازه گیری کرد و نشان می دهد که چقدر ارزش در یک بازه زمانی معامله شده است. به طور معمول، نمودارها حجم معاملات روزانه را نشان می دهند. آشنایی با نقدینگی می تواند در زمینه تحلیل بنیادی مفید باشد.

اختلاف تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال چیست؟

تجزیه و تحلیل بنیادی بر اساس پارامترهای شرکت است. از سوی دیگر، تجزیه و تحلیل تکنیکال فقط تغییرات قیمتها و داده های قیمتهای گذشته را در نظر می گیرد.

سرمایه گذاران تجزیه و تحلیل را بر روی نمودار انجام می دهند. هدف از تجزیه و تحلیل تکنیکال، ایجاد فرضیه هایی بر اساس شاخص های قیمت گذشته سهام است. تحلیلگران تکنیکال به داده ها و بنیادهای شرکت اعتماد ندارند. آنها نمودارها مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهند و در تلاش هستند که الگوهایی برای شناخت شرایط بازار پیدا کنند.

در نگاه اول، تجزیه و تحلیل تکنیکال ممکن است غیر منطقی به نظر برسد. با این حال، ارتباط روانشناختی قوی بین تغییرات قیمت و روانشناسی شرکت کنندگان در بازار وجود دارد. از آنجا که قیمت سهام بر اساس عرضه (تقاضا) و تقاضا (خرید) تعیین می شود، نقاط عطف قیمت سهام به احتمال زیاد بر نگرش فعالان بازار تأثیر می گذارد.

در تحلیل تکنیکال برای بررسی شرایط بازار از ابزارهای مختلفی استفاده می شود که شامل موارد زیر است:

  • خطوط روند یا ترند
  • کانال ها
  • نوسان
  • اندیکاتور ها
  • الگوهای شمع یا کندل
  • اندیکاتورها
  • اسلاتورها
  • حجم معاملات

هر یک از این شاخص ها، معنای متفاوتی داشته و برای بررسی شرایط خاصی مورد استفاده قرار می گیرند.

نتیجه گیری

در این مقاله متوجه شدیم که تحلیل بخشی از بازار سرمایه محسوب می شود که بدون آن نمی توان وارد بازار سرمایه شد. از طریق تحلیل می توان دید بهتری برای خرید و فروش ارز دیجیتال داشت. به صورت کلی دو روش برای تحلیل بازار ارزهای دیجیتال وجود دارد و هر یک از این روش ها مکمل روش دیگری است. برای تحلیل های بلند مدت، نیاز به بررسی داده های کلان و تاثیرگذار است که تحت این شرایط نیاز به تحلیل فاندامنتال است. تحلیل فاندامنتال به بررسی شرایط کلی ارز های دیجیتال، آینده آن ها و آمار و ارقام پروژه ها می پردازد.

باندهای بولینگر در تحلیل تکنیکال

باندهای بولینگر در تحلیل تکنیکال

ساعد نیوز: جان بولینگر، خالق اندیکاتور بولینگرجان بولینگر (John Bollinger) متولد سال ۱۹۵۰ در ایالات متحده، کارشناس بازارهای مالی، تحلیلگر تکنیکال و خالق اندیکاتور باندهای بولینگر است. کتاب او با نام “بولینگر و باندهای بولینگر” در سال ۲۰۰۱ چاپ و به ۱۱ زبان مختلف دنیا ترجمه شده است.

به طور کلی باندهای بولینگر را می توان زیرمجموعه ای از میانگین های متحرک دانست. همان طور که احتمالا می دانید میانگین متحرک به معنای میانگینی از داده های اصلی (معمولا قیمت آخرین معامله در یک کندل) است که به صورت یک نمودار رسم می شود. مثلا اگر میانگین متحرک ۵۰ روزه مدِّ نظر باشد، هر نقطه از نمودار، بیانگر میانگین قیمت آخرین معامله ۵۰ روز گذشته آن نقطه می باشد. (توضیحات جامع در مورد میانگین های متحرک و نحوه استفاده از آن ها در کلوپ میلیونرها ارائه شده است.)

