رکود بازار مسکن تا پایان سال ادامه مییابد
اثر روانی تغییرات قیمت ارز، این روزها به شکل امتناع فروشندگان مسکن از فروش بروز یافته است. واسطههای ملکی در تهران میگویند اگرچه بازار ملک در رکود به سر میبرد، طرف عرضه نسبت به فروش احتیاط میکند. این عقبنشینی پس از نوسان اندک قیمت ارز ایجاد شده است.
به گزارش چابک آنلاین به نقل از ایسنا، مشاوران املاک از رکود در رکود بازار مسکن خبر میدهند. بدین صورت که روند معاملات اندکی که از قبل صورت میگرفت هم دچار اختلال شده که میتوان از آن به عنوان عارضهای جدید یاد کرد.
بازار مسکن از تیرماه به بعد در سردرگمی قرار داشت و رشد قیمت آن تقریبا متوقف شده است. اما از ابتدای آبان ماه، هر دو طرف عرضه و تقاضا دچار نوعی انفعال شدهاند. برخی فروشندگان قیمتهای پیشنهادی را تا حدود ۵ درصد افزایش دادهاند. این در حالی است که خریداری در بازار وجود ندارد. در واقع قیمتها در بعضی مناطق به شکل اسمی افزایش یافته است.
یکی از مشاوران املاک شمال تهران درباره وضعیت کنونی بازار مسکن گفت: فعلا جو روانی وارد بازار ملک شده و کمتر کسی خرید و فروش میکند. وقتی دلار مقداری تکان میخورد بخر و بفروشها دست نگه میدارند تا ببینند اوضاع چگونه میشود. البته در همین بازار کساد هم تعداد فروشندگان بسیار بیش از خریداران است اما به هر حال برخی افراد که محافظهکار هستند نسبت به فروش امتناع میکنند. بعضی دیگر هم مقداری قیمتها را بالا بردهاند. دلالها این تلقی را دارند که ممکن است تغییرات بازارهای ارز و بورس، اثراتی در بازار ملک به وجود بیاورد.
واسطهی ملکی دیگری در جنوب شرق تهران نیز بیان کرد: نمیتوانم بگویم فروشنده وجود ندارد. فروشنده هست اما نرخها را پایین نمیآورند تا معاملهای صورت گیرد. بازار مسکن یک بازار امن است که سرمایه را در برابر تورم حفظ میکند. طرف با خودش میگوید اگر خانه را بفروشم پولش را کجا سرمایهگذاری کنم که ارزش پولم حفظ شود. بنابراین فعلا دست نگه میدارد. خریدار هم که توان خرید ندارد. البته معاملات به نسبت ماه گذشته اندکی افزایش یافته اما آنچنان محسوس نیست. شاید حدود ۱۰ درصد تعداد معاملات بالا رفته است.
وی با اشاره به افزایش قیمت برخی مصالح ساختمانی اظهار کرد: آهن و میلگرد در روزهای اخیر گرانتر شده چون آهن با دلار بالا و پایین میشود. یونولیت هم ظاهرا دچار رشد قیمت شده است. سازندگان این افزایشها را بر روی قیمت واحدهای کلیدنخورده محاسبه میکنند. تازه اگر واحدهای نیمه کاره وارد بازار شود قطعا نرخهای آنها متفاوت خواهد بود.
اشکان از مشاوران املاک غرب تهران نیز گفت: به خاطر موضوع دلار، فروشندهی مسکن کم شده و فعلا اکثر پولها به سمت بازارهای موازی رفته است. سرمایهها به سمت ملک نیامده اما اثر روانیاش را روی ملک میگذارد. ممکن است در فاز دوم سرمایهها به این سمت بیاید اما هنوز سرمایهی سنگینی به بازار مسکن هجوم نیاورده است. در یک کلام میتوانم بگویم رکود دست از سر بازار برنداشته و اوضاع خرید و فروش جالب نیست.
سرنوشت احتمالی مسکن و بازارهای موازی در آینده
عباس زینعلی ـ کارشناس بازار مسکن در تحلیل شرایط فعلی این بازار گفت: در یک بازار واقعی، عرضه و تقاضا متناسب با یکدیگر هستند. اما اگر سیاستهای کنترلی دقیق و منظمی برای کنترل عرضه و تقاضا وجود نداشته فنر بازارها رها میشود.
وی افزود: در حال حاضر این تلقی ایجاد شده که تغییراتی در قیمت ارز ایجاد خواهد شد. بنابراین ممکن است تا شش ماه آینده برخی سرمایهها از بخشهای مولد یا سپردههای بانکی به بازارهای موازی منتقل شود.
زینعلی درباره اثر نوسانات احتمالی بازارهای رقیب مسکن بر این بخش گفت: معاملات مسکن دچار رکود شده و احتمالا این روند تا پایان سال ادامه مییابد. حس میکنم تغییر نامتجانسی نداشته باشیم و همین روند فعلی تا پایان سال ادامه پیدا کند. در چنین شرایطی قیمت خانه کاهش نخواهد یافت اما از صعود شدید آن کاسته میشود. در حال حاضر بسیاری از افراد که میخواستند پروژهای را شروع کنند به سمت بازارهای موازی رفتهاند، برای اینکه سودآوری کوتاهمدتی برایشان داشته باشند.
این کارشناس بازار مسکن تصریح کرد: مسکن، ارز، طلا و بورس چهار بازار رقیب هستند که معمولا تحولات آنها بر یکدیگر معمولا در میانمدت و بلندمدت خود را نشان میدهد. در مواردی نیز اثرات بازارها بر یکدیگر فوری است. یعنی ممکن است وقتی سرمایهها به سمت دلار میرود مسکن مقداری متوقف شود اما نهایتا عقبماندگی را جبران میکند.
وی راهکار تعادلبخشی به بخشهای اقتصادی را ایجاد تناسب بین عرضه و تقاضا دانست و افزود: هماکنون با یک عدم تعادل در بازارها مواجهیم و این بخشها سنخیت مشابهی دارند. وقتی تولیدات صنایع و بخشهای مولد در وضعیت مناسبی قرار ندارد یا کفاف نمیدهد، قیمت سهام در بورس نیز نوسانی میشود. از آن طرف مداخلاتی در بورس رخ میدهد که از جنس مداخلات در بازارهای طلا و ارز است. این اقدامات تاثیرات ریشهای نمیگذارد.
این کارشناس بازار مسکن ادامه داد: سرمایهگذار سریعا خلاءها را پیدا میکند و به آن سمت میرود؛ زیرا دنبال سود کوتاه مدت است. در یک دوره بورس اوج میگیرد و سرمایهها به آن سمت میرود. در مقطعی بازار مسکن دچار این وضعیت میشود، یک موقع هم در بازار ارز این اتفاق میافتد. در ایران کسی به شکل بلندمدت در بورس سرمایهگذاری نمیکند. همه میخواهند سریع به سود برسند. این باعث خروج سریع از یک بازار و ورود سریع به یک بازار دیگر میشود.
