رابطه طلا و نفت
یکی از مسائل بسیار قابل توجه در عرصه بازارهای مالی رابطه تنگاتنگ قیمت کالاها و ارزش ارزهای کشورهای مختلف جهان با یکدیگر است. به طوری که در هیچ بازاری نمی توان منفرد عمل کرد و به اخبار و اطلاعات مربوط به آن کالا یا ارز بسنده کرد و باید اطلاعات جامعی اگر نگوییم از تمام کالاها لااقل از تعداد قابل توجهی از آنها را گردآوری و تحلیل کرد تا به نتیجه ای مطلوب رسید.
البته چه در مورد رابطه دلار و نفت که به آن پرداخته شد و چه درباره مسائلی که در ادامه مطرح می شود باید این نکته را در نظر گرفت که رابطه بین ارزها و کالاهای حساس مثل نفت و طلا صرفاً یکی از چندین پارامتر تأثیرگذار است و چه بسا در شرایط خاص این ملاحظات از طرف بازیگران بازار نادیده گرفته شود. تشخیص اینکه در چه شرایطی این روابط محکم و استوار است و در چه شرایطی سست و ناپایدار، به عهده تحلیلگران بازارهای مالی و این مهم خود امری دشوار است.
در اینجا سعی شده به بخش کوچکی از مساله پیوستگی متقابل بین بازارهای مالی جهان پرداخته شود و به عنوان شروع کار رابطه نفت و طلا و ارز های کشورهای مختلف من جمله دلار آمریکا، یورو، ین، پوند، دلار استرالیا، فرانک سوئیس و. مورد بررسی قرار گرفته است. ابتدا از نفت شروع می کنیم.
بازار نفت یکی از اصلی ترین بازارهای جهانی است که معمولاً در رابطه با دیگر بازارها، پیشرو است. به عبارت دیگر تغییرات نفت موجب تحول در دیگر بازارها از جمله ارز می شود و عکس این موضوع معمولاً صادق نیست. این مسئله اهمیت بررسی تحولات نفت را دوچندان می کند.
عوامل تأثیرگذار بر قیمت نفت خارج از بازارهای مالی هستند و بیشتر به مسائل سیاسی جاری در کشورهای تولید کننده و به تقاضا از طرف مصرف کنندگان بزرگ مثل چین و هند و ایالات متحده مربوط می شود.
اما تغییرات قیمت نفت تأثیر شدیدی بر بازارهای مالی دارد. براثر گران شدن نفت سهام بسیاری از شرکتها و ارزهای رایج ضربه می بینند که از آن میان می توان به سهام شرکتهای اتومبیل سازی اشاره کرد که قیمت نفت از فاکتورهای تأثیرگذار بر آنها است. نفت در بازار ارز نیز تأثیر خود را می گذارد و با گران شدن نفت ارز رایج کشورهایی که مصرف کنندگان بزرگ نفت هستند با کاهش ارز روبه رو می شود که از بین آنها می توان به دلار و ین اشاره کرد.
آمریکا به عنوان بزرگترین مصرف کننده نفت، اقتصادی به شدت حساس در برابر نفت دارد و اگرچه در این مقاله قصد بحث در مورد تاریخ حضور آمریکا در خاورمیانه را نداریم اما نگاهی اجمالی به تاریخ معاصر این منطقه ژئوپلیتیک نشان دهنده میزان حساسیت آمریکا به مسئله نفت است.
این حساسیت را در پول رسمی این کشور، دلار، نیز می توان مشاهده کرد. به عنوان مثال در گذشته پس از طوفان کاترینا و اثرات مخربی که بر پالایشگاه های کلیدی آمریکا وارد آمد دلار نیز متأثر از قیمت نفت حرکت می کرد و با بالاتر رفتن آن ضعیف تر می شد.
ین ارز رایج سرزمین آفتاب تابان نیز از بزرگترین قربانیان نفت است. ژاپن بیش از ۹۸درصد از نفت خود را از خارج از مرزهای خود وارد می کند و اقتصادی به شدت وابسته به نفت دارد به همین دلیل نسبت به افزایش قیمت نفت از خود حساسیت نشان می دهد.
از دیگر ارزهایی که به تغییرات قیمت نفت از خود حساسیت نشان می دهند می توان به دلار کانادا اشاره کرد که برخلاف دلار و ین از افزایش ارزش این ماده ژئوپلیتیک سود می برد. کانادا از صادرکنندگان نفت است و کاملاً طبیعی است که بر اثر بالا رفتن قیمت نفت، اقتصاد قوی تر و در نتیجه ارز قوی تر داشته باشد به طوری که دلار کانادا در سالهای اخیر که قیمت نفت روبه رشد بوده و تنها از اواسط سال ۲۰۰۳ تاکنون از حدود ۲۴ دلار به حوالی ۷۵ دلار رسیده است، رشد شدیدی را تجربه کرده و با شیب تندی در برابر دلار آمریکا صعود کرده به طوری که زوج ارز USD/CAD در دهم می سال جاری به مرز ۱۰/۱ سقوط کرد (چون دلار کانادا در مخرج کسر قرار دارد هرچه این عدد کمتر باشد به معنی قوی تر بودن دلار کانادا است) و این در حالی است که این عدد از اوایل سال ۱۹۷۸ مشاهده نشده بود.
