حقوق صاحبان سهام چیست؟
دنیای سهام و شرکت های سهامی، دنیای پیچیده ای نیست، اما به همان اندازه که پیچیده نیست، شیرین است! البته این شیرینی بیش از هر کسی به افرادی خودش را نشان می دهد که در این حوزه اطلاعات کافی دارند. این روزها با توجه به رونق گرفتن بورس در کشورمان افراد زیادی برای سرمایه گذاری به این حوزه روی آورده اند، در حالی که بسیاری از این افراد نه اطلاعاتی در مورد سهام و نه در مورد جزئیات مربوط به حقوق صاحبان سهام دارند.
در این مقاله قصد داریم به طور کامل به موضوع حقوق صاحبان سهام بپردازیم. تا پایان این مقاله هر آنچه که باید راجع به حقوق صاحبان سهام بدانید را متوجه خواهید شد. قبل از اینکه به موضوع حقوق صاحبان سهام بپردازیم باید کمی در مورد سهام و انواع آن توضیح دهیم.
اوراق بهادار و سهام چیست؟
برای تعریف سهام ابتدا باید اوراق بهادار را بشناسید. اوراق بهادار در واقع همان ابزارها و اسناد مالی دارای ارزش مادی هستند و نشان دهنده مالکیت اشخاص حقیقی و حقوقی بر انواع دارایی هستند. اوراق بهادار در واقع نوعی از طلب از چگونه یک سهام خوب در بورس پیدا کنیم؟ نهادهای دولتی یا خصوصی هستند. سهام نیز یکی از انواع اوراق بهادار است که در چند سال اخیر مورد توجه بسیار زیادی قرار گرفته است.
سهام را می توانیم یکی از اوراق بهادار بدانیم که نشان می دهد یک شخص حقیقی یا حقوقی بر چه میزان از یک دارایی حق مالکیت دارد. برای مثال اگر ارزش یک شرکت یک میلیارد تومان باشد و شما 20 درصد از سهام این شرکت را در اختیار داشته باشید، شما مالک 200 میلیون تومان از این دارایی (این شرکت) هستید.
البته در بازار بورس کمی پیچیده تر است و تقسیم سهام بین افراد بیشتری تقسیم می شود و در کل نحوه تقسیم سهام متفاوت است.
بحث سهام و اوراق بهادار و حقوق صاحبان سهام از مهمترین بحث ها در حوزه حسابداری است، اما اگر به بحث های جذاب دیگر همچون محاسبه بیمه حقوق علاقه دارید می توانید مقاله سپیدار در این مورد را نیز مطالعه کنید.
انواع سهام
هم سهام و هم شرکت های سهامی به دسته های مختلف تقسیم می شوند. شرکت های سهامی به دو دسته سهامی عام و سهامی خاص تقسیم می شوند.
سهام نیز از جهات چگونه یک سهام خوب در بورس پیدا کنیم؟ مختلف می تواند به دسته بندی های مختلف تقسیم شود که در مقالات بعدی به طور کامل در این مورد توضیح می دهیم، اما سهام در مهمترین نوع تقسیم بندی، شامل موارد زیر است:
- سهام عادی
- سهام ممتاز (سهام ترکیبی)
حقوق صاحبان سهام چیست؟ (تعریفی جامع از حقوق صاحبان سهام)
حقوق صاحبان سهام که آن را با عنوان ارزش ویژه نیز می شناسند، نشانگر این است که مالکیت صاحبان کسب و کارها چه میزان است. حقوق صاحبان سهام که معادل آن در زبان انگلیسی عبارت Equity یا Owner Equity است نوعی مالکیت در دارایی های یک شرکت است. حقوق صاحبان سهام، میزانی از ارزش یک شرکت است که به یک شخص حقیقی یا حقوقی تعلق دارد.
در صورتی که یک شرکت منحل شود نیز بعد از کسر بدهی ها از دارایی های آن شرکت، حقوق صاحبان سهام از باقیمانده دارایی شرکت و بر اساس میزان سهم سهامداران به آنان پرداخت می شود.
حقوق صاحبان سهام ممکن است با انجام فعالیت های سودآور در یک شرکت افزایش پیدا کند و یا به واسطه اشتباهات تجاری آن شرکت با کاهش همراه باشد. علاوه بر این در چگونه یک سهام خوب در بورس پیدا کنیم؟ صورتی که یک شرکت سود سالانه حاصل از فروش محصولات یا خدمات را بین سهامداران توزیع نکند، حقوق صاحبان سهام در آن شرکت افزایش پیدا می کند.