هر متر مسکن در تهران ۴۳.۷ میلیون تومان
روند کاهش نرخ رشد ماهیانه قیمت در بازار مسکن شهر تهران که از تیرماه امسال آغاز شده بود بر اساس گزارش دو متولی ارایه آمار، ادامه پیدا کرد. طبق اعلام بانک مرکزی میانگین قیمت هر متر خانه در تهران به ۴۳.۷ میلیون تومان در هر متر مربع رسید که در مقایسه با ماه قبل ۱.۲ درصد و نسبت به ماه مسابه قبل ۳۸.۲ درصد رشد نشان میدهد. همچنین مرکز آمار متوسط وزنی قیمت هر متر آپارتمان در تهران را ۴۶.۴ میلیون و متوسط حسابی آن را ۴۴.۳ میلیون تومان اعلام کرد. تعداد معاملات نیز بر اساس گزارش بانک مرکزی ۵.۴ هزار فقره بود که نسبت به ماه قبل و ماه مشابه در سال قبل بهترتیب ۱۰.۲ و یک درصد کاهش یافته است.
پیشبینی رکود اقتصادی تا سال ۲۰۲۴ و تاثیر آن بر قیمت طلا
کارشناس بازار جهانی و مدیر شرکت CPM اظهار کرد: رکود اقتصادی قرار است تا سال ۲۰۲۴ رخ دهد شرایط برای فلزات گرانبها و دلار آمریکا به گونهای است که دلار آمریکا ارز ذخیره جهانی باقی میماند.
به گزارش ایسنا، جف کریستین معتقد است که رکود اقتصادی احتمالا تا سال ۲۰۲۴ رخ خواهد داد که بر بازار نقره تاثیر خواهد گذاشت. در شرایط رکود، استفاده صنعتی کمتری از این فلز مشاهده خواهید کرد اما این عامل در قیمت، اهمیت کمتری خواهد داشت و قیمت به دلیل تقاضای سرمایهگذاران به عنوان پناهگاه امن به شدت افزایش خواهد یافت.
وقتی نوبت به تورم میرسد، کریستین خوشبین نیست که فدرال رزرو بتواند با افزایش نرخهای بهره، قیمتها را کاهش دهد. او گفت: بسیاری از فشارهای تورمی از سمت عرضه میآیند و عرضه کمتر به تغییرات نرخ بهره واکنش نشان میدهد و این موارد با سیاست صفر کووید در چین، حمله روسیه به اوکراین و موارد دیگر ترکیب شده است.
کریستین علیرغم چشمانداز تیره تورم خود پیشنهاد کرد که دلار آمریکا نسبت به سایر ارزها به افزایش خود ادامه خواهد داد و پول زیادی به دلار آمریکا برای سرمایهگذاری در خزانهها سرازیر میشود زیرا بازدهی بالاتری نسبت به رقبای خود دارند و این احتمالا ادامه خواهد داشت. بنابراین دلار تا حدودی به دلیل داشتن نرخ بهره بالاتر و به دلایل دیگر افزایش مییابد.
بر اساس گزارش کیتکو، کریستین معتقد است اگر دلار آمریکا افزایش یابد، قیمت طلا نیز افزایش خواهد یافت. او گفت: «طلا و دلار دو دارایی امنی هستند که مردم در مواقع بلاتکلیفی به سمت آنها میروند. او همچنین تردید دارد که چین یا سایر کشورها ارزهای دیجیتالی با پشتوانه طلا ایجاد کنند. او گفت: «دولت چین و بانک خلق چین هیچ علاقهای به داشتن هر نوع تبدیل یوان به طلا ندارند زیرا این چیزی است که فرانسه را ویران، انگلیس را نابود کرد، و ایالاتمتحده را تحت تاثیر قرار داد.
متخصص دوران رکود
یکی از کتابهای منتشرشده در انتشارات دنیای اقتصاد در سال 1400 خاطرات مردی است که در دوران بحران مالی 2008 سکاندار اثرگذارترین نهاد پولی در دنیا، یعنی فدرالرزرو یا همان بانک مرکزی آمریکا بود. بن برنانکی در این کتاب که با عنوان کامل «شجاعت عمل، خاطراتی از سالهای بحران و پس از آن» توسط علی حبیبی ترجمه و به بازار روانه شده، توضیح میدهد که چگونه با پیادهسازی سیاستهای پولی به مقابله با بحران رفته و توانسته آن را کنترل کند؛ بحرانی که به گفته او، همفکران و موافقانش میتوانست مخربتر از رکود بزرگ دهه 1930 باشد اما او به عنوان متخصص دوران رکود میدانست که چگونه باید این بحران را کنترل کند. قضاوتها در مورد برنانکی و عملکردش در فدرالرزرو در دوران بحران مالی 2008 معمولاً سیاه و سفید است؛ یا او را تقدیر و تحسین میکنند یا با نقدهای تند و تیزی او را «بن هلیکوپتر» میخوانند که سیاستش صرفاً پولپاشی بیهدف بود. حالا ترجمه این کتاب توسط انتشارات دنیای اقتصاد و در دسترس قرار گرفتنش، این فرصت را به خواننده ایرانی، بهویژه سیاستگذار پولی و کارشناسان و علاقهمندان این حوزه اقتصادی داده است که بتوانند از زبان خود او که یک معلم اقتصاد قهار بوده و هست، بخوانند؛ نه به جهت قضاوت عملکردش که شاید دیگر چندان به کار ناید اما به خاطر درس گرفتن از تجربههای کمنظیر یک استاد اقتصاد که نقش اول مبارزه با یک بحران مالی بود که در یک بازه دوساله تقریباً تمام دنیا را تکان داد. همه اینها خواندن کتاب قطور و پرحجمی مانند «شجاعت عمل» را نهفقط ضروری که جذاب میکند.
