نرخ بازگشت سرمایه (ROI) چیست؛ اهمیت و فرمول محاسبهی آن
نرخ بازگشت سرمایه یا همان ROI برای مشخص کردن بازدهی سرمایه در آینده و بازده مالی کسب و کار در گذشته استفاده میشود. از آنجایی که این نرخ یکی از معیارهای نشاندهندهی موفقیت سرمایهگذاری به حساب میآید اغلب مدیران ارشد و اجرایی به دنبال مشخص کردن آن هستند. به طور معمول نرخ بازگشتسرمایه به شکل درصد یا نسبت مثبت یا منفی بیان میشود که چیزهای زیادی را از بازده مالی گرفته تا بهرهوری را توصیف میکند.
برای هر سرمایهگذاری باید نرخ بازگشت سرمایه را تعیین کنید. روشهای مختلفی برای اندازهگیری میزان بازگشت سرمایه وجود دارد. هر آنچه که باید دربارهی نرخ بازگشت سرمایه برای افزایش درآمد کسب و کارتان بدانید در این یادداشت آورده شده است. در ادامه با مایا همراه باشید.
نرخ بازگشت سرمایه چیست؟
برای تمام هزینههای یک کسب و کار میتوان نرخ بازگشت سرمایه را محاسبه کرد. اگر چه ممکن است نتوان نرخ مستقیمی برای برخی از هزینهها یا فعالیتها مانند خرید کالاهای اساسی در نظر گرفت اما هر هزینه در سرمایهگذاری کلان سهیم است.
برای مثال میتوان هزینههای ناشی از استخدام یک طراح گرافیک برای طراحی تبلیغات بنری، پرداخت هزینهی عکاس برای تهیه عکسهای مورد نیاز از کسب و کار و محصولاتتان و همچنین پشتیبانی و بررسی وبسایت را یک نرخ بازگشت سرمایه در نظر گرفت.
در بسیاری از موارد نرخ بازگشت سرمایه برای محاسبهی میزان ارزش یک سرمایهگذاری به کار برده میشود. برای مثال هنگام تامین سرمایه بذری استارتاپ یک سرمایهگذار فرشته مایل است که قبل از در اختیار گذاشتن سرمایهی مورد نیاز استارتاپ از بازگشت سرمایهی بالقوهی آن مطلع شود. محاسبهی بازگشت سرمایه بالقوه به طور معمول از تقسیم درآمد یا سود سالانهی شرکت بر میزان سرمایه فعلی کسب و کار به دست میآید.
نرخ بازگشتسرمایه همچنین برای توصیف «هزینه فرصت» به کار میرود. اگر فردی پول خود را در بورس سرمایهگذاری کند میتواند انتظار داشته باشد که به طور سالانه حداقل ۲۰ درصد عایدی نصیب او شود. حال با سرمایهگذاری همان پول در یک کسب و کار انتظار بازگشت سرمایهای مشابه یا به همان میزان را خواهد داشت و نه بیشتر
هنگام محاسبه نرخ بازگشت سرمایه یا همان ROI برای مشخص کردن بازدهی سرمایه در آینده و مثالی از محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه بازده مالی کسب و کار در گذشته استفاده میشود سالانه به دنبال متوسط بازده سالانه سرمایهگذاری که در طول دوره به دست آمده، باشید. از آنجایی که دوره نگهداری در فرمول بازگشت سرمایه در نظر گرفته نمیشود، محاسبهی سالانهی آن میتواند یک دورنمای خوبی از اینکه سرمایهگذاری چقدر سودآور است بدهد. نرخ بازگشتسرمایه سالانه میتواند به تحلیل و مقایسه عملکرد سرمایهگذاری در بازههای زمانی مختلف و معین کمک کند.
به طور کلی میتوان گفت که نرخ بازگشت سرمایه رشد یا کاهش وجوه سرمایهگذاری شده در یک کسب و کار را اندازهگیری میکند.
اهمیت محاسبه نرخ بازگشت سرمایه
در یک کلام تنها کسب و کارهایی که عاقلانه، هزینه و نرخ بازگشت سرمایه را کنترل میکنند در طولانیمدت می توانند زنده بمانند.
اگر شما در یک فعالیت خاص نرخ بازگشت سرمایهی بهینهای مشاهده نمیکنید دیگر از اختصاص دادن پول به آن فعالیت صرف نظر کنید. در حقیقت شما بهتر است آن را کنار بگذارید زیرا هزینه کردن برای اهداف گمشده راهی مطمئن برای کسری بودجه و سرکوب اهداف مشخص شده کسب و کار است.
از آنجایی که نرخ بازگشت سرمایه به شما این امکان را میدهد که ثمرهی سرمایهگذاری خود را ببینید کنترل و نظارت بر آن هنگام ادارهی یک کسب و کار بسیار ضروری است.
چه نرخ بازگشت سرمایهای «خوب» تلقی میشود
آنچه که به عنوان یک نرخ بازگشتسرمایه مطلوب در نظر گرفته میشود به سرمایهگذاری شما بستگی دارد. برای مثال وقتی شما برای خرید تجهیزات جدید هزینه میکنید نرخ بازگشت سرمایه را باید بر اساس بهرهوری بسنجید. از طرف دیگر برای پی بردن به نرخ بازگشت سرمایه هزینههای بازاریابی باید به میزان فروش نگاه کنید. به طور کلی بازگشت سرمایه شما از هزینههایی که صرف سئو و دیجیتال مارکتینگ کردهاید نمیتواند با بازگشت سرمایه مطلوبتان از سرمایهگذاری در یک کارخانهی تازه تاسیس مثالی از محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه یکی باشد.
نرخ بازگشت سرمایه دو رقمی برای تازهکارها نرخ مطلوب و مناسبی به حساب میآید. در صورتی که توانستید بازگشت سرمایه با درصد بالایی را شناسایی کنید بهتر است به بررسی عملکرد خود بپردازید تا بتوانید روی نقاط مثبتی که باعث موفقیت شما شدند بیشتر سرمایهگذاری کنید.
قبل از امضای قرارداد و هزینه کردن بهتر است دربارهی نرخ بازگشتسرمایه واقعبین باشید. با دقت آن را در نظر بگیرید و بیدرنگ دست به خرید بزرگ نزنید. وعدهی سر خرمن نمیتواند نتیجهی خوبی برای شما داشته باشد. از این رو بهتر است مراقب باشید که پول خود را کجا سرمایهگذاری میکنید. در نظر بگیرید که آیا سودآوری سرمایهگذاری شما افزایش پیدا میکند یا خیر. در حقیقت آیا این سرمایهگذاری به شما این امکان را میدهد که نرخ بازگشتسرمایه خود را افزایش دهید و به درصدهای بالاتری برسانید یا خیر.
مشکلات پیش روی پیشبینی نرخ بازگشت سرمایه
شاید شما هم جز آن دسته از افرادی باشید که تصور میکنید میتوان به راحتی نرخ بازگشتسرمایه را پیشبینی کرد. با این حال بد نیست بدانید هیچکس نمیتواند آینده را ببیند. از طریق کلان داده میتوان میانگینها را بدست آورد اما تنها یک سرمایهگذاری سنجیده میتواند بازدهی مثبتی داشته باشد. سرمایهگذاری کورکورانه و بدون انجام تحقیقات کافی هرگز ایدهی خوبی نیست.
قبل از سرمایهگذاری حتما طرف مقابلتان را ملاقات کنید.در محل کسبوکار مورد نظر گشتی بزنید و با آن بیش از پیش آشنا شوید. از آنها اسناد و مدارکی بخواهید که ثابت شود آنها همان کسی هستند که ادعا میکنند.
