ریسک بازار (Market Risk) چیست؟


نمودار1.مقایسۀ اوراق با درآمد ثابت با سهام

ریسک نقدینگی چیست

نقش مدیریت ترازنامه - در این مقاله به بیان مفهوم ریسک نقدینگی پرداخته می‌شود و دلیل اهمیت ریسک نقدینگی، مدیریت آن و نقش مدیریت ترازنامه در مبانی مدیریت ریسک مورد بررسی قرار می‌گیرد.

ریسک نقدینگی - دوگونه نقدینگی وجود دارد: نقدینگی بازار (Market Liquidity)، شاید نقدشوندگی بازار مفهوم مورد نظر را بهتر برساند و نقدینگی تامین مالی (Funding liquidity).

نقدینگی چیست | به معنای حجم پول، مجموع پول و شبه‌پول است، نقدینگی در یک کشور به معنای مجموع اسکناس‌ها و مسکوکات و سپرده‌های دیداری در یک کشور است.

هدف: نظام بانکداری اعم از بانکداری اسلامی و متعارف با ریسک‌های متعددی روبه‌روست که یکی از مهم‌ترین این ریسک‌ها، ریسک نقدینگی است. ازطرفی مدیریت نقدینگی در بانکداری اسلامی از بانکداری متعارف پیچیده‌تر است؛ زیرا ابزارهای سنتی استفاده‌‌شده در مدیریت نقدینگی، بر بهره مبتنی است و استفاده از آنها در نظام بانکداری اسلامی جایز نیست؛ با این ‌حال این نظریه (به‌ویژه بعد از بحران مالی سال 2008) مطرح شده است که بانکداری اسلامی در مدیریت ریسک نقدینگی از بانکداری متعارف توانمند‌تر است. روش:این پژوهش عوامل مؤثر بر ریسک نقدینگی و رابطۀ میان کیفیت دارایی و تأمین مالی در بانکداری اسلامی و بانکداری متعارف را در دورۀ 2016-2011 با استفاده از روش داده‌های تابلویی PCSE و FGLS برای 72 بانک اسلامی و 51 بانک متعارف بررسی کرده است. نتایج: نتایج به‌دست‌آمده نشان می‌دهد در بانکداری اسلامی، رابطۀ بین تأمین مالی و اندازه بر ریسک نقدینگی مثبت و معنی‌دار و رابطۀ آن باکیفیت دارایی منفی است؛ اما در بانکداری متعارف، تأثیر ت.

تقابلی از جنس سنت و مدرنیته/ بدون ایجاد تحول دیجیتال نمی توان به افزایش ضریب نفوذ بیمه در کشور امیدوار بود - پایگاه خبری تحلیلی

مشاوره آنلاین - ریسک نقدینگی ناشی از ناتوانی یک بانک در پرداخت به موقع بدهی ها، ایفای تعهدات و یا عدم توانایی گسترش سبد داراییهای پربازده با هزینه ای متعارف می باشد. می توان گفت علت اصلی ریسک نقدینگی در بانک ها عدم تطبیق مقدار و سررسید بدهی ها و دارایی ها و در نتیجه بروز شکاف نقدینگی منفی می باشد.

پس از تهیه انباره ریسک که تصویر کلی از وضعیت ریسک‌های بانک ارائه می‌دهد، حدود قابل قبول برای هر یک از ریسک‌ها با توجه به حفظ کفایت سرمایه مطلوب، حفظ کفایت نقدینگی مطلوب، و سودآوری تعیین می‌شود که به عنوان اشتهای ریسک شناخته می‌شود.

مدیریت صحیح نقدینگی در قالب توانایی افزایش وجوه و انجام به موقع تعهدات، لازمه ادامه حیات بانک­ها است؛ مدیریت مناسب نقدینگی می­تواند از احتمال وقوع مشکلات جدی بانک بکاهد. در واقع با توجه به اینکه کمبود نقدینگی در یک بانک می­تواند پیامدهای گسترده سیستمی در برداشته باشد، اهمیت نقدینگی برای هر بانک ورای هر موضوع دیگری اهمیت مضاعفی دارد..بانک­ها برای افزایش سودآوری می­بایست همواره نظارت دقیقی بر روی دارایی­ها و بدهی­های خود داشته باشند تا بتوانند نقدینگی­ حاصل از عملیات بانکی را به بهترین شکل ممکن مدیریت کنند.برآورد شکاف سررسیدی دارایی- بدهی در بازه­های زمانی آتی یکی از اقدامات اساسی در راستای مدیریت بهینه نقدینگی ومشخص کردن توان بالقوه بانک در برابر هرگونه کسر یپیشرو است. در این مقاله محاسبه شکاف دارایی- بدهی بر اساس دو الگوی عصبی- فازی تطبیقی و مدل سازی الگوی حافظه بلندمدت (آرفیما) صورت پذیرفته است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد هر چند دقت هر دو الگو در پیش بینی شکاف پویا بالا بوده است؛ ب.

معنی یا پیشنهاد شما - معنی ریسک نقدینگی - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و . در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید

علم سنجی و رتبه بندی مقاله - دانلود و دریافت مقاله بررسی تأثیر شکاف نقدینگی و وام های غیر عملیاتی (به عنوان دو عامل ریسک نقدینگی)بر سود آوری بانک

اوراق با درآمد ثابت چیست؟ آشنایی کامل + جدول بررسی

اوراق-با-درآمد-ثابت

اوراق با درآمد ثابت به هر نوع اوراق بدهی اطلاق می‌شود که قرض‌گیرنده را موظف و متعهد می‌کند تا تحت برنامه‌ی زمانی مشخصی، مبالغ معینی را به دارنده‌ی آن اوراق پرداخت کند. چون سود این اوراق ثابت است، و دارنده‌ی اوراق با درصد اطمینان بالایی از حصول جریان‌های نقدی آن مطمئن است، سرمایه‌گذاران نرخ بازده مورد انتظار کمتری از سرمایه‌گذاری در این اوراق در مقایسه با اوراق با درآمد متغیر (مانند سهام) متوقع هستند؛ توقع کمتری که متناسب با ریسک کمتر این اوراق است.
دولت‌ها، شهرداری‌ها، و بنگاه‌های دولتی، شبه‌دولتی و خصوصی ناشران این اوراق‌اند. نهادهای مالی چون صندوق‌های بازنشستگی، شرکت‌های بیمه، بانک‌های تجاری، شرکت‌ها و صندوق‌های سرمایه‌گذاری و افراد سرمایه‌گذار حقیقی (خانوارها) خریداران اصلی این اوراق‌اند.