از دیگر کالاهای حیاتی و بسیار مهم در عرصه مبادلات جهانی که نفت تأثیر زیادی بر آن دارد می توان به طلا اشاره کرد.
بالا رفتن قیمت نفت موجب افزایش تورم جهانی می شود و در این شرایط سرمایه گذاران علاقه مند هستند تا سرمایه خود را به چیزی تبدیل کنند تا بیشترین مقاومت را در برابر افزایش تورم داشته باشد، طلا یکی از بهترین انتخاب های آنان است و به همین دلیل تقاضا برای طلا بالا رفته و موجب گرانی آن می شود.
از طرف دیگر طلا و نفت عوامل تأثیرگذار مشترک یکسانی دارند که موجب می شود قیمت این دو کالای حیاتی هم جهت باشد. به عنوان مثال تنش های منطقه ای بیت کوین به طلا ربط پیدا نمیکند علی الخصوص در خاورمیانه هم باعث بالا رفتن قیمت نفت و هم طلا می شود.
تأثیرگذاری قیمت نفت بر طلا موجب می شود تا نفت به صورت غیر مستقیم بر بسیاری دیگر از کالاها، سهام شرکتها و ارزهای رایج کشورهای مختلف نیز تأثیر بگذارد.
طلا
تغییرات قیمت طلا نیز تأثیر زیادی بر بازارهای مالی جهان دارد. در بازار ارز عمده ارزهایی که رابطه تنگاتنگی با طلا دارند عبارت اند از دلار، فرانک سوئیس و دلار استرالیا. برخلاف نفت که در تمامی روابط خود با دیگر بازارها نقش پیشرو (Leader) را داشت طلا در رابطه خود با بازار ارز گاه نقش پیشرو و گاه نقش پیرو را بازی می کند.
به عنوان مثال در رابطه طلا با دلار، دلار نقش پیشرو را بازی می کند و تغییرات طلا متأثر از تغییرات دلار است. عکس آن نیز در مواردی دیده شده است. یعنی طلا دلار را مطیع خود کرده و تغییرات دلار از پی تغییر قیمت طلاآمده اما به طور کلی آنچه معمول است اینست که دلار جهت طلا را مشخص می کند. علت این مسئله اینست که طلا در بازارهای جهانی به دلار ارزش گذاری می شود و با بالا رفتن ارزش دلار قیمت طلا برای کسانی که با دیگر ارزها قصد خرید دارند گران می شود و در نتیجه از تقاضای آن کاسته شده که کاهش قیمت را به دنبال دارد. عکس این موضوع نیز صادق است یعنی کاهش ارزش دلار موجب کاهش قیمت طلا برای خریدارانی است با ارزی غیر از دلار که قصد خرید دارند ، در نتیجه تقاضا بالا رفته موجب افزایش قیمت می شود.
بنابراین یکی از اولین قوانین بازار طلا اینست که قیمت این فلز با ارزش دلار رابطه معکوس دارد و در جهت خلاف آن حرکت می کند. البته بسیاری اوقات دیده شده که این قانون نقض می شود و طلا و دلار هم جهت با یکدیگر حرکت می کنند که نمونه مشهور آن هم رفتار بازار در سال ۲۰۰۵ بود که طلا و دلار هر دو افزایش داشتند.
از دیگر ارزهایی که متأثر از قیمت طلا ارزش خود را تنظیم می کند فرانک سوئیس است. کشوری که دارای ذخایر بالای طلا است و به همین دلیل بالا رفتن قیمت این فلز موجب افزایش ارزش پول رایج این کشور می شود.
ممکن است اینجا این سؤال پیش بیاید که چرا دلار با وجود اینکه آمریکا دارای بیشترین ذخایر طلای جهان است از قاعده ای که بین ارزش طلا و فرانک سوئیس است پیروی نمی کند. در پاسخ باید گفت اقتصاد آمریکا اقتصاد بسیار بزرگی است و با اینکه دارای بیشترین ذخایر طلای جهان است اما این میزان طلا به نسبت کل اقتصاد این کشور ناچیز است و وزنه سنگینی محسوب نمی شود اما در مورد سوئیس اینگونه نیست و ذخایر طلای سوئیس برای اقتصاد متوسط این کشور وزنه وزینی محسوب می شود و تغییر ارزش در قیمت طلا اقتصاد این کشور را قدرتمند تر می کند که بالا رفتن ارزش ارز اولین نتیجه آن است.
بررسی پانزی بودن بیت کوین + آیا بیت کوین یک پروژه پانزی است؟
در بهار ۲۰۲۱ همه از بیت کوین به عنوان جایگزینی برای طلا و دلار یاد میکردند اما این روزها پس از سقوط شدید قیمت این رمزارز، فرضیه پانزی بودن بیت کوین دوباره مطرح شده است. گرچه افراد کمی چنین فرضیهای را قبول دارند اما باید مشخصات یک پروژه پانزی را با BTC مقایسه کرد تا با خیالی آسودهتر به سرمایهگذاری در بازار رمزارزها ادامه داد.