بن هلیکوپتر یا متخصص دوران رکود
بن شالوم برنانکی، 13 دسامبر سال 1953 در ایالات متحده متولد شد، در خانوادهای که اصالتاً مهاجران اروپایی بودند، شاید مانند بسیار دیگری از ساکنان ینگه دنیا. پدربزرگ او، جوناس برنانکی 32 سال قبل از تولد بن در روز پایانی ماه ژوئن و در سن 30سالگی، به خاک آمریکا پا گذاشت. او متولد لهستان و به عقیده بن برنانکی، کارآفرینترین عضو خانواده بود. در واقع هر چهار پدربزرگ و مادربزرگ وی، مهاجران اروپایی بودند که بلافاصله یا اندکی بعد از جنگ جهانی دوم به ایالات متحده وارد شدند، به امید آنکه بتوانند زندگی بهتری را برای خود و فرزندانشان فراهم کنند. به همین دلیل است که برنانکی اعتقاد دارد، همه ساکنان فعلی ایالات متحده به نوعی مهاجر به شمار میآیند. بن برنانکی، به عنوان اولین فرزند پسر دوم جوناس، در آگوستای جورجیا به دنیا آمد و در دیلون کارولینای جنوبی بزرگ شد. پدرش، فیلیپ ریچارد برنانکی، داروسازی بود که به همراه برادرش (عموی بن) داروخانهای را در شهر دیلن اداره میکرد. این داروخانه که توسط پدربزرگ بن تاسیس شده بود، تا مدتها تنها داروخانه این شهر کوچک محسوب میشد. خانواده برنانکی به خاطر نحوه برخورد با بیماران و مشتریان، از احترام بسیار زیادی در بین شهروندان برخوردار بودند. مادر او ادنا فریدمن در ابتدا معلم مدرسه بود اما با به دنیا آمدن بن تدریس را رها کرد و تنها گاهی در داروخانه همسرش کار میکرد. برنانکی در همین شهر، مدرک دیپلم خود را در سال 1971 گرفت و ادامه راه تحصیل را در دانشگاه هاروارد پی گرفت. برنانکی بعد از اخذ لیسانس اقتصاد در سال 1975 به امآیتی رفت و چهار سال بعد از این دانشگاه با مدرک دکترای اقتصاد فارغالتحصیل شد. برنانکی با تحصیل در این دو دانشگاه، این شانس را پیدا کرد که در کلاس درس اقتصاددانان زبده و مشهوری بنشیند. استاد راهنمای او برای پایاننامه دکترایش استنلی فیشر بود و رودیگر دورنبوش و رابرت سولو دیگر اعضای کمیته ارزیابی پایاننامهاش بودند. او البته از کمک استادان مطرح دیگری مانند دیل روگنسن و پیتر دایاموند نیز بهره گرفت. یعنی حداقل دو نوبلیست فقط در جریان نوشتن پایاننامه او را راهنمایی کردند. او در قلب جریان اصلی علم اقتصاد رشد کرد و با نخبگان این علم همراه شد.
برنانکی در دانشگاههای مختلفی مانند استنفورد، نیویورک و پرینستون، اقتصاد تدریس کرد و بین سالهای 1996 تا 2002 که تصمیم گرفت وارد دولت شود، ریاست دانشکده اقتصاد پرینستون را برعهده داشت. او کتابهای درسی عمدهای را به رشته تحریر درآورده است که میتوان به کتابهای «اقتصاد کلان»، «سیاست پولی» و «اصول اقتصاد خرد» اشاره کرد که با کمک همکارانش نوشته شد. او همچنین به عنوان سردبیر در نشریه American Economic Review فعالیت داشت و جزو اقتصاددانانی بود که مقالههای زیادی بهترین سرمایهگذاری در دوران رکود در ژورنالهای معتبر اقتصاد چاپ کرد.
برنانکی در سال ۲۰۰۲ به عضویت شورای حکام فدرالرزرو درآمد. جرج بوش در سال 2005 او را به عنوان رئیس شورای مشاوران اقتصادی رئیسجمهور منصوب کرد و در نهایت در پایان همان سال توسط بوش برای ریاست فدرالرزرو معرفی شد. او از ابتدای فوریه 2006، دو سال قبل از شروع بحران مالی، به عنوان چهاردهمین رئیس فدرالرزرو کار خود را شروع کرد و جانشین آلن گرینسپن، باسابقهترین رئیس فدرالرزرو شد. اگرچه ماه عسل او در فدرالرزرو بسیار کوتاه بود و طوفان بحران مالی شرایط کاری او را بسیار سخت و دشوار کرد اما دولت دموکرات بعدی هم به او اعتماد کرد و اوباما در سال 2009 او را برای دومین دوره کاری در فدرالرزرو پیشنهاد کرد تا او تا پایان ژانویه 2014 در این سمت باقی بماند.
بحران مالی 2008 باعث شد او به یکی از مشهورترین اقتصاددانان در عرصه سیاستگذاری و یکی از روسای شاخص فدرالرزرو تبدیل شود. در حالی که برخی منتقدانش او را به پولپاشی متهم میکردند و عکسش سوار بر هلیکوپتر و پاشیدن پول بارها در نشریات مختلف چاپ شد، بسیاری بر این عقیده بودند که نبود او و سیاستهایش بحران مالی 2008 را به رکود بزرگ دیگری در تاریخ اقتصاد آمریکا و حتی جهان تبدیل میکرد. برنانکی در سال 2009 از سوی مجله تایم به عنوان «چهره سال» برگزیده شد و ریچارد استنگل، سردبیر تایم، در مورد این انتخاب نوشت: داستان این انتخاب فقط در مورد آنچه رخ داده نیست، بیشتر مربوط به آنچه است که اتفاق نیفتاد.
شجاعت عمل
«در همه بحرانها، عدهای هستند که با شجاعت تمام عمل میکنند و عدهای نیز از انجام کوچکترین کاری هراس دارند.» این جملهای از بن برنانکی است که در دیباچه کتاب «شجاعت عمل» آمده است. اگرچه آلن گرینسپن در دوران طولانی ریاستش بر فدرالرزرو که نزدیک به دو دهه به طول انجامید، بسیار اندک در رسانهها و گفتوگوهای مطبوعاتی حاضر شد و قائل به این نبود که باید سیاست پولی را در مجامع عمومی بیان کند چون بازارها از گفتههایش متاثر میشوند، اما در مقابل برنانکی ابایی از گفتوگو نداشت و در کنفرانسهای مطبوعاتی یا بین دانشجویان حاضر میشد و تلاش میکرد سیاستهای پولی فدرالرزرو و اهدافی را که دنبال میکرد، شفافسازی کند و این خود شاید سیاستی در دوران بحران مالی بود.
برنانکی در دوران تحصیلش به تشویق استنلی فیشر وقت زیادی را به مطالعه دوران رکود بزرگ گذراند و به خصوص نوشتههای میلتون فریدمن را مورد توجه قرار داد. فریدمن مقصر اصلی رکود بزرگ را فدرالرزرو میدانست که در آن دوران سیاست پولی مناسبی برای افزایش حجم پول در اندازه و زمان مناسب به کار نبرده است. برنانکی به قدری در مورد این برهه از تاریخ اقتصاد آمریکا مطالعه کرد که خود را متخصص دوران رکود خواند: «همانطور که عدهای خود را کارشناس جنگهای جهانی یا هر مقطع دیگر تاریخی میدانند؛ من نیز به کارشناس دوران رکود بزرگ تبدیل شدهام.» تخصصی که احتمالاً بسیار به کارش آمد.
برابر آنچه علی حبیبی، مترجم، توضیح میدهد کتاب در سه بخش تنظیم شده است. در بخش نخست، شامل فصلهای اول تا ششم، نویسنده به معرفی خود، پیشینه خانوادگیاش، روند تکاملی شخصیتش، داستان ورودش به دانشگاه و علاقهمندیاش به علم اقتصاد و چگونگی تبدیل شدن از فردی دانشگاهی به یک سیاستگذار و فرد موثر در محافل سیاستگذاری میپردازد. با مطالعه این بخش، خواننده بهخوبی با ویژگیهای فردی و زمینههای فکری نویسنده آشنا شده و از این موضوع که تصمیمهای سیاستی وی برای مقابله با چالشها و پیامدهای بحران بر چه بنیانی استوار بوده است آگاه میشود.