بنابراین این مسئله که در چه شرکتی سرمایه گذاری می کنید و اوراق بهادار از نوع بورس دریافت می کنید اهمیت زیادی دارد.
در این میان پیشنهاد می کنیم مقاله معافیت از بیمه که از موضوعات مهم در بحث بیمه محسوب می شود را مطالعه کنید.
اجزای حقوق صاحبان سهام شامل چه مواردی است؟
- سرمایه قانونی
- افزایش سرمایه
- صرف سهام
- اندوخته قانونی
- سایر اندوخته ها
- سود و زیان انباشته
- سهام خزانه
- مازاد تجدید ارزیابی موجودی ها
در ادامه در مورد برخی از این موارد بیشتر توضیح می دهیم.
سرمایه قانونی
قسمتی از حقوق صاحبان سهام جهت ایجاد شرکت و به واسطه خرید سهم، ماشین آلات، ملک و … به سرمایه آن شرکت تبدیل شود.
افزایش سرمایه
یکی از روش های تامین مالی شرکت ها افزایش سرمایه است که روش های مختلف دارد. گاهی شرکت ها به خاطر اصلاح ساختار مالی، افزایش جریان وجوه نقد شرکت یا گاهی برای مزایایی که افزایش سرمایه برایشان ایجاد می کند نسبت به این کار اقدام می کنند. افزایش سرمایه یکی از اجزای حقوق صاحبان سهام محسوب می شود، چرا که این افزایش سرمایه توسط سهامداران قدیمی یا جدید انجام می شود.
اندوخته
سود سهمی که در پایان دوره مالی بین سهامداران توزیع نمی شود و در اختیار شرکت باقی می ماند نیز سرمایه قانونی است و جزئی از حقوق صاحبان سهام محسوب می شود. این سود سهمی که با عنوان اندوخته شناخته می شود بخشی از سود واحد تجاری است که گاهی به واسطه الزامات قانونی و گاهی به خاطر تصمیم مجمع عمومی صاحبان سهام در یک شرکت و به دلایلی مثل حمایت از منافع بستانکاران/اعتباردهندگان یا به دلیل ایجاد منابع لازم برای توسعه شرکت در بین سهامداران توزیع نمی شود.
اندوخته قانونی
اندوخته قانونی با اندوخته که در قسمت قبل آن را توضیح دادیم کمی متفاوت است. طبق آنچه در قانون تجارت آمده است، میزان یک بیستم سود خالص هر سال به صورت پیشفرض به عنوان اندوخته قانونی در نظر گرفته می شود. البته محاسبه اندوخته قانونی جزئیات زیادی دارد که باید همه موارد آن در نظر گرفته شود.
هدف حقوق صاحبان سهام چیست؟
اهداف حقوق صاحبان سهام در حسابداری معمولا شامل موارد زیر است:
- مشخص نمودن سرمایه قانونی و ثبت شده
- مشخص نمودن منابع سرمایه شرکت سهامی
- مشخص نمودن سود سهامی قابل توزیع
حقوق سهام داران طبق میزان سرمایه گذاری و خریدی که از سهام انجام داده اند منافعی نیز به دنبال دارد که نمی توان این منافع را نقض کرد. اطلاع از این منافع برای سهامداران لازم است تا این اشخاص حقیقی و حقوقی بتوانند در بازار سرمایه به کسب سود بپردازند.
یکی از مهمترین موضوعات در زمینه حسابداری بحث ارسال لیست بیمه است که حسابداران شرکت ها ابهامات زیادی در مورد آن دارند. در مقاله ارسال لیست بیمه در وبلاگ سپیدار به طور جامع به این موضوع پرداخته ایم.
حساب های مرتبط با حقوق صاحبان سهام
حساب های مختلفی وجدو دارند که در ارتباط با حقوق صاحبان سهام هستند. این حساب ها در حقوق صاحبان سهام تاثیر دارند. در ادامه به 2 مورد از این حساب ها اشاره می کنیم. این حساب ها در صورتی که در سمت بدهکار ترازنامه (سمت چپ) قرار بگیرند مانده حقوق صاحبان سهام را کاهش می دهند و در صورتی که در سمت بستانکار ترازنامه (سمت راست) قرار بگیرند مانده حساب حقوق صاحبان سهام را افزایش می دهند و نفع سهامداران هستند.