فرضیه قدیمی و جنجالی پانزی بودن بیت کوین
طرحهای پانزی به پروژههایی گفته میشود که با مقاصد کلاهبرداری طراحی و اجرا میشوند. در این پروژهها از دارایی سرمایهگذاران جدید برای اعطای پاداش به سرمایهگذاران قبلی استفاده میشود. چنین پروژههایی هیچ کاربرد یا منبع درآمدی ندارند.
مدتها است ادعای پانزی بودن بیت کوین مطرح شده است. با اینکه در سالهای گذشته BTC اعتبار بسیار زیادی پیدا کرده اما هنوز هم برخی معتقدند این پروژه یک طرح پانزی است.
از همان ابتدا این تصور وجود داشت که BTC هیچ کاربرد خاصی ندارد و شبکه بیت کوین هیچ کار خاصی انجام نمیدهد. بنابراین تنها عامل افزایش قیمت این دارایی، رشد تقاضا برای خرید توکنهای BTC است.
طرح پانزی چیست؟
همانطور که ذکر شد، طرحهای پانزی هیچ کاربردی ندارند و صرفاً داراییها را بین کاربران رد و بدل میکنند. پانزی نام یکی از تبهکاران بزرگ دهه ۱۹۲۰ است. چارلز پانزی (Charles Ponzi) توانست تعداد زیادی از سرمایهگذاران را فریب دهد و داراییهای آنان را تصاحب کند. او به سرمایهگذاران وعده درآمد و پاداشهای هنگفت میداد.
فرض کنید شما یکی از شرکتکنندگان اولیه طرحهای پانزی هستید و ۵۰۰ دلار به پروژه تزریق کردهاید. طراح پروژه وعده سود سالانه (APY) ۲۰ درصد را به شما داده است. او با استفاده از سرمایه شما پاداشهای شرکتکنندگان دیگر را میدهد و پس از جذب سرمایهگذاران جدید، پاداشهایی را برای شما واریز میکند. در چنین فرآیندی هیچ ارزشی آفریده نشده و هیچ پول جدیدی ساخته نمیشود. در نهایت ۵۰۰ دلار شما پس از مدت کوتاهی ناپدید خواهد شد و خبری هم از طراح و مجری پروژه نخواهد بود.
مشهورترین پروژه پانزی در دنیای کریپتو، وان کوین (OneCoin) است. این ارز دیجیتال هیچ پشتوانه، کاربرد یا هدفی نداشت اما توانست بیش از ۴ میلیارد دلار سرمایه جذب کند. روجا ایگناتوا (Ruja Ignatova) مغز متفکر این پروژه کلاهبرداری بود که سالها است ناپدید شده است.
مقایسه پروژههای پانزی و بیت کوین
سادهترین راه برای بررسی فرضیه پانزی بودن بیت کوین مطالعه توصیههای کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا (بیت کوین به طلا ربط پیدا نمیکند SEC) در مورد طرحهای پانزی است.
بازدهی بالا با ریسک کم یا بدون ریسک
بیت کوین در سالهای گذشته بازدهی زیادی داشته است اما برخی تصور میکنند سرمایهگذاری در BTC ریسک کمی دارد یا اصلاً بدون ریسک است. اگر ۵ سال پیش روی Bitcoin سرمایهگذاری میکردید، دارایی شما تا امروز ۷۰۰ درصد رشد کرده بود. با این حال هنوز ابهامات زیادی در مورد این رمزارز وجود دارد. در طول یک سال گذشته نیز شاهد افت حدود ۶۰ درصدی قیمت BTC بودهایم.
بازدهی ثابت و غیرمنطقی
اگر بیت کوین یک طرح پانزی بود باید پاداشهایی به طور متناوب به کیف پول سرمایهگذاران واریز میشد. بیت کوین هیچ پاداش یا درآمد ثابتی را به سرمایهگذاران وعده نمیدهد. قیمت این رمزارز دائماً در نوسان است و ممکن است برای مدتها روندی نزولی را در پیش بگیرید. بنابراین خبری از درآمد یا پاداش تضمینشده و ثابت نیست.
پلتفرمهایی توسعه یافتهاند که در ازای سپردهگذاری Bitcoin سودهای سالانه قابلتوجهی پرداخت میکنند. احتمال پانزی بودن چنین پلتفرمهایی وجود دارد اما این موضوع ارتباطی با ماهیت ارز دیجیتال BTC ندارد. برای درک بهتر این قضیه تصور کنید فردی با وعده ارائه سودهای هنگفت، دلارهای سرمایهگذاران را دریافت میکند. این فرد ممکن است تمام دلارها را تصاحب و در آخر فرار کند. گرچه سرمایهگذاران دلارهای خود را از دست دادهاند اما این عمل مجرمانه ربطی به ماهیت دلار ندارد.
پروژههای بدون مجوز و ناشناس
سازمان SEC اعلام کرده است طرحهای پانزی معمولاً در این سازمان یا سایر نهادهای قانونی و دولتی ثبت نمیشوند. در بازار کریپتو خبری از احراز هویت، ثبت قانونی و فرایندهای نظارتی نیست. تعداد بسیار کمی از رمزارزها پروژههای خود را در سازمان SEC ثبت کردهاند. اکثر ارزهای دیجیتال توسط کمیسیون معاملات آتی کالا (CFTC) مدیریت میشوند. بنابراین بعید نیست در چنین بازاری شاهد توسعه پروژههای پانزی باشیم.