در واقع میانگین های متحرک از جمله باندهای بولینگر، ابزاری برای تعقیب روند هستند. از این ابزار نمی توان برای جلو زدن از بازار و پیش بینی قیمت ها استفاده کرد، بلکه این ابزار قیمت ها را تعقیب کرده و شروع یک روند را به ما اطلاع می دهند. پس به طور کلی میانگین های متحرک (از جمله باندهای بولینگر) در گروه اندیکاتورهای تأخیری و تأییدکننده قرار دارند.

نحوه باز کردن و تنظیم اندیکاتور باند های بولینگر در نرم افزار متا تریدر

طبق تصویر زیر ابتدا در تولبار بالای نرم افزار از منوی insert به indicators رفته و در قسمت trend گزینه bollinger bands را انتخاب می کنیم.

سپس پنجره ای به شکل زیر باز می شود که در قسمت period عدد دوره خط میانی یا میانگین متحرک را تعیین می کنیم که بطور پیش فرض ۲۰ می باشد و در قسمت deviations ضریب انحراف از معیار تعیین می شود که همانطور که گفته شد این ضریب بطور پیش فرض ۲ می باشد.

ساختار اندیکاتور باند های بولینگر

اندیکاتور بولینگر باند از ۳ خط تشکیل شده که در کنار نمودار قیمت به نمایش در می آیند.

  1. خط میانی (ml) : خط میانی یا mid line در اندیکاتور بولینگر یک میانگین متحرک ساده است.
  2. باند بالایی (ub) : باند بالایی یا upper band خطی است که دربالای میانگین متحرک تشکیل می شود و نشان از خرید افراطی است.
  3. باند پایینی (lb) : باند پایینی یا lower band خطی است که در پایین میانگین متحرک تشکیل می شود و نشان از فشار فروش است.

باند های بولینگر متناسب با ضریبی (بطور پیش فرض ۲) از انحراف معیار با خط میانی فاصله دارند که انحراف از معیار به معنی نحوه پراکندگی قیمت است و به نسبت میانگین متحرک محاسبه می شود یعنی:باندهای بولینگر که در بالا و پایین میانگین متحرک رسم می شوند در برگیرنده ی قیمت های نزدیک و اطراف میانگین متحرک هستند و در تنطیمات پیش فرض این اندیکاتور ۹۵% قیمت ها در محدوده باند های بولینگر ثبت می شوند.برای مثال اندیکاتور بولینگر باند را برای نماد فملی مشاهده می کنید.

میانگین متحرک پیش فرض برای اندیکاتور ۲۰ در نظر گرفته شده و ضریب پیش فرض انحراف از معیار نیز ۲ می باشد.هر چه عدد دوره میانگین متحرک کوچکتر باشد اندیکاتور حساس تر و پهنای باند نیز کمتر می شود و باند های بالایی و پایینی در نزدیکی کندل ها قرار می گیرند. در این صورت اندیکاتور سیگنال های بیشتری صادر می کند و درصد خطا و اشتباه آن نیز بالاتر می رود همچنین اگر دوره میانگین متحرک بسیار بزرگ تعیین شود فاصله باند ها و کندل ها زیاد می شود همچنین اندیکاتور در حساسیت پایینی قرار می گیرد و کمتر سیگنال صادر می کند و ممکن است موقعیت های خرید و فروش مناسب از دست برود.

ضریب انحراف معیار در برگیرنده قیمت ها می باشد برای مثال عدد ۲ که پیش فرض است بیش از ۹۰% قیمت ها را در بر می گیرد و اگر این ضریب ۳ در نظر گرفته شود بیش از ۹۸% قیمت ها در محدوده باند ها قرار می گیرد.

باندهای بولینگر به شما چه می گویند؟

باندهای بولینگر تکنیکی بسیار مشهور هستند. بسیاری از معامله گرها بر این باورند که هر چه حرکات قیمت به باند بالایی نزدیکتر باشد، بازار بیشتر در معرض بیش خرید (overbought) است، و هرچه حرکات قیمت به باند پایینی نزدیکتر باشد، بازار بیشتر در معرض بیش فروش (oversold) است.جان بولینگر 22 قانون برای استفاده از این باندها به عنوان یک سیستم معامله گری ارائه کرده است.