حساب استعفا (ماهیت کاهش حقوق صاحبان سهام)
در صورتی که یکی از صاحبان سهام (مالکان) بخواهد استعفا بدهد، شرکت موظف است دارایی وی را پرداخت کند و به همین دلیل این حساب در ترازنامه ماهیت بدهکار دارد و حقوق صاحبان سهام را کاهش می دهد.
حساب درآمد (ماهیت افزایش حقوق صاحبان سهام)
درآمد می تواند از طریق فروش، کمیسیون دریافت شده از مشتریان، بهره دریافتی یا روش های دیگر باشد. در هر صورت هر پولی که از طریق فروش محصول یا خدمات دریافت می شود درآمد بوده و در ترازنامه ماهیت بستانکار دارد، بنابراین باعث افزایش حقوق صاحبان سهام می شود.
جایگاه حقوق صاحبان سهام در معادله حسابداری
همانطور که گفتیم حقوق صاحبان سهام در یک شرکت منحل شده پس از این که بدهی های شرکت از دارایی های آن کسر شد، از باقیمانده آن به دست می آید. بنابراین رابطه و جایگاه حقوق صاحبان سهام در یک تراز به این صورت خواهد بود:
حقوق مالکان شرکت (حقوق صاحبان سهام) + بدهی های شرکت = دارایی های شرکت
بنابراین با جابه جایی در عناصر این معادله می توان به این نتیجه رسید که اگر از دارایی ها، بدهی ها را کسر کنیم حقوق مالکان باقی می ماند. مانند معادله زیر:
آخرین سیگنال ها برای بورس امروز
بورس امروز در حالی آغاز به کار خواهد کرد که ده خبر مهم می توانند بر روی روند آن تاثیرگذار باشند.
یکی از این خبر ها افزایش سرمایه 350 درصدی یک نماد است.
- " به نقل از نبض بورس، بورس فردا در حالی آغاز به کار خواهد کرد که ده خبر مهم می توانند بر روی روند آن تاثیرگذار باشند؛ بنابراین توصیه می شود قبل از معاملات فردا این ده خبر را بخوانید و ببینید.
1- پورابراهیمی، رییس کمیسیون اقتصادی مجلس: امسال سود مردم از محل مالکیت سهام عدالت در حوزه شرکت های بورسی و غیر بورسی 2 و نیم برابر افزایش می یابد.
2- نرخ تورم که در شهریور سال گذشته به 59.
3 درصد رسیده بود در شهریور امسال به 39.
6 درصد کاهش یافت.
3- تابلوی عرضه بورس کالای ایران، اول آبان ماه میزبان عرضه 200 دستگاه خودروی لاماری متعلق به مجتمع صنعتی آرین پارس موتور خواهد بود.
4- سخنگوی کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی، تاکید کرد: بر اساس آنچه که وزارت صنعت و معدن قول داده است ظرف دو هفته آینده باید واردات خودرو صورت گیرد.
5- فروشگاه های زنجیره ای افق کوروش، افق، افزایش سرمایه 317 درصدی از مبلغ 300 میلیاردتومان به 1250 میلیارد تومان که از محل سود انباشته صورت گرفته بود را نزد مرجع ثبت شرکت ها به ثبت رساند.
6- بهای هر بشکه نفت برنت (دریای شمال، نفت پایه اروپا) نیز برای تحویل در همان ماه با سه و 11 صدم درصد کاهش برابر با دو دلار و 94 سنت، به 91 دلار 63 سنت رسید.
7- افزایش سرمایه 350 درصدی بشهاب از محل سود انباشته مورد تایید حسابرس قرار گرفت.
8- پلتس آخرین نرخ متانول CFR چین که مقصد عمده صادرات ایران هست 326 دلار گزارش کرده است که 6 دلار نسبت به هفته گذشته کاهش نشان می دهد.
زاگرس، شخارک، شفن9- سصف ها به استناد ماده 19 مکرر دستورالعمل اجرایی نحوه انجام معاملات در بورس اوراق بهادار تهران به اطلاع می رساند با توجه به ظن دستکاری بازار (مبتنی بر اطلاعات یا معاملات) نماد معاملاتی ناشر حداکثر تا تاریخ 1401/07/27) متوقف می گردد.