بسیاری از صرافیهای رمزارزی هیچ مجوزی ندارند. با این حال برخی پلتفرمهای معاملاتی تلاش میکنند که مجوزهای قانونی را به دست آورند و در چهارچوب قوانین و دستورالعملهای دولتها فعالیت کنند. چنین شرکتهایی مورد تأیید سازمان SEC نیستند اما نمیتوان فعالیتهای آنها را کاملاً غیرقانونی تلقی کرد.
پروژههای پرریسک با طرحهای پانزی تفاوت دارند
بسیاری از سرمایهگذاران بازار ارزهای دیجیتال در سال گذشته برای اولین بار رمزارز خریداری کردهاند. تعداد زیادی از آنها تا امروز خسارتهای سنگینی را تجربه کردهاند. قیمت برخی رمزارزها تا ۹۰ درصد کاهش یافته است. به همین دلیل برخی تازهواردها ادعای پانزی بودن Bitcoin را باور کردهاند. گرچه احساسات آنها قابل درک است اما نمیتوان روند یک سال گذشته را معیاری برای تصمیمگیری در مورد BTC و سایر رمزرازها قرار داد.
پانزی بودن بیت کوین بسیار بعید به نظر میرسد. اگر این رمزارز یک پروژه پانزی بود باید سود حاصل از کلاهبرداری به کیف پول یا حساب مجرمان واریز میشد. بیت کوین به صورت غیرمتمرکز اداره میشود و هیچ واسطهای در این شبکه وجود ندارد. تمرکززدایی یکی از اصلیترین علتها برای رد ادعای پانزی بودن BTC است. پروژهای که توسط هیچ شخصی کنترل یا مدیریت نمیشود، بسیار بعید است که یک طرح پانزی باشد.
باید تفاوتهای سرمایهگذاری با ریسک بالا و پروژههای پانزی را درک کرد. خرید BTC ممکن است ریسک زیادی به همراه داشته باشد اما این به معنای کلاهبرداری از سرمایهگذاران نیست. نوسانهای قیمت Bitcoin زیاد است و شاید سرمایهگذاران در بازههای زمانی مختلف سود و زیانهای قابلتوجهی را تجربه کنند. در آخر باید گفت که ساتوشی ناکاموتو، توسعهدهنده بیت کوین، هویت ناشناسی دارد اما فعالیتهای او اصلاً شبیه اقدامات چارلز پانزی نیست.
بررسی پانزی بودن بیت کوین
افرادی که در بازار ارزهای دیجیتال و مخصوصاً بیت کوین سرمایهگذاری میکنند، امیدوارند قیمت این دارایی افزایش یابد و در آینده سود زیادی به دست آورند. برخی بیت کوین را طلای دیجیتال مینامند و برخی دیگر معتقدند به زودی BTC به مهمترین ارز اینترنتی تبدیل خواهد شد. هیچ کس از آینده پادشاه ارزهای دیجیتال خبر ندارد. ممکن است BTC رکوردهای خارقالعادهای را در ماههای آینده ثبت کند و در طرف مقابل بعید نیست ارزش این رمزارز تا مرز ۱۰ هزار دلار نیز کاهش یابد.
بیت کوین یک دارایی دیجیتال و پرریسک است. نمیتوان به راحتی حرکات نمودار BTC/USD را پیشبینی کرد. چالشهایی مثل سختگیری دولتها، جرایم اینترنتی، پولشویی، عدم پذیرش مردم و … ممکن است آینده این رمزارز را به سمت نابودی سوق دهد.
قیمت Bitcoin در یک سال گذشته روند ناامیدکنندهای داشته است. عدهای معتقدند زمستان دیگری در بازار رمزارزها شروع شده است. با این حال این موضوعات دلیلی برای پانزی بودن بیت کوین نیستند.
خلاصه مطلب
تقریباً واضح است که پانزی بودن بیت کوین فرضیهای غلط و احساسی است. به نظر میرسد افرادی که در بازار ارزهای دیجیتال خسارت مالی دیدهاند یا از همان ابتدا نسبت به رمزارزها بدبین بودهاند، چنین فرضیاتی را مطرح میکنند. بیت کوین در طول سالهای گذشته اعتبار زیادی به دست آورده و حالا بخش عظیمی از حجم بازار کریپتو را به خود اختصاص داده است. اگر دلایل علمی و منطقی به شما ثابت نکرد که پانزی بودن Bitcoin یک گزاره غلط است، بهتر است منتظر رکوردهای قیمتی جدید BTC در آیندهای نزدیک باشید.
فرمولهایی برای سود بردن در بازار طلا
معامله گران این "بازار هزار رنگ" به کاربردن اصطلاحات مختلف در رابطه با داد و ستد این کالا را به نوعی جذابیت این بازار می دانند. اما قبل از اینکه در رابطه با سازوکار معامله طلا و آشنایی با اصطلاحات آن در بازارهای داخلی آشنا شویم، بهتر است مختصر آشنایی با خرید و فروش طلا در بازارهای جهانی نیز داشته باشیم زیرا یکی از فاکتورهای اساسی در تعیین قیمت طلا و سکه در ایران، نرخ آن در بازارهای جهانی است.