فشار (squeeze)

فشار، مفهوم اصلی باندهای بولینگر است.فشار به نزدیک شدن این باندها به یکدیگر و منقبض شدن میانگین متحرک گفته می شود. فشار، حاکی از دوره ای از معاملات با نوسان کم است که معامله گران آن را نشانه ای بالقوه از آینده ای با نوسان بالا می دانند که فرصت هایی برای معاملات فراهم می کند.از دیگر سو، هر چه باندها از هم دورتر شوند، احتمالا از شدت نوسانات کم شده و احتمال خروج معامله گر از معامله بیشتر می شود. با این حال، این شرایط سیگنال های معاملاتی نیستند. این باندها مشخص نمی کنند که زمان این تغییرات چه وقت فرا می رسد و قیمت ممکن است به چه سمتی حرکت کند.

شکست ها (breakouts)

تقریبا 90 درصد عملکرد قیمت (price action) بین دو باند صورت می پذیرد. هر شکستی بالا یا پایین باندها یک اتفاق مهم تلقی می شود. شکست، یک سیگنال معاملاتی نیست.اشتباه اکثر افراد این است که می پندارند شکست و عبور قیمت از یکی از باندها سیگنالی برای خرید یا فروش است. شکست ها هیچ نشانه ای دال بر مسیر یا اندازه حرکت قیمت در آینده نیستند.

محدودیت های باندهای بولینگر

باندهای بولینگر یک سیستم معاملاتی مستقل نیستند.آنها فقط اندیکاتوری را شکل می دهند که طراحی شده تا به معامله گران اطلاعاتی در مورد نوسانات قیمت ارائه کند. پیشنهاد جان بولینگر استفاده از این ابزار به همراه دو یا سه اندیکاتور غیروابسته است که سیگنال های مستقیم تری از بازار ارائه می کنند.به عقیده بولینگر، در تحلیل بازار باید از اندیکاتورهای متفاوت براساس انواع مختلف داده استفاده شود. برخی از تکنیک های تکنیکال مورد علاقه او، استفاده از اندیکاتور MACD، اندیکاتور on-balance volume، و شاخص قدرت نسبی (RSI) هستند.از آنجا که باندهای بولینگر از یک میانگین متحرک ساده محاسبه می شوند، به داده های قدیمی تر قیمت وزنی مشابه داده های جدیدتر می دهند، به این معنا که اطلاعات جدید ممکن است به خاطر داده های قدیمی تر اهمیت خود را از دست بدهند.

علاوه بر این، استفاده از میانگین متحرک ساده 20 روزه و دو انحراف معیار تا حدی اختیاری است و ممکن است در هر موقعیتی و برای همه نتیجه مطلوب نداشته باشد. معامله گران باید بر این اساس فرضیات خود را در مورد میانگین متحرک ساده و انحراف معیار تطبیق دهند و بر آنها نظارت داشته باشند.

استراتژی های موجود در اندیکاتور باند بولینگر

  • استراتژی حمایت و مقاومت : باندهای بالا و پایین را به عنوان حمایت و مقاومت و هدف قیمتی در نظر می گیریم. در صورت شکسته شدن باند توسط قیمت سهام، بهتر است از این روش استفاده کنیم.
  • استراتژی ادامه روند پر قدرت
  • استراتژی پهنای باندهای بولینگر: استراتژی پهنای باند به تنهایی می تواند سیگنال های معاملاتی مناسبی را ایجاد نماید.

bollinger bands از سه بخش تاثیر میپذیرد:

مراحل محاسبه در bollinger bands:

  1. محاسبه میانگین متحرک ساده: میانگین متحرک ۲۰ روزه می تواند متوسط قیمت های بسته شده ۲۰ روز اول را به عنوان اولین نقطه داده در نمودار ارائه کند.
  2. بدست آوردن انحراف معیار: انحراف معیار بیانگر نحوه پخش شدگی ارقام نسبت به مقدار میانگین می باشد.
  3. محاسبه باندها: برای محاسبه باندها باید از یک فرمول به شرح ذیل استفاده کنید: مقدار را از تک تک نقاط در SMA کم و جمع (انحراف معیار *۲) = فرمول

شکست در باند بولینگر

شکست در باند بولینگر پس از یک دوره تثبیت ، به وجود می آید و زمانی صورت می گیرد که قیمت به محدوده خارج از باند نزدیک می شود.شکل زیر نمونه ای از شکست باند بولینگر را به خوبی نشان می دهد.

نکته مهمی که در صورت شکسته شدن باند بولینگر باید در نظر گرفت این است که ، در صورت شکسته شدن باند توسط قیمت سهم ، برای اطمینان بیشتر از اینکه روند سهم چگونه می خواهد پیش برود ،بهتر است که از خطوط حمایت و مقاومت استفاده می کنیم.به شکل زیر که نمونه ای از یک روند صعودی قیمتی قوی می باشد توجه کنید. همان طور که مشخص روند صعودی است و قیمت تمایل به افزایش یافتن دارد . و در همین قسمت ، خط میانگین متحرک به عنوان خط حمایتی در نظر گرفته شده است.

استراتژی کف دو قلو و باند بولینگر

این نوع استراتژی باند بولینگر معمولی شامل کف دوقلو است. کف اولیه حجم قابل توجه و پولبک شارپ قیمتی دارد و به کندل حداقل قیمت خارج از باند نزدیک می شود. این نوع حرکات معمولا “رالی خودکار” نامیده می شود. حداکثر قیمت رالی خودکار تمایل دارد به اولین سطح مقاومت برسد که این اتفاق قبل از بالاتر رفتن قیمت سهام اتفاق می افتد.

بعد از شروع رالی، قیمت در تلاش است تا پایین ترین قیمت اخیر را بازآزمایی کند که برای آزمایش میزان قدرت فشار خرید می باشد و در پایین ترین سطح قرار گرفته است. بسیاری از تکنسین های باند بولینگر برای بازبینی قیمت، داخل باند پایین را بررسی می کنند. این نشان می دهد که فشار پایین در سهام کاهش یافته و نقش از فروشندگان به خریداران تغییر یافته است. همچنین بایستی به حجم توجه شود؛ علاوه بر این بایستی به محو شدن سریع و خودکار آن توجه کنید. در زیر مثالی از کف دوقلو که خارج از باند پایینی بولینگر قرار دارد و یک رالی خودکار را به وجود آورده است. موضوع مورد بحث مربوط به سهام FSLR در ۳۰ ژوئن ۲۰۱۱ می باشد. سهام با کاهش ۴۰ درصدی با آخرین میزان نوسانات مواجه شد. کندل استیک، خارج از باند در حال مبارزه می باشد. در طی دو روز آینده منجر به رالی شدید ۱۲% شد.

آشنايی با استراتژی های معاملاتی

استراتژی های معاملاتی در فاركس یا سایر بازارهای جهانی را می توان به سه دسته تقسیم نمود:

  • معامله در یک دامنه یا Range trading or Swing trading
  • معامله تعقیب روند یا Trend Fallowing
  • معاملات بازگشتی یا Reversal Trading

هر کدام از این سه استراتژی معاملاتی دارای یك شعار اساسی و یك سوال اساسی هستند و ابزارهائی را به كار می گیرند كه برای استراتژی های دیگر ممكن است چندان مفید نباشد.

1- استراتژی های معامله در دامنه

اولین استراتژی معامله در یك دامنه است. اكثر مواقع قیمت ها در یك دامنه نوسان می كنند و این استراتژی در مواقع زیادی كاربرد دارد. شعار اصلی این استراتژی این است :

پائین بخر بالا بفروش

هدف این استراتژی خرید در پائین ترین قیمت های دامنه در ابتدای صعود قیمت و فروش در بالاترین قیمت های دامنه در ابتدای نزول قیمت است. در شكل زیر نمونه ای از معامله در دامنه دو كانال تو در توی خنثی را نمایش می دهد.