10- طبق آمار بانک مرکزی، میانگین موزون نرخ بهره بین بانکی در هفته گذشته با یک صدم درصد اختلاف نسبت به هفته پیش به 20.
سود سهام عدالت امسال ۲.۵ برابر می شود
رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس گفت: امسال سود مردم از محل مالکیت سهام عدالت در حوزه شرکتهای بورسی و غیر بورسی ۲ و نیم برابر افزایش مییابد.
به گزارش مشرق ، محمدرضا پور ابراهیمی در خصوص روند افزایش سرمایه شرکتهای غیر بورسی اظهار کرد: هم اکنون سود شرکتهای غیر بورسی درگیر فرایند افزایش سرمایه است که این سود در کل به میزان ۴.۵ هزار میلیارد تومان برآورد شده است. ظرف ۲ هفته آینده فرایند افزایش سرمایه شرکتهای غیر بورسی انجام میشود و سپس تا اواسط آبان ماه منابع ناشی از سود سهام شرکتهای غیر بورسی سهام عدالت مشخص میشود.
رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس در راستای اینکه چه زمانی سود شرکتهای غیر بورسی به حساب سهامداران عدالت واریز میشود، گفت: امسال سود سهام شرکتهای بورسی افزایش قابل توجهی داشته به طوری که از ۲۹ هزار میلیارد تومان به حدود ۶۷ هزار میلیارد تومان افزایش پیدا کرده که اگر با سود غیر بورسیها جمع بزنیم، حدود ۷۰ هزار میلیارد تومان میشود؛ بنابراین هفته گذشته در وزارت اقتصاد پیشنهادی مطرح شده که همزمان با پیگیری پرداخت سود سهام شرکتهای غیر بورسی، بورسیها هم سریعتر کارشان نهایی شود و بعد سود شرکتهای بورسی و غیر بورسی در یک بازه زمانی به حساب سهامداران عدالت واریز شود.
چگونه یک سهام خوب در بورس پیدا کنیم؟
خبر خوشحال کننده برای کسانی که سهام عدالت ندارند+ ویدئو و جزئیات چگونه یک سهام خوب در بورس پیدا کنیم؟ درباره اعطای سهام عدالت به جاماندگان
واریز سود سهام عدالت در این تاریخ قطعی شد | واگذاری سهام عدالت به جاماندگان در مراحل پایانی | اگر سهام عدالت ندارید؛ کلیک کنید
واریز 2 برابری سود سهام عدالت به دارندگان سهام عدالت | صاحبان سهام عدالت حساب خود را چک کنند
سهام عدالت جاماندگان اعطا می شود | اگر سهام عدالت ندارید کلیک کنید | خبر خوش دولت برای افراد فاقد سهام عدالت
خبرگزاری نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند. لطفا از نوشتن نظرات خود به لاتین (فینگیلیش ) خودداری نمایید توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت و منفی چگونه یک سهام خوب در بورس پیدا کنیم؟ استفاده کنید.
پنج روش برای مهار قدرت هدف
مترجم: مريم رضايي منبع: strategy+business رهبران سازمانی بهصورت غیرارادی میدانند که هدف یک شرکت چه ارزشی دارد. آنها میدانند که «بیانیه هدف» (جملهای که خلاصه هدف کلی یک شرکت از عملکردش است) شرکت اگر خوب بیان شده باشد، مثل یک ستاره قطبی کار میکند. هدف، یادآوری میکند چه چیزهایی بیشترین اهمیت را دارند و برای کارکنان، مدیران و رهبران سازمان، درباره اینکه چطور بین شلوغیهای تقاضاهای رقابتی روزانه تمرکزشان را حفظ کنند، شفافیت ایجاد میکند. با این حال، همکاری با رهبران سازمانی در صنایع و بازارهای مختلف نشان داده، برای انتقال یک هدف معنادار که بتواند کارکنان را درباره چرایی اهمیت کارشان قانع کند، همیشه شاهد موانع زیادی بودهایم. بدتر از آن، بیانیههای هدف اغلب نمیتوانند نتایجی را که به برنده شدن شرکتها در بازار امروز کمک میکند، به خوبی بیان کنند.