بخش دوم، شامل فصلهای هفتم تا هجدهم، که بهطور قطع خواندن آن برای استادان، دانشپژوهان، برنامهریزان و سیاستگذاران جذابتر و شیرینتر خواهد بود، داستان چگونگی آغاز بحران، دیدگاههای رقیب درباره ریشههای بحران و چگونگی مقابله با آن، بهکارگیری ابزارهای سنتی و نامتعارف در حوزه سیاستهای پولی و مالی، با هدف کاهش آثار ویرانگر بحران و کوتاهتر کردن دوره زمانی آن و چالشها و محدودیتهایی است که وی و همکارانش با آن روبهرو بودهاند. بخش سوم کتاب، فصلهای نوزدهم تا بیستوسوم، به بیان رخدادهای صورتگرفته پس از فروکش کردن بحران و قرار گرفتن اقتصاد آمریکا و اقتصاد جهانی در مسیر بهبود نسبی اختصاص دارد. در این بخش، نویسنده به موضوعاتی چون لزوم کنار گذاشتن رویکردها و ابزارهای سنتی سیاست پولی و بهکارگیری ابزارهای نوین و نامتعارف، لزوم پایهریزی یک نظام مالی نوین برای آمریکا و جهان، تاکید بر لزوم حفظ استقلال فدرالرزرو و دیگر بانکهای مرکزی از جناحبندیها و تصمیمگیریهای سیاسی، لزوم تکیه بر معیارهای علمی در اتخاذ تصمیمهای سیاستی و پرهیز از دخالت دیدگاههای جناحی در این فرآیند و ضرورت همکاری بینالمللی در امر سیاستگذاری اقتصادی، بهدلیل ماهیت و گستره جهانی نظام مالی و درهمتنیدگی فراوان اقتصاد جهانی، اشاره میکند. درعینحال، نویسنده در فصلهای مختلف کتاب، بهویژه در بخشهای دوم و سوم، تلاش کرده است تا به انتقادهای صورتگرفته از خود و همکارانش پاسخ گفته و ضمن تشریح شرایطی که به اتخاذ این تصمیمها منجر شده، دلایل توجیهی اقداماتش را بیان کند.
مطالعه این کتاب بدون تردید میتواند درسهای سودمند زیادی برای سیاستگذار، کارشناس و پژوهشگران حوزه پولی و البته دانشجویان اقتصاد داشته باشد. گرچه باور محکمی در بین اذهان عمومی وجود دارد که مدیران باید افرادی مجرب در حوزه کاری خودشان باشند و برابر آن گفته معروف «عکس با شورت ورزشی» در حوزه خودشان استخوان خرد کرده و از همکف به طبقات مدیریتی بالا رسیده باشند اما در جامعه اقتصادی بسیار گفته میشود که سکان بانک مرکزی باید در دست یک «اقتصاددان» باشد چراکه این نهاد وظیفه مهم سیاستگذاری پولی را برعهده دارد و در واقع نقطه اصلی کاربرد علم اقتصاد است. بن برنانکی در این کتاب عنوان میکند که سیاستگذاری اقتصادی فرآیندی علمی است که باید از پشتوانه نظری مناسب برای سیاستهای اتخاذشده برخوردار باشد. او توضیح میدهد که پیش از برگزاری هر یک از نشستهای کمیته فدرال بازار باز دو جلد گزارش، یکی برای ارائه دادهها و تحلیلهای مربوط به عملکرد اقتصاد آمریکا و اقتصاد بینالمللی (با عنوان کتاب سبز) و دیگری بهمنظور مرور تحولات بازارهای مالی و مقایسه آثار احتمالی گزینههای مختلف سیاست پولی (با عنوان کتاب آبی) توسط اقتصاددانها و متخصصان فدرالرزرو تهیه میشود که اعضای کمیته تمامی تصمیمهای خود را بهصورتی سازگار با اطلاعات و تحلیلهای ارائهشده در این دو گزارش اتخاذ میکنند.
در عین حال نکته مهمی که او در کتاب به آن اشاره دارد و میتواند به کار سیاستمداران ایرانی اعم از وزرا و دولتمردان یا نمایندگان مجلس بیاید، این است که احزاب و متفکران سیاسی کمترین مداخله را در سیاستگذاری اقتصادی داشته و با شنیدن توضیحات کارشناسی فدرالرزرو، طرحهای کارشناسی را با کمترین اصلاحات و مداخله تصویب میکردند. جایگاه فدرالرزرو نیز در تدوین و طراحی و اجرای سیاست پولی نقش بیبدیل و یگانهای است که استقلال آن نیز از سوی دیگر نهادهای دولتی به رسمیت شناخته شده است. برنانکی در کتاب به این مساله مهم نیز اشاره دارد و مینویسد برابر پژوهشهای صورتگرفته از اوایل دهه 1990، کشورهایی که در آنها بانک مرکزی از درجه استقلال بالاتری برخوردار است در زمینه کنترل تورم و دستیابی به رشد اقتصادی موفقیت بیشتری داشتهاند. او همچنین با وجود سخنرانیهای متعدد و حضور در مجامع مختلف برای شفافسازی سیاستهای فدرالرزرو، تاکید دارد که سیاستگذار پولی باید در انتخاب واژگان خود دقت و هوشمندی بالایی داشته باشد. به همین دلیل پس از هر نشست کمیته بازار باز فدرال، بیانیه پایانی آن با دقت بالا تنظیم میشود و گاهی ساعتها بحث روی تکتک کلمات و بار معنایی آنها صورت میگیرد. از دیگر نکات مهمی که برنانکی در کتاب خود به آن اشاره دارد و بسیار میتواند برای دیگر کشورها از جمله کشور ما به کار بیاید، هماهنگی سیاستگذاران پولی و مالی است به گونهای که رئیس فدرالرزرو و وزیر خزانهداری به عنوان مسوول بودجه و سیاستگذار مالی دائم با هم در ارتباط و هماهنگی کامل بوده و حتی برای حضور در اجلاسهای بینالمللی نیز همکاری بالایی داشتهاند.