1 www.GuilanFX

سوال اساسی این استراتژی قبل از اقدام به هر معامله این است :

از كجا معلوم است كه این دامنه معتبر بماند و در معامله متضرر نشویم؟

دامنه ها همیشه عمر محدودی دارند و پس از مدتی شكسته می شوند. هر فروش در اوج یا خرید در كف دامنه ممكن است با شكست دامنه و تشكیل یك روند منجر به زیان قابل توجهی شود كه می تواند چند برابر سود مورد انتظار در دامنه باشد . در شكل بعد شكست همین دامنه و زیان قابل توجه ناشی از آن نمایش داده شده است.

2 www.GuilanFX

مشاهده می شود زیانی كه شكست دامنه ایجاد می كند، می تواند چندین برابر سود های ناشی از معامله در دامنه باشد. باید توجه كرد كه در بازار هیچ قطعیتی وجود ندار د . بلكه همیشه احتمالات غالب و مغلوب وجود دارند . تا وقتیكه یك دامنه معتبر است ممكن است باز هم معتبر بماند ولی نباید احتمال دیگر یعنی شكستن دامنه را از نظر دور داشت.

ساده ترین دامنه بین دو خط حمایت و مقاومت بوجود می آید. ولی دامنه ها همیشه اینقدر ساده نیستند و ممكن است دارای مرزهای مورب یا غیر خطی باشند. حتی ممكن است مرز دامنه با استفاده از یك یا چند اندیكاتور تسخیص داده شود. یك استراتژی معاملاتی باید بتواند به سه سوال زیر پاسخ گوید :

  • كی وارد معامله شویم؟
  • كی با سود از معامله خارج شویم؟
  • كی با زیان از معامله خارج شویم؟

اگر هر یك از این سوالات بی جواب بماند استراتژی ناقص است.

سعی می كنیم پاسخ این سوالات را در مورد ساده ترین استراتژی دامنه ای كه معامله در یك كانال افقی است پاسخ گوئیم. ابتدا باید كانال شناسائی و ترسیم شود. كی وارد معامله می شویم؟ هر وقت قیمت به كانال برخورد كرد و یك كندل بازگشتی مشاهده كردیم در جهت داخل كانال وارد معامله می شویم.

كی با سود از معامله خارج شویم؟ هر وقت قیمت به وسط كانال برگشت وضعیت را بررسی می كنیم. اگر به نظر نرسید كه بتواند به طرف دیگر كانال برسد همانجا خارج می شویم. اگر به نظر می رسید كه سود ما می تواند بیشتر شود حد زیان را روی نقطه خرید و حد سود را 5 پیپ قبل از لبه دیگر كانال قرار می دهیم.

كی با زیان خارج شویم؟ حد زیان را 7 پیپ بعد از بعد از كلیه سایه های كندل های درون كانال فرار می دهیم.

فرض كنید كانال افقی بین دو قیمت 1,2000 و 1,2060 رسم شده است . بزرگترین سایه های مثبت و منفی 1,9990 و 1,2070 هستند . پس حدود زیان 1,9983 و 1,2077 هستند و حدود سود در 1,2005 و 1,2055 قرار می گیرند. با رسیدن به قیمت 1,2030 هم شرایط را مجدد بررسی می كنیم.

این استراتژی صرف نظر از درست یا نادرست بودن، یك استراتژی كامل است كه به هر سه سوال یك استراتژی پاسخ سریح و روشنی می دهد. توجه كنید كه حد زیان در اینجا خیلی مهم است چون با شكست كانال معمولا یك روند به وجود می آید كه ممكن است چند صد پیپ در جهت زیان ما حركت كند.