اساساً معامله طلا در انواع بورس های کالایی جهان با عیار و اوزان مختلفی انجام می شود: به عنوان مثال در بورس کالایی شانگ های، طلا با واحد پولی یوآن به ازای هر گرم در قالب شمش های یک کیلوگرمی مورد دادوستد قرار می گیرد یا اینکه در بورس کالایی توکیو طلا با واحد پولی ین به ازای هر گرم مبادله می شود.
اما در بازار لندن، سیدنی استرالیا، ایالات متحده (بورس کالایی نیویورک به صورت قراردادهای آتی با سررسیدهای مختلف) وضعیت اندکی متفاوت است و مبادلات به صورت دلار به ازای هر اونس مورد معامله قرار می گیرد. (اونس مخفف: oz) از واحدهای جرم است . Oz سرواژه عبارت ounce است.
یک اونس برابر است با 28.35 گرم و یک شانزدهم پوند. واحد اونس در دستگاههای گوناگون همچون یکاهای انگلیسی، یکاهای سلطنتی و دستگاه یکاهای معمول ایالات متحده کاربرد داشته است. اونس واحدی جهت اندازه گیری وزن مواد است که در برخی از نقاط ممکن است متفاوت باشد . همچنین برای اندازه گیری وزن فلزات گرانبها از قبیل طلا، نقره، پلاتین و. از واحد troy ounce استفاده می شود که معادل ۳۱.۱۰۳۴۷۶۸ گرم است.)
اما برای اینکه از تازه ترین اطلاعات و اخبار مربوط به روند دادوستد طلا در بازارهای جهانی مطلع شویم بهتر است به معتبرترین سایت یعنی www.kitco.com مراجعه کرد زیرا آغاز و پایان معاملات جهانی طلا و سایر فلزات گرانبها به صورت آنلاین در این درگاه اینترنتی درج می شود.
برای خرید و فروش طلا بهتر است ابتدا فرمول های تعیین قیمت مربوط به این بخش را کاملاً یاد گرفته، سپس در مرحله بعد مبادرت به خریدوفروش کنیم.
4- سكه تمام بهارآزادي (قدیمی و امامی ) عيار (21.6) است؛ يا همان عيار (900) كه عيار 22 هم خوانده مي شود، وزن هرسكه (8.133) گرم است.
چگونه قیمت طلا را پیش بینی کنیم؟
طلا همواره به عنوان فلزی گرانبها مورد توجه بشر بودهاست. ویژگیهای خاص طلا مانند ارزش ذاتی آن، اکسیده نشدن در مقابل هوا، تقسیم پذیری بدون از دست دادن ارزش، مقبولیت عمومی، قدرت نقد شوندگی و هزینه پایین نگهداری آن باعث شدهاست تا طلا تبدیل به یک پول کالایی (و در شرایط تورمی و رکودی یک سپر تورمی) و پشتوانه ارزی شود. بنابراین طلا در کنار نفت یکی از کالاهای استراتژیک در بازارهای بین المللی محسوب میشود و در نتیجه عوامل متعددی بر روی قیمت آن تاثیر میگذارد.
در این یادداشت به بررسی مهمترین عوامل موثر بر قیمت طلا و بررسی مکانیسمهای آنها میپردازیم:
رشد عرضه جهانی پول: رشد سالانه عرضه پول جهانی اگر بیش از رشد واقعی اقتصاد جهانی باشد، باعث می شود تا تورم جهانی افزایش پیدا کند و اعتماد به پول کاغذی کاهش یابد که این امر به گرایش بیشتر مردم به سمت طلا به عنوان یک پشتوانه برای حفظ دارایی هایشان گسترش یابد. واضح است که منظور از رشد سالانه عرضه پول، بیشتر عرضه دلار و ارزهای معتبر جهانی که به عنوان ارزهای غالب توسط مردم و بانک های مرکزی نگاهداری می شوند، مد نظر است.
نوسانات شدید بازار بورس و قیمتهای نفت: در شرایطی که بازار بورس دچار نوسانات شدید میشود، و قیمت نفت بر اثر عوامل متعدد دائماً در حال تغییر است، اطمینان به این بازار و به تبع آن تمایل به سرمایه گذاری در این بازار کاهش مییابد لذا در این حالت مفهومی به نام "پناهگاه امن" در مورد بازار طلا به وجود میآید. در این شرایط سرمایه گذاران سعی می کنند تا با کم کردن ریسک سرمایه گذاری خود در طلا سرمایه گذاری کنند. به عبارت دیگر تقاضا برای طلا به منظور ذخیرهسازی افزایش مییابد و این افزایش تقاضا منجر به افزایش قیمتهای طلا میشود.