کمک فدرالرزرو به بنگاههای در مرز ورشکستگی
برنانکی در آغاز کتاب روایتی خواندنی از بهترین سرمایهگذاری در دوران رکود یکی از نشستهای دولت در بدو شروع بحران دارد و مینویسد: رئیسجمهور (جرج بوش) عادت داشت نشستها را با شوخی یا بذلهگویی با یکی از مشاوران نزدیکش آغاز کند. اما اینبار، با حالتی خیلی جدی، پرسید، «چطور شد که به اینجا رسیدیم؟» این پرسش بسیار پرمعنی بود. بیش از یک سال بود که در حال دستوپنجه نرم کردن با یک بحران مالی کنترلناپذیر بودیم. در ماه مارس، فدرالرزرو 30 میلیارد دلار وام به بانک جیپی مورگان چِیس پرداخته بود تا بانک سرمایهگذاری بئر اِستیرنز را از ورشکستگی نجات دهد. در اوایل سپتامبر، دولت بوش کنترل موسسههای فانی مِی و فردی مَک را با هدف جلوگیری از فروپاشی این دو نهاد بزرگ، که مسوولیت تامین مالی حدود نیمی از وامهای رهنی پرداختشده در آمریکا را بر عهده داشتند، در دست گرفت. درست یک روز پیش از آن، در ساعت 1:45 بعدازظهر، لِمان برادرز-چهارمین بانک سرمایهگذاری بزرگ کشور- در پی تلاشی ناگهانی و بیفایده برای پیدا کردن شریکی برای ادغام، که مدیریت آن بر عهده هنری پاولسون و تیموتی گایتنر، رئیس فدرالرزرو نیویورک، قرار داشت، درخواست ورشکستگی داده بود. اکنون باید برای رئیسجمهور توضیح میدادم که چرا فدرالرزرو در حال برنامهریزی برای پرداخت وامی 85 میلیارددلاری به گروه بینالمللی آمریکا، بزرگترین شرکت بیمه جهان، است. این شرکت، با بیپروایی فراوان، با بهکارگیری ابزارهای مالی ناشناخته برای بیمه کردن اوراق بهادار با پشتوانه رهنِ دوناعتبار، دست به قماری بزرگ زده بود. اکنون که این وامها به مشکل برخورده بود، بنگاههای مالی که این بیمهنامهها را خریده بودند، میخواستند پولهایشان را پس بگیرند. بدون داشتن نقدینگی کافی، گروه بینالمللی آمریکا در عرض چند روز و شاید هم چند ساعت، ورشکسته میشد. به رئیسجمهور گفتم، ما هرگز در پی کمک به گروه بینالمللی آمریکا، کارکنانش یا سهامدارانش، نیستیم. مساله این بود که معتقد بودیم نظام مالی -و از آن مهمتر کل اقتصاد- توان تابآوری در برابر ورشکستگی این شرکت را ندارد.
راهنمای جامع سرمایهگذاری در شمال - ۱۴۰۱
تورم در سالهای اخیر، مهم ترین دلیل روی آوردن مردم به سرمایهگذاری در ملک بوده است. نخستین پرسش این است که چرا ملک و چرا همیشه سرمایهگذاری در ملک پرتکرار و پر متقاضی است؟ احتمالاً مدیریت و حفظ سرمایه ما طی سالهای گره خورده با تورم، بهترین توجیه است. سود جذاب سرمایه گذاری در شمال، موجب شده شماره خریداران ویلای شمال، دائماًً رو به رشد باشد، این روزها با سوالات بی شماری از سوی متقاضیان و آن ها که دغدغه حفظ سرمایه دارند می شنویم، پرسش هایی با مضمون بهترین سرمایه گذاری در شمال چیست؟
یا بهترین مکان برای خرید ویلا، بهترین زمین برای سرمایه گذاری، بهترین شهر شمالی برای خرید ملک. آنچه در اول خونه امروز بدان پرداخته ایم، پاسخی جامع و راهنمایی کامل است که پاسخ تمام این موارد را در بر می گیرد. با ما همراه باشید.
منظور از بهترین سرمایهگذاری در شمال چیست؟
این روزها سرمایه گذاری آن هم در شمال، بی تردید در خرید و فروش ملک خلاصه می شود، بنابراین زمانی که از سرمایه گذاری در خطه سبز شمال سخن می گوییم منظورمان، خودرو و طلا نیست، از کالاهای لوکس هم صحبت نمی کنیم بلکه مخاطب اصلی ما ملک است که به عنوان یک سرمایه گذاری کم ریسک در میان همه ما قابل قبول است. این ملک می تواند زمین، ویلا، خانه باغ و موارد مشابه باشد که در شمال به وفور دیده می شود.
اما سرمایهگذاری در ملک بر چه مواردی اشاره دارد؟
آیا تنها خرید ملک و زمین مصداق بارزی از سرمایه گذاری است؟ فقط با دادن اجاره ویلای شمال یا حتی اجاره زمین شمال است که می توان به سودآوری رسید؟ واقعیت این است که حتی بازسازی ویلای شمال هم یک راه حفظ سرمایه است، می توان ویلای خریداری شده را بازسازی و عرضه نمود یا به با خرید ملک قدیمی در شمال و بازسازی دست به فروش و سودآوری رسید. می شود به خرید خانه کلنگی در شمال روی آورد و ساخت و ساز آن ها را در دستور کار قرار داد. مشارکت در ساخت از دیگر موارد پرسودی است که عموما به عنوان توصیه ما در اول خونه، محبوب و پرمشتری است.
پیش از سرمایهگذاری.
قبل از سرمایه گذاری در ملک شمال، لازم است راهی را انتخاب نماییم که بر کاهش ریسک تمرکز دارد، لازم به توضیح است که در سرمایه گذاری انتخاب روش های کم ریسک اولویت اصلی ماست، قرار است به حفظ سرمایه بپردازیم، موضوعی که با ریسک در منافات است.
بیتوجه به این موارد هرگز سمت سرمایهگذاری در شمال نرو!
1) آینده، آینده ملک خریداری شده
چرا سرمایه گذاری می کنیم؟ بی تردید برای حفظ سرمایه و سودآوری در طولانی مدت. نیل به این هدف در گرو چیست؟ در گرو خرید ملک در منطقه ای از شمال که از نظر آینده تامین باشد. می توان آینده را بر اساس داده های موجود پیش بینی کرد، هوای شمال، ترافیک و دود بی رویه و رو به رشد کلانشهرها، کمبود آب و خشکسالیهای در حال تشدید از عواملی است که ملک شمال را دائما برای ایرانیان با ارزش تر می کند از طرفی اتفاقات اقتصادی، موجب شده خرید ملک شمال، یک راه مهم برای حفظ سرمایه به حساب آید که بایستی در رأس توجه گنجانده گردد.
- شمال یعنی کجا؟؟!
اما شمال یعنی کجا؟ از شرقی ترین شهر گرگان تا غربی ترین منطقه های گیلان، با نام شمال معرفی می شوند در این میان، برخی شهرها و حتی روستاها به دلیل بکر بودن و برخورداری از ویژگی های خاص، بیش از سایرین پیشنهاد و توصیه می گردند، که از میان پیشنهاد ما در اول خونه همیشه سرمایه گذاری در ملکهای مازندران و شهرهایی چون نوشهر، سرخرود، آمل، متل قو و شهرهای جدید و آینده داری همچون محمودآباد و چمستان است. چرا خرید ملک در مازندران، ارزنده و دوست داشتنی است؟ جدا از پویا بودن فعال توریست در این دیار، فارغ از این که ساخت و ساز شدیداً در این ناحیه رو به رشد است، نزدیکی همزمان با دریا و جنگل، از مهم ترین مزایایی است که می توان به خرید زمین در مازندران، گره زد و ساعت ها در ستایشش صحبت نمود.