به خاطر داشته باشید که هر کسی میتواند شرکت خود را ثبت کند و یک فضای کاری اجاره کند اما این بدان معنا نیست که نرخ بازگشتسرمایه مثبت در انتظار شما خواهد بود.
برای مثال اگر در سال ۲۰۱۰ در بیتکوین سرمایهگذاری کردهاید و در ابتدای سال ۲۰۱۸ آن را فروختهاید پول کلانی به جیب زدهاید. با این حال اگر در ابتدای سال ۲۰۱۸ به سراغ سرمایهگذاری در بیتکوین رفتهاید و هنوز آن را نگه داشتهاید به احتمال زیاد این روزها خیلی خوشحال نیستید. در حقیقت دو سرمایهگذار که سرمایهگذاری یکسانی دارند بسته به زمان سرمایهگذاری میتوانند تجربه و دیدگاههای بسیار متفاوتی داشته باشند.
شما باید پیشینهی مالی کسب و کار و تمام اسناد و مدارک آن را زیر و رو کنید. بدون دقت کافی انتظار شگفتیهای ناخوشایند را داشته باشید. انجام تحقیقات مناسب قبل از تزریق پول در یک کسب و کار شانس شما برای تحقق نرخ بازگشتسرمایه مثبت را افزایش میدهد.
محدودیتهای نرخ بازگشت سرمایه
محاسبه نرخ بازگشتسرمایه به شما در دوراندیشی و آیندهنگری مالی بسیار کمک میکند. با این حال اندازهگیری موفقیت کسب و کار بر اساس این نرخ محدودیتهایی هم دارد. در این بخش به سه محدودیتی که باید در نظر بگیرید میپردازیم.
- نرخ بازگشتسرمایه ی بالاتر به معنی افزایش جریان نقدی نیست. در حقیقت ممکن است شما با کسب و کاری مواجه شوید که علی رغم بالا بودن نرخ بازگشت سرمایه به طور مداوم جریانهای نقدی خود را از دست میدهد. این سرمایهگذاری برای شما بسیار پرهزینه خواهد بود. با در نظر گرفتن نرخ بازگشت سرمایه به تنهایی برای ارزیابی سلامت امور مالی شما به درک ناقصی از وضعیتتان میرسید.
- برای محاسبهی دقیق نرخ بازگشت سرمایه شما باید به درک کاملی از هزینههای آیندهی کسب و کار خود برسید. اگر هنوز اعداد و ارقام مشخص و دقیقی برای هزینههای آینده در دست ندارید یا اگر اعداد محاسبه شدهی شما متغیر هستند مانند نرخ بهره که ممکن است تغییر کند بازگشت سرمایه شما نمیتواند صحیح باشد.
- نرخ بازگشتسرمایه تنها و تنها موفقیت مالی یک پروژه را اندازهگیری میکند. به عنوان مثال سرمایهگذاری در تجهیزات جدید برای کارمندان ممکن است نرخ بازگشت سرمایه منفی داشته باشد اما در عین حال باعث راحتی کار و خوشحالی و ماندگاری کارمندان شما میشود. در حقیقت این نرخ منافع غیرمالی یک سرمایهگذاری را در بر نمیگیرد.
نرخ بازگشت سرمایه اطلاعات خاصی را ارائه میدهد که تمام جوانب کسب و کار شما را پوشش نمیدهد. در حقیقت اگر چه یک نرخ بسیار مهم و مفید است اما در دادههایی که ارائه میدهد محدود است.
مزیتهای محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه
درک عایدی و تاثیر تزریق سرمایه در کسب و کار شما هنگام اتخاذ تصمیم برای آینده مفید و ضروری است. در حقیقت محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه میتواند به شما کمک کند تا امور مالی خود را تجزیه و تحلیل کنید و دربارهی آیندهی شغلی خود بهتر تصمیم بگیرید. در ادامه به دو مزیت دیگری که محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه برای شما فراهم میکند میپردازیم.
- استفاده از نرخ بازگشتسرمایه به صاحبان کسب و کارها اجازه میدهد تا پروژههای کوتاهمدت و بلندمدت را رهگیری و تجزیه و تحلیل کنند. شما میتوانید اهداف کوتاهمدت و بلندمدت خود تعیین کنید. سپس نرخ بازگشتسرمایه میتواند سرعت شما در دستیابی به اهدافتان را اندازهگیری کند.
- نرخ بازگشت سرمایه به شما کمک میکند عملکرد مالی کسب و کار خود را ارزیابی کنید. دانستن این نرخ کسب و کار شما را با وجود سودآوری پایین میانگین در مسیر خود نگه میدارد. در حقیقت این نرخ یک یادآوری خوب به منظور حفظ استاندارد امور مالی به شمار میآید.
فرمول نرخ بازگشت سرمایه
فرمول نرخ بازگشت سرمایه یک معادلهی بسیار ساده است که از آن برای محاسبهی موفقیت سرمایهگذاری استفاده میشود. همانطور که اشاره شد یکی از راههای محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه تقسیم سود خالص (بازده) بر مبلغ سرمایهگذاری شده است. در نهایت برای بدست آوردن درصد، حاصل این تقسیم را در ۱۰۰ ضرب میکنیم.
روش دیگر برای محاسبهی نرخبازگشت سرمایه به این شکل است که ابتدا هزینهها را از سود به دست آمده از سرمایهگذاری کم کنیم و سپس حاصل را تقسیم بر هزینهها کنیم. در انتها برای بدست آوردن درصد، حاصل این تقسیم را در ۱۰۰ ضرب میکنیم.
به عنوان مثال تصور کنید که شما دست به یک خرید بزرگ مانند خرید خانه زدهاید. از این رو فرض کنید شما خانهای به مبلغ ۲ میلیارد تومان خریداری کردهاید. پس از سه سال زندگی در خانهی خود، آن را به قیمت ۲ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان میفروشید. در نتیجه پس از سه سال ارزش خانهی شما ۵۰۰ میلیون افزایش یافته است.
۵۰۰ میلیون تومان در حقیقت اختلاف بین سود از سرمایهگذاری و هزینهی شما است. برای به دست آوردن نرخ بازگشت سرمایه کافی است این عدد را تقسیم بر هزینهی ابتدایی کنیم. از این رو نرخ بازگشت سرمایه در اینجا طبق روش دوم ۲۵ درصد است.
اجازه دهید برای درک بهتر یک مثال دیگر را با یکدیگر مرور کنیم. تصور کنید شما ۱۰۰ میلیون تومان خود را در یکی از سهمهای بازار بورس سرمایهگذاری کردهاید. پس از ۱۲ ماه سهام خود را به مبلغ ۱۶۰ میلیون تومان میفروشید. نرخ بازگشت سرمایهی شما طبق روش دوم ۶۰ درصد است.
سخن آخر
روشهای اندازهگیری نرخ بازگشتسرمایه به طور کلی روشهای دقیقی نیستند. در حقیقت به طور تقریبی ما این نرخ را محاسبه میکنیم. اگر چه پیشبینی دقیقتر شما را در نزدیکتر شدن به اهدافتان بیشتر کمک میکند اما باید انتظار خطاهایی را هم داشت.
درست است که نرخ بازگشتسرمایه تخمین زده میشود اما محاسبهی آن را نادیده نگیرید. این نرخ به شما کمک میکند تا روند رشد و پیشرفت کسب و کار خود را تجزیه و تحلیل کنید تا بتوانید با اتخاذ تصمیمهای به موقع این روند را بهبود ببخشید.