آشنایی با اوراق با درآمد ثابت بخشی از دانش سرمایه‌گذاری محسوب می‌شود.

انواع اوراق درآمد ثابت

اوراق درآمد ثابت به دو دسته‌ی اصلی تقسیم می‌شوند: اوراق قرضه (در ایران اوراق مشارکت و ابزارهای اسلامی) و سهام ممتازی که بازده نقدی مشخصی دارند. از دو منظر می‌توان به این اوراق نگاه کنیم: از منظر مالی شرکتی (corporate finance) و از دیدگاه سرمایه‌گذاری (investment).
در نمودار 1 به مقایسه‌ی اوراق قرضه با سهام عادی و ممتاز پرداخته شده است.

مقایسۀ اوراق با درآمد ثابت با سهام

نمودار1.مقایسۀ اوراق با درآمد ثابت با سهام

اوراق با درآمد ثابت به ‌عنوان ابزار تأمین مالی

اوراق درآمد ثابت همواره به عنوان ابزاری جهت تأمین مالی استفاده می‌شود. البته که این موضوع در ایران نسبت به سایر کشورها برای شرکت‌ها بسیار محدود است و از اوراق با درآمد ثابت عموماً در سازمان‌های دولتی و خود دولت استفاده می‌شود.

نمودار 2 روش‌های تأمین مالی عمدتاً مبتنی بر بدهی را از منظر بنگاه نشان می‌دهد. طبعاً از منظر مالی شرکتی، اوراق با درآمد ثابت یکی از مهم‌ترین روش‌های تأمین مالی شرکت‌هاست. به دلیل ارزان‌ بودن تأمین مالی از طریق اوراق با درآمد ثابت، در ساختار سرمایه‌ی شرکت‌ها بخشی از تأمین مالی از طریق اوراق با درآمد ثابت انجام می‌شود. تأمین مالی مبتنی به بدهی به روش‌های مختلفی انجام می‌شود: وام یکی از مرسوم‌ترین شیوه‌های تأمین مالی برای شرکت‌های کوچک و متوسط است. هم‌چنین انتشار اوراق قرضه (اوراق مشارکت در کشور ما) برای تأمین مالی شرکت‌های بالغ، شهرداری‌ها و دولت مرسوم است. هم‌چنین از اسناد خزانه برای تأمین مالی کوتاه‌مدت دولت استفاده می‌شود.

روش‌های تأمین مالی

نمودار-2. روش‌های تأمین مالی

تأمین مالی از طریق سهام کاملاً متفاوت با تأمین مالی از طریق اوراق با درآمد ثابت است. شخصی که از طریق خرید سهام در تأمین مالی شرکت می‌کند، شریک شرکت است و در سودوزیان شرکت مشارکت دارد، اما کسی که در اوراق بدهی شراکت کرده است، انتظار درآمد ثابت و مشخصی دارد، چراکه ناشر تعهد ثابتی برعهده گرفته است.

اوراق با درآمد ثابت به‌عنوان گزینه‌ی سرمایه‌گذاری

خانوارها اوراق منتشره‌ی شرکت‌ها یا دولت‌ را با هدف سرمایه‌گذاری و تشکیل سبد بهینه در کنار دیگر دارایی‌ها خریداری می‌کنند. یکی از تصمیمات مهم سرمایه‌گذار تخصیص بهینه‌ی دارایی‌ (Optimal asset allocation) است. در این تخصیص، سرمایه‌گذار باید بررسی کند که چقدر از سبد سرمایه‌گذاری را به هریک از گروه‌های دارایی (asset class) طلا، ارز، املاک و مستغلات ، اوراق با درآمد ثابت و سهام تخصیص دهد. با توجه به ریسک‌پذیری افراد و نهادها در دوره‌های زمانی مختلف، اوراق با درآمد ثابت می‌تواند یکی از بهترین گزینه‌های سرمایه‌گذاری باشد. البته که برای سهولت کار سرمایه گذاران حقیقی برای سرمایه‌گذاری بدون ریسک صندوق‌های درآمد ثابت را انتخاب می‌کنند. عمده‌ی دارایی‌های تحت مدیریت این نوع صندوق‌ها در اوراق درآمد ثابت سرمایه‌گذاری می‌کنند. سرمایه‌گذاران برای انتخابی بدون ریسک می‌توانند صندوق‌های درآمد ثابت قابل معامله را انتخاب کنند.

نرخ تنزیل برای اوراق درآمد ثابت

همان‌طور که گفته شد، نرخ تنزیل مهم‌ترین بحث در ارزشیابی اوراق با درآمد ثابت است. در شکل عمومی آن، نرخ مورد انتظار سرمایه‌گذاران یا نرخ تنزیل هر دارایی برابر است با نرخ بازده بدون‌ریسک (risk free rate) به‌علاوه‌ی نرخ بازده اضافه‌تری که به آن صرف ریسک (risk premium) می‌گویند؛ سرمایه‌گذار این بازده اضافی را به خاطر عدم‌اطمینان (یا ریسک) جریان‌های نقدی موضوع سرمایه‌گذاری (مثلاً سهام) طلب می‌کنند.
صرف ریسک دارایی + نرخ بازده بدون‌ریسک = نرخ بازده مورد انتظار سرمایه‌گذار
نرخ بازده بدون‌ریسک مرتبط با آن دارایی‌ است که بتوانیم کاملاً از جریان نقدی آن مطمئن شویم. نرخ بازده بدون‌ریسک در اقتصاد به‌شدت تغییر می‌کند و به تورم، چشم‌اندازهای اقتصاد و چشم‌انداز تورمی در میان فعالان بازار وابسته است. به‌طور مشخص، در بازار سرمایه‌ی ایران سرمایه‌گذاران از نرخ تنزیل اسناد خزانه (Treasury bills) در بازار، به‌عنوان نرخ بازده بدون‌ریسک استفاده می‌کنند. اسناد خزانه کوپن ندارد و جریان نقدی آن محدود به مبلغ پرداختی در سررسید است.