توجه: با خوردن حد زیان احتمال زیادی وجود دارد كه بازار از شرایط مورد نظر ما خارج شده باشد . مثلا از حالت دامنه ای به روند دار تبدیل شده باشد. در این صورت ضروری است كه برای مدتی از معامله بپرهیزیم و شرایط بازار را مجددا ارزیابی كنیم. سپس با استراتژی جدید متناسب با بازار فعلی وارد بازار شویم و یا برای مدتی معاملات را متوقف كنیم تا بازار مجددا با استراتژی های ما مطابقت پیدا كند . فرصت ها همیشه در بازار وجود دارند و ما موظف نیستیم كه در هر شرایطی وارد بازار شویم و معامله كنیم. بلكه می توانیم شرایطی را كه با روحیه و استراتژی های ما متناسب است شناسائی و انتخاب كرده و فقط در این شرایط به بازار وارد شویم. یكی از عوامل مهم زیان در بازار همین موضوع به ظاهر ساده است. دامنه های مختلفی می توانند مبنای استراتژی های معامله در دامنه باشند. بعضی از این دامنه ها به شرح زیر اند:

  • بین خطوط حمایت و مقاومت
  • بین خطوط حمایت و مقاومت براساس محاسبات pivot
  • بین دو یا چند خط روند موازی که تشکیل کانال می دهد
  • بین دو خط روند غیرموازی
  • دامنه هائی که توسط اندیکاتورهای روی چارت تعیین می شود مثل Bollinger Bands

*توجه کنید که در تمامی این موارد احتمال شکست دامنه وجود دارد و در این حالت صورت وارد استراتژی های تعقیب روند براساس شکست Breakout خواهیم شد.

یک استراتژی ساده دامنه ای براساس خطوط حمایت و مقاومت را ابتدای مقاله بررسی کردیم. در ادامه استراتژی معامله در دامنه براساس باندهای بولینگر را مرور می نمائیم.

وقتی بازار دارای روند خاصی نباشد، از باندهای بولینگر می توان به بهترین وجه برای معاملات دامنه ای استفاده نمود. نبود روند در بازار براساس افقی بودن تقریبی خط وسط باند بولینگر كه همان میانگین متحرك است، تشخیص داده می شود. سیگنال ورود باند های بولینگر وقتی صادر می شود كه قیمت ها با باند برخورد كنند یا خیلی به آن نزدیك شوند و سپس به سمت میانگین متحرك حركت كنند. سیگنال خروج با برخورد به میانگین متحرك و یا باند مقابل شكل می گیرد. حد زیان نیز كمی خارج از باندی كه با برگشت از آن سیگنال ورود شكل گرفته است، قرار داده می شود. در شكل صفحه بعد نمونه ای از بازار بدون روند قابل توجه را مشاهده می كنید كه تمامی سیگنال های خرید و فروش باند بولینگر صحیح بوده است.

3 www.GuilanFX

2- استراتژی های تعقیب روند

پس از استراتژی های معامله در دامنه نوبت به استراتژی های تعقیب روند یا trend Trading می رسد. شعارهای اساسی این استراتژی عبارتست از:

روند دوست معامله گر است

بالا بخر بالاتر بفروش

از كجا بفهمیم كه یك روند شكل گرفته است و ادامه خواهد داشت ؟

برخلاف معامله در دامنه كه با برخورد قیمت به لبه دامنه و یك برگشت چند پیپی می توان اقدام به معامله نمود، در معامله بر اساس تعقیب روند، وقتی روند تشخیص داده می شود كه بخش قابل توجهی از آن طی شده است و هر لحظه ممكن است به پایان روند برسیم. به همین دلیل ریسك این استراتژی ها بسیار بیشتر از استراتژی های معامله در دامنه و در عین حال سود احتمالی آن نیز بیشتر است. هر چه بتوانیم زودتر و در عین حال با قابلیت اطمینان بیشتری تشكیل یك روند جدید را تشخیص دهیم سود آوری این استراتژی ها بیشتر است. شكست یك دامنه یا یك مرز می تواند علامت خوبی برای تشكیل روند باشد. مثلا