درک نرخ بازگشت سرمایه یک پروژه یا کمپین بازاریابی به شناسایی روشهای موفق ختم میشود. بسیاری از کسب و کارها از نرخ بازگشت سرمایه برای شناسایی روشهای بازاریابی و تبلیغات استفاده میکنند. در حقیقت آنها تلاش میکنند استراتژیهایی با بیشترین بازده را بر اساس موفقیتهای قبلی شناسایی کنند. به این ترتیب میتوان گفت این نرخ نه تنها معیار خوبی برای بررسی موفقیت کسب و کار است بلکه میتوان از آن برای پیشبینی ماههای پیش رو استفاده کرد.
شما میتوانید با برقراری ارتباط با کارشناسان ما در مرکز نوآوری و شتابدهی مایا علاوه بر یافتن پاسخ سوالهای خود با چگونگی سرمایهگذاری یا جذب سرمایه آشنا شوید تا با فراهم کردن شرایط مناسب توسط تیم ما در این مرکز بتوانید به اهداف خود دست پیدا کنید.
نرخ بازگشت سرمایه در دیجیتال مارکتینگ (ROI) به چه شیوههایی سنجیده میشود؟
شاید برای شما هم سوال باشد که نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی دیجیتال چه اهمیتی دارد؟ برای پاسخ به این پرسش، ابتدا باید بدانید که کمپینهای بازاریابی دیجیتال باید بهعنوان یک سرمایهگذاری در نظر گرفته شوند. به این ترتیب، بهترین راه برای بررسی عملکرد کلی سرمایهگذاری بازاریابی دیجیتال، محاسبه نرخ بازگشت سرمایه (ROI) است. هرچند که با وجود متغیرهای گوناگون، محاسبه نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی دیجیتال آسان نخواهد بود. درست به همین دلیل، ما در این مطلب به شما نشان میدهیم که نرخ بازگشت سرمایه در دیجیتال مارکتینگ (ROI) به چه شیوههایی سنجیده میشود.
یک فایل تمپلیت EXCEL برای برنامه بازاریابی
تنظیم برنامه کمپینها در کانالهای مختلف تبلیغاتی
تخصیص بودجه مالی هر کمپین و اهداف مورد انتظار
محاسبه اتوماتیک شاخصهای کلیدی عملکرد (KPIs) در بازاریابی
و فایل راهنما + ۶ ماه پشتیبانی آنلاین استفاده …
فروش ویژه – ۱۳۹,۰۰۰ تومان ۹۹,۰۰۰ تومان
معرفی ۸ معیار برتر برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی دیجیتال
زمانی که صحبت از محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه در کمپینهای بازاریابی به میان میآید، روشهای متفاوتی وجود دارد. بنابراین شناخت معیارهای موثر بر محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه، گامی هوشمندانه برای شروع است. ما نیز در این راهنما، با استفاده از معرفی این ۸ معیار کلیدی، نحوهی محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی دیجیتال را به شما آموزش میدهیم:
- تعداد بازدیدهای منحصربهفرد ماهانه
- هزینه بهازای هر مشتری راغب (Cost Per Lead- CPL)
- هزینه بهازای هر جذب مشتری (CPA یا Customer Acquisition Cost- CAC)
- بازگشت هزینه تبلیغات (Return On Ad Spent – ROAS)
- میانگین ارزش هر سفارش (Average Order Value – AOV)
- ارزش طول عمر مشتری (Life Time Value – LTV)
- میانگین موقعیت سایت در نتایج جستجو
- نرخ کلیک (CTR) غیر برند
به این ترتیب، مزایا و محدودیتهای در نظر گرفتن هر مثالی از محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه معیار را میشناسید و متوجه میشوید که چگونه میتوان برای محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه از آنها کمک گرفت.
۱. تعداد بازدیدهای منحصربهفرد ماهانه
این معیار به شما نشان میدهد که در یک ماه، چند نفر از سایت شما بازدید کردهاند. از سوی دیگر، بهدلیل اندازهگیری بازدیدهای منحصربهفرد، هرتعداد دفعاتی که یک کاربر خاص از سایت شما بازدید کرده باشد برابر با عدد یک در نظر گرفته میشود. این معیار بسیار گسترده است؛ به این معنا که بدون جستجوی عمیقتر در ماجرا، نمیدانیم این ترافیک ممکن است تا چه اندازه ارزشمند باشد یا نباشد.
روش محاسبه تعداد بازدیدهای منحصربهفرد ماهانه
این معیار به طور مستقیم در ابزار گوگل آنالیتیکس (Google Analytics) ردیابی و اندازهگیری میشود. بنابراین نیازی نیست برای محاسبهی آن کار خاصی انجام دهید. برای بررسی دقیقتر، میتوانیم ترافیک ورودی سایت را بر اساس منبع – که میتواند پرداختی، ارگانیک، شبکهی اجتماعی و غیره باشد – تقسیمبندی کنیم و سپس به معیارهای مبتنی بر ارزش در این بخشها نگاهی بیندازیم. در ادامه بیشتر در این مورد این معیارها توضیح خواهیم داد.
تجزیهوتحلیل بهطور کلی برای جمعآوری دادهها جهت محاسبه نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی دیجیتال، یک راه هوشمندانه محسوب میشود.
۲. هزینه بهازای هر مشتری راغب (CPL)
این معیار بهطور کلی نشان میدهد که آیا تلاشهای بازاریابی دیجیتال شما سودآور است یا خیر. هزینه پرداختشده بهازای هر مشتری راغب، بهطور معمول به ترافیک پولی مرتبط است. چرا که از نظر فنی برای ترافیک ارگانیک هزینهای پرداخت نمیکنید.
روش محاسبه هزینه بهازای هر مشتری راغب
این معیار بهطور مستقیم در گوگل ادوردز (AdWords) و سایر پلتفرمهای تبلیغاتی محاسبه میشود و اغلب آن را بهعنوان «هزینه بهازای هر تبدیل» نیز میشناسند. این موضوع به شما بستگی دارد که مطمئن شوید تبدیلهای شما با آنچه که به عنوان مشتری راغب در نظر میگیرید مطابقت دارند یا نه. اگر به درستی منظور خود را مشخص نکنید، شمارش بیش از حد یا کمتر میتواند منجر به بروز ناهنجاری در دادههای هزینه بهازای هر تبدیل شود.
توجه داشته باشید که شما در بخش ارگانیک، بهازای جذب مشتری راغب هزینهای پرداخت نمیکنید. در عوض، بودجهی خود را در بخش استراتژی سئو و بازاریابی محتوا هزینه میکنید. این تلاشها در طول زمان منجر به جذب مشتری راغب میشوند اما ارتباط دادن آن به هزینه بهازای هر مشتری راغب بسیار دشوار خواهد بود.
۳. هزینه بهازای هر جذب مشتری (CPA یا CAC)
این معیار به شما نشان میدهد که برای به دست آوردن یک مشتری واقعی چه میزان هزینهای را میپردازید. توجه داشته باشید که این معیار در مورد مشتریان واقعی (Actual Customer) صحبت میکند و کاری با مشتریان راغب (Lead) ندارد.