بهترین معیار برای نرخ بازده بدون ریسک

خریدار عملاً ارزش فعلی جریان نقدی پرداختی در سررسید را محاسبه و بابت آن پول پرداخت می‌کند؛ بنابراین به نظر می‌رسد برای پیدا‌کردن نرخ بازده بدون-ریسک، بازده اسناد خزانه‌ی دولتی بهترین معیار باشد؛ در امریکا و سایر کشورها هم این نرخ از اسناد خزانه استخراج می‌شود. علاوه بر این، آنجا که ریسک وجود دارد، از صرف ریسک استفاده می‌کنند. هرچه جریان نقدی ریسک بالاتری داشته باشد، از صرف ریسک بالاتری استفاده می‌شود. ریسک اوراق مشارکت بسیار کمتر از سهام است، و تعیین ریسک بازار سهام داستان متفاوتی است.
از دیدگاه بنیادی، صرف ریسک دارایی با میزان تغییرپذیری عواید آتی (ریسک نوسان‌پذیری آن) رابطه‌ی مستقیم دارد. اگر جریان نقدی مطمئن باشد و هیچ ریسکی نداشته باشد، صرف ریسک برابر با صفر است. اما از دیدگاه سرمایه‌گذار وجود عدم‌اطمینان نسبت به جریان‌های نقدی آتی (یا عواید آتی) باعث ریسکی‌بودن جریان نقدی تلقی شده و طبعاً باعث می‌شود سرمایه‌گذار صَرف ریسک بالاتر در قالب نرخ بازده مورد انتظار بالاتر مطالبه کند.

ریسک‌های مرتبط با سرمایه‌گذاری در اوراق با درآمد ثابت

اگر تعهد اوراق را دولت یا نهادهای شبه‌دولتی مثل شهرداری‌ها داده باشند، ‌احتمال‌ قوی می‌دهیم که جریان‌های نقدی‌ تعهد‌شده محقق شوند. به‌ویژه، دولت‌هایی که بانک‌های مرکزی مستقلی دارند، ریسک عدم‌پرداخت ندارند و سرمایه‌گذار با درصد اطمینان بسیار بالایی انتظار دارد جریان نقدی تعهد‌شده را در زمان‌های مشخص دریافت کند. اما زمانی که می‌خواهیم در اوراق با درآمد ثابت غیردولتی‌ها سرمایه‌گذاری کنیم، با شش ریسک اصلی به شرح زیر مواجه هستیم.

بررسی معیارهای نوسان پذیری و ریسک در مدل های بهینه سازی مقید با استفاده از الگوریتم رقابت استعماری

یکی از مهم‌ترین عوامل مؤثر بر رشد اقتصادی هر کشوری، رونق بازارهای سرمایه آن کشور است. مسئله انتخاب مجموعه بهینه‌ای از دارایی‌ها، یکی ازنظریه‌های بازار سرمایه می‌باشد که از اهمیت خاصی در مباحث اقتصادی برخوردار است. هدف اصلی پژوهش حاضر، حل مسئله بهینه‌سازی مقید پرتفوی سهام با استفاده از الگوریتم‌ رقابت استعماری می‌باشد. الگوهای مورد استفاده در این مقاله، مدل توسعه‌یافته‌ای از رویکرد‌های میانگین- واریانس، میانگین – نیم واریانس، میانگین- انحرافات مطلق و میانگین – ارزش در معرض ریسک شرطی است که محدودیت‌هایی به آن‌ها اضافه‌شده است. به‌منظور حل مسئله بهینه‌سازی سبد سرمایه‌گذاری از اطلاعات روزانه 25 سهم پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1395-1388، استفاده ‌شده است. نتایج مقایسه پرتفوی‌های چهار الگوی تحقیق، نشان می‌دهد که در الگوریتم رقابت استعماری مدل میانگین – ارزش در معرض ریسک شرطی نسبت به سایر مدل‌ها از دقت بهینه‌سازی بالاتری برخوردار است.

کلیدواژه‌ها

  • الگوریتم رقابت استعماری
  • بهینه سازی سبد سهام
  • واریانس
  • نیم واریانس
  • انحرافات مطلق
  • ارزش در معرض ریسک شرطی

عنوان مقاله [English]

Studying of Volatility and Risk in Portfolio-Optimization Model Using of Imperialist Competitive Algorithm

نویسندگان [English]

  • Laya Neshatizade 1
  • Hassan Haidari 2

1 Ph.D. in Economics, Department of Economics, Faculty of Economics and Management, University of Urmia

2 Professor in Economics, Department of Economics, Faculty of Economics and Management, University of Urmia

The dynamics of capital markets is one of the main effective parameters of economy growth of each country. Selecting of optimal collection of properties is one of the capital market theories that has the certain importance in economics. The main aim of this research is solving stock portfolio-optimization using of Imperialist Competitive Algorithm. An applied pattern is developed model of mean-variance, mean-semi variance, mean-absolute deviations and Mean - Conditional Value at Riskthat its limitation has been added. In the purpose of solving problem of optimization of investment basket, we used of 25 daily accepted stock in Tehran Stock Exchange between 2009 -2016. The results of 4 patterns portfolio of research show that in the Imperialist Competitive Algorithm (ICA), mean - Conditional Value at Risk has high accuracy optimization in compare of others.

ریسک هایی که سرمایه شما را تهدید می‌کنند

ریسک به زبان ساده احتمالی است قابل اندازه‌گیری از ارزش ازدست‌رفته یا به‌دست‌نیامده. وقتی صحبت از سرما‌یه گذاری است ریسک عبارت است از عدم اطمینانی که در مورد بازدهی مورد انتظار یک سرمایه‌گذاری وجود دارد. پیش از اینکه بتوانید درباره‌ی سرمایه‌گذاری تصمیم بگیرید باید با انواع مختلف ریسک سرمایه گذاری آشنا باشید. برای همین در این مقاله می‌خواهیم به انواع متفاوت ریسک سرمایه گذاری اشاره کنیم.

بازار سهام در افواه عامه به بازار پرریسک شهرت یافته است. علت این تصور عمومی چیست؟

معمولا بازار سهام نسبت به سایر بازارها ریسک بیشتری دارد و نوسانات آن نیز شدیدتر است.

چون در این بازار قیمت سهام بر اساس جریان‌های نقدی آتی پیش‌بینی می‌شود که مقدار و نیز زمان‌بندی آنها کاملا متغیر است و تعهدی برای پرداخت مبالغ مشخص، در زمان‌های معین برای آنها وجود ندارد.

این موضوع را با بازار اوراق با درآمد ثابت مانند اوراق مشارکت مقایسه نمایید که تعهد مشخصی برای پرداخت مبالغ مشخصی در زمان‌های معینی وجود دارد و بنابراین، سرمایه‌گذار با دقت زیادی جریان‌های نقدی آینده و زمان‌بندی آنها را پیش‌بینی می‌کند.