این گسستها، معمولا در فرآیند ایجاد هدف به وجود میآیند. به همین دلیل است که وقتی رهبران سازمان یک بیانیه هدف تدوین میکنند، معمولا سوالات مهم را نادیده میگیرند:
آیا این هدف یک نیاز واضح مشتری را در نظر میگیرد یا مشکلی را حل میکند؟ آیا سازمان به شکل منحصر به فردی صلاحیت تحقق وعدهای را که در بیانیه گنجانده شده دارد؟ آیا هدف مشخصشده، بهطور مستقیم با کاری که سازمان انجام میدهد تا درآمد داشته باشد، ارتباط دارد؟
ناتوانی در پاسخ دادن به این پرسشها، سردرگمی ایجاد میکند و میتواند هم کارکنان و هم مشتریان را از هسته آنچه کسبوکار را تغذیه میکند، منحرف کند. انحراف استراتژیک و عملیاتی، در طول زمان میتواند انسجام، انگیزه و هماهنگی را در یک سازمان از بین ببرد و در نهایت به تضعیف عملکرد منجر شود.
سازمانها برای ارتباط داشتن با مشتریان خود، چه آرمانهای جسورانه تعیین کنند، چه دستخوش تحولات بزرگی شوند که تغییرات قابل توجه در مدل کسبوکار را دربرمیگیرد، و چه اقدامات زیست محیطی، اجتماعی و نظارتی (ESG) فراگیر انجام دهند، به یک نیروی کار متعهد نیاز دارند تا چنین اقداماتی را پیش ببرد. برای آن دسته از شرکتهایی که در انگیزهبخشی به کارکنان خود برای نوآوری کردن و ارائه ارزش واقعی مداوم موفق عمل میکنند، هدف یک منبع انرژی حیاتی است. در اینجا پنج روشی را که رهبران سازمانی میتوانند با کمک آنها قدرت هدف را مهار کنند، ارائه میکنیم:
۱- ایجاد هدف را به یک تمرین استراتژیک تبدیل کنید، نه یک تمرین ارتباطی.
به عبارت ساده، استراتژی با هدف شروع میشود. رهبران سازمان با این اعتقاد که هدف قدرت بالایی در انگیزهبخشی و تصریح تصمیمگیری دارد، باید مسوولیت متبلور کردن هدف شرکت خود را بر عهده بگیرند. هدفی که به خوبی بیان شده باشد، میتواند تحولی را که شرکتها برای بقای خود نیاز دارند، رقم بزند و همچنین باید هدایتگر تصمیمهای سرمایهگذاری باشد که به تمایز سازمان کمک میکنند.
رهبران سازمانی در ضمن باید تضمین کنند که کارکنان آنها میتوانند با افتخار از ارزش محصولات، خدمات و راهحلهایی که به مشتریان ارائه میکنند دفاع کنند و میدانند چرا این محصولات و خدمات هم امروز و هم در آینده، برای دنیا اهمیت دارند.
اما اگر رهبران سازمانی تدوین بیانیه هدف را به تیمهای روابط عمومی یا منابع انسانی واگذار کنند - اتفاقی که اغلب مواقع میافتد - هیچکدام از مواردی که گفته شد، محقق نمیشوند. با اینکه این تیمها ممکن است چشماندازهای مهمی را ترسیم کنند، اما قرار دادن هدف در مشت آنها، ریسک ایجاد «شکاف بزرگ هدف» را افزایش میدهد. شکاف هدف یعنی تفاوت بین کاری که خوب است و کاری که سازمان واقعا انجام میدهد. این تیمها اغلب مواقع، کار همتایان خود را معیار قرار میدهند و بیانیههایی درست میکنند که روی موضوع «ما اینجاییم تا دنیا را متحول کنیم» مانور میدهد. در چگونه یک سهام خوب در بورس پیدا کنیم؟ این نوع بیانیهها از زبان مبهمی مثل «توانمندسازی افراد»، «ایجاد جامعه»، «پربار کردن زندگی»، «دنبال کردن اشتیاق برای. » و «باز کردن قفل قدرت. » استفاده میشود.
۲- به جای تمرکز بر چگونه پول خرج چگونه یک سهام خوب در بورس پیدا کنیم؟ کردن بر چگونه پول درآوردن تمرکز کنید.