روش محاسبه هزینه بهازای جذب هر مشتری در بازاریابی دیجیتال
برای محاسبهی این معیار ساده به محاسبهگر CPA نیاز ندارید. هزینه بهازای جذب هر مشتری بر اساس تقسیم کل هزینههای بازاریابی دیجیتال شما بر تعداد مشتریانی که به دست آوردهاید محاسبه میشود:
هزینه بهازای جذب هر مشتری (CPA/CAC)= کل هزینهی بازاریابی / تعداد مشتریان بهدست آمده
۴. بازگشت هزینه تبلیغات (ROAS)
این معیار به جای میزان سود، میزان درآمد را به شما نشان میدهد. بر همین اساس، نرخ بازگشت تبلیغات در مورد کل هزینهای که شما بهوسیلهی تبلیغات بهدست آوردهاید صحبت میکند و هزینههای دیگر مانند هزینهی کالای فروختهشده را در نظر نمیگیرد. محاسبه نرخ بازگشت هزینه تبلیغات تا حدی مفید است؛ به شرطی که حاشیهی سود خود را بهطور کامل بشناسید تا بدانید چه درصدی از بازگشت هزینه تبلیغات را بهعنوان سود دارید.
روش محاسبه نرخ بازگشت هزینه تبلیغات در بازاریابی دیجیتال
اگر نرخ بازگشت سرمایه (ROI) در دیجیتال مارکتینگ را با فرمول زیر محاسبه کنیم:
نرخ بازگشت سرمایه (ROI)= (سود خالص/هزینه کل)*۱۰۰
پس بازگشت هزینه تبلیغات با این روش محاسبه میشود:
نرخ بازگشت هزینه تبلیغات (ROAS)= (درآمد/کل هزینه تبلیغات)*۱۰۰
به عنوان مثال، فرض کنید ۱۰۰ دلار برای تبلیغات خرج میکنید و در نتیجه به ۳۰۰ دلار درآمد میرسید اما تولید محصول شما نیز ۱۰۰ دلار هزینه دارد. ROAS شما ۳۰۰% [(۳۰۰/۱۰۰)*۱۰۰] خواهد بود. درحالی که نرخ بازگشت سرمایه شما در چنین حالتی فقط ۵۰% [(۱۰۰/۲۰۰)*۱۰۰] است.
۵. میانگین ارزش هر سفارش (AOV)
این معیار به شما نشان میدهد که مشتری پرداختکنندهی شما در هر باری که خرید میکند چقدر ارزشمند است. در واقع میانگین ارزش هر سفارش به مقدار پولی اشاره دارد که بهصورت میانگین، مشتری بابت هر سفارش میپردازد. AOV برای فروشگاههای تجارت الکترونیک بسیار مفید است اما کسبوکارهای خدماتی و B2B میتوانند به جای آن از معیار بعدی که معرفی میکنیم استفاده کنند.
برای کسبوکارهای تجارت الکترونیک، میتوانیم میانگین ارزش هر سفارش را در نرخ تکرار ضرب کنیم تا معیار ارزشمندتری با عنوان ارزش طول عمر مشتری را بهدست آوریم.
۶. ارزش طول عمر مشتری (LTV)
این معیار به شما نشان میدهد که چطور میتوانید برای جذب هر مشتری هزینهی تبلیغات بدهید که در نهایت برای شما سودآور باشد. شاید سادهترین تعریف ارزش مشتری این باشد که یک مشتری در طول عمر خود، چه میزان سود برای یک کسبوکار ایجاد میکند. اندازهگیری میزان ارزش مشتری برای سازمان شما، نه فقط براساس خرید بلکه بر اساس روابط کلی است. محاسبه ارزش طول عمر مشتری مهم است زیرا برای هر نوع کسبوکاری کاربرد دارد.
کسبوکارهای تجارت الکترونیک میتوانند محاسبه دقیقی برای اندازهگیری ارزش طول عمر مشتری انجام دهند. این در حالی است که سایر صنایع باید پیشبینی ضعیفتری داشته باشند و در این راه می توانند از دادههای سوابق مشتری برای پیشبینی ظاهر ارزش طول عمر مشتری استفاده کنند.
۷. میانگین موقعیت سایت در نتایج جستجو
این معیار به شما میگوید که به طور متوسط چه رتبهای را توسط موتورهای جستجو برای کلمات کلیدی دریافت میکنید. بیش از ۲۵% افراد روی اولین نتیجهی جستجو کلیک میکنند. بنابراین میانگین موقعیت در نتایج جستجو از اهمیت بالایی برخوردار است.
چطور میتوان میانگین موقعیت سایت خود را محاسبه کرد؟
میانگین موقعیت برای نتایج ارگانیک را میتوانید در گوگل آنالیتیکس (Google Analytics) مشاهده کنید. این معیار برای نتایج جستجوی پولی، در خود پلتفرم ناشر تبلیغ محاسبه و نمایش داده میشود.
میانگین موقعیت ۱ به این معنی است که شما به عنوان نتیجهی برتر برای هر کلمهی کلیدی نشان داده میشوید. اگر میانگین موقعیت شما در طول زمان به ۱ نزدیکتر شود، تلاشهای سئو و بازاریابی محتوای شما نتایج مثبت بیشتری را از خود نشان میدهند.
همچنین میانگین موقعیت کمتر بهطور معمول منجر به نرخ کلیک بالاتر میشود که به معنای ترافیک بیشتر است. اگر استراتژی سئوی شما عبارات جستجوی ارزشمندی را برای رتبهبندی هدف قرار میدهد، به احتمال زیاد شاهد افزایش درآمد نیز خواهید بود.
۸. نرخ کلیک (CTR) غیر برند
این معیار نشان میدهد که کمپین سئوی شما چقدر خوب عمل میکند. برای این منظور میتوانید آن را در سرچ کنسول گوگل (Google Search Console) ردیابی کنید. نرخ کلیک غیر برند برای کمپینهای تبلیغاتی جستجوی پولی نیز در نظر گرفته میشود؛ جایی که گوگل و سایر تبلیغکنندگان به تبلیغاتی دارای نرخ کلیک بالا با موقعیتیابی اولویتدار پاداش میدهند. در چنین مواقعی میتوانید نرخ کلیک غیر برند را در گوگل ادوردز (AdWords) و دیگر پلتفرمهای انتشار تبلیغ ردیابی کنید.
توجه داشته باشید که این معیار بهطور مستقیم به مشتریان راغب، درآمد یا بازگشت سرمایه در بازاریابی دیجیتال مرتبط نیست اما در بسیاری از موارد، میتوانید بین آنها همبستگی مثبتی را مشاهده کنید.
چگونه نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی دیجیتال را محاسبه کنیم؟
نرخ بازگشت سرمایه، بهطور کلی سود حاصل از یک کمپین بازاریابی دیجیتال را با هزینهی اجرای کمپین مقایسه میکند. در حالت ایدهآل، هر چقدر نرخ بازگشت سرمایه بالاتر باشد، شما موفقیت بیشتری را کسب کردهاید. بهطور کلی، محاسبه نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی دیجیتال به روش زیر انجام میشود:
نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی دیجیتال (ROI) =(سود خالص/هزینه کل)*۱۰۰
فراموش نکنید که محاسبه نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی دیجیتال ممکن است بسیار سخت یا چالشبرانگیز باشد. این موضوع بهویژه در مورد شرکتهایی که در زمینهی ارائهی خدمات، B2B و سایر صنایع اینچنینی – که در آنها محصولات بهصورت مستقیم، آنلاین فروخته نمیشوند – صادق است. با این حال، درک روش محاسبه نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی دیجیتال بسیار مهم است.