  • شكست خطوط حمایت و مقاومت مهم
  • شكست الگو هائی از قبیل سر و شانه، كانال، خط روند، مثلث، پرچم و غیره
  • شكست باند های بولینگر
  • تقاطع دو میانگین متحرك سریع و آهسته و دور شدن آنها از یكدیگر

شواهد دیگری نیز می توانند اعتبار یك شكست و تشكیل روند را تایید كنند از قبیل :

  • افزایش حجم
  • شكست همزمان در اندیكاتور هائی مثل مومنتوم
  • وقوع شكست در ساعات مهم بازار و همزمانی آن با اخبار مهم

ساده ترین استراتژی تعیقیب روند استراتژی تقاطع دو میانگین متحرك نمائی است. این استراتژی براساس تقاطع دو میانگین متحرك سریع و آهسته بنا شده است. هر گاه دو میانگین متحرك سریع (با دوره كمتر مثلا 5) میانگین متحرك آهسته (با دوره بیشتر مثلا 13) را قطع كرده و از آن دور شود به احتمال زیاد یك روند به وجود آمده است. ما قصد نداریم شما را به استفاده از این استراتژی ترغیب كنیم. بلكه در نظر داریم مراحل طراحی و خصوصیات یك استراتژی را با یك مثال ساده مرور نمائیم.

1-هرگاه EMA5,EMA13 یکدیگر را قطع کردند، پوزیشن بگیرید.

4 www.GuilanFX0

2- وقتی EMA5 از پایین EMA13 را قطع نمود خرید و در حالت عکس فروش انجام دهید. حتما صبر کنید تا کندلی که در آن این تقاطع انجام شده تمام شود و در ابتدای کندل بعد پوزیشن بگیرید.

5 www.GuilanFX

6 www.GuilanFX

3- هنگام گشایش پوزیشن حد زبان (STOP LOSS) رل قبل/بعد از EMA13 قرار دهید.

4- پوزیشن را هر گاه در انتهای یك كندل دو میانگین متحرك همدیگر را قطع كرده و یا مماس شده باشند ببندید.

7 www.GuilanFX0

این استراتژی در هر تایم فرمی قابل اجراست ولی بیشتر برای استفاده در تایم فریم یك ساعته توصیه می شود.

قواعد تكمیلی این استراتژی برای كسب نتایج مناسبتر :

1- برای اجتناب از خوردن حد زیان بدلیل نوسانات پیش بینی نشده، حد زیان را حدود پنچاه پیپ قبل/ بعد از EMA13 قرار دهید مطابق شکل زیر:

8 www.GuilanFX

2- هرگاه حركت بازار چنان سریع بود كه در ابتدای كندل پس از تقاطع حد زیان شما با قیمت فعلی بیش از 100 پیپ فاصله داشت از باز كردن پوزیشن صرف نظر كنید.

9 www.GuilanFX

3- هر گاه پس از تقاطع، دو میانگین متحرك از یكدیگر دور نشدند و روند مشخصی هم در بازار مشاهده نكردید تا وقتی كه این حالت رفع شود از باز كردن پوزیشن خود داری كنید. مطابق شكل:

10 www.GuilanFX

5- شما باید یك درصد حداكثر برای زیان نسبت به موجودی حسابتان تعیین كنید و اكیدا به آن پایبند باشید . این درصد نباید حداكثر از 5% موجودی حساب شما بیشتر باشد و حجم معامله خود را بر اساس این مقدار تنظیم كنید .

6- قبل از استفاده از این استراتژی در حساب واقعی آن را در حساب دمو بكار بگیرید تا كاملا بر آن مسلط شوید. بهترین و كاملترین استراتژی معاملاتی نیز نمی تواند شما را از كسب مهارت لازم برای معامله و پیگیری دائم روند بازار بی نیاز كند.

3- استراتژی های بازگشتی

گروه مهم دیگری از استراتژی های معاملاتی استراتژی های بازگشتی یا Reversal trading است. این استراتژی ها براساس اصل عمل و عکس العمل شکل گرفته است. اصل عمل و عکس العمل در بازار می گوید: هر عملی عکس العملی است کوچکتر و در خلاف جهت

بر اساس تئوری داو ، نسبت های فیبوناچی و تئوری امواج الیوت ، معمولا پس از پایان هر روند اصلی یا فرعی. بازگشتی بین 3/1 تا 3/2 در جهت عکس آن اتفاق می افتد.