چین: چین یکی از کشورهای با مازاد تجاری قابل توجه در دنیا است. این مازاد تجاری باعث میشود که چین تبدیل به یک متقاضی بزرگ کالا در بازارهای جهانی شود. از سوی دیگر تمایل کشور چین برای فرار از زیر سلطه رفتن نرخ ارز جهانی، دلار، به دلیل عمدتا مسایل سیاسی و اقتصادی رقابتی با کشور آمریکا و تمایل این کشور برای افزایش پشتوانه پولیاش، این کشور را بعد از هند تبدیل به یکی از بزرگترین تقاضا کنندگان طلا در جهان میکند. در نتیجه حضور چین در بازار طلا و هم چنین مازاد تجاری که باعث میشود چین با دلارهای بیشتری به سمت بازارهای کالا و از جمله بازار طلا در دنیا حرکت کند، در نهایت منجر به افزایش قیمت طلا میشود.
قیمت پایین طلا در دهه نود میلادی: در ابتدای دهه هفتاد میلادی به دستور ریچارد نیکسون نظام تبادلی دلار و طلا حذف شد (سیستم برتن وودز از بین رفت) و در نتیجه نقش محوری طلا در نظام پولی و ارزی جهان از بین رفت و نرخ دلار و طلا شناور شد و سیر صعودی یافت. در سال 1980 با وقوع بحرانهای نظامی شوروی در افغانستان و انقلاب اسلامی ایران، نرخ طلا به صورت بی سابقهای افزایش یافت (همزمان با افزایش شدید قمیتهای نفت) اما در سال بعد نرخ قیمت طلا کاهش یافت و این روند کاهشی تا انتهای دهه نود و مقارن با بحران مالی جنوب شرق آسیا ادامه داشت.
از آنجاییکه اکثر کشورهای مهم تولید کننده طلا، معافیتهای مالیاتی، یارانهها و کمکهای دیگری را برای صنعت استخراج طلا در نظر میگیرند؛ در این دوران با کمبود بودجه برای اکتشاف و استخراج طلا روبرو شدند در نتیجه سطح تولید طلا کاهش یافت و این امر منجر به کاهش عرضه طلا و به تبع آن افزایش قیمت طلا در انتهای دهه نود میلادی شد که همزمان با شروع قرن جدید و حضور اقتصادهای نوظهور و نیاز سیستمهای بانکی آنها برای تقویت پشتوانههای پولیاشان بود که این فرآیند نیز روند افزایش قیمت طلا را در سالهای انتهایی دهه نود تشدید کرد.
نرخ پایین بهره: تغییرات نرخ بهره در کشورهای بزرگ اقتصادی جهان و به خصوص امریکا که ارز غالب جهانی را در اختیار دارد، تاثیرات مهمی بر قیمت طلا می گذارد. بطور مثال اگر دولت آمریکا به منظور تسهیل شرایط وام برای کسب و کارها و مصرف کنندگان، نرخ بهره را پایین نگهدارد تا از این طریق مصرف کنندگان و تجار به رونق اقتصادی کمک کند، این سیاست منجر به تقاضای بیشتر برای کالاهایی شبیه نفت و فلزات صنعتی میشود.
این اقدام باعث ترس سرمایهگذاران و اقدام برای خرید طلا به عنوان سپر تورمی میشود (هجینگ) در نتیجه در بازارهای معاملات قراردادهای آتی، هجینگ بر روی طلا انجام نمیشود و دچار رکود میشود.این موضوع باعث کاهش عرضه و افزایش قیمت طلا میگردد. البته نرخ بهره یک تاثیر هم در بخش تقاضای طلا می گذارد که در بند بعدی به آن می پردازیم
بحران های اقتصادی: بحران هایی که در بخش های مختلف اقتصاد به وجود می آید و زمزمه رکود را نوید می دهند، دولت ها را وامی دارند تا اقدام به چاپ پول، کاهش نرخ بهره یا سایر سیاست های انبساطی نمایند. این اقدامات باعث ضعیفتر شدن ارزش دلار در برابر ارزهای دیگر میشود، لذا سرمایه گذاران و عاملان بازار برای حفظ ارزش داراییهایاشان به سراغ بازار طلا به عنوان پشتوانه پولی میروند و در نتیجه قیمت طلا افزایش مییابد.
از سوی دیگر، گاهی اوقات با گسترش بحران به کشورهای مختلف، نه تضعیف دلار که وضعیت نابسامان و ناامیدکننده اقتصاد جهانی، باعث می شود تا دوباره طلا به عنوان یک پشتوانه مهم برای حفظ دارایی ها مطرح شود و تقاضا و به تبع آن قیمت طلا افزایش یابد.
بهبود وضعیت اروپا، چین و هند در برابر آمریکا: از آنجایی که دلار هم واحد خرید طلا و هم رقیب طلا در ذخیره سازی ثروت است، وضعیت تغییرات آن نسبت به سایر ارزها بسیار حایز اهمیت است. در سطور بالا تغییر وضعیت اقتصادی و تاثیر آن بر دلار را بررسی کردیم، ولی همیشه این وضعیت اقتصادی نیست که تعیین کننده قیمت دلار است.
گاهی اوقات تغییرات سیاسی، اقلیمی و یا تغییرات اساسی بین المللی در کنار عوامل اقتصادی، دلار را دستخوش تغییر می سازند. این تغییرات سبب می شود تا بازار طلا نیز تغییراتی را تجربه کند. بطوری که اگر بهردلیلی دلار در برابر سایر ارز ها تضعیف شود، طلا برای مردم، بازیگران بزرگ و دولت هایی که ارز آن کشورها را دارند ارزانتر می شود.