در نهایت، بسیاری از این معیارهایی که در این مطلب به آنها اشاره شد، ورودی مستقیمی برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی دیجیتال نیستند اما به شما کمک میکنند تا درک گستردهای از این موضوع بهدست آورید که آیا سرمایهگذاریهای بازاریابی دیجیتال شما منجر به سودآوری میشوند یا خیر.
کتاب الکترونیکی بازاریابی در اینستاگرام را از لینک زیر دریافت کنید.
فروش ویژه – ۵۰,۰۰۰ تومان ۳۹,۰۰۰ تومان
شما چه معیارها و روشهایی را برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی دیجیتال میشناسید؟ نظرات و تجربیات خود را با ما و سایر خوانندگان بهاشتراک بگذارید.
نحوه ی محاسبه ی نرخ بازگشت سرمایه ی (ROI) کمپین های اینفلوئنسر مارکتینگ
نحوه ی محاسبه ی نرخ بازگشت سرمایه ی (ROI) کمپین های اینفلوئنسر مارکتینگ
نحوه ی محاسبه ی نرخ بازگشت سرمایه ی (ROI) کمپین های اینفلوئنسر مارکتینگ https://drhojjati.com/wp-content/uploads/2022/07/25.jpg 700 500 دکتر علی ناصرحجتی دکتر علی ناصرحجتی //drhojjati.com/wp-content/uploads/2022/05/Logo-dr-hojjati-dark-copy.png تیر ۱۲, ۱۴۰۱ تیر ۱۲, ۱۴۰۱
برای این که ببینید آیا تلاش شما ارزشش را دارد یا خیر ، دانستن این نکته که چقدر برای اینفلوئنسر مارکتینگ هزینه شده است اهمیت دارد. نکات و فرمول های مربوط را در این جا آورده ایم.
اینفلوئنسر مارکتینگ یک تجارت بزرگ است. اما چگونه می دانید که آیا کمپین های شما نتایجی را ارائه می دهند؟
مانند همه ی انواع دیجیتال ، اینفلوئنسر مارکتینگ باید قابل اندازه گیری باشد و دارای بازگشت سرمایه قابل اثبات باشد تا به عنوان یک تاکتیک بازاریابی قابل اجرا عمل کند.
برخی از مربیان اینفلوئنسر مارکتینگ ، ایده ی اندازه گیری بازگشت سرمایه را به عنوان قدیمی بودن، شبیه به درخواست بازگشت سرمایه برای داشتن تلفن در دفتر، به چالش می کشند.
اما تا زمانی که مدیران ارشد بازاریابی (CMOs) از این سوال طفره بروند ، اینفلوئنسر مارکتینگ توسط مدیران ارشد مالی (CFOs) جدی گرفته نمی شود.
در این بخش از مقاله
با چالش های محاسبه ی بازگشت سرمایه ی اینفلوئنسر مارکتینگ و همچنین فرمولی برای محاسبه بازده سرمایهگذاری بازاریابی (ROMI) آشنا خواهید شد. بیایید شروع کنیم.
محاسبه ی بازده در اینفلوئنسر مارکتینگ می تواند یک تجارت دشوار باشد.
هزینه بازاریابی اینفلوئنسر در ایالات متحده ۳۳.۶ درصد از ۲.۷۶ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۰ به ۳.۶۹ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۱ افزایش خواهد یافت.
و ۶۷.۹ درصد از بازاریابان ایالات متحده در سال جاری از اینفلوئنسر مارکتینگ استفاده خواهند کرد که این رقم در سال گذشته ۶۲.۳ درصد بوده است.
تقاضا برای افراد مشهور و اینفلوئنسرهای برتر به قدری زیاد است که برای برند جهانی Clear به کریستیانو رونالدو ، یکی از محبوب ترین بازیکنان فوتبال (AKA ، فوتبال) در جهان ، جهت یک پست اینستاگرامی ، هزینه ی ۶۱۹۴۹۷ تا ۱ میلیون دلار پرداختی ، تخمین زده می شود.
با پول زیادی که برای دستیابی به ۳۳۹ میلیون فالوور اینستاگرام رونالدو سرازیر می شود ، می توانید با دلار برای دونات شرط بندی کنید که شخصی در Clear بپرسد : ” بازده سرمایه گذاری آخرین کمپین اینفلوئنسر مارکتینگ ما چقدر است؟ “
این یک سوال عالی است – و همه ما باید بدانیم که چگونه به آن پاسخ دهیم.
اما ، تعداد کمی از موضوعات به اندازه محاسبه ی بازگشت سرمایه ، چشم های بازاریابان را از حدقه بیرون میزند. این که بدانید چه چیزی را باید اندازه گیری کنید و همچنین پیوند دادن مستقیم تلاش های بازاریابی تأثیرگذار به نتایج تجاری ، دشوار است.
اولین چیزی که باید بدانید این است که ROI معیار اشتباهی است.
زیرا پولی را که در کارخانه ها و موجودی ها (که مخارج سرمایه ای یا CAPEX هستند) «بسته شده» را اندازه گیری می کند.
معیار مناسب برای استفاده ، بازگشت سرمایه در بازاریابی (ROMI) است.
زیرا پول خرج شده برای بازاریابی را که معمولاً در دوره ی جاری هزینه می شود (که مخارج عملیاتی یا OPEX هستند) اندازه گیری می کند.
و در اینجا نحوه ی محاسبه ROMI آمده است :
[ درآمد افزایشی قابل انتساب به بازاریابی ($) * حاشیه مشارکت (%) – هزینه بازاریابی ($) ] / هزینه بازاریابی ($) = ROMI
بنابراین ، فرض کنید پست اینستاگرامی #حمایت شده رونالدو ۱ میلیون دلار هزینه داشته باشد، فقط برای این که بتوانیم از یک عدد گرد استفاده کنیم.
و، بیایید بگوییم که حاشیه مشارکت در شامپو Clear، ٪۶۰ است که فقط یک حدس کاملاً غیرعلمی و عجیب است.
اگر پست رونالدو ۵ میلیون دلار درآمد افزایشی داشته باشد ، آن را در ۶۰ درصد ضرب کنید تا ۳ میلیون دلار سود ناخالص دریافت کنید.
سپس ، ۱ میلیون دلاری که برای اینفلوئنسر مارکتینگ خرج شده است را کم می کنید و نتیجه ی ۲ میلیون دلاری را بر ۱ میلیون دلاری که برای اینفلوئنسر مارکتینگ خرج می شود تقسیم می کنید تا ROMI 2 به دست آورید.
[۵,۰۰۰,۰۰۰ $ * ۶۰٪ – ۱,۰۰۰,۰۰۰ دلار] / ۱,۰۰۰,۰۰۰ دلار = ۲
به عبارت دیگر، هر دلاری که برای اینفلوئنسر مارکتینگ خرج می شود، ۲ دلار اضافی در قیمت نهایی Clear ایجاد می کند.
آن را متوجه شدید؟
حال ، چگونه می توانید مطمئن باشید که می توانید ۵ میلیون دلار درآمد افزایشی را به پست رونالدو نسبت دهید؟
نکاتی برای ردیابی نتایج اینفلوئنسر مارکتینگ
خب ، یک راه ، استفاده از ابزار رایگان Campaign URL Builder است که به شما این امکان را می دهد تا به راحتی پارامترهای کمپین را به URL ها اضافه کنید تا بتوانید کمپین های سفارشی را در Google Analytics اندازه گیری کنید.
یک URL قابل پیگیری ایجاد کنید.
تنها کاری که باید انجام دهید این است:
سایت خود را فقط با ۱۲۰ دلار در ماه درخشان کنید.