خیلی از رهبران شرکتی را دیدهایم که وقتی درباره هدف صحبت میکنند، به انواع برنامههای مرتبط با ESG اشاره میکنند. به عنوان مثال، آنها درباره سرمایهگذاریها یا معیارها در حوزههایی مثل تنوع، برابری و جامعیت؛ بستهبندی پایدار؛ یا رفاه کارکنان صحبت میکنند تا نشان دهند چگونه فعالیتهای «هدفمند» را دنبال میکنند. با اینکه سازمانهایی که فصل مشترک درست بین این اقدامات و اثر آن بر مشتریان و سودآوری را پیدا کردهاند تحسین میکنیم، اما باید گفت تعداد چنین شرکتهایی نسبتا کم است (با اینکه آنها در محیط فعلی، توجه رسانهای بیشتری به خود جلب میکنند). و بیشتر آنها برای اثبات بقای خود در فضای بازار، راهی طولانی در پیش دارند. در بیشتر بیانیههای هدفی که مرور کردیم تا ببینیم جایگاه اقدامات ESG کجاست، متوجه شدیم زبانی که آنها استفاده کردهاند، به آنچه شرکت انجام میدهد، ربطی ندارد. تعجبی ندارد که رهبران سازمانی به سمت بیانیههای بلندپروازانهای گرایش دارند که احساسات خوب درباره سازمان آنها ایجاد میکند. اما در نهایت، همه شرکتهای انتفاعی باید برای اینکه چرا مشتری میپذیرد به آنها پول دهد، دلیل واضحی داشته باشند. مسوولیت رهبر سازمان این است که علاوه بر صحبت کردن درباره انواع اقدامات مرتبط با ESG، ارزش پیشنهادی مشتری را در مواجهه با سوال «چرا ما وجود داریم؟» دوباره بررسی کند.
رهبران سازمانی برای رونمایی از چگونگی اثرگذاری سازمان خود، کار سختی پیش رو دارند. آنها با ایجاد ارتباط معنادار بین تعهدات خود به مشتریان و سرمایهگذاران و رفاه جامعه و انتقال این ارتباط به کارکنان خود، میتوانند این کار را انجام دهند.
مدیرعامل یک شرکت کوچک تولید فیلترهای تصفیه هوا را در نظر بگیرید که به این بینش رسید که به کارکنانش توضیح دهد محصولی که تولید میکنند «خانهها را برای خانوادهها سالمتر میکند».
۳-«قدرت ویژه» خود را بشناسید و هدفتان را حول آن ایجاد کنید.
خیلی از رهبران سازمانی نمیتوانند به پرسشهای اساسی مثل «نقش حیاتی ما برای مشتریانمان چیست؟» و «اگر ما نباشیم چه اتفاقی میافتد؟» پاسخ درستی بدهند؛ بهویژه وقتی سازمانهای آنها مزیت معناداری نداشته باشند.
ما این وضعیت دشوار را درک میکنیم. سازمانهایی که مدتها تعاریف بسیار متفاوتی از ارزشآفرینی و درآمدزایی را دنبال کردهاند، اغلب مجموعهای از فعالیتهای سودآور بدون یک هسته منسجم را ارائه میکنند. این شرکتها وقتی بزرگتر میشوند، ناگزیر تمایزهای خود را از دست میدهند و بنابراین به دنبال بازارهای جدید، منابع جدید سرمایه، جذب استعدادها و به دست آوردن بهرهوری هزینه میروند. در این موقعیت، آنها محصولات و خدماتی ارائه میکنند که مشتریان احتمالا میتوانند از رقبای متعددی آنها را تامین کنند. برای سازمانهایی که بدون ایجاد تمایز، رشد قابل توجهی کردهاند، تلاش برای پذیرش این موقعیت و پیدا کردن راهحل - یعنی شناسایی و بهرهبرداری از یک منبع معنادار مزیت رقابتی - میتواند هولناک باشد.
البته شاهد بودهایم که تقریبا همه سازمانها نوعی «قدرت ویژه» دارند - قابلیتهای منحصر به فردی که معمولا ناشناختهاند و میتوانند مبنای یک گفتوگوی صریح درباره بزرگ شدن یا تحول سازمان را شکل دهند. در واقع، بیشتر پرتفوهای یک واحد کسبوکار، برند یا گروهی دارند که عملکرد خوبی دارد. تمایز سازمان همواره به همین قدرت ویژه وصل است. شناسایی این قدرت ویژه برای عملکرد بلندمدت شرکت حیاتی است. پس رهبران سازمان باید دلیل وجود آن را بیان کنند، در آن سرمایهگذاری کنند و کارکنان را نسبت به آن به واکنش وادارند.