پس به دلیل اینکه قیمت‌های سهام مبتنی بر انتظارات آینده در مورد شرکت‌ها است دارای ریسک زیادی است.

از طرفی، افق سرمایه‌گذاری در سهام طولانی است و هرچه افق سرمایه‌گذاری طولانی‌تر باشد، ریسک رویدادهای غیر منتظره بیشتر است.

تفاوت ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک چیست؟

ریسک بر اساس اینکه خاص یک سهام باشد و یا بر روی عموم سهام تاثیرگذار باشد به دو نوع سیستماتیک و غیر سیستماتیک طبقه‌بندی می‌شود.

ریسک سیستماتیک به ریسکی گفته می‌شود که بر روی تمام بازار (البته با مقادیر مختلف) تاثیرگذار است و به عبارتی تمام سهام به میزان متفاوتی تحت تاثیر آن هستند.

این نوع ریسک در هر صورت وجود دارد و سرمایه‌گذار برای کسب بازده ناچار به تحمل آن هستند. ولی ریسک غیرسیستماتیک تنها بر یک سهام مشخص تاثیر دارد.

این نوع ریسک را با تشکیل سبد متنوعی از سهام می‌توان کاهش داد. چون با تشکیل یک سبد سهام، برآیند ریسک‌های غیرسیستماتیک مربوط به سهام مختلف به صفر نزدیک می‌شود.

ریسک نرخ بهره (Interest Rate Risk)

ریسک نرخ بهره احتمالِ افتِ ارزش اوراق بدهی با نرخ ثابت است که بر اثر افزایش نرخ تورم اتفاق می‌افتد. هر زمان که سرمایه‌گذاران اوراق بهاداری بخرند که سودی با نرخ ثابت دارد، سرمایه‌شان را در معرض ریسک نرخ بهره قرار داده‌اند. این مسئله برایاوراق عرضه و همچنین ریسک بازار (Market Risk) چیست؟ سهام ممتاز مصداق دارد.

ریسک تجاری (Business Risk)

ریسک تجاری میزان ریسکی است که با اوراق بهادارِ به خصوصی مرتبط است. این ریسک را با نام ریسک غیرسیستماتیک نیز می‌شناسند که به ریسک مرتبط با صادرکننده‌ی به خصوص یک اوراق بهادار ارتباط دارد. به طور کلی همه‌ی کسب‌وکارها در یک صنعت دارای نوع یکسانی از ریسک تجاری هستند. اما ریسک تجاری در مورد هر کسب‌وکار به احتمالِ ورشکستگیِ مالی صادر کننده‌ی سهم یا ورق قرضه‌ی آن کسب‌وکار اشاره دارد. یک راه متداول برای اجتناب از ریسک غیرسیستماتیک ایجاد تنوع در سرمایه‌گذاری است؛ یعنی خرید سهم از صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترکی که اوراق بهادار شرکت‌های متنوع بسیاری را در سبد سرمایه‌گذاری‌شان دارند.

ریسک اعتباری (Credit Risk)

این ریسک به احتمال عدم توانایی صادر‌کننده‌ی اوراق قرضه برای پرداخت نرخ سود مورد انتظار و/یا بازپرداخت اصل پول اشاره می‌کند. معمولا هر چه ریسک اعتباری بالاتر باشد نرخ بهره‌ی اوراق نیز بالاتر خواهد بود.

ریسک مالیات‌پذیری (Taxability Risk)

ریسک مالیات‌پذیری به ریسک اوراق قرضه‌‌ای اشاره دارد که در ابتدا با فرض معاف بودن از مالیات صادر می‌شوند اما ممکن است پیش از فرا رسیدن موعد سررسید، تغییر وضعیت بدهند و شامل پرداخت مالیات بشوند. از آنجا که اوراق قرضه‌ی معاف از مالیات نرخ بهره‌ی پایین‌تری نسبت به انواع دیگر این اوراق دارند، دارندگان آنها در صورت بالفعل شدن ریسک مالیات‌پذیری، بازدهی کمتری نسبت به حالت اولیه (معاف بودن از پرداخت مالیات) دریافت خواهند کرد.

ریسک استرداد (Call Risk)

ریسک استرداد مختص اوراق قرضه است و به ریسک بازار (Market Risk) چیست؟ احتمال استرداد اوراق قرضه پیش از موعد سررسید آن اشاره دارد. ریسک استرداد معمولا در کنار ریسک سرمایه گذاری مجدد مطرح می‌شود، که کمی بعد به آن می‌پردازیم، زیرا دارنده‌ی اوراق قرضه در این مرحله باید بفهمد کدام سرمایه‌گذاری مقدار برابری سود و ریسک را برای او به همراه خواهد آورد. ریسک استرداد اغلب زمانی محتمل‌تر است که نرخ تورم رو به کاهش باشد. در چنین شرایطی شرکت‌ها سعی می‌کنند با جمع‌آوری اوراق قرضه‌‌ی منتشر شده‌شان و سپس انتشار اوراقی که نرخ بهره‌ی پایین‌تری دارند؛ پول کمتری از دست بدهند. در شرایط کاهش نرخ بهره سرمایه‌گذاران معمولا مجبورند ریسک بیشتری را برای به‌دست آوردن جریانِ درآمدی یکسان با گذشته متحمل بشوند.

ریسک تورم (Inflationary Risk)

ریسک تورم یا ریسک قدرت ریسک بازار (Market Risk) چیست؟ خرید به احتمال کاهش ارزش یک دارایی یا درآمد بر اثر افت ارزش واحد پولی یک کشور اشاره دارد. به زبان دیگر ریسک تورم ریسک تورم اقتصادی در آینده است که طی آن قدرت خرید پول جاری که از یک سرمایه‌گذاری به دست می‌آید افت پیدا می‌کند. بهترین راه کاهش این ریسک سرمایه گذاری های سنجش‌پذیر (appreciable investments) مانند سهام یا اوراق قرضه‌ی قابل تبدیل است که از نوعی مؤلفه‌ی رشد برخوردارند که در طولانی‌مدت از تورم پیشی می‌گیرد.