آیا می خواهید از رقبا پیشی بگیرید ، محتوای مغناطیسی بنویسید و با PPC برنده شوید؟ با Semrush ، پلتفرم بازاریابی که همه شبکه های کلیدی را پوشش می دهد ، آشنا شوید.
امتحانش مجانی است.
• آدرس صفحه فرود را وارد کنید.
• عبارتی مانند «اینستاگرام» را در کادر منبع کمپین وارد کنید.
• عبارت دیگری مانند «اینفلوئنسر» را در کادر رسانه کمپین وارد کنید.
• و عبارتی مانند “رونالدو” را در کادر نام کمپین وارد کنید.
ابزار Campaign URL Builder یک URL کمپین برای شما ایجاد می کند – و حتی می توانید از آن برای کوتاه کردن URL استفاده کنید.
سپس ، تنها کاری که رونالدو باید انجام دهد این است که از این URL در پست خود استفاده کند و بازاریابان در Clear می توانند نتایج را در Google Analytics دنبال کنند.
ردیابی عملکرد کمپین بازاریابی اینفلوئنسر با استفاده از درآمد افزایشی
راه دیگر ردیابی نتایج این است که از این واقعیت استفاده کنید که رونالدو در حال تبلیغ شامپو مردانه ی جدید CLEAR Legend توسط CR7 است که دارای طراحی ، رایحه و بافتی است که شخصاً توسط کریستیانو رونالدو انتخاب شده و شماره ۷ را روی پیراهن خود می پوشد.
علاوه بر این ، شامپو CLEAR Legend توسط CR7 اکنون در داروخانه ها و سوپرمارکت های پیشرو در مالزی ، کامبوج ، میانمار ، ترکیه ، قزاقستان ، ازبکستان ، آذربایجان ، یونان ، چین ، عربستان سعودی ، خلیج فارس ، شام ، مشرق ، مغرب ، روسیه ، رومانی و یونان موجود است.
تنها کاری که بازاریابان در Clear باید انجام دهند این است که درآمد افزایشی این برند فرعی را دنبال کنند و آن را با درآمد حاصل از سایر محصولات شامپوی خود یا از تایلند ، ایتالیا و پرتغال مقایسه کنند ، جایی که شامپو CLEAR Legend توسط CR7 هنوز در دسترس نیست.
اینفلوئنسرهای کوچک تر ممکن است حتی ROMI بهتری به شما بدهند.
بازاریاب ها ممکن است نخواهند شغل خود را روی این احتمال شرط بندی کنند که یک سلبریتی یا مگا اینفلوئنسر با بیش از ۱ میلیون دنبال کننده بتواند با یک پست ۵ میلیون دلار درآمد افزایشی ایجاد کند.
خب ، آن ها از این که متوجه شوند اینفلوئنسرهای کوچک تر احتمالاً ROMI بهتری به آن ها خواهند داد ، آسوده خاطر خواهند شد. این اینفلوئنسرها می توانند شامل موارد زیر باشند :
• میکرو اینفلوئنسرها با کمتر از ۱۵۰۰۰ دنبال کننده.
• اینفلوئنسرهای معمولی با بین ۱۵۰۰۰ تا ۵۰۰۰۰ دنبال کننده.
• اینفلوئنسرهای در حال افزایش با بین ۵۰۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰۰ دنبال کننده.
اینستاگرامرها بسته به تعداد دنبال کننده هایشان ، نرخ تعامل و دسته بندی محتوایی که ایجاد می کنند ، مبالغ متفاوتی دریافت می کنند.
به عنوان مثال ، اینفلوئنسرهای اینستاگرام با کمتر از ۱۵۰۰۰ دنبال کننده ممکن است حدود ۱۰۰ دلار برای هر پست درآمد داشته باشند ، در حالی که افرادی که بین ۵۰،۰۰۰ تا ۱۰۰،۰۰۰ دنبال کننده دارند ، ممکن است به طور متوسط ۲۰۰ دلار برای هر پست درآمد داشته باشند ، اگرچه بستگی به پروفایل دارد.
با این حال ، محاسبه ی بازگشت سرمایه شما در اینفلوئنسر مارکتینگ یکسان است.
بنابراین ، بیایید بگوییم پست اینستاگرامی #اسپانسر شده یک میکرواینفلوئنسر ۱۰۰ دلار قیمت دارد.
و، بیایید بگوییم که حاشیه مشارکت در برند شما ۶۰٪ است که به همان اندازه که می توانم بدون دانستن بیشتر در مورد دسته بندی محصول شما حدس بزنم خوب است.
اگر پست میکرو اینفلوئنسر ۱۰۰۰ دلار درآمد افزایشی ایجاد کند ، آن را در ۶۰ درصد ضرب کنید تا ۶۰۰ دلار سود ناخالص دریافت کنید. سپس ، ۱۰۰ دلاری که برای اینفلوئنسر مارکتینگ خرج شده است را کم کرده و سپس نتیجه ۵۰۰ دلاری را بر ۱۰۰ دلاری که برای اینفلوئنسر مارکتینگ خرج شده است، تقسیم کنید تا ROMI 5 به دست آورید.
به عبارت دیگر، هر دلاری که برای اینفلوئنسر مارکتینگ خرج میشود ، ۵ دلار اضافی برای سود شما ایجاد میکند.
اکنون ، ایجاد ۱۰۰۰ دلار درآمد افزایشی باعث ارتقای شما نمی شود. اما فرض کنید شما ۱۰ میکرو اینفلوئنسر را شناسایی کرده اید و توانستید ۱۰۰۰۰ دلار درآمد افزایشی ایجاد کنید.
می بینید نتیجه چگونه است؟
البته بزرگ ترین چالش این استراتژی ، یافتن ۱۰ اینفلوئنسر مناسب برای شرکت در کمپین شما است.
در حال حاضر ۱۳۶۰ پلتفرم و آژانس متمرکز بر اینفلوئنسر مارکتینگ وجود دارد که ۲۴۰ مورد بیشتر از یک سال پیش است. بنابراین این یک مشکل نسبتا آسان و دارای راه حل است.
یا ، فرض کنید ۱۰ اینفلوئنسر در حال افزایش پیدا کرده اید و برای هر یک ۲۰۰ دلار در مجموع ۲۰۰۰ دلار می پردازید. اگر پست های آنها ۲۵۰۰۰ دلار درآمد افزایشی ایجاد کند و حاشیه مشارکت شما هنوز ۶۰٪ باشد ، ۱۵۰۰۰ دلار سود ناخالص دریافت می کنید.
سپس ۲۰۰۰ دلاری را که برای کمپین اینفلوئنسر مارکتینگ خرج کرده اید کم می کنید و سپس نتیجه ۱۳۰۰۰ دلاری را بر ۲۰۰۰ دلاری که برای اینفلوئنسر مارکتینگ خرج شده است تقسیم می کنید.
چه چیزی نصیبت می شود؟ ROMI 6.5.
به عبارت دیگر ، هر دلاری که در این کمپین اینفلوئنسر مارکتینگ خرج می شود ، ۶.۵۰ دلار اضافی برای سود شما ایجاد می کند.
جلسه ۱۲ : نرخ بازگشت سرمایه یا Return On Investment و بازاریابی موبایلی
دوستان و کاربران گرامی با استراتژی های بازاریابی موبایلی (Mobile Marketing) از وب سایت آموزشی پی وی لرن همراهتون هستیم. بررسی نرخ بازگشت سرمایه یا Return On Investment رو در قسمت آخر آموزش خواهیم داشت. بنابراین نرخ بازگشت سرمایه و بازاریابی موبایلی رو آغاز می کنیم.