2) زیر ذره بین بردن شرایط اقتصادی استان
استان انتخاب شده بایستی از نظر اقتصادی و مهم تر از آن، صنعت توریست، جایگاه درخشانی داشته باشد. نزدیکی مازندران به خزر و انتخاب برخی از شهرهای آن همچون نوشهر به عنوان منطقه آزاد تجاری، موجب استقبال سرمایه گذاران از این شهر و هجوم گردشگران و مسافران از اقصی نقاط داخلی و خارجی شده، به این واسطه نوشهر به شهری گیرا، جذاب و مملو از جاذبه های تفریحی رفاهی بدل شده که از برج های بلند و پنت هاوس های درجه یک، متمتع می باشد، از این رو بدیهی است سرمایه گذاری از طریق خرید زمین در نوشهر، متل قو و شهرهایی که شرایط مشابه دارند، همیشه یک انتخاب هوشمندانه و درست است. آنچه باعث می شود بتوانیم آینده یک استان و تغییرات یک منطقه جغرافیایی را در بازه زمانی مشخص پیش بینی کنیم، وضعیت اقتصادی و جایگاه جغرافیایی آن است، که مازندران و شهر های این دیار، تمام عیار و بی مانندند.
- به مناطق اشباع شده نزدیک نشید!
برخی از شهرهای شمالی و تعدادی از مناطق خاص آن، سال هاست که به دلیل شرایط ویژه، از جمعیت در حال انفجار است، انتظار می رود از طریق مشاوره با یک تیم حاذق املاکی، موقعیت های بکر را بیابید نه محله هایی که این طور به نظر می رسد که دوران طلایی و خاص خود را پشت سر گذاشته اند. خرید ملک در محمودآباد و شهرهایی نو همچون نور و چمستان مدت است که از سمت کارشناسان اول خونه، توصیه می گردد اما نه هر ویلا و ملکی، بدیهی است با مستعد رشد شدن املاک این دیار، فریب ها و کلاهبرداری های خلاقانه ای نیز ظاهر شده که از دید بسیاری از خریداران ویلای شمال، پنهان می ماند، از این رو هر آنچه ما در اول خونه پیشنهاد می دهیم تنها از یک راه اصولی و منطقی قابل وصول است.
3) به بازار مورد نظر و زمان خرید ملک در شمال دقت کن!
به زعم اینکه بازار ملک را از ابتدا به عنوان یک روش با ثبات برای سرمایه گذاری در شمال، انتخاب نمودیم اما همانطور که اشاره کردیم، بازار ملک خود بر موارد عدیدی اشاره دارد و می تواند از باغ تا زمین های کشاورزی و ویلاهای لوکس و پنت هاوس های تمام عیار متفاوت باشد، از این رو آنچه به هنگام سرمایه گذاری در شمال، بسیار مهم و حائز اهمیت است، انتخاب بازار مناسب و سودده در زمان مورد نظر است.
متناسب با این که در چه زمانی، چه فصلی و در چه شرایط سیاسی در حال سرمایه گذاری در املاک شمال هستید، حتما بهترین بازار برای سرمایه گذاری را انتخاب نمایید، گاه ممکن است به واسطه رشد قیمت مصالح، ساخت ویلا چندان ایده آل نباشد، ممکن است بازار ویلا در رکود بوده اما زمین های زراعی به واسطه پتانسیل شمال در کشت و فراهم بودن بستر مناسب جهت صادرات و سودآوری، بازار خرید زمین در شمال، سودآور تر تلقی گردد، از این رو انتظار می رود بهترین زمان را برای سرمایه گذاری در یک بازار ایده آل، انتخاب نماییم تا بتوانیم بهترین سودآوری را رقم بزنیم.
- ویلا بهتر است یا آپارتمان؟!
این که ویلا بهتر است یا آپارتمان یا زمین یا حتی یک پنت هاوس بزرگ یا خانه ای روستایی بر فراز ییلاقات مازندران، از مواردی است که احتمالاً به دلیل تخصصی بودن، نیازمند مشورت با یک فرد بومی و مهم تر از آن یک مشاور املاک صادق و مسلط بر شمال است. لازم به توضیح است که خرید آپارتمان در شمال، به مراقبت و نگهداری پیچیده نیاز ندارد این در حالی است که با خرید ویلا در چمستان یا نمک آبرود، شما موظف به تعمیر و سرویس آن به صورت بازه ای هستید حتی گاهی نیاز است به بازسازی آن بپردازید یا با اقداماتی همچون ساخت ویلا در شمال، آن را زنده و پویا نگه دارید در غیراینصورت ویلای شما بعد از چند سال به دلیل رطوبت زیاد شمال و تحول سریع در طراحی داخلی ویلا، ممکن است از یک ویلای مدرن و لوکس فاصله بگیرد.
خرید زمین در شمال هم نگهداری زیادی نیاز ندارد ضمن این که از حیث امنیت هم شما را با چالش مواجه نمی سازد. به عنوان یک نکته بهترین سرمایهگذاری در دوران رکود مهم، زمانی که به خرید زمین در شمال مبادرت می ورزید دیگر نگران فرسودگی و کهنه شدن آن نیستید که همه این ها موجب شده خرید زمین در نور و شمال، یک سرمایه گذاری بی دردسر و پرسود خطاب گردد.
- اگر قرار است به خرید زمین در شمال بپردازی!
تراژ و کاربری زمین شمال را فراموش نکنیم، حتماً به خاطر داشته باشیم که کاربری زمین بر اساس مقصود ما از سرمایه گذاری تعیین می گردد، ضمن این که، متراژ زمین وابسته به نیاز ماست، بر اساس این که قرار است خرید زمین شمال کدام گره شما را باز نماید، به خرید زمین در محمودآباد، رامسر یا دیگر شهرها بر اساس انتظار خود از شمال، بپردازید.
4) شناسایی ملک اکازیون در شمال
به دنبال ملکی باشید که شرایط ویژه، خاص و درجه یکی دارد، یعنی ملکی که در مقایسه با موارد مشابه خود با قیمت ارزان تر و امکانات حتی بیشتر به فروش می رسد، این چنین می شود که خرید ویلای شمال، اکازیون نام می گیرد و ما را به خرید زودتر وسوسه می کند. چنانچه مشاور املاک به شما بگوید این ملک اکازیون است یعنی برای شما به عنوان خریدار ملک شمال، بهترین مورد پیش روست و برای خرید آن هرگز نباید تعلل کرد.
5) کنترل هزینههای گره خورده به سرمایه گذاری در ملک
خرید ملک در شمال اعم از آپارتمان یا ویلا، با هزینه های جانبی همراه بهترین سرمایهگذاری در دوران رکود است، کمیسیون مشاور املاک، مالیات، عوارضی، انتقال سند و مواردی از این دست. گاه حتی ممکن است بلافاصله پس از خرید نیاز به صرف هزينه جهت بازسازی و تعمیر ویلا باشد، از این رو حین سرمایه گذاری در ملک نخست باید یک مشاور املاک حرفه ای پیدا کرد و در مرحله دوم، هزینه ها را حتی الامکان کاهش داد.