ریسک نقدینگی (Liquidity Risk)

ریسک نقدینگی به این احتمال اشاره دارد که یک سرمایه‌گذار ممکن است در زمان مورد نیاز و به اندازه‌ی کافی نتواند خرید یا فروش انجام بدهد زیرا در فرصت‌های سرمایه‌گذاری برای خرید و فروش محدودیت وجود دارد. فروش املاک و مستغلات مثالی خوب برای تشریح ریسک نقدینگی هستند. برخلاف اوراق قرضه‌ی دولتی یا سهام بلوچیپ‌ (blue chip) که از شهرت و اطمینان شرکت‌های معتبر و بزرگ برخوردار هستند و ریسک نقدینگی پایین دارند (به سرعت به فروش می‌روند) اغلب اوقات فروش املاک و مستغلات در لحظه‌ی مورد نیاز، دشوار است.

ریسک بازار (Market Risk)

ریسک بازار یا ریسک سیستماتیک نوعی ریسک است که تمام اوراق بهادار را به شیوه‌ای یکسان تحت تأثیر قرار می‌دهد. به زبان دیگر این ریسک در اثر عواملی به وجود می‌آید که نمی‌توان آن را با تنوع‌بخشی به سرمایه‌گذاری کنترل کرد. این عوامل در حقیقت برآیند متغیرهای اقتصاد کلان هستند که خارج از کنترل سرمایه‌گذار است مانند: سیاست‌گذاری دولت، نرخ بیکاری، تغییرات نرخ ارز، تورم، تولید ناخالص ملی و … .

ریسک سرمایه گذاری مجدد (Reinvestment Risk)

در شرایط کاهش نرخ تورم، دارندگان اوراق بهادار که موعد سررسیدشان نزدیک است یا برای تحویل اوراق بدهی احضار شده‌اند، با انتخابی سخت برای سرمایه‌گذاری روی اوراقی رو‌به‌رو هستند که بتوانند نرخ بهره‌ای مساوی یا بیشتری از اوراق تحویل‌شده برای‌شان به ارمغان بیاورد. برای این منظور آنها غالبا مجبورند اوراقی را خریداری کنند که مانند گذشته سود عایدشان نمی‌کنند؛ مگر اینکه ریسک اعتباری یا ریسک بازار بیشتری را متحمل شوند و اوراقی را خریداری کنند که از اعتبار کمتری برخوردارند.

این شرایط به ریسک سرمایه گذاری مجدد معروف است: این ریسک در شرایطی به وجود می‌آید که در آن کاهش نرخ تورم به افت ارزش پولِ به دست آمده از یک سرمایه‌گذاری منتهی می‌شود و موجب می‌شود که اصل و سود سرمایه‌ مجددا با نرخ بهره‌ای کمتر سرمایه‌گذاری شود.

ریسک اجتماعی، سیاسی، قانون‌گذاری (Social/Political / legislative Risk)

ریسک مرتبط با احتمال دولتی شدن صنایع، اعمال نامطلوب حکومت یا تغییرات اجتماعی که به از دست رفتن ارزش منجر بشود ریسک اجتماعی یا سیاسی نامیده می‌شود. ریسک‌های قانون‌گذاری مرتبط با نرخ‌های بهره‌ نیز می‌توانند جزءِ ریسک‌های قانون‌گذاری به حساب بیایند.

ریسک نرخ ارز (Currency/Exchange Rate Risk)

ریسک نرخ ارز، ریسک ناشی از تبدیل واحد پول به یک واحد پولی دیگر است. نوسانات دائمی نرخ ارز خارجی که سرمایه‌گذاری در آنجا انجام شده در برابر نرخ پول داخلی ممکن است ارزش یک دارایی را با ریسک بالاتری رو‌به‌رو کند. برای ریسک بازار (Market Risk) چیست؟ سرمایه‌گذاری در کشورهای خارجی نیاز است این تفاوت نرخ ارز در دو کشور مد نظر قرار بگیرد. این ریسک به خصوص زمانی افزایش می‌یابد که واحد پول کشوری به خصوص به مقدار قابل‌توجه افت پیدا کند، در این حالت تمام سرمایه‌گذاری‌های خارجی انجام‌شده در آن کشور نیز دستخوش این افت خواهند شد. به همین منوال در صورتی که واحد پول کشور یک سرمایه‌گذار افت کند سرمایه‌گذاری خارجی برای او سود‌آور خواهد بود.

قابل درک است که ریسک نرخ ارز برای سرمایه‌گذاری‌های کوتاه‌مدت، بیشتر است زیرا در آنها فرصتی برای جبران ضررها در طول زمان وجود ندارد.

چرا ریسک وجود دارد و انواع آن کدامند؟

از آغاز پیدایش تمدن، انسان‌ها همواره با عوامل متغیر و خطرهای زیادی مواجه بوده‌اند و احتمال خسارت همواره وجود داشته است. انسان نخستین با مخاطرات طبیعی مواجه بوده و به تدریج آموخته است که اتفاقات ناخوشایند را پیش‌بینی کند و برای مقابله با آن‌ها‌ آماده باشد. هر چه میزان رشد و پیشرفت انسان بیشتر می‌شود، در معرض تصمیم‌گیری‌ها‌ و پیچیدگی‌های بیشتری قرار می‌گیرد و در معرض ریسک‌های بیشتری قرار می‌گیرد.

به طور کلی، موقعیت‌های ریسکی که افراد با آن مواجه می‌شوند معمولا شامل دو دسته می‌شود:

ریسک واقعی یا خالص (Pure Risk)

این ریسک‌ها در واقع همان خطرات فیزیکی مثل خطر تصادف، بیماری، طلاق، بلایای طبیعی و …. هستند که عمدتا در اختیار ما نیستند و در صورت وقوع، نتیجه‌ای جز خسارت ندارند. این ریسک‌ها عموماً قابلیت بیمه شدن دارند و همیشه موجب زیان می‌شوند.

ریسک سوداگرانه ریسک بازار (Market Risk) چیست؟ یا پویا

این نوع ریسک‌ها معمولا در شرایط اقتصادی قابل اندازه‌گیری هستند و نتیجه احتمالی آن‌ها می‌تواند سود یا زیان باشد. انواع سرمایه‌گذاری‌های اقتصادی، بازی‌های مبتنی بر شرط‌بندی، از جمله چنین ریسک‌هایی هستند.

ریسک‌های نوع اول کاملا زیان ده هستند و با بیمه کردن می‌توان خسارات ناشی از آن را کاهش داد. اما ریسک‌های نوع دوم می‌توانند به نتایج مثبت و سود ده ختم شوند.