نرخ بازگشت سرمایه یا Return On Investment
نرخ بازگشت سرمایه یا Return On Investment یا صرفاً ROI محاسبه ی سود حاصل از سرمایه گذاری است. فرمول محاسبه ROI به شرح زیر می باشد.
نرخ بازگشت سرمایه = ( هزینه – درآمد کل ) / هرینه کل
برای درک ROI از بازاریابی موبایل ، فرض کنید.
- ارزش طول عمر مشتری یا (Customer Lifetime Value (CLV
CLV = میانگین درآمد برای هر مشتری × میانگین تعداد بازدیدها
۱۰۰ دلار برای هر مشتری × ۱۰ بازدید = ۱۰۰۰ دلار
- مقدار نهایی هزینه جذب مشتری یا (Calculate allowable Cost of Customer Acquisition (COCA را به صورت زیر محاسبه کنید.
(COCA = CLV × (% allocated to new customer
۱۰۰۰ دلار × ۱۰٪ = ۱۰۰ دلار
اکنون ، با تقسیم آن ها به “برندسازی” و “پاسخ مستقیم” ، بودجه بازاریابی موبایل خود را مجدداً جدا کنید. به عنوان مثال ، ۲۰٪ بودجه خود را برای پاسخ مستقیم اختصاص دهید.
بودجه پاسخ مستقیم = ۲۰۰،۰۰۰ دلار
۲۰٪ از ۲۰۰،۰۰۰ = ۴۰،۰۰۰ دلار
از این رو بودجه بازاریابی موبایل ۴۰،۰۰۰ دلار است.
اکنون ، تعداد مشتریان تخمین زده شده را از کمپین جدید بازاریابی موبایل محاسبه کنید.
کسب مشتری = بودجه – COCA
از این رو ، $۲۰۰,۰۰۰ ÷ ۱۰۰ = ۲,۰۰۰
بنابراین ، مشتریان جدید = ۲،۰۰۰
پاسخ مستقیم (از مشتریان جدید) = ۲،۰۰۰
بازاریابی موبایل مشتریان جدید = ۴۰۰
نتیجه گیری – با ۲۰٪ سرمایه گذاری ، ۲۰٪ مشتری جدید به دست خواهید آورد.
کلام پایانی
خوش حالیم از این که با جلسات نرخ بازگشت سرمایه و بازاریابی موبایلی همراهمون بودید. با پایان یافتن مبحث بررسی نرخ بازگشت سرمایه یا Return On Investment ،جلسات آموزشی موبایل مارکتینگ رو به پایان می رسونیم. از دیگر آموزش های ما در سایت پی وی لرن دیدن کنید.
ROI سئو (ROI SEO) چیست و چگونه اندازه گیری می شود؟
برآورد میزان ROI سئو یک شرکت برای بسیاری از مدیران به یک مسئله رایج تبدیل شده است. اما SEO ROI چیست و چگونه می شود آن را اندازه گرفت . پاسخ به این سوالات را در این مقاله بیابید.
مخفف ROI چیست؟
نرخ بازگشت سرمایه ترجمه شده ی عبارت انگلیسی Return On Investment است که به اختصار به آن ROI می گویند. در واقع نرخ بازگشت سرمایه همان محاسبه ی سود بدست آمده از فروش شماست که اکثرا با فرمولهای متفاوتی برای کسب وکارها و تجارت های مختلف بدست می آید زیرا در واقع هر نوع تجارتی باتوجه به کسب و کارش دنبال سود متفاوتی است که از فرمولهای مختلف برای بدست آوردن آن استفاده می کند. کسب و کارها در صورتی که از سرمایه گذاری ROI مثبت به دست نیاورند و یا اگر کانال های دیگر بازاریابی ROI بیشتری حاصل کنند ترجیح می دهند از سرمایه گذاری در آن بخش خاص خودداری کنند.
ROI نیز در مورد سئو یا بهینه سازی سایت یه کار می رود و یک معیار مهم برای سئو است. می توان گفت حتی از فروش و نرخ تبدیل نیز مهم تر است. ROI سئو هزینه سرمایه گذاری یا در واقع نرخ بازگشت سرمایه تلاش های سئو شرکت را نشان می دهد. اما باید گفت محاسبه SEO ROI برای کمپین سئو کار چندان راحتی نیست.
اگر کسب و کاری ROI مناسب از سئو خود مشاهده نکند و یا دریابد کانال های دیگر بازاریابی به لحاظ ROI بهتر عمل کرده است یا تصمیم می گیرد بودجه سئو خود را قطع کند و یا کمپین سئو خود را تماما قطع کند و پول خود را در جای دیگر سرمایه گذاری کند. این موضوع در هر کمپینی که دارای چندین کانال بازاریابی است و سئو در آن نقش بزرگی در تولید درآمد بازی نمی کند و یا زمانی که سئو نمی تواند ROI مورد نظر را حاصل کند اتفاق می افتد.
شرکت ها همچنین ممکن است از شیوه های مختلفی نیز بتوانند نرخ بازگشت سرمایه سئو خود را اندازه گیری کنند مثلا :
- محاسبه تعداد مشتری ها که از طریق جستجو طبیعی به دست می آیند.
- محاسبه تعداد مشتریانی که فرم تماس وب سایت را پر می کنند.
- محاسبه نرخ تبدیل
- نصب سیستم تلفن برای مشتریانی که از تماس برای استفاده از وب سایت استفاده می کنند.
- از طریق نصب خدمات گفتگو و چت برای فروش
- استفاده از صفحات فرود (landing pages) برای جمع آوری مکالمات
اما هیچ کدام از این روش ها فرآیند استانداردی نیست که برای تمام شرکت ها و صنایع قابل انطباق باشد مخصوصا در مورد فروشگاه های دیجیتال که هویت فیزیکی دارند.ما می توانیم از معیارهای زیادی برای اندازه گیری عملکرد کمپین سئو خود استفاده کنیم اما برای تعیین میزان واقعی ارزش کمپین سئو یک معیار در اولویت قرار دارد و آن ROI است.
محاسبه ROI سئو پویا و پیچیده است.
اندازه گیری عملکرد سئو کار چندان راحتی نیست. اگر یک نفر با جستجوی کلمات کلیدی به سایت شما آمد و سپس تصمیم گرفت از فروشگاه شما خرید کند نمی توانید بگویید آن مشتری جستجوی طبیعی انجام داده است زیرا در مورد آن مطمئن نیستید و خود مشتری هم نمی تواند جزئیاتش را به شما بگوید. هر نرخ بازگشت سرمایهی مثبتی را میتوان بازگشت خوبی قلمداد کرد. مثبت بودن این نرخ، یعنی کل هزینهی سرمایهگذاری به علاوهی مقداری سود، بازگشته است. نرخ بازگشت سرمایهی منفی یعنی درآمد آنقدر نبوده که کل هزینهها را پوشش دهد. ناگفته پیداست که نرخ بازگشت سرمایه هر قدر بالاتر باشد، بهتر است.
مراحل محاسبه ROI سئو
فرایند محاسبه ROI سئو مستلزم کارها و آنالیزهای داخلی زیادی است. محاسبه SEO ROI با گوگل آنالیتیکس راحت تر شده است. در ادامه تنظیمات لازم برای محاسبه ROI و مراحل و فرمول آن بیان گردیده است. با ما همراه باشید.
1- مسئولیت ROI را توزیع کنید.