۴-در سازمانهایی که چند واحد کسبوکار دارند، مطمئن شوید هدف از یک واحد فراتر رفته است.
به محض اینکه رهبران سازمانی به وضوح متوجه شدند شرکت آنها چه نقشی میتواند در زندگی مشتریان و در جامعه ایفا کند، بسیار مهم است که نگاهی بیتفاوت به پرتفوی خود داشته باشند. آنها ممکن است به این نتیجه برسند که برخی کسبوکارها مثل بقیه آماده و مجهز نمیشوند. درست است که هدف، همه اجزای درآمدزای یک شرکت را اندازه نمیگیرد، اما این هم مهم است که آنچه کارکنان هر روز انجام چگونه یک سهام خوب در بورس پیدا کنیم؟ میدهند، از هدف اصلی تبیینشده شرکت دور نشود. رهبران سازمان باید با اطمینان از اینکه برای هر کدام از خطوط کسبوکار آنها، هدف واضحی وجود دارد، کارشان را شروع کنند. آنها باید با مدیر هر واحد همکاری کنند تا مشخص شود آن واحد چگونه درآمدزایی دارد و چرا چنین چیزی مهم است. سپس مدیران ارشد شرکت باید ارزیابی و بیان کنند که هسته شرکت چگونه به این فعالیتهای هدفمند مختلف و متعدد در کسبوکار، ارزش اضافه میکند و آیا اصلا این کار انجام میشود یا نه. چنین چیزی را معمولا به عنوان «نقش دفتر مرکزی» توصیف میکنند که میتواند استقرار قابلیتهایی را در بربگیرد که واحدهای کسبوکار خودشان امکانش را ندارند (مثل مراکز نوآوری یا اجزای زنجیره تامین) یا امکان دسترسی به سرمایه و استعداد را فراهم کند.
سازمانها با دو الزام مواجهند. اول، باید مطمئن شوند که کسبوکارهایشان میتوانند بهطور مستقل اهداف معناداری ایجاد کنند که برای مشتریان آنها منطقی است و به نقاط قوت آنها هم مرتبط است. دوم، باید مطمئن شوند کنار هم قرار دادن این کسبوکارها هنوز هم منطقی است و بنابراین هدف کلی سازمان، به همه این کسبوکارها امکان موفقیت میدهد. این یعنی گاهی لازم است تصمیمهای سختی اتخاذ شوند تا کسبوکارهایی که بهتر میتوانند هدفشان را تعیین کنند یا بخشی از پرتفوی یک سازمان دیگر باشند، از رده خارج شوند.
۵-هیاتهای مدیره باید کار بیشتری انجام دهند تا رهبران کسبوکار نسبت به موضوع هدف مسوولیتپذیر باشند.
صحبتهایی که در جلسات هیاتمدیره صورت میگیرند، معمولا بر تخصیص سرمایه، افزایش حاشیه سود، پاداش مدیران و پاداشدهی به سهامداران در زمان وفور نقدینگی یا به صورت تقسیم سود سهام یا پرداخت بازدهی سهام آنها متمرکز است. در مقابل، صحبتهای عمیقتر و جزئیتر درباره ارزشی که یک شرکت برای مشتریانش ایجاد میکند، معمولا به اندازه کافی در دستور کار هیاتمدیره نیست.
برخی هیاتمدیرهها میدانند که در موفقیت بلندمدت یک سازمان و تسهیل راهاندازی گفتوگوهای درست، نقشی منحصر به فرد دارند. اما در دست گرفتن کنترل دستور کار هیاتمدیره برای پرسیدن سوالات سخت درباره هدف از مدیریت، میتواند کار دشواری باشد. همچنین پرداختن به این سوالها در جلسات برنامهریزی شده هیاتمدیره، ممکن است کمی بدقلق و زمانبر باشد.
رهبران سازمانی، با توجه به مقیاس چالشهایی که با آن مواجهند، باید درباره رویکرد خود نسبت به هدف بازنگری کنند. آنها به جای اینکه برای تاثیرگذاری قابل توجه تکرار مکررات کنند، باید درباره اینکه سازمان آنها چگونه آینده مشتریان را شکل میدهد و کارکنان آنها چگونه چنین آیندهای را به یک واقعیت تبدیل میکنند، صداقت جسورانهای به خرج دهند.
دیدگاه شما