در نتیجه شاید تصمیم به خرید بگیرند. از دیگرسو اثر جایگزینی می تواند در اینجا برعکس عمل کند. به این معنی که اگر فعالان اقتصادی کاهش ارزش دلار را ادامه دار بدانند، اقدام به جایگزین کردن آن با طلا خواهند کرد که این امر دوباره به افزایش قیمت های طلا می انجامد.در جدول زیر اثر هر یک از عوامل ذکر شده را مشاهده می فرمایید:
تاثیر جنگ روسیه و اوکراین بر آینده بازارها/ تاثیر تحولات بر بورس، طلا و بیتکوین/ آینده دلار
جنگ روسیه و اوکراین، بازارهای مالی را دچار نوسانات قابل توجهی کرده است. در صورت تداوم این جنگ، آینده بازارهای مالی از جمله دلار، طلا، بورس و ارزهای دیجیتال چه میشود؟ کارشناسان در گفتگوی اینستاگرامی تجارتنیوز، به این پرسش پاسخ میدهند.
به گزارش تجارتنیوز، پس از کشوقوسهای فراوان روز گذشته ارتش روسیه به خاک اوکراین لشکرکشی کرد تا دو کشور رسما وارد جنگ شوند. اما اکنون پرسش بسیاری از فعالان اقتصادی و شهروندان این است که آینده بازارهای مالی از جمله دلار، طلا، بورس و ارزهای دیجیتال در صورت تداوم جنگ چه میشود؟
محمدمهدی زارع، مجتبی دیبا و نیما میرزایی، سه کارشناس بازارهای مالی در گفتگو با ابراهیم علیزاده، سردبیر تجارتنیوز، در لایو اینستاگرامی به این سوال مهم پاسخ میدهند.
این مصاحبه زنده ساعت ۱۸ امروز جمعه، ششم اسفند ماه سال ۱۴۰۰، در صفحه اینستاگرام تجارتنیوز آغاز شد.
علاقهمندان میتوانند این برنامه را در صفحه اینستاگرام تجارتنیوز ببینند.
مجتبی دیبا: دلار در محدود ۲۵ هزار و ۲۶ هزار تومانی میماند. قیمت طلا و سکه نوسان چندانی نخواهد داشت.
میرزایی: بورس کمتر از برخی حوزههای دیگر چون رمزارزها، از جنگ روسیه و اوکراین تاثیر میگیرد. اما احتمال رفتار هیجانی و فشار عرضه در روزهای شنبه و یکشنبه وجود دارد. در ادامه میتواند برای بازار سرمایه مثبت باشد. بورس بیشتر از مذاکرات وین اثر میگیرد. اتفاقات خوبی از جمله مالیات بر سپرده حقوقیها رخ داده است که باعث ورود پول به بازار سرمایه میشود.
زارع: تاثیر جنگ بر رمزارزها طبیعی بود و قابل پیش بینی بود که ریزش داشته باشد. ادامه این روند بستگی به این دارد که کشورهای دیگر وارد جنگ شوند یا نه. اینکه بایدن اعلام کرد وارد جنگ نمی شود باعت افزایش قیمت بیت کوین و کاهش اونس طلا شد. این بازار نوسان زیادی دارد.
ایران نمی تواند در صادرات گاز جایگزین روسیه شود
دیبا: شدت تحریم های روسیه و نوع واکنش آمریکا روی بازارها تاثیر میگذارد. فعلا واکنش ها بهنسبت، آرام بوده است، تحریم روسیه از سوی سوئیفت اجرایی نشد و این موضوع سیگنال آرامش بخش به بازارهای نفت و مواد اولیه ارسال کرد. حتی اگر روسیه کاملا تحریم و برجام احیا شود، ایران نمی تواند در بازار گاز جایگزین این کشور شود. چرا که سرمایه گذاری لازم را برای تولید و صادرات انجام نداده است.
افزایش قیمت انرژی می تواند به نفع ایران باشد.
قیمت دلار اگر برجام قبل از عید احیا شود، می تواند حدود ۲۳ و ۲۵ هزار تومان باشد.
پیش بینی برای بعد از عید فعلا مشکل است.
تاثیر قیمت دلار بر بورس
میرزایی: بازار سرمایه از قیمت دلار تاثیر می گذارد. به نظر من کف قیمتی دلار در بازار آزاد ۲۵ هزار تومان است.
اگر برجام طولانی شود، قیمت دلار افزایش مییابد و انتظارات تورمی در بورس افزایش مییابد.
بازار سرمایه چه با برجام و چه بدون آن، چاره ای غیر از رشد ندارد. حتی اگر روند مذاکرات طولانی شود، بورس رشد خواهد کرد.
موضوع برجام و تحولات روسیه و اوکراین بر شرایط تاثیرگذار است. گروههایی که بر محور مواد اولیه قرار دارند، می توانند رشد بهتری داشته باشند.
به نظر می رسد تاثیرات جنگ در بازارهای جهانی رو به کاهش است.