مسئولیت ROI تنها وظیفه تیم سئو نیست بلکه افراد دیگر مانند تیم فروش، تیم پشتیبانی مشتری و مسئول رسیدگی به مشکلات تخصصی نیز باید تلاش خود را برای تبدیل یک فرد به مشتری انجام دهند. این یک تلاش تیمی است.
2- تعیین نرخ تبدیل مشتری (Conversion Rate)
تعیین نرخ تبدیل یک گام اساسی برای محاسبه ROI سئو است. بازاریابان سئو باید با تیم فروش مشورت کند و نرخ تبدیل مشتری را درک کند. آن ها باید بدانند به نسبت 10 مشتری بالقوه چند نفر محصول و خدمت را خریداری می کنند.
اگر از هر 10 نفر یک نفر به مشتری تبدیل شود نرخ تبدیل 10% خواهد بود. اگر نرخ تبدیل 10% و ارزش متوسط محصول و خدمت 500 دلار باشد آنگاه هر مشتری می تواند ارزش 50 دلار در گوگل آنالیتیکس داشته باشد. اگر نرخ تبدیل 10% باشد و از هر 10 مشتری یک نفر خرید کند در مجموع 500 دلار درآمد حاصل می شود. این گزارش برای اندازه گیری کلی موفقیت عملکرد سئو شما مفید است. حتی اگر شما در نظر ندارید ROI سئو را به سرعت محاسبه کنید باید سیستم ecommerce Tracking خود را فعال کنید.
3- سیستم ردیابی تجارت الکترونیک (E-Commerce Tracking System) خود را فعال کنید.
گوگل آنالیتیکس در این زمینه کمک زیادی می کند. به گوگل آنالیتیکس بروید و آدرس Dashboard > Conversions > Ecommerce را دنبال کنید. فیلدهای لازم برای محصولات و داده های معاملات (Data Transaction) را پر کنید و در نهایت گزارشی از عمکلرد محصول، عملکرد فروش، معامله، و زمان خرید، تولید کنید.
4- اهداف کسب و کار خود را در گوگل آنالیتیکس تنظیم کنید.
اهداف کسب و کار می تواند برای هر کسی متفاوت باشد. برای یک شرکت فناوری هدف، ثبت نام در یک کارگاه و یا ثبت نام در یک کنفرانس می تواند باشد. برای یک فروشگاه دیجیتال هدف خرید محصولات است. براساس این اهداف شما می خواهید نرخ ترافیک خود را افزایش دهید. این امر زمانی امکان پذیر است که شما با مالکان کسب و کار صحبت کنید و مدل تجاری و نوع خدمات آنها را درک کنید. هزینه خدمات و محصولات باید در زمان تصمیم گیری نرخ تبدیل مد نظر قرار گیرد.
برای تنظیم اهداف به گوگل آنالیتیکس رفته و به آدرس Admin > View > Goals > New Goals بروید. در این صفحه می توانید اهداف خود را بر اساس معیارهای کسب و کار خود انتخاب کنید . در شکل زیر 4 نوع اهداف و گزینه های Custom برای آن نشان داده شده است.
5- کلمات کلیدی خاص برند را جدا کنید .
شما باید پیش از محاسبه تلاش های ROI کلمات کلیدی برند خود را جدا کنید دلیلش این است که بسیاری از بازدید کنندگان که با شما آشنا هستند نام برند شما را در حین جستجو استفاده می کنند و این نمی تواند نشان دهنده تلاش های سئو شما به حساب آید. به همین خاطر بهتر است کلمات کلیدی برند و غیر برند خود را جدا کنید .
6- نرخ تبدیل کلمه کلیدی را براورد کنید .
زمانی که شما کلمات کلیدی غیر برند را محاسبه کردید گام بعدی محاسبه اهمیت احتمال تبدیل است. برای داشتن ترافیک شما باید از کلمات کلیدی با کیفیت نیز استفاده کنید. به عنوان مثال، کلمه کلیدی x به مشتری می انجامد و دارای نرخ تبدیل 25% است در حالی که کلمه کلیدی Y دارای نرخ تبدیل 10% است. شما باید هزینه و زمان خود را برای کلمه کلیدی X قرار دهید نه Y. اگر کسب و کار شما کوچک است و به کلمات کلیدی محلی متکی است متخصصان پونه مدیا به شما کمک می کنند کلمات کلید محلی هدف خود را بیابید تا بتوانید به حجم جستجو و نرخ تبدیل بالاتری دست یابید.
7- نرخ تبدیل خود را بر اساس کانال مرتب کنید.
پس از اینکه نرخ تبدیل ماهانه خود را محاسبه کردید باید داده های کافی برای اندازه گیری ROI خود داشته باشبد. راحت ترین روش مشاهده گزارش نرخ تبدیل از مسیر Conversions > Multi-Channel Funnels > Assisted Conversions است.
از قسمت بالای گزارش گزینه Conversion در بازه زمانی مد نظر را انتخاب کنید . کانال های جستجوی طبیعی شامل تمام کاربرانی است که از راه های مختلف مانند سرچ در گوگل و بینگ به وب سایت شما راه پیدا کرده اند. شما می توانید از این تبدیل ها برای تعیین استراتژی سئو خود استفاده کنید.
8- SEO ROI را بر اساس هزینه ماهانه محاسبه کنید. (مثالی از محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه فرمول محاسبه ROI)
زمانی که توانستید درآمد تولید شده از استراتژی سئو خود را در بازه های زمانی به دست آورید می توانید میزان سرمایه گذاری سئو را برای ROI تعیین کنید.
برای محاسبه ROI می توانید از فرمول زیر استفاده کنید :
100* ( هزینه سرمایه گذاری سئو /( هزینه سرمایه گذاری سئو - درآمد سرمایه گذاری سئو ))= SEO ROI
در فرمول بالا دو متغیر داریم:
- در آمد سرمایه گذاری سئو: با توجه به توضیحات بیان شده، این مقدار برابر است با نرخ تبدیل جستجوی طبیعی. بر اساس تصویر بالا، نرخ تبدیل جستجوی طبیعی، نرخ تبدیل (Conversion Value) در کانال های جستجوی طبیعی (Organic Search) است.
- هزینه سرمایه گذاری سئو: هزینه سئو ماهانه این شرکت در ماه
در مثال بالا نرخ تبدیل جستجوی طبیعی 704.087.50 دلار در یک ماه به دست آمده است. اگر فرض کنیم هزینه سئو ماهانه این شرکت در ماه 100000 دلار است . آنگاه با استفاده از فرمول زیر SEO ROI را می توانیم 69.41% محاسبه کنیم.
69.41%=100*69.41 = 10000/(704.08.5-10000)
نتیجه گیری
به علاوه شما می توانید از معیارهای دیگر کلیدی سئو برای اندازه گیری تلاش های سئو خود استفاده کنید. مانند کلمات کلیدی غیر برندی که منجر به افزایش ترافیک می شوند و یا تعداد صفحات فرود که بیشتر از همه بازدید می شوند. در مثالی از محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه صورتی که این معیارها در طول زمان رشد کنند نشان می دهد شما دارای ترافیک مستمر و با کیفیتی هستید .
امیداریم این مبحث به شما کمک کند KPI کمپین سئو خود را یافته و ROI را با اطمینان بیشتر محاسبه کنید. محاسبه SEO ROI زمانی که خود را مشغول آن کنید بسیار جالب خواهد بود. به همین خاطر قدرت تحلیل خود را به چالش بکشید و نتایج را با مرور زمان مشاهده کنید.
دیدگاه شما