طبقه بندی افراد از نظر پذیرش انواع ریسک

سرمایه‌گذاران را از منظر پذیرش ریسک می‌توان به سه دسته تقسیم‌ نمود:

  • افراد ریسک‌گریز: این افراد رویکرد محافظه‌کارانه دارند. این شخص ترجیح می‌دهد، بازده مطمئنی داشته باشد و احتمال موفقیت وی بالا باشد.
  • افراد ریسک‌پذیر: این افراد رویکرد جسورانه دارند شخص ریسک بالا را به منظور دریافت سود بالاتر می‌پذیرد.
  • افراد خنثی نسبت به ریسک: سومین گروه افرادی هستند که به اصطلاح آن‌ها‌ را ریسک خنثی می‌نامند. این افراد ارزش پولی را مقدار ارزش اسمی‌ آن می‌دانند.

ریسک‌پذیری و ریسک گریزی به معنای به استقبال ریسک رفتن و از ریسک فراری بودن نیست. بلکه نشان می‌دهد، افراد ریسک گریز در ازای پذیرش یک واحد ریسک بیشتر، بازدهی ریسک بازار (Market Risk) چیست؟ بیشتری نسبت به یک واحد ریسک‌پذیرفته شده قبلی انتظار دارند. همچنین افراد ریسک‌پذیر در ازای پذیرش یک واحد ریسک بیشتر، بازدهی کمتری نسبت به یک واحد ریسک‌پذیرفته شده قبلی توقع دارند. این اصل که کسب بازده بالاتر تنها با پذیرش ریسک بیشتر امکان پذیر است بیانگر این حقیقت است که نمی‌توان ریسک نکرد و بازده به دست آورد و در مقابل نیز اگر سرمایه‌گذاری ریسک بالاتری بپذیرد به طور طبیعی باید انتظار بازده بالاتری داشته باشد. در واقع شما با پذیرش ریسک بیشتر پاداش دریافت می‌کنید که به آن صرف ریسک می‌گویند. صرف ریسک در سرمایه‌گذاری‌هایی که ریسک بالاتری دارند، بیشتر است.

آموزش بورس قسمت هجدهم – ریسک و بازده در بورس

مفهوم ریسک بازده جزء اصول اولیه و لاینفک کلیه تصمیم های سرمایه گذاری می باشد. هر تصمیمی که شما برای سرمایه خود می گیرید، بایستی بین ریسک و بازده نوعی تعادل ایجاد کند. ریسک و بازده مورد انتظار با یکدیگر رابطه مستقیم دارند. هر چه ریسک ورقه بهادار افزایش یابد، بازده مورد انتظار سرمایه گذار نیز افزایش خواهد یافت.

ریسک و بازده در بورس چیست

مثال 1: اگر شما به سود و بهره حساب های بانکی اکتفا نکنید و مثلا دارایی خود را به جای سپرده کردن در بانک، در سهام بورس سرمایه گذاری کنید، در واقع ریسک بیشتری انجام داده اید و البته به این دلیل بوده که انتظار بازده بالاتری نیز داشته اید. هر چند که ممکن است بازده به دست آمده (واقعی) از سرمایه گذاری در سهام شرکت های بورس کمتر ریسک بازار (Market Risk) چیست؟ از حالتی باشد که پول خدو را در بانک سپرده کرده اید و لزوما قبول ریسک بیشتر به معنای کسب بازده واقعی بالاتر نیست.

مثال 2: شما در یک مسابقه تلویزیونی شرکت کرده اید و 5 میلیون ریال برنده شده اید، مجری مسابقه به شما پیشنهاد می دهد که دو راه دارید یا همین 5 میلیون ریال را دریافت می کنید و از ادامه مسابقه منصرف شوید و یا اینکه در مرحله بعد بین دو گزینه یکی را انتخاب کنید. یکی از این دو گزینه مبلغ 20 میلیون ریال و دیگری تنها یک دسته گل است. احتمال انتخاب این دو گزینه در این حالت، 50 درصد است. شما کدام پیشنهاد را انتخاب می کنید؟ این مثال ساده بیانگر آن است که هر چه شما بازده بالاتری را انتظار داشته باشید، باید ریسک بالاتری را متحمل شوید.

در کل، در صورتی که دارایی خود را در حساب بانکی بگذارید، شما کمترین میزان ریسک را متحمل شده اید و هر چه به سمت خرید سهام شرکت های بورسی و همچنین معاملات آتی پیش بروید، بر میزان ریسک شما افزوده خواهد شد، و در واقع انتظار کسب بازده بالاتری نیز دارید.

آموزش بورس قسمت هجدهم - ریسک و بازده در بورس

مفهوم بازده

به دست آوردن منفعت از سرمایه گذاری را بازده می گویند در واقع بازده همان پاداش سرمایه گذاری است. اگر سهام یکی از شرکت های بورس را خریداری نمایید، از دو طریق کسب منفعت می کنید:

1) افزایش قیمت سهام در طول مدتی که سهام را نگهداری نموده اید که به آن بازده قیمتی سهام یا اصطلاحا سود سرمایه گویند و از رابطه زیر بدست می آید:

قیمت سهم در اول دوره – قیمت سهم در آخر دوره

ریسک و بازده در بورس چیست

قیمت سهم در اول دوره

2) دریافت سود نقدی که بعد از برگزاری مجمع عمومی سالیانه محقق می شود و به آن بازده نقدی گفته می شود که از رابطه زیر بدست می آید:

سود تقسیمی هر سهم

قیمت سهم در اول دوره

2. مفهوم ریسک

ریسک در حالت کلی به این معنی است که نتیجه تحقق یافته با نتیجه مورد انتظار یکسان نباشد. عامل ذاتی ریسک، نوسان و عدم قطعیت است. یعنی هر چه نوسان و عدم قطعیت بیشتر باشد، ریسک نیز بیشتر می باشد، در حوزه سرمایه گذاری، ریسک یعنی امکان اینکه بازده واقعی از بازده مورد انتظار متفاوت باشد.

مثلا چون بازده سرمایه گذاری در سهام عادی بطور دقیق قابل پیش بینی نیست (به دلیل تغییر قیمت خود سهم یا تغییر سود تقسیمی)، سرمایه گذاری در سهام عادی همراه با ریسک است اما چون با سپرده کردن پول در حساب بانکی اصل و بهره آن حتما دریافت خواهد شد، سرمایه گذاری در آن همراه با ریسک نیست. هر چند انتظار بازده بیشتری نیز از سرمایه گذاری در سهام دارید.

ریسک و بازده در بورس چیست

3. انواع ریسک

ریسک در حالت کلی به دو قسمت ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک تقسیم می شود: در صورتی که دلیل و عامل بوجود آمدن ریسک ناشی از عوامل کلان حاکم بر بازار باشد و از عهده و توان مدیران شرکت و عوامل درونی شرکت خارج باشد، به آن ریسک سیستماتیک گویند.