سهم روسیه از بازار ارزهای دیجیتال
زارع: مهم ترین بازار در این جنگ رمزارز بود. در هفته های اخیر کمک های مالی به اوکراین از طریق بیت کوین پرداخت شد.
روسیه هم در هفته های گذشته ابتدا اعلام کرد که بیت کوین را ممنوع می کند و بعد این موضوع را رد کرد. دولت ها در مواقع بحرانی از این فناوری استفاده می کنند.
افراد بدون دانش و مهارت نباید وارد بازارهایی مانند سرمایه و رمزارز شوند. ضمن اینکه به بیت کوین باید بلندمدت نگاه کنند مگر اینکه دانش نوسان گیری داشته باشند. در غیر این صورت نباید با دید هیجانی وارد بازار بیت کوین شوند. در آینده طولانی مدت روند کاملا صعودی است.
در مواقع بحران، فعالیت در بازارهایی مثل رمزارز افزایش می یابد. جنگ ابتدا هیجانات فروش را تخلیه می کند و بعد می تواند صعود را آغاز کند.
تحولات بازارهای جهانی و داخلی طلا
دیبا: سیاست های انقباضی در کشورهای بزرگ، بر بازارهای جهانی موثر است. آمریکا با ریتم مشخصی به سمت این سیاست ها حرکت می کند.
آمریکا تلاش می کند بازار کار کنونی را حفظ کند. نوساناتی که در این حوزه رخ می دهد باعث می شود صراحتا سیاست های خود را اعلام نکند.
در نتیجه طلا هنوز هم ممکن است برای سرمایه گذاران جذاب باشد. اگر رسما سیاست های انقباضی اعلام شد دیگر سقف را نمی زند. امکان رکود وجود دارد.
در ایران نیز طلا و سکه، نوسانات محدودی خواهند داشت. از دید سرمایه گذاری شرایط رکودی، بهترین زمان برای خرید است. اما نوسان گیری چندان امکان پذیر نیست.
احتمالا کلا در جهان بازارها وارد رکود می شوند و پول جریان زیادی پیدا نمی کند. افراد باید از سفته بازی به سمت سرمایه گذاری بلندمدت بروند. استفاده بیشتر از نرخ بهره نیز افراد را در بازارها برنده می کند.
تاثیر نرخ بهره در بازار سرمایه
میرزایی: اخبار مثبت برجامی انتظارات تورمی را کاهش داده بیت کوین به طلا ربط پیدا نمیکند و خوش بینی ها را بیشتر کرده است. روند خروج سرمایه کند شده است.
اما بانک ها در ایران مسابقه مخربی در افزایش نرخ بهره دارند و اگر بانک مرکزی آنها را متوقف نکند، همیشه به این سمت متمایل هستند.
دولت برای کاهش نرخ بهره بین بانکی تلاش می کند و برای کاهش به زیر ۲۰ درصد، تکلیف قانونی گذاشته است. هر چند اجرای آن با تاخیر مواجه شده است.
در نهایت باید اجرایی شود. در این صورت نرخ های دیگر هم خود را تنظیم می کنند. این موضوع، باعث ثبات در بازار سرمایه می شود و ریسک ها کاهش می یابد. اگر نرخ بهره بین بانکی به زیر ۲۰ درصد کاهش یابد، بورس حرکت آرام رشد خود را آغاز می کند.
اکنون سهام ارزنده در بازارها وجود دارد و می توان از آنها بهره گرفت. شاخص هم وزن نسبت به شاخص کل رفتار بهتری داشته است.
اگر برجام کاملا احیا شود دارایی های ریالی می تواند به سمت دارایی های دلاری بروند. البته حرکتی پرریسک اما احتمالا بسیار پرسود است.
معامله رمزارز در ایران
زارع: در ایران محدودیت هایی برای ورود به بازار رمزارزها وجود دارد. صرافی های ایرانی مجوز قانونی ندارند و اعتماد به آنها سخت است. بعضی صرافی ها تعطیل شدند و بسیاری از افراد به پول خود نرسیدند.
ریسک فعالیت در ایران بالاست. به ویژه اینکه کشور تحریم است. افراد باید وی پی ان خاص داشته باشند که با طرح صیانت استفاده از آنها به خطر افتاده است. در نتیجه ایرانیان ممکن است به کیف پول های خود در آینده به راحتی دسترسی نداشته باشند.
دولت باید برای صرافی ها مجوز تعریف کند. اکنوت افراد زیادی در ایران در این بازار فعال هستند و حتی ضرر هم آنها را از بازار دور نکرده است.
اکنون برخی افراد می توانند از فرصت خرید در بازار استفاده کنند. اکنون زمان فروش نیست اما هولد را هم توصیه نمی کنم. در بلندمدت احتمال صعود رمزارزها وجود دارد. افراد باید ریسک صعودی و نزولی شدن بازار را بپذیرند. اگر ارزی نوسان رو به بالایی داد، افراد می توانند آن را بفروشند و منتظر پایین آمدن قیمت برای خرید مجدد باشند. اهمیت پولی که افراد وارد بازار می کنند، بر تصمیم گیری آنها تاثیرگذار است.
دیدگاه شما