شعار اساسی این استراتژی ها این است :

در اوج بفروش و در قیمت های پائین تر تسویه كن

سوال اساسی این استراتژی ها عبارتست از :

از كجا مطمئن شویم كه روند (اصلی یا فرعی) خاتمه یافته است؟

چون اگر روند ادامه پیدا كند در واقع بر خلاف روند وارد بازار شده ایم كه نتیجه ای جز زیان در بر نخواهد داشت.

برای پاسخ به این سوال باید توجه نمود كه بازار به یكباره در جهت معكوس روند حركت نمی كند بلكه هر بازگشتی یك مكث و علائم خاصی قبل از پیدایش از خود نشان می دهد. مهمترین ابزارهای مورد استفاده در این استراتژی ها عبارتند از :

  1. 1. نمودارهای شمعی
  2. 2. الگوهای بازگشتی
  3. 3. اندیكاتورها و واگرائی آنها
  4. 4. خطوط فیبوناچی بازگشتی ( برای تعیین هدف بازگشت )

مثالی از كاربرد استراتژی بازگشتی براساس خطوط فیبوناچی در شكل زیر مشاهده می شود.

11 www.GuilanFX

دلار استرالیا در نمودار چهار ساعته روند صعودی پیدا كرده و یك خط روند (قرمز رنگ ) تشكیل داده است. با شكست این خط روندوارد پوزیشن فروش می شویم. خطوط فیبوناچی %23 و 38 % و 50 % حدود كسب سود و چند پیپ بیش از اوج قیمت حد زیان ما را تشكیل می دهد. توجه كنید كه ما بر اساس شكست خط روند وارد پوزیشن فروش شدیم. سیگنال ورود می تواند به صورت دیگری تعریف شده باشد ولی هرگز نمی توان بدون دلیل قاطع مبنی بر اتمام روند وارد پوزیشن بازگشتی شد.

4- اسکالپینگ یا ناخنک زنی

گروه مهم دیگری از استراتژی های معاملاتی، استراتزی های معاملات بسیار سریع یا اسکالیپنگ scalping هستند.

این استراتژی ها بر این اساس شكل گرفته كه بازار یك تله خطر ناك است و نباید مدت زیادی در آن باقی ماند. بلكه باید در كوتاه ترین زمان سود خود را گرفته و به سرعت از بازار خارج شویم. همچنین اگر پوزیشن ما زیان ده شد باید قبل از توسعه زیان و با حداقل ضرر ممكن از بازار خارج شد.

شعار اساسی این استراتژی ها این است :

سودت را بردار و فرار كن

سوال اساسی این استراتژی ها عبارتست از :

چه كنیم كه گرفتار روند های خلاف جهت پوزیشن مان نشویم ؟

این استراتژی سعی دارد به جای روند های یا نوسانات با دامنه زیاد از نوسانات لحظه ای یا نویز های بازار كه همواره وجود دارند بهره ببرد. چون با زار دارای نویزها و نوسانات مستمر است، اگر برخلاف روند پوزیشن نگیریم می توان امیدوار بود كه بازار بالاخره در جهت مطلوب ما حركت كرده و چند پیپ نصیب ما كند.

ابزارهای مورد استفاده در این استراتژی مشابه ابزارهای مورد استفاده در استراتژی های دیگر است ولی از آنها در تایم فریم كوتاه تر استفاده می شود.

بزرگترین نقطه ضعف این استراتژی بالا بودن هزینه معاملات و احتمال گرفتار شدن در یك روند نامطلوب است.

*اسكالپینگ می تواند در بازار رنج یا روند دار یا در بازگشت ها مورد استفاده قرار گیرد و تفاوت آن با استراتژی های قبلی فقط در تایك فریم پائین تر و سریع بودن آن است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.