مثلا تغییر در نرخ ارز خارج از اراده و کنترل مدیران شرکت ها به صورت فردی می باشد. تغییر پذیری نرخ ارز یا ریسک هایی از این قبیل قابل کنترل نمی باشند. هر چه توان با یکسری از ابزارهای مالی خاص، در مقابل این نوع ریسک ها خود را پوشش داد.

ریسک غیر سیستماتیک، به ریسکی گفته می شود که ناشی از عوامل کلان حاکم بر این ابزار نیست و به ساختار یک شرکت یا بنگاه اقتصادی مربوط می شود. این ریسک را می توان کنترل کرد و همچنین کاهش داد. برای مثال می توان با بهبود ساختار سرمایه شرکت، ریسک مالی آن شرکت را کاهش داد.

در ادامه به توضیح ریسک هایی خواهیم پرداخت که بیشترین تاثیر را بر تصمیم شما به عنوان سهامدار بورس دارد:

1-3. ریسک بازار

اگر در نتیجه عوامل کلی مانند جنگ، رکود و رونق اقتصادی، تغییرات اقتصادی و … تغییری در بازده مورد انتظار سهامداران بوجود آید، به آن ریسک بازار می گویند. این ریسک قابل کنترل نبوده و می تواند تاثیرات زیادی بر قیمت سهام شرکت های بورسی داشته باشد. اخبار مربوط به مذاکرات هسته ای ایران، انتخابات ریاست جمهوری، جنگ های منطقه و … همگی جزء ریسک های بازار بوده و به صورت مستقیم بر روی نرخ بازده سهامداران تاثیرگذار می باشد.

2-3. ریسک نرخ ارز

نرخ ارز، ارزش برابری یک واحد پول خارجی به پول داخلی است. یعنی مثلا اگر 1000 دلار دارایی داشته باشید و قصد فروش آن را داشته باشید، به ازای فروش آن چه مبلغی به ریال یا تومان دریافت خواهید کرد. هر چه این نوسان بیشتر باشد، ریسک نرخ ارز نیز بیشتر خواهد بود.

بسیاری از شرکت ها که در بورس فعالیت می کنند وارد کننده یا صادر کننده بوده و تغییرات نرخ ارز می تواند روی میزان هزینه ها، تولید، فروش و سود آنها، به شدت تاثیرگذار باشد. وقتی نرخ ارز شروع به افزایش می کند شرکت هایی که وارد کننده هستند باید مواد اولیه مورد نیاز خود را با قیمت بالاتری خریداری کنند، در نتیجه حاشیه سود آن ها کم خواهد شد.

بر عکس شرکت هایی که به صادرات می پردازند، می توانند از این موقعیت استفاده کرده ریسک بازار (Market Risk) چیست؟ و کالا یا خدماتشان را با قیمت بالاتری بفروشند و به این طریق حاشیه سود خود را افزایش بدهند. برای مثال چند سال پیش که قیمت دلار به یکباره افزایش چشمگیری پیدا کرد، قیمت تعدادی از سهام بورس از جمله صنایع پالایشگاهی که با دلار رابطه مستقیم داشتند، شروع به افزایش کردند و قیمت برخی از سهام این گروه حتی به میزان 10 برابر نیز افزایش یافت.

. ریسک تجاری

این ریسک با عوامل خاص و منحصر به فرد یک صنعت یا شرکت خاص مرتبط می باشد. به عنوان مثال، تغییر قیمت جهانی نفت بر روی قیمت سهام شرکت های صنعت خودرو تاثیرگذار نیست اما اثر مستقیمی بر روی قیمت سهام شرکت های پالایشگاهی خواهد داشت.

اگر قیمت نفت کاهش پیدا کند، قیمت محصولات این شرکت ها نیز کاهش پیدا می کند و باعث کاهش سود آوری و در نتیجه کاهش ارزش سهام این شرکت ها می شود. در نتیجه این وظیفه سهامدار است که در ابتدای خرید سهام شرکت، به عوامل مهم خاص صنعتی که شرکت در آن قرار دارد، توجه نماید و تغییرات و نوسانات احتمالی این عوامل را در محاسبات خویش لحاظ کند.

4-3. ریسک نرخ بهره

به تغییرات و نوساناتی که در میزان نرخ بهره در اقتصاد پیش می آید، ریسک نرخ بهره می گویند. این ریسک بیشتر در خصوص اوراق بهادار با درآمد ثابت مثل اوراق مشارکت مطرح است. در کشور ما، ریسک نرخ بهره در واقع همان تغییر در نرخ بهره بانکی می باشد.

مثال: فرض کنید در حال حاضر نرخ بهره سپرده های بانکی بلند مدت 20 درصد می باشد. همچنین اوراق مشارکت 5 ساله مربوط به یک طرح خاص با سود 22 درصد نیز از طریق بانک ها پذیره نویسی شده و یا در بازار بورس قابل خرید می باشند.

آقای احمدی سهامدار مثال ما که این موقعیت را می بیند، دارایی خود را در اوراق مشارکت 5 ساله سرمایه گذاری می کند چون نرخ بهره این اوراق 2 درصد بیشتر از سپرده های بانکی می باشد. با انجام این کار آقای احمدی نوسان نرخ بهره را قبول می کند، چون در ادامه ممکن است در نتیجه عواملی همچون تغییر رئیس جمهور، نرخ بهره سپرده های بانکی افزایش یابد و مثلا به 25 درصد برسد و در نتیجه تقاضا و قیمت اوراق مشارکت کاهش خواهد یافت. برعکس این حالت نیز ممکن است اتفاق بیفتد. با کاهش نرخ بهره سپرده های بانکی، تقاضا برا اوراق مشارکت افزایش یافته و در نتیجه قیمت این اوراق افزایش خواهد یافت.

از طرق دیگر افزایش نرخ بهره یا همان نرخ بهره بانکی، باعث افزایش نرخ وام دهی یا ریسک بازار (Market Risk) چیست؟ نرخ تسهیلات بانک ها نیز می شود و در نتیجه هزینه تامین مالی شرکت های بورسی بیشتر می شود. با افزایش هزینه تامین مالی، سود شرکت ها کاهش یافته که تاثیر مستقیمی بر قیمت سهام آنها در بورس دارد.