6) ویلای کلنگی یا نو؟
راستش را بخواهید بهترین سرمایه گذاری در ملک، خرید یک خانه اکازیون است، زمانی که با خرید ارزان ویلا یا زمین، وفق به خرید با قیمت پایین می شویم بدیهی است که حاشیه سود را به نوعی بالا برده ایم و این یعنی توپ در زمین ماست. عموماً میزان رشد قیمت زمین در شمال از ویلا و آپارتمان پیشی می گیرد و زمین شمال بیش از دیگر سرمایه های موجود، درگیر نوسان و تلاطمهای قیمتی می گردد. خرید خانه کلنگی به همین دلیل بی نظیر است، خیلی زود درگیر نوسان می شود و بهتر از ویلا می توان از سود حاصله بهره برد.
عموماً کنترل های نظارتی بر زمین کمتر از ملک ساخته شده صورت می گیرد و همین امر باعث شده خرید زمین در شمال و خرید خانه کلنگی در چمستان و نور شدیدا در معرض تماشا باشد. بازسازی خانه های قدیمی دیگر راه موجود است که در رتبه بعدی قرار می گیرد، بهترین کار این است که در زمان رکود، خانه قدیمی خریداری کرد و پس از بازسازی در زمانی که بازار ملک متلاطم و پر هیجان است و فروش ویلای گران صورت می گیرد، به فروش آن پرداخت.
7) خرید آپارتمان در شمال با متراژ متفاوت
آپارتمان کوچک متراژ بهتر است یا بزرگ متراژ؟! احتمالاً پرسشی است که ذهن بسیاری از افراد را درگیر نموده، عموماً خرید و فروش آپارتمان های کم متراژ خیلی سریع صورت می گیرد، از اینرو دارای نقدشوندگی بالایی است اما ویلا در واحدهای بزرگ و جاباز خلاصه می شود. با این حال به دلیل گرانیهای اخیر، حتی در شمال هم گرایش به واحدهای کوچک متراژ بسیار پررنگ گشته. گفتنی است سود چنین آپارتمانهایی بالا نیست اما همیشه با صف خریداران همراه است و فروش راحتی دارد.عموماً این طور گفته می شود که با خرید ویلای بزرگ متراژ در شمال، خواب سرمایه اتفاق می افتد، از این رو ممکن است ریسک به مقدار کمی افزایش پیدا کند یا حتی قیمت نهایی فروش ملک را با تغییر همراه سازد که بر اساس نیاز شخصی می توان به خریدش فکر کرد.
چگونه متوجه بهترین سرمایهگذاری در شمال شوم؟
بهترین و سریع ترین راه رسیدن به راهی پرسود برای سرمایه گذاری، مشورت با اهل فن است، تنها کسی که می تواند تخصصی، متناسب با شرایط کشور، ویژگیهای شمال و مشخصه هر شهر و روستا، و بر حسب نیاز و البته پول و انتظارتان، بهترین راه سرمایه گذاری در شمال را به شما معرفی نماید، تنها و تنها یک مشاور املاک حرفه ای است. می توانید از اول خونه شروع کنید، کافی است با کارشناسان اول خونه ارتباط بگیرید و به نگرانیهایتان در این خصوص پایان دهید.
منبع: اول خونه
درخواست مشاوره رایگان
سرمایهگذاری امن یعنی ترس از دست دادن سرمایه وجود ندارد و تقریباً خیالمان راحت است مقدار پولی که کنار گذاشتهایم از نظر ارزش و اعتبار حفظ خواهد شد. شرایط تورمی و اقتصادی در ایران موجب شده است رشد قیمت ملک طی سالهای گذشته رشد بسیار عجیبی داشته باشد، اما فعالان دنیای اقتصاد بر این باور هستند که رشد املاک نه تنها تمام نشده است بلکه حتی همین امروز هم برای خرید ملک و سرمایهگذاری از این طریق ایدهآل است چرا که رشد قیمت ملک به صفر نخواهد رسید مگر اینکه شرایط اقتصادی ثبات را تجربه کند که در این حالت ارزش پول حفظ شده و نگران بیارزش شدن پول و سرمایهگذاریهای عجیب نخواهیم بود.
عموماً خریداران ویلای شمال، زیادند همچنین طرفداران ویلا نیز شمار بالایی دارد با این حال به همین جا ختم نمیشود و آپارتمان، خانه باغ و حتی خانههای کلنگی از دیگر مواردی هستند که در شمال به وفور مورد استقبال واقع میشوند، راستش را بخواهید پاسخ این سوال در گرو عوامل متفاوتی است که از میزان بودجه شما تا انتظاراتتان بسیار متفاوت است، بدیهی است خرید آپارتمان در شمال با بودجهای اندک هم ممکن است از طرفی با خرید ویلای شمال، با توجه به متراژ بالا امکان سودآوری بیشتر است اما هزینه اولیه زیادی مورد نیاز خواهد بود.
نظر به این که شیوههای سرمایهگذاری بسیار متفاوتند و ممکن است همه آنها متناسب با ما و شرایط ما نباشند، از اینرو مشورت با کسانی که در این زمینه ید طولانی دارند از جمله مشاورین املاک زبده و حرفهای، پیشنهادی است که ما در اول خونه همیشه به سرمایهگذاران ارائه میدهیم، با توجه به تقاضای بالا و کلاهبرداریهای بسیار در این زمینه، خواهشمندیم تنها با مشاورین دارای پروانه کار و خوش سابقه در این حوزه، همکاری نمایید تا بتوانید بهترین راه سرمایهگذاری در شمال را یافته و در این مسیر گام بردارید.
۱۶ پیشنهاد برای افزایش درآمد در دوران رکود
تحقیقات دانشگاه مک گیل بر روی ۶۰۰ شرکت که در عرصه های مختلف کار می کردند نشان داد شرکت هایی که در دوران رکود بودجه تبلیغات و بازاریابی شان را بهبود بخشیدند در فروش خود بیش از ۲۵۵ درصد موفق تر از شرکت هایی بودند که این بخش از بودجه شان را قطع کردند یا کاهش دادند. برتری این شرکت ها در دوران بعد از رکود هم عمدتاً ادامه داشته است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از عصرایران، هر گونه فعالیت اقتصادی در بستری از زمان انجام می شود، گاه زمان رونق و گاه دوران رکود؛ این طبیعت اقتصاد است. مهم این است که بتوانید در هر زمان، بهترین عملکرد را داشته باشید.
درس جدید سواد زندگی، 16 راه بسیار مهم برای کار و کسب و درآمدزایی در دوران رکود را پیشنهاد می کند:
1 - در دوران رکود، باید استراتژی شرکت شما، قبل از هر چیزی "بقا" باشد و نه "سود حداکثری" ؛ تا این واقعیت را نپذیرید نخواهید توانست زیست مناسبی در دوران رکود داشته باشید. پس در گام اول، استراتژی تان را واقع بینانه بازتعریف کنید.
2 - هزینه های شرکت را مجدداً و با وسواس بسیار بررسی کنید و ببینید کدام هزینه ها را می توان قطع کرد یا کاست؛ مدیریت هزینه ها ارزشی به مراتب بیشتر از افزایش درآمد دارد؛ قاطعانه در این باره اقدام کنید.
3 - مشتریان کسب و کارها در دوران رکود معمولاً خریدشان را متوقف نمی کنند بلکه آن را محدود می کنند. بنابراین فروش سخت تر از قبل می شود.
در چنین وضعیتی باید بکوشید خود را با محدودیت های مشتریان وفق دهید و با خدمت رسانی بیشتر به آنها، وفاداری شان را حفظ کنید در غیر این صورت به سمت رقبا خواهند رفت. کارهایی مانند این چند مورد می توانند به شما در حفظ مشتریان وفادار کمک کنند:
- ارائه تخفیف های مناسب و حتی دراز مدت (به جای کاهش قیمت)
- ارائه آفرها ( مانند خرید به اندازه n تومان = دریافت یک بسته از کالای x )
4 - سبد محصولات خود را متنوع کنید و کالا و خدمات ارزان تر نیز در آن بگنجانید. مثلاً اگر صاحب یک سوپرمارکت هستید، ماکارونی های ارزان تری هم بیاورید، یا اگر معلم زبانی هستید که تدریس خصوصی می کنید، از این پس کلاس های 5 نفری را هم بپذیرید تا هزینه ها بین شاگردان تان سرشکن شود یا اگر مشاور هستید می توانید در کنار مشاوره های مرسوم یک ساعته ، مشاوره های محدود 20 دقیقه ای با قیمت پایین را هم بگنجانید (مثلاً به این شکل که مراجعه کننده از قبل مشکل اش را در یک صفحه تایپ شده به شما بدهد تا شما فرصت بیشتری برای مشاوره دادن در زمان محدود داشته باشید/ البته این فقط یک مثال است و شاید مقررات و الزامات درباره مشاوره جور دیگری ایجاب کند).
بدیهی است که در هر کسب و کاری معنای ارزان و گران متفاوت است. اگر شما فروشنده ساعت های لوکس هستید ممکن است با آوردن ساعت های 5 میلیون تومانی در کنار ساعت های موجود 20 - 10 میلیون تومانی، بتوانید بخشی از مشتریان قبلی را حفظ کنید ولی در یک ساندویچی با گنجاندن فلافل ارزان قیمت در کنار همبرگرها، به حفظ مشتری فکر کنید.
5 - در دروان رکود، مردم بیش از آن که به ظاهر و بسته بندی های شکیل توجه کنند، متوجه قیمت ها و مقایسه آن با موجودی کارت بانکی شان هستند. لذا اگر تولید کننده هستید - به ویژه در اقلام عمومی - بکوشید با کاستن از هزینه بسته بندی، قیمت تمام شده را پایین بیاورید.
6 - هرگز در دام این که با کاهش کیفیت از قیمت ها بکاهید نیفتید. این تصمیم برندتان را منهدم خواهد کرد و حتی اگر بتوانید از دوران رکود نیز زنده بیرون بیایید، دیگر اعتمادی به شما وجود نخواهد داشت.
7 - از نیروهای شرکت تان بخواهید اگر پیشنهادهای خلاقانه ای برای بهبود وضعیت و کاهش هزینه ها دارند با شما در میان بگذارند. برای پیشنهادهای عملی، پاداش مناسب در نظر بگیرید.
8 - در دوران رکود، ممکن است روحیه نیروهایتان کاهش یابد. باید به عنوان رهبری دلسوز، با نیروهایتان همراهی و همدلی واقعی - و نه نمایشی - داشته باشید. رفتار انسانی با نیروها به عنوان اعضای یک خانواده می تواند آنها را در کنار هم و در کنار شما نگه دارد.
جاهایی هم لازم است گوشه هایی از مشکلات را به آنها بگویید تا دچار این سوء تفاهم نشوند که شما ثمره کار آنها را به طور غیر منصفانه ای برای خود مصادره می کنید اما نباید طرح مشکلات به گونه ای باشد که آنها را از آینده بترساند و ناامیدشان کند.
راستی اگر مانند گذشته نمی توانید به هر کارمندتان ماهانه 200 هزار تومان پاداش بدهید ولی می توانید که یک جمعه را با آنها قرار بگذارید و با هم به کوه بروید یا یک سینما مهمان شان کنید.
9 - بررسی کنید گونه می توانید از فضای مجازی برای توسعه فروش تان استفاده کنید؛ این نکته بسیار مهم و حیاتی است.
10 - بسیاری از مدیران اولین کاری که در مواجهه با رکود می کنند، قطع یا کاهش بودجه تبلیغات و بازاریابی است.
تحقیقات دانشگاه مک گیل بر روی 600 شرکت که در عرصه های مختلف کار می کردند نشان داد شرکت هایی که در دوران رکود بودجه تبلیغات و بازاریابی شان را بهبود بخشیدند در فروش خود بیش از 255 درصد موفق تر از شرکت هایی بودند که این بخش از بودجه شان را قطع کردند یا کاهش دادند. برتری این شرکت ها در دوران بعد از رکود هم عمدتاً ادامه داشته است.
تبلیغات و بازاریابی موثر در دوران رکود که مشتریان سردرگم و کلافه اند می تواند به آنها کمک کند، به ویژه این که رقبای زیادی به اشتباه بودجه تبلیغات و بازاریابی شان را کم یا قطع کرده اند و شما می توانید بهتر و راحت تر دیده شوید.
11 - ارتباط با مشتریان را تقویت کنید. پیشنهاد می کنیم از یک نرم افزار CRM استفاده کنید. CRM یعنی مدیریت ارتباط با مشتری و برای این که این ارتباط به خوبی مدیریت شود نرم افزارهایی در بازار وجود دارند که اگر خوب انتخاب و عمل کنید، می توانید فروش تان را بالا ببرید.
12 - اگر در حالت عادی فروش تان در یک شهر پاسخگوی نیازهای شرکت تان بود، بررسی کنید که آیا در دروان رکود می توانید دایره جغرافیایی عرضه محصولات تان را گسترش دهید؟
13 - تحقیقات متعدد نشان می دهد در دوران رکود، همبستگی خانوادگی افزایش می یابد (مثلاً پدر به جای این که برای خود کفش نو بخرد، یکی از مایحتاج خانواده را می خرد یا به جای این که 4 بار انفرادی به رستوران برود، یک بار با خانواده به رستوران می رود یا مادر ترجیح می دهد به جای خرید طلا ، یخچال خراب شان را تعویض کند) . بنابراین در تبلیغات تان به جای فرد گرایی روی ارزش های خانوادگی تمرکز کنید.
14 - شبکه توزیع تان را بیش از پیش مورد حمایت قرار دهید تا انگیزه بیشتری برای توزیع محصول شما داشته باشند. آنها نیروهای خط مقدم شما هستند.
15 - در دوران رکود، بسیاری از رقبا نیروهای کارآمدشان را از دست می دهند، اگر بتوانید آنها را جذب کنید، سرمایه گذاری دراز مدتی برای شرکت خود انجام داده اید. پس حواس تان به اخراجی های رقبا باشد و البته نیروهای کلیدی تان را حفظ کنید.
16 - دانش مربوط به کار و کسب تان را بروز کنید. همچنین درباره بازاریابی و برندسازی و تبلیغات و . کسب دانش کنید. حتماً ایده های جذابی برای رونق کار و کسب تان می یابید و از رقبا جلوتر می افتید.
دیدگاه شما