5-3. ریسک تورمی

افزایش سطح عمومی قیمت ها در اقتصاد را تورم می گویند. معنی ریسک تورمی این است که همزمان با افزایش تورم در کشور، قدرت خرید افراد کاهش می یابد.

مثال: آقای احمدی دارای پر تفویی از سهام متنوع موجود در بورس می باشد. ارزش حال حاضر این پرتقوی در حال حاضر 300 میلیون ریال می باشد. یعنی اگر ایشان تمام سهام موجود در پر تقوی خود را امروز به فروش برساند، دارای مبلغ 300 میلیون ریال وجه نقد خواهد بود. آقای احمدی با این مبلغ می تواند خودرویی به همنی مبلغ را در بازار خریداری نماید.

با فرض اینکه آقای احمدی اقدام به فروش سهام خویش نکند و تورم کشور نیز در طی روزهای آتی افزایش یابد، قیمت خودرو مورد نظر نیز افزایش یافته و مثلا به قیمت 350 میلیون ریال می رسد. بعد از چند ماه و با فرض ریسک بازار (Market Risk) چیست؟ اینکه قیمت سهام تغییر چندانی نکرده باشند، آقای احمدی با مبلغ حاصل از فروش سهام دیگر قادر به خرید خودرو مورد نظر نخواهد بود و بایستی مبلغی اضافه نیز خارج از فروش سهام برای این موضوع اختصاص دهد. به چنین نوسانی در برابری قیمت دارایی های مختلف، ریسک تورمی می گویند.

6-3. ریسک مالی

این ریسک در نتیجه استفاده از بدهی در ساختار سرمایه بوجود می آید. یعنی هر چه شرکت وام و تسهیلات بیشتری اخذ کند، میزان این رسیک افزایش می یابد. بسیاری از شرکت ها جهت پیشبرد فعالیت ها و افزایش سرمایه گذاری و کسب سود، از بانک های مختلف تسهیلات و اعتبار دریافت می کنند. این شرکت ها ممکن است در آینده منابع نقدی کافی برای بازپرداخت و پوشش این وام ها نداشته باشند.

در نتیجه افرادی که سهامدار این شرکت ها می باشند ممکن استت با چنین خطری مواجه شده و دارایی خود را از دست بدهند. از آنجایی که در صورت ورشکستگی شرکت، طلبکاران آن شرکت قبل از سهامداران بدهی خود را دریافت خواهند کرد، سهامداران شرکت بایستی ریسک چنین سرمایه گذاریی را در نظر داشته باشند.

برای اندازه گیری ریسک مالی از چندین نسبت استفاده می شود. برای مثال با اندازه گیری نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام که از تقسیم کل بدهی های شرکت به حقوق صاحبان سهام بدست می آید می توان پی برد که یک شرکت برای تامین مالی دارایی هایش چه درصدی از حقوق صاحبان سهام و بدهی استفاده می کند. اگر شرکت از مقدار زیادی وام استفاده کرده باشد، نسبت مذکور افزایش می یابد که همان افزایش ریسک مالی شرکت می باشد و این ریسک متوجه سهامداران شرکت خواهد شد.

با افزایش استفاده از وام، شرکت بایستی هزینه بیشتری تحت عنوان هزینه بهره پرداخت نماید و از طرف دیگر به علت استفاده از چنین بدهی ای به صورت بالقوه شرکت بایستی درآمد بیشتری در آینده کسب کند.

آموزش بورس قسمت هجدهم - ریسک و بازده در بورس

4. انواع سرمایه گذاران از نظر قبول ریسک

افراد از لحاظ قبول ریسک به سه دسته تقسیم می شوند:

1) افراد ریسک پذیر: این افراد در قبال انتظار کسب بازده کمی، ریسک زیادی را قبول می کنند. برای این افراد لذت کسب ثروت اضافی بیشتر از رنج تحمل ریسک مربوط به آن می ریسک بازار (Market Risk) چیست؟ باشد. این نوع افراد بیشتر به دنبال خرید سهام شرکت های بورسی و مخصوصا شرکت های کوچک می روند.

2) افراد ریسک گریز: برای افراد ریسک گریز، انتظار کسب بازده بیشتر بایستی در حدی زیاد باشد که ریسک مربوط به آن را قبول کنند. برای این افراد لذت کسب ثروت اضافی کمتر از رنج تحمل ریسک مربوط به آن می باشد. وقتی دو نوع سرمایه گذاری با سود پیش بینی شده مشابه (ولی ریسک های متفاوت) وجود داشته باشد، فرد ریسک گریز موردی را ترجیح خواهد داد که ریسک کمتری دارد.

در واقع یک سرمایه گذار ریسک گریز، از ریسک بدش می آید و به همین دلیل به دنبال سرمایه گذاری های مطمئن نظیر اوراق مشارکت، صندوق های سرمایه گذاری و یا سپرده گذاری در بانک می رود. هر چند امکان سرمایه گذاری این افرراد در بازار سهام نیز وجود دارد. ولی احتمالا آنها در سهامی سرمایه گذاری خواهند کرد که بازده بلند مدت و مطمئن تری داشته باشند.

آموزش بورس قسمت هجدهم - ریسک و بازده در بورس

3) افراد بی تفاوت به ریسک: این افراد بازده متناسب با ریسک را می پذیرند. برای این افراد لذت کسب ثروت اضافی برابر با رنج تحمل ریسک مربوط به آن می باشد.

برای همه سرمایه گذاران ریسک پذیر، ریسک گریز یا خنثی امکان سرمایه گذاری و فعالیت در بورس وجود دارد. اما بایستی سرمایه گذاران میزان ریسک پذیری خود را بدانند و متناسب با آن اقدام به خرید و فروش سهام کنند.

مثال: آقای احمدی عضو یک سایت ارائه دهنده سیگنال سهام بورس می باشد. سایت مورد نظر سیگنالی مبنی بر خرید یک سهم بورسی را منتشر نموده است. سود مورد انتظار این خرید 25 درصد و میزان ریسک آن بر اساس محاسبات 10 درصد می باشد. از آن جایی که آقای احمدی قرد ریسک پذیری می باشد، به این سیگنال پاسخ مثبت داده و این سهم را خریداری می کند.

دوست آقای احمدی که او نیز عضو این سایت بوده و فرد ریسک گریزی می باشد، حاضر به خرید این سهم نیست چرا که از نظر او میزان بازده خرید این سهم نسبت به ریسک آن مناسب نیست. او در صورتی حاضر به خرید این سهم می شد که مثلا بازده مور انتظار آن 35 درصد می بود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.